محاسبه حاشیه سود


از آنجا كه ارزيابي طرحها در بيشتر اوقات در شرايط عدم اطمينان صورت مي گيرد و از آينده اطلاعي در دست نمي باشد ممكن است در تخمين هاي اوليه دچار اشتباه شود. پروژه پيشنهادي نهايي به هر شكلي كه باشد اجزاي تشكيل دهنده گوناگون آن بايد براي بالا بردن دقت مورد بررسي قرار گيرد. تصميمات مربوط به سرمايه گذاري متأثر از بسياري تحولات سياسي، اجتماعي، اقتصادي و همچنين تغييرات در تكنولوژي، سطح قيمت ها و قابليت توليد است. لذا براي اينكه تخمين هاي انجام شده با ضرايب اطمينان بالا صورت گيرند بايد معيار تحليل نقطه سربه سري را انجام داد.

ابزار محاسبه حاشیه سود در فارکس

از این محاسبه‌گر مارجین فارکس مفید استفاده کنید تا مارجین موردنیاز برای گشودن یک وضعیت معاملاتی بر اساس اهرم عرضه‌شده توسط کارگزارتان را به طور دقیق بدانید.

سرمایه گذاری با وام و بودجه احتیاطی

سرمایه گذاری با وام به یک تاجر این اجازه را می‌دهد که یک موقعیت بزرگ تر را با استفاده از پول کمتر کنترل کند (بودجه احتیاطی) و در نتیجه هم زیان‌ها و هم سودها را به شکل بسیار زیادی افزایش می‌دهد. به معامله بر اساس سرمایه گذاری با وام، معامله با بودجه احتیاطی نیز گفته می‌شود.

سرمایه گذاری با وام، سودها و زیان‌های بالقوه را تقویت می‌کند. به عنوان مثال، با خرید یورو / دلار آمریکا با نرخ 1.0000 بدون هیچ سرمایه‌ای، برای اینکه ضرر کلی متحمل شوید، قیمت باید به صفر یا 2.0000 برسد تا سرمایه‌ی شما دو برابر شود. اگر با استفاده از سرمایه گذاری با وام 100: 1 کامل معامله کنید، تغییر قیمت تا 100 برابر کمتر سود و زیان یکسانی را ایجاد می‌کند.

بودجه‌ی احتیاطی سرمایه‌ای است که معامله گر باید برای گشودن موقعیت جدید آن را ایجاد کند. این یک کارمزد یا هزینه نیست و با بسته شدن معامله دوباره آزاد می‌شود. هدف آن محافظت از کارگزار در برابر ضرر و زیان است. هنگامی که ضرر و زیان باعث می شود که بودجه‌ی احتیاطی یک معامله گر تا زیر یک درصد توقف از پیش تعریف شده افت کند، یک یا تمام موقعیت‌های باز توسط کارگزار به طور خودکار بسته می‌شوند. اخطار برای فراخوانی بودجه‌ی احتیاطی توسط محاسبه حاشیه سود کارگزار ممکن است قبل از این تسویه حساب باشد یا نباشد.

سرمایه گذاری با وام چگونه کار می‌کند

با یک سرمایه گذاری با وام 100: 1، یک معامله گر می تواند موقعیتی 100 برابر بیشتر از حدی که بدون سرمایه گذاری با وام بود را ایجاد کند. به عنوان مثال، اگر هزینه خرید 0.1 مقدار EUR / USD به طور معمول 1000 دلار است و کارگزار سرمایه گذاری با وام 100: 1 را ارائه دهد، تاجر باید فقط 10 دلار به عنوان بودجه‌ی احتیاطی ارائه دهد. البته تاجر محاسبه حاشیه سود می تواند از بودجه‌ی احتیاطی کمتری که می‌خواهد استفاده کند.

مراقب باشید: بودجه‌ی احتیاطی بالاتر به معنای خطر بالاتر است. اکثر افراد حرفه‌ای از نسبت سرمایه گذاری بدون وام بسیار پایین یا اصلاً بدون آن و از درصد خطر متوسط در هر تجارت استفاده می‌کنند.

برای اطلاعات بیشتر در مورد سرمایه گذاری بدون وام، به مقاله‌ی ما با عنوان "سرمایه گذاری با وام در فارکس چیست و چگونه از آن استفاده کنید مراجه کنید.

حسابگر اهرم و حاشیه را در وب سایت خود قرار دهید

.ابزارها و محاسبه‌گرهای ما برای کمک به جامعه معاملاتی طراحی و ساخته شده‌اند تا بهتر بتوانند عوامل و متغیرهایی را که بر مانده حسابشان و معامله کلی آنها اثرگذار است، بشناسند و درک کنند

.صرف‌نظر از اینکه سرمایه گذاران در بازار فارکس یا هر آلت مالی دیگری معامله کنند، مجموعه کامل ابزارها و محاسبه‌گرهای مفید ما برای کار با هرگونه داده‌ی واردشده، برنامه‌ریزی شده‌اند

.اگر یک مدیر وب‌سایت هستید و در نظر دارید که این ابزار/محاسبه‌گر می‌تواند ارزش افزوده دیگری برای وب‌سایت شما باشد، می‌توانید از آن استفاده نمایید

.از ویجت تعبیه‌شده می‌‌توان همان‌طور که هست استفاده نمود، یا می تواند کاملاً پیکربندی شود تا با رنگ وب‌سایت شما مطابقت داشته باشد. هنگامی که از تنظیمات راضی بودید، به سادگی کد نهایی را به منظور گنجاندن ویجت ابزار/محاسبه‌گر در صفحه‌ی خود، کپی پیست نمایید

معرفی دو نوع محاسبه حاشیه سود حاشیه سود فروشگاه های زنجیره ای

حاشیه سود فروشگاه‌های زنجیره ای

حاشیه سود فروشگاه های زنجیره ای: در حالی که مشاغل فروشگاه‌های زنجیره‌ای در تلاشند تا در سراسر کشور در برابر چالش‌های بی سابقه سودآور باقی بمانند، شما به یک روش سریع و قابل اعتماد برای اندازه گیری بدهی فروشگاه زنجیره‌ای خود نیاز دارید. این معیار، ضربان قلب فروشگاه شما، حاشیه سود فروشگاه‌های زنجیره‌ای است.

طبق نظرسنجی اخیر 50٪ از مشاغل فروشگاه زنجیره‌ای به دلیل تأثیر COVID-19 کاهش متوسط ​​یا قابل توجهی در فروش داشته اند. آن‌ها چگونه به این شرایط پاسخ می‌دهند؟ همان بررسی نشان داد که 34٪ از مشاغل فروشگاه زنجیره‌ای از ابتدای سال 2020 بهینه سازی هزینه را بیشتر در اولویت قرار داده اند.

حاشیه سود فروشگاه های زنجیره‌ ای شما یکی از بهترین شاخص‌های این است که آیا تجارت فروشگاه زنجیره‌ای شما به طور کارآمد کار می‌کند و سودآوری آن چقدر است. به عبارت دیگر، این یکی از بهترین راه‌ها برای تعیین سریع اینکه آیا تجارت فروشگاه زنجیره‌ای شما در شرایط مناسبی برای بقا و رشد است یا نه، می‌باشد. همچنین به سوالات مهم در مورد مشاغل شما پاسخ می‌دهد، از جمله اینکه آیا محصولات به درستی قیمت گذاری شده اند یا ااین که آیا هزینه‌های عملیاتی باید کاهش یابد یا خیر.

در این بلاگ، ما به اهمیت دانستن حاشیه سود فروشگاه های زنجیره ای شما خواهیم پرداخت و روش‌هایی را برای بهبود حاشیه سود پیشنهاد خواهیم کرد.

حاشیه سود فروشگاه های زنجیره ای

حاشیه سود فروشگاه زنجیره‌ای چیست؟

حاشیه سود فروشگاه های زنجیره ای معیار سودآوری کسب و کار شما است، یعنی توانایی شما برای کسب درآمد. این نمایانگر درصدی از درآمد کل است که سود را تشکیل می‌دهد. حاشیه سود فروشگاه زنجیره‌ای هزینه اولیه کالا و هزینه‌هایی را که یک بنگاه اقتصادی برای تولید و فروش یک محصول باید بپردازد، در نظر می‌گیرد. از همه مهمتر، بخشی از هر ریال درآمد را که در واقع به دست می‌آید، نشان می‌دهد.

حاشیه سود فروشگاه های زنجیره ای خوب چیست؟

بلافاصله بعد از هزینه باز کردن فروشگاه، معمولاً سوالی که خرده فروشان استارتاپی می‌پرسند این است: “حاشیه سود چیست که باید آن را هدف بگیرم؟”

آنچه که حاشیه سود فروشگاه زنجیره‌ای خوب را تشکیل می‌دهد، براساس صنعت و محصولات فروخته شده متفاوت است. صنایعی با حداقل هزینه‌های سربار، مانند تجارت الکترونیکی یا فروشگاه‌های ثروتمند، معمولاً حاشیه سود بالاتری دارند. بر اساس گزارش Investopedia، خرده فروشان تأمین و توزیع ساختمان دارای بیشترین حاشیه سود هستند که حداکثر 6٪ است. . صنعت و هزینه‌های رایج آن را در نظر بگیرید: یک تجارت یا مشاوره کسب و کار حاشیه سود بالاتری نسبت به تجارت فروشگاه زنجیره‌ای خواهد داشت که هزینه‌های بالاتری مانند اجاره، حقوق و دستمزد و ایجاد یا تهیه موجودی کالا را پرداخت می‌کند.

به شما پیشنهاد میکنیم مقاله روش های افزایش فروش در فروشگاه زنجیره ای را نیز مطالعه نمایید.

دو نوع حاشیه سود فروشگاه زنجیره‌ای

دو نوع محاسبه حاشیه سود فروشگاه های زنجیره ای وجود دارد که خرده فروشان باید در مورد آن‌ها بدانند: حاشیه سود ناخالص و سود خالص.

1.حاشیه سود ناخالص

حاشیه سود ناخالص معیاری است که نشان می‌دهد تجارت شما به عنوان مثال، فرآیندها، سیستم‌ها و غیره چقدر کارآمد عمل می‌کند. حاشیه سود پایدار و ثابت نشانه خوبی است که تجارت شما خوب پیش می‌رود. اگر، با این حال، حاشیه سود ناخالص شما به طور قابل توجهی کمتر از رقبا است، بنابراین ممکن است لازم باشد قیمت گذاری و هزینه‌های خود را دوباره ارزیابی کنید.

اگر شما یک فروشگاه زنجیره‌ای هستید که تازه شروع به کار کرده اید، اگر حاشیه سود ناخالص شما در حد انتظار نباشد وحشت نکنید. برای هماهنگی قیمت گذاری، فروش و عملیات شما زمان بر است. حاشیه سود ناخالص همیشه به صورت درصد نشان داده می‌شود و درآمد شما منهای هزینه محصولات فروخته شده در یک دوره زمانی را محاسبه می‌کند.

مثال: درآمد کل شرکت شما 25000 دلار برای سه ماهه است و هزینه کالاهای فروخته شده 20،000 دلار است. حاشیه سود ناخالص شما:

25000 $ – 20،000 $ = 5000 دلار

به ارزش دلار، سود ناخالص شما برای این سه ماه 5000 دلار است. برای تعیین اینکه به عنوان یک مقدار درصدd، مقدار ناخالص حاشیه خود را بر کل درآمد تقسیم کنید و در 100 ضرب کنید.

حاشیه سود فروشگاه های زنجیره ای

2.حاشیه سود خالص

حاشیه سود خالص فروشگاه‌های زنجیره ای معیاری است که میزان سود کسب و کار شما از درآمد را اندازه گیری می‌کند. این به شما می‌گوید که چه مقدار از کل درآمد فروش شما سود است و به عنوان درصدی از درآمد تعریف می‌شود که پس از پرداخت تمام هزینه‌ها به سود تبدیل می‌شود.

هرچه حاشیه سود خالص شما بیشتر باشد، برای کسب و کار شما بهتر است. همچنین با درصد نشان داده می‌شود، سود خالص سود شما را منهای هزینه کالاهای فروخته شده، هزینه‌های عملیاتی، سود، مالیات و سایر هزینه‌ها در نظر می‌گیرد. حاشیه سود خالص با در نظر گرفتن کل فروش فروشگاه شما در طی یک دوره زمانی، کسر کل هزینه‌ها و سپس تقسیم آن مقدار بر کل درآمد محاسبه می‌شود.

تفاوت حاشیه سود ناخالص با سود خالص چیست؟

تفاوت بین حاشیه سود ناخالص و حاشیه سود خالص در این است که آیا شما می‌خواهید محاسبه شما تمام هزینه‌های کسب و کار (حاشیه سود خالص) را در نظر بگیرد یا فقط هزینه کالاهای فروخته شده (حاشیه سود ناخالص) باشد.

به زبان ساده، خالص حاشیه سود فروشگاه زنجیره‌ای شما در نظر می‌گیرد که به ازای هر دلار درآمد کسب شده، پس از کسر مالیات چه مقدار سود حفظ می‌کنید. حاشیه سود ناخالص شما میزان سود شما را پس از کسر هزینه کالاهای فروخته شده در نظر می‌گیرد. هیچ یک از این معیارها مهم‌تر از دیگری نیستند. هر دو باید اندازه گیری شوند زیرا جنبه‌های مختلف سودآوری کسب و کار شما را در نظر می‌گیرند.

چگونه می‌توان حاشیه سود فروشگاه های زنجیره ای را بهبود بخشید؟

از منابع درآمد مانند قراردادهای جدید گرفته تا هزینه‌هایی از قبیل خدمات عمومی‌، مهم است که همه موارد را ردیابی کنید و چیزی را از قلم نیندازید. با انجام این کار یک تصویر دقیق از سودآوری کسب و کار شما ارائه می‌شود. در زیر چند روش وجود دارد که می‌توانید حاشیه سود فروشگاه زنجیره‌ای خود را افزایش دهید.

قیمت‌های خود را افزایش دهید:

تصمیم گیری در مورد افزایش قیمت ممکن است دشوار باشد، به ویژه هنگامی ‌که با فروشگاه‌های زنجیره‌ای بزرگ رقابت می‌کنید. با این حال، اگر به خوبی اجرا شود، افزایش قیمت‌ها می‌تواند نتیجه قابل توجهی را بهبود بخشد. در مورد قیمت گذاری رقیب، هزینه‌ها و حاشیه سود و همچنین حساسیت قیمت مشتریان در مورد نکات مهم تحقیق کنید. به عنوان مثال، اگر فروشگاه سخت‌افزاری کوچکی را اداره محاسبه حاشیه سود می‌کنید و دستورالعمل‌های شخصی‌سازی شده به مشتریان ارائه می‌دهید، می‌توانید کمی ‌بیشتر از فروشگاه غول پیکری که خدمات یکسانی به مشتری ارائه نمی‌دهد هزینه بپردازید.

اگر شما در حال تصمیم برای تاسیس فروشگاه زنجیره ای هستید بهتر است مقاله چالش های فروشگاه های زنجیره ای را نیز مطالعه نمایید.

کاهش هزینه‌ها:

کاهش هزینه‌ها می‌تواند گزینه مناسب دیگری برای افزایش درآمد و حاشیه سود فروشگاه زنجیره‌ای باشد. این‌ها معمولاً شامل اجاره، آب و برق، قبض تلفن، حقوق و غیره است. فرصت‌هایی برای کاهش هزینه‌ها پیدا کنید، مانند حذف اضافه کاری غیرضروری یا بسته بندی اضافی. داشتن POS فروشگاه زنجیره‌ای کارآمد که میزان نیروی انسانی و موجودی شما را در یک سیستم ردیابی کند، به شما کمک می‌کند تا در مورد نقاطی که می‌توانید دوباره اصلاح کنید به شما اطلاع دهد. به عنوان مثال، اگر یک فروشگاه مواد غذایی اداره می‌کنید، ممکن است دریابید که مشتریان شما ترجیح می‌دهند کیسه‌های قابل استفاده مجدد خود را به همراه داشته باشند و به شما این امکان را می‌دهد که تهیه کیسه‌ها را کاهش دهید.

حاشیه سود فروشگاه های زنجیره ای

حذف محصولات با عملکرد پایین:

اگر عملکرد مالی هر محصول را ردیابی می‌کنید، باید بدانید کدام محصولات کمترین حاشیه سود فروشگاه های زنجیره ای را دارند. آیا محصولی وجود دارد که با هزینه بالاتر تولید شود و مانند سایر محصولات فروش نداشته باشد؟ به عنوان مثال، اگر یک فروشگاه لباس اداره می‌کنید، ممکن است فکر کنید لباس‌های فصلی مانند ژاکت را از قفسه‌های خود حذف کنید و آن‌ها را به صورت آنلاین بفروشید، جایی که مشتریان از اقلیم‌های سردتر همچنان می‌توانند آن‌ها را پیدا کنند.

محصولات جدیدی را معرفی کنید:

راه اندازی پیشنهادات جدید می‌تواند زندگی جدیدی را به حاشیه سود فروشگاه زنجیره‌ای شما تزریق کند. انجام این کار نه تنها به شما امکان می‌دهد تقاضای متغیر مشتری را برآورده کنید، بلکه به یک مشتری وفادار موجود نیز دامن می‌زند و آن را خوشحال می‌کند. به عنوان مثال، اگر یک مرکز باغبانی را اداره کنید، معرفی اقلام فصلی مانند تاج گل و گیاهان تعطیلات واقعاً می‌تواند باعث ایجاد هیجان و فروش در مشتریان جدید و قدیمی‌ شود.

استفاده از تجهیزات فروشگاهی

یکی از راه هایی که باعث میشود مشتریان بیشتر از شما خرید کنند آسایش مشتریان می باشد. برای فراهم کردن این راحتی به شما پیشنهاد میکنیم از تجهیزات موزد نیاز مانند چرخ خرید فروشگاهی، اتیکت قیمت، صندوق فروشگاهی و … استفاده نمایید .

مراحل بعدی برای بهبود حاشیه سود فروشگاه های زنجیره ای

اگر می‌خواهید حاشیه سود فروشگاه زنجیره‌ای خود را به طور دقیق محاسبه کنید، پیگیری هزینه‌ها و عملکرد محصولات شما بسیار مهم است. اما این کار همیشه آسان نیست، به خصوص وقتی به طور دستی انجام می‌شود.

در اینجا مواردی است که می‌توانید برای ردیابی دقیق‌تر فناوری استفاده از حاشیه سود فروشگاه زنجیره‌ای خود انجام دهید.

ردیابی داده‌ها را از طریق POS خودکار خودکار کنید:

اگرچه فرمول‌ها مفید هستند، شما می‌توانید با POS فروشگاه زنجیره‌ای که دارای قابلیت‌های گزارشگری و تجزیه و تحلیل قوی است، در وقت و تلاش خود صرفه جویی کنید.

زمینه‌های بهبود را مشخص کنید:

فقط دانستن اعداد حاشیه سود خود کافی نیست. شما باید کاری را با داده انجام دهید. براساس اعداد و ارقام خود، هزینه‌های خود را ارزیابی کنید و روش‌های قابل اجرا برای بهبود حاشیه سود خود را ارزیابی کنید. بسیاری از سیستم‌های نرم افزاری وجود دارد که می‌تواند به شما در مراقبت از آن‌ها کمک کند و همچنین پیش بینی دقیقی از حاشیه سود و سایر معیارهای اصلی شما ارائه می‌دهد.

اکثر سیستم‌های POS فروشگاه زنجیره‌ای توانایی ادغام با نرم افزاری را دارند که قابلیت‌های گزارش فروش و تجزیه‌ و‌ تحلیل را ارائه می‌دهد. این ویژگی‌ها داشبوردهای آسان خواندن را در اختیار کاربران قرار می‌دهند که معیارهای اصلی عملکرد مانند حاشیه سود فروشگاه های زنجیره ای کلی، سود، درآمد و هزینه‌ها را برجسته می‌کنند.

انواع نسبت های سودآوری و نحوه محاسبه آن ها

نسبت های سوداوری بخشی از نسبت های مالی است که توسط آن قدرت سوداوری یک شرکت سنجیده می شود.

انواع نسبت های سودآوری و نحوه محاسبه آن ها

به گزارش پایگاه خبری بااقتصاد، نسبت های مالی ابزاری هستند که توسط آن می توان ارزش یک شرکت و سهام آن را سنجید. یکی از بخش های مهم نسبت های مالی، نسبت های سوداوری است.سود یکی از مهمترین رکن های جذب یک سرمایه گذار است و همچنین تلاش شرکت ها برای بدست آوردن بیشترین سود است، نسبت های سودآوری یکی از نسبت های مالی است که معیاری برای سنجش قدرت سودآوری یک شرکت مورد استفاده قرار می گیرد.

انواع نسبت های سوداوری

نسبت های حاشیه سود ناخالص

نسبت حاشیه سود عملیاتی

نسبت حاشیه سود خالص

نسبت بازده سرمایه گذاری

نسبت بازده حقوق صاحبان سهام

نسبت حاشیه سود ناخالص

نسبت مالی حاشیه سود ناخالص یکی از نسبت های سودآوری است که درصد سود ناخالص یک شرکت از کل فروش محصولاتش را تعیین می کند.

فروش خالص / سود ناخالص = نسبت سود ناخالص

نسبت حاشیه سود خالص

نصبت حاشیه سود خالص یکی از مهترین نسبت های مالی مورد استفاده در سنجش ارزنده بودن یک شرکت بورسی است. و از تقسیم سودخالص(سود پس از کسر مالیات) بر فروش خالص بدست می آید.

فروش خالص / سود پس از کسر مالیات = نسبت سود خالص

نسبت حاشیه سود عملیاتی

نسبت مالی حاشیه سود عملیاتی بیان کننده درصد سود عملیاتی شرکت از کل فروش محصولاتش است.

فروش خالص / سود عملیاتی = نسبت سود عملیاتی

نسبت بازده سرمایه گذاری

نسبت بازده سرمایه گذاری یکی از نسبت های مالی مورد استفاده در تعیین سوداوری شرکت است که میزان بازده دارایی شرکت را نشان می دهد.

کل دارایی‌ها / سود خالص = نسبت بازده سرمایه گذاری

بازده حقوق صاحبان سهام(بازده ویژه)

نسبت بازده حقوق صاحبان سهام که بازده ویژه هم نامیده می شود این نسبت از تقسیم سود خالص به جمع کل حقوق صاحبان سهام بدست می آید.

جمع حقوق صاحبان سهام / سود خالص = نسبت بازده حقوق صاحبان سهام

از تفاضل نسبت بازده سرمایه گذاری با بازده ویزه سوداوری بدهی ها بدست می آید

برای تعیین مفید بودن دریافت وام از تقسیم بازده سرمایه گذاری به بازده ویژه استفاده می شود که آن نسبت سودمندی وام و اعتبار می نامند و هرچه این نسبت بزرگتر از یک باشد دریافت وام را به نفع صاجحبان سهام شرکت می داند.

آخرین وضعیت درج قیمت تولید روی کالا/ نحوه محاسبه سود توسط مردم

آخرین وضعیت درج قیمت تولید روی کالا/ نحوه محاسبه سود توسط مردم

معاون سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان ضمن تشریح آخرین وضعیت درج قیمت تولیدکننده روی کالا گفت: حداکثر سود کالاهای سرمایه ای (نسبت به قیمت تولید) ۲۰ درصد و کالاهای مصرفی ۲۶ درصد است.

داوود موسوی در گفت و گو با خبرنگار مهر، در مورد آخرین وضعیت اجرای طرح درج قیمت تولیدکننده روی کالا اظهار کرد: بر اساس قوانین متعدد نظام صنفی و قانون تعزیرات باید کلیه عرضه کنندگان در هر مقطع و مرحله از کار تولید و عرضه کالا قیمت مورد نظر و حلقه خود را از طریق درج قیمت یا اطلاع رسانی قیمت، در معرض دید مصرف کنندگان قرار دهند؛ منتهی همه شاهد بودند که بعضاً قیمت‌های غیرواقعی و یا تخفیف‌های نامتعارف تا ۴۰- ۵۰ درصد روی برخی از اقلام درج می‌شد.

معاون بازرسی و نظارت بر کالاهای مصرفی سازمان حمایت از مصرف کنندگان و تولید کنندگان با بیان اینکه شفاف سازی نظام تولید و توزیع کالا جزو اولویت هاست ، افزود: با توجه به اینکه هر واحد تولیدی بر مبنای عوامل مؤثر بر بهای تمام شده قیمت کالایی را استخراج کرده و بر مبنای ضوابط قیمت گذاری این کالا را به حلقه بعدی می‌فروشد و محاسبه حاشیه سود اینکه فضای غیرشفافی وجود داشت، تصمیم بر این شد که قیمت تولیدکننده به جای مصرف کننده روی کالا درج شود. البته برای اجرای این طرح بیش از ۳۰۰ ساعت کار کارشناسی و نشست با فعالان ذی ربط انجام شده است.

سود واحدهای تولید، توزیع و پخش شفاف شده است

وی با اشاره به اینکه ما کار را مرحله به مرحله پیش بردیم و در حال حاضر مرحله چهارم اجرا شده است، گفت: سود واحدهای تولیدی، شرکت‌های پخش و خرده فروشی مشخص و شفاف شده است.

موسوی افزود: نباید تخفیف‌های غیرمتعارف اعمال شود زیرا این موارد از جیب مصرف کننده هزینه می‌شود؛ در واقع برخی از مراکز تولیدی، توزیعی و پخش رقابتی را در بازار ایجاد کرده بودند که هزینه را مصرف کننده می‌پرداخت.

کاهش ۵ تا ۶۵ درصدی قیمت ۴۵۰۰ قلم کالا

معاون بازرسی و نظارت بر کالاهای مصرفی سازمان حمایت تصریح کرد: در همین راستا بر اساس اطلاعاتی که از سازمان‌های صمت استان‌ها گرفته‌ایم، از ۷ هزار قلم کالایی که مشمول طرح شدند ۴۵۰۰ قلم کالا از ۵ تا ۶۵ درصد کاهش قیمت داشته‌اند.

وی با بیان اینکه اصلاح ضرایب پخش انجام شده است، ادامه داد: البته در سازمان حمایت باز است و اگر افزایش هزینه‌ای در واحدها رخ داده می‌توانند اطلاعات را به ما ارائه دهند.

نحوه محاسبه اختلاف قیمت مصرف کننده و تولیدکننده

معاون بازرسی و نظارت بر کالاهای مصرفی سازمان حمایت در مورد نحوه محاسبه اختلاف قیمت مصرف کننده و تولیدکننده، اظهار کرد: حداکثر سودی که برای کالاهای سرمایه‌ای همچون لوازم خانگی و لوازم یدکی خودرو (نسبت به قیمت تولید) در نظر گرفته شد ۲۰ درصد است. در مورد همه کالاهای مصرفی حداکثر سود ۲۶ درصد است. البته در مورد میوه حداکثر سود ۳۰ درصد است.

موسوی با بیان اینکه اجرای این طرح نیاز به مطالبه عمومی دارد، افزود: در حال حاضر با اجرای این طرح اگر در یک مغازه کالای ایکس ۴ هزار تومان و در مغازه کناری ۵ هزار تومان باشد، قطعاً مصرف کننده از آن مغازه خرید نمی‌کند.

وی گفت: از سویی دیگر مراکز خرده فروشی از بازرسی اصناف نیز نگران خواهند بود زیرا به صورت ویژه در مراکز عرضه ورود خواهیم کرد. همچنین در طرح نظارتی عید هم با اولویت به سمت بررسی درج قیمت خواهیم رفت. درصدهای سود باید به درستی رعایت شوند.

وی تصریح کرد: همچنین بر اساس ماده ۱۵ قانون نظام صنفی هر واحد خرده فروشی مکلف است که نسبت به درج یا اطلاع رسانی قیمت در مرکز خرده فروشی خود اقدام کند. پس مصرف کننده اگر به مرکز صنفی مراجعه کند باید این قیمت را ببیند.

ل نقطه سربه سر

از آنجا كه ارزيابي طرحها در بيشتر اوقات در شرايط عدم اطمينان صورت مي گيرد و از آينده اطلاعي در دست نمي باشد ممكن است در تخمين هاي اوليه دچار اشتباه شود. پروژه پيشنهادي نهايي به هر شكلي كه باشد اجزاي تشكيل دهنده گوناگون آن بايد براي بالا بردن دقت مورد بررسي قرار گيرد. تصميمات مربوط به سرمايه گذاري متأثر از بسياري تحولات سياسي، اجتماعي، اقتصادي و همچنين تغييرات در تكنولوژي، سطح قيمت ها و قابليت توليد است. لذا براي اينكه تخمين هاي انجام شده با ضرايب اطمينان بالا صورت گيرند بايد معيار تحليل نقطه سربه سري را انجام داد.

در تحليل هزينه- فايده و ارزيابي اقتصادي طرحها بعضي مواقع مسائلي پيش مي آيد كه در آنها براي يكي از پارامترها اطلاعات كافي در دست نمي باشد. همچنين ممكن است هدف اين باشد كه كمترين قيمت و مقدار توليد تعيين شود بطوريكه در آن قيمت و مقدار پروژه بتواند محاسبه حاشیه سود بدون در خطر افكندن وضع مالي خود به فعاليت ادامه دهد. در اين گونه موارد از روشي استفاده مي شود كه در اصطلاح اقتصادي تحليل نقطه سربه سر گفته مي شود. از ديد فني تحليل نقطه سربه سر تكنيك مهمي است كه جهت مطالعه محاسبه حاشیه سود روابط بين هزينه ها، درآمد و سود به كار مي رود و طبق تعريف نقطه سربه سر نقطه اي است كه درآن بهره برداري از طرح نه سود و نه زيان ايجاد مي كند. به عبارت ديگر تحليل نقطه سربه سري، نقطه اي را تعيين مي كند كه درآن درآمد فروش برابر با هزينه هاي توليد است و بدين ترتيب جهت تجزيه و تحليل اين موضوع كه تغيير حجم محصول چه اثر برسود خواهد داشت مورد استفاده قرار مي گيرد.

قطه سربه سري را مي توان به سه صورت زير محاسبه نمود:

روش اول- به صورت سطح توليد يا درصد ظرفيت بهره برداري

در اين حالت سطح توليدي تعيين مي شود كه درآن هزينه كل طرح با درآمد كل طرح برابر باشد. نقطه سربه سر در اين حالت به طريق جبري به صورت زير محاسبه مي شود:

كل هزينه ها= كل فروش

TR (Total Revenue)= كل فروش

TC (Total Cost)= كل هزينه ها

P (price)= قيمت محصول

Q (Quantity)= تعداد محصول

TFC (Total Fixed Cost)= كل هزينه ثابت

TVC (Total Variable Cost)= كل هزينه متغير

AVC (Average Variable Cost)= هزينه متغير به ازاء واحد محصول

AC (Average Cost)= هزينه به ازاء واحد محصول

در فرمول فوق نقطه سربه سر از رابطه بين هزينه هاي ثابت و تفاوت قيمت فروش واحد و هزينه هاي متغير واحد تعيين مي شود و سه نتيجه عملي از تحليل نقطه سربه سري در اين حالت حاصل مي گردد.

هرقدر هزينه هاي ثابت بالاتر باشد نقطه سربه سر نيز بالاتر خواهد بود.

هرقدر تفاوت بين قيمت فروش واحد و هزينه هاي عملياتي متغير بيشتر باشد نقطه سربه سر پايين تر خواهد بود و در اين حالت هزينه هاي ثابت از طريق تفاوت بين قيمت فروش واحد و هزينه هاي متغير واحد سريعتر جذب مي شود.

يك نقطه سربه سر بالا نامتناسب است زيرا شركت را در مقابل تغييرات سطح توليد (فروش) آسيب پذير مي سازد.

روش دوم- به صورت سطح درآمد يا فروش

محاسبه نقطه سربه سري براساس ارزش پولي فروش (به جاي حجم فروش) غالبا مفيد است. امتياز اصلي اين روش آن است كه براي مؤسساتي كه توليدات متعددي با قيمت هاي فروش مختلف دارند يك نقطه سربه سري كلي محاسبه مي نمايد. به علاوه اين روش به اطلاعات بسيار محدودي نيازمند است. تنها سه ارزش يعني فروش، هزينه هاي ثابت و هزينه هاي متغير ضروري است. پس در اين حالت سطح درآمدي تعيين مي شود كه درآن سود اقتصادي طرح صفر است. به عبارت محاسبه حاشیه سود ديگر سطح درآمد با توجه به سطح توليد در نقطه سربه سر بصورت زير محاسبه مي شود.

روش سوم- به صورت سطح قيمت محصول

در اين حالت سطح قيمتي تعيين مي شود كه در آن درآمد كل طرح مساوي هزينه كل باشد. اين سطح قيمت بصورت زير محاسبه مي شود.

تجزیه و تحلیل نقطه سر به سر به منظور تعیین هدفهای فروش در بنگاههای تولید و اقتصادی یکی از تکنیکهایی است که بسیار حایز اهمیت می باشد.

نقطه سر به سر یا نقطه ای که واحد تولیدی مقداری را محاسبه حاشیه سود که باید تولید کند و همان تعداد را بر حسب قیمت بازار به فروش برساند که نه سود کند و نه زیان ببرد؛ از آنچا که برای رسیدن به این تعداد لازم است ابتدا واحد تولید کننده هزینه های تولیدی خود را با تفکیک هزینه های متغیر Variable cost و هزینه های ثابت Fixed cost شناسایی کند و با بدست آوردن نرخ فروش محصول خود در بازار از فرمول زیر می تواند تعداد در نقطه سر به سر را بدست آورد.

· مثال : اگر فرض کنیم هزینه ثابت یک کارخانه -/ 6،500،000 ریال و هزینه متغیر یک واحد کالا -/ 1،800 ریال و قیمت فروش یک واحد کالا -/ 2،950 ریال است می توان از فرمول فوق تعداد در نقطه سر به سر را بدست آورد.

با نمودار زیر نیز می توان نقطه سر به سر را نمایش داد.

در حقیقت مخرج کسر نشان دهند حاشیه سود است که در نقطه سر به سر برابر است با مقداری که با تقسیم بر هزینه ثایت تعداد در نقطه سر به سر بدست می آید بعنی اگر تعداد بدست آمده در نقطه سر به سر را ضربدر حاشیه سود کنیم برابر خواهد بود با هزینه های ثابت محصول.

حاشیه سود = قیمت فروش یک واحد - هزینه متفیر یک واحد

از آنجایی که بنگاههای تولید بعضا بیش از یک محصول تولید می کنند؛ نقطه سر به سر برای این بنگاه های اقتصادی کمی پیچیده تر می گردد و دیگر نمی توان از فرمول بالا استفاده نمود.

نقطه سر به سر برای واحد های تولید که بیش از یک محصول تولید می کنند.

علاوه بر اطلاعات نقطه سر به سر بر ای تک محصول « هزینه ثابت؛ هزینه متغیر یک واحد؛ قیمت فروش یک واحد » می بایست حاشیه فروش برای هر محصول را محاسبه نمود و سپس در صد فروش هر یک از محصولات به کل فروش را حساب کرد برای این منظور ستون آخر را ستون جمع اختصاص می یابد و با تقسیم فروش یک واحد از هر محصول به جمع قیمت فروش یک واحد محصولات این در صد معین می گردد.

مرجله بعد بدست آوردن میانگین موزون حاشیه فروش است که با ضرب کردن حاشیه فروش محاسبه شده در در صد فروش هر یک از محصولات به کل فروش تعیین می شود.

حالا CM از مجموع میانگین موزون حاشیه فروش بدست می آید که با استفاده از فرمول زیر تعداد کل محصول در نقطه سر به سر محاسبه می گردد .



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.