بی‌رونقی بازار سهام


اقتصادگردان- در کشور‌های صنعتی پیشرفته وقتی بانک‌های مرکزی نرخ بهره‌ای را که بانک‌ها بر مبنای آن به یکدیگر قرض می‌دهند یا از هم قرض می‌گیرند، آن‌هم برای مدت بسیار کوتاه به اصطلاح، "یک شبه" یا "شبانه" (vernight)، هدف‌گذاری می‌کنند، این اقدام آن‌ها موجی از آثار ملایم و کوچکی بر کل اقتصاد‌های آنان از جمله بر بازار سرمایه می‌گذارد.
در این میان به چند نکته مهم به صورت فهرستی اشاره خواهم کرد:
وقتی بانک مرکزی نرخ بهره را تغییر می‌دهد، این امر بر اقتصاد و بازار‌های سرمایه و سهام اثرگذار است، زیرا برای افراد و کسب‌وکار‌ها استقراض آن‌ها را با هزینه‌های بیشتر یا کمتر روبرو می‌کند.
اثرگذاری مزبور بر روی بازار سهام عموماً بلافاصله بروز و ظهور می‌کند، در حالی‌که برای سایر بخش‌های اقتصاد شاید تا یکسال هم طول بکشد که آثار آن در سطح وسیعی ظاهر شود.
گرایش نرخ‌های بهره بالاتر آن است که بر سود و عایدی و قیمت بی‌رونقی بازار سهام سهام اثر گذاری منفی دارند (بجز بر بخش مالی).
همچنین نرخ‌های بهره بالاتر ارزش گذاری آتی را تحت تأثیر قرار می‌دهد چرا که بر نرخ تنزیل بکار رفته بر جریان نقدی آتی اثرگذار است و آن‌را بالاتر می‌برد.
برای محافظت خود در مقابل ریسک، سرمایه‌گذاران در تصمیم‌گیری‌ها و انتخاب‌های خود به اوراق قرضه کوتاه‌مدت‌تر و یا دارایی‌های با عمر کوتاه‌تر توجه می‌کنند.
شناخت و درک رابطه بین نرخ‌های بهره (از جمله نرخ تنزیلی که بانک مرکزی برای استقراض بانک‌ها از آن به عنوان یک ابزار سیاستی مهم در اعمال سیاست پولی خود به‌کار می‌برد) به سرمایه گذاران کمک می‌کند تا دریابند که چگونه تغییرات نرخ‌های بهره بر سرمایه‌گذاری آن‌ها موثر است و لذا آن‌ها را بیشتر و بهتر برای تصمیم‌گیری‌های مالی آماده می‌سازد.

سهام با توافق برجام رشد کوتاه مدت و بدون آن رشد میان مدت می کند

کامران ندری گفت: نوسانات بازار سرمایه که اکنون تحت تاثیر هیجان اخبار قرار دارد، در حالی که با توافق در کوتاه مدت رشد می کند در غیر اینصورت در میان مدت با تورم، اسمی رشد می کند.

بازار؛ گروه بورس: بازار سرمایه در ماه های اخیر نوسانات شدیدی پیدا کرده که بخشی از این مساله ناشی از اخبار سیاسی و برجامی بوده، در حالی که کامران ندری اقتصاددان در گفتگو با خبرنگار بازار معتقد است که رشد واقعی بازار باید بر مبنای شاخص های واقعی اقتصاد همچون افزایش سرمایه گذاری، آزادی اقتصادی و . باشد، از این رو نوسانات مقطعی است و از طرف دیگر روند معاملات نشان می دهد که اقتصاد کلان و بازار سرمایه در موقعیت پیچیده ای به هم گره خورده اند و تاثیرات منفی آنها بر همدیگر قابل کنترل نیست.
در ادامه متن کامل این گفتگو را بخوانید؛


*در شرایط کنونی بسیاری از فعالان بازار سرمایه معتقدند که شرایط کلان اقتصادی که متاثر از وضعیت مذاکرات برجام است مانع از رشد بازار سرمایه شده، آیا این استدلال درست است؟

به نظر این استدلال برعکس باشد، زیرا وضعیت اقتصاد کلان به بازار سرمایه به گونه ای دیگر گره خورده است و اگر بخواهیم سیاست های پولی را با وضعیت اقتصاد منطبق کنیم بازار سرمایه چالش برانگیز شده، به عبارت دیگر سیاستگذاران در شرایط تورمی باید نرخ بهره را بالا ببرند تا از این طریق کنترل تورم کالاها انجام شود، اما از آنجایی که افزایش نرخ بهره در کوتاه مدت باعث افت قیمت سهام می شود سیاست گذاران در مقطع کنونی برای اینکه بازار سرمایه تحت تاثیر این سیاست قرار نگیرد تورم را فدای بازار سرمایه کرده و به نوعی سیاست گذار تورم را نادیده گرفته و بیشتر به جای اینکه به کنترل آن بپردازد بازار سرمایه را مورد توجه قرار داده است.

چند وقت پیش عده ای در بازار به دنبال عاملی می گشتند تا ریزش بازار را به گردن آن بیندازند دست بر قضا در آن موقع کمی نرخ بهره افزایش یافته بود و آن را عامل افت بازار عنوان کردند، در حالی که بعد مشخص شد با کاهش نرخ بهره تغییری در وضعیت شاخص کل بورس به وجود نیامده است


*یکی از مسائلی که کارشناسان بازار سرمایه در چند وقت اخیر به آن پرداختند نرخ بهره بین بانکی بود و استدلال آن‌ها این بود که چون نرخ بهره بالا رفته، بورس افت کرده اما بعد از اینکه دوباره نرخ بهره افت کرد بازار سرمایه رشدی نداشت، دلیل این موضوع چیست؟

به طور قطع یک یا دو درصد افزایش نرخ بهره بین بانکی عامل افت بازار سرمایه نبوده و عده ای در بازار به دنبال عاملی می گشتند تا ریزش بازار را به گردن آن بیندازند دست بر قضا در آن موقع کمی نرخ بهره افزایش یافته بود و آن را عامل افت بازار عنوان کردند، در حالی که بعد مشخص شد با کاهش نرخ بهره تغییری در وضعیت شاخص کل بورس به وجود نیامده است، زیرا موضوع افت بازار امروز ناشی از بی اعتمادی سرمایه گذاران است که ریشه آن به سال ۹۹ بر می گردد. در آن زمان دولت و وزارت اقتصاد با تشویق مردم رونقی حبابی در بازار شکل دادند، هرچند در آن زمان ما هشدار داده بودیم که اگر این حباب بترکد نتیجه آن جز ریزش سنگین شاخص و بی اعتمادی چیز دیگری نخواهد بود و سرمایه گذاران آماتور دیگر سمت بازار سرمایه نمی آیند. در شرایط کنونی همین سرمایه گذاران خرد که هم اکنون در بورس مانده اند منتظر هستند کمی از زیان آن‌ها جبران شود و بعد از بازار خارج شوند. در واقع هنوز بازار سرمایه دارد هزینه سیاست های غلط سال ۹۹ را می دهد و این مساله به زودی برطرف نمی شود.

*در شرایط کنونی مشکلات اصلی که منجر به افت بازار شده یا اینکه نمادها رشد چندانی نداشته باشند چیست؟

در حال بی‌رونقی بازار سهام حاضر سه دسته مشکل در بازار سرمایه داریم؛ نخست اینکه ساختار بازار سرمایه در ایران رقابتی نیست، برای نمونه کارگزاری ها انحصاری هستند و برخی حقوقی ها روی بازار تاثیر خاص می گذارند و این‌ حقوقی ها چون شبه دولتی هستند روی بازارهای دیگر هم انحصار دارند و البته این مسئله را حاکمیت به وجود آورده است و امروز به یکی از چالش های جدی اقتصاد کشور تبدیل شده و به شکل عام در اقتصاد کلان و به شکل خاص در بازار سرمایه چالش برانگیز شده است.

چالش دوم بازار سهام متغیرهای بنیادی هستند، در شرایط کنونی شاخص های؛ سرمایه گذاری، شاخص آزادی کسب و کار و . تحت تاثیر تحریم ها قرار گرفته اند و افت درآمد سرانه در ده سال گذشته هم نشان می دهد که اقتصاد کشور روندی نزولی داشته و نمی توان انتظار داشت که شاخص سهام هم رشد بالایی داشته باشد و اگر در چند سال گذشته بازار رشد بی‌رونقی بازار سهام داشته بیشتر تحت تاثیر تورم بوده و وقتی کل اقتصاد کشور در وضعیت نامناسب باشد بازار رشد مناسبی نخواهد داشت. البته نباید نادیده گرفت در حال حاضر بنا به ماهیت بورس نوسانات قیمت در بازار سهام بیشتر شده و این‌ها را باید در ارزیابی مقطعی بازار لحاظ کرد.

چالش سوم در بازار سرمایه سیاست گذاری است زیرا افراد سیاست گذار دانش بخشی دارند و دانش اقتصاد کلان ندارد و استدلال می کنند که اگر کل اقتصاد دچار مشکل باشد به ما ربطی ندارد، زیرا ما فقط مسئول بورس هستیم، از این رو امروز ارتباط معقولی با مسائل کلان اقتصاد و بازار سرمایه نیست و حتی بورس مانعی برای قرار گرفتن اقتصاد در مسیر صحیح شده و از طرف دیگر اثر منفی اقتصاد کلان روی بازار سرمایه هم تاثیر گذار است.

اخبار مثبت برجامی در کوتاه مدت روی شاخص اثر مثبتی دارد، ولی چون شاخص های بنیادی اقتصاد تغییری نداشته در بلندمدت برجام نمی تواند روند صعودی بلندمدت را به وجود بیاورد، زیرا امروز گرفتار چالش های بنیادی و ساختاری هستیم که به برجام ارتباطی ندارد

*آیا این خبرهای مثبت و منفی که از برجام شنیده می شود و بازار نوسان پیدا می کند ابزاری برای نوسان گیری حقوقی ها شده است؟

به نظر من بازار سهام به طور طبیعی تحت تأثیر خبرهای مثبت و منفی قرار می گیرد و خبرهای مثبت برجام می تواند در کوتاه مدت روی بازار سرمایه تأثیر مثبت بگذارد، اما شوکی که عدم توافق در بازار ایجاد می کند اثر اسمی مثبت دارد. در واقع اگر دوباره منافذی که چند وقت اخیر آمریکا باز کرده بسته شود و به سمت فشار حداکثری بروند، به طور قطع بازار ارز ملتهب می شود و بعد روی بودجه اثر می گذارد و نتیجه آن تورم خواهد بود و با تاخیر در میان مدت و بلندمدت هم در بازار سرمایه اثر می گذارد، همانطوری که در سال ۹۷ وقتی ترامپ از برجام خارج شد اثر آن در سال ۹۸ و ۹۹ در بورس نمایان شد. هرچند روند صعودی تورم در بازار واقعی نیست و نوسان گیرها همواره از شرایط خبرها استفاده می کنند و زیان آن به سهامداران آماتور می رسد. بنابراین اخبار مثبت برجامی در کوتاه مدت در روند تاثیر می گذارد و روی شاخص اثر مثبتی دارد، ولی چون شاخص های بنیادی اقتصاد تغییری نداشته در بلندمدت برجام نمی تواند روند صعودی بلندمدت را به وجود بیاورد.

*پیش بینی شما برای محدوده تورم در سال جاری چیست؟

پیش بینی می شود با برجام تورم در یک محدوده ای ۱۵ تا ۲۵ درصد قرار بگیرد، زیرا ما امروز گرفتار چالش های بنیادی و ساختاری هستیم که به برجام ارتباطی ندارد و به نوعی می توان گفت توافق برجام رقابتی ایجاد می کند که بنگاه های ضعیف که بدون خارجی ها جولان می دادند توان خود برای افزایش قیمت کالاها را از دست بدهند و این مساله به ضرر این بنگاه های ناکارآمد است، هرچند تصور غلطی در ایران وجود دارد که همواره تولید خوب است، در حالی که امکانات و نیروی کار را هدر می دهند و در گشایش بازار روی رقبای خارجی از بین می روند بی‌رونقی بازار سهام البته ممکن است با نفوذی که در مجلس و مقامات دست بالا دارند مانع واردات شوند و به نوعی تورم کالایی را در سطوح بالا نگهدارند.

پیش‌بینی بورس شنبه/ شاخص کل رشد می‌کند؟

بورس

شاخص کل بورس امروز بر مدار صعود حرکت کرد و در این گزارش به پیش‌بینی بورس روز شنبه و به طور کلی هفته آینده پرداخته شده است.

به گزارش تجارت‌نیوز، شاخص کل بورس امروز بر مدار صعود حرکت کرد و در این گزارش به پیش‌بینی بورس روز شنبه و به طور کلی هفته آینده پرداخته شده است.

شاخص کل بورس تهران امروز ۲۹ تیر ماه با رشدی نه چندان قابل توجه در سطح یک میلیون و ۸۹۸ هزار واحدی تثبیت شد.

شاحص هم‌وزن نیز روند رو به رشدی به خود گرفت و با افزایش دو هزار و ۱۰۴ به محدوده ۴۰۳ واحدی رسید.

البته تحلیلگران بازار سرمایه عقیده دارند که این رشد موقت است و احتمالا هفته آینده شاخص کل هم‌وزن روند اصلاحی را تجربه کند.

بازدهی ماهیانه بورس در تیر ۱۴۰۱ معادل منفی ۴.۴ درصد بود. به علاوه فاکتورهای دیگر بازار، از جمله ارزش معاملات و ورود و خروج پول حقیقی، همگی اوضاع نابسامان بورس را تایید می‌کنند.

بازار در همه روزهای معاملاتی تیر ماه با خروج پول حقیقی همراه بود و امروز مبلغ این خروج پول به ۳۰۰میلیارد تومان رسید. از طرف دیگر ارزش معاملات خرد هم در تیر ماه روندی کاملا نزولی را طی کرد و امروز به دو هزار میلیارد تومان رسید.

این کاهش بی سابقه ارزش معاملات، نشان‌دهنده بی میلی روزافزون اهالی بازار به خرید و فروش است. این موضوع موجبات نگرانی بسیاری از سهامداران و فعالان بازار را فراهم ساخته است.

پیش‌بینی بورس شنبه

فردین آقابزرگی، کارشناس بازار سرمایه در پیش‌بینی معاملات هفته آینده گفت: کاهش محسوس شاخص بورس در دو ماه گذشته فروشندگان بالقوه را مردد به فروش کرده و ارزش ذاتی اغلب سهام بیش از قیمت آنها است.

بنابراین می‌توان گفت که بازار سرمایه هفته آینده روندی متعادل خواهد داشت.

این کارشناس بازار سرمایه تاکید کرد: صنایعی که بیشترین افت را در این مدت تجربه کرده‌اند، متعادل خواهند بود.

  • بورس در آستانه سقوط به کانال جدید
  • قیمت سکه و طلا در ۱۸ مهر
  • همراه اول حامی تیم ملی ورزش‌های الکترونیک کشور در مسابقات جهانی ۲۰۲۲
  • شرایط قسط‌ بندی جرایم رانندگی اعلام شد
  • نرخ واقعی بیکاری دورقمی است/ افزایش بیکاری جوانان به دنبال فیلترینگ
  • قیمت محصولات فرنگی کاهشی شد | هر کیلو گوجه فرنگی ۸۸۰۰ تومان
  • قیمت آجیل و خشکبار در ۱۸ مهر ۱۴۰۱
  • قیمت روز گوشت بی‌رونقی بازار سهام قرمز در ۱۸ مهر ۱۴۰۱
  • وزیر صمت اعلام کرد: صادرات صنایع دارویی؛ سالانه ۵۰ میلیون دلار
  • چگونه از بهترین دکتر پوست و مو نوبت بگیریم؟
  • افزایش چراغ‌خاموش قیمت شوینده‌ها
  • دستور جدید بانک مرکزی درباره شرایط پرداخت وام

نشر مطالب با ذکر نام روزنامه عصر اقتصاد بلامانع است. عصر اقتصاد مسئولیت مطالب از سایر منابع را عهده دار نمی باشد.

غیرحرفه‌ای ها بازار بی رونق بورس را به هم می ریزند

دی ماه سال 92 بود که با ریزش های تالار شیشه ای بخشی ازسرمایه گذاران از بازار سرمایه خارج شدند تا محل امن تری برای سرمایه اشان بیابند .عده ای از سهامداران نیزدر بازار بی رونق بورس به انتظارنشسته اند به امیدآنکه تحرکی دوباره دراین بازارایجاد شود اما دراین شرایط بی رونق عده ای از سهامداران غیرحرفه ای با تصمیمات آنی ، بدون دلایل منطقی به خرید و فروش سهام پرداخته و باعث می شوند تا شاخص ها بدون دلیل منطقی با افت وخیز روبروشود .

غیرحرفه‌ای ها بازار بی رونق بورس را به هم می ریزند

اگر به کارنامه چند ماه گذشته بازار سرمایه نگاهی کنیم می بینیم که با وجود اتفاقات خوب درعرصه سیاسی کشوردرزمینه توافقات هسته ای ، رای کنگره آمریکا به برجام و گسترش روابط خارجی که می تواند برآینده اقتصاد کشور تاثیر گذار باشد ،متاسفانه بازار سرمایه کشور سومین فصل سال را بی رمق آغاز کرد وحتی خبرهای خوش نیزاز نظر روانی نتوانست تحرکی در این بازار ایجاد کند .

شاخص بورس که طی ماههای گذشته کانالهای 64،63و62 هزار واحدی را پشت سر گذاشته بود وارد کانال 61 هزار واحدی شد واین شاخص با وجود رشد اندک در روز اول مهر ماه دوباره عقب نشینی کرد. درحال حاضر بورس با نوساناتی درشاخص ها به حرکت کم سو خود ادامه می دهد وکارشناسان بازار سرمایه براین باورند که بازاردرحال حاضر درکف قیمت ها حرکت می کند تا اعتماد دوباره به این بازار باز گردد.

«فریبرزعسکری» کارشناس بازارسرمایه درگفت وگو با جام جم آنلاین با اشاره به اینکه اندکی ازتلاطمات غیرمنطقی دربازارکاسته شده است گفت :هم اکنون بازارسرمایه به یک سکون نسبی رسیده است اما باید شاخصه های روشنتری از آینده اقتصادی کشورترسیم شود تا اعتماد به بازار بازگردد. برنامه های دولت برای کنترل تورم باید متناسب با سرمایه گذاری های جدید باشد تا بتواند موجب تحرک بازارشده و ارزش افزوده بیشتر ایجاد کند. متاسفانه به دلیل سیاست های اقتصادی 8 ساله گذشته سرمایه ها رابه مصرف رساندیم ونیاز به سرمایه گذاری جدید داریم و امید می رود با اجرای توافقات هسته ای وازسرگیری مناسبات اقتصادی با سایرکشورها سرمایه های جدید وارد کشورشود وموتوراقتصادی تولید به حرکت درآید.

وی به کاهش شیب نزولی بازاردرماههای گذشته اشاره و تاکید کرد: قیمت ها دربازار به کف خود رسیده ودراین وضعیت به حرکت خود تا بروزنشانه های مثبت اقتصادی ادامه خواهد داد .

وی در باره تشویق ورود سرمایه های خرد به بازارسرمایه گفت :آنچه بازار ما را تحت تاثیر قرار داده چه شاخص رو به بالا و چه رو به پایین فعالیت سرمایه گذاراران غیرحرفه ای بورس است. متاسفانه با تبلیغات افرادی را وارد بازار می کنیم که شناختی به بازار ندارند و با خرید و فروش های خود به بالا رفتن قیمت ها بدون توجیه اقتصادی و مالی کمک می کنند و همینطوردر پایین آمدن شاخص ها نیزهمین افراد خاک ریزهایی هستند که شروع به فروش می کنند. بنابراین ازآنجائیکه تلاطمات بازار در بلند مدت به نفع کل اقتصاد کشورنیست باید سعی کنیم با نشان دادن سیمای مثبت اقتصادی کشورو با حرکت منطقی شاخص به سمت بالا جذب سرمایه کنیم.

عسکری درادامه تصریح کرد :دربازاررقبای دیگری مثل بانکها هستند که ریسک سرمایه گذاری اشان کمترازبازارسرمایه است که این بخش ها نیزتاثیر گذارند، بنابراین باید توازنی بین اینها برقرار باشد. ضمن آنکه تبلیغات درکوتاه مدت ممکن است یکسری افراد را جذب بازارکند ولی اثری که در بلند مدت می گذارد می تواند مخرب باشد.

جذب غیر حرفه ای به بازار سرمایه مخرب است

«سید مهدی علوی بهبهانی» کارشناس بازار سرمایه نیز در گفت و گو با جام جم آنلاین، یکی از عوامل تاثیر گذار در وضعیت فعلی بورس رااثر روانی ذکرکرد و افزود: مردم ازآنجایی که فکر می کنند اگر امروز سهام نخرند فردا ارازنتر می شود وارد بازار نمی شوند درحالیکه هم اکنون ارزش سهام پایین ترازارزش ذاتی آن است و اگر افرادی ریسک پذیرو آینده نگر باشند بازارهم اکنون برای خرید خوب است .

این کارشناس بازارسرمایه ازسوی دیگربه وجود افراد غیرحرفه دربازاراشاره کرده و فعالیت این افراد را به ضرر بورس دانست . بهبهانی دراین باره گفت :افرادی که آشنا به بورس نیستند به محض آنکه یک سهم در بازار شروع به بالا رفتن می کند خریداری کرده و وقتی رو به پایین می آید شروع به فروش می کنند که ضررهای سنگینی به این بخش وارد می شود .

به گفته وی، درحال حاضر به دلیل رکود فعلی اقتصاد، اشخاص حقوقی نیزدربازارخیلی فعال نیستند وبه دلیل نبود تقاضا عرضه سنگین نیز وجود ندارد .درنتیجه سکونی دربازارایجاد شده است.

بهبهانی درمورد تاثیرنتایج برجام بربازارسرمایه گفت :آنطور که به نظر می رسد نتایج برجام 90 درصد مثبت است و اقدامات اجرایی آن درحال آغازاست ،بنابراین اثرات روانی آن تا کنون تاثیرخودش را بربازارگذاشته است .اما وجود رکود اقتصادی باعث شده تا رونق مورد نظر در بازار شکل نگیرد. به گفته وی ،اگر همانطور که دولت اعلام کرده بتوانند درنیمه دوم سال مسئله رکود را حل کنند و تورم رادر حد فعلی نگه دارند شایدبتوان امید وار بود که نشانه های مثبت به بورس باز گردد . به هر حال کشور در حال توسعه باید درصدی از تورم را داشته باشد تا سرمایه گذار برای سرمایه گذاری انگیزه داشته باشند .

وی افزود :چشم انداز بورس را روی هم رفته مثبت می بینم البته در نیمه دوم سال بحث انتخابات را پیش رو داریم که این موضوع هم بر بازار سرمایه سایه می اندازد اما گمان نمی کنم بورس مشکل خاصی داشته باشد چون پس ازدوره گذار بورس وضعیت خوبی خواهد داشت .

این کارشناس بازارسرمایه از مردم خواست تا با مطالعه وارد بورس شوند و بی گدار به آب نزنند .

«رضا حبییبی » یکی از سهامدارن نیز به جام جم آنلاین گفت : حدود یکسالی است که در بازار سرمایه ورود پیدا کرده ام و فعالیتم بیشتر اینترنتی است اما با تجربه ای که از این بازار کسب کرده ام این است که باید دراین بازار صبر به خرج داد .

وی گفت : شرایط رکودی و بی رونقی بازار باعث شده برخی ازسهامداران ازبازار خارج شوند و به نوعی صف خریداران نصف فروشندگان باشد اما آنچه بسیار آسیب رسان است اقدامات هیجانی عده ای از سهامداران است که با برخی از شایعات با بالا و پایین شدن اندک برخی قیمت ها بدون دلیل منطقی اقدام به فروش سهام و کاهش شاخص ها می کنند .

آنچه مسلم است بازار سرمایه دوران انتظارخود را سپری می کند وامید می رود با نتیجه دادن سیاست های اقتصادی دولت برای خروج ازرکود و ورود سرمایه گذاران تحرکی جدی درصنایع و بنگاههای کشوراتفاق افتد تا برآیند آن درتالارشیشه ای که دماسنجی ازوضعیت اقتصادی کشوراست ظهور یابد و سهامداران هدفمند دوباره به این بازارمهم اعتماد پیدا کنند.

اثر نرخ بهره بر بازار سهام

دلواپسی‌های اهالی بازار سرمایه از افزایش نرخ بهره و کاهش نرخ بین بانکی در این اواخر و تأثیر بی‌رمق آن بر بازار سهام می‌طلبد که به رابطه نرخ بهره و بازار سهام نیم نگاهی با بیانی ساده، اما نه سطحی، بیاندازیم.

اقتصاد گردان

اقتصادگردان- در کشور‌های صنعتی پیشرفته وقتی بانک‌های مرکزی نرخ بهره‌ای را که بانک‌ها بر مبنای آن به یکدیگر قرض می‌دهند یا از هم قرض می‌گیرند، آن‌هم برای مدت بسیار کوتاه به اصطلاح، "یک شبه" یا "شبانه" (vernight)، هدف‌گذاری می‌کنند، این اقدام آن‌ها موجی از آثار ملایم و کوچکی بر کل اقتصاد‌های آنان از جمله بر بازار سرمایه می‌گذارد.
در این میان به چند نکته مهم به صورت فهرستی اشاره خواهم کرد:
وقتی بانک مرکزی نرخ بهره را تغییر می‌دهد، این امر بر اقتصاد و بازار‌های سرمایه و سهام اثرگذار است، زیرا برای افراد و کسب‌وکار‌ها استقراض آن‌ها را با هزینه‌های بیشتر یا کمتر روبرو می‌کند.
اثرگذاری مزبور بر روی بازار سهام عموماً بلافاصله بروز و ظهور می‌کند، در حالی‌که برای سایر بخش‌های اقتصاد شاید تا یکسال هم طول بکشد که آثار آن در سطح وسیعی ظاهر شود.
گرایش نرخ‌های بهره بالاتر آن است که بر سود و عایدی و قیمت سهام اثر گذاری منفی دارند (بجز بر بخش مالی).
همچنین نرخ‌های بهره بالاتر ارزش گذاری آتی را تحت تأثیر قرار می‌دهد چرا که بر نرخ تنزیل بکار رفته بر جریان نقدی آتی اثرگذار است و آن‌را بالاتر می‌برد.
برای محافظت خود در مقابل ریسک، سرمایه‌گذاران در تصمیم‌گیری‌ها و انتخاب‌های خود به اوراق قرضه کوتاه‌مدت‌تر و یا دارایی‌های با عمر کوتاه‌تر توجه می‌کنند.
شناخت و درک رابطه بین نرخ‌های بهره (از جمله نرخ تنزیلی که بانک مرکزی برای استقراض بانک‌ها از آن به عنوان یک ابزار سیاستی مهم در اعمال سیاست پولی خود به‌کار می‌برد) به سرمایه گذاران کمک می‌کند تا دریابند که چگونه تغییرات نرخ‌های بهره بر سرمایه‌گذاری آن‌ها موثر است و لذا آن‌ها را بیشتر و بهتر برای تصمیم‌گیری‌های مالی آماده می‌سازد.

وقتی بانک مرکزی نرخ تنزیل خود را بالا می‌برند، این امر هزینه استقراض کوتاه مدت نهاد‌های مالی را، معمولاً خیلی سریع، افزایش می‌دهد. این بی‌رونقی بازار سهام موضوع در عمل یک تأثیر ملایمی بر هزینه‌های کل سایر استقراض‌های شرکت‌ها و مصرف‌کنندگان یک اقتصاد و کشور می‌گذارد. از آنجا که هزینه‌های موسسات و نهاد‌های مالی (بانک‌ها) بالا رفته، آن‌ها هم که موسسات خیریه نیستند و لذا رفتار عقلایی خود را با حداکثر سازی سود خویش به نمایش می‌گذارند و نرخ‌های بهره مشتریان خود را بالا می‌برند. در غرب، این افزایش‌ها بر دو مورد یعنی بر کارت‌های اعتباری و وام مسکن (Mrtgage) که به نرخ بهره بسیار حساس هستند تأثیر سریع و معنی‌دار دارد. اثر افزایش نرخ بهره بخصوص در مورد گفته شده باعث می‌شود که مصرف کنندگان میزان پول مصرفی خود را کاهش دهند.
به‌هرحال، مصرف کنندگان مجبورند صورتحساب‌های زندگی خود را بپردازند، هرچند آن صورت‌ها گران‌تر شده باشند، نتیجه آن‌که "درآمد قابل تصرف" آن‌ها پایین کشیده می‌شود. پیامد آن چیست؟ وقتی مصرف‌کنندگان پول کمتری در اختیار دارند، در سمت عرضه، یعنی کاهش درآمد‌ها و سود‌های کسب‌وکارها؛ بنابراین، با بالا رفتن نرخ‌های بهره، کسب‌وکار‌ها و بنگاه‌ها نه تنها با افزایش و بالا رفتن هزینه استقراض روبرو می‌شوند، بلکه از آن صد مرتبه بدتر با خطر آثار منفی و خسارت بار کاهش تقاضای مصرف کننده مواجه می‌شوند. هر دوی این دو عامل بر عایدی و سود بنگاه‌ها و در نتیجه بر قیمت سهام آن‌ها اثرات منفی خود را به‌جا می‌گذارند.

وقتی اقتصادی از کسادی و بی رونقی و کم تحرکی در رنج است، بانک‌های مرکزی نرخ بهره وجوه خود را کاهش می‌دهند تا انگیزه برای فعالیت‌های مالی ایجاد کنند. کاهش نرخ‌های بهره یا سود عکس همان آثاری را دارند که در بالا در مورد افزایش آن‌ها اشاره شد. سرمایه گذاران مثل اقتصاددان‌ها نظرشان آن است که نرخ‌های بهره کمتر و پایین‌تر کاتالیزوری برای رشد است (هیچ گاه از شیمی نمره خوبی نگرفتم، ولی یادم مانده که کاتالیزور فقط موجب تسهیل فعل و انفعالات می‌شود) و به نفع قرض‌گیری و استقراض شخصی و شرکت‌ها تمام می‌شود. این، به نوبه خود به افزایش سود‌ها و استحکام، قدرتمندی و قوی شدن بنیه اقتصاد منجر می‌شود.
اینکه با نرخ‌های کمتر مردم احساس کنند که شاید بتوانند سرپناهی پس از سال‌ها برای خود برپا کنند و یا نوجوانان خود را به کلاس تقویتی زبان بفرستند و در یک کلمه بیشتر خرج بی‌رونقی بازار سهام کنند را دست کم نگیریم. کسب و کار‌ها و بنگاه‌ها با نرخ ارزان‌تر بهره از بالا رفتن توان مالی خود برای تأمین مالی عملیات تولیدی و تجاری خود و بسط و توسعه کسب و کار خود لذت می‌برند و این امر موجب افزایش سود و عایدی (earning) بالقوه آن‌ها شده و بی‌رونقی بازار سهام به نوبه خود، باعث بالا رفتن قیمت سهام آن‌ها می‌شود.
برندگان خاص نرخ بهره پایین وجوه بانک مرکزی بخش‌هایی از بازار سهام هستند که سود تقسیمی یا نقدی می‌پردازند. به‌علاوه، شرکت‌های بزرگ، که از "جریان‌های نقدی" (cash flws) با ثبات و ترازنامه‌های قوی برخوردارند از کاهش بدهی‌های مالی ارزان‌تر شده به‌وجود آمده برای آن‌ها نفع بیشتری می‌برند.

اگر فعالان بازار سرمایه و تحلیل گران آن ببینند که شرکتی رشد و یا سود‌دهی‌اش پایین آمده، خواه از طریق بالا رفتن هزینه بدهی و خواه از طریق کاهش درآمد‌های آن، میزان تخمین و برآورد‌های "جریانات نقدی" آینده و آتی برای آن شرکت افت خواهد کرد. (باید قول دهم درباره "جریان نقدی" بعداً بنویسم). "به شرط ثابت ماندن سایر عوامل و شرایط" (این ترجیع‌بند اقتصاددانان اقتصاد خرد است که می‌خواهند بگویند بر این رابطه‌ای که گفتیم عوامل و شرایط دیگری نیز دخیل هستند)، با افت "جریان نقدی" شرکت قیمت سهام آن نیز کاهش می‌یابد. اگر قیمت سهام تعداد شرکت‌های زیادی کاهش یابند، کل بازار و یا شاخص‌های اصلی و عمده بازار که اکثر مردم آن‌ها را نماینده کل بازار می‌دانند نیز افت خواهند کرد.
با کاهش انتظارات سرمایه‌گذاران از رشد و جریانات نقدی آتی شرکت، آن‌ها از امیدشان به افزایش قیمت سهم آن شرکت کاسته شده بی‌رونقی بازار سهام و لذا در کسب مالکیت چنان سهمی یعنی خرید آن سهم رغبت نشان نمی‌دهند، یعنی آن سهم برای ایشان از مطلوبیت برخوردار نیست. از این بیشتر، وقتی سرمایه‌گذاران بازار سهام آن سهم را با سایر سرمایه‌گذاری‌ها (بازار‌های موازی بازار سهام) مقایسه کنند سهم مزبور را ریسکی‌تر می‌بینند.
با این همه، بعضی بخش‌های اقتصاد از بالا رفتن نرخ‌های بهره نفع می‌برند. مثال بارز نفع برندگان "صنعت مالی" کشور است. بانک‌ها، کارگزاری‌ها، شرکت‌های بیمه نمونه‌هایی هستند که با افزایش نرخ بهره عایدی آن‌ها فزونی می‌گیرد، چرا که آن‌ها از آن به بعد وام دهی و قرض دهی خود را با نرخ بیشتری انجام می‌دهند.

اثرات گفتار، کردار، پندار بانک مرکزی بر شکل دهی انتظارات برای مردم ما هنوز آنچنان که باید و شاید معلوم و روشن نیست و توقع از این همه کارشناس و نیروی انسانی خیلی بیشتر از اینهاست تا آثار سیاست‌ها و به‌کارگیری ابزار‌های گوناگون بانک را برای مردم شفاف سازی کنند. برای مثال، کارشناسان بازار سرمایه سقوط چند ماهه بازار سهام کشورمان به افزایش نرخ بهره بین بانکی و سرایت آن به نرخ سپرده گذاری مردم مربوط می‌دانند و می‌گویند فعالان بازار به تغییرات آن نرخ حساسند، مطلب باید با بیان ساده، ولی عمیق موشکافی شود و بانک مرکزی در بعد ارتباطات سیاست پولی فعال‌تر باشد.
به‌هرحال، گروهی از صاحبنظران بازار سرمایه بر این باورند که به‌طور واقعی و عملی در مقابل عکس العمل بازار سهام نسبت به تغییرات نرخ بهره هیچ اتفاق خاصی برای مصرف کنندگان و شرکت‌ها لازم نیست رخ دهد. بالا و پایین رفتن نرخ‌های بهره بر ابعاد روانشناسی سرمایه‌گذاران اثرگذار است. وقتی بانک مرکزی اعلام می‌کند که مثلاً برای مبارزه با تورم می‌خواهد نرخ بهره را بالا ببرد، هم کسب و کار‌ها و هم مصرف کنندگان مخارج و هزینه‌های خود را کاهش می‌دهند. این باعث می‌شود که عایدی و سود شرکت‌ها و به تبع آن قیمت‌های سهام افت کنند و همگان چشم انتظار ریزش و حتی سقوط بازار سهام باشند.
از طرف دیگر، وقتی بانک مرکزی اعلام کاهش نرخ می‌کند، فرض بر آن‌است که مصرف کنندگان و کسب و کار‌ها مخارج و سرمایه‌گذاری‌های خود را افزایش دهند که این امر باعث می‌شود قیمت‌های سهام بالا رود.
اگر انتظارات مردم به‌طور چشم‌گیر و معنی‌دار از اقدامات بانک مرکزی متفاوت باشد، این عکس‌العمل‌های مردم یعنی مصرف کنندگان و کسب و کار‌ها، که به‌صورت تعمیم داده شده و متعارف گفته شد دیگر کاربری ندارند.
برای مثال، فرض کنید مقام پولی کشور با متولی و مسئول بازار سرمایه جلسه بگذارند و قرار بر کاهش a واحد درصد از نرخ بین بانکی و از آن انتظار رود، ولی پس از رسانه‌ای شدن و اعلام آن معلوم شود، فقط نصف a از آن نرخ کاهش یافته، در عمل ممکن است این اخبار و انتظارات باعث و سبب ساز افت بازار سهام شوند، زیرا فرض کاهش a واحد درصد از قبل در قیمت‌های بازار، بقول تحلیلگران بازار سرمایه، پیش خور شده است.
عامل مهم دیگر در عکس العمل بازار به تغییرات نرخ بهره آن است که در "سیکل تجاری" اقتصاد یعنی در چرخه رونق و رکود مشخص کنیم که اقتصاد ما در حال حاضر کجای آن قرار دارد.
در آغاز وهله‌ای که اقتصاد ضعیف شده، تقویت و بازپروری آن از طریق نرخ‌های بهره پایین‌تر نمی‌تواند یعنی توان کافی برای جبران مافات و خسارت‌های فعالیت‌های اقتصادی را ندارد و لذا ممکن است بازار سهام به ریزش خود ادامه دهد. برعکس، وقتی اقتصاد به سوی نقطه پایانی چرخه رونق خود است، وقتی بانک مرکزی نرخ‌ها را بالا می‌برد، این امر سود برخی شرکت‌ها را افزایش می‌دهد و اغلب بخش‌های خاصی به حرکت رو به جلوی خود و وضع خوب ادامه می‌دهند، مثل سهام شرکت‌های تکنولوژی و "سهام رشدی" (درباره "سهام رشدی" و "سهام ارزشی" قبلاً در یادداشتی اشاره کرده ام یک یادداشت مستقل لازم دارد.)
گرچه رابطه میان نرخ‌های بهره و بازار سهام کاملاً غیر مستقیم است، اما هر دو در جهت مخالف هم حرکت می‌کنند. به‌عنوان یک قاعده سرانگشتی کلی و عمومی، وقتی بانک مرکزی نرخ‌های بهره را به‌موقع و به اندازه کافی کاهش می‌دهد، این امر موجب می‌شود که بازار سهام بالا رود و برعکس وقتی بانک مرکزی نرخ‌های بهره را بالا می‌برد این امر باعث می‌شود که بازار سهام افت کند. آنچه باید یادمان بماند آن است که هیچ تضمینی از اینکه عکس‌العمل آتی بازار سهام در مقابل یک تغییر معین از نرخ بهره (مثلا ۱۸ صدم درصد) چگونه خواهد بود، وجود ندارد؛ لذا باید دقت شود که امر مهم "پیش‌نگری"های عقلی را در این بازار به "پیشگویی"های "عشقی" تقلیل ندهیم.

دو نیمه متفاوت بورس در سال ۹۶

یک کارشناس بازار سرمایه گفت: معاملات بازار سهام از ابتدای سال تا پایان پاییز رونق خوبی را تجربه کرد و در زمستان سرمایه‌گذاران در بازار سهام شاهد معاملات بی‌رونقی بودند.

بورس

رضا رحمتی در گفتگو با ایبِنا، در خصوص وضعیت کلی بازار سرمایه در سال ۹۶ گفت: معامله گران در بازار سهام در سال ۹۶ دو نیمه متفاوت را تجربه کردند. نیمه اول که از ابتدای سال تا پایان پاییز بود و معاملات از رونق خوبی را تجربه کرد و نیمه دوم که زمستان بود و سرمایه‌گذاران در بازار سهام شاهد معاملات بی رونقی بودند.

این کارشناس بازار سرمایه افزود: در نیمه پررونق بورس، بازدهی شاخص بیش از ۲۸ درصد رسید که این موضوع یکی از دوران خوب را برای معامله‌گران طی چند سال گذشته رقم زده بود.

وی در خصوص دلایل این رشد و رونق در این مدت اذعان داشت: رشد جهانی قیمت نفت، تمدید اجرای برجام، افزایش نرخ ارز، بهبود وضعیت جهانی کالاها و . از جمله دلایلی است که موجب شد تا از ابتدای سال ۹۶ تا پایان پاییز شاهد دوران پررونقی در بازار سهام باشیم.

این کارشناس بازار سرمایه در خصوص دلایل بی‌رونقی بورس در زمستان امسال نیز گفت: رشد قابل توجه شاخص و قیمت سهام در ۹ ماه یاد شده باعث شد تا پس از این مدت سرمایه‌گذاران در بورس اقدام به فروش سهام و شناسایی سود کنند.

وی اضافه کرد: از طرف دیگر توقف افزایش قیمت جهانی نفت و نرخ کالاها در کنار رونق بوجود آمده در بازار ارز، طلا، سکه و مسکن موجب شد تا بخشی از نقدینگی از بازار سهام به سمت این بازارها روانه شود که در این میان نباید از موضوع انتشار سپرده گواهی ۲۰ درصدی توسط بانک ها نیز غافل شد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.