زمانی که دوجی در نمودار شکل میگیرد، باید توجه ویژهای به الگوهای کندل استیکهای پیشین داشته باشید.
اگر کندل دوجی پس از کندلهای بلند با بدنه خالی (همانند کندل ماربوزو سبز) تشکیل شوند، کندل دوجی نشان دهنده این است که خریداران خسته و قدرت خرید ضعیف شده است.
الگوی کندل استیک ستاره شامگاهی چیست و چگونه از آن سیگنال فروش بگیریم؟
الگوی ستاره شامگاهی (The Evening Star) در تحلیل تکنیکال به عنوان یک الگوی بازگشتی نزولی در نظر گرفته میشود. این الگو معمولاً در انتهای روندهای صعودی شکل میگیرد. الگوی شمعی ستاره شامگاهی در واقع میتواند یک سیگنال فروش باشد. در این مقاله از صرافی آنلاین رمزینکس به کمک یک نمونه نمودار و معامله، با ماهیت الگوی ستاره شامگاهی، نحوه شناسایی و تفسیر آن آشنا خواهید شد.
نحوه شناسایی الگوی ستاره شامگاهی
الگوی ستاره شامگاهی از الگوهای رایج در تحلیل تکنیکال است. برای آشنایی با سایر الگوها و اندیکاتورها به مقاله «تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال چیست؟ بررسی مهمترین اندیکارتورها در تحلیل تکنیکال دنیای رمز ارزها» مراجعه کنید. این الگو از سه کندل استیک تشکیل میشود:
- کندل صعودی بزرگ (روز ۱)
- کندل صعودی یا نزولی کوچک (روز ۲)
- کندل نزولی بزرگ (روز ۳)
نحوه شناسایی الگوی ستاره شامگاهی
روز ۱
بخش اول الگوی بازگشتی ستاره شامگاهی یک کندل سبز صعودی بزرگ است. در روز اول گاوها کنترل بازار را در دست دارند و معمولاً قیمت سقفهای جدید تشکیل میدهد.
روز ۲
روز دوم با یک گپ به بالا شروع میشود. از قیمت باز شدن روز ۲ مشخص است که گاوها همچنان کنترل را در دست دارند. اما آنها نمیتوانند قیمت را به بالاتر ببرند.
کندل استیک روز ۲ کوچکتر است و ممکن است صعودی، نزولی یا خنثی (مثلاً دوجی) باشد.
عموماً، کندل نزولی روز ۲ نشانه قویتری از بازگشت قریبالوقوع بازار است.
روز ۳
مهمترین کندل استیک در روز ۳ رخ میدهد. این کندل با گپ رو به پایین (نشانه نزولی) شروع میشود و خرسها میتوانند قیمت را به پایین بکشانند و اغلب به پایینتر از قیمت باز شدن روز ۱ سوق داده و سودهای این روز را از بین ببرند.
شناسایی کردن الگوی کندل استیک ستاره شامگاهی در نمودارهای ارز دیجیتال فراتر از صرفاً شناسایی سه کندل اصلی است. برای برای این کار معاملهگر باید دید روشنی از پرایس اکشن قبلی داشته و مکان شکل گرفتن الگوی ستاره شامگاهی در روند کنونی را مد نظر قرار دهد.
برای آشنایی با پرایس اکشن به مقاله «پرایس اکشن چیست؟ از بهترین استراتژی و بهترین اندیکاتور تا نکات مهم» مراجعه کنید. برای درک بهتر انواع کندل استیک حتما نگاهی به مقاله «کندل استیک یا نمودار شمعی ژاپنی چیست و انواع آن کدامند؟» بیندازید.
مراحل به کار گیری الگوی ستاره شامگاهی
- یک روند صعودی موجود را شناسایی کنید: بازار باید سقفها و کفهای بالاتری تشکیل دهد.
- کندل بزرگ صعودی: کندل بزرگ صعودی محصول نهایی فشار خرید پرقدرت و آخرین نشانه ادامه روند صعودی موجود است. در این مرحله معاملهگران فقط باید به دنبال ورود به معاملات لانگ باشند زیرا هنوز هیچ مدرکی مبنی بر تغییر روند وجود ندارد.
- کندل کوچک نزولی یا صعودی: کندل دوم کندل کوچکی است که گاهی اوقات آن را کندل دوجی مینامند و اولین نشانه کاهش قدرت روند صعودی محسوب میشود. بیشتر اوقات، این کندل به دلیل افزایش قیمت یک گپ رو به بالا تشکیل میدهد. صعودی یا نزولی بودن این کندل چندان مهم نیست زیرا نکته مهمتر این است که بازار بلاتکلیف است.
- کندل بزرگ نزولی: اولین علامت فشار فروش جدید در این کندل مشخص میشود. در بازارهای غیر فارکس این کندل از قیمت بسته شدن کندل قبلی یک گپ رو به پایین تشکیل میدهد و نشانگر آغاز روند نزولی جدید است.
- پرایس اکشن بعدی: پس از تغییر جهت موفقیت آمیز روند معاملهگران متوجه تشکیل سقفها و کفهای پایینتر میشوند و ممکن است بخواهند وارد یک معامله شورت (فروش) شوند، اما همیشه باید با تنظیم کردن سفارشات حد ضرر در سطوح مناسب ریسک ناموفق بودن تغییر روند و بازگشت روند به مسیر اصلی صعودی را مدیریت کنند.
نمونه معامله با ستاره شامگاهی
نمودار زیر نمونهای از الگوی بازگشتی نزولی ستاره شامگاهی را نشان میدهد که در پایان یک روند صعودی شکل گرفته است.
نمونه معامله با ستاره شامگاهی
- روز ۱ الگوی ستاره شامگاهی در بالا یک کندل صعودی قوی بود. در واقع این کندل چنان قوی بود که قیمت بسته شدن با بالاترین قیمت روز برابر بود (نشانه بسیار قوی صعودی بودن روند).
- روز ۲ با احساسات صعودی روز ۱ دنبال شد و قیمت رو به بالا گپ ایجاد کرد. اما کندل این روز یک دوجی بود که نشان دهنده بلاتکلیفی بازار است. گاوها نتوانستند رالی صعودی روز قبل را ادامه دهند و فقط توانستند قیمت را کمی بالاتر از قیمت باز شدن ببندند.
- روز ۳ با گپ رو به پایین شروع شد. در واقع خرسها کنترل تمام روز سهام اکسان موبایل را به دست گرفتند. قیمت باز شدن با بالاترین قیمت روز یکی بود و قیمت بسته شدن با پایینترین قیمت روز برابر بود (نشانه احساسات قوی نزولی).
همچنین قیمت روز ۳ با قدرت در زیر خط روند صعودی بسته شد که در هفته گذشته به عنوان خط حمایت عمل کرده بود. هم شکست خط روند و هم شکلگیری الگوی کلاسیک ستاره شامگاهی یک سیگنال احتمالی برای فروش این سهام بودند.
توجه داشته باشید که این فقط یک نمونه معامله بوده و به هیچ عنوان توصیه برای ورود به معامله محسوب نمیشود.
چند نکته کلیدی در مورد کندل استیک ها
آیا معامله گران معتقدند که الگوهای شمعي کاربردی هستند؟
اکثر معامله گران معتقدند که الگوهای شمعی کار می کنند ، فقط با نگاهی به هر یک از بازارهاي معاملاتی مانند فارکس خواهيم ديد كه صدها استراتژی معاملاتی وجود دارد که همه آنها بر اساس استفاده از الگوهای شمعی برای معامله در بازار وجود دارد. با استفاده از الگوهای شمعی در بسیاری از استراتژی ها ، بدیهی است که بسیاری از معامله گران معتقدند که آنها به نوعی حاشيه امني را براي ماندن در بازار انتخاب نمودهاند.
اما آيا كندل استيكها به تنهايي كافي هستند؟!
به مثالهاي پايين توجه كنيد:
آیا معامله گران معتقدند که الگوهای شمعي کاربردی هستند؟
اکثر معامله گران معتقدند که الگوهای شمعی کار می کنند ، فقط با نگاهی به هر یک از بازارهاي معاملاتی مانند فارکس خواهيم ديد كه صدها استراتژی معاملاتی وجود دارد که همه آنها بر اساس استفاده از الگوهای شمعی برای معامله در بازار وجود دارد. با استفاده از الگوهای شمعی در بسیاری از استراتژی ها ، بدیهی است که بسیاری از معامله گران معتقدند که آنها به نوعی حاشيه امني را براي ماندن در بازار انتخاب نمودهاند.
اما آيا كندل استيكها به تنهايي كافي هستند؟!
به مثالهاي پايين توجه كنيد:
معامله گران می خواستند پین بار صعودی (چكش) را مشاهده کنند و بگویند افزایش قیمت پس از شكل گيري پین بار اتفاق افتاده است ، آنها معتقدند که الگوي شمعي چكش همان چیزی است که باعث بالا رفتن قيمت شده است زیرا به آنها اينگونه گفته شده است.
يا زمانيكه معامله گران پین بار نزولي (ستاره دنبالهدار) را می بینند می گویند که این ميله شمعي کار کرده است زیرا باعث معکوس شدن بازار شده است و این همان کاری است که میله های پین بار انجام می دهند.
پس الگوها بايد عمل كنند.
حال هنگامی که معاملهگران پین بار نزولی را مشاهده ميكنند، انتظار دارند که بازار معکوس شود ، این همان چیزی است که به آنها گفته شده است كه در صورت ظاهر شدن در بازار ، میله های پین بار انجام می دهند و نسبت به آن عمل ميكنند.
بعد از اينكه نسبت به الگوي ظاهر شده هدفي مشخص ميكنند و خود را براي ريزش بازار آماده مينمايند با اتفاقي خلاف تصورات و آموختههاي موجود در كتابها و سايتها روبرو هنگامی که پین به نتیجه نرسید ، معاملهگران دچار شك و ترديد در مورد دانستهها و نحوه عملكرد خود ميشوند و حتي گاهي به الگوها شك ميكنند و آن را مقصر می دانند. آنها فکر خواهند کرد که تقصیر آنها نیست و دلیل این کار نکردن را به عدم کارآیی الگو نسبت ميدهند.
.معاملهگر نمیدانند پینبار باعث معکوس شدن بازار نمی شود و اين رفتار معاملهگران است كه باعث شكلگيري الگوها ميشود و حتي دليل ظاهر شدن اين الگوها با هم يكسان نخواهد بود.
براي شرح اتفاقي كه در بالا رخ داده :
ما این را میدانیم كه برخي از معامله گران كه در جهت خريد بودند سود معاملاتی را که قبلاً مشخص کرده بودند ، برميدارند يا قسمتي از آن را خارج ميكنند ، كه اين امر باعث ايجاد يكسري سفارشات فروش و خلاف جهت روند بصورت موقت ميشود و دليل شكلگيري پين بار در بالا ميباشد، براي همین قیمت همچنان بعد از ظاهر شدن پینبار نزولی به حركت به سمت بالا ادامه ميدهد.
معاملهگران این موضوع را نمی دانند زیرا از اطلاعاتی که در مورد الگوهای شمعي و میله های پینبار دریافت کردهاند فرض می کند که هر الگو به یک شکل تشکیل و فقط با یک عمل ایجاد می شود ، مانند عمل فروش در مورد میله های پینبار نزولي.
این دلیل اصلی است که معامله گران الگوهای شمعی درمعاملات از موفقیت کمی برخوردار هستند ، اطلاعاتی که در مورد الگوها خوانده اند و چرايي تشكيل آنها همیشه درست تصور می شود ، بنابراین وقتی یک الگو نسبت به آنچه در نظر گرفته شده است ناموفق باشد ، معامله گران خود را مقصر بدانند درحالی که اصلاً تقصیر آنها نیست ، این به دلیل اطلاعاتی است که آنها در مورد علت شکل گیری این الگو در بازار خواندهاند.
موقعیت 50 درصدی
مطالعات زیادی در مورد سودآوری الگوهای شمعی انجام شده است ، به نظر می رسد که به طور کلی تحليلگران معتقدند احتمال موفقیت یک الگوی شمعی در حدود 50٪ باشد. این بدان معناست که اگر ما از 5000 میله پینبار که در بازار ظاهر شده اند نمونه بگیریم ، 2500 عدد از آنها با سودآوری کار می کنند و 2500 عدد ديگر باعث از دست رفتن پول ما خواهد شد.
« بخشي از مطالعه در مورد الگوهاي بازگشتي ميلهاي شمعي در نماد S&P500 »
برای درک کارآیی و سودآوری این سیگنالها ، به دو معیار عملکرد توجه شده:
تعداد معاملات: تعداد دفعاتی است که در طول دوره مطالعه اتفاق افتاده است.
ميزان بازدهي: نشانگر تعداد دفعاتی است که این سیگنال خاص سودآور بوده است.
تست های بازگشتی در 15 سال گذشته بر روی نمادهای S&P500 انجام شده است.
اکنون نمی خواهيم درباره این موضوع بحث كنيم كه 50% الگوهای شمعی با موفقیت عمل میكنند یا نه ، اما اگر الگوها دارای احتمال موفقيت 50/50 باشند. پس شايد بتوان گفت ميتوان راهي پيدا كرد كه احتمال بازدهي ما را بالا ببرد راهی برای تعریف اینکه کدام الگوها با سودآوری کار می کنند و کدام باعث از دست رفتن پول ما میشوند.
خیلی اوقات ، معامله گرانی را می بینيم که نمی توانند معنای نمودار قیمت را درک کنند.
آنها انواع مختلف شمعها و الگوهای شمعي را به تنهايي نگاه می كنند بدون آنكه از معنا و مفهوم آن اطلاعي داشته باشند. و فقط با ظاهرشدن اين الگوها وارد عمل ميشوند، این نوع معامله گران ، الگوهايی را شناسایی می کنند که در واقع هیچ کدام وجود ندارند و عاقبت زيان سنگيني را متحمل می شوند.
« غالبا آنها به معامله گرانی تبدیل می شوند که دیگر به الگوها اعتقادی ندارند. »
بسیاری از معامله گران در حال حاضر سعی می کنند با دیدن اینکه آیا الگوی شمعی با سایر سطوح فنی (مانند حمايت ، مقاومت ، خطوط روند يا كانال ، سطوح فيبوناچي و …) دارای تلاقی است ، این کار را انجام دهند. اگر یک الگوی شمعی دارای یک خط حمایت یا مقاومت در طی مسیرش باشد ، ظاهراً این الگو احتمال موفقیت بیشتری نسبت به الگویی که یک خط حمایت یا مقاومت درمسیر آن نیست، دارد.
این یک روش موثر اما ناقص است زیرا هیچ بررسی در مورد اینکه چرا الگوی شمعی در بازار شکل گرفته است ، انجام نمی شود ، چرا كه نکات مهم کندل استیک درک اینکه چرا اتفاق می افتد بسیار مهمتر از فقط دیدن آن است.
این به ما می گوید الگوهاي شمعي که در سطوح فنی ظاهر ميشوند احتمال موفقيت بيشتري نسبت به استفاده تنها از اين الگوها دارد ،اما باز هم كافي نيست. اگر این طور بود ، مردم میتوانستند با استفاده از آن پول زیادی بدست آورند ، که ظاهرا اینگونه نیست.
فقط به تجزیه و تحلیل کمی نیاز هست تا ببینید که تعداد زیادی الگوهای شمعي وجود دارد که در صورت عدم موفقیت با سطوح فنی یا دارای خصوصیات مختلف مانند یک سايه طولاني ، ناموفق هستند. این تنها میتواند به این معنا باشد، تعاریف و دستورالعمل های ارائه شده براي الگوهای شمعی نادرست هستند.
اینگونه نیست که الگوی شمعی کار نمی کند ، بلکه این تعریف که الگو قرار است كاري انجام دهد مانند اينكه ادامه دهنده يا بازگرداننده مسير حركت قيمت باشد، اشتباه است.
بنابراین ما سعی خواهيم کرد تا به شما نشان دهيم که با کاربرد مناسب آنها کار می کنند و میتوانید الگویی را در متدولوژی خود بگنجانید.
چرا الگو؟
ذهن انسان در تشخیص الگو عالی است و بطور ذاتي براي درك سريع تر و بهتر بدنبال ساخت و دريافت الگو ميباشد. هدف از ساخت الگوها در جهت شناخت بهتر براي بهرهوري بيشتر است.
از خصوصيات الگو سازي: آسان سازي راه رسيدن به موفقيت ، بالا بردن سرعت آموزش ، انتخابي و بصورت آگاهانه انجام ميپذيرد.
به همين دليل است كه براي موفقيت بيشتر و سريعتر به دنبال ساخت الگو در بازارهاي مالي هستيم. هر فرد بنا به شخصيت و روحيات خود در جهت موفقيت در بازار الگويي خاص را دنبال ميكند.
معامله گران غالبا به اشتباه معتقدند که این الگوها هستند که بازارها را هدایت می کنند. اولین نکته مهمی که باید بدانید این است که شما نمی توانید الگوهای شمعی را مبنای عملکرد و رفتار بازار قرار دهید ، چیزی که 99% از کل وب سایت های تجاری به شما آموزش می دهند. این فقط یک اشتباه است!
وقتی یک معامله گر می داند چگونه “میلههای شمعی را بخواند” ، او قادر خواهد بود درک کند که چه الگویی به او (در مورد پویایی بازار ، رفتار معامله گران و اینکه آیا خریداران یا فروشندگان کنترل دارند و …… ) در راه رسیدن به کسب سود کمک خواهد کرد.
معاملهگری که می تواند مسیر قیمت را دنبال کند و کسی که می داند چگونه تفکر اندیشه سایر فعالان مالی را تفسیر کند ، می تواند از این دانش استفاده کند و با خواندن نمودارهای خود مانند یک حرفه ای ، از عملکرد قیمت به نفع خود استفاده کند.
حقایق الگوهای شمعی – درک کلیه ساختار شمع ها
ده ها الگوی شمعی در بازار وجود دارد ، اما ما شما را از تلاش برای یادگیری همه آنها منصرف می کنیم زیرا این شما را به یک معامله گر بهتر تبدیل نمی کند. درعوض ، بیاموزید که قیمت را بخوانید و اینکه چگونه حرکت قیمت درمورد آنچه در بازار اتفاق می افتد ، به شما می گوید. روشی که باید برای کلیه الگوهای شمعی و عملکرد قیمت اعمال شود. وقتی فهمیدید که این موضوع مربوط به شناسایی دقیق الگوها نیست ، بلکه درباره دانستن نحوه خواندن حرکات قیمت است ، می توانید نمودارها را به روشی کاملا جدید تحلیل کنید.
سه جزء اصلی از هر الگوی شمعی وجود دارد:
1. اندازه
آیا شمع ها بزرگتر یا کوچکتر می شوند؟ هنگام تجزیه و تحلیل عملکرد قیمت ، همیشه اندازه جدیدترین کندل ها را مقایسه کنید تا تصوری از آنچه در حال انجام است و چه چیزی حرکت را انجام می دهد ، بدست آورید.
2. فتیله ها (سایه ها)
فتیله می تواند انواع مختلفی از اطلاعات را ارائه دهد: یک فتیله می تواند پس زده شدن قیمت در یک سطح را مانند الگوی پینبار نشان دهد ، اما همچنین می تواند در بازارهایی مانند الگوی دوجی، بی جهتی را نشان دهد وقتی که سایهها به هر دو طرف بدنه می چسبد و یا یک شمع بزرگ بدون سایه اغلب نشانگر قدرت و اطمینان بیشتر است.
3. بسته شدن
همانطور که قبلاً ذکر شد ، شمعی که در نزدیکی بالا یا پایین بسته می شود و در نتیجه فتیله ندارد ، قدرت بیشتری نشان می دهد. تجزیه و تحلیل نزدیک شمع در ترکیب با اندازه می تواند بینش قابل توجهی در مورد قدرت فعلی و تعادل بین گاوها و خرس ها ارائه دهد. هنگامی که قیمت در سطح حمایت و مقاومت مهم معامله می شود ، بسته شدن آن نیز بسیار مهم است و اغلب می تواند احتمال نگه داشتن یا شکستن سطح را نشان دهد. برای درک بهتر هر کندل را به سه قسمت تقسیم کنید:
1. یک سوم بالایی نشاگر صعودی بودن و قدرت خریداران
2. یک سوم میانی نشانگر خنثی بودن و تعادل بین خریداران و فروشندگان
3. یک سوم پایینی نشانگر نزولی بودن و قدرت فروشندگان
شما می توانید این سه مفهوم را در مورد سایر الگوهای شمعی موجود بکار ببرید و خیلی سریع خواهید فهمید که تنها چیزی که باید درباره الگوهای شمعی بدانید ، این سه جنبه است.
دو مؤلفه دیگر در معاملات
علاوه بر درک آنچه که یک الگوی شمعی منفرد به شما می گوید ، دو مفهوم اضافی وجود دارد که به شما کمک می کنند تا سیگنال های با احتمال زیاد را شناسایی کنید و از سیگنال هایی که بیشتر اوقات شکست میخورند ، جلوگیری کنید.
1. مقایسه شمعها
این اغلب یک جنبه بسیار نادیده گرفته شده از معاملات است زیرا بیشتر معامله گران فقط به دنبال الگوها هستند و روی شمعهای فردی تمرکز می کنند. با این حال ، اگر می خواهید با موفقیت معامله کنید ، باید اقدام اخیر قیمت را در رابطه با آنچه قبلاً اتفاق افتاده است بسنجید. یک پینبار کوچک پس از یک روند با شمع های بزرگ نسبت به یک پینبار بزرگ پس از یک روند با شمع های کوچک اهمیت کمتری دارد.
شمع انگلفینگی که به سختی میله قبلی خود را پوشانده ، قدرت پیش بینی کمتری نسبت به شمعی دارد که میله قبلی خود را به راحتی میپوشاند.
همیشه نمودار خود را به عنوان یک کل نگاه کنید ، تا همه چیز را در چشم انداز درست قرار دهید.
2. موقعيت مكاني
مفهوم موقعیت مکانی بدان معنی است که شما فقط در مورد سیگنالهای با احتمال زیاد ، مربوط به سطح اقدام به معامله را انجام می دهيد. به جای پرش بر روی هر سیگنال که می بینید ، می توانید با معامله فقط در مناطق حمايتي و مقاومتي یا سطح عرضه و تقاضا ، شانس خود را به میزان قابل توجهی افزایش دهید. اگرچه باید صبورتر باشید ، اما معاملات شما نیز سود قابل توجهی خواهد داشت.
و این تنها چیزی است که شما باید هنگام درک الگوهای شمعي و معاملات بدانید. آن را پیچیده تر از آنچه هست انجام ندهید و روی آنچه که واقعاً مهم است تمرکز کنید.
فراموش نکنید:
شمعها فقط راهی برای تجسم اطلاعات قیمت است. این یک مظهر رفتار معاملهگران در بازارها است. شمعها معمولا برای معامله نسبت به خودشان معنی ندارند ، اما با تلفیق رفتار قيمت با سایر مفاهیم معاملاتي ، می توانید یک استراتژي قوی ایجاد کنید.
آموزش الگو های کندل استیک ها “شمع های ژاپنی”
الگوهای پایه کندل استیک ژاپنی (شمعی ژاپنی) ؛ به نظر شما الگوهای اسپینیگ تاپ مارابوزو و دوجی چه شباهاتی با یکدیگر دارند؟ بطور کلی باید بدانید تمامی این الگوهای نام برده شده همگی جزو کندل استیکهای ژاپنی (شمعی ژاپنی) به شمار میروند که در این مقاله به آموزش الگو های کندل استیک شمعهای ژاپنی میپردازیم. توصیه میکنیم با ما همراه بمانید تا باهم نگاهی به این کندل استیکها بیندازیم و معنی آنها در شرایط قیمتگذاری را متوجه شویم.
الگوی شمع ژاپنی چیست؟
طبق آمار و تاریخچه تحلیل تکنیکال قدمت الگوهای شمعی به ۲۰۰ سال قبل باز میگردد، در آن زمان ژاپنیها از الگوهای شمعی جهت بررسی و تحلیل قیمت برنج استفاده میشد. الگوها در این نوع به دودسته تک شمعی و چند شمعی تقسیمبندی میشوند، اما معمولا تعداد شمعها بیشتر از ۵ نمیشود و اغلب از آنها جهت تعیین نقطههای بازگشتی استفاده میگردد.
نام دیگری که برای الگوهای تک شمعی وجود دارد، کندل استیک است که در تحلیل تکنیکال از آن برای نمایش قیمتها و رسم نمودار استفاده میشود. اگر از شمعها به صورت تکی استفاده شود از نحوه ترکیب آنها برای تحلیل و بررسی روند آینده قیمت استفاده میشود. اصلیترین دلیل محبوبیت کندل استیکهای ژاپنی این است که استفاده از آنها تقریبا ساده است و تشخیص حالت نزولی و صعودی در آنها نسبت با سایر الگوها از وضوح بیشتری برخوردار است.
انواع الگو های کندل استیک
به طور کلی انواع کندل استیکها به دو دسته کندلهای صعودی و نزولی تقسیمبندی میشوند، در این بین الگوهای نزولی نشان دهنده بازار خرسی و کندلهای صعودی نشان دهنده بازار گاوی میباشد. که در ادامه به معرفی مهم ترین موارد می پردازیم.
کندل اسپینینگ تاپ:
کندل استیک های ژاپنی که سایه پایین نکات مهم کندل استیک و بالای آن ها بلند است و بدنه کوچکیدارند اسپینینگتاپ نامیده می شوند؛ اما رنگبدنه در این کندل خیلی مهم نیست، الگوی بالایی اسپینیگ تاپ نشان دهنده تردید بین فروشندگان و خریداران است.
بدنه کوچک این کندل ( اعم از اینکه خالی باشد و یا پر باشد ) نشان دهنده مقدار ناچیزی از تحرک سهم در بازه زمانی که سهم در بازار باز و بسته شده است و سایه ها نشان دهنده این است که هم خریدار و هم فروشنده در حال رقابت باهم هستند اما هیچ کدام نمی توانند دست بالا را داشته باشند. در حالی که روند در بازار شروع به حرکت میکند، با تغییرات اندکی به پایان میرسد و قیمتها از زمان شروع تا پایان بازار به صورت قابل توجهی افزایش یا کاهش مییابد؛ اما قدرت در خریداران و فروشندگان تقریبا برابر است و اینگونه نتیجه مساوی خواهد بود. .
اگر کندل اسپینینگ تاپ در موقعیتی که سهم صعودی است به وجود آید معمولا به این نتیجه میرسیم که خریدار زیادی باقی نمانده است و نتیجه بلعکس (نزول سهم) نیز قابل پیش بینی میباشد؛ اما اگر کندل اسپینینگ تاپ در موقعیتی که سهم نزولی است به وجود آید، معمولا این مفهوم را دارد که فروشنده زیادی باقی نمانده و نتیجه بلعکس نیز (صعود سهم) قابل پیش بینی میباشد.
کندل مارابوزو:
به زبان ساده کندل مارابوزو به این معنی است که بدنهی کندل بدون سایه است؛ کلمه مارابوزو در زبان ژاپنی معنی (سر طاس) یا (سر تراشیده شده) است. به همین دلیل این کندلها با عنوان کندل طاس یا کندل تراشیده شده نیز شناخته میشوند که نشان دهنده کندلی تمام بدنه و بدون سایه میباشد.
با توجه به این که بدنه کندل خالی و یا پر باشد، بالا و پایین رفتن قیمت نیز همانند شروع و پایانقیمت در بازار هستند..
دو نمونه کندل مارابوزو را در تصویر زیر مشاهده کنید:
کندل مارابوزو سبز دارای بدنه بلندی است که سایهای ندارد، قیمت بازشده برابر با حداقل قیمت و قیمتی که سهم بسته شده حداکثر قیمت سهم میباشد؛ یا به زبان ساده به معنی این است که کندل با پایین ترین قیمت باز شده و در بالاترین قیمت بسته شده.
این کندل یک کندل بسیار پوشای صعودی است و نشان دهنده این است که خریداران کنترل کننده کل بازار آن سهمدر آن بازار بوده اند. معمولا این کندل اولینقدم در ادامه این روند و یا الگوی معکوس صعودی میباشد.
کندل مارابوزو قرمز دارای بدنه بلندی میباشد که سایهای ندارد، قیمت باز شده برابر است با حداکثر قیمت و قیمت بسته شده حداقل قیمت سهم میباشد، یا به زبان ساده به معنی این است که کندل با بالا ترینقیمتباز شده و در با پایینترین قیمت نیز بسته شده.
این کندل یک کندل بسیار پوشای نزولی به شمار میرود و نشاندهنده این است که فروشندگان کنترل کننده کل بازار آن سهمدر آن بازار هستند. معمولا این کندل اولینقدم در ادامه روند و یا الگوی معکوس نزولی است. براساس جایی که کندل مارابوزو قرار گرفته و رنگی کندل دارد به راهنماییهای زیر توجه کنید:
- اگر کندل مارابوزو سبز در موقعیتی که سهم صعودی است به وجود آید نشان دهنده این میباشد که این روند احتمالا ادامه دار است.
- اگر کندل مارابوزو سبز در موقعیتی که سهم نزولی است به وجود آید نشان دهنده این میباشد که این روند احتمالا بلعکس شود.
- اگر کندل مارابوزو قرمز در موقعیتی که سهم نزولی است به وجود آید نشان دهنده این میباشد که این روند احتمالا ادامه دار است. نکات مهم کندل استیک
- اگر کندل مارابوزو قرمز در موقعیتی که سهم صعودی است به وجود آید نشان دهنده این است که این روند احتمالا بلعکس شود.
کندل های دوجی:
کندل دوجی نشان دهنده نمودارهایی است که قیمت آغاز و پایان آن یکسان باشند و یا بدنه آنها به شدت کوتاه باشند. کندل دوجی باید دارای بدنه کوچکی باشد که به صورت یک خط نازک ظاهر میشود.
کندل استیکهای دوجی نشان دهنده تردید و کشمکش بین فروشنده و خریدار برای تثبیت موقعیت است، در این موارد قیمتها در هنگام آغاز بازار حرکت بالا و پایین دارند؛ اما در پایان در قیمت نزدیکی به قیمت زمان شروع بازار، بسته میشوند. در نهایت هیچ کدام ازخریدار و فروشنده بازار را کنترل نخواهند کرد و نتیجه در نهایت بین آنها مساوی است.
کندلهای دوجی به ۴ شکل تقسیممی شوند:
اندازه سایههای بالایی و پایینی الگو های کندل استیک دوجی میتواند متفاوت باشد که در نتیجه کندل استیکهای فارکس میتواند به اشکالی شبیه یک صلیب، صلیب برعکس و یا علامت به علاوه شباهت داشته باشند. کلمه دوجی میتواند به هر دو حالت جمع و یا مفرد کندل اشاره کند.
زمانی که دوجی در نمودار شکل میگیرد، باید توجه ویژهای به الگوهای کندل استیکهای پیشین داشته باشید.
اگر کندل دوجی پس از کندلهای بلند با بدنه خالی (همانند کندل ماربوزو سبز) تشکیل شوند، کندل دوجی نشان دهنده این است که خریداران خسته و قدرت خرید ضعیف شده است.
برای اینکه افزایش قیمت ادامه دار باشد به خریداران بیشتری نیاز است که در این حالت خریدار بیشتری موجود نیستند و فروشندگان حاضر، منتظر این هستند که در این شرایط وارد شوند و قیمت را پایین آورند.
(کندل سفید نشان از کندل صعودی میباشد.)
اگر کندل دوجی پس از کندلهای بلند با بدنه پر (همانند کندل ماربوزو قرمز) تشکیل شوند، کندل دوجی نشان دهنده این است که فروشندگان خسته و فروش ضعیف شده است. برای اینکه قیمت کاهش داشته باشد به فروشندگان بیشتری نیاز است که در این حالت فروشندگان بیشتری موجود نیستند و خریداران حاضر منتظر این هستند که در این شرایط در پایینترین قیمت موجود وارد بازار شوند.
(کندل سیاه نشان از کندل نزولی میباشد)
زمانی که به دلیل کمبود فروشنده افول سهم مشخص هست، در این وضعیت برای اینکه این شرایط تغییر کند به قدرت خرید نیاز است. برای تشخیص این کندل، به بسته شدن کندل سفید بالای کندل سیاه زمان شروع دقت کنید.
جمع بندی:
در این مطلب به طور کلی به آموزش الگو های کندل استیک پرداخته شد، امیدواریم با استفاده از این مطالب بتوانید اطلاعات لازم در این رابطه کسب کرده باشید و تصمیمات معاملاتی خود را بر اساس نکاتی که به شما گوش زد شده است انجام دهید…
با استفاده از الگوی کندل استیک صعودی سهام بخرید
هر کندل اطلاعات قیمتی یک روز سهم را از طریق چهار اطلاعات نشان می دهد: قیمت اولیه، قیمت پایانی، سقف قیمتی و کف قیمتی. رنگ مستطیل مرکزی (به نام بدنه واقعی) به سرمایه گذاران اطلاع می دهد که قیمت اولیه یا قیمت پایانی بالاتر بوده است.
نمودارهای کندل استیک (Candlestick) نوعی نمودار مالی برای ردیابی نکات مهم کندل استیک حرکت اوراق بهادار است. این نمودار ها در معاملات چند صد ساله برنج ژاپنی ریشه دارند و به نمودار قیمت امروزی راه یافته اند. به عقیده برخی سرمایهگذاران آنها از نظر بصری جذابتر از نمودارهای میلهای استاندارد هستند و همچنین تفسیر پرایس اکشن (price actions) آسانتر است.
به این دلیل به آن کندل استیک می گویند که شکل مستطیلی و خطوط دو طرف آن به یک شمع با فتیله شباهت دارد. هر کندل معمولاً نشان دهنده اطلاعات قیمت یک روز در مورد یک سهم است. با گذشت زمان، کندل استیک ها به الگوهای قابل تشخیصی گروه بندی می شوند که سرمایه گذاران می توانند از آنها برای تصمیم گیری خرید و فروش استفاده کنند.
نکات مهم
- نمودارهای کندل استیک برای معامله گران روز تکنیکالمناسب اند آنها نکات مهم کندل استیک می توانند از این نمودار ها برای شناسایی الگوها و تصمیم گیری در معاملات استفاده کنند.
- کندلهای صعودی، نقاط ورودی برای معاملات طولانی را نشان میدهند و میتوانند به پیشبینی زمان تغییر روند نزولی به صعودی کمک کند.
- در اینجا، چند نمونه از الگوهای کندل استیک صعودی را بررسی می کنیم که باید به آنها توجه کنیم.
چگونه یک کندل استیک را تفسیر کنیم
هر کندل اطلاعات قیمتی یک روز سهم را از طریق چهار اطلاعات نشان می دهد: قیمت اولیه، قیمت پایانی، سقف قیمتی و کف قیمتی. رنگ مستطیل مرکزی (به نام بدنه واقعی) به سرمایه گذاران اطلاع می دهد که قیمت اولیه یا قیمت پایانی بالاتر بوده است. کندل مشکی یا پر شده به این معنی است که قیمت پایانی دوره کمتر از قیمت اولیه بوده است. یعنی قیمت سهم نزولی بوده و نشان دهنده فشار فروش است. در همین حال، کندل استیک سفید یا توخالی به این معنی است که قیمت پایانی بیشتر از قیمت اولیه بوده است. یعنی قیمت سهم صعودی بوده و فشار خرید را نشان می دهد. خطوط دو سر کندل استیک سایه نامیده می شوند و کل محدوده قیمت روز را از کم تا زیاد نشان می دهند. سایه بالا، بالاترین قیمت سهام در روز را نشان می دهد و سایه پایین، پایین ترین قیمت روز را نشان می دهد.
الگو های کندل استیک صعودی
با گذشت زمان، گروههایی از کندل استیکهای روزانه به الگوهای قابل تشخیصی به نامهای سه سرباز سفید، پوشش ابری تیره، چکش، ستاره صبحگاهی و نوزاد رها شده دسته بندی شدند. الگوها در یک بازه زمانی یک تا چهار هفته ای شکل می گیرند و منبع اطلاعات ارزشمندی از عملکرد قیمت آتی سهام هستند. قبل از اینکه به الگوهای کندل استیک صعودی فردی بپردازیم، به دو اصل زیر توجه کنید:
- الگوهای معکوس صعودی باید در یک روند نزولی شکل بگیرند. در غیر این صورت، این یک الگوی صعودی نیست، بلکه یک الگوی ادامه دهنده (continuation pattern) است.
- اکثر الگوهای معکوس صعودی نیاز به تایید صعودی دارند. به عبارت دیگر، آنها باید به دنبال یک حرکت صعودی قیمت که می تواند به صورت یک کندل توخالی بلند یا یک شکاف بالا باشد و با حجم معاملات بالا همراه شود. این تایید باید در عرض سه روز پس از الگو مشاهده شود.
الگوهای معکوس صعودی را می توان از طریق دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال سنتی، مانند خطوط روند، شتاب، نوسانگرها، یا شاخص های حجم، برای تأیید مجدد فشار خرید تأیید کرد. الگوهای کندل استیک زیادی وجود دارد که نشان دهنده فرصت خرید است. ما بر روی پنج الگوی کندل استیک صعودی تمرکز خواهیم کرد که قوی ترین سیگنال معکوس را ارائه می دهند.
1.چکش یا چکش وارونه
الگوی چکش (The Hammer) یک الگوی معکوس صعودی است و سیگنالی از روند نزولی یک سهم است. بدنه شمع کوتاه است و سایه پایینی بلندتری دارد که نشان دهنده کاهش قیمت در پی فشار خرید قوی برای پایان دادن به دوره پایانی بالاتر است. با این حال، قبل از اینکه به حرکت معکوس صعودی بپردازیم، باید روند صعودی را با مشاهده دقیق در چند روز آینده تأیید کنیم. برگشت نیز باید از طریق افزایش حجم معاملات تایید شود.
چکش معکوس نیز در یک روند نزولی شکل می گیرد و نشان دهنده یک روند معکوس یا حمایت احتمالی است. چکش معکوس مشابه چکش است، البته به جز سایه بالایی بلندتر که نشان دهنده فشار خرید است، یعنی قیمت اولیه در پی فشار فروش زیادی قرار می گیرد و نمی تواند قیمت را به زیر قیمت اولیه کاهش دهد. یکبار دیگر تأیید صعودی مورد نیاز است و میتواند به شکل یک کندل توخالی بلند یا یک شکاف بالا همراه با حجم معاملات سنگین باشد.
2. الگوی پوشای صعودی
الگوی پوشای صعودی (Bullish Engulfing) یک الگوی معکوس دو شمعی است. شمع دوم بدون توجه به طول سایههای دم، بدنه واقعی شمع اول را کاملاً «می بلعد». الگوی پوشای صعودی، در یک روند نزولی ظاهر می شود و ترکیبی از یک شمع تیره به دنبال یک شمع توخالی بزرگتر است. در روز دوم الگو، قیمت کمتر از کف قیمتی قبلی باز میشود، اما فشار خرید، قیمت را به بالاتر از سقف قیمتی قبلی سوق میدهد، که منجر به یک برد آشکار برای خریداران میشود. توصیه می شود زمانی که قیمت بالاتر از سقف قیمتی شمع پوشای دوم حرکت می کند، وارد موقعیت خرید شوید، به عبارت دیگر زمانی که بازگشت روند نزولی تایید شد.
3. الگوی نفوذ گر
مشابه الگوی پوشای، الگوی نفوذگر نیز یک الگوی بمعکوس صعودی دو شمعی است که در روندهای نزولی رخ می دهد. پس از اولین شمع بلند سیاه، یک شمع سفید ظاهر می شود که پایین تر از قیمتی پایانی قبلی باز می شود. پس از آن، فشار خرید، قیمت را تا نیمه یا بیشتر (ترجیحاً دو سوم راه) بدنه واقعی شمع سیاه افزایش می دهد.
4. ستاره صبحگاهی
همانطور که از نامش مشخص است، ستاره صبح نشانه امید و شروعی جدید در یک روند نزولی تاریک است. این الگو از سه شمع تشکیل شده است: شمع با بدنه نکات مهم کندل استیک کوتاه (به نام دوجی یا فرفره)، یک شمع بلند سیاه اولیه و یک شمع بلند سفید. رنگ بدنه واقعی شمع کوتاه می تواند سفید یا سیاه باشد و هیچ تداخلی بین بدنه آن و شمع سیاه اولیه وجود ندارد. این نشان دهنده کاهش فشار فروش روز قبل است. سومین شمع سفید با بدنه شمع سیاه همپوشانی دارد و فشار مجدد خریدار و شروع یک برگشت صعودی را نشان می دهد، به خصوص اگر با حجم بالاتر تأیید شود.
5. سه سرباز سفید
این الگو معمولاً، پس از یک دوره روند نزولی یا در تثبیت قیمت مشاهده می شود. این شامل سه شمع سفید بلند است که به تدریج بالاتر از هر روز معاملاتی بسته می شوند. هر شمع بالاتر از قیمت اولیه روز قبل باز میشود و نزدیک به سقف قیمتی روز بسته میشود، که نشاندهنده افزایش مداوم فشار خرید است. زمانی که شمعهای سفید خیلی بلند به نظر میرسند، سرمایهگذاران باید احتیاط کنند، زیرا ممکن است فروشندگان کوتاه مدت را جذب کند و قیمت سهام را بیشتر پایین بیاورد.
استفاده از تمام الگو ها
در نمودار سهام شرکت انریج (Enbridge)، سه الگوی معکوس صعودی مورد بحث در بالا را نشان می دهد: چکش معکوس، الگوی نفوذ گر و چکش.
در نمودار سهام شرکت پستیفیک دیتا ویژن (Pacific DataVision)، الگوی سه سرباز سفید را نشان می دهد. توجه داشته باشید که چگونه معکوس شدن روند نزولی با افزایش شدید حجم معاملات تایید می شود.
ختم کلام
سرمایه گذاران باید از نمودارهای کندل استیک مانند سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال (به عنوان مثال برای مطالعه روانشناسی فعالان بازار در زمینه معاملات سهام) استفاده کنند. نمودارهای کندل استیک تحلیل هایی بیشتر از تحلیل بنیادی ارائه می دهند که اساس تصمیمات معاملاتی را تشکیل می دهد.
ما پنج الگوی نمودار شمعی محبوبتر که نشانگر فرصتهای خرید هستند، را بررسی کردیم. آنها می توانند به شناسایی تغییر در احساسات معامله گر کمک کنند که در آن فشار خریدار بر فشار فروشنده غلبه می کند. چنین تغییر روند نزولی می تواند با پتانسیل سود طولانی همراه باشد. با این حال، خود الگوها تضمین نمی کنند که روند معکوس شود. سرمایه گذاران باید همیشه قبل از شروع معامله، معکوس را با اقدام بعدی قیمت تأیید کنند.
آموزش جامع و کامل کندل شناسی با PDF کتاب جزوه
آموزش کندل شناسی با PDF کتاب جزوه کندل استیک الگوهای شمعی ژاپنی
الگوی شمعی چیست
طبق تحلیل تکنیکال قدمت این الگوی شمعی به 200 سال قبل در کشور ژاپن بر می گردد که از آن برای تحلیل قیمت برنج استفاده می شد. بر اساس الگوهای شمعی این الگوها به شکل تک شمعی و یا چند شمعی وجود دارد که معمولا تعداد آن ها از 5 شمع بیشتر نمی شود. اکثر اوقات از این الگوها جهت معین کردن نقطه های بازگشتی مورد استفاده قرار می گیرد.
نام دیگر الگوهای شمعی کندل استیک است که در تحلیل های تکنیکال برای نمایش قیمت ها و یا رسم نمودارها استفاده می شود. در صورتی که از الگوی شمعی به صورت تکی استفاده شود از نحوه ی ترکیب آن با همدیگر و نمایش آن به عنوان ابزاری جهت تجزیه و تحلیل و حدس آینده ی بازارهای مالی استفاده می شود. از عمده ترین دلایلی که موجب محبوبیت این الگو و نمودار در بین افراد تحلیل گر شد این است که استفاده از آن بسیار راحت بوده و حالت های نزولی و صعودی در هر الگو کاملا واضح است.
تشکیل الگوها زمانی دارای معنا می شود که در آن تغییرات قیمت دارای روند مشخصی بوده یا به حالت صعودی و یا به حالت نزولی است. در صورتی که این روند تغییرات دارای حالتی نبود استفاده از الگوهای شمعی به صورت برگشتی با تمدیدی دارای معنایی نخواهد بود. به بیان ساده تر باید گفت که الگوی شمعی به عنوان زبان اصلی بازار محسوب شده و مانند روانشناس رفتار خریدار و فروشنده است که در صورت کسب آگاهی و شناخت این الگو ها موجب ایجاد مهارت های سود آور در معامله گرها می گردد.
نحوه ی استفاده از الگوی شمعی به چه صورت است:
تعداد متعددی از الگوهای شمعی وجود دارد که معامله گر ها برای شناسایی مناطق از آن ها استفاده می کنند. نحوه ی استفاده از این الگوها به صورت زیر است
بعضی از الگوهای شمعی بینشی را درباره ی نحوه ی تعادل مابین فروش ها و خرید ها می تواند ارائه دهد. بعضی دیگر از این الگوها می تواند در مسیر حرکت روند ادامه داشتن و یا برعکس شده و با نبود نویان را نمایان کند. ذکر این موضوع شایان به ذکر است که الگوی شمعی به عنوان سیگنال برای خرید و یا فروش نمی باشد ولی نمایانگر ساختار بازار و با احتمالات پیدایش فرصت ها در آینده است.
برای همین علت است که به صورت مستمر بررسی و مشاهده ی این الگو ها در بازار همواره مفید و مثبت می تواند برای سرمایه گذاران باشد. به صورت مختصر اگر بخواهیم بگویم همانند هر ابزار دیگری که در تحلیل بازار وجود دارد الگوهای شمعی برای این که کاربردی قرار گرفته و یا سیگنال های درستی دریافت کند باید با بقیه ی روش ها و تاکتیک ها و شاخص ها همراه شود که از جمله ی این شاخص ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- میانگین متحرک
- شاخص قدرت نسبی
- باند بولینگر
- میانگین متحرک همگرایی واگرایی
- ابر ایچیموکو
در ادامه مجموعه فایل های PDF درباره آموزش جامع کندل شناسی قرار گرفته است امیدواریم مورد رضایت شما عزیزان قرار گیرد .
دیدگاه شما