تحولی در بازارهای مالی


هماهنگ‌سازی اقدامات انجام‌شده در راستای دیجیتالی‌شدن بازار، اطمینان از هماهنگی کارکرد نرم‌افزارهای توسعه داده‌شده در ارکان مختلف بازار، مدیریت داده‌های تولیدشده در بازار و آماده‌سازی آنها جهت تحلیل و پردازش، مدیریت مباحث مربوط به امنیت و محرمانگی داده‌ها در بازار، اطمینان از مطابقت آنها با قوانین و مقررات و… از جمله دلایل مهم نیاز به تدوین نقشه راه دیجیتال بازار سرمایه است.

ایجاد تحولی بزرگ در نحوه ورود سرمایه‌گذاران خارجی در بازار سرمایه

مدیرعامل شرکت سپرده‌گذاری مرکزی با بیان اینکه، برای جذب سرمایه گذاران خارجی به زودی مدل آبی عملیاتی می‌شود که با اجرای این مدل، تحول بزرگی در نحوه ورود سرمایه گذاران به ویژه سرمایه گذاران خارجی در بازار سرمایه ایران ایجاد خواهد شد.

به گزارش ایسنا، محمدرضا محسنی با بیان اینکه در جلسه اخیر هیات مدیره سازمان بورس، برای تسریع در جذب سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی "مدل آبی" به تصویب اعضاء رسیده است، افزود: با اجرای این مدل، تحول بزرگی در نحوه ورود سرمایه گذاران به ویژه سرمایه گذاران خارجی در بازار سرمایه ایران ایجاد خواهد شد.

وی در تشریح مدل آبی (Blue Model)، گفت: در سایر کشورهای دنیا فارغ از مدل‌های مختلفی که در رابطه با چگونگی فعالیت اتاق پایاپای وجود دارد، درباره عضویت در این اتاق به عنوان عضو عامل و واسط تسویه استانداردها، حساسیت‌هایی وجود دارد. این حساسیت‌ها و سخت‌گیری‌ها دارای منطقِ مشخصی است و آن منطق، لزوم به سرانجام رسیدن و نهایی شدن (Finalization) معاملات در بستری ایمن و مطمئن برای پیشگیری از هر گونه اختلال است که احیاناً می‌تواند منجر به تشدید ریسک سیستماتیک (Systemic Risk) شود.

محسنی ادامه داد: بر این اساس اعضای اتاق پایاپای در سایر بازارهای سرمایه عموماً از میان نهادهای مالی هستند که توانگری مالی (Financial Solvency) قابل قبول داشته باشند. با این همه در بسیاری از بازارهای سرمایه، ایفای نقش طرف معامله مرکزی (Central Counterparty) توسط نهادهای سپرده‌گذاری مرکزی و تسویه و یا نهاد مالی دیگری هستند تا حداقل ریسک تسویه (Settlement Risk) موجود نیز پوشش داده شود.

مدیرعامل سمات تشریح کرد: در سال‌های بعد از تصویب قانون بازار اوراق بهادار تاکنون که بازار سرمایه ایران دستاوردهای قابل توجهی داشته است، وضع به گونه دیگری است. در این بازار کارگزاران نقش قابل توجهی را ایفا می‌کنند و علاوه بر واسطه‌گری در امر معاملات، خدمات مالی گوناگونی را از مشاوره سرمایه‌گذاری (Investment Advisory) تا مدیریت دارایی‌ها و سبدگردانی (Asset Management) و تسویه معاملات مشتریان تحت عاملیت خود را با اتاق پایاپای برعهده دارند.

وی اضافه کرد : کارگزاران در بازار سرمایه ایران کاملاً تحت نظارت و مقررات (Fully-regulated) هستند و با توجه به میزان سرمایه و اندازه کوچکشان از چابکی زیادی برخوردارند. این امر اگرچه یک حسن به حساب می‌آید، اما از منظر عضویت در اتاق پایاپای و ریسک تسویه معاملات به ویژه با توجه به فاصله زمانی میان تسویه پولی معاملات با زمان معامله، موجب شده سرمایه‌گذاران و به ویژه سرمایه‌گذاران نهادی خارجی خواستار امکانی دیگری با مقدار ریسک کمتر باشند.

محسنی ادامه داد: به منظور پاسخ به این مطالبه و با هدف تقویت اعضای اتاق پایاپای بازار سرمایه، شرکت سپرده‌گذاری مرکزی از مدت ها قبل برنامه‌ای را در دستور کار خود قرار داد تا با کمک نظام بانکی کشور و بانک‌های تجاری علاقه‌مند و حائز شرایط، ضمن کاهش ریسک تسویه معاملات، کارایی تسویه (Settlement Efficiency) را افزایش دهد. بر این اساس بانک عامل تسویه به نیابت از کارگزاران تحت عاملیت خویش اقدام با تسویه تعهدات حاصل از معاملات با اتاق پایاپای می‌نماید. در این مدل در واقع بانک عامل، نقش بانک متولی تحولی در بازارهای مالی حساب (Custodian Bank) را ایفا می‌کند.

وی تصریح کرد : موضوع فعالیت نهادهای متولی حساب (Custodians) به ویژه بعد از برجام در محافل و مباحث گوناگون مورد توجه قرار گرفته است. در این خصوص ذکر این نکته اهمیت دارد که اگرچه بسیاری از خدمات متولی حساب (Custody Services) در بازار سرمایه ایران توسط شرکت سپرده‌گذاری مرکزی ارائه می‌شود (از امانت‌پذیری اوراق بهادار (Safekeeping) گرفته تا تسویه، اقدامات شرکتی (Corporate Actions)، خدمات مالیاتی و گزارش‌گری به سرمایه‌گذاران)، سایر خدمات متولی حساب مانند مدیریت دارایی‌ها و مانند آن نیز به فراخور توسط سایر نهادهای مالی بازار سرمایه ارائه می‌شود.

مدیرعامل سمات افزود: اما تاکنون در بازار سرمایه ایران نهاد متولی حساب مستقل فعالیت نداشته است. از آنجایی که در بسیاری از کشورها این نوع نهادهای مالی به ویژه از نوع بین‌المللی آن امور مربوط به سرمایه‌گذاران به ویژه سرمایه‌گذاران خرد را پشتیبانی می‌کنند، از مدت ها قبل تقاضایی از سوی سرمایه‌گذاران خارجی برای فعالیت این گونه نهادهای مالی در بازار سرمایه ایران وجود داشت.

وی اظهار کرد: شرکت سپرده‌گذاری مرکزی نیز به عنوان ارائه‌ دهنده خدمات زیرساختی بازار سرمایه (Back-office Services)، با پیگیری این مطالبه سرمایه‌گذاران، مدلی را با همکاری معاونت‌های نظارت بر بورس‌ها و بازارها و نظارت بر نهادهای مالی سازمان بورس به هیأت مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار ارائه کرد که امکان تسویه معاملات سرمایه‌گذاران حایز شرایط (که شرایط آن توسط سمات تعیین می‌شود) از طریق نظام بانکی با همکاری مثلث سمات، کارگزار و بانک عامل تسویه را مقدور می‌سازد.

محسنی خاطر نشان کرد : این مدل در قالب اصلاحیه ماده ۱۷ دستورالعمل ثبت، سپرده‌گذاری، تسویه و پایاپای در جلسه چهارصد و بیست و چهارم هیأت مدیره سازمان بورس به تصویب رسید تا فرصت جدیدی برای جذب سرمایه‌گذاران خارجی در بازار سرمایه ایران فراهم شود.

وی تصریح کرد : شرکت سمات نیز به منظور اجرای این مدل، درصدد است تا در کوتاه‌ترین زمان ممکن و با همکاری نظام بانکی، کارگزاران و با حمایت سازمان بورس و دیگر ارکان بازار سرمایه، زیرساخت‌های فنی، حقوقی و هماهنگی‌های مورد نیاز برای اجرای این مدل را فراهم سازد. امید است تا با اجرای آن، گامی مؤثر و جدی در جهت توسعه سرمایه‌گذاری خارجی و همچنین ارائه خدمات متولی حساب در بازار سرمایه برداشته شود.

متن اصلاحیه ماده ۱۷ دستورالعمل ثبت، سپرده گذاری، تسویه و پایاپای که در چهارصد و بیست و چهارمین جلسه هیات مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار به تصویب رسید به شرح زیر است :

تبصرة ۱: «مسئولیت تسویه بهای اوراق بهادار معامله شده (خرید و فروش) سرمایه‌گذاران حائز شرایط استفاده از خدمات متولی حساب بر عهده بانک عامل تسویه خواهد بود که توسط کارگزار منتخب مشتری کتباً به شرکت سپرده‌گذاری مرکزی معرفی شده و سقف اعتبار تخصیص داده شده به هر مشتری توسط بانک عامل تسویه تعیین و اعلام شده باشد. شرایط این دسته از سرمایه‌گذاران در هر سال توسط شرکت سپرده‌گذاری مرکزی تعیین و اعلام می‌شود. تسویه بهای اوراق بهادار معامله شده مازاد بر سقف اعتبار اعلامی بانک همچنان بر عهده کارگزار معامله‌کننده خواهد بود.»

سهم سند تحول در بازار سرمایه

سهم سند تحول در بازار سرمایه

بیش از هفت ماه از آغاز کار دولت سیزدهم می‌گذرد. از روز اول شروع به کار دولت سیزدهم این دولت ادعا داشت که برنامه‌ای جامع در حوزه‌های مختلف مدیریت کشور بود. با این حال اما «سند تحول دولت مردمی» به عنوان برنامه راه این دولت در موضوعات و مسائل اولویت‌دار کشور روز گذشته و در روزهای پایانی سال منتشر شد! در این سند که گفته می‌شود برنامه مدون دولت سیزدهم برای تحقق وضع مطلوب است به چالش‌های بازار سرمایه و راهکارهای افزایش بهره‌وری این بازار نیز پرداخته شده است. بر اساس این سند دو چالش اصلی بازار سرمایه، سهم اندک این بازار از تامین مالی تولید و همچنین رفتارهای هیجانی در بازار که منجر به تضییع حقوق سهامداران خرد می‌شود، ارزیابی و بر همین اساس عوامل ایجاد این چالش‌ها و راه‌های برون‌رفت از آن نیز در این سند ارایه شده است. نکته جالب تحولی در بازارهای مالی توجه در این سند اما توجه بیش از اندازه دولت به بازار بدهی و ارایه راهبردهای مختلف برای توسعه این بازار است. اگر چه این سند چالش اصلی بازار سرمایه را سهم اندک این بازار در تامین مالی تولید عنوان کرده است اما رکن بازار بدهی برای تامین مالی را به‌شدت مورد توجه قرار داده و تامین مالی شرکت‌ها از طریق عرضه سهام را در اولویت‌های بعدی بررسی کرده است.

آن‌طور که از بررسی سند تحول دولت در حوزه بازار سرمایه برمی‌آید، دولت بیش از بازار سهام به بازار بدهی و توسعه و گسترش آن تعلق خاطرنشان داده است. به ویژه آنکه توسعه این بازار می‌تواند در گام نخست به آسانی و بدون دخالت نظارت دیگر ارکان، دولت را از تله همیشگی کسری بودجه برهاند. بر همین اساس می‌توان گفت بازار بدهی که دولت آن را در بطن بازار سرمایه دیده است، اصلی‌ترین دلیل توجه سند تحول دولت به بازار سرمایه بوده است. در همین حال بسیاری از بندهای موجود در این سند، از منظر حقوقی نیازمند بررسی و تصویب در شورای عالی بورس است. مواردی که البته پیش‌زمینه برخی از آنها در طرح اصلاح قانون بازار اوراق بهادار چیده شده است. طرحی که مجلس بخشی از آن را ارایه کرده بود و گفته می‌شد بخش‌های حساسیت‌برانگیز آن نیز از سوی سازمان بورس مطرح شده بود. بر همین اساس به نظر می‌رسد شورای عالی بورس و سازمان بورس که هم‌اکنون هم‌راستا و در وابستگی مطلق به دولت عمل می‌کنند، به سرعت منویات سند تحول دولت سیزدهم را مورد تصویب قرار دهند. با این حال سند تحول دولت به ویژه در حوزه بازار سرمایه آنقدر گرفتار کلی‌گویی است که از دستیابی به اهداف در کوتاه‌مدت ناتوان شده است. در این سند اهدافی مورد توجه قرار گرفته است که عموما در پیچ‌وتاب قوانین و همچنین دسترسی به فناوری‌های جدید در حوزه بازار سرمایه گرفتار خواهند شد. با این حال اما نمی‌توان از این نکته چشم پوشید که این سند می‌تواند حاکی از نگاهی جامع به بازار سرمایه باشد که پیش از این صورت نگرفته بود. این امر نیز به دلیل درگیر شدن بخش بزرگی از جامعه با مساله‌ای به نام بازار سهام از یک سو تحولی در بازارهای مالی و آشکار شدن ظرفیت‌های بازار سرمایه برای توسعه اقتصادی از سوی دیگر بوده است. بر همین اساس به نظر می‌رسد نگاه دولتمردان تا حدودی نسبت به جایگاه بازار سرمایه تغییر کرده است.

سند تحول بازار سرمایه

مبحث اول فصل دوم سند دولت با عنوان سرمایه‌گذاری و نظام تامین مالی به بازار سرمایه اختصاص یافته است. بر این اساس افزایش سهم تامین مالی از بازار سرمایه در نظام تامین مالی تولید، افزایش تحولی در بازارهای مالی نسبت بازار اوراق بدهی به تولید ناخالص داخلی، افزایش حجم سرمایه‌گذاری مردم در بازار سرمایه، ارتقای شاخص حمایت از حقوق سهامداران خُرد و ارتقای شاخص حاکمیت شرکتی به عنوان نشانگرهای وضعیت مطلوب معرفی شده‌اند. در همین حال این بند از سند به چرخش‌های تحول‌آفرین در حوزه بازار سرمایه اشاره کرده است. بر این اساس تاکید شده است که باید از تنظیم‌گری متمرکز بر مدیریت شاخص کل و رشد کوتاه‌مدت بازار سرمایه و متکی بر قواعد محدودکننده بازار به تنظیم‌گری متمرکز بر ارتقای شفافیت، حفظ حقوق همه سهامداران و توسعه بلندمدت بازار سرمایه تغییر رویکرد داد. در همین حال تاکید شده است که لازم است نظام حکمرانی شرکتی متمرکز بر منافع سهامداران عمده به نظام حکمرانی شرکتی حافظ حقوق همه سهامداران تغییر جهت دهد. همچنین در این سند آمده است که در راستای چرخش تحول‌آفرین، لازم است از نظارت پیشینی مبتنی بر محدودیت تحولی در بازارهای مالی ورود، به تنظیم‌گری متکی بر ارتقای رقابت در نهادهای مالی بازار سرمایه تغییر مسیر داده شود. در همین حال به این نکته اشاره شده است که دو بازار بدهی و سهام، نباید به عنوان رقبای یکدیگر تلقی شوند و لازم است هر دو بازار به صورت متوازن توسعه یابند. این سند همچنین چالش‌های بازار سرمایه را مورد بررسی قرار داده و راه‌های برون‌رفت از این چالش‌ها و راهکارهای ارتقای بازار را نیز ارایه داده است. سند تحول دولت سیزدهم دو چالش عمده را برای بازار سرمایه برشمرده است، این دو چالش عبارتند از سهم پایین بازار سرمایه در تامین مالی تولید و رفتار هیجانی بازار سرمایه و تضییع حقوق سهامداران خُرد.

سهم پایین بازار سرمایه در تامین مالی تولید

سند تحول دولت قائل است که ناکارآمدی فرآیند تامین مالی از بازار سرمایه نخستین عامل سهم پایین این بازار از تامین مالی تولید است. بر این اساس سه راهبرد برای عبور از این چالش پیشنهاد شده است، نخستین راهبرد پیشنهاد می‌دهد که هزینه‌ها و تسهیل فرآیند انتشار اوراق بدهی و افزایش سرمایه شرکت‌ها کاهش یابد. در این مسیر اهم اقداماتی که باید انجام شود، ایجاد بازار اختصاصی عرضه اوراق بدهی به سرمایه‌گذاران نهادی با تسهیل فرآیند انتشار اوراق و پیشنهاد قوانین لازم، اختیاری کردن رکن بازارگردان برای انتشار اوراق بدهی و رکن ضامن در انتشار اوراق رتبه‌بندی‌شده برای عرضه خصوصی به سرمایه‌گذاران نهادی بدون رتبه اعتباری عنوان شده است. در همین حال شفاف‌سازی و هوشمندسازی فرآیند بررسی درخواست‌های افزایش سرمایه شرکت‌ها، تسهیل تامین مالی از بازار سهام با اقداماتی نظیر تسهیل ورود شرکت‌ها به بورس، امکان عرضه اولیه سهام با فروش سهام جدید و مانع‌زدایی از فرآیند افزایش سرمایه به عنوان دیگر اقدامات لازم برشمرده شده است. راهبرد دوم این سند نیز قائل به تقویت صندوق‌ها و اصلاح سازوکارهای تجهیز منابع در بازار بدهی است. راه‌اندازی صندوق‌های سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت به منظور توسعه ظرفیت تامین مالی برای اوراق دولتی و شرکتی از طریق تجهیز منابع مالی خُرد با استفاده از ظرفیت صندوق‌های با درآمد ثابت دوم، کاهش تدریجی سرمایه‌گذاری در سهام و اِعمال تدریجی محدودیت بر خرید هر انتشار توسط صندوق‌های تحت مدیریت نهادهای متعهد پذیره‌نویسی و بازارگردانی، شناور کردن ارزش واحد صندوق‌ها و برخورد با دستکاری قیمتی اوراق، کاهش تدریجی سقف سپرده بانکی و گواهی سپرده در صندوق‌های سرمایه‌گذاری با درآمد ثابت و ممنوعیت سپرده‌گذاری در بانک‌های دارای رابطه سهامداری مستقیم و غیرمستقیم با مدیر صندوق از اقدامات لازم برای دستیابی به این راهبرد شمرده شده است.

در همین حال راهبرد سوم برای عبور از این چالش، ایجاد بازار خارج از بورس برای انتشار و سرمایه‌گذاری در اوراق است. بر این اساس ایجاد سازوکارهای عرضه خصوصی اوراق بدهی و سهام، اعطای معافیت مالیاتی به نهادهای واسط تشکیل‌شده برای عرضه خصوصی به منظور تسهیل اجرای سیاست‌های کلی اصل ۴۴ قانون اساسی از اقدامات لازم در این حوزه عنوان شده است. این سند بیان می‌کند که دومین عامل در سهم اندک بازار سرمایه از تامین مالی تولید، میزان پایین رقابت در نهادهای مالی بازار سرمایه است. بر این اساس نیز دو راهبرد تسهیل اعطای مجوز نهادهای مالی و افزایش تبعات تخلفات نهادهای مالی ارایه شده است. این سند کاهش سرمایه اولیه لازم برای تاسیس نهادهای مالی، افزایش تدریجی سرمایه متناسب با حجم فعالیت نهاد مالی و ثبت محور کردن مجوز تاسیس نهادهای مالی، احصا و اطلاع‌رسانی عمومی و مدیریت تعارض منافع در نهادهای مالی را به عنوان اقدامات لازم برای دستیابی به این اهداف اعلام کرده است. بر اساس سند دولت، عامل سوم مشارکت اندک بازار سرمایه در تامین مالی تولید، ناکارآمدی بانک‌ها در بازار سرمایه است. بر این اساس نیز سند، اصلاح ارتباط بازار سرمایه و بازار اوراق بهادار کوتاه‌مدت را به عنوان راهبرد عبور از این چالش عنوان کرده و برای آن اعطای مجوز به بانک‌ها جهت تامین مالی در بازار سرمایه با انتشار انواع اوراق، نظیر اوراق صکوک اجاره، اوراق رهنی و اوراق خرید دِین، در چارچوب ضوابط سازمان بورس و اوراق بهادار را تجویز کرده است. سند تحول دولت سیزدهم بر این باور تاکید دارد که رفتار هیجانی بازار سرمایه و تضییع حقوق سهامداران خرد، دومین چالشی است که این بازار با آن روبرو است. بر این اساس سند، سه عامل تمرکز نظام حکمرانی شرکتی بر حقوق سهامداران عمده در مقایسه با سهامداران خُرد، رواج دستکاری قیمتی و معاملات مبتنی بر اطلاعات نهانی در بازار و ورود توده وار و هیجانی سرمایه‌گذاران خُرد به بازار را مهم‌ترین عوامل بروز چالش دوم بازار سرمایه می‌داند. بر همین اساس سند توصیه کرده است به عنوان راهبردهای عبور از این چالش، جایگاه سهامداران خُرد در نظام حکمرانی شرکتی تقویت شود. پُرهزینه کردن ایجاد ساختارهای سهامداری هرمی، چندلایه و تودرتو دیگر راهبرد توصیه شده در این سند است. توسعه روش‌های شناسایی دستکاری قیمتی و معاملات مبتنی بر اطلاعات نهانی، تقویت زیرساخت‌های اطلاعاتی و رویه‌های ثبت، نگهداری و طبقه‌بندی اطلاعات در شرکت‌های بورسی و نهادهای مالی و همچنین تشدید تبعات دستکاری قیمتی و معاملات مبتنی بر اطلاعات نهانی به عنوان راهبردهای دیگر این سند برای عبور از چالش دوم بازار سرمایه معرفی شده است. سند دولت همچنین برای پوشش ریسک ورود توده‌وار سهامداران خرد به بازار سرمایه، تقویت زیرساخت‌های سرمایه‌گذاری غیرمستقیم مردم، توسعه ابزارهای مدیریت ریسک برای پوشش زیان سرمایه‌گذاران خُرد، در صورت سقوط بازار و حذف دامنه نوسان قیمت را به عنوان تحولی در بازارهای مالی راهبرد ارایه کرده است. بر این اساس توسعه صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک، رقابتی کردن کارمزد صدور و ابطال واحدهای صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک و کاهش کارمزد معاملات صندوق‌ها، توسعه ابزارها و نهادهای رتبه‌بندی مد نظر قرار گرفته است. همچنین در حوزه حذف دامنه نوسان پیشنهاد شده که دامنه به صورت تدریجی افزایش یابد و به موازات آن، سواد مالی سرمایه‌گذاران خرد نیز از طریق ارایه آموزش، ترویج مفاهیم و مبانی بازار و تحولی در بازارهای مالی ساماندهی و نظارت بر فعالیت موسسات آموزشی مرتبط ارتقا یابد. این بند از سند بر انتشار فهرست موسسات مورد تایید سازمان بورس و اوراق بهادار، به منظور مبارزه با تبلیغات غیرواقعی و اغواکننده در مورد بازار سهام تاکید کرده است.

مسیر تحول دیجیتال در بازار سرمایه

لازمه حرکت بازار سرمایه در مسیر تحول دیجیتال، تغییر نقش فناوری اطلاعات از پشتیبان به پیشران است. حوزه فناوری اطلاعات بازار سرمایه، به‌عنوان محوریت این تحول، باید در ابتدا با شناخت پارادایم‌های جدید و سپس شناخت مدل‌های کسب‌وکاری موجود در بازار سرمایه، به ایجاد مدل‌های جدید کسب‌وکاری، سرویس‌های جدید و بهبود سرویس‌های موجود کمک کند

ماهنامه عصر تراکنش شماره ۳۴ / تحول دیجیتال، تمامی حوزه‌های بازار سرمایه؛ از کارگزاران و واسطه‌ها تا معاملات، تسویه، نظارت، حمایت از سرمایه‌گذاران و به‌طور کلی مدل‌های کسب‌وکاری بازار را تحت تاثیر قرار داده و در آینده‌ای نه‌چندان دور، پای بازیگران جدیدی که خدمات نوینی را ارائه می‌دهند، به بازار باز خواهد کرد.

در سال‌های اخیر همگام با پیشرفت‌های ایجادشده در راستای دیجیتالی‌شدن ابعاد مختلف زندگی، از شبکه‌های اجتماعی گرفته تا افزایش ضریب نفوذ تلفن‌های همراه در زندگی روزمره، کلان‌داده‌ها و…، کسب‌وکارهای امروزی بیش از هر زمان دیگری تحت تاثیر این تحول قرار گرفته‌اند. در حوزه صنعت خدمات مالی، بازارهای سرمایه به‌عنوان یکی از بخش‌های مهم این حوزه می‌توانند از طریق در پیش گرفتن رویکرد تحول دیجیتال، نوآوری‌های زیادی در ارائه خدمات ایجاد کرده و با تمرکز بر بهبود تجارب مشتریان و سرمایه‌گذاران، عملکرد خود را تا حد زیادی ارتقا بخشیده و در مقایسه با سایر رقبا، سرمایه‌گذاران بیشتری را به سوی خود جذب کنند.

تحول دیجیتال نیازمند تغییر و تحول در ابعاد و سطوح مختلفی مانند دولت، کسب‌وکارها، مشتریان و… است. در ادامه، به ابعاد و مصادیق تحول دیجیتال از بعد کسب‌وکاری بازار سرمایه و همچنین الزامات مهم تدوین نقشه راه دیجیتال بازار سرمایه پرداخته خواهد شد.

مفهوم و الزامات تحول دیجیتال

توسعه فناوری در حوزه‌های مختلف موجب پیشرفت‌های زیادی در راستای تحول دیجیتال شده است. ایجاد این تحول بیش از آنکه به پیاده‌سازی فناوری‌های جدید وابسته باشد، نیازمند تغییر در زنجیره ارزش کسب‌وکار و همچنین تغییرات ساختاری و فرایندی در کسب‌وکار با هدف ارائه ارزش به مشتریان است. بدین ترتیب، در وهله اول لازم است در طراحی خدمات و به‌کارگیری فناوری‌های جدید از دیدگاه مشتریان و با هدف پاسخگویی به نیازمندی‌ها و ایجاد ارزش برای آنها به موضوع نگریسته شود.

در این راستا، لازم است دسترسی به داده‌های دیجیتال فراهم شده، سپس خودکارسازی فرایندها و ارتباط بین بخش‌های مختلف زنجیره ارزش کسب‌وکار ایجاد و مهم‌تر از همه، این داده‌ها مورد تحلیل قرار گرفته تا از نتایج تحلیل در جهت بهبود فرایندها و خلق ارزش برای مشتریان استفاده شود. از آنجا که تاثیر فرایندهای پشتیبان کسب‌وکار بر ایجاد تجربه مطلوب برای مشتریان به اندازه فرایندهای اصلی کسب‌وکار است، ایجاد یکپارچگی کامل بین فرایندهای اصلی و پشتیبان مرتبط در راستای بهبود تجارب دیجیتال مشتریان نقش مهمی ایفا می‌کند.

تحول دیجیتال در صنعت خدمات مالی

به‌دلیل اهمیت اطلاعات و پردازش اطلاعات در صنعت خدمات مالی، فناوری‌های اطلاعاتی نفوذ زیادی در این حوزه داشته و حتی در بسیاری موارد به‌عنوان یک مزیت رقابتی مهم مطرح هستند. میزان دیجیتالی‌شدن صنعت مالی نیز مانند دیگر حوزه‌ها به دیجیتالی‌شدن سایر ابعاد مانند دولت، کسب‌وکارها و مشتریان مرتبط بوده و وابسته به نفوذ روندهای دیجیتال در هر کشور و عواملی مانند میزان استفاده از اینترنت برای انجام امور مالی و پرداخت‌های اینترنتی، استفاده از ارزهای دیجیتال، پرداخت‌های همتا‌به‌همتای سازگار با سیستم‌های بانکداری و… است. واضح است که تحول دیجیتال به یکباره اتفاق نمی‌افتد و دارای مراحل مختلفی از بلوغ است. مساله مهم؛ طی‌کردن این مراحل و حرکت پیوسته به سمت دیجیتالی‌شدن است.

ابعاد مختلف بازار سرمایه دیجیتال

به‌طور کلی، تحول دیجیتال در بازار سرمایه را از دو بعد مختلف می‌توان مدنظر قرار دارد؛ بعد اول، به تحول دیجیتال در سطح هر یک از ارکان بازار سرمایه در مقیاس داخل سازمانی مربوط شده که مشتمل بر ایجاد زیرساخت‌های لازم مانند مراکز داده و زیرساخت‌های ابری، پیاده‌سازی پلتفرم‌های دیجیتال مانند پرداخت دیجیتال، شبکه‌های اجتماعی، تحلیلی، ابزارهای هوشمند و نرم‌افزارهای موبایل به‌عنوان شاخص‌های موثر در ایجاد تحول دیجیتال بوده و بعد دوم به پیاده‌سازی و به‌کارگیری روندها و فناوری‌های مطرح، در سطح حوزه‌های کلیدی و مهم بازار سرمایه مانند چرخه معاملات (پیش از معامله، معامله و پس از معامله)، نظارت، اطلاع‌رسانی، گزارشگری مالی و… مرتبط است.

در حال حاضر، تاثیرات فناوری در حوزه بازار سرمایه به خودکارسازی معاملات محدود تحولی در بازارهای مالی نمی‌شود؛ بلکه انجام معاملات پربسامد (High Frequency Trading)، به‌کارگیری بسترهای معاملات الکترونیکی جایگزین، مسیردهی هوشمند سفارش‌ها و… به افزایش رقابت در ارسال سفارش‌ها، افزایش سرعت معاملات و به‌طور کلی تغییر ماهیت بازار منجر شده است. علاوه بر حوزه پیش از معاملات و معاملات، تحول دیجیتال، در حوزه پس از معاملات و همچنین در حوزه نظارت و کشف اقدامات مشکوک و مدیریت ریسک بازارهای سرمایه نیز کارکردهای مختلفی دارد. در ادامه، برخی از مهم‌ترین مصادیق و کارکردهای کلان تحول دیجیتال در بازارهای سرمایه به اختصار مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد:

بسترهای معاملاتی جایگزین: طی دهه‌های اخیر، تغییرات چشم‌گیری در حوزه بسترهای معاملاتی بازارهای سرمایه، مبتنی بر به‌کارگیری بسترهای معاملاتی موازی، ایجاد شده است. به‌عنوان مثال، در آمریکا امکان انجام معاملات در بسترهای جایگزین (Alternative Trading system) که هر یک برای مقاصد خاصی به وجود آمده‌اند، فراهم شده است. یکی از تحولی در بازارهای مالی مشهورترین این بسترها، شبکه ارتباطات الکترونیکی(Electronic Communication Network) است که امکان انجام معاملات را به‌ویژه در ساعات پیش از معاملات فراهم می‌کند. مخازن تاریک (Dark Pool) نیز نمونه دیگری از این بسترها هستند که با هدف حذف واسطه‌ها و کاهش هزینه‌های معاملاتی ایجاد شده و به‌واسطه در اختیار داشتن بخشی از سهم بازار معاملات، موجب افزایش رقابت در این حوزه و تغییر ماهیت بازارهای سرمایه شده‌اند.

مسیردهی هوشمند سفارش‌ها: «مسیردهی هوشمند سفارش‌ها» (Smart Order Routing) از الگوریتم‌ها جهت مسیردهی سفارش‌ها بهره می‌برد. قبل از به‌کارگیری سیستم SOR (Smart Order Routing)، هدایت سفارش‌ها به بازارهای مختلف بورس توسط کارگزاران انجام می‌شد. در حال حاضر، به کمک سیستم SOR مسیردهی سفارش‌ها به‌صورت هوشمند انجام شده و امکان خریدوفروش سهام در بازارهای مختلف با قیمت‌های مناسب فراهم شده است.

معاملات پربسامد (HFT): در نتیجه ظهور فناوری‌های نوین، امکان انجام معاملات پرسرعت یا پربسامد و دسترسی سریع سرمایه‌گذاران به زیرساخت معاملاتی فراهم شده است. از آنجا که تفاوت سرعت در عملکرد الگوریتم‌های معاملاتی حتی در حد میلی‌ثانیه می‌تواند منافع مالی بسیاری برای سرمایه‌گذاران داشته باشد، این معاملات باعث ایجاد رقابت بین تامین‌کنندگان الگوریتم‌ها و بهبود عملکرد آنها شده است.

کارگزاران آنلاین: حوزه کارگزاری‌ها نیز تحت تاثیر تحول دیجیتال قرار گرفته و کارگزاری‌های آنلاین که خدمات ارائه‌شده توسط کارگزاری‌های سنتی را از طریق بسترهای ارتباطی مختلف مانند اینترنت و نرم‌افزارهای موبایل و با هزینه کمتر ارائه می‌دهند، پدید آمده‌اند. در نتیجه این پارادایم جدید، سرمایه‌گذاران می‌توانند معاملات خود را به اتکای معاملات الگوریتمی، سفارش‌دهی هوشمند یا دسترسی مستقیم به بازار انجام داده و وابستگی کمتری به کارگزاران داشته باشند. بدین ترتیب، سرعت انجام معاملات بالا رفته و نقش سنتی کارگزاران در چرخه معاملات کمرنگ شده و به شکلی دیگر و در قالب ارائه خدمات مشاوره و… نمود پیدا می‌کند.

پس از معاملات و تسویه آنی: توکنایز کردن دارایی‌ها به گونه‌ای که امکان انتقال همتابه‌همتا وجود داشته و نیازمند واسطه‌ای نباشد و همچنین کاربرد فناوری مذکور در بحث تسویه تقریبا آنی و کاهش هزینه‌های معاملاتی از جمله مزایای مهم به‌کارگیری فناوری بلاکچین در بازار سرمایه است. پذیرش بلاکچین در بازارهای سرمایه باید مبتنی بر توسعه تدریجی این فناوری و استفاده بخش قابل توجهی از فعالان بازار از این فناوری تا دستیابی به مزایای حاصل از آن باشد. از جمله ویژگی‌های بازار سرمایه، لزوم عدم افشای برخی اطلاعات محرمانه مانند هویت افراد انجام‌دهنده یک معامله است؛ بنابراین شبکه‌های بلاکچین برای بازار سرمایه باید به گونه‌ای طراحی شوند که در مواقع لزوم از حریم خصوصی پشتیبانی کنند. همچنین، «قراردادهای هوشمند» در حوزه پس از معاملات نقش مهمی در حذف واسطه‌ها و کاهش زمان تسویه ایفا می‌کنند.

کشف اقدامات مشکوک و مخرب: همزمان با افزایش داده‌ها و پیچیدگی‌های بازار و همچنین قوانین و مقررات رگولاتوری، وظیفه نظارت بر انجام معاملات نیز پیچیده‌تر شده و بازارهای سرمایه را ناگزیر از به‌کارگیری فناوری‌های مبتنی بر هوش مصنوعی و یادگیری ماشین در حوزه نظارت و پایش کرده است. این فناوری‌ها به کمک درک الگوهای بسیار پیچیده و روابط پنهان موجود در میان حجم بزرگی از داده‌ها، ایجاد مدل‌های جدید از مدل‌های قدیمی و موجود، ایجاد تعامل بین دانش افراد و ماشین و…، به شناسایی پیش‌دستانه تخلفات و موارد سوءاستفاده کمک می‌کند.

هوشمندسازی فرایندها: تحول و خودکارسازی فرایندهای درون‌سازمانی و بین‌سازمانی از جمله دیگر ابعاد مهم تحول دیجیتال است. در بازار سرمایه ایران نیز می‌توان با هوشمندسازی فرایندها و حذف کامل کاغذ و مراجعات حضوری، اعتبارسنجی خودکار مدارک و اطلاعات، خودکارسازی شناسایی و احراز صلاحیت سرمایه‌گذاران، تحولی در بازارهای مالی خودکارسازی فرایند اعطای مجوز به کارگزاران و تعاملات با شرکت‌های نرم‌افزاری بازار سرمایه، هوشمندسازی فرایند تخصیص ظرفیت گپ‌سرورها به شرکت‌های نرم‌افزاری بازار سرمایه و…، ضمن کاهش چشم‌گیر هزینه‌ها و رعایت اصل عدالت در بازار، از انجام امور تکراری و بدون ارزش افزوده جلوگیری و از ظرفیت‌های آزادشده به شکل بهتری استفاده کرد.

علاوه بر آن در حوزه فرایندهای بین‌سازمانی و همچنین تعاملات با عموم مردم، به کمک تبادل اطلاعات برخط و هوشمند، می‌توان نحوه تعامل مردم و مراجعان به تمامی نهادهای بازار سرمایه را متحول کرد و با تحلیل نیازمندی‌ها، دغدغه‌ها و پیش‌بینی الگوهای رفتاری آنها، مدیران را در راستای اتخاذ تصمیمات مناسب یاری رساند. ایجاد «کیف پول دیجیتال» جهت تسهیل خدمات پرداخت و همچنین ایجاد بسترهای دیجیتال برای دریافت آنی سود سهام توسط سرمایه‌گذاران، نمونه‌هایی از دیجیتالی‌کردن فرایندهای مرتبط با سرمایه‌گذاران در بازار سرمایه است. سایر فناوری‌های این حوزه مانند تشخیص صدا، پردازش تصویر و… نیز می‌توانند در مواردی مانند پیش‌بینی‌ها، پاسخگویی خودکار به مشتریان و… به کار گرفته شوند.

پیش‌بینی‌ها: به‌کارگیری شبکه‌های عصبی در بسیاری از موارد، امکان درک و یادگیری را تا اندازه لازم برای ماشین‌ها فراهم کرده و می‌تواند در مواردی مانند پیش‌بینی شاخص‌های بازار، پیش‌بینی سری‌های زمانی و… مورد استفاده واقع شود.

سایر کارکردها: برخی کارکردهای عمومی‌تر در خصوص تحول دیجیتال در بازار سرمایه وجود دارد. به‌عنوان مثال، ایجاد سیستم‌های نمایش تابلوی معاملات که هم از داخل محل تالار معاملاتی و هم از خارج ساختمان قابل مشاهده باشد، می‌تواند در راستای اطلاع‌رسانی شفاف و مدیریت محتوای ارائه‌شده به عموم موثر باشد. با توجه به حساسیت داده‌های به نمایش گذاشته‌شده در بورس، لازم است این سیستم‌ها با خطای نزدیک به صفر کار کرده و قابلیت اتکای بالایی داشته باشند. علاوه بر این، تالارهای معاملاتی می‌توانند میزبان بسیاری دیگر از خدمات جدید دیجیتال ارائه‌شده به سرمایه‌گذاران باشند.

نقشه راه دیجیتال بازار سرمایه، راهنمای حرکت

حرکت در مسیر تحول دیجیتال، از ابعاد مختلف مزایا و منافع بسیاری برای بازار سرمایه به همراه دارد. آغاز این تحول نیازمند تدوین نقشه راه دیجیتال بازار سرمایه و تغییر نقش سنتی فناوری اطلاعات از «پشتیبان» به «پیشران» است. در این راستا، لازم است حوزه فناوری اطلاعات در محوریت مرکزی موضوع قرار گرفته و در ابتدا با شناخت پارادایم‌های جدید و سپس شناخت مدل‌های کسب‌وکاری موجود در بازار سرمایه، به ایجاد مدل‌های جدید کسب‌وکاری، سرویس‌های جدید و بهبود سرویس‌های موجود کمک کند. در جریان فرایند شناخت، چالش‌ها و گلوگاه‌های موجود مشخص‌شده و با توجه به اهمیت و اولویت آنها و همچنین تمرکز بر مشتریان، می‌توان در راستای به‌کارگیری فناوری‌های دیجیتال مرتبط و مناسب برنامه‌ریزی کرد.

هماهنگ‌سازی اقدامات انجام‌شده در راستای دیجیتالی‌شدن بازار، اطمینان از هماهنگی کارکرد نرم‌افزارهای توسعه داده‌شده در ارکان مختلف بازار، مدیریت داده‌های تولیدشده در بازار و آماده‌سازی آنها جهت تحلیل و پردازش، مدیریت مباحث مربوط به امنیت و محرمانگی داده‌ها در بازار، اطمینان از مطابقت آنها با قوانین و مقررات و… از جمله دلایل مهم نیاز به تدوین نقشه راه دیجیتال بازار سرمایه است.

از سوی دیگر اگر قرار باشد حوزه فناوری اطلاعات بازار سرمایه ابتکار عمل را در دست بگیرد، در درجه اول خود باید به درجه مناسبی از چابکی برسد و به جای آنکه در دام انجام عملیات پشتیبانی و روزمرگی و ایجاد سامانه‌های مبتنی بر تقاضا (از سوی واحدهای کسب‌وکار) گرفتار شود، بررسی مداوم و هدفمندی در راستای شناسایی فناوری‌های نوین و رویکرد سایر بازارهای سرمایه دنیا در زمینه بهره‌مندی از این فناوری‌ها را در دستور کار قرار داده و در کنار آن، مدل‌های موجود کسب‌وکاری را بررسی و زمینه‌های بهبود آنها به کمک فناوری‌های مطرح را شناسایی یا مدل‌های جدیدی را پیشنهاد کند.

در نتیجه این بهبود یا ایجاد مدل‌های جدید، کل اکوسیستم بازار تحت تاثیر قرار گرفته که تغییرات نیز خود نیازمند مدیریت صحیح و مناسب است. از آنجا که تحول دیجیتال مسیری تدریجی و تکاملی دارد، انجام تحقیقات و بررسی‌های مربوطه باید به شکل مستمر و مداوم انجام شده و پاسخ‌دهنده سوالاتی باشد که نقشی کلیدی در تدوین نقشه راه دیجیتال بازار سرمایه بازی می‌کند.

برخی از مهم‌ترین این سوالات عبارتند از: به کمک تحول دیجیتال کدام‌یک از خدمات بازار سرمایه را می‌خواهیم ارتقا دهیم؟ چه خدمات و سرویس‌های جدیدی باید ایجاد کنیم؟ چه فناوری به کار بگیریم؟ منابع و مهارت‌های درون‌سازمانی لازم برای ایجاد این تحول کدام‌اند و چه ارزیابی از آنها داریم؟ چه راهکاری برای تحت تاثیر قرار گرفتن برخی عملیات سازمانی وجود دارد؟ و در نهایت اینکه مدیریت تغییر فرهنگ که عاملی مهم در موفقیت پیاده‌سازی و پذیرش فناوری‌های جدید است، چگونه صورت گیرد؟

‌برنامه‌های راهبردی دولت در سند تحول بابت بهبود وضعیت بورس‌

دولت سیزدهم یکی از مشکلات بازار سرمایه را کاهش اعتماد سهامداران به بورس می‌داند و برای این مساله، راهبردهای مختلفی را در نظر گرفته است.

‌برنامه‌های راهبردی دولت در سند تحول بابت بهبود وضعیت بورس‌

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، افزایش استقبال از بازار سرمایه یکی از موضوعات مهم در سال‌های‌ 99 و 1400 بود ‌و تعداد سهامداران حاضر در بورس را به یک باره با رشد قابل توجهی مواجه کرد.

اما نکته مهمی که در این زمینه مورد غفلت دولتمردان، سیاست گذاران و تصمیم گیران وقت قرار گرفت، حضور تعداد زیادی از افراد بدون آموزش‌های لازم در زمینه سرمایه‌گذاری در سهام بود، همین موضوع موجب شد، رفتارهای هیجانی و شکل‌گیری صف‌های خرید و فروش در بورس در آن ایام به اوج خود برسد و تحلیل‌های تکنیکال و بنیادی جای خود را به رفتارهای هیجانی و ناشی از ترس بدهد؛ کاهش سود و متضرر شدن افراد در این دو سال از جمله نتایج این نوع رفتار میان سهامداران بوده است.

دولت سیزدهم در سند تحولی که با عنوان «سند تحول دولت مردمی» منتشر کرده است، با اشاره به همین موضوع و متضرر شدن سهامداران خُرد، راهبردهای لازم برای برون رفت از این وضعیت را نیز ارائه کرده است.

در ادامه به بررسی عوامل شکل‌گیری این رفتار و راهبردهای دولت پرداخته می‌شود.

* برنامه‌ریزی تقویت جایگاه سهامداران خُرد در نظام حکمرانی شرکتی

عامل یک: تمرکز نظام حکمرانی شرکتی بر حقوق سهامداران عمده در مقایسه با سهامداران خُرد.

راهبرد یک: تقویت جایگاه سهامداران خُرد در نظام حکمرانی شرکتی.

اهم اقدامات مدنظر و پیشنهادی به شرح زیر است:

1- محدودسازی عضویت در هیئت مدیره شرکت‌ها صرفاً به اشخاص حقیقی و ممنوعیت حضور نمایندگان سهامداران حقوقی در هیئت مدیره و ارزیابی صلاحیت و معرفی اعضای مستقل هیئت مدیره به مجمع سهامداران، با پیشنهاد اصلاح قانون تجارت‌.

2- ایجاد سازوکاری برای ارائه پیشنهاد سهامداران خُرد جهت طرح در هیئت مدیره و مجامع شرکت‌ها.

3- افزایش شفافیت معاملات با اشخاص وابسته، بر اساس ماده 129 قانون تجارت، از طریق اقداماتی نظیر افشای جزئیات موضوع معامله، قیمت معامله، فرایند تعیین قیمت، دلایل عدم انجام معامله با اشخاص غیروابسته و گزارش کارشناسی در خصوص قیمت‌گذاری دارایی مذکور.

4- تشکیل کانون سهامداران حقیقی جهت نظارت هرچه بیشتر بر عملکرد شرکت های سرمایه پذیر.

* پیشنهاد پُرهزینه کردن ایجاد ساختارهای سهامداری هرمی، چندلایه و تو در تو‌

راهبرد دو: پُرهزینه کردن ایجاد ساختارهای سهامداری هرمی، چندلایه و تودرتو.

اهم اقدامات مدنظر و پیشنهادی به شرح زیر است:

1- سلب حق رأی صندوق های بازارگردانی و سهام تحت تملک مستقیم یا غیرمستقیم شرکت های فرعی و وابسته، با پیشنهاد اصلاح قانون تجارت‌ و عدم تأیید صلاحیت نمایندگان منتخب شرکت های فرعی و وابسته توسط سازمان بورس و اوراق بهادار‌.

2- شناسایی لایه های سهامداری و مشخص کردن ذینفعان واحد هلدینگ ها‌.

* هدفگذاری توسعه روش‌های شناسایی دستکاری قیمتی

عامل دو: رواج دستکاری قیمتی و معاملات مبتنی بر اطلاعات نهانی در بازار.

راهبرد 1: توسعه روش‌های شناسایی دستکاری قیمتی و معاملات مبتنی بر اطلاعات نهانی.

اهم اقدامات مدنظر و پیشنهادی به شرح زیر است:

1- خرید یا توسعه ابزارها و فرایندهای فناوری‌های نوین، نظیر هوش مصنوعی و یادگیری ماشین، برای شناسایی موارد مشکوک به دستکاری قیمتی و معاملات مبتنی بر اطلاعات نهانی.

2- رسیدگی فوری و دقیق به گزارش‌های مردمی ارسالی به درگاه گزارش‌دهی مردمی در خصوص بازار سرمایه، نظیر دستکاری قیمتی و معاملات مبتنی بر اطلاعات نهانی.

* ضرورت الزام شرکت‌های بورسی‌ به ثبت و نگهداری اطلاعات ارتباطات بورسی

راهبرد دو: تقویت زیرساخت های اطلاعاتی و رویه های ثبت، نگهداری و طبقه بندی اطلاعات در شرکت های بورسی و نهادهای مالی؛

اهم اقدامات مدنظر و پیشنهادی به شرح زیر است:

1- الزام شرکت‌های بورسی و نهادهای مالی بازار سرمایه به ثبت و نگهداری اطلاعات ارتباطات بورسی.

2. الزام شرکت های بورسی و نهادهای مالی بازار سرمایه به انتصاب مدیر تطبیق، به منظور شناساندن الزامات قانونی افشای اطلاعات به مدیران و کارکنان شرکت، طبقه بندی سطح دسترسی کارکنان شرکت به اطلاعات و اطمینان از تنظیم فرایندهای داخلی شرکت بر اساس الزامات قانونی.

* پیشنهاد تشدید تبعات دستکاری قیمتی و معاملات مبتنی بر اطلاعات نهانی

راهبرد سه: تشدید تبعات دستکاری قیمتی و معاملات مبتنی بر اطلاعات نهانی؛

اهم اقدامات مدنظر و پیشنهادی به شرح زیر است:

1- افزایش شفافیت معاملات اشخاص دارای دسترسی به اطلاعات نهانی با اقداماتی نظیر رفع منع معامله و افشای معاملات مدیران و اعضای هیئت مدیره شرکت‌های بورسی، نهادهای مالی بازار سرمایه، سازمان بورس و اوراق بهادار و شرکت‌های بورس و فرابورس ، شامل کد بورسی شخصی و همه کدهای بورسی معامله کننده به نفع آنها؛

2. تشدید مجازات‌ مربوط به دستکاری قیمتی و معاملات مبتنی بر اطلاعات نهانی و الزام به پرداخت خسارت سهامداران زیان دیده از دستکاری قیمتی، با پیشنهاد قوانین لازم؛

* برنامه‌ریزی تقویت زیرساخت‌های سرمایه‌گذاری غیرمستقیم مردم‌

عامل سه: ورود توده‌وار و هیجانی سرمایه گذاران خُرد به بازار؛

راهبرد یک: تقویت زیرساخت های سرمایه‌گذاری غیرمستقیم مردم؛

اهم اقدامات مدنظر و پیشنهادی به شرح زیر است:

1- توسعه صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک با اقداماتی نظیر تسهیل اعطای مجوز تأسیس صندوق به نهادهای مالی، حذف سقف تعداد واحد از صندوق‌ها و توسعه صندوق‌های تخصصی؛

2- رقابتی کردن کارمزد صدور و ابطال واحدهای صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک و کاهش کارمزد معاملات صندوق‌ها؛

3- توسعه ابزارها و نهادهای رتبه‌بندی و ارزیابی عملکرد و ساماندهی نحوه گزارش‌گیری عملکرد صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک؛

راهبرد دو: توسعه ابزارهای مدیریت ریسک برای پوشش زیان سرمایه‌گذاران خُرد، در صورت سقوط بازار؛

اهم اقدامات مدنظر و پیشنهادی به شرح زیر است:

1. تقویت ابزارهای تنوع بخشی به سبد سرمایه‌گذاری نظیر صندوق های شاخصی، با اقداماتی مانند تسهیل اعطای مجوز این صندوق ها به نهادهای مالی و کاهش کارمزد آنها؛

2- طراحی ابزارهای مشتقه مدیریت ریسک با تمرکز بر ابزارهای پوشش ریسک سقوط شاخص و الزام سرمایه گذاران خُرد به خرید این ابزارها برای مدت مشخصی پس از شروع به فعالیت در بازار؛

3- کاهش ریسک سرمایه گذاران خُرد با طراحی ابزارهای بیمه- بورس، جهت استفاده از ظرفیت شرکت های بیمه در بازار سرمایه؛

4- فراهم کردن امکان تضمین اصل سرمایه در صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک برای سرمایه‌گذاران بلندمدت در صندوق با تدوین الزامات کفایت سرمایه توسط سازمان بورس و اوراق بهادار؛

* هدفگذاری افزایش تدریجی دامنه نوسان

راهبرد سه: حذف دامنه نوسان قیمت؛

اهم اقدامات مدنظر و پیشنهادی به شرح زیر است:

1- افزایش تدریجی دامنه نوسان؛

راهبرد 4: ارتقای سواد مالی سرمایه گذاران خُرد و آحاد جامعه؛

اهم اقدامات مدنظر و پیشنهادی به شرح زیر است:

1- ارائه آموزش‌های لازم برای ارتقای سواد مالی به ویژه آموزش‌های مرتبط با بازار بورس و روش‌های صحیح سرمایه‌گذاری خُرد، از طریق تدوین محتواهای مناسب، اصلاح کتب درسی و به کارگیری ابزارهای نوین آموزشی؛

2- ترویج مفاهیم، مبانی و قوانین بازار سرمایه با تولید برنامه‌های آموزشی و اطلاع‌رسانی در رسانه ملی و فضای مجازی، با همکاری سازمان صدا و سیما و سایر نهادهای فرهنگی، تبلیغی و رسانه‌ای؛

3- ساماندهی و نظارت بر فعالیت مؤسسات آموزشی مرتبط با بازار سرمایه و انتشار فهرست مؤسسات مورد تأیید سازمان بورس و اوراق بهادار، به منظور مبارزه با تبلیغات غیرواقعی و اغواکننده در مورد بازار سهام.

‌برنامه‌های راهبردی دولت در سند تحول بابت بهبود وضعیت بورس‌

دولت سیزدهم یکی از مشکلات بازار سرمایه را کاهش اعتماد سهامداران به بورس می‌داند و برای این مساله، راهبردهای مختلفی را در نظر گرفته است.

‌برنامه‌های راهبردی دولت در سند تحول بابت بهبود وضعیت بورس‌

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، افزایش استقبال از بازار سرمایه یکی از موضوعات مهم در سال‌های‌ 99 و 1400 بود ‌و تعداد سهامداران حاضر در بورس را به یک باره با رشد قابل توجهی مواجه کرد.

اما نکته مهمی که در این زمینه مورد غفلت دولتمردان، سیاست گذاران و تصمیم گیران وقت قرار گرفت، حضور تعداد زیادی از افراد بدون آموزش‌های لازم در زمینه سرمایه‌گذاری در سهام بود، همین موضوع موجب شد، رفتارهای هیجانی و شکل‌گیری صف‌های خرید و فروش در بورس در آن ایام به اوج خود برسد و تحلیل‌های تکنیکال و بنیادی جای خود را به رفتارهای هیجانی و ناشی از ترس بدهد؛ کاهش سود و متضرر شدن افراد در این دو سال از جمله نتایج این نوع رفتار میان سهامداران بوده است.

دولت سیزدهم در سند تحولی که با عنوان «سند تحول دولت مردمی» منتشر کرده است، با اشاره به همین موضوع و متضرر شدن سهامداران خُرد، راهبردهای لازم برای برون رفت از این وضعیت را نیز ارائه کرده است.

در ادامه به بررسی عوامل شکل‌گیری این رفتار و راهبردهای دولت پرداخته می‌شود.

* برنامه‌ریزی تقویت جایگاه سهامداران خُرد در نظام حکمرانی شرکتی

عامل یک: تمرکز نظام حکمرانی شرکتی بر حقوق سهامداران عمده در مقایسه با سهامداران خُرد.

راهبرد یک: تقویت جایگاه سهامداران خُرد در نظام حکمرانی شرکتی.

اهم اقدامات مدنظر و پیشنهادی به شرح زیر است:

1- محدودسازی عضویت در هیئت مدیره شرکت‌ها صرفاً به اشخاص حقیقی و ممنوعیت حضور نمایندگان سهامداران حقوقی در هیئت مدیره و ارزیابی صلاحیت و معرفی اعضای مستقل هیئت مدیره به مجمع سهامداران، با پیشنهاد اصلاح قانون تجارت‌.

2- ایجاد سازوکاری برای ارائه پیشنهاد سهامداران خُرد جهت طرح در هیئت مدیره و مجامع شرکت‌ها.

3- افزایش شفافیت معاملات با اشخاص وابسته، بر اساس ماده 129 قانون تجارت، از طریق اقداماتی نظیر افشای جزئیات موضوع معامله، قیمت معامله، فرایند تعیین قیمت، دلایل عدم انجام معامله با اشخاص غیروابسته و گزارش کارشناسی در خصوص قیمت‌گذاری دارایی مذکور.

4- تشکیل کانون سهامداران حقیقی جهت نظارت هرچه بیشتر بر عملکرد شرکت های سرمایه پذیر.

* پیشنهاد پُرهزینه کردن ایجاد ساختارهای سهامداری هرمی، چندلایه و تو در تو‌

راهبرد دو: پُرهزینه کردن ایجاد ساختارهای سهامداری هرمی، چندلایه و تودرتو.

اهم اقدامات مدنظر و پیشنهادی به شرح زیر است:

1- سلب حق رأی صندوق های بازارگردانی و سهام تحت تملک مستقیم یا غیرمستقیم شرکت های فرعی و وابسته، با پیشنهاد اصلاح قانون تجارت‌ و عدم تأیید صلاحیت نمایندگان منتخب شرکت های فرعی و وابسته توسط سازمان بورس و اوراق بهادار‌.

2- شناسایی لایه های سهامداری و مشخص کردن ذینفعان واحد هلدینگ ها‌.

* هدفگذاری توسعه روش‌های شناسایی دستکاری قیمتی

عامل دو: رواج دستکاری قیمتی و معاملات مبتنی بر اطلاعات نهانی در بازار.

راهبرد 1: توسعه روش‌های شناسایی دستکاری قیمتی و معاملات مبتنی بر اطلاعات نهانی.

اهم اقدامات مدنظر و پیشنهادی به شرح زیر است:

1- خرید یا توسعه ابزارها و فرایندهای فناوری‌های نوین، نظیر هوش مصنوعی و یادگیری ماشین، برای شناسایی موارد مشکوک به دستکاری قیمتی و معاملات مبتنی بر اطلاعات نهانی.

2- رسیدگی فوری و دقیق به گزارش‌های مردمی ارسالی به درگاه گزارش‌دهی مردمی در خصوص بازار سرمایه، نظیر دستکاری قیمتی و معاملات مبتنی بر اطلاعات نهانی.

* ضرورت الزام شرکت‌های بورسی‌ به ثبت و نگهداری اطلاعات ارتباطات بورسی

راهبرد دو: تقویت زیرساخت های اطلاعاتی و رویه های ثبت، نگهداری و طبقه بندی اطلاعات در شرکت های بورسی و نهادهای مالی؛

اهم اقدامات مدنظر و پیشنهادی به شرح زیر است:

1- الزام شرکت‌های بورسی و نهادهای مالی بازار سرمایه به ثبت و نگهداری اطلاعات ارتباطات بورسی.

2. الزام شرکت های بورسی و نهادهای مالی بازار سرمایه به انتصاب مدیر تطبیق، به منظور شناساندن الزامات قانونی افشای اطلاعات به مدیران و کارکنان شرکت، طبقه بندی سطح دسترسی کارکنان شرکت به اطلاعات و اطمینان از تنظیم فرایندهای داخلی شرکت بر اساس الزامات قانونی.

* پیشنهاد تشدید تبعات دستکاری قیمتی و معاملات مبتنی بر اطلاعات نهانی

راهبرد سه: تشدید تبعات دستکاری قیمتی و معاملات مبتنی بر اطلاعات نهانی؛

اهم اقدامات مدنظر و پیشنهادی به شرح زیر است:

1- افزایش شفافیت معاملات اشخاص دارای دسترسی به اطلاعات نهانی با اقداماتی نظیر رفع منع معامله و افشای معاملات مدیران و اعضای هیئت مدیره شرکت‌های بورسی، نهادهای مالی بازار سرمایه، سازمان بورس و اوراق بهادار و شرکت‌های بورس و فرابورس ، شامل کد بورسی شخصی و همه کدهای بورسی معامله کننده به نفع آنها؛

2. تشدید مجازات‌ مربوط به دستکاری قیمتی و معاملات مبتنی بر اطلاعات نهانی و الزام به پرداخت خسارت سهامداران زیان دیده از دستکاری قیمتی، با پیشنهاد قوانین لازم؛

* برنامه‌ریزی تقویت زیرساخت‌های سرمایه‌گذاری غیرمستقیم مردم‌

عامل سه: ورود توده‌وار و هیجانی سرمایه گذاران خُرد به بازار؛

راهبرد یک: تقویت زیرساخت های سرمایه‌گذاری غیرمستقیم مردم؛

اهم اقدامات مدنظر و پیشنهادی به شرح زیر است:

1- توسعه صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک با اقداماتی نظیر تسهیل اعطای مجوز تأسیس صندوق به نهادهای مالی، حذف سقف تعداد واحد از صندوق‌ها و توسعه صندوق‌های تخصصی؛

2- رقابتی کردن کارمزد صدور و ابطال واحدهای صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک و کاهش کارمزد معاملات صندوق‌ها؛

3- توسعه ابزارها و نهادهای رتبه‌بندی و ارزیابی عملکرد و ساماندهی نحوه گزارش‌گیری عملکرد صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک؛

راهبرد دو: توسعه ابزارهای مدیریت ریسک برای پوشش زیان سرمایه‌گذاران خُرد، در صورت سقوط بازار؛

اهم اقدامات مدنظر و پیشنهادی به شرح زیر است:

1. تقویت ابزارهای تنوع بخشی به سبد سرمایه‌گذاری نظیر صندوق های شاخصی، با اقداماتی مانند تسهیل اعطای مجوز این صندوق ها به نهادهای مالی و کاهش کارمزد آنها؛

2- طراحی ابزارهای مشتقه مدیریت ریسک با تمرکز بر ابزارهای پوشش ریسک سقوط شاخص و الزام سرمایه گذاران خُرد به خرید این ابزارها برای مدت مشخصی پس از شروع به فعالیت در بازار؛

3- کاهش ریسک سرمایه گذاران خُرد با طراحی ابزارهای بیمه- بورس، جهت استفاده از ظرفیت شرکت های بیمه در بازار سرمایه؛

4- فراهم کردن امکان تضمین اصل سرمایه در صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک برای سرمایه‌گذاران بلندمدت در صندوق با تدوین الزامات کفایت سرمایه توسط سازمان بورس و اوراق بهادار؛

* هدفگذاری افزایش تدریجی دامنه نوسان

راهبرد سه: حذف دامنه نوسان قیمت؛

اهم اقدامات مدنظر و پیشنهادی به شرح زیر است:

1- افزایش تدریجی دامنه نوسان؛

راهبرد 4: ارتقای سواد مالی سرمایه گذاران خُرد و آحاد جامعه؛

اهم اقدامات مدنظر و پیشنهادی به شرح زیر است:

1- ارائه آموزش‌های لازم برای ارتقای سواد مالی به ویژه آموزش‌های مرتبط با بازار بورس و روش‌های صحیح سرمایه‌گذاری خُرد، از طریق تدوین محتواهای مناسب، اصلاح کتب درسی و تحولی در بازارهای مالی به کارگیری ابزارهای نوین آموزشی؛

2- ترویج مفاهیم، مبانی و قوانین بازار سرمایه با تولید برنامه‌های آموزشی و اطلاع‌رسانی در رسانه ملی و فضای مجازی، با همکاری سازمان صدا و سیما و سایر نهادهای فرهنگی، تبلیغی و رسانه‌ای؛

3- ساماندهی و نظارت بر فعالیت مؤسسات آموزشی مرتبط با بازار سرمایه و انتشار فهرست مؤسسات مورد تأیید سازمان بورس و اوراق بهادار، به منظور مبارزه با تبلیغات غیرواقعی و اغواکننده در مورد بازار سهام.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.