تحلیل KCS | تحلیل کوکوین شیرز
تحلیل تکنیکال ارز کی سی اس KCS امروز 19 شهریور 1401
تحلیل کی سی اس KCS امروز 19 شهریور 1401
بازه زمانی ماهانه:
تیم زوم ارز تحلیل ارز دیجیتال KCS را برای شما عزیزان به صورت هفتگی هر شنبه به روز رسانی می کند تا بتوانید در معاملات خود از این تحلیل استفاده نمایید. همچنین می توانید برای مشاهده تمامی اطلاعات این رمز ارز، به صفحه قیمت ارز دیجیتال در پایگاه جامع اطلاع رسانی زوم ارز مراجعه کرده و تمامی اطلاعات قیمت KCS را مشاهده کنید.
رمز ارز KCS توکن صرافی کوکوین می باشد. این ارز در بازه زمانی ماهانه روند صعودی دارد، که در موج اصلاحی از این روند صعودی می باشد. آخرین تلاشی که خریداران این ارز در تایم ماهانه انجام دادند، برای شکست مقاومت محدوده 20 دلار انجام شد، و این تلاش موفقیت آمیز نبود. چهار ماه گذشته با شکست حمایت محدوده 10 دلار، بیشتری ریزش در طول یک ماه به ثبت رسید. قیمت این ارز در بزرگترین کندل نزولی خود، با منفی 44.7 درصد همراه بود. بعد از آن ریزش قیمت تا محدوده حمایت 7.60 الی 8.20 دلار ادامه پیدا کرد.
تحلیل کی سی اس KCS بازه زمانی هفتگی:
در بازه زمانی هفتگی روند قیمت هنوز صعودی است، اما بعد از آخرین ریزش سنگین، قیمت وارد اصلاح عمیقی شده است. در این بازه زمانی شاهد یک روند رنج هستیم. مومنتوم نزولی توسط اندیکاتور MACD به وضوح مشخص می باشد. و برای صعودی شدن روند کوتاه مدت نیاز است که خریداران قیمت را بالای محدوده 11 دلار تثبیت دهند. در این صورت الگوی کف دو قلو تایید خواهد شد، و اهداف قیمت در محدوده 15 دلار می باشد. این مقاومت با محدوده پایین ابر اندیکاتور ایچیموکو همپوشانی دارد، و مقاومت مهمی می باشد. بنابراین یکی از نواحی واکنشی روی نمودار می باشد.
تحلیل کی سی اس KCS بازه زمانی روزانه:
اما در بازه زمانی روزانه روند قیمت نزولی است، با تشکیل سقف و کف های پایین تر، یک کانال نزولی روی نمودار می توان در نظر گرفت. خط میدلاین کانال نزولی در برخورد اول، با مقاومت استاتیک 10.8 دلار همپوشانی داشته است، و این مقاومت داینامیک می تواند در محدوده دقیق 10 دلار موجب واکنش کوتاه مدت باشد. به طور کلی قیمت به مدت سه ماه است که در روند رنج قرار گرفته، و حتی در صورت شکست مقاومت میدلاین کانال، مقاومت مهم تری در محدوده 11 دلار قرار دارد که احتمالا با واکنش قوی تری همراه خواهد بود.
در بازه زمانی 4 ساعته می توان نحوه واکنش قیمت به محدوده 10 دلار را مورد بررسی قرار داد. اندیکاتور MACD پتانسیل واگرایی مثبت را در محدوده 10 دلار دارد. در نهایت یک مقاومت داینامیک محدوده مقاومت 10 دلار را تقویت کرده است، که انتظار واکنش قوی از این محدوده بیشتر می شود. بنابراین برای هفته جاری می توانید محدوده مشخص شده روی نمودار را زیر نظر داشته باشید.
اصلاح روند بازار چیست ؟ (بررسی اصلاح بازار در بورس و بازار سرمایه)
اصلاح قیمت سهم در واقع حرکتی است که قسمتی از روند غالب بازار را خنثی میکند به این معنی که قیمت برخلاف موج اصلی حرکت مینماید. به طور کلی ، این اصلاح قیمتی به دلیل احساسات انسانی است که ناگهان به وجود می آید. محرک این تغییر احساسات می تواند گسترده باشد. اما در اصل ، ناشی از احساس ترس و طمع است . البته در اینجا باید ناامیدی یا عدم تحقق انتظارات را اضافه کنیم .گاهی اوقات این رفتار فقط یک واکنش نسبت به تغییر احساسات افراد دیگر در بازار است . به عنوان مثال افرادی که در یک بازار هستند و انتظار کاهش دارایی خود را داشته باشند ، وقتی این احساس به طور گسترده در بین دارندگان آن دارایی به وجود آید ، شروع به فروش دارایی خود حتی به مبالغ پایینتر از ارزش واقعی آن خواهند کرد. ولی به طور معمول این انتظار و احساس موقتی خواهد بود و در نهایت باعث پشیمانی فرد فروشنده خواهد شد. در اکثر مواقع افراد اصلاح سهم را کاهش نسبی قیمتها در یک روند صعودی می دانند اما به طور کلی اصلاح میتواند یک حرکت نزولی در روند صعودی یا یک حرکت صعودی در یک روند نزولی باشد.
در زیر نمونه اصلاح بازار را مشاهده مینمایید:
ریزش بازار چیست؟
در دوران اصلاح شاخص تمام شرکتهای حاضر در بورس دچار افت قیمت نمیشوند اما در زمان ریزش شاخص با منفی شدن دستهجمعی سهام شرکتها مواجه خواهیم بود. در این مدت با تشکیل صفهای فروش بصورت سریع و در طولانی مدت، ارزش سهام شرکتها به شدت و در کوتاهترین زمان کاهش مییابد.
تفاوت اصلاح و ریزش در آنجاست که زمانی که شاخص بازار با اصلاح روبرو میشود ، این کاهش یا افزایش موقتی است و در ادامه انتظار میرود بازار روند قبلی خود را طی نماید ، ولی در زمان ریزش انتظار این است که کاهش قیمت در شاخص به صورت مداوم و طولانی مدت ادامه داشته باشد و به طور کلی باعث تغییر کلی در روند شاخص کل شود.
در زیر نمونه ای از ریزش بازار را ملاحظه مینمایید:
حال سوال اینجاست که چه کارهایی باید انجام پذیرد تا مانع دستیابی افراد به سود مورد انتظار نشود و جلوی ضرر های متوالی و هنگفت را گرفت.
استراتژی معاملاتی
استراتژی معاملات در واقع روش خرید و فروش در بازار است که بر اساس قوانین از پیش تعریف شده ای که برای تصمیم گیری های تجاری استفاده می شود ، بنا شده است. یک استراتژی معاملاتی شامل یک برنامه سرمایه گذاری و معاملاتی است که به خوبی در نظر گرفته شده است و اهداف سرمایه گذاری ، تحمل ریسک ، افق زمانی و پیامدهای مالیاتی را مشخص می کند. ایده ها و بهترین شیوه ها باید مورد تحقیق و اتخاذ قرار گیرند و پس از آن رعایت شوند. برنامه ریزی برای معاملات شامل روش هایی است که شامل خرید یا فروش سهام ، اوراق قرضه ، ETF یا سرمایه گذاری های دیگر است و ممکن است در معاملات پیچیده تر گسترش یابد. محاسبه هزینه های ناشی از خرید و فروش مانند مالیات ، کارمزد و… میتواند شامل این برنامه ریزی و استراتژی باشد. اما مهمترین ابزارهای استراتژی معاملاتی با استفاده از مدیریت سرمایه تعیین حد ضرر (Stop Loss) و حد سود (Take Profit) میباشد.
مدیریت سرمایه
یکی از استراتژی های معاملاتی مدیریت سرمایه است . همانطور که می دانید حفظ دارایی در بازار سرمایه مهمترین چالش یک سرمایه گذار در این بازار می باشد. برای اینکه شما بتوانید با ریسک کمتری در بازار به معامله بپردازید ، نیاز است تا با علم مدیریت سرمایه آشنایی داشته باشید. در واقع مدیریت سرمایه (یا مدیریت مالی) عبارت است از مدیریت دارایی ها شامل اوراق بهادار مختلف (سهام ، اوراق قرضه و سایر اوراق بهادار) و دارایی های دیگر (به عنوان مثال ، املاک و مستغلات) به منظور تحقق اهداف سرمایه گذاری مشخص برای کسب سود بیشتر در معاملات. زمانی که یک سرمایه گذار پا به عرصه سرمایه گذاری در بازار برای تجارت میگذارد ، باید آگاهی کافی از ریسک های موجود (مانند اصلاح و ریزش ) در مورد تجارتی که می خواهد انجام دهد داشته باشد. به عبارت دیگر اطلاع از ریسک های موجود در بازار خصوصا بازار سرمایه شما را از شکست خوردن مصون می دارد و یا احتمال آن را به حداقل می رساند. مدیریت دارایی از این جهت اهمیت دارد که به سرمایه گذار کمک می کند تا با استفاده از یک رویکرد سیستماتیک نظارت و مدیریت دارایی های خود را انجام دهد. با مدیریت مؤثر ، این مزایا شامل بهبود بهره وری است که یک تجارت را در موقعیت بهتری قرار می دهد تا بازده سرمایه گذاری را افزایش دهد. بعد از آگاهی از این روند صعودی چیست؟ اطلاعات و بدست آوردن دانش کافی ، نوبت به استفاده از آنها برای کسب حداکثر سود ممکن می رسد. در زیر نمونه ای از این ابزارهای برای استفاده در بازار سرمایه را مشاهده خواهید کرد.
حد ضرر (Stop Loss)
حد ضرر نقطهای است که در صورت رسیدن قیمت سهم به آن نقطه، معامله بدون هیچ گونه شک و تردید و چون و چرا خارج میشود. گاهی ممکن است بعد از رسیدن قیمت سهم به Stop Loss و خارج شدن از معامله، بلافاصله روند قیمتی سهم تغییر کند. معامله گر آماتور از اینکه برای معامله خود حد زیان تعیین کرده ابراز پشیمانی میکند و احتمالا در آینده چنین کاری نخواهد کرد. اما معامله گر منطقی و با تجربه به بررسی علت و ضعف استراتژی معاملاتی خود در تعیین نقطه ورود و خروج مناسب میپردازد. او سعی بر این میکند که به مرور خطای خود را در تعیین حد ضرر کاهش دهد. بنابراین معامله گر منطقی به مرور یک استراتژی تدوین میکند که در شرایط مختلف بازار سوددهی را برای خود تضمین میکند. یکی از بزرگترین اشتباهات در فروش سهم، تغییر حد زیان بدون دلیل فنی و منطقی است. بدین ترتیب که با نزدیک شدن قیمت سهم به حد زیان، معامله گر اقدام به گسترش یا حذف حد زیان میکند و منتظر کمتر شدن یا از بین رفتن زیان میماند. در این حالت سهم همچنان در حال کاهش است ولی معامله گر با امید دادن به خود، از فروش خودداری میکند. این عمل پدیده “ازدواج با سهم” نامیده میشود. با وجود اینکه ممکن است در مواردی این حرکت موجب جبران یا کمتر شدن زیان شود اما در بلند مدت نتیجهای جز از بین رفتن برنامه و استراتژی کاری نخواهد داشت. فعال شدن حد ضرر در یک معامله بورسی به مفهوم تثبیت قیمت پایانی سهم زیر قیمت حد ضرر است. یعنی بر اساس استراتژی که مکتوب کردهاید، اگر قیمت پایانی سهم شما از حد ضررتان پایین تر رفت اقدام به فروش سهمتان بنمایید .یکی از دلایل رعایت حد ضرر از منظر معامله گری اینست که خواب سرمایه شما را از بین میبرد. ممکن است سهمی که شما حد ضرر آن را رعایت نکرده اید، پس از مدتی دوباره به قیمت بالای حد ضرر برگردد و شاید از نظر یک تریدر معمولی، نیاز به رعایت حد ضرر نباشد. اما یک تریدر حرفهای به این نکته اینطور نگاه میکند که عدم رعایت حد ضرر موجب میشود که در یک بعد قضیه سرمایه وی از خواب زیادی برخوردار شود و از سودهای دیگر بازار باز بماند.
حد سود (Take Profit)
حد سود به محدوده ای از قیمت گفته می شود که معامله گر بر اساس تحلیلی که بر روی سهم انجام روند صعودی چیست؟ می دهد٬ آن محدوده را برای ذخیره ی سود و خروج از سهم مناسب پیش بینی می کند. در تحلیل تکنیکال تعیین حد سود به اندازه ی حد ضرر مهم است. گاهی معامله گر به قدری درگیر تعیین نقطه ورود می شود که یادش می رود کی باید از سهم خارج شود. در تعیین حد سود معامله گر بر اساس ابزاری که دارد نقطه ای که می خواهد از سهم خارج شود را تعیین می کند.البته باید این نکته را در نظر داشته باشیم٬ زمانی که جو کلی بازار و سهم خوب است می توانیم حد سود را ارتقا دهیم. برای مثال زمانی که قیمت A را برای خروج تعیین کردیم ولی شرایط بازار مناسب است می توانیم این حد سود را بالاتر ببریم و به A+1 ارتقا دهیم. در اصل به این عمل تعیین حد سود شناور گفته می شود. تعیین حد سود بستگی به استراتژی معاملاتی معامله گر دارد و نمی توان یک نسخه همگانی برای آن پیچید. اینکه خریدهایتان را بر اساس تحلیل تکنیکال انجام می دهید و یا بنیادی تعیین نقطه خروج می تواند برای معامله گران متفاوت باشد.
در نهایت در مورد اهمیت استفاده از استراتژی معاملاتی و تعیین نقطه ورود و خروج به نقل قولی از وارن بافت اسطوره بازار سهام آمریکا اشاره میکنیم . “ترس و طمع بزرگترین دشمنان معامله گر هستند”
الگوها (Patterns) در مقابل روند ها (Trends) : تفاوت این دو چیست؟
شناسایی الگوها و روندها تکنیکی است که توسط تحلیلگران برای مطالعه میزان عرضه و تقاضای دارایی که در بازار آزاد معامله می شود ، مورد استفاده قرار می گیرد. یک روند ، جهت کلی قیمت در طی یک دوره زمانی است. الگو مجموعه ای از داده ها است که از یک فرم قابل تشخیص پیروی می کند ، که سپس تحلیلگران با استفاده از آن سعی در یافتن داده های فعلی می کنند.
نکات کلیدی
روند ، جهت کلی قیمت در طی یک دوره زمانی است.
الگو مجموعه ای از داده ها است که از یک فرم روند صعودی چیست؟ قابل تشخیص پیروی می کند ، که تحلیلگران سپس سعی در یافتن داده های فعلی می کنند.
بیشتر معامله گران در جهت روند معامله می کنند. معامله گرانی که در خلاف جهت روند معامله می کنند روند صعودی چیست؟ ، سرمایه گذاران مخالف روند یا خلاف گرا (contrarian investors) نامیده می شوند.
خطوط روند پایه و اساس اکثر الگوهای نموداری هستند.
روندها
در تحلیل تکنیکال ، روندها با استفاده از خطوط روند یا حرکات قیمت ، وقتی قیمت نوسانات اوج افزایشی را در روند صعودی ایجاد می کند ، یا نوسانات کف کاهشی را در روند نزولی نشان می دهد مشخص می شوند . سه نوع روند اصلی وجود دارد ، صعودی (up) ، نزولی (down) و جانبی (sideways).
روند صعودی (uptrend) با افزایش کلی قیمت مشخص شده است. هیچ روندی به مدت طولانی به سمت بالا حرکت نمی کند ، بنابراین همیشه نوسانات وجود خواهند داشت ، اما جهت کلی باید افزایشی باشد.
روند نزولی (downtrend) زمانی اتفاق می افتد که قیمت یک دارایی طی یک بازه زمانی به سمت پایین حرکت کند. در حالی که ممکن است قیمت به طور متناوب افزایش یا کاهش یابد ، روند نزولی با قله های پایین تر و فرورفتگی های پایین تر در طول زمان مشخص می شود.
روندها ممکن است در کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت ایجاد شوند. معمولاً سرمایه گذاران در دارایی هایی سرمایه گذاری می کنند که تا زمان ادامه یافتن روند فعلی سودآورباشند. سرمایه گذاری هایی که فقط در صورت بازگشت روند سودآور هستند دارای ریسک بیشتری هستند. تحلیلگران از خطوط روند و کانال هایی استفاده می کنند که اساساً مرزهایی برای نوسانات قیمت در تلاش برای شناسایی و تعریف روندها هستند. روند صعودی از طریق برخورد قیمت دارایی به یک سری سطوح (higher high) و (higher low) ، مشخص می شود ، در حالی که روندهای نزولی با (lower high) و (lower low) مشخص می شوند. بیشتر معامله گران در جهت روند معامله می کنند. معامله گرانی که مخالف روند سرمایه گذاری می کنند ، سرمایه گذاران مخالف روند نامیده می شوند.
الگوها (Patterns)
الگوها یک سری داده هستند که به روش قابل تشخیصی تکرار می شوند. می توان آن ها را در پیشینه یک دارایی که مورد ارزیابی قرار گرفته و یا دارایی های دیگر با خصوصیات مشابه شناسایی کرد. الگوها اغلب شامل مطالعه حجم فروش و همچنین قیمت هستند. الگوها می توانند در یک روند نزولی یا صعودی رخ دهند ، یا می توانند شروع یک روند جدید را نشان دهند.
الگوها شکل گیری های مشخصی هستند که توسط حرکت قیمت های دارایی در نمودار ایجاد می شوند. یک الگو توسط خطی مشخص می شود که نقاط مشترک قیمت مانند قیمت بسته شدن یا سطوح اوج یا کف را در یک دوره زمانی خاص به هم متصل می کند. چارتیست ها به دنبال شناسایی الگوها به عنوان راهی برای پیش بینی جهت آینده قیمت دارایی ها هستند.
الگوها در سه نوع کف (bottoming)، سقف (topping) و ادامه دهنده (continuation) وجود دارند. الگوی “follow-through day” نمونه ای از الگویی است که برخی از تحلیلگران برای شناسایی نقاط کف بازار از آن استفاده می کنند. الگوی روند صعودی چیست؟ سقف سر و شانه ها “head-and-shoulders” در بین معامله گران روزانه و نوسانی محبوب است ، در حالی که الگوهای ادامه دهنده شامل “cup-and-handle” ، “flat base” و “three weeks tight” می باشند.
“روند دوست شماست” یک عبارت متداول در بین تحلیلگران تکنیکال است. اغلب با ایجاد یک نمودار خطی می توان یک روند را یافت. خط روند ، خطی است که بین سقف و کف تشکیل شده است. اگر خط به سمت بالا برود ، روند صعودی است. اگر خط روند شیب نزولی داشته باشد ، روند نزولی است. خطوط روند (Trendlines) پایه و اساس اکثر الگوهای نموداری هستند.
روند صعودی چیست؟
( نسخه بتا )
دسته بندی ها :
تقاطع خط روند نزولی و محدوده مقاومتی در نمودار اتریوم؛ هدف بعدی چیست؟
اتریوم پس از ریزش قیمت تا 880 دلار، روند صعودی خود را آغاز کرد و به محدوده قیمت 2 هزار دلار رسید.
رمز ارز
14 hours ago
زمان مطالعه: < 1 دقیقه اتریوم پس از ریزش قیمت تا 880 دلار، روند صعودی خود را آغاز کرد و به محدوده قیمت 2 هزار دلار رسید. در این محدوده با خط روند نزولی خود برخورد کرد و تا ناحیه حمایتی 1426 – 1488 دلار پایین آمد. نمودار در این ناحیه حمایت شد و توانست روند صعودی کوتاهمدت دیگری را آغاز کند. رویدادی که پیش روی اتریوم قرار دارد، تقاطع خط روند نزولی و محدوده حمایتی 1790–1900 دلار است. اگر قیمت در این نقطه به خط روند نزولی برخورد کند، انتظار میرود در صورت عدم موفقیت در شکست آن روند نزولی دیگری آغاز شود. هر چند باید احتمال داد که با توجه به سنتیمنت مثبت حاکم بر بازار رمزارزها در روزهای اخیر، این احتمال نیز وجود دارد که قیمت بالاخره موفق به شکست این خط روند شود. پیشبینی ما این است که در صورت نزول نیز این ریزش قیمت تا محدوده حمایتی 1400–1488 دلار ادامه یابد و پس از آن با حمایت قیمت در سطح 1400 دلار، اتریوم بار دیگر به سیکل صعودی خود بازگردد.
دریافت ۳۰,۰۰۰ شیبا رایگان فقط با ثبت نام در صرافی ارز پلاس ۳۰,۰۰۰ شیبا هدیه بگیر! دریافت جایزه
ازسرگیری روند صعودی نرخ سود
سود ریپو پس از افت شدید در دو هفته ابتدای مرداد، دوباره روند صعودی سابق را از سر گرفته است.
فردای اقتصاد: آغاز مرداد همراه بود با اعتراضهایی به بانک مرکزی به خاطر افزایش نرخ سود بین بانکی و سپس کاهشی ناگهانی که در نرخ سود ریپو (به تعبیری نرخی که بانک مرکزی با آن به بانکها قرض میدهد) و نرخ سود بین بانکی رخ داد؛ کاهشی که به زعم برخی تحت تأثیر فشارها به بانک مرکزی رخ داد و به نظر عدهای دیگر، از جمله پیامدهای اعتبار تخصیصدادهشده به بانکها در راستای خرید تضمینی گندم دولت بود. به هر صورت پس از گذشت از نیمه مرداد، نرخ سود ریپو ابتدا از ۲۰ درصد به ۲۰.۳ درصد افزایش پیدا کرد و در نهایت تا پایان مردادماه با رشد سریعتری به ۲۰.۷۱ درصد رسید. بنابراین روند گذشته سیاستگذاری پولی در افزایش نرخ سود سیاستی دوباره از سر گرفته شده است. همچنین پس از دو هفته اول مرداد که به صورت استثنا تزریق مثبت نقدینگی کوتاهمدت به بانکها صورت گرفت، دوباره انقباض نقدینگی در بازار ثانویه عملیات بازار (OMO) اتفاق افتاده است؛. به طوری که در عملیات بازار باز ۳۱ مرداد به صورت خالص ۱.۸ هزار میلیارد تومان از نقدینگی بانکها توسط بانک مرکزی منقبض شد.
عملیات بازار باز به صورت خلاصه بازاری است که در آن اوراق بدهی دولتی که بالاترین درجه اعتبار را دارند مورد معامله بین نهادهای مالی و بانک مرکزی قرار میگیرند. این بازار اگر عمق کافی داشته باشد بانک مرکزی میتواند با تغییر نرخ سود روی رفتار آحاد اثر بگذارد تا کنترل تورم از مسیر کاهش یا افزایش تقاضای پول امکانپذیر شود. در ایران نیز همین مسیر طی شده جز اینکه هنوز بازار باز ایران از عمق کافی برخوردار نیست و نرخ سود بانکی هم به خاطر دستوریبودن نمیتواند تأثیر مستقیمی از تغییراتش بگیرد. با این حال بانک مرکزی هر هفته گزارش عملیات اجرایی سیاستگذاری پولی را در نماگر خود منتشر میکند که در هفته اخیر و در حراج روز دوشنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۱ بانک مرکزی به موضع سختگیرانه گذشته خود برای افزایش نرخ سود بازگشته و نرخ سود ریپو را به ۲۰.۷۱ درصد رسانده است.
موضع عملیاتی بانک مرکزی به چه معنا است؟
همانطور که در جدول زیر مشاهده میکنیم، در حراج روز گذشته که برای بیستویکمین بار در سال ۱۴۰۱ اتفاق افتاده، بانک مرکزی همچنان موضع توافق بازخرید (ریپو) را ادامه داده است. در واقع بانک مرکزی بنا داشته در این هفته نیز تخصیص نقدینگی به روند صعودی چیست؟ بانکها انجام دهد و در ازای آن اوراق بدهی دولتی از بانکها بگیرد. اما ارکان اصلی عملیات بازار باز چیست؟
توافق بازخرید یا ریپو در عملیات بازار باز چیست؟
در ادامه تعداد بانکها و موسسات اعتباری شرکت کننده را مشاهده میکنیم که در هفته منتهی به ۳۱ مرداد ۱۴۰۱ تعداد ۲۰ بانک درخواست تامین نقدینگی داشتهاند. ارزش سفارشهای ارسال شده نیز نشان میدهد بانکها تقاضای چه میزان نقدینگی داشتهاند که در این هفته حدود ۸۲.۶ هزار میلیارد تومان (همت) بوده است. بانک مرکزی با همه این درخواستها موافقت نکرده است و در ازای اخذ اوراق به بانکها نزدیک ۶۸.۵ همت نقدینگی اعطا کرده است. در واقع سیاستگذار پولی در ازای اخذ اوراق بدهی دولتی به بانکها منابع مالی میدهد (توافق بازخرید یا ریپو انجام میدهد) و بانکها نیز هفت روز وقت دارند تا منابعی که از بانک مرکزی گرفتهاند را پس بدهند.
بازگشت به روند صعودی سابق
حداقل نرخ توافق بازخرید نشان میدهد سیاستگذار پولی با چه نرخی به بانکها وام داده که طبیعتا وامی که بانک مرکزی به هر بانک میدهد با نرخ متفاوتی است و به همین دلیل در اینجا کلمه «حداقل» را مشاهده میکنیم. معنی کلمه حداقل آن است که بانکهای سالمتر احتمالا با این نرخ وام دریافت میکنند و بانکهای غیرسالم باید با نرخهای بالاتری برای بانک مرکزی درخواست بفرستند تا مورد قبول واقع شود. در واقع نرخ مذکور به بانک مرکزی کمک میکند که تامین مالی کوتاهمدت بانکها را با نرخهای متفاوتی از بازار بین بانکی انجام دهد و در این میان بین بانکهای مختلف نیز از نظر نرخ قرضدهی تفاوت بگذارد.
همانطور که نمودار زیر نشان میدهد، حداقل نرخ سود بازخرید (نرخ سود ریپو) پس از افت شدید در دو هفته ابتدای مرداد، دوباره روند صعودی سابق را از سر گرفته است؛ ظاهراً سیاستگذار پولی همچنان میخواهد از طریق ابزار نرخ سود و پیش از آن، کنترل مقداری نقدینگی به کنترل تورم بپردازد. احتمالاً از آنجا که بانک مرکزی میکوشد کمتر از مقدار بازپرداخت بانکها، به آنها وام دوباره دهد -یعنی تزریق خالص نقدینگی را منفی کند- عملاً نرخ سود در این بازار به خودی خود افزایش پیدا میکند. در نتیجه کنترل مقداری نقدینگی منجر به افزایش نرخ سود میشود.
روند نرخ سود ریپو و میزان تزریق بانک مرکزی در عملیات بازار باز (تا پایان مردادماه ۱۴۰۱)
اعتبارگیری قاعدهمند چیست و چه نقشی در مدیریت نقدینگی بازار بین بانکی دارد؟
علاوه بر موارد پیش گفته بانک مرکزی هر هفته جدول دیگری را نیز منتشر میکند که در آن از لفظ اعتبارگیری قاعدهمنده (Standing Facilities) استفاده میکند. در بازار ثانویه عملیات بازار باز دو نوع تامین مالی صورت میگیرد که تامین مالی کوتاهمدت و بلندمدت است. در تامین مالی کوتاهمدت بانک مرکزی از طریق عملیات توافق بازخرید (Repo) و توافق بازخرید معکوس (Reverse Repo) به رفتار کوتاهمدت بانکها جهت میدهد (که بانک مرکزی به آن همان عملیات بازار باز میگوید)؛ اما در اعتبارگیری قاعدهمند اساس رفتار بلندمدت بانکها مورد نظر است و به همین دلیل سررسید وامهای نوع دوم بیشتر است (معمولا ۶۰ روزه در ایران) و اساسا با نرخ بالاتری (در سقف دالان نرخ سود که برای ایران ۲۲ درصد است) انجام میشود.
دیدگاه شما