شاخص دلار
شاخص دلار آمریکا (USDX) معیاری است برای ارزیابی ارزش دلار آمریکا نسبت به ارز تجاری سایر کشورها.
مشهورترین شاخص دلار USDX میباشد که توسط اتاق بازرگانی نیویورک تشکیل میشود و نسبت دلار را به یورو، ین ژاپن، فرانک سوئیس، دلار کانادا، کرون سوئد، پوند استرلینگ نشان میدهد.
این شاخص مانند سایر شاخصهای وزنی تجاری است که از نرخهای ارز ارزهای اصلی نیز استفاده میکنند.
ارزها سهم متفاوتی در سبدهای ارزی دارند به همین دلیل شاخص دلار بهعنوان میانگین تمام شش ارز محاسبه میشود. بیشترین سطح از آن دلار است و 50% میباشد.
شاخص دلار آمریکا (USDX) اغلب بهعنوان یک شاخص برای تجزیه و تحلیل تکنیکال استفاده میشود. FED نیز یکی دیگر از شاخصهای رایج دلار است که سیستم فدرال رزرو فیلادلفیا آن را محاسبه میکند و بیانگر میانگین نرخ دلار به 26 ارز دیگر کشورها میباشد.
USD / JPY تمایل دارد که با USD / CHF همبستگی مثبتی داشته باشد، جدا از اینکه هر دو از دلار آمریکا بهعنوان ارز پایه استفاده میکنند، فرانک سوئیس ارز دیگری است که از نظر سرمایهگذاران از یک موقعیت امن برخوردار است.
درک USD / JPY (دلار آمریکا / ین ژاپن)
ارزش جفت USD / JPY بهازای هر مقدار مشخص ین ژاپن یک دلار آمریکا بیان شده است. بهعنوانمثال، اگر این جفت با معامله 150 معامله شود به این معنی است که یک دلار آمریکا با 150 ین قابل مبادله است. باتوجهبه اینکه ین ژاپن نیز دقیقاً مانند دلار آمریکا بهعنوان ارز ذخیره استفاده میشود، نرخ ارز USD / JPY یکی از رایجترین و قابل معاملهترین جفت ارزهای جهان است.
تاریخچه شاخص دلار آمریکا (USDX)
شاخص دلار آمریکا در طول تاریخ خود صعود و نزول داشته است و در فوریه 1985 باارزش 164.72 و در مارس 2008 با 70.698 به کمترین حد خود رسیده است.
از تاریخ 25 مارس 2020 ، شاخص دارای ارزش 100.35 بود، به این معنی که دلار آمریکا از سال 1985 در برابر سایر ارزها کاهشیافته است اما تقریباً برابر با مقدار اولیه آن در سال 1973 است.
سایر ارزها از زمان شروع شاخص زمانی که یورو جایگزین بسیاری از ارزهای اروپایی قبلی در این شاخص در سال 1999 مانند ارز قبلی آلمان، Deutschemark شد، فقط یکبار تغییر کرده است.
در سالهای آینده، به دلیل تلاش شاخص برای نمایندگی از شرکای تجاری عمده ایالات متحده، احتمالاً ارزها جایگزین خواهند شد. بهاحتمال زیاد در آینده ارزهایی مانند یوان چین (CNY) و پزوی مکزیک (MXN) ارزهای دیگر را در این شاخص جایگزین میکنند زیرا چین و مکزیک شرکای اصلی تجاری با ایالات متحده هستند.
چرا شاخص دلار آمریکا (USDX) ایجاد شده است؟
این سیستم اندکی پس از فروپاشی سیستم برتون وودز ایجاد شد و هدف آن پیگیری عملکرد دلار در مقایسه با ارزهای اصلی شرکای تجاری ایالات متحده بود. از دهه 1980 ، این معامله بهعنوان یک قرارداد آتی قابل معامله شده است و دلالان از آن بهعنوان راهی برای حدس و گمان در مورد حرکت دلار آمریکا در برابر سبدی از ارزهای مهم دیگر استفاده میکنند.
نماد شاخص دلار در متا تریدر چیست؟
این شاخص، شاخص دلار و 2 میانگین متحرک قابل تعریف را محاسبه و نمایش میدهد. برای کارکردن، کارگزار باید قیمتهای همه جفتهای مرجع، یعنی EURUSD ، USDJPY ، GBPUSD ، USDCAD ، USDSEK ، USDCHF را ارائه دهد.
شاخصهای 4MT
شاخص دلار DXY - یک شاخص برای 4Metatrader)4(MT است و ماهیت این شاخص تغییر دادههای تاریخچه شاخص است.
شاخص دلار DXY - شاخص برای 4MetaTrader فرصتی برای شناسایی ویژگیها و الگوهای مختلف در پویایی قیمت است.
بر اساس این اطلاعات، معامله گران میتوانند حرکت قیمت بیشتری را افزایش همبستگی طلا و دلار در نظر بگیرند و استراتژی خود را برایناساس تنظیم کنند.
واحد پول ایالات متحده ارز ذخیره اول است و محوری است که همه بازارهای مالی بر روی آن میچرخند. دلار ارزی است که تمام کالاها بر اساس آن قیمتگذاری میشوند، ارز اصلی است که در اختیار همه بانکهای بزرگ است و در تسهیل معاملات ارزها استفاده میشود.
نشانگر DXY ساخته شده است تا به شما این امکان را بدهد که بدون خروج از سیستمعامل 4MT خود، بلافاصله قدرت و ضعف دلار آمریکا را مشاهده کنید. DXY بر اساس شاخص دلار اصلی است،
شاخص Quantum DXY قدرت و ضعف دلار آمریکا را در برابر سبد ارزها و یک دید سریع و کلی از دلار آمریکا به شما میدهد.
نشانگر DXY کوانتوم برای MT5 در همه بازههای زمانی کار میکند. علاوه بر این، میتوانید میانگینهای متحرک استاندارد بومی را که در Navigator یافت میشود نیز اعمال کنید و آنها را بر روی بازه زمانی مدنظر خودتنظیم کنید.
شاخص دلار چگونه محاسبه میشود؟
شاخص دلار، میانگین هندسی وزنی ارزش دلار در مقایسه با 6 ارز است:
- یورو (0.576)
- ین ژاپن (0.136)
- پوند استرلینگ (0.119)
- دلار کانادا (0.091)
- کرون سوئد (0.042)
- فرانک سوئیس (0.036)
شاخص دلار (DollarIndex) با استفاده از فرمول زیر محاسبه میشود:
USDX = 50.14348112 x EUR/USD۸ (-0.576) x USD/JPY (0.136) x GBP/USD(-0.119) x USD/CAD^(0.091) x USD/SEK^(0.042) x USD/CHF^(0.036)
ارزش هر ارز در وزن آن ضرب میشود که وقتی دلار آمریکا ارز پایه است، عدد مثبتی است.
در معادله فوق، یورو با ۵۷٫۶ درصد بیشترین وزن را دارد و پس از آن ین ژاپن و پوند انگلیس قرار دارند.
یورو و پوند تنها دو ارز هستند که دلار آمریکا ارز پایه است زیرا آنها از نظر دلار بیان میشوند. بهعنوانمثال، یورو ممکن است 1.13 دلار ارزش داشته باشد. بقیه از نظر تعداد واحد خرید دلار آمریکا بیان میشوند. بهعنوانمثال، یک دلار ممکن است 109 ین باشد.
چرا رابطه قوی بین کالاها و دلار آمریکا وجود دارد؟
به طور معمول دو بحث برای توضیح پویایی بین کالا و دلار آمریکا وجود دارد:
داراییهای واقعی مانند کالاها دارای ارزش ذاتی هستند و هنگامیکه ارزش دلار آمریکا نوسان میکند، این ارزش ذاتی از لحاظ دلار مجدداً افزایش همبستگی طلا و دلار قیمتگذاری میشود. با افزایش قیمت دلار، قدرت دلار برای خرید کامودیتیها کاهش مییابد.
در بازار جهانی هنگام افزایش دلار، صادرات کالاهای تولید شده دلاری، رقابت کمتری دارند. در نتیجه، قیمتهای مبتنی بر دلار باید کاهش یابد تا با قیمت مؤثر رقبای جهانی با ارزهای دیگر مطابقت داشته باشد.
ارتباط شاخص دلار بر کامودیتی ها
در بازار مشخص شده است که بین قدرت دلار و قیمت کالاها رابطه معکوس وجود دارد، اما Citi Research استدلال میکند که این همبستگی از بین رفته است.
در طول تاریخ ارزش دلار تأثیر مستقیمی بر قیمت تمام کالاها داشته. هنگامیکه تقویت دلار در ماه مه 2014 آغاز شد، شاخص دلار آمریکا با قرارداد آتی ماه فعال به 78.93 معامله شد. در اوایل مارس 2016 ، شاخص دلار در حدود سطح 97 معامله شد. در کمتر از دو سال دلار 23 درصد افزایشیافته بود. نمونهای کامل از رابطه معکوس بین ارزش دلار و قیمت کالاها است.
ازآنجایی که تاریخ تمایل دارد تکرار شود می تواند به عنوان یک راهنما باشد. اما مواردی وجود دارد که واگراییهای عمدهای رخ میدهد بنابراین ممکن است قیمت کالاها و دلار گاهی اوقات در همان جهت حرکت کنند.
کالاهای اساسی که در سطح جهانی معامله میشوند مانند نفت خام، طلا، مس و گندم به طور معمول به دلار قیمتگذاری میشوند.
زمانی که قیمت دلار افزایش مییابد، تقاضا برای اکثر فلزات اساسی و کامودیتیها کاهش مییابد. با افزایش نرخ دلار در برابر ارز سایر کشورها، موجب افزایش قیمت کامودیتی یا کالای وابسته به دلار میگردد، طبق اصول علم اقتصاد این امر موجب کاهش تقاضا میشود. کاهش تقاضا نیز کاهش قیمت جهانی را در پی خواهد داشت.
از طرفی افزایش قیمت برای کشورهای تولید و صادر کننده میتواند سود ده و درآمدزا باشد.
هر عاملی که موجب بهبود شاخصهای اقتصادی آمریکا شود، موجب رشد شاخص دلار نیز خواهد شد. طبیعی است که این موضوع برای ارز همه کشورها دیگری نیز صادق است. شاخصهای اصلی در ارزشگذاری نرخ ارز همچون «برابری قدرت خرید»، «تراز پرداختها»، «پول و داراییهای ارزی»، «برابری نرخ بهره» تاثیرات بلندمدت و تعیینکنندهای را بر ارزش ارز هر کشوری بر عهده دارند که این عوامل کلی هستند.
ارتباط شاخص دلار با سایر داراییها
قیمت نفت به طور معنی داری و مثبت تحت تأثیر طلا و دلار آمریکا است. قیمت نفت نیز تحت تأثیر قیمتهای آتی نفت و واردات ناخالص نفت چین است.
نرخ طلا مربوط به تغییر در نفت، دلار و بازارهای سهام است. دلار آمریکا تحت تأثیر منفی بازار سهام و قیمت نفت و طلا است. همیشه اثرات غیرمستقیمی وجود دارد که وجود وابستگی متقابل جهانی را تأیید میکند و فرآیند مالی افزایش همبستگی طلا و دلار سازی بازار کالاها را شامل میشود.
قیمت اوراق قرضه و سهام به طور کلی با یکدیگر ارتباط دارند. هنگامی که قیمت اوراق قرضه شروع به افت میکند، ارزش سهام هم سرانجام همین روند را دنبال میکند و روند نزولی را نیز تجربه میکند. با گران شدن وام گرفتن و افزایش هزینههای تجارت به دلیل تورم، منطقی است که تصور کنیم شرکتها (سهام) نیز عملکرد خوبی نخواهند داشت. یک بار دیگر، شاهد کاهش قیمت اوراق قرضه و کاهش بازار سهام در نتیجه آن خواهیم بود.
در همه بازارها ارز تأثیر دارد، اما اصلیترین موردی که باید به آن توجه شود، قیمت کالاها میباشد. قیمت کالاها نیز بر اوراق قرضه و سهام تأثیر میگذارد.
تاثیرات تغییرات شاخص دلار بر بورس تهران
بسیاری از شرکتها که اکنون در بازار سرمایه سهام شان معامله میشود به صورت مستقیم و غیر مستقیم، با قیمتهای جهانی در ارتباط هستند. به عنوان مثال، صنعت شیمیایی، پالایشی و فلزات اساسی از جمله صنایعی هستند که از نرخهای جهانی و شاخص دلار تبعیت میکنند.
برای نمونه، قیمت شمش جهانی زمانی نوسان میکند که نرخ دلار تغییر یابد. درصورتی که رابطه بین نرخ شاخص دلار و قیمت شمش یا کامودیتی ها معکوس است و افزایش در شاخص دلار موجب کاهش قیمت جهانی شمش میشود یا بالعکس.
همانطور که پیشتر نیز گفته شد، دلیل رابطه معکوس این است که قیمت یک کالا با تقاضای آن رابطه عکس دارد.
بیش از ۶۰درصدی صنایع کالامحور ِهستند یعنی فروش و هزینههای آنها صادراتی و اکثراً براساس نرخ دلار میباشد. با افزایش نرخ دلار، حاشیه سود بالایی خواهند داشت از این رو با افزایش نسبت P/E، قیمت سهم افت پیدا میکند.
از طرفی شرکتهایی که دارایی محور هستند مانند صنعت خودرو، پس از افزایش نرخ دلار و تورمی که به همراه دارد، ارزش داراییهای شرکت نیز بالطبع افزایش مییابد. این درحالی است که قیمت سهام خودرویی به طور مستقیم از نوسانت نرخ ارز تاثیر نمیپذیرد.
شرکتهایی که وارداتی هستند و مواد اولیه خود را از طریق واردات تامین میکنند مانند سهام دارویی، بعد از افزایش نرخ ارز، هزینههای شان بالا میرود و چون از سمت دولت قیمت گذاری میشوند، نمیتوانند در قیمت محصولات خود تغییر زیادی ایجاد کنند در نتیجه افزایش نرخ ارز برای این سهام، تاثیر منفی خواهد داشت. در حالی که شرکتهای صادراتی از این افزایش نرخ سود خواهند برد.
علاوه بر موارد فوق، اگر شرکت یا سازمانی بدهی ارزی داشته باشد (مانند بانکها) افزایش نرخ ارز موجب افزایش بدهی آنها خواهد شد که نتیجه تاثیر منفی افزایش نرخ ارز است.
بازار اوراق بهادار و بازار ارز همواره به عنوان بخشهای حساس بازار مالی هستند. این دو بازار به سرعت از نوسانات و دورهای تجاری در اقتصاد تأثیر میپذیرند و تغییرات اقتصادی را به سرعت منعکس مینمایند.
با توجه به وابستگی شرکتهای فعال در بورس به واردات، انتظار میرود با افزایش نرخ ارز، این شرکتها توان رقابتی خود را از دست داده و بنابراین، با کاهش ارزش واقعی اوراق بهادار مواجه باشند. از این رو بین نرخ ارز و شاخص قیمت بازار بورس در ایران رابطه منفی وجود دارد.
تحلیلگران بازار سرمایه بر این باورند که شر های بزرگ و شاخص ساز بورسی مانند: فولادیها، پترو پالایشی هاو . از نوسانات نرخ ارز بیشترین تاثیر را میپذیرند و افزایش نرخ دلار تاثیر مستقیمی بر ارزش سهام شرکتهای بورسی دارد.
همبستگی بیت کوین با نزدک در حال افزایش است؛ چرا این خبر بد است؟
همبستگی فزاینده بیت کوین با سهام فناوری، روایت «طلای دیجیتال» را مشروعیت بخشیده است.
بر اساس نمودار ارسال شده توسط دومینیک چو از CNBC، همبستگی بیت کوین با Invesco QQQ، یک صندوق قابل معامله در بورس (ETF) که شاخص 100 نزدک را دنبال می کند، به امتیاز 0.894 رسیده است که بالاترین سطح در نزدیک به سه سال گذشته است.
شایان ذکر است که نمره 1 به معنای همبستگی دقیق است.
این واقعیت که ارز دیجیتال پرچمدار عملاً درست مانند سهام فناوری دیگری معامله میشود، روایت «حفاظ تورمی» را تضعیف میکند که این دارایی نوپا را در سال گذشته به رکوردهای جدیدی رساند.
بیت کوین به جای اینکه مانند یک ذخیره قانونی ارزش رفتار شود، به عنوان یک سرمایه گذاری سوداگرانه دیگر تلقی می شود. البته این امر در مقابل کسانی است که بزرگترین ارز دیجیتال جهان را به عنوان یک دارایی انقلابی معرفی کردند.
سقوط عظیم این ارز دیجیتال همراه با سهام فناوری بود. نزدک کامپوزیت اخیراً پس از از دست دادن 22.4 درصد از ارزش خود، بدترین سه ماهه خود از سال 2008 را ثبت کرد. در همین حال، بیت کوین اخیراً پس از سقوط 58 درصدی، بدترین عملکرد سه ماهه خود از سال 2011 را ثبت کرد.
نمودار فوق نشان می دهد که همگرایی با نزدک به دلیل خرید سرمایه گذاران نهادی از روایت “حفاظ تورمی” پس از حمایت پولی بی سابقه توسط فدرال رزرو ایالات متحده شروع به افزایش سریع کرد. با توجه به هجوم سیگنالهای فنی
شوم و پسزمینه نامطلوب کلان، انتظار میرود که قیمت بیتکوین بهطور گستردهای به افت خود ادامه دهد. به طور گسترده انتظار می رود که فدرال رزرو در این ماه پس از آخرین گزارش مشاغل که باعث شگفتی آن شد، افزایش دیگری را در این ماه اعلام کند، بنابراین ترس های غیرمنطقی از رکود را کاهش داد.
همبستگی نفت و ارز – تاثیر قیمت نفت خام بر دلار
یک رشته پنهان وجود دارد که ارزها را به نفت خام مرتبط می کند. کنشهای قیمتی در یک مکان، واکنشی همدلانه یا مخالف در محل دیگر ایجاد میکند. این همبستگی به دلایل زیادی از جمله توزیع منابع، تراز تجاری (BOT) و روانشناسی بازار ادامه دارد. همچنین افزایش همبستگی طلا و دلار سهم قابل توجهی نفت خام در فشار های تورمی و کاهش تورم وجود دارد که این روابط متقابل را در دورههایی با روند شدید تشدید میکند، هم در جهت صعودی و هم در جهت نزولی.
ارتباط نفت و ارز
نفت و ارز ذاتا به هم مرتبط هستند. در کشورهایی که دارای ذخایر قابل توجهی هستند، اقدامات قیمتی در یکی واکنش مثبت یا منفی را در دیگری ایجاد میکند.
کشورهایی که نفت خام می خرند و کشورهایی که آن را تولید می کنند، دلار را در سیستمی به نام سیستم دلاری نفت مبادله می کنند.
دلار از کاهش شدید نفت خام سود برده است زیرا بخش انرژی سهم قابل توجهی در تولید ناخالص داخلی ایالات متحده دارد.
ایالات متحده از یک وارد کننده خالص به یک صادر کننده خالص انرژی در سال 2020 تغییر مکان داد.
کشور هایی که به شدت به صادرات نفت خام وابسته هستند، نسبت به کشورهایی که منابع متنوع تری دارند، آسیب اقتصادی بیشتری را تجربه می کنند.
نفت و دلار آمریکا (USD)
قیمت نفت خام وابسته به دلار آمریکا (USD) است. کشورهایی که نفت وارد می کنند هزینه آن را به دلار می پردازند. به طور مشابه، آنهایی که کالا را صادر می کنند، پرداخت را به دلار دریافت می کنند. قدمت این سیستم به اوایل دهه 1970 پس از فروپاشی استاندارد طلای برتون وودز باز می گردد. در این دوره شاهد ظهور سیستم پترو دلار بودیم که باعث افزایش دلار آمریکا به عنوان ارز ذخیره جهانی شد. تولیدکنندگان و خریداران نفت از این سیستم برای تجارت کالا به دلار آمریکا استفاده می کنند.
هر افزایش و نزولی در دلار یا قیمت کالا باعث ایجاد یک همسویی مجدد فوری بین دلار آمریکا و چندین تلاقی فارکس می شود. این تحرکات در کشورهای فاقد ذخایر قابل توجه نفت خام، مانند ژاپن، کمتر و در کشورهایی که ذخایر قابل توجهی مانند کانادا، روسیه و برزیل دارند، ارتباط کمتری دارد.
توسعه همبستگی های نفتی
بسیاری از کشورها از ذخایر نفت خام خود در طول رشد تاریخی بازار انرژی بین اواسط دهه 1990 و اواسط دهه 2000 استفاده کردند و وام های زیادی برای ایجاد زیر ساخت ها، گسترش عملیات نظامی و آغاز برنامه های اجتماعی گرفتند. این صورت حساب ها پس از فروپاشی اقتصادی سال 2008 سررسید شدند، جایی که برخی از کشورها اهرم زدایی را افزایش دادند در حالی که برخی دیگر دو برابر شدند و وامهای سنگینتری در برابر ذخایر برای باز گرداندن اعتماد و مسیر به اقتصاد آسیب دیده خود گرفتند.
این بدهی های سنگین تر به بالا نگه داشتن نرخ رشد کمک کرد تا زمانی که قیمت جهانی نفت خام در سال 2014 سقوط کرد و کشورهای حساس به کالاها را وارد محیط های رکودی کرد. کانادا، روسیه، برزیل و سایر کشورهای غنی از انرژی با مشکل مواجه شدند و مجبور شدند خود را با کاهش شدید ارزش دلار کانادا (CAD)، روبل روسیه (RUB) و ریال برزیل (BRL) وفق دهند. این کشورها در سالهای 2016 و 2017 نشانههایی از بازگشت را نشان دادند.
فشار فروش به سایر گروههای کالایی سرایت کرد و نگرانی های قابل توجهی از کاهش تورم در سرتاسر جهان را افزایش داد. این امر همبستگی بین کالاهای تحت تأثیر، از جمله نفت خام و مراکز اقتصادی فاقد ذخایر کالایی قابل توجه مانند منطقه یورو را تشدید کرد. ارز در کشورهای دارای ذخایر معدنی قابل توجه اما ذخایر انرژی کم، مانند دلار استرالیا (AUD)، همراه با ارز کشورهای نفت خیز به شدت کاهش یافت.
مشکل در منطقه یورو
کاهش شدید قیمت نفت خام پس از منفی شدن شاخصهای قیمت مصرفکننده محلی در پایان سال 2014، باعث ترس از کاهش تورم در منطقه یورو شد. فشارها بر بانک مرکزی اروپا (ECB) در اوایل سال 2015 تشدید شد تا یک برنامه محرک پولی در مقیاس بزرگ را برای متوقف کردن این روند ارائه کند: مارپیچ کاهش تورم و اضافه کردن تورم به سیستم. دور اول خرید اوراق قرضه در این نسخه اروپایی تسهیل کمی (QE) از هفته اول مارس 2015 آغاز شد. QE توسط بانک مرکزی اروپا تا اواسط سال 2018 ادامه یافت.
EUR/USD در مقابل نفت خام
بسیاری از شرکت کنندگان فارکس تمام توجه خود را بر روی متقاطع EUR/USD، محبوب ترین و نقد شونده ترین بازار ارز در جهان متمرکز می کنند. جفت ارز در مارس 2014، تنها سه ماه قبل از اینکه نفت خام وارد یک کاهش خفیف شود که در سه ماهه چهارم به نزولی رسید. در همان زمان قیمت نفت خام از بالای دهه 80 به پایین 50 رسید. فشار فروش 52 یورو همچنان ادامه داشت. مارس 2015، همزمان با آغاز بسته محرک پولی بانک مرکزی اروپا به پایان رسید.
تاثیر دلار آمریکا (USD)
ایالات متحده علیرغم داشتن ذخایر ثابت شده از لحاظ تاریخی واردکننده خالص نفت بود. اما این در سال 2020 تغییر کرد. تولید نفت خام افزایش یافت به طوری که ایالات متحده 8.51 میلیون بشکه در روز در مقایسه با 7.86 میلیون بشکه در روز در آن سال صادر کرد.
در حالی که ایالات متحده در تولید جهانی نفت در رتبه های بالاتری قرار گرفت، دلار آمریکا به دلایل مختلف از کاهش شدید نفت خام سود برده است. اول، رشد اقتصادی ایالات متحده از زمان بازار نزولی در مقایسه با شرکای تجاری آن به طور غیر عادی قوی بوده و ترازنامه ها را دست نخورده نگه داشته است. دوم، در حالی که بخش انرژی به طور قابل توجهی به تولید ناخالص داخلی ایالات متحده کمک می کند، تنوع اقتصادی زیاد آمریکا اتکای آن را به این صنعت کاهش می دهد.
دلار آمریکا (USD) در مقابل نفت خام
صندوق صعودی شاخص دلار آمریکا (UUP) Invesco DB، یک پروکسی معاملاتی محبوب دلار، در اوج آخرین چرخه بازار صعودی در سال 2007 به پایین ترین حد خود در چند دهه اخیر رسید و به شدت بالاتر رفت و با پایان بازار نزولی به بالاترین حد سه سال اخیر رسید. در سال 2009. سپس، پایین ترین سطح در سال 2011 و 2014 زمینه را برای یک روند صعودی قدرتمند در سال 2014 فراهم کرد که تنها یک ماه پس از رسیدن نفت خام به اوج خود و وارد شدن به روند نزولی تاریخی خود آغاز شد.
رفتار قفل معکوس بین ابزارها تا سال 2015 ادامه یافت، زمانی که USD به عقب نشینی خود ادامه داد، همزمان با شروع برنامه QE بانک مرکزی اروپا بود، که نشان میدهد چگونه سیاست پولی میتواند بر همبستگی نفت خام، حداقل برای دورههای زمانی قابل توجه غلبه کند. آغاز چرخه پیش بینیشده افزایش نرخ FOMC به این الگوی نگهداری نیز کمک کرده است.
نتایج وابستگی بیش از حد به صادرات نفت
منطقی است که کشورهایی که وابستگی بیشتری به صادرات نفت خام دارند، نسبت به کشورهایی که منابع متنوع تری دارند، آسیب اقتصادی بیشتری متحمل شده اند. روسیه نمونه کاملی را ارائه می دهد، زیرا انرژی بیش از 65 درصد از صادرات آن در سال 2014 را تشکیل می داد.
این کشور در سال 2015 با کاهش 4.6 درصدی تولید ناخالص داخلی نسبت به مدت مشابه سال قبل (سالانه) در سه ماهه دوم سال 2015، به رکود شدیدی سقوط کرد که به دلیل تحریم های غرب مرتبط با تهاجم به اوکراین تشدید شد. تولید ناخالص داخلی برای سه ماهه سوم 2015 سالانه 2.6 درصد و سپس 2.7 درصد برای سه ماهه چهارم 2015 کاهش یافت. سپس، با چرخش قیمت نفت خام، تولید ناخالص داخلی روسیه شاهد چرخش قابل توجهی بود. رشد تولید ناخالص داخلی در سه ماهه چهارم سال 2016 مثبت شد و از آن زمان تا کنون به همین شکل باقی مانده است.
کشورهایی که بیشترین صادرات نفت خام بر اساس بشکه در روز را در سال 2015 داشته اند به شرح زیر است:
- عربستان سعودی: 7.3 میلیون
- روسیه: 4.9 میلیون
- عراق: 3.1 میلیون
- کانادا: 2.8 میلیون
- امارات متحده عربی: 2.5 میلیون
تنوع اقتصادی تاثیر بیشتری بر ارزهای اساسی نسبت به اعداد مطلق صادرات نشان می دهد. کلمبیا در رتبه 19 قرار دارد، اما نفت خام 25 درصد از کل صادرات را تشکیل می دهد که نشان دهنده وابستگی بالایی است که در فرو پاشی پزو کلمبیا (COP) از اواسط سال 2014 نشان داده شده است.
سقوط روبل
بسیاری از پلتفرم های فارکس غربی در اوایل سال 2015 معاملات روبل را به دلیل مشکلات نقدینگی و کنترل سرمایه متوقف کردند و معامله گران را تشویق کردند که از کرون نروژ (NOK) به عنوان بازار پروکسی استفاده کنند. USD/NOK یک الگوی پایه گسترده را بین سالهای 2010 و 2014 نشان میدهد، در همان زمان که نفت خام بین 75 دلار و افزایش همبستگی طلا و دلار 115.1314 دلار افزایش یافت.
این افزایش در نیمه دوم سال 2015 ادامه یافت و جفت ارز به بالاترین سطح یک دهه جدید رسید. این نشان دهنده فشار مداوم بر اقتصاد روسیه است، حتی اگر نفت خام از پایین ترین سطح خود خارج شد با این حال، این جفت ارز همراه با نفت خام افزایش یافته است. نوسانات بالا این بازار را برای موقعیت های بلند مدت فارکس تبدیل به یک بازار دشوار میکند، اما معامله گران کوتاه مدت می توانند سودهای عالی را در این بازار پر روند کسب کنند.
چه چیزی نفت خام را به ارزها مرتبط می کند؟
عوامل متعددی وجود دارد که نفت خام را به ارزها مرتبط می کند، به طوری که ممکن است در صورت تغییر قیمت در ارز دیگر، واکنش مرتبط یا مخالفی نسبت به یکی از آنها وجود داشته باشد. این اغلب با توزیع منابع و تراز تجاری یک کشور (تعادل بین صادرات و واردات یک کشور) مرتبط است. رفتارها و احساسات در بازار و تأثیری که نفت خام بر تورم می گذارد نیز در رابطه بین کالا و ارز دیده می شود.
سیستم پترودلار چیست؟
تولیدکنندگان و خریداران از سیستم دلارهای نفتی برای تجارت نفت خام استفاده می کنند. پترودلار یک ارز جداگانه نیست. در عوض، تجارت با دلار آمریکا انجام می شود. این سیستم در اوایل دهه 1970 پس از پایان یافتن استاندارد طلای برتون وودز توسعه یافت. در آن زمان، ایالات متحده با عربستان سعودی قرار دادی را برای استاندارد کردن فروش نفت به دلار منعقد کرد.
سخن پایانی
نفت خام به سه دلیل با بسیاری از جفت ارزها همبستگی تنگا تنگی نشان می دهد. اول، قرارداد به دلار آمریکا نقل شده است، بنابراین تغییرات قیمت گذاری تأثیر فوری بر تقاطع های مرتبط دارد. دوم، وابستگی زیاد به صادرات نفت خام، اقتصادهای ملی را به سمت روندهای صعودی و نزولی در بازارهای انرژی هدایت می کند. و سوم، سقوط قیمت نفت خام باعث کاهش دلسوزانه در کالاهای صنعتی میشود و خطر کاهش تورم در سراسر جهان را افزایش میدهد و جفت ارزها را مجبور میکند روابط خود را مجددا قیمت گذاری کنند.
بحران قیمت نفت به کمک طلا میآید؟
اقتصادنیوز: اگر قیمت نفت بتواند خود را بالای محدوده 85 دلار حفظ کند عبور آن از 100 دلار محتمل است، در آن صورت افزایش انتظارات تورمی میتواند موج بازدهی مثبت قیمت طلا شود.
به گزارش اقتصادنیوز قیمت طلای جهانی در ساعت 12 و 16 دقیقه عصر امروز به وقت ایران روی 1814 دلار قرار داشت و تغییراتی منفی را نسبت به انتهای معاملات روز گذشته به ثبت رسانده بود. تغییرات شاخص دلار به عنوان مهمترین رقیب طلا در این ساعت مثبت بود، اما شاخص دلار در طول یک ماه گذشته به طور کلی روند نزولی را دنبال کرد. عملکرد دلار در مقابل ارزهای مهم به ویژه یورو در سال 2022 برای طلا تعیینکننده است. قیمت طلا معمولا با قدرت یورو همبستگی مثبت و با شاخص دلار همبستگی منفی دارد. ریسک ناشی از گونه جدید بیماری کرونا هنوز تا حدی مطرح است. اینکه گونه جدید کرونا اقتصاد آمریکا یا اقتصاد ناحیه یورو را بیشتر تحت تاثیر قرار دهد، میتواند بازدهی مثبت یا منفی قیمت طلا در سال 2022 را رقم بزند.
قیمت نفت از 100 دلار عبور میکند؟
مسئله تعیینکننده دیگر برای قیمت طلا، قیمت انرژی است، قیمت نفت WTI رقمهایی را ثبت کرده است که از سال 2014 بیسابقه بود، تحلیلگران معتقدند اگر قیمت نفت بتواند خود را بالای محدوده 85 دلار و سقف قیمتی ماههای اکتبر و نوامبر سال 2019 حفظ کند، مقاومت چندانی در سد راه رسیدن به مقاومت 100 دلار وجود نخواهد داشت. عبور قیمت نفت از مرز روانی 100 دلار میتوند انتظارات تورمی را تقویت کند و موجب بازدهی مثبت قیمت طلا شود.
قیمت بیت کوین و اتریوم کاهش یافت
قیمت بیت کوین در ساعت 12 و 23 دقیقه عصر امروز به وقت ایران روی 41 هزار و 834 دلار قرار داشت و تغییراتی منفی را نسبت به 24 ساعت و 7 روز گذشته به ثبت رسانده بود. سرمایه بازار بیت کوین به 792 میلیارد دلار رسیده بود و بیشترین و کمترین قیمت این ارز دیجیتال در 24 ساعت گذشته حدود 2.9 درصد اختلاف داشتند.
قیمت اتریوم نیز مانند بیت کوین در 24 ساعت گذشته کاهش یافته بود، اما بازدهی 7 روزه آن هنوز مثبت بود. قیمت اتریوم روی 3 هزار و 162 دلار قرار داشت و سرمایه آن 377 میلیارد دلار گزارش میشد. اختلاف بیشترین و کمترین قیمت اتریوم در 24 ساعت گذشته حدود 4 درصد به دست میآمد.
افزایش نرخ بهره چه پیامی برای بازارهای مالی دارد؟/ چشمانداز طلا تیره و تار است؟
تورم افسارگسیخته در بزرگترین اقتصاد دنیا منجر به افزایش دوباره نرخ بهره شد؛ اقدامی که بازارهای مالی را به شدت تحت تاثیر قرار خواهد داد.
نگارعلی_ بانک مرکزی ایالات متحده یک افزایش غیرمعمول بزرگ دیگر نرخ بهره را در حالی اعلام کرد که در تلاش برای مهار افزایش قیمت ها در بزرگترین اقتصاد جهان است.
فدرال رزرو اعلام کرد که نرخ بهره خود را ۰.۷۵ درصد افزایش می دهد و محدوده ۲.۲۵٪ تا ۲.۵٪ را هدف قرار می دهد.
این بانک از ماه مارس هزینه های استقراض را افزایش داده است تا بتواند اقتصاد را منقبض کند و تورم قیمت ها را کاهش دهد.
اما نگرانی ها در این خصوص که این اقدامات آمریکا را وارد رکود خواهد کرد نیز شدت گرفته است.
بسیاری انتظار دارند که ارقام رسمی این هفته نشان دهد که اقتصاد ایالات متحده برای دومین سه ماهه متوالی کوچک شده است.
افزایش نرخ بهره چگونه با تورم مبارزه می کند؟
نرخ های بهره بالاتر با افزایش هزینه استقراض و تشویق مردم و کسب و کارها به استقراض کمتر به کاهش حجم پول در گردش و در دست مردم کمک میکند و از طرفی تقاضا مصرفکننده را کنترل میکند و مانعی در برابر رشد افسارگسیخته قیمتها است با این وجود احتمال وقوع رکود اقتصادی را بالا میبرد.
اما افزایش نرخ بهره تنها به ایالات متحده آمریکا محدود نمیشود و کشورها در برابر تورم افسارگسیخته سیاست مشابهی را اتخاذ کردهاند؛ در اوایل ماه جاری، بانک مرکزی اروپا افزایش غیرمنتظره نرخ بهره را اعلام کرد که برای اولین بار در ۱۱ سال گذشته بود. بانک انگلستان از دسامبر نرخ بهره را افزایش داده است و ده ها کشور دیگر نیز اقدامات مشابهی را انجام داده اند.
صعود نرخ بهره و سقوط قیمت طلا
بسیاری از سرمایه گذاران و تحلیلگران بازار بر این باورند که، از آنجایی که افزایش نرخ بهره، اوراق قرضه و سایر سرمایه گذاری های با درآمد ثابت را جذاب تر می کند، پول به سمت سرمایه گذاری های با بازده بالاتر مانند اوراق قرضه میرود و از بازار طلا خارج میشود؛ بنابراین، هنگامی که فدرال رزرو نرخ بهره معیار خود را افزایش می دهد، ضعف در طلا را به دنبال خواهد داشت.
با این حال شواهد کمی وجود دارد که نشان دهد همبستگی طلا و نرخ بهره فدرال رزرو مطلق است؛ رابطه بین قیمت طلا و نرخ بهره نامطمئن و ناپایدار است، زیرا طلا در بازارهای جهانی تحت تأثیر نیروهای بسیار فراتر از دسترس فدرال رزرو معامله می شود.
بررسی قیمتها در بازار جهانی طلا حاکی از آن است که ارزش این فلز گرانبها از زمانی که فدرال رزرو در سال ۲۰۲۱ برای اولین بار از سال ۲۰۱۸ نرخ بهره را بالا برد، کاهش پیدا کرده است و از هزار و ۸۵۰ دلار امروز به هزار و ۷۶۵ دلار و ۳۲ سنت رسیده است.
بازار رمزارز به کدام سو میرود؟
در حالی که داده های تاریخی به وضوح نشان نمی دهد که بازارها در آینده چه واکنشی نشان خواهند داد، به ویژه در بازار بی ثبات و غیرقابل پیش بینی کریپتو، کارشناسان تا حد زیادی موافق هستند که سرمایه گذاران باید منتظر نوسانات جدید در این هفته پس از اعلام افزایش نرخ بهره توسط فدرال رزرو باشند.
احساسات در بازار کریپتو برای شروع هفته کمی نزولی به نظر می رسید، اگرچه قیمت کریپتو بلافاصله پس از اعلام افزایش نرخ بهره افزایش یافت؛ بیت کوین از بعدازظهر پنجشنبه بالای ۲۳۰۰۰ دلار و اتریوم بالای ۱۷۰۰ دلار معامله می شود که هر دو بیش از ۱۰ درصد گران شدند و روند صعودی را تا امروز ادامه دادند به طوری که بیت کوین در حال حاضر به قیمت ۲۴ هزار و ۸۴ دلار رسیده است و اتریوم نیز به قیمت هزار و ۷۲۴ دلار رسیده است.
با این حال افزایش نرخ بهره برای بازار رمزارز مثبت نخواهد بود؛ داراییهای پرریسکی مانند سهام و کریپتو از ابتدای سال ۲۰۲۲ به شدت با یکدیگر مرتبط بودهاند. هر دوی آنها به طور هماهنگ حرکت میکنند زیرا سرمایهگذاران در واکنش به افزایش نرخهای بهره، تورم فزاینده و رکود بالقوه در این بازارها به طور مشابه رفتار میکنند. اگر بازار سهام به دلیل افزایش نرخ بهره در این هفته کاهش یابد، احتمالاً بازار کریپتو نیز سقوط خواهد کرد و بالعکس.
افزایش نرخ بهره فدرال رزرو در ماه ژوئن یکی از بسیار عواملی بود که به ویژه بازار ارزهای دیجیتال را تکان داد، بازاری که در حال حاضر در حالت "زمستان کریپتو" قرار دارد و ارزهای دیجیتال در کف قیمتی خود هستند. بیت کوین و اتریوم از زمان اوج روند صعودی سال گذشته بیش از ۷۰ درصد سقوط کردند.
در هر صورت، این یادآوری برای سرمایه گذاران است که دارایی های کریپتو با ریسک و نوسانات بیشتری همراه هستند، به خصوص در زمان عدم اطمینان اقتصادی و سیاسی.
با توجه به سابقه نوسانات کریپتو، قیمتها به همان اندازه احتمال دارد که به روند صعودی خود ادامه دهند و یا کاهش پیدا کنند و پیشبینی قطعی اینکه آنها در کجا قرار خواهند گرفت، بسیار دشوار است.
نرخهای بهره بالاتر چگونه بازار سهام را تحت تاثیر قرار میدهند؟
در بازار سهام، نرخهای بالاتر میتواند سرمایهگذاران را برای فروش داراییها و کسب سود تشویق کند، بهویژه در زمانهایی مانند اکنون که برای سالیان متوالی بازدهی سهام دو افزایش همبستگی طلا و دلار رقمی بوده است؛ تصمیمات سرمایه گذاران مانند این میتواند قیمت سهام را کاهش دهد.
علاوه بر این، اگر نرخ بهره به اندازه کافی بالا رود، دیگر ابزارهای پس انداز مانند حساب های پس انداز با بازده بالا یا گواهی سپرده ممکن است برای برخی از سرمایه گذاران محافظه کار جذاب تر به نظر برسند.
دیدگاه شما