هر آنچه که باید درباره تجدید ارزیابی دارایی ها بدانید
اگر بخواهیم ارزش دارایی های شرکت، کارخانه، تولیدی و یا هر واحد دیگر را به روز کنیم به زبان ساده آن را تجدید ارزیابی می نامیم. درواقع افزایش مبلغ دفتری یک دارایی درنتیجه تجدید ارزیابی آن مستقیماً تحت عنوان مازاد تجدید ارزیابی ثبت و در ترازنامه بهعنوان بخشی از حقوق صاحبان نمایش داده میشود.
منظور از دارایی، داراییهایی است که مطابق استاندارد حسابداری قابلتجدید ارزیابی است و شامل مواردی از قبیل داراییهای ثابت مشهود، سرمایهگذاری بلندمدت و دارایی زیستی مولد است.
لغت ارزیابی در واژگان لغت به معنی تعیین ارزش چیزی است. ارزیابی در حسابداری معنا و مفهوم ویژه ایی دارد. امروزه در بازار سرمایه هر روز ارزش دارایی ها تغییر می کند و باید میزان استهلاک و سود دارایی ها و ارزش کنونی مورد بررسی قرار بگیرد. بعد از پاسخ به این سؤال که تجدید ارزیابی چیست، باید شرایط و عوامل مختلفی را مورد بررسی قرار داد و با توجه به آن ها اقدام کرد.
تجدید ارزیابی روشی است که برای ارزش ثبت شده دارایی انجام می شود تا دقیقا ارزش آن در بازار فعلی را منعکس کند به این منظور باید نسبت به این که تجدید ارزیابی چیست و چه منفعتی دارد، آگاهی کسب کرد. با استفاده از نرم افزار صورتحساب، پیگیری ارزش دارایی های شما راحت تر از همیشه است به هر حال باید درباره مدیریت دارایی شرکت اطلاعات بیشتری کسب کنید.
علت اهمیت تجدید ارزیابی در حسابداری
ارزش گذاری مجدد تغییر در قیمت یک کالا یا کالای خاص به ویژه ارز است که در این حالت مشخصاً افزایش رسمی ارزش ارز نسبت به ارز خارجی در یک سیستم ثابت نرخ ارز است. در مقابل این موضوع کاهش رسمی ارزش ارز است. تحت نرخ ارز شناور، افزایش ارزش ارز یک افزایش ارزش ارز است. تغییر ارزش چهره یک ارز بدون تغییر در قدرت خرید آن، تجدید تغییر است، نه تجدید ارزیابی این امر معمولاً با صدور ارز جدید با ارزش متفاوت، معمولاً پایین تر انجام می شود.
شایان به ذکر می باشد که ارزش دفتری دارایی های ثابت مشهود برابر بهای تمام شده تاریخی دارایی های مذکور پس از کسر استهلاک انباشته آن ها می باشد. ارزش دفتری دارایی های ثابت مشهود نشان دهنده ارزش واقعی آن ها نیست .در شرایط تورمی ارزش واقعی ( منصفانه ) دارایی های ثابت مشهود بالاتر از ارزش دفتری منعکس در دفاتر است.
استفاده کنندگان از صورت های مالی که بیشتر سهامداران شرکت ها هستند باید از تجدید ارزیابی اطلاع داشته باشند تا بتوانند در تصمیم گیری های خود مد نظر قرار دهند. در مواقعی که سهام داران شرکت قصد واگذاری سهام خود را داشته باشند، هیچگاه ارزش دفتری سهام خود را ملاک انجام معامله قرار نمی دهند. در این گونه مواقع ارزش روز دارایی ها وبدهی های شرکت مبنای تعیین بهای سهام قرار می گیرد.
در یک نگاه
ضرورت انجام تجدید ارزیابی دارایی شرکت ها
با توجه به مطالبی که گفته شد با معنا و مفهوم تجدید ارزیابی دارایی شرکت های آشنا شدید در این بخش از مقاله می خواهیم ضرورت انجام تجدید ارزیابی دارایی شرکت ها را مورد بررسی قرار دهیم. از آنجایی که شرایط اقتصادی ایران دچار بحران و تورم شده قطعا اموال شرکت ها پس از سال ها فعالیت به اندازه روزی که شرکت تاسیس شده نیست و اگر شرکت بخواهد همان دارایی را جایگزین یا خریداری نماید باید حداقل چندین برابر استهلاکی که طی ده سال گذشته گرفتهشده هزینه کند. از این رو شرکت های جهت ادامه فعالیت خود باید ارزش و میزان دارایی های خود را به میزان رشد تورم همسان سازند و به این منظور اقدام به سرمایه گذاری نمایند. در جامعه هایی که نظیر ایران که دچار تورم می شوند برای اینکه چرخه تولید نابود نشود باید حداقل هر 5 سال یکبار دارایی شرکت ها در طبقات مختلف تجدید شوند. اگر افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی با رعایت قوانین و مقررات انجام شود، معاف از مالیات می باشد. تعدادی از تحلیل گران و کارشناسان بر این باورند که این قانون باید به درستی و به صورت کامل اجرا شود و هیچ نوع شکی وجود نداشته باشد تا بنگاه ها به صورت کاملا شفاف و صریح صورت های مالی خود را ارائه دهند. تعدادی از کارشناسان نیز بر این باورند که برخی از شرکت ها از این قانون سو استفاده می کنند و نگرانی خود را از افزایش بدون دلیل ارزش سهام این شرکت ها اعلام کردند.
انطباق تجدید ارزیابی داراییها با استانداردهای حسابداری و قوانین مالیاتی
استاندارد حسابداری شماره ۱۱ (داراییهای ثابت مشهود) بند ۳۳ عنوان میدارد دوره تجدید ارزیابی داراییهای ثابت مشهود وابسته به تغییرات ارزش منصفانه داراییهاست (۳ الی ۵ سال) و دوره تجدید ارزیابی سرمایهگذاریها یکساله است.
بند ۴۲ همین استاندارد بیان میدارد که مازاد تجدید ارزیابی داراییها بهعنوان درآمد تحققنیافته شناسایی میشود و افزایش سرمایه از آن محل مجاز نیست مگر در مواردی که بهموجب قانون تجویزشده باشد. این همان بخشی است که دولت در بودجه خود پذیرفته و درآمد حاصل از افزایش ارزش داراییها را معاف مالیات کرده است، به شرطی که هزینه استهلاک مازاد تجدید ارزیابی دارایی هزینه قابلقبول مالیاتی نیست.
در بند ۷۸ قانون بودجه سال ۱۳۹۰، بند ۳۹ قانون بودجه سال ۱۳۹۱، بند ۴۸ قانون بودجه سال ۱۳۹۲ و ماده ۱۷ قانون حداکثر استفاده از توان تولیدی (مجوز ۵ ساله از ۲۵/۰۶/۱۳۹۱ تا ۲۴/۰۶/۱۳۹۶) به شرکتها اختیار دادهشده که داراییهای خود را تجدید ارزیابی کنند به این شرط که مازاد حتماً به سرمایه منتقل شود.
از سال ۱۳۹۰ تا سال ۱۳۹۴ بنگاههای عظیمی ازجمله بانکها با ارزیابی املاک و سرقفلی، سرمایه خود را از مبلغ ۱۰۰ یا ۲۰۰ میلیارد ریال به چند هزار میلیارد ریال افزایش دادند (شرکتهایی که تا پایان سال ۱۳۹۴ مازاد را شناسایی کنند، فرصت دارند طبق مصوبه هیئتوزیران تا پایان سال ۱۳۹۵ نسبت به ثبت سرمایه در اداره ثبت شرکتها اقدام نمایند).
ازآنپس، تبصره یک ماده ۱۴۹ قانون مالیاتهای مستقیم (اصلاحی ۳۱/۰۴/۱۳۹۴) با این مضمون که “شرکتها میتوانند طبق استانداردهای حسابداری، داراییهای خود را تجدید ارزیابی کنند و از معافیت مالیاتی بهرهمند شوند” تصویب شد که درواقع یعنی حق انتقال به سرمایه را ندارند.
بنابراین تا پایان سال ۱۳۹۴، باید مازاد تجدید ارزیابی به سرمایه منتقل شود تا شرکت مشمول معافیت مالیاتی شود. ولی از ۰۱/۰۱/۱۳۹۵ به بعد شرکت نباید مازاد تجدید ارزیابی را به سرمایه منتقل کند تا از معافیت مالیاتی بهرهمند شود. از طرفی در اصلاحیه ۳۱/۰۴/۱۳۹۴، ماده ۱۷ قانون حداکثر استفاده از توان تولیدی که تا ۲۴/۰۶/۱۳۹۶ اعتبار داشت، بر اساس ماده ۲۸۲ لغو شد.
درنتیجه شرکتهایی که در سال ۱۳۹۵ تجدید ارزیابی انجام میدهند باید:
مازاد را هرساله در حقوق صاحبان سهام نمایش دهند. (درآمد تحققنیافته را هرساله مستهلک کنند)
صورت سود و زیان جامع را ارائه کنند.
معادل تفاوت استهلاک دو روش، عامل کاهش مازاد بوده و معادل همین رقم هرساله به گردش سود انباشته اضافه شود (به عبارتی میتواند بین صاحبان سهام تقسیم شود که مشمول مالیات نیست)
در صورت فروش یا برکناری دارایی، مازاد مربوطه مستقیماً به سود انباشته منتقل شود.
تجدید ارزیابی موضوع این آییننامه حسب مورد توسط کارشناسی رسمی دادگستری، با معرفی کانون کارشناسان رسمی دادگستری، یا کارشناسی قوه قضاییه معرفیشده توسط امور مشاوران حقوقی، وکلا و کارشناسان قوه قضاییه صورت میگیرد.
تضاد افزایش سرمایه از طریق تجدید ارزیابی با استانداردهای بینالمللی IFRS
برخی شرکتها با استناد به ماده ۱۷ قانون حداکثر توان تولیدی و خدماتی و همچنین جهت خروج از ماده ۱۴۱ اصلاحیه قانون تجارت و یا بنا بر دلایلی چون اصلاح ساختار مالی و کاهش نسبت اهرمی، اقدام به تجدید ارزیابی داراییها و انتقال مازاد تجدید ارزیابی بهحساب سرمایه اقدام می کنند.
اگرچه این امر موجب شفاف ترشدن صورتهای مالی آن شرکتها میشود اما به دلیل افزایش هزینه استهلاک و همینطور کاهش سود هر سهم و درنتیجه کاهش ارزش سهام این شرکتها، در مقایسه با شرکتهای مشابه که داراییهای خود را تجدید ارزیابی نکرده بودند، فراگیر نشده است.
انتقال مازاد تجدید ارزیابی بهحساب سرمایه، طبق استانداردهای حسابداری (درصورتیکه طبق قانون مجاز باشد) امکانپذیر است و حال اینکه انتقال این مازاد بهحساب سرمایه برخلاف استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی IFRS است. طبق استانداردهای بینالمللی مزبور، شرکتهایی که برای اولین بار صورتهای مالی خود را طبق این استاندارد ارائه میکنند، باید این استانداردها را در ارائه اقلام مقایسهای سه سال قبل خود نیز رعایت کنند.
شرکتهای پذیرفتهشده در بورس که مازاد تجدید ارزیابی و داراییها را بهحساب سرمایه منتقل کردهاند و قرار است صورتهای مالی خود ارزش جایگزینی چیست؟ را بر اساس IFRS تهیه کنند، عملاً نمیتوانند اقلام مقایسهای را اصلاح و سرمایه را کاهش دهند. تنها راهحل شاید اخذ مجوز خاص از بنیاد IFRS باشد.
گروه حسابداری ورودی سال 1394
خطای مربوط به زمان هنگامی رخ می دهد که تغییر در ارزش یک دارایی یا بدهی در یک دوره مشخص روی می دهد ولی در دوره دیگر شناسایی می شود. شناسایی تغییرات ارزش در همان دوره که رخ می دهد از ویژگی های برتر یک الگو به حساب می آید.
خطای مربوط به واحد اندازه گیری زمانی رخ می دهد که صورتهای مالی بر حسب واحد پول اسمی تهیه و تغییرات سطح عمومی قیمتها در آن نادیده گرفته می شود. واحد اندازه گیری برتر آن است که بتواند در سطح عمومی قیمت را درصورتهای مالی شناسایی کند.
نخستین شاخص برای ارزیابی الگوی حسابداری، تفسیر پذیری آن می باشد. به بیان دیگر، صورتهای مالی باید از نظر معنی و کاربرد (یا استفاده) قابل درک باشند . برای اینکه یک الگوی حسابداری قابل درک باشد باید در چارچوب "اگر. آنگاه. " قرارگیرد.
مربوط بودن دومین شاخص برای ارزیابی الگوی حسابداری می باشد.
اطلاعاتی مربوط تلقی میشوند که بتوانند تصمیمات استفاده کننده را در مدلهای تصمیم گیری وی تحت تاثیر قرار دهند.
تفسیر الگوهای حسابداری:
1. اگر الگوی حسابداری، بهای تاریخی را تنها بر حسب واحد پولی اندازه گیری نماید، نتیجه برحسب واحدپولی (اسمی) بیان خواهد شد.
2. اگر الگوی حسابداری، بهای تاریخی را بر حسب واحد پولی تعدیل شده از بابت تغییر در سطح عمومی قیمتها اندازه گیری نماید، بازهم نتیجه بر حسب واحد پولی (ثابت) بیان خواهد شد.
3. اگر الگوی حسابداری، ارزش های جاری را بر حسب واحد پولی تعدیل شده از بابت تغییر در سطح عمومی قیمت ها اندازه گیری نماید، نتیجه بر حسب واحد کالایی بیان خواهد شد.
مثالی از الگوهای مختلف حسابداری:
شرکت نمونه در اول فروردین ماه سال 8x13تشکیل شده تا نوعی محصول جدید به نام الف را بفروشد، سرمایه شرکت 3000ریال و بدهی های شرکت 3000ریال میباشد که بهره ای معادل 10درصد به ان تعلق می گیرد.در اول فروردین شرکت مزبور 600واحد کالا از کالای الف را از قرار هر واحد 10ریال خریداری نمود. در اول مرداد، شرکت500واحد، از قرار هر واحد 15ریال را به فروش رساند.
تغییرات در سطح عمومی قیمتها و اقلام خاص به شرح زیر بوده است:
اول فروردین اول مرداد 29اسفند
بهای جایگزینی 10 12 13
خالص ارزش فروش 0 15 17
شاخص سطح عمومی قیمت 100 130 156
جدول 1-5 شرکت نمونه ، صورت سود و زیان برای سال منتهی به 13X8
بهای تاریخی بهای جایگزینی خالص ارزش فروش
درآمد
بهای تمام شده کالای فروش رفته
سود ناویژه
بهره (10 درصد)
سود عملیات
سود و زیان تحق یافته حاصل از نگهداری
(در بالا منظور شده)
سود و زیان تحقق نیافته حاصل از نگهداری
سود و زیان حاصل از شاخص سطح عمومی
سود خالص
الف 7500=15*500
ب. 9200=(100*17)+ 7500
پ. 5000=10*500
ت. 6000=12*500
ث. 7300=(100*13)+ 6000
جدول 2-5 شرکت نمونه ، ترازنامه در 29 اسفند13X8
بهای تاریخی بهای جایگزینی خالص ارزش فروش
دارائیها:
وجه نقد
موجودی کالا
جمع
بدهیها و حقوق صاحبان سهام:
اوراق قرضه(10 درصد)
سرمایه
سود انباشته:
تحقق یافته
تحقق نیافته
کل حقوق صاحبان سهام
الف 1300= 13*100
ب. 1700=17*100
پ. سود عملیاتی جاری (1200) و سود و زیان تحقق یافته حاصل از نگهداری (1000)
ت. سود عملیاتی تحقق نیافته 400 ریال (1300-1700)+ سود تحقق نیافته نگهداری 300 ریال
حسابداری بهای تاریخی:
مزیت اصلی بهای تاریخی در مقایسه با سایر سیستم های رقیب، عینیت و قابلیت درک بیشتراین خاصه اندازه گیری می باشد. موضوع قایل فهم بودن بهای تمام تاریخی تا حد زیادی مربوط به آشنایی استفاده کنندگان با آن بوده و بدهی است که معرفی روشهای ارزشیابی جدید نیازمند آشنایی ایشان با مفروضات و محدودیت های اساسی آن می باشد. از دلایل دیگر دفاع از بهای تاریخی آن است که این نوع اندازه گیری ابزاری مناسب تر برای توزیع سود بین ذینفعان می آورد.
حسابداری بهای تاریخی دارای ویژگی های زیر است:
1. بهای تاریخی ویژگی اصلی عناصر تشکیل دهنده صورتهای مالی است.
2. پذیرفتن این فرض که واحد پولی دارای ثبات است.
3. رعایت اصل تطابق
4. رعایت اصل تحقق.
در این دیدگاه سود حاصل از بهای تاریخی یا سود حسابداری از تفاوت بین درآمدهای تحقق یافته و هزینه های تطابق یافته با آن حاصل می شود.
این الگو قابل توجیه می باشد از این رو که سود حسابداری عینی و قابل تأیید است.
سود حسابداری برمبنای بهای تاریخی دارای خطای مربوط به زمان می باشد زیرا در سود ارقامی وجود دارد که دوره تحقق آن با دوره ایجاد آن متفاوت می باشد. به عنوان مثال نگهداری کالا توسط شرکت در دروه جاری همراه با سود تحقق نیافته ناشی از نگهداشت کالا است. با این حال علی رغم اینکه در دروه جاری سود ایجاد شده، به دلیل عدم تحقق آن، شناسایی سود به دوره های آتی موکول شده است.به همین دلیل سود به دوره ای که کالا فروش می رود منتقل می شود.
در ارتباط با مربوط بودن صورتهای مالی مبتنی بر بهای تاریخی باید عنوان داشت که این ارقام مربوط “نیستند” زیرا نشان دهنده واحد کالایی نبوده و تغییرات ایجاد شده از بابت تغییر در سطح عمومی قیمت ها و تغییرات در اقلام خاص در آن لحاظ نمی شود.
تجزیه و تحلیل صورتهای مالی تهیه شده بر اساس الگوی بهای تاریخی
خطای مربوط به زمان
خطای مربوط به واحد اندازه گیری
تفسیر پذیری
مربوط بودن
سود عملیاتی
سود نگهداشت
واحد پولی
واحد کالایی
دارد
دارد
دارد
دارد
ندارد
نیست
حسابداری بهای جاری (بهای ورودی- بهای جایگزینی)
همانطورکه از نامش پیداست این سیستم از ارزشیابی های مبتنی بر بهای جایگزینی در صورتهای مالی استفاده می کند. بهای جایگزینی و ارزشهای خروجی هر دو از ارزشهای جاری به شمار می آیند. بهای جایگزینی به دو دلیل غالبا از ارزش خروجی بیشتر است. اول اینکه معمولا قیمت فروش محصولی که شرکت در بازار آن حضور ندارد، پایین تر از قیمت فروش محصول توسط فروشنده با سابقه آن است.
بهترین حالت برای اندازه گیری بهای جایگزینی، زمانی است که ارزشهای بازار برای داراییهای مشابه با دارایی مورد نظر در دسترس باشد. چنین وضعیتی غالبا در مورد موجودیهای جنسی خریداری شده و موجودی مواد خام مورد استفاده در فرآیند تولید، وجود دارد. اما ارزش بازار معمولا برای داراییهای ثابت منحصر به فرد نظیر زمین، ساختمان و تجهیزات که دارای طراحی مشخص و متناسب برای عملیات یک شرکت خاص هستند، در دسترس نمی باشد.
موضوعی که در حمایت و توجیه برتری سیستم بهای جایگزینی نسبت به ارزشهای خروجی مطرح می شود این است که اگر بخش عمده ای از دارایی های مورد استفاده شرکت در تملک آن نباشد، خرید آنها به لحاظ اقتصادی موجه خواهد بود. از سوی دیگر دارایی های ثابت عمدتا هنگامی فروخته می شوند که یا ناباب شوند یا محصولی که تولید می کنند مورد نیاز نباشد. حامیان این مکتب بر سر برخی مسائل از جمله اینکه سود یا زیان ناشی از نگهداری در سود و زیان نشان داده شود و یا مستقیماً در سرمایه نشان داده شود.
ویژگی های حسابداری بر مبنای بهای جایگزینی:
1. پذیرش فرض مربوط به ثابت بودن واحد پولی.
2. طبقه بندی سود، به صورت سود عملیاتی و سود و زیان حاصل از نگهداشت.
3. اصل تحقق
4. تقسیم بندی سود و زیان حاصل از نگهداشت بر حسب مقادیر تحقق یافته و تحقق نیافته.
در این روش سود حاصل برابر با مجموع سود عملیاتی و سود و زیان حاصل از نگهداشت کالا است. سود عملیاتی نیز برابر با تفاوت درآمد تحقق یافته و بهای جایگزینی مربوطه می باشد.
سود خالص محاسبه شده بر مبنای بهای جایگزینی تنها در ارتباط با سود عملیاتی دارای خطای مربوط به زمان است. خطای مربوط به زمان در سود حاصل از بهای جایگزینی بدان سبب وجود دارد که:
1. سود ناشی از نگهداشت کالا در سود عملیاتی دوره جاری منظور نمی شود و این عدد در دوره های آتی تحقق خواهد یافت.به این مفهوم که در این رویکرد اصل تحقق در ارتباط با موجودی پایان دوره رعایت می شود.
2. سود عملیات دوره جاری در برگیرنده سود هایی است که در دوره های قبل ایجاد شده اند اما در دوره جاری محقق شده اند. این ارقام به عنوان سود تحقق نیافته در صورتهای مالی قبل شناسایی شده اند. سود خالص محاسبه شده بر مبنای ارزش جایگزینی همچنین دارای خطای مربوط به واحد اندازه گیری است. زیرا در محاسبه سود تغییرات ایجاد شده در سطح عمومی قیمتها در نظر گرفته نمی شود.
تجزیه و تحلیل صورتهای مالی تهیه شده بر اساس الگوی ارزش جایگزینی
خطای مربوط به زمان
خطای مربوط به واحد اندازه گیری
تفسیر پذیری
مربوط بودن
سود عملیاتی
سود نگهداشت
واحد پولی
واحد کالایی
دارد
ندارد
دارد
صورت سودوزیان قابل تفسیرمیباشد
ارقام دارایی ها
قابل تفسیرمیباشد
ارقام دارایی ها
مربوط میباشد
حسابداری مبتنی بر خالص ارزش فروش (بازیافتنی):
اساساً این رویکرد ترازنامه گراست. دارایی ها به خالص ارزش فروشی که شرکت انتظار دارد در صورت کنارگذاری دارایی ها در فرآیند عادی عملیات بدست آورد،ارزشیابی می شوند. به همین ترتیب، بدهی ها نیز معادل رقمی که برای پرداخت آنها در ترازنامه نیاز است، ارزشیابی می شوند. صورت سود و زیان دوره حاوی تغییر در خالص ارزش فروش خالص داراییها شرکت در دوره مورد نظر به استثنا مبادلات مالکانه می باشد. هزینه های مرتبط با استهلاک نیز حاکی از کاهش در خالص ارزش فروش داراییهای ثابت در طی دوره می باشد.
از ویژگی های این سیستم، مربوط بودن اطلاعات آن و نقطه قوت آن این است که، تمامی اندازه های حاصل از آن قابلیت جمع پذیری دارند، زیرا ارزشیابی های انجام شده همگی بر اساس یک مقطع زمانی یکسان برای ترازنامه بوده و همگی یک خاصه یکسان را اندازه گیری می کنند.
سود حسابداری مبتنی بر خالص ارزش فروش برابر با مجموع سود عملیاتی و سود و زیان حاصل از نگهداشت می باشد.
سود خالص حاصل از خالص ارزش فروش عاری از هرگونه خطای مربوط به زمان می باشد، زیرا 1. سود عملیاتی و سود و زیان حاصل از نگهداری در همان دوره ای که به وجود می آیند، گزارش می شوند. 2. سود و زیان حاصل از نگهداری و سود و زیان عملیاتی متعلق به دوره های پیشین در سود دوره جاری تأثیری ندارند.
تجزیه و تحلیل صورتهای مالی تهیه شده بر اساس الگوی خالص ارزش فروش (بازیافتنی)
ثبت حسابداری تغییر ارزش دارایی ها به دلیل تورم
به طور کلی دارایی های ثابت به بهای تمام شده تاریخی خود در دفاتر ثبت می شوند و در سنوات آتی بهمرور مستهلک می شوند و در شرایط تورمی و افزایش بهای آن دارایی نیازی به تغییر قیمت آن در دفاتر موسسه نمی باشد .
شناسایی افزایش قیمت دارایی ها در شرایطی خاص و تحت عنوان تجدید ارزیابی دارایی ها اتفاق می افتد که مراحل و تشریفات خاص خود را دارد .
و در آخر شما نیازی به شناسایی افزایش قیمت دارایی های خود ندارید .
استاندارد یازده حسابداری در این خصوص بدین شرح می باشد :
واحد تجاری باید یکی از دو روش ” بهای تمام شده“ یا ” تجدید ارزیابی“ را به عنوان رویه حسابداری خود انتخاب کند و آن را در مورد تمام اقلام یک طبقه داراییهای ثابت مشهود به کار گیرد.
روش بهای تمام شده
۲۸ . دارایی ثابت مشهود پس از شناخت باید به مبلغ دفتری یعنی بهای تمام شده پس از کسر هرگونه استهلاک انباشته و کاهش ارزش انباشته، منعکس شود.
روش تجدید ارزیابی
۲۹ . پس از شناخت دارایی ثابت مشهود، چنانچه ارزش منصفانه بهگونهای اتکاپذیر قابل اندازهگیری باشد، باید آن را به مبلغ تجدید ارزیابی یعنی ارزش منصفانه در تاریخ تجدید ارزیابی پس از کسر استهلاک انباشته و کاهش ارزش انباشته بعد از تجدید ارزیابی، ارائه کرد. تجدید ارزیابی باید در فواصل زمانی منظم انجام شود تا اطمینان حاصل گردد مبلغ دفتری دارایی تفاوت با اهمیتی با ارزش منصفانه آن در تاریخ ترازنامه ندارد. پس از انجام تجدید ارزیابی، استهلاک انباشته قبلی حذف و مبلغ تجدید ارزیابی، از هر نظر جایگزین ناخالص مبلغ دفتری قبلی آن دارایی خواهد شد.
همچنین برای مطالعه در خصوص تجدید ارزیابی دارایی ها به مطلب ذیل مراجعه فرمایید :
حسابداری منابع انسانی چیست؟ اهمیت، فواید، مزیت و مشکلات آن
بههیچوجه نمیتوان نقش منابع انسانی را در گسترش و توسعه شرکتها و کسبوکارهای مختلف نادیده گرفت. در حال حاضر انسانها منابع بسیار ارزشمند و گرانبهایی برای هر سازمانی هستند. شاید در آینده بخش اعظمی از فعالیتهای انسانی قابلیت انجام توسط رباتها یا ماشینهای خودکار را داشته باشند ولی تا آن زمان راه زیادی در پیش داریم.
برای اندازهگیری میزان هزینهها و نیز ارزش منابع انسانی شرکتها و کسبوکارها از حسابداری منابع انسانی کمک میگیریم. ما در این مقاله از کالج حسابداری به بررسی جامع این سیستم و نقش آن در رشد و توسعه سازمانها و شرکتها میپردازیم. پس تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید.
تعریف حسابداری منابع انسانی
حسابداری منابع انسانی یعنی شناسایی و اندازهگیری اطلاعات مرتبط با منابع انسانی و سپس ارائه گزارش این فرایند به افراد و سازمانهایی که از آن سود میبرند. این مفهوم نقش بسیار مهمی در کمک به مدیران شرکتها و سازمانها برای اتخاذ تصمیمات مهم مربوط به کارمندان و نیروهای شرکت ایفا میکند. طبق تعریف مرسوم که از حسابداری منابع انسانی ارائه شده میتوان این مفهوم را استنباط کرد که انسانها منابع بسیار با ارزشی برای هر شرکت و سازمان هستند.
از منظری دیگر میتوان این حوزه را تلفیقی از حسابداری و مدیریت منابع انسانی دانست که در آن مباحث حسابداری در بخشهای مربوط به منابع انسانی وارد میشود و منابع انسانی را همچون سایر منابع فیزیکی موجود در سازمان در نظر میگیرد. لزوم استفاده از این مفهوم از آنجایی ناشی میشود که در دنیای امروز وجود اطلاعات برای اتخاذ تصمیمات مناسب و راهگشا در هر موضوعی امری بدیهی و ضروری است.
شما نمیتوانید بدون آنکه در مورد مسئلهای دانشی داشته باشید به بیان راهحل برای آن بپردازید. در مورد منابع انسانی هم همین موضوع صادق است. این منابع در کنار دیگر منابع موجود در هر شرکت و سازمانی قرار میگیرند و نیاز به سازماندهی و بهینهسازی دارند.
برای همین است که حسابداری منابع انسانی به وجود آمده است. اگر به موضوعات و مباحث تخصصی حسابداری علاقه مند هستید به شما پیشنهاد میکنم به صفحه آموزش حسابداری مراجعه کنید.
اهمیت و جایگاه حسابداری منابع انسانی
بسیاری از کارشناسان اقتصادی در این موضوع اتفاقنظر دارند که نیروی انسانی یک ثروت است پس حسابداران باید بتوانند تغییرات این ثروت را ثبت و پیرامون آن به تجزیهوتحلیل بپردازند. ثروت یا سرمایه یا دارایی به چیزی گفته میشود که بتوان از آن درآمد کسب کرد. در حسابداری با دو گونه از سرمایه مواجهیم، نخست سرمایه غیرانسانی و دوم سرمایه انسانی.
سرمایه غیرانسانی در حسابداری تعریف شده و در دفاتر و صورت مالی گزارش میشود ولی از سرمایه انسانی هیچ صحبتی به میان نیامده.بر خلاف پیشبینیها امروزه نهتنها از نقش نیروی انسانی در سازمانها کاسته نشده بلکه در بعضی از جایگاهها این نقش پررنگتر از گذشته هم شده است.
به همین دلیل است که در حال حاضر وجود ابزاری برای سنجش دقیق ارزش منابع انسانی و خدماتی که ارائه میکند بیش از هر زمانی حس میشود. بهترین ابزاری که تاکنون برای رسیدن به این هدف ایجاد شده مفهومی است به نام حسابداری منابع انسانی است.اهمیت این سیستم بیشتر در شرکتهایی است که بر پایه خدمات انسانمحور شکلگرفتهاند.
دارایی اصلی این شرکتها نیروی انسانی است. در واقع این سیستم حسابداری در ابتدا با تمرکز بر شرکتهای خدماتی شکل گرفت و سپس به همه سازمانها تعمیم داده شد و هیچ سازمان یا شرکتی وجود ندارد که در آن خبری از نیروی انسانی نباشد.بههرحال نیروی انسانی برای شرکتهای خدماتی از ارزش فوقالعادهای برخوردار است و بیشتر تحلیلها و گزارشهای این شرکتها مربوط به بخش منابع انسانی است. حسابداری مالی به عنوان مادر تمام حسابداریها محسوب میشود و اگر علاقه مند به یادگیری مفاهیم ارزش جایگزینی چیست؟ حسابداری مالی هستید به صفحه آموزش حسابداری مالی مراجعه کنید.
فواید و مزیتهای حسابداری منابع انسانی
- استفاده مناسب و بهینه از منابع انسانی
- فرموله کردن سیاستهای شخصی و روابط بین نیروهای انسانی
- جذب بهترین نیروها
- طراحی برنامههای آموزشی و توسعه فردی
- کمیسازی ویژگیهای هرکدام از نیروهای انسانی که باعث سادگی محاسبات مربوط به بهرهوری میشود.
- مدیران میتوانند به راحتی نسبت به اتخاذ تصمیمات مناسب در مورد اختصاص منابع انسانی و سایر منابع مربوطه اقدام کنند.
- با فرموله سازی روابط موجود در شرکتها این امکان را به مدیران میدهد تا سرمایه لازم برای هر پروژه و بازده مورد انتظار را تعیین کنند.
اهداف حسابداری منابع انسانی
اهداف حسابداری منابع انسانی تنها محدود به شناسایی ارزش منابع مورداستفاده توسط شرکت نیست بلکه مفاهیمی همچون مدیریت نیروی انسانی را هم در برمیگیرد که درنهایت منجر به ارتقای کمی و کیفی تولیدات و خدمات میشود. در ادامه به برخی از اهداف اصلی این بخش مهم از حسابداری اشاره میکنیم.
- آموزش روش درست تفکر به مدیران و رؤسای سازمانها، طبق این تفکر کارمندان شرکت باارزشترین منابع آن هستند و هر تصمیمی باید با درنظرگرفتن نیروی انسانی گرفته شود.
- گردآوری اطلاعات و دادههایی که برای مدیریت مؤثر و کارآمد منابع انسانی توسط مدیران ضروری است.
- درنظرگرفتن ارزش منابع انسانی در گزارشها و صورتهای مالی
- ارتقا سطح کیفی کارکنان و افزایش راندمان آنها با استفاده از برنامههای آموزشی
- مشخصکردن تمامی اطلاعاتی که مدیریت شرکت لازم است در مورد نیروهای انسانی بداند.
- محاسبه میزان تأثیر مثبت کارکنان بر روی سایر منابع
- تجزیهوتحلیل تغییراتی که در سرمایه انسانی ایجاد شده، اینکه حفظ شده، از بین رفته و یا توسعه یافته
اگر شما هم به عنوان حسابدرار مدیریت در یک سازمان مشغول به کار هستید حتما برای آشنایی با مفاهیم حسابداری مدریت به صفحه آموزش حسابداری مدیریت مراجعه کنید.
شیوههای بررسی اطلاعات در حسابداری منابع انسانی
به طور کلی دو رویکرد در بررسی اطلاعات حسابداری منابع انسانی وجود دارد که در ادامه بهتفصیل در مورد هرکدام از آنها صحبت میکنیم.
۱. هزینهیابی منابع انسانی
هزینههایی که در بخش نیروی انسانی صورت میگیرد به دو بخش هزینههای اولیه و هزینههای جایگزینی تقسیم میشود. هزینههای اولیه یعنی تمامی مخارجی که پیش از استفاده از نیروی انسانی هزینه میشود و شامل مواردی از قبیل هزینههای جستجو و یافتن نیروی کار، گزینش، استخدام، آموزش و تفهیم قوانین و سایر آموزشهای تخصصی و عمومی است.هزینه جایگزینی هم یعنی کلیه هزینههایی که صرف جایگزینی کارکنان فعلی با نیروهای جدید میشود. این بخش خود به دو قسمت هزینههای جایگزینی شغلی و سایر هزینههای پرسنلی تقسیم میشود.
۲. ارزشگذاری منابع انسانی
ارزش هر نیرو در سازمان یا شرکت را میتوان با مفاهیمی که در اقتصاد عمومی وجود دارد تعریف کرد. ارزش فرد در سازمان برابر است با ارزش فعلی خدماتی که آن شخص توانایی انجام آن را در مدت زمانی که مشغول به خدمت است دارد. برای محاسبه این ارزش روشهای مختلفی وجود دارد از جمله: ارزش اقتصادی فعلی، ارزش جایگزینی، نظریه ضریب ارزش، نظریه مزایده و بهای تمام شده.
- ارزش اقتصادی فعلی
در این روش از نظریه ایروینگ فیشر استفاده میشود. طبق این نظریه سرمایه به معنای ارزش تنزیلشده درآمدهایی است که در آینده حاصل میشود.
ارزش جایگزینی یعنی هزینههایی که برای جایگزینکردن نیروی جدید با نیروی قبلی صرف میشود. در این روش هزینههای انتقال و اخراج هم محاسبه میشود.
در این روش از فرمول نسبتاً سادهای برای محاسبه ارزش منابع انسانی استفاده میشود. طبق این فرمول ارزش منابع انسانی برابر است با اختلاف ارزش کل و ارزش دفتری شرکت.
طبق این روش نیروی انسانی متخصص به مزایده گذاشته میشود و مدیری که بیشترین مبلغ را پیشنهاد دهد آن نیرو را در اختیار میگیرد.
در این روش تمام هزینههایی که صرف استخدام و آموزش کارکنان میشود به صورت مستقیم در ارزش نهایی آنها تأثیرگذار است. به این مخارج هزینههای تمام شده میگویند.
نظرات موافقان و مخالفان در مورد حسابداری منابع انسانی
برخی از کارشناسان با یادآوری مباحث اخلاقی این نکته را خاطرنشان میکنند که انسان را نباید همانند سایر داراییها و منابع به شمار آورد و این که انسان قابل تملک نیست. اما در پاسخ، موافقان میگویند که آنچه در گزارشها مالی لحاظ میشود ارزش خدمات و تواناییهای فرد است و نه خود او.
برخی هم معتقدند که نمیتوان با دقت بالایی به ارزشگذاری خدماتی که یک فرد توان ارائه آن را دارد پرداخت و همیشه این محاسبه با خطای بسیار زیادی همراه خواهد بود. در اینجا هم موافقان میگویند که محاسبه این ارزش هرچند که با خطا همراه باشد بهتر از آن است که بههیچعنوان در گزارشها مالی وارد نشود.تعدادی از اقتصاددانان میگویند نسبت به مدتزمانی که در ابتدا در محاسبات مالی وارد میشود همیشه ابهام وجود دارد.
پس نمیتوان از این سیستم برای محاسبه سود و زیان احتمالی در آینده استفاده کرد. در مقابل موافقان میگویند که امکان بروز خطا در محاسبه سود یا زیان همیشه وجود دارد و مختص به این سیستم نیست.
مشکلات و موانع پیش رو حسابداری منابع انسانی
مشکل اصلی در بحث حسابداری منابع ارزش جایگزینی چیست؟ انسانی وجود نداشتن فرمولی برای محاسبه ارزش منابع انسانی است. مواردی چون نبود اطلاعات کافی که حسابرسی هم شده باشند و دشواریهای جمعآوری اطلاعات از افراد مختلف بحث گزارشگری را با چالشهای بزرگی روبرو کرده است.از جمله مهمترین چالشهایی که در حال حاضر در این بخش با آن روبرو هستیم شامل موارد زیر است.
- ناآگاهی مدیران و رؤسای سازمانها از مزایای این سیستم
- دشواری جمعآوری اطلاعات
- برخوردهای سلیقهای مدیران در استفاده از این سیستم
- هزینه بالای پیادهسازی
- وجود نداشتن یک استاندارد واحد
- عدم استقبال کارمندان و کارکنان
- پیچیدگی بیش از حد الگوها
کلام آخر
در این مقاله ما به بحث در مورد حسابداری منابع انسانی و تأثیر آن بر روی سازمانها و اقتصاد پرداختیم. گفتیم که نیروی انسانی مهمترین و ارزشمندترین منابع هر سازمانی است و عدم توجه به آن در ترازنامهها و گزارشهای مالی بر روی عملکرد و کارایی آن سازمان تأثیر منفی میگذارد.
گرچه سازمانهای بسیار کمی وجود دارند که بهدرستی ارزش سرمایه انسانی خود را درک کرده و از آن بهره میبرند. اگر هنوز در مورد حسابداری منابع انسانی سؤال دارید در قسمت کامنتها با ما به اشتراک بگذارید.
ارزش جاری
باید قاعده مشخص و معقولی برای انتخاب یکی از مقیاسهای مختلف اندازهگیری ارزش جاری دراختیار داشت. معیار ” ارزش برای واحد تجاری ” چنین قاعدهای را به دست میدهد. طبق این قاعده، ارزش جاری برابر اقل ” بهای جایگزینی جاری دارایی و مبلغ بازیافتنی ” آن تعیین میگردد.
” مبلغ بازیافتنی ” دارایی بالاترین ارزشی است که مالک فعلی دارایی میتواند بدان دست یابد و برابر خالص ارزش فروش دارایی یا ارزش اقتصادی آن، هرکدام بیشتر است، میباشد. ” ارزش برای واحد تجاری ” را میتوان نوعی بههنگامکردن بهای تاریخی با استفاده از قاعده سنتی “بهای تمام شده یا کمتر ” دانست.
در مورد داراییها، ارزش جاری مناسب طبق قاعده ” ارزش برای واحد تجاری ” انتخاب میشود. قاعده مزبور، دارایی را درصورت بالاتر بودن مبلغ بازیافتنی، به جای بهای تمامشده تاریخی، به بهای جایگزینی ارزیابی میکند مشروط به آنکه جایگزینی دارایی توجیهپذیر باشد. اگر جایگزینی دارایی قابل توجیه نباشد، دارایی به مبلغ بازیافتنی ارزیابی میشود. کاربرد قاعده ” ارزش برایواحد تجاری ” در مورد بدهیها چندان ضرورتی ندارد چرا که ارزشهای مختلف بدهی، همگی به یک ارزش واحد ختم میشوند.
دیدگاه شما