الگوی قیمت (Price Pattern) در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
در بازار بورس و تمام بازارهای مالی، کاربران برای بررسی نمودارها و وضعیت های مختلف روش های متفاوت تحلیلی را به کار می گیرند و این روش ها در بازارهایی که نقطه عطف آن ها عرضه و تقاضاست خودنمایی می کنند. هدف از شرکت در بورس رسیدن به سودی منطقی است و این هدف با کمک گرفتن از الگوها و تحلیل های رایج امکان پذیر می شود. به طور کلی در حوزه بورس و سرمایه گذاری از دو روش تحلیل تکنیکی و تحلیل بنیادی استفاده می شود که ما در این محتوا به بررسی تحلیل تکنیکال و مفهوم الگوی قیمت می پردازیم.
الگوی قیمت (Price Pattern) در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
الگوی قیمت ( Price Pattern )
قبل از صحبت در مورد مفهوم الگوی قیمت لازم است تا اطلاعات مختصری درباره تحلیل تکنیکال داشته باشیم تا با هدف این محتوا بیشتر آشنا شویم.
وارد شدن به بورس نیازمند اطلاعات و دانش به خصوصی است و هر چه دانش شما در زمینه بورس و سهام بیشتر باشد بهتر می توانید به بررسی نمودارهای قیمت و حجم معاملات اقتصادی بپردازید.
اطلاعات لازم برای درک بهتر از بورس نیازمند تحلیل است تا با استفاده از آن بررسی مناسبی از وضعیت سهام مختلف داشته باشید و با توجه به اخبار مربوطه بتوانید با روش هایی معقول و منطقی عمل کنید. به طور کلی در حوزه بورس و سرمایه گذاری از دو روش تحلیل تکنیکی و تحلیل بنیادی استفاده می شود که ما در این محتوا به بررسی تحلیل تکنیکال و مفهوم الگوی قیمت می پردازیم.
در تحلیل تکنیکال شما با استناد به نمودارهای قیمت و انواع معاملات و حجم آن ها به بررسی و ارزیابی وضعیت کلی بازار و سهام مختلف می پردازید؛ در واقع تحلیل تکنیکال نوعی استراتژی مختص معاملات بازار بورس است که سرمایه گذاری ها و فرصت هایی که شما برای معامله دارید را بررسی می کند، این تجزیه و تحلیل به شما کمک می کند تا نسبت به وضعیت سهام و معاملات موجود آگاه شوید.
شما با استفاده از تحلیل تکنیکال می توانید روند معاملات و تغییراتی که در قیمت سهام به وجود آمده است را بررسی کنید. حرفه ای بودن در بورس تضمین موفقیت هر شخص است و برای رسیدن به این موفقیت لازم است تا به استراتژی ها و تحلیل هایی که برای رسیدن به جایگاهی برتر در خرید و فروش سهام ضرورت دارد، آگاه باشید. (1)
مفهوم الگوی قیمت در تحلیل تکنیکال
هر نمودار در بازار بورس از الگوهای متفاوتی حاصل می شود و بررسی این الگوها و خواندن نمودارها باید با کسب دانش بیشتر همراه باشد و این دانش به شما کمک می کند تا توانایی بررسی وضعیت های مختلف را به دست آورید.
یکی از مهم ترین فرضیات در تحلیل تکنیکال عنوان قیمت است که در واقع نشان دهنده تمام اطلاعات لازم است؛ شما با تحلیل نمودارهای قیمت و بررسی آمار نوسان آن و مشاهده تغییرات توسط تحلیل تکنیکال می توانید جریان قیمت های پیش رو را پیش بینی کنید.
فرضیه دیگر این موضوع را بیان می کند که نوسان قیمتی که در بازار سهام وجود دارد تصادفی نیست و الگوهای موجود در دوره های مختلف زمانی تکرار می شوند، بر اساس این فرضیه سهامداران و سرمایه گذاران که به معامله مشغول هستند با کمک گرفتن از تحلیل تکنیکال به سود بیشتری می رسند.
همان طور که اشاره کردیم قیمت تأثیر بسیاری بر تغییرات بازار سهام دارد و در تحلیل تکنیکال اصلی مهم است؛ البته ذکر این نکته ناگفته نماند که در قیمت یک سهم اصول و عوامل متعددی تأثیرگذار هستند و با توجه به این عوامل است که می توانیم نقش قیمت در تحلیل تکنیکال را مشاهده کنیم. قیمت در بازار سهام بیانگر همه چیز است و نوسان قیمت در واقع عرضه و تقاضایی را نشان می دهد که در حال شکل گیری است.
اصل دیگری که باید به آن اشاره کنیم تکرار روندهاست؛ تحلیل تکنیکال نشان می دهد که قیمت در انواع روندهای بلندمدت، کوتاه مدت و میان مدت حرکت و جریان گذشته را تکرار می کند. قیمت به طور کلی همیشه در حال تکرار است و بر اساس اصول و وضعیت بازار و عوامل متعددی که می تواند بر روی قیمت تأثیرگذار باشد، طی دوره های زمانی مختلف تکرار می شود. (1)
کسانی که بر اساس تحلیل تکنیکال به تجزیه و تحلیل می پردازند در واقع با استفاده از این نمودارها و تکرار قیمت ها، وضعیت های مختلف را بررسی می کنند. در بازار بورس الگو و روش هایی وجود دارد که از آن ها می توان در تحلیل تکنیکال استفاده کرد.
نقش الگوی قیمت در تحلیل تکنیکال
مهم ترین نقش در تحلیل تکنیکال، الگوهای قیمت هستند که در ادامه به انواع آن ها نیز اشاره خواهیم کرد. الگوهای قیمت بر اساس خطوط، نمودار و منحنی های متعددی شناخته می شوند و برای اینکه با نقش الگوی قیمت بیشتر آشنا شویم اشاره به این موارد خالی از لطف نیست.
مفهوم خط روند یکی از عنوان هایی است که در بازار سهام به کسانی که تحلیل تکنیکال را به کار می برند، کمک می کند. در واقع خط روند مسیرهای مستقیمی بر روی نمودار هستند که توسط اتصال خطوط مقاومت و حمایت کشیده می شوند. در توضیح عنوان های حمایت و مقاومت باید این گونه بگوییم که این عنوان ها نقاط مهمی بر روی نمودار هستند که اتصال بین عرضه و تقاضا را شکل می دهند. (2)
هر زمان که تقاضا افزایش پیدا می کند از کاهش قیمت جلوگیری می شود و نقطه حمایت شکل می گیرد و در مقابل هر چه در نمودار قیمت ها به خطوط مقاومت نزدیک تر می شوند تولیدکنندگان یا همان عرضه کنندگان تمایل بیشتری به فروش نشان می دهند و به طور کلی عرضه از تقاضا پیشی می گیرد.
خطوط روند به دو بخش صعودی و نزولی تقسیم می شوند؛ خطوطی که شیبی رو به بالا دارند را خط صعودی می نامند و خطوط نزولی معمولا شیبی رو به پایین دارند. خطوط روند صعودی از اتصال چند نقطه مینیمم شکی می گیرد و در مقابل خط نزولی اتصال چند نقطه ماکزیمم است؛ توجه داشته باشید که خط روند صعودی همانند عنوان حمایت شکل می گیرد و با شکسته شدن این خط نمودار قیمت نیز تغییر می کند. (2)
ذکر این نکته شاید برای شما هم مفید باشد که بدانید هنگامی که نمودار قیمت یک سهام صعودی است، خریدن سهام و نگه داشتن آن تا پایان خط روند صعودی، بهترین انتخابی است که شما می توانید داشته باشید. همان طور که روند صعودی مسیری شبیه به حمایت دارد، روند نزولی نیز مانند مقاومت عمل می کند و در این روند نیز اگر خط روند شکسته شود نمودار قیمت تغییر می کند.
نقطه مقابل روند صعودی در خریدن سهام، فروش سهام در روند نزولی است؛ به این معنا که بهترین واکنش به این وضعیت فروش سهم و انتظار برای پایان روند نزولی است تا بعد از آن بتوانید اقدام به خرید سهم کنید. (2)
کاربرد انواع الگوهای قیمت
در بازار بورس و سهام دو نوع الگوی قیمت وجود دارد که هر کدام از این ها شامل موارد متعدد دیگری می شوند که به معرفی آن ها می پردازیم.
الگوهای بازگشتی و الگوهای ادامه دهنده دو نوع الگوی قیمتی هستند که شما در بازار بورس با آن ها روبرو هستید؛ در تعریف الگوهای بازگشتی به ما نشان می دهند که یک روند چگونه تغییر می کند و برعکس الگوهای ادامه دهنده توقف کوتاه در یک روند را نمایش می دهند. (2)
معرفی انواع مختلف مدل های مالی
انواع مختلفی از مدل های مالی در مدلسازی مالی وجود دارد. مدل های مالی با توجه به هدفی که بر اساس آن ساخته می شوند، میتوانند از نظر شکل، نوع و پیچیدگی متفاوت باشند. لذا شما به عنوان یک مدلساز مالی، باید با توجه به مساله ای که سعی در حل آن دارید و اینکه چه کسانی استفادکنندگان نهایی مدل های شما هستند، مدل های مالی خود را طراحی کنید.
این مطلب آموزشی با هدف آشنایی شما با انواع مدلهای مالی و همچنین موارد استفاده آنها نوشته شده است.
قبل از پرداختن به موضوع اصلی، باید به این نکته توجه کنیم که تمام انواع مدل های مالی، از ابتدایی ترین تا پیچیده ترین آنها، چهار ویژگی اصلی دارند که عبارت اند از:
- پویا بودن: مدل مالی شامل ورودیهایی است که به تبع تغییرات آنها، محاسبات و لذا نتایج هم مشمول تغییرات می شود. بنابراین مدل مالی همواره باید از انعطافپذیری داخلی برای نمایش نتایج مختلف یا محاسبات نهایی براساس تغییر چند ورودی اصلی، برخوردار باشد.
- داشتنزنجیره ای از روابط بین متغیرها: هنگام تغییر هر یک از فرضیات ورودی توسط کاربر، اغلب یک واکنش زنجیرهای رخ میدهد. برای مثال، تغییر نرخ رشد سبب تغییر حجم فروش میشود؛ هنگام تغییر حجم فروش، درآمد، کمیسیونهای فروش و سایر هزینههای متغیر تغییر خواهد کرد.
- قابلیت پیشبینی: مدلهای مالی نگاه به آینده دارند. مدلسازان مالی اغلب میخواهند بدانند که پیشبینیهای مالی آنها در ادامه راه چه خواهد بود. برای مثال، در صورت ادامه دادن به نرخ رشد ثابت خود، وجوه در گردش شما در پنج سال آینده چگونه خواهد بود؟
- دربردارنده سناریوها (نتایج فرضی): از آنجا که مدل مالی به جای نگاه به گذشته به آینده توجه دارد، یک مدل مالی خوب، به آسانی برای اجرای الگوی تحلیل مالی سناریو و تحلیل حساسیت قابل استفاده است. به طور مثال در صورت بالا رفتن نرخ بهره چه اتفاقی میافتد؟ قبل از آغاز ضرر، چقدر میتوان تخفیف داد؟
درادامه با ما همراه باشید تا به رایج ترین انواع مدل های مالی نگاهی بیندازیم:
مدل سه صورت مالی (Three Statment Model)
ما در این مدل مالی، همانطور که از نام آن بر می آید، برای تعیین عملکرد مالی یک شرکت، از سه صورت مالی اساسی استفاده می کنیم. این سه صورت مالی شامل ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان وجوه نقد است. در این مدل، هر سه صوررت مالی از طریق فرمول های اکسل اثرات متقابل بر هم دارند. این ارتباط به نحوی است که تمامی حسابها به هم متصل و مجموعهای از مفروضات بتوانند باعث تغییراتی در کل این مدل شوند. این مدل به عنوان اساسی ترین و مهم ترین مدل مالی شناخته می شود. از این رو بسیار مهم این است که با نحوه پیوند این سه صورت مالی آشنا شویم.
ما در یک مطلب آموزشی دیگر، نحوه ساخت مدل سه صورت مالی در اکسل را آموزش خواهیم داد.
موارد استفاده:
بانک ها و موسسات مالی، برای ارزیابی عملکرد مالی وام گیرندگان شرکتی، از این مدل استفاده میکنند.
مدل رتبه بندی اعتباری (Credit Rating Model)
این مدل بر مبنای مدل سه صورت مالی ایجاد می شود. با این تفاوت که مدل رتبهبندی اعتباری، برای انجام پیشبینیهای سه تا پنج ساله بسط بیشتری می یابد و شامل پارامترهای دیگری نظیر رشد آتی تقاضا در صنعت، قدرت و کیفیت مدیریت، کیفیت وثیقهها، هدایت حسابهای بدهی جاری و غیره است. امتیاز اعتباری، میانگین وزنی امتیاز ریسک مالی، امتیاز ریسک مدیریت، امتیاز ریسک تجاری، و امتیاز ریسک صنعتی محاسبه شده است.
موارد استفاده:
وقتی شرکتی درخواست وام میکند، بانک از این مدل برای ارزیابی نرخ بهره قابل اعمال و پتانسیل وامگیری قانونی شرکت استفاده میکند.
مدل تحلیل مقایسه ای شرکت و یا تحلیل نسب (Comparable Company Analysis or Ratio Analysis)
تحلیلگر، باید بر مبنای پروفایل تجاری شرکت (همچون دامنه فعالیت، دستهبندی محصولات و خدمات و مشتریان هدف و غیره) و پروفایل مالی (اندازۀ شرکت، رده بندی و غیره) مجموعهای از شرکتهای قابل مقایسه را تعیین کند.
انواع مختلف نسبتهای مالی، که می توان از آنها در این تحلیل استفاده کرد، عبارتند از نسبت قیمت به ارزش دفتری (P/B)، ضریب قیمت به سود (PE Multiple)، ارزش بنگاه اقتصادی به سود قبل از کسر بهره، مالیات و استهلاک (EV/ EBITDA) و غیره.
موارد استفاده:
هنگام سنجش جایگاه یک شرکت نسبت به رقبا و شرکت های متناظر آن، باید از روش تحلیل نسبت یا تحلیل مقایسهای شرکت استفاده کنیم.
مدل جریان نقد تنزیلشده ( Discounted Cash Flow (DCF) Model )
این مدل یک مدل تحلیل ارزش گذاری به شمار می رود. اساس مدل جریان نقدی تنزیلشده برای ارزیابی شرکت، ارزش خالص فعلی (NPV) جریان نقدی آتی کسب و کار است. جریانهای نقدی آتی باید با نرخ تنزیل مناسبی که همان متوسط وزنی هزینه فرصت سرمایه ( WACC ) است، تنزیل شوند.
با توجه به اهمیت این مدل، سعی خواهیم کرد به در مورد توابع XNPV ، NPV و نحوه ساخت مدل جریان نقد تنزیل شده، در یک مطلب آموزشی، به طور مفصل صحبت کنیم.
موارد استفاده:
از این نوع مدل مالی برای تحقیق در مورد حقوق صاحبان سهام و سایر حوزه های بازارهای سرمایه مانند ارزش گذاری یک پروژه یا سرمایه گذاری استفاده میشود.
مدل تملک اهرمی (Leveraged Buyout (LBO) Model)
این مدل، شکل پیچیدهای از مدلسازی مالی به شمار میرود. این مدل نیز مدل تحلیل ارزشگذاری است، اما تفاوت آن با مدل جریان نقدی تنزیلشده در این است که در مدل تملک اهرمی، عمده تأمین مالی از محل استقراض در نظر گرفته میشود. به عبارت دیگر، در خرید اهرمی، یک شرکت تملک را از طریق مقدار زیادی بدهی تأمین مالی میکند. کار مدلسازی LBO تخمین این است که کسبوکار با چه احتمالی بدهی را حفظ میکند یا چه سطحی از عملکرد برای فروش نهایی و تأدیه بدهی لازم است. مدل تملک اهرمی معمولاً مستلزم زمان بندی های بدهی پیچیده مدلسازی است.الگوی تحلیل مالی
موارد استفاده:
این مدل با تعیین بازده خروجی و ارزشگذاری منصفانه به شرکت خریدار اجازه می دهد تا بالاترین نرخ بازده داخلی تعدیل شده با ریسک را کسب کند.
مدل ادغام و تملیک (Merger and Acquisition (M&A) Model)
مدل ادغام و تملیک مدل پیشرفته تری است که برای ارزیابی تاثیر ادغام و تملک بر سود هر سهم (EPS) استفاده می شود. بنابراین هدف کلی مدلسازی ادغام، درک تأثیر تملک بر EPS خریدار و نحوه مقایسه EPS جدید با EPS موجود است. اگر EPS جدید بیشتر باشد، معامله مزبور «نموکننده» خوانده میشود درحالیکه به سناریوی مقابل «تقلیلدهنده» گفته می شود.
موارد استفاده:
وقتی دو شرکت تصمیم می گیرند که به منظور گرفتن سهم بیشتری از بازار، متنوع سازی و یا دلایل دیگر با هم ادغام شوند، یا وقتی شرکتی تصمیم میگیرد شرکت دیگری را تحت تملک خود درآورد، تحلیلگر بانکداری سرمایه گذاری، این نوع مدل ها را برای ارزیابی سهام انجام می دهد.
مدل بودجهای (Budget Model)
از این مدل به منظور مدلسازی تأمین مالی برای تحلیل و برنامه ریزی مالی استفاده می شود. هدف از این کار پیش بینی بودجه است. مدل های بودجهای معمولا بر مبنای ارقام ماهیانه یا سه ماهه طراحی می شوند و تمرکزشان عمدتا بر صورت سود و زیان است.
مدل قیمتگذاری اختیار معامله (Option Pricing Model)
در تعریف اختیار معامله آمده است که این معامله به خریدار آن، اختیار و نه اجبار خرید و فروش یک دارایی معین را در قیمت تعیین شده تا یک زمان مشخص اعطا می کند. بهطور کلی، دو نوع مدل در اینجا به کار میرود که عبارتند از مدل دوجملهای و مدل بلک-شولز. هر دوی این مدل ها از روشهای آماری پیچیدهای استفاده میکنند.
موارد استفاده:
معامله گران حرفهای اختیار معامله از این مدل استفاده میکنند. از این مدل ها برای تعیین پارامترهایی که ارزش آنها در حال حاضر مشخص هستند (مانند قیمت پایه، قیمت اعمال، و روزهای انقضای اختیار معامله) و نیز پیش بینی ها و مفروضات در سایر پارامترها از جمله نوسانات ضمنی به منظور محاسبه ارزش نظری برای اختیارات معامله خاصی در زمانی معین، استفاده می شود.
فصلنامه دانشکده بهداشت و
Mosadeghrad A M, Heydari M, Ramandi S, Abbasi M. Strategic Analysis of the Iranian Health Financing System: A Scoping Review. sjsph. 2021; 18 (4) :373-388
URL: http://sjsph.tums.ac.ir/article-1-5959-fa.html
مصدق راد علی محمد، حیدری مهدیه، رامندی سجاد، عباسی محیا. تحلیل استراتژیک نظام تأمین مالی سلامت ایران: یک مرور حیطهای. مجله دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی. 1399; 18 (4) :388-373
1- دانشیار، گروه علوم مدیریت و اقتصاد بهداشت، مرکز تحقیقات مدیریت اطلاعات سلامت، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران
2- دانشجوی دوره دکتری، گروه علوم مدیریت و اقتصاد بهداشت، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران
3- دانشجوی دوره دکتری، گروه علوم مدیریت و اقتصاد بهداشت، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران ، [email protected]
زمینه و هدف: تأمین مالی نظام سلامت فرآیند جمعآوری، انباشت و مدیریت منابع مالی و خرید خدمات سلامت است. تأمین مالی نقش مهمی در دستیابی به اهداف نظام سلامت دارد. این مطالعه با هدف تحلیل استراتژیک نظام تأمین مالی سلامت ایران و ارائه استراتژیهای تقویت آن انجام شد.
روش کار: این پژوهش با روش مرور حیطهای انجام شد. کلیه مطالعات مرتبط با نقاط قوت و ضعف و فرصتها و تهدیدهای تأمین مالی نظام سلامت ایران در پایگاههای اطلاعاتی « PubMed »، « Scopus »، « Science Direct »، « Embase »، « ProQuest »، « SID » و « Magiran » و «بانک اطلاعاتی پایاننامههای علوم پزشکی کشور» و دو موتور جستجوی « Google » و « Google scholar » با کلیدواژههای مناسب جستجو شد. در نهایت، 29 مطالعه انتخاب و با کمک نرمافزار MAXQDA و روش تحلیل چهارچوبی تحلیل شدند .
نتایج: افزایش پوشش جمعیتی بیمههای سلامت، کاهش پرداخت از جیب مردم پس از اجرای طرح تحول سلامت و افزایش تعرفههای خدمات سلامت از نقاط قوت و تأمینمالی نزولی، پرداخت از جیب بالا و تعدد صندوقهای بیمه سلامت از نقاط ضعف نظام تأمین مالی سلامت ایران هستند. قوانین حمایتی، مشارکت مالی سازمانهای غیردولتی، افزایش مراکز ارائه خدمات و توسعه فناوریهای جدید از فرصتهای مهم و تحریم سیاسی، بحرانهای مالی و افزایش انتظارات مصرفکنندگان خدمات سلامت از تهدیدهای تأمین مالی نظام سلامت هستند. افزایش منابع مالی سلامت از طریق پیشپرداختها، یکسانسازی ساختاری و سیاستی بیمههای سلامت، اصلاح تعرفه خدمات سلامت، افزایش کارایی نظام سلامت و بهبود کیفیت خدمات سلامت برای تقویت نظام تأمین مالی سلامت کشور ضروری هستند.
نتیجهگیری: الگوی تأمین مالی نظام سلامت ایران با چالشهای متعددی مواجه است و از تابآوری لازم برخوردار نیست. سیاستگذاران و مدیران ارشد نظام سلامت باید با بکارگیری استراتژیهای پیشنهادی به تقویت نظام تأمین مالی سلامت کشور بپردازند.
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: بهداشت عمومی
دریافت: 1399/12/25 | پذیرش: 1399/12/25 | انتشار: 1399/12/25
۷ الگوی تأثیرگذار بر کسب و کارهای مالی
۷ الگوی تأثیرگذار بر کسب و کارهای مالی
آیا با الگوهای تأثیرگذار بر کسب و کارهای مالی آشنایی دارید؟ ایجاد یک الگوی موثر برای رشد کسب و کارهای شما هرگز آسان نیست و به تلاش، داده های خوب و مقدار کافی از تحلیل نیاز دارد. در واقع یک الگوی خوب شما را با توجه به رشد شرکت هنگام بروز چالش های جدید و بحران های غیر منتظره، متمرکز و پیگیر نگه میدارد.
این امر به شما کمک مینماید تا به وضوح با کارمندان و سرمایهگذاران ارتباط برقرار نموده و یک تجارت شفاف و مدرن را بنا کنید.
علاوه بر این، شواهد نشان میدهند که الگوهای تأثیرگذار بر کسب و کار مالی برای موفقیت و رشد طولانی مدت تجارت شما ضروری هستند.
برای مثال، تکنولوژی و چگونگی استفاده از آن، یکی از ارزشمندترین فرصت هایی است که سازمان ها میتوانند به واسطه آن کسب و کار خود را بهبود بخشند. در این مقاله از فراپیام قصد داریم مهمترین الگوهای تأثیرگذار بر رشد تجارت شما را مورد بررسی قرار دهیم تا بتوانید از آنها به منظور فرصت آفرینی و افزایش موفقیت بهره ببرید. تا پایان با ما همراه بمانید.
هفت الگوی تأثیرگذار بر کسب و کارهای مالی کدامند؟
بهره گیری از الگوهای زیر می تواند کسب و کار شما را تا حد زیادی تحت تأثیر قرار دهند و تنها کافی است که شما بتوانید با برنامه ریزی دقیق تمامی از تمامی فرصت های خود به گونه ای دقیق استفاده نمایید:
۱٫ میان اهداف تجاری و شخصی خود تعادل الگوی تحلیل مالی برقرار کنید
اولین و مهمترین قدم در روند برنامهریزی مالی، تعیین اهداف مالی کوتاه مدت و بلند مدت شرکت است. در بسیاری از موارد، این اهداف تجاری میتوانند در اهداف مالی شخصی دخالت کرده و با یکدیگر تداخل داشته باشند. به عنوان مثال، اهداف تجاری برای گسترش بازار یا خرید کارخانه جدید میتوانند در اهداف شخصی شما مثل پس انداز برای بازنشستگی یا تحصیلات دانشگاهی فرزندان شما تداخل داشته باشند. از این رو باید الگوی تحلیل مالی بتوانید میان اهداف شغلی و شخصی خود تعادل مناسبی برقرار سازید. در واقع، ترجیح دادن یکی بر دیگری ممکن است به موفقیت مالی طولانی مدت شما آسیب برساند.
۲٫ خدمات پس از فروش باید ستون اصلی تجارت شما باشد
به طور کلی خدمات پس از فروش عنصر اصلی ارتباط با مشتری بوده و شامل تمام خدماتی میشود که مشتری پس از خرید دریافت میکند. البته باید به این نکته توجه داشت که خدمات پس الگوی تحلیل مالی از فروش تغییرات روزافزونی را تجربه میکند.
به عبارتی، این خدمات در گذشته به صورت حضوری و به شکل محدودی وجود داشت اما امروزه باید در هر لحظه بتوان این خدمات را ارائه داد. پس شرکت ها و سازمان ها باید از اهمیت بالای کیفیت خدمت رسانی آن هم خیلی سریع و با بهره گیری از آخرین تکنولوژی های روز آگاه باشند تا بتوانند شاهد تأثیر شگرفی بر توسعه کسب و کار خود باشند.
لازم به ذکر است که خدمات پس از فروش به عنوان یک الگوی موثر بر کسب و کارهای مالی، نقش مهمی را رضایت و حفظ مشتریان ایفا می نماید. در حقیقت، بهبود این خدمات می تواند باعث افزایش وفاداری مشتری و در نتیجه افزایش ارزش برند شما شود.
با این کار، مشتریان مبلغ برند شما خواهند بود و برای طولانی مدت با سازمان ارتباط برقرار میکنند. مشتری راضی و خوشحال سبب جذب مشتریان بیشتر و در نهایت کسب درآمد بالاتری برای سازمان یا شرکت شما خواهد بود.
می توان گفت بهبود کیفیت خدمات پس از فروش و نحوه ارائه آن به شیوه های مدرن امروزی، نقش محوری در تقویت پیوند میان سازمان و مشتریان دارد.به همین دلیل فراپیام نرم افزار خدمات پس از فروش خود را ارائه کرد.
۳٫ فروش خود را پیشبینی کنید
برای موفقیت در کسب و کارهای مالی، یکی از الگوهای تأثیرگذار، ارائه برآوری از درآمد فروش شما برای هر ماه، سه ماه و سالیانه میباشد. در واقع، شناسایی هر الگویی در چرخه های فروش به شما کمک میکند تا تجارت خود را بهتر درک کنید.
به لطف سیستمها و نرم افزارهای حسابداری امروزی که از آخرین تکنولوژی ها بهره گرفته اند می توان برنامهریزی های دقیقی را ارائه داد که برای ابتکارات بازاریابی و استراتژیهای رشد، بسیار ارزشمند هستند. یک کسب و کار فصلی میتواند با هدف بهبود فروش در خارج از فصل پیشین، به یک سرمایه گذاری بزرگ در طول سال تبدیل شود و یا یک تجارت دیگر، با درک همبستگی در افزایش و رکود در تجارت به دلیل عواملی مانند آب و هوا و یا اقتصاد آماده شود.
پیشبینی فروش همچنین میتواند پایهای برای تعیین اهداف رشد شرکت شما باشد. به عنوان مثال، هدف شما این است که فروش خود را نسبت به هر دوره قبلی تا ده درصد بهبود بخشید. به عنوان یک قاعده کلی، باید همیشه به خاطر داشته باشید که ارائه محصولات با کیفیت کافی نبوده و باید خدماتی را ارائه دهید که مشتریان همیشه از آن قدردانی کنند. در واقع مورد دوم به همان اندازه که بر کیفیت کالای خریداری شده موثر است، بر رضایت مشتری میز تأثیر میگذارد.
پس ارائه خدمات به مشتریان و به طور خاص، میتواند نقشی تعیین کننده در تصویر برند شما داشته باشد. آن همچنین بنیادی است که میتواند رابط اعتماد و ارتباط عاطفی میان شما و مشتریان باشد.
۴٫ از تکنولوژی و یکپارچگی اطلاعات بهره گیرید
آیا میدانید منظور از یکپارچگی اطلاعات در سازمان چیست؟ منظور از یکپارچگی اطلاعات به عنوان یکی دیگر از الگوهای تأثیرگذار بر کسب و کارهای مالی، قابلیت اطمینان اطلاعات است.
اعتبار اطلاعات به این بستگی دارد که آیا آنها را از منابع مورد اطمینان دریافت میکنیم یا خیر. از این گذشته، ارزش اطلاعات برای تصمیم گیرنده یا همان مشتری ابتدا در یکپارچگی آن و سپس مفید بودن و قابل استفاده بودن آن نهفته است.
از سوی دیگر، تکنولوژی نیز نقش مهمی را در کسب و کارهای مالی ایفا میکند. اندازه شرکت شما مهم نیست، بلکه نحوه به کارگیری فناوری در آن مهم است. فناوری مزایای ملموس و نا محسوسی دارد که به شما کمک مینماید پول به دست آورده و نتایجی را که مشتریان شما در پی آن هستند ایجاد نماید.
در حقیقت، زیرساخت های تکنولوژی میتواند بر فرهنگ، کارایی و روابط یک تجارت تأثیر بسزایی داشته باشد.
فناوری همچنین به یک کسب و کار کمک میکند تا نیازهای خود را در جریان نقدینگی درک کرده و منابع گران بهایی مانند زمان و فضای فیزیکی را حفظ کند. فناوریهای موجودی انبار به صاحبان مشاغل این امکان را میدهد تا مدیریت هزینه های نگهداری محصولات را به بهترین شیوه انجام دهند.
با استفاده از فناوری مناسب، مدیران همچنین میتوانند با برگزاری جلسات از طریق دنیای مجازی به جای حضور یافتن در شرکت، در وقت و هزینه های خود تا حد زیادی صرفه جویی کنند.
۵٫ ریسک را با تکامل فناوری مدیریت کنید
ریسک در اشکال مختلفی چون ریسک تجاری، ریسک عملیاتی، ریسک مالیاتی و … وجود دارد. مدیریت ریسک منابع مختلف برای هر صاحب مشاغل و مدیر موفق یک مهارت اجباری است. تهدیدهای خارجی میتوانند موانع قابل توجهی را در برابر سودآوری و گسترش تحمیل کنند اما در صورت موفقیت آمیز بودن مدیریت میتوان فرصت های قابل توجهی را به رشد بلند مدت تبدیل کرد.
تهدیدهای تجاری میتوانند ناشی از رقبای جدید، فناوری های جدید، تغییر در تقاضای مصرف کننده، الزامات قانونی نوظهور و … باشند.
صاحبان مشاغل باید با بهره گیری از الگوهای موثر مدیریت ریسک در صدر این تغییرات باشند و بتوانند آنها را به خوبی کنترل کنند. ریسک عملیاتی نیز میتواند بر توانایی شرکت ها در ارائه خدمات به مشتریان تأثیرگذار باشد.
ریسک مالی نیز میتواند ناشی از نرخ بهره، بازارهای بی ثبات سهام و کسری نقدینگی باشد. عوامل اقتصادی کلان میتوانند بر توانایی مشتریان در پرداخت بدهی آنها تأثیر بگذارد. در نهایت، شما با داشتن استراتژی های مالی محکم و مدیریت پول نقد میتوانید در برابر تلاطم های مالی غیر منتظره مقاومت کنید.
مهمتر از همه تکامل فناوری اطلاعات است که در هر حوزهای از زندگی مانند یادگیری، بازاریابی، تجارت، سرگرمی و سیاست تأثیر گذاشته است. مدیریت ریسک نیز یکی از دامنه هایی است که بسیار تحت تأثیر این تکامل قرار دارد زیرا عمدتا بر اساس داده ها بنا شده است.
فناوری اطلاعات با رشد روزافزون خوت، اتوماسیون فرآیندها را از آغاز شناسایی و پایان دادن به نظارت ها، تسهیل مینماید. صاحبان مشاغل با بهره گیری از الگوهای فناوری های جدید مانند تجزیه و تحلیل، برنامه های تلفن همراه، رایانش ابری، برنامه ریزی منابع سازمانی و ریسک و انطباق میتوانند ریسک را به خوبی مدیریت کنند.
۶٫ استعدادیابی به رشد سازمان شما کمک میکند
یکی از الگوهای مهم در رشد کسب و کارهای مالی، مدیریت استعدادها است. مدیریت استعداد یک روند ثابت و متشکل از جذب و حفظ کارکنان با استعداد، توسعه مهارت های آنها و ایجاد انگیزه مداوم به منظور بهبود عملکرد آنها میباشد.
در حقیقت، هدف اصلی مدیریت استعداد، ایجاد نیروی انسانی با انگیزه است که در طولانی مدت در شرکت یا سازمان شما باقی بماند. البته شایان ذکر است که روش دقیق دستیابی به این امر از شرکتی به شرکت دیگر متفاوت خواهد بود.
سازمان ها باید به منظور توسعه کسب و کارهای مالی خود مدیریت استعداد را که یک استراتژی تجاری است حفظ کنند. به عبارتی، جذب استعدادهای برتر باعث میشود که کارفرمایان در رقابت با سایرین پیروز شوند. زمانی که به کارمند خود میگویید که به یک استراتژی مدیریت استعداد متعهد هستید او اطمینان حاصل خواهد کرد که فرصت پیشرفت حرفه ای دارد و از این رو، وظایف خود را به بهترین شکل انجام میدهد. مطالعات به طور مداوم نشان میدهند که فرصت ادامه رشد و توسعه مهارت های شغلی و شخصی با انگیزه اصلی کار و ماندن کارمندان در حیطه شغلی خود به وجود میآید.
علاوه بر موارد بالا، با مدیریت استعداد و یا در واقع با استخدام کارمندان با استعداد، سازمان شما قویتر شده و برای مقابله با تغییرات و خطرات در هر موقعیتی آماده است. آن همچنین باعث ایجاد نوآوری میشود.
در هر صنعت، فناور یهای جدید همیشه در صحنه نقش آفرینی میکنند و کارمندان با استعداد قادر به یافتن روشهایی هستند تا توانایی ابزارهای جدید را مهار کرده، مشکلات را حل کنند و ایده هایی را برای موفقیت سازمان ارائه دهند.
استراتژی مناسب مدیریت استعداد همچنین این امکان را به شما میدهد تا تیمی سازندهتر تشکیل دهید. این تیم میتواند بسیار مفیدتر از داشتن یک عده افراد خلاق و با استعداد در سازمان شما باشد.
۷٫ از شبکه های اجتماعی برای رونق کسب و کار خود بهره گیرید
اکثر سازمان های موفق اذعان میدارند که شبکه های اجتماعی یک ابزار ضروری برای کسب و کار آنها بوده و از آن برای خدمت رسانی و تبلیغات محصولات و خدمات خود بهره میگیرند.
میتوان گفت دو دلیل عمده پیمانکارانی که از شبکه های اجتماعی استفاده میکنند مشتریان و رقابت هستند. در واقع این یک روش کارآمد برای ایجاد تعامل با مشتریان میباشد.
در Fort Worth، تگزاس، یک پیمانکار ادعا میکند که پنجاه درصد از تجارت خود را از الگوی تحلیل مالی فیس بوک دریافت میکند. تحقیقات نشان میدهند که تقریبا نیمی از پیمانکاران در شبکه های اجتماعی حضور دارند. بیش از ده درصد نیز از فیس بوک برای تبلیغات استفاده کرده و بیست درصد نیز میگویند که یوتیوب بخش مهمی از مشاغل آنها است.
بازاریابی در شبکه های اجتماعی یک روش قدرتمند برای کسب و کارها و در هر اندازهای است تا بتوانند به مشتریان خود برسند. مشتریان شما در حال حاضر از طریق رسانه های اجتماعی با برندهای تجاری در تعامل هستید و اگر شما مستقیما از طریق این سیستم ها مانند فیس بوک، توییتر، اینستاگرام و یا پینترست با مخاطبین خود صحبت نمیکنید، بدون شک آنها را از دست خواهید داد. بازاریابی عالی از طریق این شبکه های اجتماعی میتواند موفقیت چشمگیری را در کسب و کار شما ایجاد کند.
جمع بندی
اکنون که با مهمترین الگوهای تأثیرگذار بر کسب و کارهای مالی آشنا شدید میتوانید از طریق آنها، گام هایی را برای برنامه ریزی و رشد شغلی خود برداشته و حداکثر سود را از فروش محصولات و ارائه خدمات خود به دست آورید. با ارزیابی این الگوها و به روزرسانی منظم برنامه مالی شرکت میتوانید بهترین روش ها را دنبال کرده و در آیندهای نه چندان دور شاهد موفقیت چشمگیر خود باشید.
۱۰ شاخص برتر تحلیل بنیادی (فاندامنتال) برای سرمایهگذاران
اصل “دانش قدرت است” تقریباً در هر جنبهای از زندگی روزمره از جمله سرمایه گذاری در بازارهای مالی صدق میکند. در دنیای سرمایهگذاری آنلاین و کامپیوتر محور امروزی، داشتن اطلاعات مناسب مانند راننده ماشین سرمایهگذاری خود بودن است، در حالی که نداشتن آن را میتوان به نشستن در ماشین سرمایه گذاری دیگر به عنوان یک مسافر تشبیه کرد. در حالی که روشهای مختلفی برای ارزیابی ارزش و پتانسیل رشد یک سهام یا کوین وجود دارد، تحلیل بنیادی (فاندامنتال) یکی از بهترین راهها برای کمک به شما برای ایجاد معیاری جهت سنجش عملکردتان در بازار سهام میباشد. بررسی شرایط به کمک تحلیلها منجر به تصمیمات آگاهانه سرمایه گذاری میشود. در ادامه مهمترین شاخصهای تحلیل بنیادی را معرفی میکنیم.
درک تحلیل بنیادی یا فاندامنتال
تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال شامل بررسی انتقادی یک کسب و کار در ابتداییترین یا اساسیترین سطح مالی آن است. هدف این تحلیل ارزیابی مدل کسب و کار، صورتهای مالی، حاشیه سود و سایر شاخصهای کلیدی برای تعیین وضعیت مالی یک کسبوکار و ارزش ذاتی سهام است. با رسیدن به پیش بینی تغییرات قیمت سهام در آینده، سرمایه گذاران آگاه میتوانند بر این اساس از آنها سود ببرند. تحلیلگران بنیادی معتقدند که قیمت یک سهم یا کوین به تنهایی برای دستیابی دقیق به تمام اطلاعات موجود کافی نیست. به همین دلیل است که آنها معمولاً تحلیلهای اقتصادی، صنعتی و شرکتی را مطالعه میکنند تا ارزش منصفانه فعلی را بدست آورند و ارزش آتی ارز دیجیتال و سهام مورد نظر خود را پیشبینی کنند.
اگر ارزش منصفانه و قیمت فعلی ارز دیجیتال یا سهام با هم برابر نباشد، انتظار میرود که قیمت بازار در نهایت به سمت ارزش منصفانه حرکت کند. آنها سپس از این اختلافات قیمتی استفاده کرده و از حرکات قیمت سود میبرند. به عنوان مثال، اگر قیمت فعلی یک ارز دیجیتال در بازار بالاتر از ارزش منصفانهی آن باشد، در این صورت ارزش گذاری آن بیش از حد در نظر گرفته میشود که منجر به توصیه فروش میشود. از طرف دیگر اگر قیمت فعلی یکی از ارزهای دیجیتال در بازار کمتر از ارزش منصفانهی آن باشد، انتظار میرود قیمت در نهایت افزایش یابد و بنابراین خرید آن در حال حاضر ایده خوبی به شمار میرود.
برترین شاخصهای تحلیل فاندامنتال
همان طور که میدانید مدلهای مختلفی برای انواع تحلیل الگوی تحلیل مالی بازار وجود دارد، در این بین پارامترهای تحلیل بنیادی زیادی هستند که میتوان از آنها برای اطمینان از سلامت مالی یک پروژه استفاده کرد. محبوب ترین آنها حول محور رشد آتی، درآمد و ارزش بازار طراحی شدهاند. درک این شاخصهای کلیدی میتواند به شما در تصمیم گیری آگاهانه برای خرید یا فروش کمک کند.
درآمد به ازای هر سهم (EPS)
این شاخص بخشی از سود یک پروژه است که به هر سهم از سهام آن اختصاص مییابد و اساساً درآمد خالص نهایی است که بر اساس هر سهم تعیین میشود. افزایش EPS نشانه خوبی برای سرمایه گذاران است زیرا به این معنی است که ارزش سهام آنها احتمالاً بیشتر از موقعیت فعلی است. شما میتوانید سود هر سهم یک شرکت را با تقسیم سود کل آن بر تعداد سهام موجود محاسبه کنید. به عنوان مثال اگر شرکت سود ۳۵۰ میلیون دلاری را گزارش کند و ۱۰۰ میلیون سهم وجود داشته باشد، EPS آن ۳.۵ دلار گزارش میشود.
نسبت قیمت به درآمد (P/E)
نسبت قیمت به درآمد، رابطه بین قیمت سهام یک شرکت و سود هر سهم آن را اندازه گیری میکند. این به سرمایه گذاران کمک میکند تا تعیین کنند که آیا قیمت این سهام نسبت به سایر سهام در همان بخش کمتر یا بیشتر از ارزش واقعی آن سهم است. از آنجایی که نسبت P/E نشان میدهد که بازار حاضر است برای یک سهام بر اساس درآمدهای گذشته یا آینده آن وضعیتی را در نظر بگیرد، سرمایهگذاران به سادگی نسبت P/E یک سهام را با رقبای آن و استانداردهای صنعت مقایسه میکنند. نسبت P/E کمتر به این معنی است که قیمت فعلی سهام نسبت به درآمد پایین است که برای سرمایه گذاران مطلوب است.
نسبت قیمت به سود از تقسیم قیمت فعلی هر سهم بر سود شرکت به ازا هر سهم محاسبه میشود. به عنوان مثال اگر قیمت سهام شرکتی در حال حاضر به ازای هر سهم ۷۰ دلار با سود ۵ دلار به ازا هر سهم فروخته شود، نسبت P/E برابر با ۱۴ است (۷۰ دلار تقسیم بر ۵ دلار).
دو نوع اصلی نسبت PE وجود دارد. نسبت PE آینده نگر (یا پیشرو) و گذشته نگر (یا دنباله رو). تفاوت بین این دو مربوط به نوع درآمدی است که در محاسبهی آنها استفاده میشود. اگر سود پیشبینیشده (آینده) یک ساله به عنوان مخرج در محاسبه استفاده شود، نتیجه یک نسبت PE آیندهنگر است. در حالی که اگر از درآمدهای ۱۲ ماهه پایانی استفاده شود، در نتیجه نسبت PE گذشته نگر را محاسبه خواهید کرد.
رشد درآمد پیش بینی شده (PEG)
نسبت P/E یک شاخص تحلیل فاندامنتال یا بنیادی خوب است اما با در نظر گرفتن این واقعیت که شامل رشد درآمدهای آتی نمیشود، تا حدودی محدود است. PEG این را با پیش بینی نرخ رشد سود یک ساله سهام جبران میکند. تحلیلگران میتوانند نرخ رشد آتی یک شرکت را با مشاهده نرخ رشد تاریخی آن تخمین بزنند. این روش تصویر کامل تری از ارزش گذاری سهام ارائه میدهد. برای محاسبه رشد سود پیشبینی شده، نسبت P/E را بر نرخ رشد ۱۲ ماهه شرکت تقسیم کنید. درصد در نرخ رشد در محاسبه حذف میشود.
به عنوان الگوی تحلیل مالی مثال، اگر نرخ رشد ۱۰٪ و نسبت PE ۱۵ باشد، فرمول PEG به شکل زیر است:
PEG = نسبت PE / رشد درآمد
PEG = 15 / 10 -> توجه کنید که چگونه ۱۰٪ به ۱۰ تبدیل میشود
PEG = 1.5
قاعده کلی این است که وقتی PEG سهام بالاتر از ۱ باشد، ارزش گذاری آن بیش از حد در نظر گرفته میشود. در حالی که اگر زیر ۱ باشد، ارزش آن کمتر از میزان واقعی تلقی میشود.
جریان نقدی آزاد (FCF)
به عبارت ساده تر، جریان نقدی آزاد، وجه نقدی است که پس از پرداخت هزینههای عملیاتی و مخارج سرمایهای یک شرکت باقی میماند. پول نقد برای گسترش و بهبود یک تجارت بسیار مهم است. شرکتهایی با جریان نقدی آزاد بالا میتوانند ارزش سهامداران را بهبود بخشند، نوآوری کنند و بهتر از همتایان خود با نقدینگی کمتر از رکود جان سالم به در ببرند. بسیاری از سرمایه گذاران FCF را به عنوان یک شاخص اساسی میدانند زیرا نشان میدهد که آیا یک شرکت هنوز پول نقد کافی برای پاداش دادن به سهامداران خود از طریق سود سهام پس از عملیات تامین مالی و هزینههای سرمایه را دارد یا خیر.
FCF به عنوان جریان نقدی عملیاتی منهای مخارج سرمایه (CAPEX) همانطور که در صورت جریان نقدی ثبت میشود، به همان شکل محاسبه میشود. همچنین میتوان از صورت سود و زیان به عنوان سود خالص عملیاتی پس از مالیات (NOPAT) به اضافه استهلاک، منهای سرمایه در گردش و مخارج سرمایه (CAPEX) استنباط کرد. عبارت و فرمولهای زیر را بررسی کنید. ما FCF را برای شما محاسبه میکنیم:
NOPAT = EBIT مالیات –
NOPAT = 1105 – ۳۳۲ = ۷۷۴
FCF = NOPAT + استهلاک – ( CAPEX سرمایه در گردش و )
FCF = 774 + 50 – (۱۲۰ + ۳۰) = ۶۷۴
نسبت قیمت به ارزش دفتری (P/B)
این نسبت همچنین به عنوان نسبت قیمت به حقوق صاحبان سهام نیز شناخته میشود. نسبت قیمت به ارزش دفتری یک شاخص تحلیل بنیادی است که ارزش دفتری سهام را با ارزش بازار آن مقایسه میکند. P/B با نشان دادن تفاوت بین ارزش بازار سهام و ارزشی که شرکت در دفاتر مالی خود بیان کرده است، به سرمایه گذاران کمک میکند تا تعیین کنند که آیا ارزش سهام نسبت به ارزش دفتری آن کمتر است یا بیش از حد ارزش گذاری شده است که با تقسیم آخرین قیمت بسته شدن سهام بر ارزش دفتری هر سهم که در گزارش سالانه شرکت فهرست شده است، محاسبه میشود. ارزش دفتری به عنوان بهای تمام شده تمام داراییها منهای بدهیها محاسبه میشود. اگر شرکت منحل شود، ارزش نظری آن شرکت بر اساس مفهوم ارزش دفتری محاسبه میشود.
با این حال، نسبت قیمت به ارزش دفتری یک شرکت خاص به تنهایی مفید نیست. یک سرمایه گذار باید نسبت P/B یک شرکت را با سایر شرکتها در همان بخش یا صنعت مقایسه کند. تنها در این صورت است که در تعیین اینکه کدام شرکت ممکن است نسبت به سایرین کمتر یا بیش از ارزشگذاری شده باشد مفید خواهد بود.
بازده حقوق صاحبان سهام (ROE)
ROE یک نسبت سودآوری است که نشان دهنده نرخ بازدهی است که سهامدار برای بخشی از سرمایه گذاری خود در آن شرکت دریافت میکند. این نسبت اندازه گیری میکند که چگونه یک شرکت بازدهی مثبتی را برای سرمایه گذاری سهامداران خود ایجاد میکند. از آنجایی که سود محرک واقعی قیمت سهام است، تفکیک سود به دست آمده با حقوق صاحبان سهام در واقع یک شاخص بسیار خوب از سلامت مالی یک شرکت و ارزش منصفانه سهام آن است. شما میتوانید بازده حقوق صاحبان سهام را با تقسیم سود خالص بر میانگین حقوق صاحبان سهام محاسبه کنید. تجزیه و تحلیل DuPont با اضافه کردن چندین متغیر برای کمک به سرمایه گذاران برای درک بهتر سودآوری شرکت، محاسبه را بیشتر گسترش میدهد. این تحلیل به این مؤلفههای اصلی میپردازد:
ROA = درآمد خالص / داراییها، که میتوان آنها را بیشتر به موارد زیر تقسیم کرد:
حاشیه سود = درآمد/درآمد خالص
نسبت گردش مالی = درآمد / دارایی
اهرم = دارایی / حقوق صاحبان سهام
فرمول گسترش یافته ROE هنگام انجام تجزیه و تحلیل DuPont به شکل زیر است:
ROE = حاشیه سود x نسبت گردش مالی x اهرم
ROE = درآمد خالص / درآمد x درآمد / دارایی x دارایی / حقوق صاحبان سهام
با استفاده از تجزیه و تحلیل DuPont، سرمایه گذار میتواند تعیین کند که چه چیزی باعث ROE میشود. به نظرشما آیا دلیل آن حاشیه سود بالا و یا نسبت گردش مالی بسیار سریع و یا اهرم بالاست؟
نسبت پرداخت سود سهام (DPR)
همانطور که میدانید شرکتها بخشی از سود خود را به صورت سود سهام به سهامداران خود پرداخت میکنند. اما این نیز مهم است که بدانیم درآمد شرکت تا چه حد از پرداخت سود سهام حمایت میکند. این همان چیزی است که نسبت پرداخت سود سهام در مورد آن است. این فاکتور به شما میگوید که یک شرکت چه بخشی از درآمد خالص را به سهامداران خود باز میگرداند و همچنین چه مقدار را برای رشد، ذخیره نقدی و بازپرداخت بدهی کنار میگذارد. DPR با تقسیم کل مبلغ سود سهام بر درآمد خالص شرکت در همان دوره و معمولاً به صورت درصد سالانه محاسبه میشود.
نسبت قیمت به فروش (P/S)
نسبت قیمت به فروش یک شاخص تحلیل بنیادی است که میتواند با استفاده از ارزش بازار و درآمد شرکت به تعیین ارزش منصفانه سهام کمک کند. این نشان میدهد که بازار چقدر برای فروش شرکت ارزش قائل است که میتواند در ارزشگذاری سهام در حال رشدی که هنوز سودی به دست نیاوردهاند یا به دلیل یک عقبگردی موقت، آنطور که انتظار میرود عمل نمیکنند، موثر باشد. فرمول P/S با تقسیم فروش هر سهم بر ارزش هر سهم محاسبه میشود. نسبت P/S پایین به عنوان نشانه خوبی از سوی سرمایه گذاران تلقی میشود. این معیار دیگری است که هنگام مقایسه شرکتها در همان بخش یا صنعت نیز مفید است.
نسبت سود سهام
نسبت سود تقسیمی به میزان پرداختی یک شرکت در هر سال به عنوان سود سهام در نسبت با قیمت سهام آن میپردازد. این تخمینی از بازده سود سهام یک سرمایه گذاری است. با فرض اینکه هیچ تغییری در سود سهام وجود نداشته باشد، بازده دارای یک رابطه معکوس با قیمت سهام است. زمانی که قیمت سهام کاهش می یابد بازدهی افزایش مییابد و بالعکس. این برای سرمایه گذاران مهم است، زیرا به آنها میگوید که از هر دلاری که در سهام شرکت سرمایه گذاری کردهاند، چه میزان به آنها باز میگردد.
نسبت سود تقسیمی به درصد بیان میشود و از تقسیم سود سالانه هر سهم بر قیمت فعلی سهم محاسبه میشود. به عنوان مثال، ۲ شرکت (الف و ب) سالانه ۳ دلار سود به ازای هر سهم پرداخت میکنند. سهام شرکت الف به ازای هر سهم ۶۰ دلار معامله میشود، در حالی که سهام شرکت ب با ۳۰ دلار به ازای هر سهم معامله میشود. این بدان معنا است که بازده سود سهام شرکت الف ۵% (۶۰/۳ x 100) و بازده سود سهام شرکت ب ۱۰% (۳۰/۳ x 100) است. بهعنوان یک سرمایهگذار، احتمالاً سهام شرکت ب را به سهام دیگر شرکت الف ترجیح میدهید، زیرا بازده سود بیشتری دارد.
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E)
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام آخرین شاخص تحلیل بنیادی در این فهرست است و رابطه بین سرمایه استقراضی شرکت و سرمایه ارائه شده توسط سهامداران آن را اندازه گیری میکند. سرمایه گذاران میتوانند از آن برای تعیین نحوه تامین مالی داراییهای شرکت استفاده کنند. نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E) به سرمایهگذاران کمک میکند تا اهرم مالی یک شرکت را ارزیابی کنند و نشان میدهد که در صورت مواجهه کسب و کار با مشکلات مالی، چقدر حقوق صاحبان سهام میتواند تعهدات را برآورده کند.
شما می توانید نسبت را با تقسیم کل بدهیها بر کل حقوق صاحبان سهام محاسبه کنید. ترازنامه تلفیقی را در زیر بررسی کنید که نشان میدهد شرکت اپل در مجموع ۲۴۱ میلیارد دلار بدهی (که با رنگ قرمز مشخص شده است) و کل حقوق صاحبان سهام ۱۳۴ میلیارد دلار (با رنگ سبز مشخص شده) ثبت کرده است.
بر اساس این ارقام، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام بصورت زیر محاسبه میشود:
$۲۴۱,۰۰۰,۰۰۰ ÷ $۱۳۴,۰۰۰,۰۰۰ = ۱.۸۰
نتیجه گیری
همه شاخصهای تحلیل بنیادی که در بالا مورد بحث قرار گرفت، در نوع خود مهم هستند. در حالی که آنها میتوانند به شما در تعیین ارزش و پتانسیل رشد یک سهام کمک کنند، مهم است که بدانید چندین عامل دیگر نیز بر قیمت سهام تأثیر میگذارند که اندازه گیری اکثر آنها چندان آسان نیست. به همین دلیل است که وقتی نوبت به ارزیابی سهام یک شرکت برای مقاصد سرمایهگذاری میشود، تحلیل فاندامنتال به بهترین وجه همراه با ابزارهای دیگر مانند تحلیل تکنیکال، اخبار اقتصاد کلان و دادههای خاص صنعت استفاده میشود. این مسائل به شما کمک میکند تصویر واضح تری از آنچه که به عنوان یک سهام میخواهید در آن سرمایه گذاری کنید داشته باشید، در حالی که از شاخصها به عنوان معیار برای اندازه گیری ارزش سرمایه گذاریهای بالقوه استفاده میکنید.
دیدگاه شما