بازده سرمایه در گردش
سرمایه در گردش چیزی است که کارآمدی یک شرکت را نشان می دهد. این سرمایه در گردش نشان دهنده ی اوضاع مالی شرکت در یک مدت زمان کوتاه است. لازم به ذکر است که این سرمایه در گردش از کم کردن بدهیها از دارایی ها به وجود می آید.
میزان دارایی های جاری بر بدهیهای جاری نسبت سرمایه در گردش را مشخص می کند. لازم به ذکر است که اگر عدد حاصل از این تقسیم بزرگتر باشد وضعیت شرکت خوب است زیرا این نسبت نشان می دهد که میزان داراییهای جاری از بدهیها بیشتر است پس شرکت می تواند از پس مخارج و هزینه های خود برآید.
اگر این نسبت کمتر از یک باشد وضعیت شرکت در حالت بدی است و به شما به عنوان یک سرمایه گذار هشدار داده می شود که در این شرکت سرمایه گذاری نکنید.
سرمایه در گردش چه چیزی را بازگو می کند
اگر مقدار داراییها از بدهیها بیشتر باشد به این معنا است این شرکت می تواند در زمانهای مشخص شده دیون خود را بپردازد اما اگر بدهیهای جاری از داراییها بیشتر باشد به این معنی است که شرکت مد نظر در نزدیکی ورشکستگی است.
نکته قابل توجه در رابطه با سرمایه در گردش این است که اگر عدد این نسبت از یک کمتر باشد سرمایه منفی است.
شاید اکنون با خود فکر کنید هر چه عدد این نسبت بزرگتر باشد به نفع شرکت است در صورتی که این گونه نیست این عدد به این معنا است که موجودی کالای در شرکت زیاد است و یا این که شرکت مورد نظر در هیچ جایی سرمایه گذاری نکرده است و دارایی آن فقط به صورت وجه نقد است و این آن قدر هم خوب نیست.
۱۰ شاخص برتر تحلیل بنیادی (فاندامنتال) برای سرمایهگذاران
اصل “دانش قدرت است” تقریباً در هر جنبهای از زندگی روزمره از جمله سرمایه گذاری در بازارهای مالی صدق میکند. در دنیای سرمایهگذاری آنلاین و کامپیوتر محور امروزی، داشتن اطلاعات مناسب مانند راننده ماشین سرمایهگذاری خود بودن است، در حالی که نداشتن آن را میتوان به نشستن در ماشین سرمایه گذاری دیگر به عنوان یک مسافر تشبیه کرد. در حالی که روشهای مختلفی برای ارزیابی ارزش و پتانسیل رشد یک سهام یا کوین وجود دارد، تحلیل بنیادی (فاندامنتال) یکی از بهترین راهها برای کمک به شما برای ایجاد معیاری جهت سنجش عملکردتان در بازار سهام میباشد. بررسی شرایط به کمک تحلیلها منجر به تصمیمات آگاهانه سرمایه گذاری میشود. در ادامه مهمترین شاخصهای تحلیل بنیادی را معرفی میکنیم.
درک تحلیل بنیادی یا فاندامنتال
تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال شامل بررسی انتقادی یک کسب و کار در ابتداییترین یا اساسیترین سطح مالی آن است. هدف این تحلیل ارزیابی مدل کسب و کار، صورتهای مالی، حاشیه سود و سایر شاخصهای کلیدی برای تعیین وضعیت مالی یک کسبوکار و ارزش ذاتی سهام است. با رسیدن به پیش بینی تغییرات قیمت سهام در آینده، سرمایه گذاران آگاه میتوانند بر این اساس از آنها سود ببرند. تحلیلگران بنیادی معتقدند که قیمت یک سهم یا کوین به تنهایی برای دستیابی دقیق به تمام اطلاعات موجود کافی نیست. به همین دلیل است که آنها معمولاً تحلیلهای اقتصادی، صنعتی و شرکتی را مطالعه میکنند تا ارزش منصفانه فعلی را بدست آورند و ارزش آتی ارز دیجیتال و سهام مورد نظر خود را پیشبینی کنند.
اگر ارزش منصفانه و قیمت فعلی ارز دیجیتال یا سهام با هم برابر نباشد، انتظار میرود که قیمت بازار در نهایت به سمت ارزش منصفانه حرکت کند. آنها سپس از این اختلافات قیمتی استفاده کرده و از حرکات قیمت سود میبرند. به عنوان مثال، اگر قیمت فعلی یک ارز دیجیتال در بازار بالاتر از ارزش منصفانهی آن باشد، در این صورت ارزش گذاری آن بیش از حد در نظر گرفته میشود که منجر به توصیه فروش میشود. از طرف دیگر اگر قیمت فعلی یکی از ارزهای دیجیتال در بازار کمتر از ارزش منصفانهی آن باشد، انتظار میرود قیمت در نهایت افزایش یابد و بنابراین خرید آن در حال حاضر ایده خوبی به شمار میرود.
برترین شاخصهای تحلیل فاندامنتال
همان طور که میدانید مدلهای مختلفی برای انواع تحلیل بازار وجود دارد، در این بین پارامترهای تحلیل بنیادی زیادی هستند که میتوان از آنها برای اطمینان از سلامت مالی یک پروژه استفاده کرد. محبوب ترین آنها حول محور رشد آتی، درآمد و ارزش بازار طراحی شدهاند. درک این شاخصهای کلیدی میتواند به شما در تصمیم گیری آگاهانه برای خرید یا فروش کمک کند.
درآمد به ازای هر سهم (EPS)
این شاخص بخشی از سود یک پروژه است که به هر سهم از سهام آن اختصاص مییابد و اساساً درآمد خالص نهایی است که بر اساس هر سهم تعیین میشود. افزایش EPS نشانه خوبی برای سرمایه گذاران است زیرا به این معنی است که ارزش سهام آنها احتمالاً بیشتر از موقعیت فعلی است. شما میتوانید سود هر سهم یک شرکت را با تقسیم سود کل آن بر تعداد سهام موجود محاسبه کنید. به عنوان مثال اگر شرکت سود ۳۵۰ میلیون دلاری را گزارش کند و ۱۰۰ میلیون سهم وجود داشته باشد، EPS آن ۳.۵ دلار گزارش میشود.
نسبت قیمت به درآمد (P/E)
نسبت قیمت به درآمد، رابطه بین قیمت سهام یک شرکت و سود هر سهم آن را اندازه گیری میکند. این به سرمایه گذاران کمک میکند تا تعیین کنند که آیا قیمت این سهام نسبت به سایر سهام در همان بخش کمتر یا بیشتر از ارزش واقعی آن سهم است. از آنجایی که نسبت P/E نشان میدهد که بازار حاضر است برای یک سهام بر اساس درآمدهای گذشته یا آینده آن وضعیتی را در نظر بگیرد، سرمایهگذاران به سادگی نسبت P/E یک سهام را با رقبای آن و استانداردهای صنعت مقایسه میکنند. نسبت P/E کمتر به این معنی است که قیمت فعلی سهام نسبت به درآمد پایین است که برای سرمایه گذاران مطلوب است.
نسبت قیمت به سود از تقسیم قیمت فعلی هر سهم بر سود شرکت به ازا هر سهم محاسبه میشود. به عنوان مثال اگر قیمت سهام شرکتی در حال حاضر به ازای هر سهم ۷۰ دلار با سود ۵ دلار به ازا هر سهم فروخته شود، نسبت P/E برابر با ۱۴ است (۷۰ دلار تقسیم بر ۵ دلار).
دو نوع اصلی نسبت PE وجود دارد. نسبت PE آینده نگر (یا پیشرو) و گذشته نگر (یا دنباله رو). تفاوت بین این دو مربوط به نوع درآمدی است که در محاسبهی آنها استفاده میشود. اگر سود پیشبینیشده (آینده) یک ساله به عنوان مخرج در محاسبه استفاده شود، نتیجه یک نسبت PE آیندهنگر است. در حالی که اگر از درآمدهای ۱۲ ماهه پایانی استفاده شود، در نتیجه نسبت PE گذشته نگر را محاسبه خواهید کرد.
رشد درآمد پیش بینی شده (PEG)
نسبت P/E یک شاخص تحلیل فاندامنتال یا بنیادی خوب است اما با در نظر گرفتن این واقعیت که شامل رشد درآمدهای آتی نمیشود، تا حدودی محدود نسبت گردش دارایی چیست؟ است. PEG این را با پیش بینی نرخ رشد سود یک ساله سهام جبران میکند. تحلیلگران میتوانند نرخ رشد آتی یک شرکت را با مشاهده نرخ رشد تاریخی آن تخمین بزنند. این روش تصویر کامل تری از ارزش گذاری سهام ارائه میدهد. برای محاسبه رشد سود پیشبینی شده، نسبت P/E را بر نرخ رشد ۱۲ ماهه شرکت تقسیم کنید. درصد در نرخ رشد در محاسبه حذف میشود.
به عنوان مثال، اگر نرخ رشد ۱۰٪ و نسبت PE ۱۵ باشد، فرمول PEG به شکل زیر است:
PEG = نسبت PE / رشد درآمد
PEG = 15 / 10 -> توجه کنید که چگونه ۱۰٪ به ۱۰ تبدیل میشود
PEG = 1.5
قاعده کلی این است که وقتی PEG سهام بالاتر از ۱ باشد، ارزش گذاری آن بیش از حد در نظر گرفته میشود. در حالی که اگر زیر ۱ باشد، ارزش آن کمتر از میزان واقعی تلقی میشود.
جریان نقدی آزاد (FCF)
به عبارت ساده تر، جریان نقدی آزاد، وجه نقدی است که پس از پرداخت هزینههای عملیاتی و مخارج سرمایهای یک شرکت باقی میماند. پول نقد برای گسترش و بهبود یک تجارت بسیار مهم است. شرکتهایی با جریان نقدی آزاد بالا میتوانند ارزش سهامداران را بهبود بخشند، نوآوری کنند و بهتر از همتایان خود با نقدینگی کمتر از رکود جان سالم به در ببرند. بسیاری از سرمایه گذاران FCF را به عنوان یک شاخص اساسی میدانند زیرا نشان میدهد که آیا یک شرکت هنوز پول نقد کافی برای پاداش دادن به سهامداران خود از طریق سود سهام پس از عملیات تامین مالی و هزینههای سرمایه را دارد یا خیر.
FCF به عنوان جریان نقدی عملیاتی منهای مخارج سرمایه (CAPEX) همانطور که در صورت جریان نقدی ثبت میشود، به همان شکل محاسبه میشود. همچنین میتوان از صورت سود و زیان به عنوان سود خالص عملیاتی پس از مالیات (NOPAT) به اضافه استهلاک، منهای سرمایه در گردش و مخارج سرمایه (CAPEX) استنباط کرد. عبارت و فرمولهای زیر را بررسی کنید. ما FCF را برای شما محاسبه میکنیم:
NOPAT = EBIT مالیات –
NOPAT = 1105 – ۳۳۲ = ۷۷۴
FCF = NOPAT + استهلاک – ( CAPEX سرمایه در گردش و )
FCF = 774 + 50 – (۱۲۰ + ۳۰) = ۶۷۴
نسبت قیمت به ارزش دفتری (P/B)
این نسبت همچنین به عنوان نسبت قیمت به حقوق صاحبان سهام نیز شناخته میشود. نسبت قیمت به ارزش دفتری یک شاخص تحلیل بنیادی است که ارزش دفتری سهام را با ارزش بازار آن مقایسه میکند. P/B با نشان دادن تفاوت بین ارزش بازار سهام و ارزشی که شرکت در دفاتر مالی خود بیان کرده است، به سرمایه گذاران کمک میکند تا تعیین کنند که آیا ارزش سهام نسبت به ارزش دفتری آن کمتر است یا بیش از حد ارزش گذاری شده است که با تقسیم آخرین قیمت بسته شدن سهام بر ارزش دفتری هر سهم که در گزارش سالانه شرکت فهرست شده نسبت گردش دارایی چیست؟ است، محاسبه میشود. ارزش دفتری به عنوان بهای تمام شده تمام داراییها منهای بدهیها محاسبه میشود. اگر شرکت منحل شود، ارزش نظری آن شرکت بر اساس مفهوم ارزش دفتری محاسبه میشود.
با این حال، نسبت قیمت به ارزش دفتری یک شرکت خاص به تنهایی مفید نیست. یک سرمایه گذار باید نسبت P/B یک شرکت را با سایر شرکتها در همان بخش یا صنعت مقایسه کند. تنها در این صورت است که در تعیین اینکه کدام شرکت ممکن است نسبت به سایرین کمتر یا بیش از ارزشگذاری شده باشد مفید خواهد بود.
بازده حقوق صاحبان سهام (ROE)
ROE یک نسبت سودآوری است که نشان دهنده نرخ بازدهی است که سهامدار برای بخشی از سرمایه گذاری خود در آن شرکت دریافت میکند. این نسبت اندازه گیری میکند که چگونه یک شرکت بازدهی مثبتی را برای سرمایه گذاری سهامداران خود ایجاد میکند. از آنجایی که سود محرک واقعی قیمت سهام است، تفکیک سود به دست آمده با حقوق صاحبان سهام در واقع یک شاخص بسیار خوب از سلامت مالی یک شرکت و ارزش منصفانه سهام آن است. شما میتوانید بازده حقوق صاحبان سهام را با تقسیم سود خالص بر میانگین حقوق صاحبان سهام محاسبه کنید. تجزیه و تحلیل DuPont با اضافه کردن چندین متغیر برای کمک به سرمایه گذاران برای درک بهتر سودآوری شرکت، محاسبه را بیشتر گسترش میدهد. این تحلیل به این مؤلفههای اصلی میپردازد:
ROA = درآمد خالص / داراییها، که میتوان آنها را بیشتر به موارد زیر تقسیم کرد:
حاشیه سود = درآمد/درآمد خالص
نسبت گردش مالی = درآمد / دارایی
اهرم = دارایی / حقوق صاحبان سهام
فرمول گسترش یافته ROE هنگام انجام تجزیه و تحلیل DuPont به شکل زیر است:
ROE = حاشیه سود x نسبت گردش مالی x اهرم
ROE = درآمد خالص / درآمد x درآمد / دارایی x دارایی / حقوق صاحبان سهام
با استفاده از تجزیه و تحلیل DuPont، سرمایه گذار میتواند تعیین کند که چه چیزی باعث ROE میشود. به نظرشما آیا دلیل آن حاشیه سود بالا و یا نسبت گردش مالی بسیار سریع و یا اهرم بالاست؟
نسبت پرداخت سود سهام (DPR)
همانطور که میدانید شرکتها بخشی از سود خود را به صورت سود سهام به سهامداران خود پرداخت میکنند. اما این نیز مهم است که بدانیم درآمد شرکت تا چه حد از پرداخت سود سهام حمایت میکند. این همان چیزی است که نسبت پرداخت سود سهام در مورد آن است. این فاکتور به شما میگوید که یک شرکت چه بخشی از درآمد خالص را به سهامداران خود باز میگرداند و همچنین چه مقدار را برای رشد، ذخیره نقدی و بازپرداخت بدهی کنار میگذارد. DPR با تقسیم کل مبلغ سود سهام بر درآمد خالص شرکت در همان دوره و معمولاً به صورت درصد سالانه محاسبه میشود.
نسبت قیمت به فروش (P/S)
نسبت قیمت به فروش یک شاخص تحلیل بنیادی است که میتواند با استفاده از ارزش بازار و درآمد شرکت به تعیین ارزش منصفانه سهام کمک کند. این نشان میدهد که بازار چقدر برای فروش شرکت ارزش قائل است که میتواند در ارزشگذاری سهام در حال رشدی که هنوز سودی به دست نیاوردهاند یا به دلیل یک عقبگردی موقت، آنطور که انتظار میرود عمل نمیکنند، موثر باشد. فرمول P/S با تقسیم فروش هر سهم بر ارزش هر سهم محاسبه میشود. نسبت P/S پایین به عنوان نشانه خوبی از سوی سرمایه گذاران تلقی میشود. این معیار دیگری است که هنگام مقایسه شرکتها در همان بخش یا صنعت نیز مفید است.
نسبت سود سهام
نسبت سود تقسیمی به میزان پرداختی یک شرکت در هر سال به عنوان سود سهام در نسبت با قیمت سهام آن میپردازد. این تخمینی از بازده سود سهام یک سرمایه گذاری است. با فرض اینکه هیچ تغییری در سود سهام وجود نداشته باشد، بازده دارای یک رابطه معکوس با قیمت سهام است. زمانی که قیمت سهام کاهش می یابد بازدهی افزایش مییابد و بالعکس. این برای سرمایه گذاران مهم است، زیرا به آنها میگوید که از هر دلاری که در سهام شرکت سرمایه گذاری کردهاند، چه میزان به آنها باز میگردد.
نسبت سود تقسیمی به درصد بیان میشود و از تقسیم سود سالانه هر سهم بر قیمت فعلی سهم محاسبه میشود. به عنوان مثال، ۲ شرکت (الف و ب) سالانه ۳ دلار سود به ازای هر سهم پرداخت میکنند. سهام شرکت الف به ازای هر سهم ۶۰ دلار معامله میشود، در حالی که سهام شرکت ب با ۳۰ دلار به ازای هر سهم معامله میشود. این بدان معنا است که بازده سود سهام شرکت الف ۵% (۶۰/۳ x 100) و بازده سود سهام شرکت ب ۱۰% (۳۰/۳ x 100) است. بهعنوان یک سرمایهگذار، احتمالاً سهام شرکت ب را به سهام دیگر شرکت الف ترجیح میدهید، زیرا بازده سود بیشتری دارد.
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E)
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام آخرین شاخص تحلیل بنیادی در این فهرست است و رابطه بین سرمایه استقراضی شرکت و سرمایه ارائه شده توسط سهامداران آن را اندازه گیری میکند. سرمایه گذاران میتوانند از آن برای تعیین نحوه تامین مالی داراییهای شرکت استفاده کنند. نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E) به سرمایهگذاران کمک میکند تا اهرم مالی یک شرکت را ارزیابی کنند و نشان میدهد که در صورت مواجهه کسب و کار با مشکلات مالی، چقدر حقوق صاحبان سهام میتواند تعهدات را برآورده کند.
شما می توانید نسبت را با تقسیم کل بدهیها بر کل حقوق صاحبان سهام محاسبه کنید. ترازنامه تلفیقی را در زیر بررسی کنید که نشان میدهد شرکت اپل در مجموع ۲۴۱ میلیارد دلار بدهی (که با رنگ قرمز مشخص شده است) و کل حقوق صاحبان سهام ۱۳۴ میلیارد دلار (با رنگ سبز مشخص شده) ثبت کرده است.
بر اساس این ارقام، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام بصورت زیر محاسبه میشود:
$۲۴۱,۰۰۰,۰۰۰ ÷ $۱۳۴,۰۰۰,۰۰۰ = ۱.۸۰
نتیجه گیری
همه شاخصهای تحلیل بنیادی که در بالا مورد بحث قرار گرفت، در نوع خود مهم هستند. در حالی که آنها میتوانند به شما در تعیین ارزش و پتانسیل رشد یک سهام کمک کنند، مهم است که بدانید چندین عامل دیگر نیز بر قیمت سهام تأثیر میگذارند که اندازه گیری اکثر آنها چندان آسان نیست. به همین دلیل است که وقتی نوبت به ارزیابی سهام یک شرکت برای مقاصد سرمایهگذاری میشود، تحلیل فاندامنتال به بهترین وجه همراه با ابزارهای دیگر مانند تحلیل تکنیکال، اخبار اقتصاد کلان و دادههای خاص صنعت استفاده میشود. این مسائل به شما کمک میکند تصویر واضح تری از آنچه که به عنوان یک سهام میخواهید در آن سرمایه گذاری کنید داشته باشید، در حالی که از شاخصها به عنوان معیار برای اندازه گیری ارزش سرمایه گذاریهای بالقوه استفاده میکنید.
دنیای حسابداری
براي ارزيابي كيفي از اطلاعات كمي و ارائه گزارش به ميزان نياز استفاده كننده گان و طبقه بندي و خلاصه صورتهاي مالي وبيان نسبي اطلاعات مطلق صورتهاي مالي بين ارقام اقلام موجود در اين صورتها رابطه رياضي به صورت نسبت برقرار ميشود
نسبت هاي نقدينگي : جهت ارزيابي توان نقدينگي شركت است كه پشتوانه بازپرداخت بدهيهاي جاري شركت است
الف : نسبت جاري : دارايي جاري/بدهي جاري(رقم بالاتر وضعيت نقدينگي بهتر است و كلا كمتر از 2 مطلوب نمي باشد)
ب : نسبت آني: ( دارايي هاي جاري – دارايي هاي غير سريع (موجودي كالا ))/ بدهي جاري (بهتر است از يك كمتر نباشد )
نسبت جاري – نسبت آني = موجودي كالا/ بدهي جاري
نسبت هاي اهرمي : ميزان استفاده از بدهي را شركت نشان ميدهد كه شاخص ريسك مالي شركت است
الف : نسبت بدهي :كل نسبت گردش دارایی چیست؟ بدهي / كل دارايي % ( ميزان وجوهي را نشان ميدهد كه بوسيله بدهي تامين شده است )
ب : نسبت بدهي به حقوق صاحبان سهام : كل بدهي / حقوق صاحبان سهام % ( ميزان بالاي اين نسبت نشانگر ريسك بالاي شركت است و وام دهندگان در آتي يا قرض نخواهند داد ويا بهره بالا طلب خواهند كرد)
پ : نسبت پوشش هزينه هاي بهره : سود قبل از كسر بهره و ماليات / هزينه بهره (نماينگر تعداد دفعاتي است كه سود مي تواند بهره را پوشش دهد . نسبت بالا نشانگر توان بالاي پرداخت بهره و پايين بودن ريسك شركت خواهد بود )
نسبت هاي فعاليت (كارايي) : نشانگر كارايي شركت در استفاده از منابع و دارايي ها است
الف : نسبت گردش موجودي كالا : قيمت تمام شده كالاي فروش رفته يا (فروش)/ موجودي كالا
(مرتبه بالا نشاندهنده كارايي بالا در استفاده از موجودي كالا ميباشد – نشانه مديريت كالا مي باشد)
دوره سرمايه گذاري موجودي كالا = 360/ نسبت گردش موجودي كالا
(نشانگر دوره متوسط سرمايه گذاري بر روي موجودي كالا است )
ب : نسبت گردش دارايي هاي ثابت: فروش / دارايي هاي ثابت
(مرتبه بالا نشانگر كارايي بالا در استفاده از دارايي هاي ثابت است)
پ : نسبت گردش مجموعه دارايي ها: فروش / كل دارايي ها
(مهمترين نسبت براي اندازه گيري كارائي كه نشانگر كل منابع در اختيار شركت است )
ت : نسبت گردش حسابهاي دريافتني = فروش (نسيه )/ حسابهاي دريافتني
(نماينگر دفعات وصول مطالبات در سال- مرتبه بالا بهتر است )
نسبت دوره متوسط وصول طلب =360/نسبت گردش حسابهاي دريافتي
(تعداد روزهاي لازم براي دريافت مطالبات هر چه پايينتر باشد بهتر است )
نسبت هاي سودآوري :ارزيابي سودآوري شركت
1- سود آوري بر مبناي فروش : سود شركت در مقابل فروش اندازه گيري مي شود
الف : نسبت حاشيه ناخالص سود :
( فروش- قيمت تمام شده كالاي فروش رفته) / فروش %
(نشاندهنده عملكرد شركت در زمينه هاي قيمت گذاري محصول و كنترل هزينه توليد است )
ب : نسبت حاشيه خالص سود :
سود خالص / فروش % (نشاندهنده عملكرد شركت در زمينه هاي قيمت گذاري محصول و كنترل هزينه هاي توليدي و غير توليدي است بالا بودن آن نشانه سودآوري بالا است )
2- سود آوري بر مبناي سرمايه گذاري ها : نشانگر سود آوري به ازاي هر ريال سرمايه گذاري سهامداران
الف : نسبت بازده سرمايه گذاري ROI يا بازده مجموع دارائي ها ROA
كل داراييها / سود خالص % = (حاشيه خالص سود ) * (نسبت گردش كل دارييها )=(ROI) OR (ROA)
ب : نسبت بازده حقوق صاحبان سهام يا بازده ارزش افزوده ROE (مهمترين نسبت مورد توجه سهامداران كه به ازاي هر يك ريال چقدر بازده دريافت مي كند)
حقوق صاحبان سهام / سود خالص %=ROE
نسبت بدهي - 1 / (حاشيه خالص سود * نسبت گردش كل داراييها )=ROE
3- سود آوري بر مبناي سهام : سودآوري به ازاي هر سهم عادي اندازه گيري مي شود
الف : نسبت سود هر سهم (نشاندهنده مبلغ سود تعلقي به يك سهم در يك دوره )
تعداد سهام عادي/ (سود تقسيمي شركت – سود خالص)=EPS
ب: نسبت پرداخت سود نقدي DPS (نشان دهنده مبلغ سود نقدي است كه در طول يك دوره به هر سهم عادي تعلق مي گيرد)
تعداد سهام عادي / سود تقسيمي شركت =DPS
ج:نسبت پرداخت سود نقدي DPR (نشان دهنده درصدي ازسود سال است كه بطور نقدي بين سهامدارن عادي تقسيم مي شود
DPR=سود هر سهم / سود نقدي هر سهم%
مطالب این وبلاگ خلاصه ای از آموخته ها و تجربیات من است که شاید برای همکاران و علاقمندان هم مفید واقع شود
تحلیل مالی و مهمترین فرمولهای آن
تحلیل مالی بر اساس صورتهای مالی معنی میشود و در دنیای امروز به خصوص در بورس بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در واقع یک سری محاسباتی که سبب میشود اطلاعات معنی داری برای یک شرکت در راستای شرایط مالی ایجاد شود، تحلیل مالی نامیده میشود که با عنوان نسبتهای مالی نیز شناخته میشود. برای تحلیل مالی یک سری فرمولها مطرح است که در فضای ارقام و اعداد بسیار مورد توجه قرار میگیرد. فرمولهای تحلیل مالی بر روی ترازنامهها و میزان سود و زیاد بررسی میشوند و در مدیریت مالی نقش ویژهای دارند. از سوی دیگر تجزیه و تحلیلهای آماری نیز وجود دارند که میتوانند اهرم مالی محسوب شوند. در نسبتهای مالی قرار است که نرخ بازگشت سرمایه، وضعیت سودآوری و رشد و حاشیهها نیز مدنظر قرار بگیرد.
طبقه بندی تحلیل مالی و اهداف اصلی آن
تحلیل مالی در ۵ دسته بزرگ تقسیم شده است که عبارت است از: نسبتهای نقدینگی، نسبتهای اهرمی، نسبتهای کارایی، نسبتهای سودآوری و همینطور نسبتهای ارزش بازار.
اهداف اصلی برای تحلیل مالی در دو بخش مهم بررسی میشود. بخش اول ردیابی عملکرد شرکت است. در این بخش هر یک از نسبتهای مالی برای یک دوره مشخص مورد محاسبه قرار میگیرد. تغییراتی مشخص میشود که در طول زمان رخ داده است و روند عملکرد شرکت را مشخص میکند. در واقع بررسی میشود که شرکت در طول زمان در حال رشد بوده است یا سیر نزولی داشته باشد.
هدف دیگر از تحلیل مالی مقایسه عملکرد شرکت است. در واقع تحلیل مالی یک شرکت با سایر رقبای اصلی او در بازار مورد مقایسه قرار میگیرد و قرار است مشخص شود که شرکت مورد نظر به طور میانگین از سایر شرکتهای هم رده خود بهتر عمل میکند یا عملکرد ضعیفتری دارد. یک مثال بارز در این راستا این است که آیا بازده دارایی شرکتهای مختلف به تحلیلگر یا سرمایه گذار کمک خواهد کرد یا خیر. در واقع مشخص میشود که کدام شرکت بر اساس داراییهای خود میتواند به بیشترین بهره وری دست یابد.
صورتهای مالی برای استفاده کنندگان برون سازمانی و درون سازمانی مورد بررسی قرار میگیرند. استفاده کنندگان برون سازمانی شامل تحلیلگران مالی و سرمایه گذاران خرد هستند. رقبا و مقامات مالیاتی نیز در این دسته قرار میگیرند. مدیریت و کارمندان و سایر مالکان اغلب در لیست استفاده کنندگان درون سازمانی قرار میگیرند.
فرمولهای تحلیل مالی مربوط به بخش نقدینگی
بخش اول از فرمولهای تحلیل مالی مربوط به بخش نقدینگی است. نسبتهای نقدینگی به نسبتهایی گفته میشود که شرکت برای پرداخت بدهیهای کوتاه مدت و بلند مدت خود خواهد داشت و در واقع توانایی شرکت در این زمینه بررسی میشود. در بررسی تحلیل مالی نقدینگی، نسبت جاری، نسبت سریع، نسبت نقدی و نسبت جریان وجه نقد عملیاتی ارزیابی میشود.
نسبت جاری: در بررسی نسبت جاری دو پارامتر بدهیهای جاری و دارایی جاری دخالت دارند به طوری که توانایی شرکت از نظر دارایی را نشان میدهد که میبایست برای بدهیهای کوتاه مدت بررسی شود.
بدهی جاری/دارایی جاری = نسبت جاری
نسبت سریع: در بررسی تحلیل سریع یا آنی سه پارامتر بدهی جاری و موجودی مواد و داراییهای جاری بررسی میشوند. در واقع توانایی شرکت برای پرداخت بدهیهای کوتاه مدت را نشان میدهد که با استفاده از داراییهای موجود بررسی میکند که قرار است در زمانی سریع و آنی به وجه نقد تبدیل شوند.
بدهی جاری/(موجودی مواد و کالا – داراییهای جاری) = نسبت سریع
نسبت نقدی: پارامترهای ارزیابی شده برای بخش نسبت نقدی مربوط به بدهی جاری و وجه نقد و معادل آن است. به طوری که بررسی میکند شرکت در پرداخت بدهیها از طریق وجه نقد چقدر توانایی دارد. در این تحلیل مالی ، معادل وجه نقد نیز مورد استفاده قرار میگیرد.
بدهی جاری/وجه نقد و معادل وجه نقد = نسبت نقدی
نسبت جریان وجه نقد: این نسبت مالی به دفعاتی از پرداخت شرکت در یک دوره بخصوص اشاره دارد که برای بدهیهای جاری در نظر گرفته میشود و توسط وجه نقد صورت میگیرد در این نسبت از پارامترهای بدهی جاری و وجه نقد عملیاتی استفاده میشود.
بدهی جاری/وجه نقد عملیاتی = نسبت جریان وجه نقد عملیاتی
فرمول تحلیل مالی مربوط به نسبتهای اهرمی
در بخش تحلیل مالی اهرمی تمرکز اصلی بر روی میزان سرمایهای است که از طریق بدهی تامین شده است و این میزان سرمایه باید اندازه گیری شود. در واقع نسبتهای اهرمی در ابتدا وضعیت بدهی یک سازمان را به طور دقیق محاسبه و اندازهگیری میکنند. در بررسی تحلیل مالی اهرمی نسبتهای بدهی، نسبت بدهی به سرمایه و نسبت پوشش هزینه بررسی میشود.
نسبت بدهی: این بخش از تحلیل مالی با دو متغیر کل دارایی و کل بدهی همراه است به طوری که میزان دارایی شرکت را که از طریق بدهیها تامین شده است، مورد محاسبه قرار میدهد.
کل دارایی/کل بدهی = نسبت بدهی
نسبت بدهی به سرمایه: سرمایه ای که از سوی سهامداران وارد یک سازمان میشود بخش مهمیاز این تحلیل مالی را شامل میشود و در این فرمول دو پارامتر کل سرمایه و کل بدهی بررسی میشود به طوری که قرار است وزن کل بدهی و تعهدات مالی بر اساس میزان سهام وارده توسط سهامداران مقایسه شود.
کل سرمایه/کل بدهی = نسبت بدهی به سرمایه
نسبت پوشش هزینه بهره: این بخش در خصوص توانایی شرکت تمرکز میکند که بتواند از پس پرداخت کل بدهیهای شرکت بر آید. در فرمول این نسبت نیاز است که دو متغیر کل بدهی و درآمد عملیاتی بررسی شود.
کل بدهی/درآمد عملیاتی = نسبت پوشش کل بدهی
فرمول تحلیل مالی مربوط به نسبتهای کارایی
سومین دسته از فرمولهای تحلیل کالی مربوط به بخش کارایی است. این بخش در واقع مشهور به نسبتهای فعالیت است به طوری که قرار است میزان مطلوبیت شرکت در راستای دارایی و منابع مورد نظر را بررسی کند. در این نسبت هم فرمولهای مربوطه وجود دارند که شامل نسبت گردش دارایی، نسبت گردش موجودی کالا، نسبت گردش حسابهای دریافتی و نسبت متوسط روزهای نگهداری موجودی کالا.
نسبت گردش دارایی: در فرمول به کار رفته در این نسبت قرار است که توانایی شرکت در نسبت گردش دارایی چیست؟ راستای فروش بر اساس دارایی را بررسی شود و اندازه گیری بر اساس دو پارامتر کل دارایی و فروش خالص دنبال میشود.
کل داراییها/فروش خالص = نسبت گردش داراییها
نسبت گردش موجودی کالا: این بخش از فرمول تحلیل مالی مربوط به دفعاتی است که یک کالا در دوره ای مشخص به فروش میرسد و جایگزین صورت میگیرد. در بررسی این فرمول دو پارامتر میانگین پولی موجودی کالا و هزینه تمام شده کالای فروخته موارد مهم هستند.
میانگین(پولی) موجودی کالا/بهای تمام شده کالای فروش رفته = نسبت گردش موجودی کالا
نسبت گردش حساب دریافتی: در این نسبت از تحلیل مالی دو پارامتر میانگین حسابهای دریافتنی و وضعیت خالص از فروش نسیه بررسی میشود و در واقع بررسی میکند که چند دفعه حسابهای دریافتنی شرکت میتوانند در یک دوره زمانی مشخص تبدیل به وجه نقد شوند.
میانگین حسابهای دریافتنی/خالص فروش نسیه = نسبت گردش حسابهای دریافتنی
نسبت متوسط روزهای نگهداری موجودی کالا: در این فرمول روزهایی که شرکت موجودی کالا را پیش از فروش نگهداری کرده است به صورت میانگین نمایش داده میشود.
نسبت گردش موجودی کالا/۳۶۵ = نسبت متوسط روزهای نگهداری موجودی کالا
فرمول تحلیل مالی مربوط به نسبتهای سودآوری
در بخش نسبتهای سودآوری از تحلیل مالی ، توانایی شرکت در راستای هزینههای عملیاتی، سرمایه، داراییهای ترازنامه ای و میزان سود نسبت به میزان درآمد بررسی میشود. نسبتهای معمول سودآوری در این راستا اهمیت زیادی دارد که شامل، نسبت حاشیه سود ناخالص، نسبت حاشیه سود عملیاتی، نسبت بازده داراییها، نسبت بازده سرمایه است.
نسبت حاشیه سود ناخالص: این بخش مربوط به میزان سود شرکت است که به واسطه فروش خالص صورت میگیرد. در واقع شرکت پس از بهای تمام شده کالای فروش رفته میبایست کسب سود را بررسی نماید. در این فرمول پارامترهای فروش خالص و سود ناخالص دخالت دارند.
فروش خالص/سود ناخالص = نسبت حاشیه سود ناخالص
نسبت حاشیه سود عملیاتی: این فرمول قرار است فروش خالص و درآمد عملیاتی سازمان را مورد مقایسه قرار دهد و کارایی عملیاتی واحد تجاری را نیز مشخص سازد و پارامترهای فروش خالص و درآمد عملیاتی مورد بررسی قرار میگیرد.
فروش خالص/درآمد عملیاتی = نسبت حاشیه سود عملیاتی
نسبت بازده داراییها: در این بخش از فرمول تحلیل مالی وضعیت کارایی شرکت بررسی میشود که در راستای استفاده از داراییها بوده و قرار است میزان سود مشخص شود و پارامترهای کل دارایی و سود خالص مدنظر خواهد بود.
کل داراییها/سود خالص = نسبت بازده داراییها
نسبت بازده سرمایه: بررسی وضعیت کارایی شرکت در قبال سرمایه بسیار مهم است و در این فرمول از نسبت بازده سرمایه دو پارامتر مهم کل سرمایه و سود خالص ارزیابی میشود.
کل سرمایه/سود خالص = نسبت بازده سرمایه
فرمول تحلیل مالی مربوط به نسبتهای ارزش بازار
در بررسی تحلیل مالی موضوعی به نام نسبت ارزش بازار وجود دارد که برای ارزیابی قیمت سهام یک شرکت بررسی میشود و به طور کلی شامل نسبت ارزش دفتری، نسبت بازده سود به صورت نقدی و سهم و نسبت قیمت به درآمد خواهد بود.
نسبت ارزش دفتری: در این بخش قرار است میزان سرمایه متعلق به هر سهم باید محاسبه شود. پارامترهای مورد ارزیابی در این روش تعداد سهام در دست سهامدار و کل سرمایه خواهد بود.
تعداد سهام در دست سهامداران/کل سرمایه = نسبت ارزش دفتری سهام
نسبت بازده سود نقدی: در بررسی بازده سود نقدی قرار است که وضعیت سود نقدی به نسبت قیمت بازار بررسی شود و سهم در این راستا مورد سنجش قرار میگیرد. پارامترهای مهم مربوط به این بخش شامل قیمت هر سهم و سود نقدی مربوط به هر سهم است.
قیمت هر سهم/سود نقدی هر سهم = نسبت بازده سود نقدی
نسبت سود هر سهم : در مورد میزان سود به ازای هر سهم محاسبه میشود. در این فرمول از تحلیل مالی در ابتدا باید تعداد سهام هر سهامدار بررسی شود و سپس سود خالص مورد محاسبه قرار بگیرد. نسبت سود هر سهم میزان سود به ازای هر سهم را محاسبه میکند.
نسبت قیمت به درآمد : این بخش از فرمول تحلیل مالی مربوط به پارامترهای سود هر سهم و قیمت سهم است که در واقع بین قیمت سهام یک شرکت با سود هر سهم مقایسه در نظر گرفته میشود.
سود هر سهم/قیمت سهم = نسبت قیمت به درآمد
جمع بندی
در بررسی تحلیل مالی بهتر است روشهای تجزیه و تحلیل نیز بررسی شود. به هر صورت یک سری روشها وجود دارد که رویکرد درونی، مقایسهای، سرمایه در گردش و تحلیل خطر هستند که هر یک میتواند راه حل مناسبی برای تحلیل مالی باشد. در روش تجزیه و تحلیل درونی قرار است که اقلام مندرج در صورتحساب مورد مقایسه قرار بگیرد. در روش تجزیه و تحلیلی مقایسهای، بین اقلام مندرج در صورت حسابهای چند دوره یک سری مقایسهها در نظر گرفته میشود. در تجزیه و تحلیل سرمایه میبایست عوامل موثر شناسایی شود و همینطور موقعیت پول در روند صعودی و نزولی بررسی شود. همینطور روشی با عنوان تجزیه و تحلیل خطر نیز وجود دارد که میتواند رویکرد سرمایه گذاری موسسه را با سنجش خطران بررسی کند و بخش مهمی از رویکرد تحلیل مالی را در بر میگیرد.
نسبتهای بدنی در رویکرد جاری و بلند مدت و همینطور در بخش داراییهای ثابت به ارزش ویژه دنبال میشود و بخش مهمی از تحلیل مالی هستند. از سوی دیگر یک سری مشکلات اقتصادی نیز دیده میشود که سطح ارزشمندی از شاخصهای مالی را در بر میگیرد.
نسبت توان پرداخت بهره نیز بخش دیگری از تحلیل مالی محسوب میشود که بر اساس داراییهای مدیران سنجیده میشود و میتواند یک ساختار مهم از تحلیل مالی شرکتهای کوچک و بزرگ باشد.
کاروکسب دورههای آموزشی متنوعی را در حوزههای تحلیل کسبوکار، هوش تجاری، مدیریت فرایند، مدیریت پروژه، مدیریت چابک و . برگزار میکند. جهت آشنایی با دورههای آموزشی کاروکسب از تقویم دورههای آموزشی بازدید نمایید.
تجزیه و تحلیل صورت های مالی
تجزیه و تحلیل صورت های مالی : صورت های مالی به عنوان ثمره فعالیت های واحد حسابداری در هر واحد حسابداری مطرح است و هنگامی می تواند به بهترین شکل مورد استفاده مدیران واقع شود که به درستی تجزیه و تحلیل گردد.
صورت های مالی :
تراز نامه ، صورت حساب سود و زیان ، صورت حساب سرمایه ، صورت گردش وجوه نقد.
تجزیه و تحلیل صورت های مالی :
1-نسبت های تراز نامه ای ؛
2-نسبت های سود و زیانی ؛
نسبت های سود آوری (در توضیح تجزیه و تحلیل صورت های مالی) :
دارایی های جاری :
دارایی های که در سال جاری به پول نقد تبدیل می شوند و نیز تبدیل آنها به پول نقد سریع و آسان می باشد.
بدهی های جاری :
بدهی هایی هستند که در سال جاری باید پرداخت شوند.
دارایی های سریع:
عبارت از دارایی هایی است که تاجر به وسیله آن بتواند کلیه بدهی ها ی جاری خود را پرداخت نماید.
دارایی های سریع شامل (در توضیح تجزیه و تحلیل صورت های مالی) :
صندوق ، بانک ، تنخواه گردان ، اسناد دریافتنی ، بدهکاران.
بدهی جاری – دارایی جاری = سرمایه در گردش
دارایی های جاری شامل :
صندوق ، بانک ، تنخواه گردان ، اسناد دریافتنی ، بدهکاران ، پیش پرداخت ها و موجودی کالا است.
بدهی های جاری شامل :
بستانکاران ، اسناد پرداختنی ، حقوق پرداختنی ، وام های کوتاه مدت.
نسبت های فعالیت ( کار آیی ) (در توضیح تجزیه و تحلیل صورت های مالی) :
نسبت جاری :
این نسبت نشان می دهد که دارایی های جاری تا چه اندازه بدهی های جاری را می پوشاند.
نسبت مذکور را مقیاس نقدینگی در کوتاه مدت می دانند. روند این نسبت باید مورد توجه قرار گیرد.
نسبت آنی ( سریع ) :
در این نسبت جانب احتیاط در تامین مطالبات طلبکاران رعایت شده است.
زیرا که چون موجودی کالا و پیش پرداخت ها ، همیشه قابل تبدیل به نقد نیستند آنها را کنار می گذاریم و دارایی جاری را منهای این دو قلم دارایی آنی می نامیم.
(در توضیح تجزیه و تحلیل صورت های مالی)
نسبت گردش دارایی :
کل دارایی ها / فروش خالص = نسبت گردش دارایی
این نسبت میزان و اثر گردش دارایی را در تحصیل درآمد نشان می دهد و در مقایسه با گذشته حکایت از آن می کند که آیا افزایش دارایی ها با افزایش فروش ارتباط داشته است یا خیر.
این نسبت در شرکت های تولیدی باید کوچک تر از 4/1 باشد و در شرکت های بازرگانی بزرگ تر 4/3 باشد.
نسبت دارایی جاری :
کل دارایی ها / دارایی جاری = نسبت دارایی جاری
این نسبت نشان می دهد که دارایی جاری چه درصدی از کل دارایی ها را تشکیل می دهد.
دوره گردش کالا :
2 / ( بدهکاران اول دوره / بدهکاران پایان دوره ) = متوسط مطالبات
فروش خالص / ( متوسط مطالبات * 365 ) = دوره وصول مطالبات
2 / (موجودی کالای پایان دوره + موجودی کالای اول دوره ) = متوسط موجودی کالا
بهای تمام شده کالای فروش رفته / (365 * متوسط موجودی کالا ) = دوره گردش کالا
این نسبت مدت زمانی را نشان می دهد که طول می کشد تا کالا فروخته شود.
نسبت کالا به سرمایه در گردش :
سرمایه در گردش / موجودی کالا = نسبت کالا به سرمایه در گردش
این نسبت نشان می دهد که چند درصد سرمایه در گردش به صورت موجودی کالا درآمده است.
بالا بودن نسبت نشانه ای بر وجود مشکل در گردش عملیات جاری تلقی می شود و پایین بودن این نسبت هشداری برای موسسات تولیدی در رابطه با توقف ناگهانی تولید به دلیل خرابی دستگاه ها و یا عدم دور نگری توسط مدیران است.
نسبت گردش سرمایه جاری :
سرمایه در گردش / فروش خالص = نسبت گردش سرمایه جاری
این نسبت حاکی است که سرمایه در گردش تا چه اندازه ای در فروش موثر بوده است.
افزایش نسبت ، دلیل کمبود سرمایه در گردش تلقی می شود. مگر دلایل دیگری مانند افزایش فروش ، آن را نفی کند.
دوره واریز بستانکاران :
2 / ( بستانکاران آخر دوره + بستانکاران اول دوره ) = متوسط حساب بستانکاران
= دفعات واریز بستانکاران
متوسط حساب بستانکاران / ( موجودی کالای آخر دوره +(موجودی کالای اول دوره – بهای تمام شده کالای فروش رفته )
دفعات واریز بستانکاران / 365 = دوره واریز بستانکاران
این نسبت تعداد دفعات واریز حساب بستانکاران را طی مدت مثلاً یک سال نشان می دهد.
نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه :
ارزش ویژه / دارای ثابت = نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه
ارزش ویژه (در توضیح تجزیه و تحلیل صورت های مالی) :
ارزش ویژه از کسر کل دارایی ها را از کل بدهی ها به دست می آید.
این نسبت نشان می دهد که چه مقدار از ارزش ویژه ( ارزش واقعی کل دارایی ها ) به مصرف دارایی ثابت رسیده به بیان دیگر چه مقدار از سرمایه گذاری صاحبان سهام از گردش عملیات جاری واحد تجاری خارج شده است.
پایین بودن این نسبت بدین معناست که نقدینگی غیر مولد بالا می باشد و پایین بودن بیش از حد این نسبت در صورتی که بدهی جاری مبلغ بالایی باشد موقعیت موسسه ممکن است به خطر افتد.
نسبت کل بدهی :
ارزش ویژه / کل بدهی = نسبت کل بدهی
این نسبت وضع طلبکاران را در مقابل صاحبان سهام نشان می دهد.
نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه :
ارزش ویژه / بدهی جاری = نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه
این نسبت حاکی از رابطه بدهی جاری با ارزش ویژه است. وقتی نسبت بالا باشد نامطلوب تشخیص داده می شود و افزایش مداوم آن ایجاب می کند که در نحوه ترکیب سرمایه گذاری تجدید نظر گردد.
نسبت بدهی بلند مدت به ارزش ویژه (در توضیح تجزیه و تحلیل صورت های مالی) :
ارزش ویژه / بدهی بلند مدت = نسبت بدهی بلند مدت به ارزش ویژه
این نسبت رابطه بدهی بلند مدت را با ارزش ویژه نشان می دهد. بالا بودن این نسبت در صورتی که نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه نیز بالا باشد و از نظر موقعیت بازار رکود اقتصادی هم وجود نداشته باشد ، ایرادی ندارد ، چون بازپرداخت این گونه بدهی ها در دراز مدت است.
نسبت مالکانه (در توضیح تجزیه و تحلیل صورت های مالی) :
این نسبت نشان می دهد که به طور کلی چه مقدار از دارایی ها به صاحبان سهام تعلق دارد و در تفصیر با نسبت کل بدهی ارتباط نزدیک دارد.
عده ای این نسبت را مکمل نسبت های نقدینگی می دانند و این را نشان می دهد که محل تامین نقدینگی استقراض بوده است یا خیر.
کل دارایی / ارزش ویژه = نسبت مالکانه
نسبت های سود آوری (در توضیح تجزیه و تحلیل صورت های مالی) :
فروش خالص / سود ناخالص = نسبت سود ناخالص
فروش خالص / سود عملیات = نسبت سود عملیات
فروش خالص / سود خالص = نسبت بازده فروش
ارزش ویژه / سود خالص = بازده ارزش ویژه
جمع دارایی ها / سود خالص = نسبت بازده دارایی
سرمایه در گردش / سود خالص = بازده سرمایه در گردش
روش نسبت یابی دوپان :
( فروش / سودخالص ) * ( جمع دارایی / فروش ) = روش نسبت یابی دوپان
این روش فایده دارایی ها را از لحاظ فروش و سود آوری را که به دست آمده ، نشان می دهد.
نتیجه نهایی کاربرد روش دوپان به عنوان بازده دارایی در کالا آمده است ولی فایده عمده این روش را در مطالعه اجزای تشکیل دهنده دارایی و سود و رابطه آنها می دانند.
نسبت سود ناخالص (در توضیح تجزیه و تحلیل صورت نسبت گردش دارایی چیست؟ های مالی) :
این نسبت حاکی از اثر کنترل بهای تمام شده کالای فروش رفته و روش قیمت گذاری کالا برای فروش است. نسبت مزبور را با گذشته خود موسسه و یا صنایع مشابه مقایسه می نمایند.
نسبت سود عملیات :
این نسبت نشانه توانایی موسسه در کنترل هزینه عملیات محسوب می شود. آن را در رابطه با افزایش فروش و تغییرات سود ناخالص تفصیر می کنند. سود عملیات ، سودی است که هزینه ها از آن کسر شده ولی درآمد متفرقه و هزینه متفرقه روی آن اثری نگذاشته است و اگر اثر بگذارد سود خالص و سود قابل تقسیم به دست می آید.
نسبت بازده فروش(در توضیح تجزیه و تحلیل صورت های مالی) :
این نسبت نشان می دهد که از هر یک ریال فروش چه میزان سود خالص به دست آمده است.
بازده ارزش ویژه :
این نسبت حاکی از میزان سود آوری واحد تجاری است و بازده متعلق به صاحبان سهام را نشان می دهد.
وقتی این نسبت را با بازده دارایی مقایسه کنیم ، ارزش استقراض و اهرمی عمل کردن وام در تحصیل سود مشخص می شود.
نسبت بازده دارایی :
این نسبت حاکی از توانایی واحد تجاری در کاربرد تمامی منابعی است که در اختیار آن قرار دارد.
دیدگاه شما