مدیریت ریسک در سرمایه گذاری و تمام چیزهایی که باید درباره آن بدانید
سرمایهگذاری و کسب درآمد یک مسیر پر از چالش، موفقیت و شکست است. بنابراین اگر اهل تجارت هستید، باید خودتان را برای قدم گذاشتن در این مسیر آماده کنید. برای موفقیت در سرمایهگذاری باید به همان اندازه که به دانش تجارت نیاز دارید، جسارت ریسکپذیری هم داشته باشید. اما مرز موفقیت و شکست در مبحث ریسکپذیری بسیار باریک است و نتیجه نهایی با تصمیمگیریهای کوچک رقم میخورد. بنابراین مدیریت ریسک در سرمایه گذاری یک هنر است. هنری که شما را به سمت سودهای آنی هدایت میکند و تا حد ممکن از ضرر دور نگه میدارد. در این مطلب از مجله لندو قصد داریم که از ترفندهای مدیریت ریسک در سرمایه گذاری صحبت کنیم تا هدفمندتر بتوانید سودتان را افزایش دهید.
آشنایی با انواع ریسک در سرمایهگذاری
طبق آنچه گفتیم، ریسک بخش جدانشدنی از سرمایهگذاری پربازده است. تفاوت یک سرمایهگذار حرفهای با یک معاملهگر ناآشنا به بازار سرمایه، در پذیرش و نحوه مدیریت ریسک در سرمایه گذاری مشخص میشود. حرفهایها با کمک ابزارها و ترفندهای به موقع، ریسک سرمایهگذاری را کاهش میدهند و آن را به سود تبدیل میکنند. برای آنکه بهعنوان یک معاملهگر بتوانید خطرهای یک معامله را مدیریت کنید، پیش از هر چیز باید با انواع ریسکهای مرسوم در سرمایه گذاری در بورس و دیگر بازارهای مالی سرمایهگذاری آشنا شوید. به همین منظور، در ادامه به سراغ معرفی ریسکهای سیستماتیک و غیر سیستماتیک رفتهایم.
ریسک سیستماتیک چیست؟
در بازارهای مالی به ریسکهایی سیستماتیک میگویند که نتیجه آن در کل نظام اقتصادی تأثیرگذار است. بنابراین در بازاری مثل بورس، همه سهامهای موجود مشمول ریسک سیستماتیک میشوند. به زبان سادهتر زمانی که با تورم، رکود اقتصادی در کشور، کم و زیاد شدن میزان بهره، اتفاقات غیرمنتظرهای مثل جنگ و… روبهرو هستیم، این اتفاقات روی کل نظام اقتصادی تأثیر دارند، بنابراین به آنها ریسکهای سیستماتیک میگویند. پس وقتی بحران اقتصادی بهوجود میآید با یک خطر سیستماتیک روبهرو هستیم و دیگر باید با نگاهی کلی آن مدیریت کنیم.
ریسک غیر سیستماتیک به چه معناست؟
ریسک غیر سیستماتیک، همانطور که از نامش پیداست، دیگر روی کل سیستم اقتصادی مؤثر نیست. این ریسکها مختص به یک شرکت یا سهام یک واحد صنعتی است. بنابراین فراگیر نیست و در مقیاس کوچکتر باید بررسی شود. گاهی به دلیل وضعیت بازار ممکن است سهام یک شرکت خاص افت کند و به قیمت پایینی برسد. در واقع وضعیت بازار فقط روی این سهام مؤثر بوده است و ربطی به سهام دیگر واحدها ندارد. مثلاً تغییر قیمت مواد اولیه کارخانههای تولید یا تغییر نرخ هزینه واردات یک کالای پرمصرف، نمونههایی از ریسکهای غیر سیستماتیک هستند.کسی که بازار را خوب بشناسد و از رشد دوباره سهام خاطر جمع باشد، در چنین مواقعی میتواند با بررسی درست موقعیت و با شناسایی بهترین زمان معامله در بورس به سراغ خرید سهام شرکت مورد نظر برود تا در روزهای آتی یک سود کلان بهدست آورد.
منظور از مدیریت ریسک در سرمایه گذاری چیست؟
اصولاً سرمایهگذاری با ریسک همراه است و با موفقیت و شکست تعریف میشود. بنابراین کسی که اهل سرمایهگذاری باشد، خوب میداند که برای رسیدن به سودی بیشتر از رقبا باید بیشتر هم ریسک کند. در واقع در صورت عدم پذیرش ریسک، باید به سودهای ثابت بسنده کند و تنها در سرمایهگذاریهایی شرکت کند که حداقل سود ممکن را دارد. بنابراین ریسک در سرمایهگذاری به این معنی است که سرمایهگذار بپذیرد، با یک خرید و فروش ممکن است به سود کلان برسد، اما در عین حال احتمال شکست هم وجود دارد. وقتی صحبت از مدیریت ریسک در سرمایه گذاری میشود، منظورمان هدایت این ریسکها به سمت موفقیت و کاهش احتمال شکست است.
در نگاه کلیتر مدیریت ریسک در سرمایهگذاری در سه مرحله شناسایی ریسک، میزان تأثیر و برنامهریزی استراتژیک خلاصه میشود. برای این کار باید پیش از هر اقدامی ریسکهای پرسود و در عین حال قابل کنترل را بشناسیم و میزان ضرر احتمالی آن را بسنجیم. بعد از شناسایی و انتخاب بهترین موقعیتهای قابل کنترل، باید اهمیت هر ریسک را هم بررسی کنیم . حالا لازم است که هر کدام از پیشنهادهای ریسکی را با توجه به احتمال موفقیت درجهبندی کنیم. در مرحله آخر باید به سراغ یک برنامه استراتژیک برویم تا بتوانیم میزان ریسک و در نتیجه احتمال شکست را کم کنیم. در واقع هرچه بهتر بتوانیم موقعیت را مدیریت کنیم و خیالمان از میزان بازدهی راحتتر باشد، پرجرئتتر میتوانیم به سراغ خرید و فروشهای پرسودی برویم که هر سرمایهگذاری خطر نزدیک شدن به آن را به جان نمیخرد.
استراتژیهای کلی برای مدیریت ریسک
یکی از مهمترین مراحل مدیریت ریسک سرمایه گذاری در فرابورس ، بورس یا دیگر تجارتها، تعیین استراتژی است. در این مرحله بعد از ارزیابی کامل شرایط، به ترفندهایی نیاز داریم که بتوانیم میزان زیان را در معامله کمتر و آنها را به سمت سود هدایت کنیم. معاملهگرهای حرفهای، استراتژی خود را بر اساس چند اصول کلی طراحی میکنند که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد.
پذیرش ریسک سیستماتیک
بسیاری از مواقع ریسک به صورت سیستماتیک است. یعنی در خرید و فروش انواع بازارهای مالی تأثیر میگذارد. در واقع به دلیل رکود اقتصادی ناشی از یک اتفاق در کل کشور یا جهان، همه سرمایهگذاریهای مختلف مثل سهام، اوراق بهادار و… با ریسک در معاملات روبهرو هستند. در چنین مواقعی برای تمرکز بهتر و برنامهریزی هدفمندتر، یک معاملهگر حرفهای باید شرایط را بپذیرد و خود را برای عواقب ریسک تجارت آماده کند. این آمادگی دید افراد را بیشتر میکند تا تصمیمهای کاربردیتر بگیرند.
امنیت بیشتر با انتقال ضررهای احتمالی
یکی از نکاتی که برای تنظیم استراتژی در مدیریت ریسک سرمایهگذاری باید در نظر بگیریم، اقداماتی است که با انجام آنها میتوان بخشی از عواقب ریسک را به دیگران واگذار کرد. در واقع گاهی با بستن یک قرارداد شما بخشی از ریسک را به مجموعه دیگری انتقال میدهید؛ در نتیجه در صورت شکست، ضرر کمتری متحمل میشوید. بهعنوان مثال گاهی استفاده از انواع وام یا بیمه میتواند تاحدی در ضرر جبران و مدیریت ریسک به ما کمک کند.
کم کردن ضررهای احتمالی
هر روشی که بتواند زیان را به حداقل برساند، یک ترفند استراتژیک محسوب میشود. اهمیت استراتژی کاهش ضرر، تنها در سرمایهگذاریهای کلان یا خرید و فروش سهام خودش را نشان نمیدهد؛ بلکه در سرمایهگذاریهای کوچک زندگی هم نقش مؤثری دارد. حتی دریافت وام هم نوعی سرمایهگذاری محسوب میشود. در واقع شما ممکن است برای خرید یک ملک، کالای مورد نیازتان یا حتی طلا، بودجه کمی داشته باشید. اگر بخواهید منتظر جمع شدن پولتان بمانید، بدون شک با توجه به تورم موجود در بازار، ضرر بزرگی پرداخت خواهید کرد. چون قیمت آن ملک، کالا یا هر گرم طلا بعد از گذشت مدت زمانی بالا میرود و باید همان کالای قبلی را با قیمتی جدید و گرانتر بخرید. درحالیکه با دریافت به موقع وام، میتوانید در زمان مناسب خرید کنید و پول اضافه پرداخت نکنید.
در مقیاس کوچکتر میتوان وامهای مخصوص خرید کالا را مثال زد. در واقع اگر برای خرید یک کالا به دنبال دریافت وام هستید، اما باید زمان زیادی را صرف پیدا کردن ضامن و فراهم کردن چک ضمانت صرف کنید تا بتوانید این وام را بگیرید، در چنین حالتی احتمال ضرر در خرید کالا بالاست. چون ممکن است به دلیل وقفه افتاده بین زمان درخواست تا زمان دریافت وام، قیمت کالای مورد نظر افزایش پیدا کند و مجبور شوید هزینه بیشتری را پرداخت کنید. برای جلوگیری از چنین ضررهایی شما به یک وام با سفته بدون ضامن و چک نیاز دارید تا در زمان کوتاهی، پیش از افزایش قیمت کالا بتوانید آن را دریافت کنید. بنابراین با انتخاب یک وام مناسب میتوانید مدیریت ریسک در سرمایه گذاری کوچکی مثل خرید کالا را هم به خوبی عهدهدار شوید.
روشهای مدیریت ریسک در سرمایه گذاری
با توجه به نگاه کلی که باید در استراتژی داشته باشیم، میخواهیم به سراغ چگونگی مدیریت ریسک در بازارهای مالی مهمی مثل سهام برویم و از روشهای اصلی برای کنترل ریسک در بورس بگوییم. برای همین پیش از هرچیز به سراغ محاسبه حد ضرر میرویم تا بتوانیم یک خط قرمز برای معاملات سهام ایجاد کنیم. با کمک این حد میتوانید ریسک خرید و فروش سهام را کنترل کنید. در واقع اگر قیمت سهام از عدد حد ضرر هم کمتر شود، برای کاهش ریسک باید زودتر به فکر فروش آن باشید.
کار دیگری که لازم است انجام دهید، ایجاد چند سبد سرمایهگذاری است. این سبدهای سرمایهگذاری باید تا حد ممکن ریسک غیر سیستماتیک کمی داشته و از سهام چند صنعت مختلف تشکیل شده باشند. حتی لازم است که به سراغ صندوقهای درآمد ثابت یا سرمایهگذاریهای مرتبط با طلا هم بروید تا پشتوانهای برای کنترل ضررهای احتمالی ناشی از خرید و فروش دیگر سهامها در بورس داشته باشید. در واقع داشتن سبدهای متنوع باعث ایجاد تعادل میشود. یعنی ممکن است که یک سهام دچار افت ارزش شود، اما بالا رفتن قیمت سهام دیگر، این زیان را جبران میکند. همچنین سرمایهگذاری در صندوقهای بدون ریسک و درآمد ثابت، با یک سود همیشگی همراه است. این سود پشتوانه خوبی برای جبران ضررهای ناشی از ریسکپذیری محسوب میشود.
بهعنوان توصیه آخر برای مدیریت ریسک در سرمایه گذاری، پیشنهاد میکنیم زمانی به سراغ خرید و فروش در بورس بروید که این بازار رونق بالایی دارد و سهامها رشد صعودی پیدا کردهاند. در دورههایی که بورس روند صعودی دارد، بیشتر سهامها سودآوری بالایی دارند و کنترل ریسک معاملات به دلیل کاهش احتمال زیان بسیار راحتتر است.
بیشتر بدانید تا حرفهایتر باشید
دنیای تجارت هر روز شما را با چالش جدیدی روبهرو میکند تا به سراغ روشهای تازه سودآوری بروید و تنها به روشهای قبلی در کسب درآمد بسنده نکنید. برای رقابت در بازارهای کلان مالی و قدرت بیشتر در مدیریت ریسک در سرمایه گذاری، باید تا حد ممکن در مورد ابزارهای تجارت اطلاعات بهروزی داشته باشید. یادتان باشد که هرچه بیشتر بدانید، قدرت بالایی در کنترل ریسک خواهید داشت، سود بیشتری بهدست میآروید و در نتیجه مثل یک معاملهگر حرفهای رفتار میکنید. مجله لندو میتواند در مورد انواع بازارهای مالی و روشهای سرمایهگذاری اطلاعات خوبی در اختیارتان قرار دهد تا با دانش بیشتر وارد دنیای تجارت شوید. لندو یک سامانه مالی است که با وارد شدن به صفحه خرید قسطی میتوان برای تهیه انواع کالا و خدمات به صورت آنلاین از آن وام دریافت کرد. این وام بدون چک و ضامن و تنها با ارائه سفته داده میشود و سقف آن ۲۰ میلیون تومان است.
سوالات متداول
۱ـ مدیریت ریسک در سرمایه گذاری چیست؟
توانایی کنترل ریسک و کاهش زیان، یک معامله را به سمت موفقیت هدایت میکند و از درصد شکست آن کم میکند. به مجموعه مراحلی که برای رسیدن به این هدف برنامهریزی میشود، مدیریت ریسک در سرمایه گذاری گفته میشود.
۲ـ تفاوت ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک در چیست؟
ریسک سیستماتیک ناشی از یک اتفاق در سطح گسترده کشور یا جهان است که تمام سرمایهگذاران یک بازار مالی با آن روبهرو میشوند. اما ریسک غیر سیستماتیک مختص یک سهام و صنعت خاص است. بنابراین ناشی از یک بحران کلی در نظام اقتصادی نیست.
۳ـ حد ضرر چه تأثیری در مدیریت ریسک دارد؟
حد ضرر خط قرمز معاملات را مشخص میکند. به این صورت که اگر قیمت یک سهام از عدد حد ضرر کمتر شد، معاملهگر باید برای فروش آن اقدام کند.
مدیریت ریسک چیست؟ مقابله با خطرات و تهدیدات کسب و کار با Risk management
تمامی پروژهها در طول عمر خود (از ابتدا تا انتهای کار)، با فرصتها و ریسکهای متعدد روبرو میشوند. حتما میدانید که ریسکها همان عوامل خطرسازند که میتوانند در اجرای پروژه اختلال ایجاد کنند و در نهایت باعث شکست آن شوند. برای جلوگیری از این خطرات احتمالی، مدیریت ریسک، اقدامی کاملا ضروری است. این مطلب را تا انتها بخوانید تا به شما بگوییم مدیریت ریسک چیست و انجام آن چه ضرورتی دارد.
مدیریت ریسک چیست؟
مدیریت ریسک (Risk management)، عبارت است از شناسایی، ارزیابی و اولویت بندی خطرات احتمالی و به دنبال آن، استفاده هماهنگ و بهینه از منابع، برای به حداقل رساندن احتمال تاثیر اتفاقات ناگوار و یا به حداکثر رساندن احتمال تحقق فرصتها.
ریسک در جایی وجود دارد که فرصتی برای سود و ضرر وجود داشته باشد. ما معمولا ریسکها را به عنوان مواجهه با ضرر در نظر میگیریم. به عنوان مثال، یک ساختمان آسیب دیده، محصولات ناقص و معیوب، نام تجاری (برند) مخدوش، هر کدام یک خطر هستند که با اجرای درست و دقیق مدیریت ریسک میتوانید از آنها جلوگیری کنید.
در دنیای کسب و کار، مدیریت ریسک، فرآیند شناسایی، تحلیل و پذیریرش عدم قطعیت در تصمیم گیریها است. معمولا Risk management زمانی اتفاق میافتد که یک مدیر یا سرمایه گذار، احتمال زیانها و خطرات یک سرمایه گذاری را تجزیه و تحلیل کرده و تلاشکند با توجه به اهداف سرمایه گذاری و توان تحمل خطرات، اقدامات مناسب را انجام دهد.
ریسک، هم به صورت مطلق و هم به صورت نسبی قابل سنجش است. درک کامل و درست اشکال مختلف ریسک میتواند به سرمایه گذاران کمک کند تا فرصتها و هزینههای مرتبط با رویکردهای مختلف سرمایه گذاری را به خوبی بررسی و ارزیابی کنند.
به طور کلی ریسکها به 2 دسته تقسیم میشوند:
- ریسکهای خالص: در این ریسکها نتایج مورد انتظار، یک ضرر است. مانند خسارت ناشی از آتش سوزی، تصادفات رانندگی، سرقت و…
- ریسک برد یا باخت: در این دسته از ریسکها ممکن است ضرر کنید، ممکن است سود به دست آورید و یا ممکن است شرایط بدون تغییر بماند. سرمایه گذاری در بازار سهام، تصمیم یک مدیر در مورد راهاندازی خط تولید جدید و… نمونههایی از این نوع ریسک به شمار میرود.
ساختار مدیریت ریسک چیست؟
ساختارهای مدیریت ریسک شامل برنامه ریزی، سازماندهی، بودجه بندی و کنترل هزینهها هستند. بنابراین، به شکلی طراحی شدهاند که چیزی بیش از اشاره به ریسکهای موجود را انجام دهند.
یک ساختار مدیریت ریسک مطلوب و کارآمد باید بتواند عدم قطعیتها را محاسبه کرده و تاثیر آنها بر کسب و کار را پیش بینی کند. بنابراین، پذیرش یا رد ریسکها به سطوح تحملی بستگی دارد که یک کسب و کار قبلا برای خود تعریف کرده است.
در صورتی که یک کسب و کار، مدیریت ریسک را به عنوان یک فرآیند منظم و مستمر، برای شناسایی و حل خطرات احتمالی راهاندازی کند، ساختارهای Risk management میتوانند برای حمایت از سایر سیستمهای کاهش ریسک مورد استفاده قرار گیرند. در چنین حالتی، کسب و کار شما در مقابل خطرات غافلگیر نمیشود، چرا که تمرکز بر مدیریت ریسک کاملا فعال است.
فرآیند مدیریت ریسک چیست؟
تا اینجا دانستیم مدیریت ریسک چیست و چه ساختاری دارد، در این بخش به معرفی موارد موجود در فرآیند مدیریت ریسک میپردازیم:
- شناسایی روشمند خطرات پیرامون فعالیتهای تجاری شما
- ارزیابی احتمال وقوع اتفاقات
- درک چگونگی واکنش به این اتفاقات
- قرار دادن سیستمهایی برای روبرو شدن با عواقب رویدادها
- نظارت بر اثربخشی رویکردها و کنترل مدیریت ریسک
بنابراین، Risk management به شما کمک میکند تا:
- برنامه ریزیها، تصمیمگیریها و اولویت بندیها را بهبود ببخشید.
- منابع و سرمایهها را کارآمدتر و موثرتر از گذشته به هر بخش اختصاص دهید.
- به شما امکان میدهد تا میزان اشتباهات را به حداقل برسانید.
- به شما کمک میکند تا طرح کسب و کار خود به موقع و با در نظر گرفتن میزان بودجه در دسترس، ارائه دهید.
به خاطر داشته باشید که برای اطمینان از سازگاری، کارآمدی و تاثیر مدیریت ریسک، دنبال کردن یک فرآیند رسمی ضروری است.
با BPMS راهبران، فرآیندهای کسب و کار خود را، سریع و آسان به فرآیندهای الکترونیک تبدیل کنید.
مراحل انجام مدیریت ریسک چیست؟
مدیریت ریسک شامل 5 مرحله است که در این بخش به معرفی و شرح این مراحل میپردازیم. اما به خاطر داشته باشید که بسته به نوع پلتفرم کاری، ممکن است در این مراحل تغییراتی ایجاد شود.
مرحله1: تعیین اهداف
در اولین گام، اهداف مهم و کلیدی کسب و کار خود را مشخص کنید. پیش از انجام معاملات تجاری، یک استراتژی تعیین کرده و از خودتان بپرسید «برای رسیدن به این اهداف چقدر باید ریسک کنید؟»
مرحله2: شناسایی خطرات احتمالی
سعی کنید تمام حوادثی که ممکن است اثرات نامطلوب و منفی داشته باشند را پیدا کنید. در واقع مرحله شناسایی خطرات، به این معنی است که هنگام انجام معاملات، باید تمامی خطراتی که ممکن است پیش بیایند را در ذهن خود داشته باشید، تا در صورت بروز آنها، آمادگی لازم را داشته باشید و بتوانید عکسالعمل مناسب نشان دهید.
مرحله3: ارزیابی ریسک
اکنون زمان ارزیابی خطرات و شدت تاثیر آنهاست. سپس باید ریسکها را به ترتیب اهمیت، اولویت بندی کنید و ببینید خطرات مورد انتظار تا چه اندازه بد و نامطلوب هستند و تا کجا حاضرید این ریسکها را تحمل کنید؟
مرحله4: ارائه راهحل
این مرحله شامل ارائه پاسخ و راه حل برای هر نوع ریسک، ارزیابی ریسک های معاملاتی با در نظر گرفتن درجه اهمیت آن است. به این صورت مشخص میشود که در صورت وقوع یک اتفاق نامطلوب، چه اقداماتی باید انجام شود.
مرحله5: نظارت
در پایان باید بر روی استراتژی تحقیق درباره مدیریت ریسک، نظارت کافی داشته باشید و کارایی آن را در واکنش به حوادث مورد بررسی قرار دهید. این مرحله نیازمند جمعآوری و تجزیه و تحلیل مداوم اطلاعات است.
مراحل مدیریت ریسک و انواع آن را شناختیم. اما راهکارهای ارتقای مدیریت ریسک چیست؟ در بخش بعد به شما خواهیم گفت برای ارتقای فرآیند مدیریت ریسک، باید چه اقداماتی انجام دهید.
راهکارهای ارتقای فرآیند مدیریت ریسک چیست؟
مسئولیتها را به صورت واضح و شفاف توضیح دهید
هر نقص و مشکلی که در تفهیم مسئولیتهای سازمان شما وجود داشته باشد، احتمال ریسک را افزایش میدهد. پس بهتر است مطمئن شوید که هر فرد به طور کامل و دقیق از وظایف و مسئولیتهای خود آگاهی دارد.
ریسکها را از همان ابتدا شناسایی کنید
هر چه سریعتر به ریسکها و خطرات بپردازید، Risk management آسانتر خواهد شد. پس در آغاز هر پروژه، به مدیریت ریسک فکر کنید و بررسی کنید برای هر ریسک، چه شاخصهای هشدار اولیهای میتوانید پیدا کنید.
خطرات را به درستی توصیف کنید
بهتر است یک رشته ریسک در نظر بگیرید و برای هر کدام علت و معلول تعریف کنید.
ریسکها را بررسی و اولویت بندی کنید
لازم است برای ارزیابی و اولویت بندی همه ریسکهای شناخته شده، از یک شاخص ریسک استفاده کنید. به این ترتیب میتوانید احتمال تاثیر و میزان شدت آنها را نیز محاسبه کنید.
مسئولیت پذیر باشید
اگر در طول انجام کار متوجه نقص و مشکلی شدید، مسئولیت آن را به عهده بگیرید و برای حل آن از تمامی اعضای تیم کمک بگیرید. چرا که مدیریت ریسک، زمانی بهترین عملکرد را دارد که همه افراد اجازه اظهار نظر داشته باشند.
فهرستی از ریسکهای احتمالی تهیه کنید
با ثبت ریسکها، تصویر کلیتری از خطرات احتمالی خواهید داشت، این موضوع، باعث میشود اطلاعات را راحتتر به اشتراک بگذارید و سریعتر پاسخ دهید.
مثبت فکر کنید
به خاطر داشته باشید که ریسکها میتوانند مثبت هم باشند و فرصتهایی را در اختیارتان قرار دهند. پس تنها بر ابعاد منفی آنها تمرکز نکنید.
اهداف مدیریت ریسک چیست؟
از آنجا که مدیریت و ارزیابی ریسکها، بهترین راه برای مبارزه با اتفاقات و حوادث ناخوشایند است. با ارزیابی برنامه و بررسی مشکلات و حوادث بالقوه و همچنین، ارائه راهکارهایی برای رفع آنها، میتوانید موفقیت پروژه تضمین کنید.
اما مدیریت ریسک 4 هدف اصلی دارد. این اهداف عبارتند از:
مدیریت ریسک بسیار مهم است ؛ چرا؟
اما اهمیت مدیریت ریسک چیست؟ همان طور که گفتیم، یک برنامه قدرتمند و موثر Risk management ، به کسب و کارها کمک میکند تا برای جلوگیری یا تعدیل خطرات و تهدیدات احتمالی راهکارهای مناسب ایجاد کنند. همچنین، در صورت مواجهه با خطر، تاثیر آن را به حداقل برسانند. «استراتژیهای مدیریتی متمرکز بر مدیریت ریسک»، به سازمانها کمک میکند تا نسبت به تصمیمات تجاری خود مطمئنتر باشند و راحتتر به اهدافشان برسند. بنابراین، با اجرای مدیریت ریسک در سازمان و در نظر گرفتن خطرات و حوادث مختلف احتمالی پیش از وقوع، کسب و کار شما میتواند از احتمال بروز خطرات جلوگیری کند، یا در صورت وقوع، آنها را به بهترین شکل ممکن مدیریت و رفع کند.
مزایای مدیریت ریسک چیست؟
اکنون با مدیریت ریسک، مراحل و ضرورت انجام آن آشنا شدیم. اما مزایای مدیریت ریسک چیست و استفاده از آن چه تاثیری بر فعالیتهای تجاری شما دارد؟
- Risk management ، در مقابل آسیبها و خطرات احتمالی، عملکرد مطمئن و موثری دارد.
- یک محیط کار امن و مطمئن برای شما ایجاد میکند.
- ثبات عملیات تجاری را افزایش میدهد.
- در این فرآیند، توجه به خطرات و آسیبهای احتمالی، مسئولیتهای حقوقی کسب و کار را کاهش میدهد.
باورهای غلط در مورد مدیریت ریسک چیست؟
هر چند که این روزها مدیریت ریسک در رویکرد مدیریت فرآیندهای کسب و کار گسترش پیدا کرده اما هنوز هم در تجارت به عنوان یک پتانسیل منفی در نظر گرفته میشود. در صورتی که مدیریت ریسک، فرآیندی است که به توانایی تشخیص و استفاده بیشتر از فرصتها بستگی دارد.
هر چند این جمله که «خطر معمولا با نتایج منفی همراه است»، درست است. اما هدف مدیریت ریسک، تشخیص فرصتها برای سرمایه گذاری بر روی توانمندیهایی است که یا پنهاناند و یا کمتر آشکار شدهاند. بنابراین، میتوانیم بگوییم گاهی اوقات روبرو شدن با خطر، برای دستیابی به عملکرد بهتر و موثرتر، ضروری است.
گفتیم که مدیریت ریسک، چارچوبی برای پیگیری مداوم و بهینه سازی فرآیندهای یک تجارت است. بر اساس اصول پیشرفت و بهبود مستمر، مدیریت ریسک، فرآیندی در حال انجام است که به سادگی متوقف نمیشود. بنابراین، وقتی صحبت از Risk management باشد، حتما جایی برای بهبود فرآیندها وجود دارد.
و در انتها…
گفتیم فرآیند مدیریت ریسک، از آن جهت مهم است که علاوه بر نشان دادن خطرات و تهدیدات محیط، به شما امکان میدهد پیش از وقوع خطرات، آنها کاهش دهید یا از بین ببرید. بی توجهی به انجام این فرآیند، کسب و کارها را با خسارت سنگین و غیر قابل جبرانی روبرو میکند، چرا که قادر نیستند خطرات و عوامل آسیب زا را تشخیص دهند.
حتما به خوبی با Risk management آشنا شدهاید. در این نوشتار سعی کردیم ضمن پاسخ به سوال مدیریت ریسک چیست، ساختار، مراحل، ویژگیها و ضرورت انجام آن را نیز برای شما شرح دهیم.
مراحل و استاندارهای مدیریت ریسک
مدیریت ریسک فرایند شناسایی و پاسخ مناسب به عوامل خطرساز میباشد.
با مدیریت ریسک میتوان ریسکهای احتمالی، کیفیت آنها و همچنین تاثیر آنها در آینده معاملات و پروژهها را مورد بررسی قرار داد، و همچنین راهکارهای لازم را برای کاهش ریسکها و نحوه درست برخورد با شرایط در هنگام مواجهه با ریسک را انجام داد.
معاملات در بازارهای مالی مختلف مثل فارکس، سهام، قراردادهای آتی و… همیشه چالش برانگیز و سودآور است و هیچوقت نمیتوان درمورد سوددهی یا زیاندهی هیچ معاملهای با قطعیت نظر داد. قبل از تصمیم گیری درمورد انجام یا عدم انجام معامله در چنین بازارهایی شما باید به چند نکته توجه داشته باشید، این موارد شامل هدف از سرمایهگذاری، سطح تجربه و توانایی شما است.
ریسک سرمایه خود را در نظر بگیرید و تاکید میشود که لطفاً مبالغ و سرمایهای را برای معاملات استفاده کنید که در زندگی شما جنبهی ضروری ندارند.
زیرا در چنین معاملاتی احتمال خسارت یا از دست دادن کلیه سرمایه اولیه وجود دارد و شما نباید سرمایهای که توان از دست دادن آن را ندارید برای چنین معاملاتی استفاده کنید. برای گرفتن نتیجه مطلوب شما باید مدیریت ریسک داشته باشید و با انواع ریسک در بازارهای مالی و پروژههای مختلف آشنا باشید.
یک معاملهگر حرفهای همیشه دارای یک برنامه معاملاتی است که این برنامه متشکل از بخشهای مختلفی است و کوچکترین قسمت این برنامه سیستم معاملاتی است که ارزیابی ریسک های معاملاتی فرد در معاملات خود از آن استفاده میکند.
پس از برنامه معاملاتی مهمترین نکتهای که باید به آن توجه داشت مدیریت ریسک میباشد و در آخرین مرحله برنامه بهینهسازی است که معاملهگر در معاملات خود از آن استفاده میکند.
در این محتوا قصد بررسی مدیریت ریسک به عنوان یکی از مهمترین عنصرهای فرمول موفقیت افراد در زندگی مالی و شغلی و حتی زندگی شخصی را داریم.
مدیریت ریسک چیست؟
مدیریت ریسک فرایندی است که هدف آن کاهش آثار زیانآور یک فعالیت از طریق اقدامات آگاهانه برای پیشبینی حوادث ناخواسته میباشد. طبق دستورالعملهای مدیریت ریسک، میتوان آن را بدین صورت تعریف کرد، استفاده سیستماتیک از سیاستها و رویهها برای برقراری ارتباط و مشاوره، ایجاد زمینه و ارزیابی، معالجه، نظارت، بررسی، ضبط وگزارش ریسک.
ریسک چیست؟
پس از شنیدن کلمه ریسک تنها چیزی که در ذهن میآید، خطر و خطر کردن است. اما جالب است بدانید ریسک فقط به معنای خطر کردن و معنی و مفهوم منفی نیست، بلکه مفهوم این کلمه عدم اطمینان از آینده را نشان میدهد و حتی ممکن است افراد ریسکپذیر پس از قرار گرفتن در شرایط ریسکی نتایج مثبت و سازندهای هم بگیرند.
چرا باید مدیریت ریسک انجام شود؟
مدیریت ریسک با هدف شناسایی ریسکهای احتمالی، کاهش یا تعدیل ریسکها، فراهم کردن اصول منطقی برای تصمیمگیری بهتر در رابطه با ریسکها و همچنین برنامهریزی انجام میشوند.
در واقع مدیریت ریسک شامل مراحل زیر است:
مرحله اول
در مرحله اول یعنی برنامهریزی نحوه مدیریت خطرات احتمالی در معاملات یا پروژه مشخص شده و با توسعه طرحها، مدیریت ریسک برای پروژه تکمیل میشود. این طرح تیم مدیریت ریسک را مشخص خواهد کرد و نقشها و مسولیتهای افراد را تعریف میکند و همچنین معیار ارزیابی ریسکهای شناسایی شده را مستند خواهد کرد.
مرحله دوم
در مرحله دوم یعنی شناسایی باید ریسکها شناسایی شوند، که میتوانند شامل موارد مختلفی مثل ریسک در تولید، کاربرد ابزارآلات، کارمندیابی، برنامه و بودجه و…. باشد. دراین مرحله افراد تیم دورهم جمع میشوند و ریسکهای احتمالی را شناسایی میکنند، سپس آنها را در لیست ریسکهای پروژه ثبت میکنند. پس از ثبت ریسکها، افراد تیم جلساتی را تشکیل داده و در این جلسات از تجربیات هم استفاده میکنند و ریسکها را مورد بررسی و تبیین قرار میدهند.
مرحله سوم
در مرحله سوم یعنی ارزیابی، ریسکهایی که شناسایی شدهاند بر اساس وقوع و پیامدهای احتمالیشان ارزیابی میشوند، در مرحله ارزیابی پیامدهای حاصل از ریسک از نظر هزینه، برنامهریزی و تکنیک و همچنین انتخاب پیامد دارای بیشترین تاثیر، بسیار مهم و قابل توجه است.
برای مثال یک ریسک از نظر هزینه ممکن است نشاندهنده تاثیر کم آن بر پروژه باشد اما این درحالی است که این ارزیابی از نظر برنامهریزی میتواند حاکی از تاثیر بالای آن بر پروژه باشد، از این رو باید سطح بالایی از ریسک را در برنامهریزی در نظرگرفت.
مرحله چهارم
مرحله چهارم مرحله اداره کردن است که چهار روش برای اداره وجود دارد.
کاهش به معنای ایجاد طرحهایی عملیات برای کاهش احتمال ریسک و پیامدهای احتمالی آن است.
در این روش تلاش بر این است که تغییر در چیزی برای اجتناب کامل از ریسک انجام شود.
در روش واگذاری ریسک به گروه دیگری واگذار میشود، که تهیه بیمه نامه مثال خوبی برای آن است.
در این روش بدون ایجاد طرحهای کاهشی، احتمال وجود ریسک پذیرفته میشود و علت آن ممکن است به این دلیل باشد که هزینه طرحهای کاهشی بیشتر از آن است که هزینههای ناشی از ریسک احتمالی را پوشش دهد.
البته روش معمول برای کاهش ریسک استفاده از طرحهای کاهشی میباشد.
مرحله پنجم
در مرحله پنجم که نظارت و گزارشدهی میباشد باید از کارکردهای موثر برنامههای مربوط به اداره کردن اطمینان حاصل کرد، از اینرو ریسک را باید در حین تکمیل مراحل مدیریت ریسک، مجدداً مورد ارزیابی و بازنگری قرارداد تا از احتمال وجود آن آگاه شد. البته ممکن است ریسک کاملا از بین نرود اما میتوان آن را تا حد ممکن کاهش داد. حتی باید توجه داشت که ریسکهای کم و کوچک نیز تحت کنترل باشند تا از بروز ریسکهای بزرگتر جلوگیری شود.
استاندارهای مدیریت ریسک
استاندارهای مختلفی برای مدیریت ریسک توسط موسسه ملی استانداردها و فناوری، موسسه مدیریت پروژه، انجمن محاسبات بیمه و مالی و استانداردهای ایزو برای خدمت به حوزههای مدیریت پروژه، مهندسی، امنیت، اوراق بهادار مالی، ارزیابیهای عملیاتی، فرآیندهای صنعتی و… تدوین شده و مورد استفاده قرار میگیرند.
استاندارهای مدیریت ریسک در بسیاری از مواقع باعث افزایش اطمینان در فرضیات، اهداف و تصمیمات خواهند شد.
این استانداردها برای ادغام بهترین روشها و کمک به سادهسازی و بهبود پیادهسازیهای مدیریت ریسک برای مشاغل طراحی شدهاست.
مدیریت ریسک چقدر باید ادامه داشته باشد؟
مدیریت ریسک درواقع یک فرایند مستمر است و افراد برای اخذ بهترین نتایج و کسب بیشترین سود، باید مدیریت ریسک را در تمام طول عمر فعالیتهای خود انجام دهند. معمولا در ابتدای شروع یک پروژه مثل معامله یا فعالیت اقتصادی، بسیاری از ریسکهای احتمالی پیشبینی میشوند و با گذشت زمان پروژه به وقوع ریسکها نزدیک و نزدیکتر خواهند شد. به همین دلیل نیاز است که مدیریت ریسک در تمام مراحل یک پروژه انجام شود.
سخن پایانی
در نهایت توجه داشت باشید همانطور که گفته شد مدیریت ریسک در ابعاد مختلف زندگی مخصوصا مالی و سرمایهگذاری بسیار مهم است و باعث میشود امور لازم در زمانی که باید به بهترین شکل ممکن انجام شوند و همچنین باعث تمایز شرکتها و فروشندگان هنگام تصمیمگیری در شرایط مختلف خواهد شد. علاوه بر این توجه داشته باشید، مدیریت ریسک و برنامهریزی برای یک مدیریت ریسک موفق باید باتوجه به ریسک شرایط پروژه یا معامله صورت بگیرد و یک مدیریت ریسک موفق باید به صورت روزانه و دائم انجام شود تا بهرین نتیجه از آن گرفته شود.
به پایان مدیریت رسیدیم، امیدواریم این مقاله مفید واقع شده باشد.
ممنون از همراهیتان.
مجموعه AccTrain طی سالها تلاش ارايه کننده انواع نرم افزارحسابداری موجود در بازار می باشد،.
مفتخریم پاسخ گوی نیاز شما باشیم .
جهت کسب اطلاعات بیشتراز حسابداری و نرم افزارهای حسابداری با ما همراه شوید.
مدیریت ریسک چیست و چرا اهمیت دارد؟
مدیریت ریسک یا مدیریت خطر فرآیند شناسایی، ارزیابی و کنترل تهدیدات برای سرمایه و درآمد یک سازمان است. این خطرات از منابع مختلفی از جمله عدم قطعیتهای مالی، بدهیهای قانونی، مسائل فناوری، خطاهای مدیریت استراتژیک، حوادث و بلایای طبیعی ناشی میشوند. با دانشگاه کسبوکار همراه باشید.ارزیابی ریسک های معاملاتی
یک برنامه مدیریت ریسک موفق به سازمان کمک میکند تا طیف کاملی از ریسکهایی را که با آن مواجه است در نظر بگیرد. مدیریت خطر همچنین رابطه بین ریسکها و تأثیرات آبشاریای که میتوانند بر اهداف استراتژیک سازمان داشته باشند را بررسی میکند.
هدف مدیریت ریسک چیست؟
این رویکرد کلنگر برای مدیریت خطر، به دلیل تأکید بر پیشبینی و درک ریسک در سراسر سازمان، گاهی اوقات به عنوان مدیریت خطر سازمانی توصیف میشود. علاوه بر تمرکز بر تهدیدهای داخلی و خارجی، مدیریت خطر سازمانی (ERM) بر اهمیت مدیریت خطر مثبت تأکید دارد. ریسکهای مثبت فرصتهایی هستند که میتوانند ارزش کسبوکار را افزایش دهند یا برعکس، در صورت عدم استفاده به سازمان آسیب بزنند. در واقع، هدف هر برنامه مدیریت ریسک حذف تمام ریسک نیست، بلکه حفظ و افزودن ارزش شرکت با اتخاذ تصمیمات ریسک هوشمند است.
فورستر میگوید: “ما ریسکها را مدیریت نمیکنیم تا ریسک نداشته باشیم. ما ریسکها را مدیریت میکنیم تا بدانیم کدام ریسکها ارزش پذیرش دارند، کدام یک ما را به هدفمان میرساند و کدام یک از آنها به اندازه کافی مهم هستند تا حتی آنها را بپذیریم.” آلا والنته، تحلیلگر ارشد تحقیق، متخصص حاکمیت، ریسک و انطباق.
بنابراین، یک برنامه مدیریت ریسک باید با استراتژی سازمانی در هم آمیخته شود. برای پیوند آنها، رهبران مدیریت خطر ابتدا باید ریسکپذیری سازمان را تعریف کنند. یعنی میزان ریسکی که برای تحقق اهدافش مایل به پذیرش آن است.
تحمل ریسک
مایک چاپل، مدیر ارشد فناوری اطلاعات دانشگاه نوتردام، در مقاله خود در مورد ریسکپذیری در مقابل تحمل ریسک توضیح داد، وظیفه بزرگ این است که تعیین کنیم “کدام ریسکها در ریسکپذیری سازمان قرار میگیرند و کدام یک نیاز به کنترلها و اقدامات اضافی قبل از اینکه قابل قبول باشند، دارند.”
برخی از ریسکها بدون نیاز به اقدام بیشتر پذیرفته میشوند و سایر موارد کاهش داده میشوند، با آنها به اشتراک گذاشته میشوند، به طرف دیگری منتقل میشوند یا به طور کلی از آنها اجتناب میشود.
هر سازمانی با خطر رویدادهای غیرمنتظره و مضری مواجه است که میتواند برایش هزینه داشته باشد یا باعث تعطیلی آن شود. ریسکهای انجام نشده نیز میتواند باعث دردسر شود؛ زیرا شرکتهایی که توسط ابزارهای دیجیتالی متولد شدهاند و مانند آمازون و نتفلیکس مختل شدهاند این مسئله را تأیید میکنند. این راهنمای مدیریت ریسک در دانشگاه کسبوکار یک مرور کلی از مفاهیم کلیدی، الزامات، ابزارها، روندها و بحثهایی که این حوزه پویا را هدایت میکنند، ارائه میکند.
چرا مدیریت ریسک مهم است؟
مدیریت خطر شاید هرگز به اندازه اکنون مهم نبوده است. خطراتی که سازمانهای مدرن با آن روبرو هستند پیچیدهتر شدهاند و با سرعت سریع جهانیشدن تقویت شدهاند. خطرات جدید به طور مداوم در حال ظهور هستند که اغلب به استفاده فراگیر از فناوری دیجیتال مربوط میشوند و توسط آن ایجاد میشوند. به تغییرات اقلیمی توسط کارشناسان خطر، لقب “ضریب افزایش تهدید” داده شده است.
یک خطر خارجی اخیر که خود را به عنوان یک موضوع زنجیره تأمین در بسیاری از شرکتها نشان داد، همهگیری ویروس کرونا بود. این ویروس به سرعت به یک تهدید وجودی تبدیل شد که بر سلامت و ایمنی کارکنان آنها، ابزار انجام تجارت و توانایی تعامل با مشتریان تأثیر میگذاشت.
کسبوکارها به سرعت در برابر تهدیدات ناشی از همهگیری تغییراتی ایجاد کردند. اما در آینده، آنها با خطرات جدیدی دست و پنجه نرم میکنند، از جمله اینکه آیا باید کارمندان را به دفتر بازگردانند یا نه و چه کاری باید انجام شود تا زنجیره تأمین آنها کمتر در برابر بحران آسیبپذیر باشد.
ریسک و کوید
از آنجایی که جهان همچنان با دید کووید-19 فکر میکند، شرکتها و هیئت مدیره آنها نگاهی تازه به برنامههای مدیریت ریسک خود دارند. آنها در حال ارزیابی مجدد قرار گرفتن در معرض خطر و بررسی فرآیندهای ریسک هستند. آنها در حال بررسی این موضوع هستند که چه کسانی باید در مدیریت خطر مشارکت داشته باشند.
شرکتهایی که در حال حاضر رویکردی واکنشی برای مدیریت خطر دارند، محافظت در برابر ریسکهای گذشته و تغییر رویهها پس از اینکه یک ریسک جدید باعث آسیب میشود را به عنوان مزیتهای رقابتی یک رویکرد فعالتر در نظر میگیرند. علاقه زیادی به حمایت از پایداری، انعطاف پذیری و چابکی سازمانی وجود دارد. شرکتها همچنین در حال بررسی این مسئله هستند که چگونه فناوریهای هوش مصنوعی و پلتفرمهای پیچیده حاکمیت، ریسک و انطباق (GRC) میتوانند مدیریت خطر را بهبود ببخشند.
صنایع مالی در مقابل صنایع غیرمالی
در بحث مدیریت ریسک، بسیاری از کارشناسان خاطرنشان میکنند که در شرکتهایی که به شدت تحت نظارت هستند و تجارت آنها ریسکی است، مدیریت خطر یک کار رسمی است.
برای مثال، بانکها و شرکتهای بیمه مدتهاست که بخشهای ریسک بزرگی دارند که معمولاً توسط یک افسر ارشد ریسک (CRO) اداره میشود، عنوانی که هنوز در خارج از صنعت مالی نسبتاً غیر معمول است. علاوه بر این، ریسکهایی که شرکتهای خدمات مالی با آنها مواجه هستند، ریشه در اعداد دارند. بنابراین میتوان با استفاده از فناوری شناخته شده و روشهای بالغ بر کمیت به طور مؤثر آنها را تحلیل کرد. سناریوهای ریسک در شرکتهای مالی را میتوان با کمی دقت مدل سازی کرد.
مدیریت ریسک سنتی در مقابل مدیریت ریسک سازمانی
مدیریت خطر سنتی این روزها در مقایسه با مدیریت خطرسازمانی، مورد انتقاد شدیدی قرار دارد. هدف هر دو رویکرد کاهش خطراتی است که میتواند به سازمانها آسیب برساند. هر دو بیمه میخرند تا در برابر طیف وسیعی از خطرات محافظت کنند. مثلاً از خسارت ناشی از آتشسوزی و سرقت گرفته تا مسئولیت سایبری. هر دو به راهنماییهای ارائه شده توسط نهادهای استاندارد اصلی پایبند هستند. اما کارشناسان استدلال میکنند که مدیریت ریسک سنتی فاقد طرز فکر و مکانیسمهای مورد نیاز برای درک ریسک، به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از استراتژی و عملکرد سازمانی است.
در مدیریت خطرسازمانی، مدیریت ریسک یک تلاش مشترک، متقابل و بزرگ است. یک تیم ERM که میتواند به اندازه پنج نفر باشد، با رهبران و کارکنان واحد تجاری کار میکند تا آنها را توضیح دهد، به آنها کمک کند تا از ابزارهای مناسب برای فکر کردن در مورد خطرات، جمعآوری آن اطلاعات و ارائه آن به رهبری اجرایی و هیئت مدیره سازمان استفاده کنند.
اعتبار
شینکمن گفت که داشتن اعتبار نزد مدیران در سرتاسر شرکت برای رهبران ریسک ضروری است.
او گفت که این نوع از کارشناسان به طور فزایندهای از پیشینه مشاوره میآیند یا “ذهنیت مشاورهای” دارند و درک عمیقی از مکانیک تجارت دارند. بر خلاف مدیریت خطر سنتی که در آن مدیر ریسک معمولاً به CFO گزارش میدهد، روسای تیمهای مدیریت خطر شرکت (چه عنوان مدیر ارشد ریسک یا یک عنوان دیگر را داشته باشند) به مدیران عامل خود گزارش میدهند، تأییدی که بخشی از استراتژی کسبوکار ریسکی است.
در تعریف نقش افسر ارشد ریسک، تحقیقات Forrester بین CRO های معاملاتی که معمولاً در برنامههای مدیریت خطر سنتی یافت میشوند و CRO های متحول کننده که از رویکرد ERM استفاده میکنند، تمایز قائل میشود. طبق گفته Forrester، اولیها در شرکتهایی کار میکنند که ریسک را به عنوان مرکز هزینه و مدیریت خطر را به عنوان یک بیمهنامه میبینند. آنها بر شهرت برند شرکت خود تمرکز میکنند، ماهیت افقی ریسک را درک میکنند و ERM را به عنوان “مقدار مناسب ریسک مورد نیاز برای رشد” تعریف میکنند.
گریز از ریسک
ریسک گریزی یکی دیگر از ویژگیهای سازمانهای سنتی مدیریت ریسک است؛ اما همانطور که والنته اشاره کرد، شرکتهایی که خود را ریسک گریز و با ریسکپذیری پایین تعریف میکنند، گاهی اوقات در ارزیابی ریسکشان دور از انتظار هستند.
والنته گفت: “بسیاری از سازمانها فکر میکنند اشتهای ریسک پایینی دارند؛ اما آیا برنامههایی برای رشد دارند؟ آیا محصولات جدیدی عرضه میکنند؟ آیا نوآوری مهم است؟ همه اینها استراتژیهای رشد هستند و بدون ریسک نیستند.”
فرآیند مدیریت ریسک
رشته مدیریت خطر مجموعهای از دانش را منتشر کرده است که سازمانها باید چهکارهایی را برای مدیریت خطر انجام دهند. یکی از شناختهشدهترین منابع استاندارد ISO 31000، مدیریت خطر است. این منبع مجموعهای از دستورالعملها است که توسط سازمان بینالمللی استاندارد، یک نهاد استاندارد که معمولاً به عنوان ISO شناخته میشود، تهیه شده است.
فرآیند مدیریت خطر پنج مرحلهای ISO شامل موارد زیر است و میتواند توسط هر نوع نهادی مورد استفاده قرار گیرد:
- خطرات را شناسایی کنید.
- احتمال و تأثیر هر یک را تجزیهوتحلیل کنید.
- اولویتبندی ریسکها بر اساس اهداف تجاری شرایط خطر را درمان کنید (به آنها پاسخ دهید).
- نتایج را پایش کرده و در صورت لزوم تنظیم کنید.
مراحل ساده هستند؛ اما کمیتههای مدیریت ریسک نباید کار مورد نیاز برای تکمیل فرآیند را دست کم بگیرند. برای شروع، نیاز به درک کاملی از آنچه که سازمان را وادار میکند، دارند. هدف نهایی، ایجاد مجموعهای از فرآیندها برای شناسایی ریسکهایی است که سازمان با آن مواجه است. احتمال و تأثیر این خطرات مختلف، چگونگی ارتباط هر یک با حداکثر ریسکی که سازمان مایل به پذیرش آن است و اقداماتی که باید برای حفظ و نگهداری انجام شود.
نقل قولی از یک کارشناس مدیریت ریسک
گرگ ویت، کارشناس ریسک، مهندس امنیت ارشد صنایع هانتینگتون اینگالز و معمار چارچوبهای انستیتوی ملی استاندارد و فناوری (NIST) در زمینه امنیت سایبری، میگوید: برای در نظر گرفتن اینکه چه چیزی ممکن است اشتباه پیش برود، باید با آنچه باید درست پیش برود، شروع کنید. مانند حریم خصوصی و خطرات نیروی کار.
ویت گفت: هنگام شناسایی خطرات، درک این نکته مهم است که طبق تعریف، هر چیزی فقط در صورتی یک خطر است که در فعالیت ما تأثیر داشته باشد. برای مثال، طبق دستورالعمل گزارش بین سازمانی NIST (NISTIR 8286A) در مورد شناسایی خطر امنیت سایبری در ERM، چهار عامل زیر باید برای یک سناریوی ریسک منفی وجود داشته باشد:
- دارایی یا منابع ارزشمندی که ممکن است تحت تأثیر قرار گیرد.
- منبع اقدام تهدیدآمیز که علیه آن دارایی عمل میکند.
- یک وضعیت یا آسیبپذیری موجود از قبل، که آن منبع تهدید را قادر میسازد تا عمل کند .
- برخی از اثرات مضری که از منبع تهدید که از آن آسیبپذیری سوءاستفاده میکند، رخ دهد .
در حالی که معیارهای NIST به ریسکهای منفی مربوط میشود، فرآیندهای مشابهی را میتوان برای مدیریت ریسکهای مثبت اعمال کرد.
سناریوهای ریسکی از بالا به پایین و پایین به بالا
ویت گفت که در شناسایی سناریوهای ریسکی که میتوانند اهداف سازمان را مختل یا تقویت کنند، بسیاری از کمیتههای ریسک اتخاذ رویکردی از بالا به پایین و پایین به بالا را مفید میدانند. در تمرین از بالا به پایین، رهبری فرآیندهای حیاتی سازمان را شناسایی میکند. با ذینفعان داخلی و خارجی همکاری میکند تا شرایطی را که میتواند مانع آنها شود را تعیین کند. دیدگاه پایین به بالا با منابع تهدید (زلزله، رکود اقتصادی، حملات سایبری و غیره) شروع میشود و تأثیر بالقوه آنها را بر داراییهای حیاتی در نظر میگیرد.
- ریسک استراتژیک (بهعنوانمثال، شهرت، روابط با مشتری، نوآوریهای فنی).
- خطر مالی و گزارشگری (بهعنوانمثال، بازار، مالیات، اعتبار).
- ریسک انطباق و حاکمیت (بهعنوانمثال، اخلاق، مقررات، تجارت بینالمللی، حریم خصوصی).
- ریسک عملیاتی (به عنوان مثال، امنیت و حریم خصوصی فناوری اطلاعات، زنجیره تأمین، مسائل کارگری، بلایای طبیعی).
به گفته پل کروان، کارشناس انطباق، یکی دیگر از راههای دستهبندی ریسکها برای کسبوکارها این است که آنها را در چهار نوع ریسک اساسی زیر برای کسبوکارها قرار دهند: ریسکهای مردم، ریسکهای تسهیلات، ریسکهای فرآیند و ریسکهای فناوری.
وظیفه نهایی در مرحله شناسایی ریسک این است که سازمانها یافتههای خود را در یک ریسک، ثبت کنند. این به ردیابی ریسکها از طریق چهار مرحله بعدی فرآیند مدیریت ریسک کمک میکند. نمونهای از چنین ثبت ریسک را میتوان در گزارش NISTIR 8286A که در بالا ذکر شد یافت.
استانداردها و چارچوبهای مدیریت ریسک
همانطور که قوانین انطباق دولت و صنعت در دو دهه گذشته گسترشیافته است، بررسی نظارتی و در سطح هیئت مدیره روی شیوههای مدیریت ریسک شرکت نیز افزایش یافته است. تجزیه و تحلیل ریسک، ممیزی داخلی، ارزیابی ریسک و سایر ویژگیهای مدیریت ریسک را جزء اصلی استراتژی کسبوکار قرار داده است. چگونه یک سازمان میتواند همه اینها را کنار هم بگذارد؟
چارچوبهای به شدت توسعهیافته (در حال تکامل) توسط حوزه مدیریت خطر به این مسئله کمک خواهد کرد.
محدودیتهای مدیریت ریسک
شکستهای مدیریت خطر اغلب به سوء رفتار عمدی، بیاحتیاطی فاحش یا مجموعهای از رویدادهای ناگوار تبدیل میشوند که هیچکس نمیتوانست پیشبینی کند. اما همانطور که جورج لاتون، روزنامهنگار فناوری، در بررسی شکستهای رایج مدیریت خطر اشاره کرد، اشتباه مدیریت خطر، اغلب به دلیل اشتباهات قابل اجتناب و تعقیب سود بیسابقه است.
دانشگاه کسبوکار اطلاعات بروز دنیا در خصوص مدیریت کسبوکار به شما ارائه میدهد. نظرات خودتان را در رابطه با ضرورت مدیریت ریسک و راهکارهای آن برای ما بنویسید.
مریم کمندانی
من مریم کمندانی، فرزند ایران و متولد سال 73 هستم. تحصیلات کارشناسی را در رشته کامپیوتر- سخت افزار و تحصیلات کارشناسی ارشد را در رشته مدیریت بازرگانی - تجارت الکترونیک به اتمام رساندم. چندین سال به عنوان مدیر در سازمان های مختلف مشغول به کار هستم. اینجا هستم تا تجربیات و به روز ترین مقالات در حوزه کسب و کار و کارآفرینی را با شما به اشتراک بگذارم.
مدیریت ریسک در بازار ارز های دیجیتال
در زندگی روزانه ما همیشه با ریسکهای مختلف سر و کار داریم از جمله رانندگی و برنامهریزی برای آینده و نیازهای مهم مانند بیمه عمر و بازنشستگی که به صورت ناآگاهانه ما ریسک را مدیریت میکنیم در واقع مدیریت ریسک یعنی ارزیابی و عکس العمل های مختلف نسبت به هر نوع ریسکی است . بدین صورت که هر چند در سرمایهگذاریها ما اطلاعات به روزی داشته باشیم و تحلیلهای مختلف از قبیل تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال جهت معاملات به کار بگیریم اما اگر استراتژی های مناسبی جهت مدیریت کردن ریسک را نداشته باشیم بازده خوبی از سرمایه گذاری ها عایدمان نخواهد شد. ما در این مقاله در پی مدیریت ریسک در بازار ارز های دیجیتال مانند بیت کوین ، اتریوم و دیگر ارزهای رایج خواهیم بود.که عناوین آن به شرح زیر است:
مدیریت ریسک در بازارهای ارز دیجیتال
زوم ارز مدیریت ریسک را به شکل چهارچوب ای در نظر گرفته است که رفتار متقابل شرکت ها و سرمایه گذاران را با هرگونه ریسک اقتصادی نشان میدهد موضوعی که عموماً در همه ی کسب و کارها قابل مشهود است بنابراین ما در این مقاله سعی خواهیم کرد شما را با مفاهیم مدیریت ریسک و استراتژی های آن و خصوصیات سرمایهگذاران با ریسکهای مختلف آشنا کنیم تا از خود و از داراییهای خود در برابر نوسانات غیرمتعارف بازار ارز های دیجیتال محافظت کنید معاملهگری از طریق تحلیل های مختلف و دانش و اطلاعات هر چند به کاهش ریسک شما کمک میکند اما برای مدیریت کردن ریسک معاملات ارز دیجیتال و کسب موفقیت و ثروت از این طریق نیاز به برنامهریزی دقیق جهت مدیریت کردن ریسک دارید که زوم ارز تلاش میکند آن را در اختیار بازدیدکنندگان محترم این سایت قرار دهد .
5 مرحله مدیریت ریسک در ارزهای دیجیتال
مراحل مدیریت ریسک عبارتند است
- تنظیم اهداف
- شناسایی ریسک
- ارزیابی ریسک
- مشخص کردن واکنش به ریسک
- نظارت
البته شایان ذکر است که روبرو شدن با ریسک یا شرایطی که در آن قرار دارید این مراحل را می تواند دستخوش تغییراتی قابل ملاحظه از قبیل ترتیب در توالی و غیره نماید .
1-تنظیم اهداف:
نخستین مرحله که به شما کمک می کند تا پی ببرید که یکی از اهداف مهم شما تنظیم هدف می باشد این مرحله با میزان ریسک یک شخص یا یک شرکت که باید در برابر آن ایستادگی کند مرتبط می باشد به طور کلی این مرحله به ما میگوید که افراد یا شرکت ها برای رسیدن به اهدافی که در ذهنشان دارند باید چه مقدار ریسک را تحمل کنند و مدیریت نمایند.
2- شناسایی ریسک:
گام دوم شناسایی و درک ریسکهای احتمالی می باشد یعنی هر اتفاق و رو یدادی که ممکن است تاثیر منفی بر سرمایه گذاری و رسیدن به هدف داشته باشد را بررسی میکنیم در این مرحله ممکن است اطلاعاتی برای شما نمایان شود که کسب و کارتان را تحت تاثیر و ریسک مالی شما تاثیر نگذارد اما ممکن است در ادامه ریسک مالی شما را دچار بحران و مشکل نماید.
3- ارزیابی ریسک :
گام سوم زمانی می باشد که شما ریسک های خود را شناسایی کردید و الان زمان ارزیابی شدت و فرکانس ریسک ها می باشد که باید گفت هر ریسک تاثیر خاص خود را دارد برخی موثر و برخی دیگر غیرموثر بنابراین پس از ارزیابی آنها را درجه بندی نموده و دسته بندی می نمایم تا در برابر اتفاقات نامناسب و غیر متعارف عمل و عکس العمل های خود را داشته باشیم و جهت مقابله با آنها از آمادگی برخوردار باشیم .
4- تعیین واکنش بر هر نوع ریسک :
گام چهارم زمانیکه ریسکها شناسایی ارزیابی و دسته بندی شدند به دنبال این است که واکنشهایی معرفی و تعیین شوند که نسبت به ریسک های احتمالی و دسته بندی شده از خود نشان دهیم. این واکنشها نیز باید بر اساس درجه اهمیت طبقه بندی گردند این مرحله به ما کمک خواهد کرد که در برابر اتفاقات غیر منتظره و نامناسب عمل و عکس العمل های مناسب خود را داشته باشیم و جهت مقابله با آن آمادگی کامل داشته باشی .
۵- نظارت:
آخرین گام بررسی و نظارت بر بهره وری مدیریت ریسک هنگام بروز اتفاقات مختلف جهت رسیدن به اهداف می باشد این مرحله نیاز به جمع آوری اطلاعات و داده ها میباشد که رسیدن به اهداف تعیین شده را تسهیل میکند.
مزیت استفاده از استراتژی مدیریت ریسک در ارزهای دیجیتال
مزیت استفاده از استراتژی مدیریت ریسک در معاملات ارز های دیجیتال به دلیل اینکه بازارهای ارز دیجیتال یا همان رمز ارزها یک بازار نوپائی بوده و هنوز به آرامش و ثبات مشخصی نرسیده است به عنوان یکی از مهمترین فاکتورها برای کسب موفقیت و درآمد در بازار ارز های دیجیتال می باشد. بنابراین عوامل بسیاری جهت شکست یک استراتژی یا یک برنامه معامله وجود دارد به طور مثال شخصی که بر اساس انتظاراتش از آینده یا بر اساس هیجانات و احساسات خود تصمیم به سرمایه گذاری گرفته ممکن است پول خود را از دست بدهد و این شخص در نهایت به دلیل ترس از جو حاکم بر بازار دارایی خود را با قیمت پایین تری می فروشد. تصمیم گیری های هیجانی جهت سرمایه گذاری باعث میشود که معاملهگران و سرمایهگذاران استراتژی های اولیه خود را جهت سرمایه گذاری کنار بگذارند این حالت زمانی که بازار در حالت خرسی قرار میگیرد به خوبی قابل مشاهده می باشد در نهایت استفاده از این روش استراتژی باعث میشود شرایطی را ایجاد کنیم که در برابر لغزش های احتمالی با ضرر های کمتری روبرو شویم در ادامه به نمونههایی از ریسک های مالی و کاهش آنها توسط مدیریت ریسک را بر می شماریم :
الف- ریسک بازاری: یعنی ایجاد کردن برنامه ای جهت حد ضرر در هر یک از معامله ها، جایگاه خود در معامله را به شکلی خودکار قبل از هرگونه ضرر بزرگ مستحکم نماییم.
مهمترین مولفه این موضوع انتخاب نوع معامله گر و ابتکار عمل آن در معاملات می باشد، بنابراین معاملهگران را به چهار گروه زیر تقسیم بندی می کنیم:
گروه اول- نه سود میکنید نه ضرر: در واقع اگر جزو این گروه بودید یعنی مدیریت ریسک شما اثربخش بوده است و نشان دهنده این موضوع می باشد که شما آدم ریسک گریزی می باشید و توانایی سرمایهگذاریهای مهم را ندارید و حتی حاضر به پرداخت کارمزد های معاملاتی نیستید.
گروه دوم -سود کمتری به دست میآورید: اعضای این گروه نیز مدیریت ریسک اثر بخشی دارید و جزو کسانی هستید که از روش سنتی و قابل پیش بینی جهت سرمایهگذاری استفاده نموده و هیجانات و احساسات برشما غالب بوده و اجازه نمیدهید معاملات بطور کامل روند خود را طی کند.
گروه سوم -سود بیشتری به دست میآورند: اعضای این گروه دارای مدیریت ریسک خوب می باشند و معمولا آدم ریسک پذیری هستند و معاملات خود را با قیمت های از پیش تعیین شده بسته و اجازه ادامه بقیه کارها طبق روند عادی را میدهند.
گروه چهارم- متضرر میشوند: اعضای این گروه گرایش به انتخاب توکن ها و پروژه ها و کوین های غیر نقد شونده یا دارای نقدینگی پایین دارند. همچنین دانش کمتری از چرخه بازار دارند بنابراین جهت رشد و پیشرفت از این گروه به گروه های بالاتر باید اطلاعات خود را در زمینه سرمایهگذاری مورد نظر را افزایش دهند.
ب- ریسک نقدینگی: یعنی با تعادل در بازارهای بزرگ به دنبال کاهش ریسک هستیم در واقع داراییهای که بازارهای بزرگی دارند بیش از سایرین خصوصیت نقدینگی را دارا می باشند
ج- ریسک اعتباری: در صورت استفاده از صرافیهای قابل اعتماد دیگر نیازی به اعتماد فروشندگان و خریداران نیست و همه کارها توسط صرافیها انجام میگیرد .
د-ریسک عملیاتی: یعنی با تنوع در سرمایهگذاریها میتوانید ریسک خود را کاهش دهید و سرمایه خود را صرف یک پروژه یا شرکت نکنید
ه-ریسک سیستمی: این نوع ریسک را نیز می توانید با تنوع در سرمایهگذاریها کاهش دهید ولی این تنوع باید به ایجاد تمایز در پیشنهاد شرکتهای مختلف صنعت منجر شود تا بتوان شرکتی را که کمترین همبستگی را در سیستم دارد پیدا کنید.
4 عنصر کلیدی مدیریت ریسک در معاملات:
- سبد پرتفوی ارزی یا به عبارتی تقسیم سرمایه بین دو یا چند است
- عدم خرید در زمان تحولات هیجانی در بازار
- انتخاب سقف و کف در معاملات
- دنبال کردن اخبار روز ارزهای دیجیتال
نتیجه گیری:
از آنجایی که ریسک های اقتصادی اجتناب ناپذیر می باشد و بازار همواره در حال تغییر از حالت گاوی به حالت خرسی بوده بنابراین معاملهگران و سرمایهگذاران قبل از هر نوع معامله ای باید یک استراتژی مدیریت ریسک جهت اهداف خود با قابلیت انعطاف پذیر باشند مدیریت ریسک چگونگی برخوردو با انواع ریسک را در شرایط مختلف بیان میکند.همچنین علاوه بر کاهش ریسک ها باعث به وجود آمدن اقدامات استراتژیک در افکار و ذهن شما می شود و ریسکهای غیرقابل اجتناب را به بهترین نحو ممکن مدیریت میکند به طور کلی مدیریت ریسک به معنای برنامهریزی شناسایی ارزیابی و نظارت با توجه به نوع و استراتژیهای مختلف هر ریسک است.
دیدگاه زوم ارز درباره مدیریت ریسک در ارزهای دیجیتال
از دیدگاه زوم ارز در بازارهای اقتصادی اکثریت بر این عقیده می باشند که وجود یک استراتژی مدیریت ریسک مناسب میتواند کاملاً در مسیر رسیدن به اهداف و موفقیتها تأثیرگذار باشد به طور کلی مدیریت ریسک در ارز های دیجیتال می تواند یک استراتژی جهت جلوگیری از حد ضرر باشد.
دیدگاه شما