Hedge هج کردن چیست؟
هجینگ یا هج کردن Hedge مفهوم وسیعی است که در معنای کلی به پوشش ریسک اشاره دارد. اما در بازار فارکس و بین تریدرهای معمولی، به معنای معامله در دو جهت عکس بر روی نماد یا یک جفت ارز است.
معمولا هج کردن یا هجینگ برای محافظت حساب یا معامله از نوسانات شدید و مقطعی بازار انجام می شود.
مثلا شما یک معامله یا پوزیشن روی جفت ارز یورو به دلار دارید (مثلا پوزیشن فروش) و قرار است خبر مهمی روی این جفت ارز تاثیر بگذارد. در این هنگام برخی افراد یک معامله عکس با همان حجم (در این مثال پوزیشن خرید) انجام می دهند که نوسانات شدید بازار در سود و زیان آنها تاثیری نگذارد. بعد از گذشتن بازار از نوسانات شدید معامله معکوس را می بندند. این مثال یکی از کاربردهای هجینگ Hedging (به معنای مصطلح در بین تریدرها) است.
اگر معاملات شما در خلاف جهت یکدیگر باشند، متاتریدر دستوری دارد به نام multiple close by که با آن می توانید معاملات هج شده (معاملات در خلاف جهت) را در یک لحظه ببندید. روی شماره تیکت معامله در لیست Trade متاتریدر دابل کلیک کنید، پنجره مربوط به ویرایش یا بستن معامله باز می شود. از قسمت Type می توانید دستور multiple close by را انتخاب کنید. پس از آن لیستی از پوزیشن های جهت مخالف پوزیشنی که انتخاب کرده اید باز می شود تا پوزیشن های هج شده ای که مایلید همزمان با این پوزیشن بسته شود را انتخاب نمایید.
برای مطالعه در مورد اینکه کدام حساب در فیبوگروپ امکان هجینگ دارد اینجا کلیک کنید.
چه کسی ریسک را جابهجا میکند؟
پس از آنکه ششم آبان، 8 محموله 35 هزار بشکهای نفت خام در بورس انرژی با قیمت هر بشکه 74.85 دلار به فروش رفت، دیروز اعلام شد که 20 آبان ماه 720 هزار بشکه نفت خام برای بار دیگر با قیمتی متفاوت در بورس عرضه میشود. سعید خوشرو مدیر امور بینالملل شرکت ملی نفت ایران 6 آبان ماه و پس از انجام نخستین معامله با این ساز و کار به «تعادل» گفت: «از آنجایی که بخش خصوصی توان Hedging را در این معامله نداشت شرکت ملی نفت ساز و کاری را طراحی کرد که طبق آن زیان احتمالی حاصل از نوسان قیمت، برای خریداران تعدیل شود». «تعادل» در این گزارش به اهمیت Hedging و Hedge fund در دنیای بورس به ویژه بورسهای نفتی پرداخته است. این بررسی از طریق گفتوگو با سعید اسلامی بیدگلی دبیرکل کانون نهادهای سرمایهگذاری و پیمان مولوی مدیرعامل شرکت یورو اینویست و همچنین منابع انگلیسیزبان در خصوص صندوقهای پوشش ریسک صورت گرفته است.
بهای جهانی نفت خام از روز 6 آبان مصادف با 28 اکتبر که روز معامله 8 محموله 35 هزار بشکه نفت خام سبک ایران در بورس بود، با افت قابل توجهی روبرو شد. قیمت نفت خام برنت دریای شمال که روز 29 اکتبر حوالی 77 دلار و 50 سنت سیر میکرد در معاملات جمعه 2 نوامبر به 72.83 دلار در هر بشکه رسید. خریداران نفت خام ایران در روز 6 آبان معامله با قیمت 74.85 دلار در هر بشکه را انجام دادند. هر چند این قیمت به خودی خود کمی ارزانتر از قیمت روز بود اما در قیاس با امروز قیمت بالایی است. در دنیای معاملاتی نفت این امری طبیعی است. امری که صندوقهای پوشش ریسک به آن ورود میکنند. در مورد خریداران ایرانی اما آنطور که مدیر امور بینالملل شرکت ملی نفت ایران پیشتر اعلام کرده است، شرکت ملی نفت ایران ساز و کاری را در نظر گرفته است که زیان حاصل از نوسان قیمت به خریداران نفت تحمیل نشود.
اما در جهان، معاملهگران نفت خام چطور با چنین نوساناتی روبرو میشوند؟ در اینجا پدیده Hedging اهمیت پیدا میکند. Hedge کردن در واقع نوعی سرمایهگذاری است که زیان حاصل از نوسانات قیمت یک کالا را کمینه میکند.
به گزارش «تعادل» به نقل از اینوستوپدیا نخستین صندوق پوشش ریسک در دنیا در سال 1949 توسط آلفرد وینسلو جونز نویسنده و جامعهشناس استرالیایی ایجاد شد. به همین دلیل او را «پدر صنعت پوشش ریسک» مینامند. ایده مدیریت منابع مالی وقتی به وینسلو جونز 48 ساله الهام شد که در حال نوشتن یک مقاله برای مجله فورچون درباره روند سرمایهگذاریها بود. او در آن زمان سرمایهاش را 100 هزار دلار افزایش داد. از جمله اینکه 40 هزار دلار از سرمایه دیگران را به خدمت گرفت. جونز این روش را دنبال کرد که با نگه داشتن پوزیشنهای خرید یک سهم و فروش دیگر سهمها، ریسک را حداقلی کند. این روش جونز امروز به عنوان یک استراتژی کلاسیک سرمایهگذاری موسوم به Long/short equity شناخته شده است که مفهوم ساده آن را میتوان به این شکل تعریف کرد: «اگر قرار است چیزی 1 ریال ارزان شود آن را بفروش و اگر قرار است چیزی 1 ریال هم گران شود آن را بخر». این روش با روش Risk Reversal متفاوت است که در آن سرمایهگذاران به صورت همزمان اختیار خرید را معامله کرده و قرارداد اختیار فروش را به فروش میگذارند تا پوزیشن خرید داشتن در یک سهام را شبیهسازی کنند.
صندوقهای پوشش ریسک، نهادهای سرمایهگذاری متفاوتی هستندکه با استفاده از سرمایهگذاریهای انباشته و با بهکارگیری استراتژیهای متفاوت به کسب عایدی روی سبد دارایی سرمایهگذاران خود دست میزنند. ممکن است مدیریت صندوقهای پوشش ریسک بیمحابا و با ریسکپذیری بالایی به معاملات بپردازند یا از مشتقات و نسبت اهرم در بازارهای داخلی و خارجی برای به دستآوردن بالاترین عایدی (چه به شکل بازده مطلق یا به شکل بازده یک شاخص خاص در بازار) استفاده کنند. نکته حائز اهمیت این است که در صندوقهای پوشش ریسک به روی همه گشوده نیست. تنها کسانی میتوانند به این صندوقها دسترسی داشته باشند که 1 میلیون دلار پول داشته باشند.
همچنین در ایالات متحده، مقررات وضع شده از سوی کمیسیون ارز و اوراق بهادار بر صندوقهای پوشش نسبت به مقررات اعمال شده روی صندوقهای سرمایهگذاری دیگر سبکتر است؛ به عبارتی، یکی از وجوهی که صنعت پوشش ریسک را از دیگر صنایع مشابه متمایز میکند این است که نسبت به صندوقهای سرمایهگذاری مشترک و ابزارهای سرمایهگذاری، مقررات مالی ناظر بر صندوقها پوشش ریسک کمرمقتر هستند.
سعید اسلامی بیدگلی استاد دانشگاه علامه و دبیرکل کانون نهادهای سرمایهگذاری درباره اهمیت صندوقهای پوشش ریسک در فعالیت بورسهای نفتی جهان به «تعادل» میگوید: « بخش بزرگی از معاملات کاغذی در حوزه نفت به جابهجایی کالایی و تحویل کالا منجر نمیشود. در تمامی بازارهای کالاهای اساسی به همینگونه است؛ به عبارتی حجم معاملاتی که روی کاغذ انجام میشود بسیار بالاتر از مقدار تحویل نفتی است که صورت میگیرد. مشخصا با این اطلاعات، بسیاری از معاملهگران بازار با هدف پوشش ریسک یا دریافت سود به دلیل پذیرش ریسک در معاملات حضور پیدا میکنند و نه به خاطر دریافت یا تحویل نفت یا حضور در معاملات واقعی این کالا. به همین دلیل، مشخص است که معاملات کاغذی دارای ریسکهای پنهانی هستند و به این دلیل که هدف بسیاری از بازیگران معامله روی همین ریسکها است، به ابزارهای مکمل برای پوشش این ریسک نیاز است. از همین رو هم میتوان شاهد ابزارهای بسیاری در حوزه اوراق مشتقه و در حوزه ارز بود که این طرق سرمایهگذاران بتوانند بخشهایی از این ریسکها را پوشش داده یا درجه ریسکپذیری خود را برای دریافت سود بیشتر افزایش دهند.»
او در ادامه در پاسخ به این پرسش که آیا اساسا امکان انجام معاملات کاغذی نفت خام بدون وجود مقولهای چون پوشش ریسک و صندوقهای این حوزه وجود دارد یا نه؟ عنوان میکند: « امکان انجام وجود دارد اما در آن صورت، سرمایهگذاران با ریسکهای غیرقابلکنترل و غیر قابل مدیریتی مواجه میشوند. در بازارهای جهانی، زمانی که شما معامله میکنید، ممکن است حتی ریسکهای زیادی را بپذیرید اما این پذیرش آگاهانه صورت میگیرد و ابزار لازم برای کنترل و مدیریت این ریسکها وجود دارد. ولی زمانی که در یک بازار یا یک کشور، ابزارهای مکمل برای معاملات کاغذی در حوزه نفت یا معاملات هر کالای دیگری وجود ندارد، سرمایهگذار با ریسکها مواجه است در حالی که توان کنترل و مدیریت این ریسکها را ندارد.»
البته صندوقهای پوشش ریسک در تمام دنیا ابزاری است که توسط بخش خصوصی و نه حاکمیت ایجاد شده است.
اسلامی بیدگلی چالش مهم بورس نفت ایران در زمینه ریسک را «کم بودن عمق بازار» دانسته و عنوان میکند: « با اعدادی که هماکنون معاملات صورت میگیرد، عمق بازار نفت در ایران زیاد نیست. اساسا معاملات بورسهای کالایی با عمق پایین و با حضور بازیگران کم در طرف عرضه یا تقاضا با ریسکهای زیادی مواجه میشوند که ما چالشهای آن را در هم در حوزه سکه و هم در مورد زعفران در بورس کالایی خود دیدهایم. یعنی سازوکارهای قیمتگذاری و معامله در بورس صحیح بود ولی عمق بازار در یک طرف عرضه و تقاضا کم بود. باید توجه کرد که ما درباره معاملاتی صحبت میکنیم که طرف عرضه ما شرکت ملی نفت است و امکان کنترل بازار را نیز دارد.» پیمان مولوی مدیرعامل شرکت یورو اینویست نیز در خصوص اهمیت پوشش ریسک در معاملات نفتی بورس جهان میگوید: «در معاملات کالاها که این کالاها از 21 ماده اصلی تشکیل شده منجمله طلا، نقره، کنسانتره، نفت و غیره، مبحث هج کردن یا به عبارتی پوشش ریسک یک مبحث بسیار مهم است. بطور کلی هر حوزهای که مربوط به بازار سهام است، براساس نیاز بازارها و عرضه و تقاضا، کار صندوقهای پوشش ریسک تعدیل کردن یا کم کردن ریسک برای افرادی است که از قبل به فکر بودهاند که بتوانند ریسک خود را بهگونهای کنترل کنند.»
او در خصوص ساز و کار فعالیت این صندوقها میگوید: « در ایران بازار سرمایه ممکن است 200 درصد رشد کند ولی در روز بعد 100 درصد یا حتی بیشتر نزول داشته باشد. این صندوقها برای مقابله با چنین نوسانهایی ایجاد میشوند. الزاما منظور شاخص بورس نیست بلکه کسبوکارهایی است که سودده میشوند و بعد از یک مدت ارزش خود را از دست میدهند. در بازار کالا پذیرش چنین ریسکی ناممکن است. در این فضا، وظیفه صندوق پوشش ریسک به تعادل رساندن بازار است.»
ارزش مفهومی یا Notional Value چیست؟
همانطور که می دانید سرمایه گذاران ریسک زیادی را برای انجام. معاملات خود می پذیرند که برای اندازه گیری و مدیریت آنها از راه و روش های مختلفی استفاده می کنند. ارزش مفهومی اصطلاحی است که اغلب برای ارزش گذاری دارایی پایه در تجارت انواع دارایی ها از جمله دیجیتال یا فیات استفاده می شود. ارزش مفهومی یا Notional Value می تواند ارزش کل یک دارایی، مقدار ارزشی که یک دارایی کنترل می کند یا مبلغ توافق شده در یک قرارداد باشد. این اصطلاح هنگام توصیف قراردادهای مربوط در بازارهایی آتی و مشتقه که معاملات اختیاری هستند، استفاده می شود.
درک ارزش مفهومی
در اصطلاح بازار، Notional Value کل مبلغ پایه یک معامله محسوب می شود. همچنین ارزش مفهومی قراردادها به دلیل مفهومی به نام لوریج بسیار بالاتر از ارزش بازار (Market Value) است. لوریج به کاربران این امکان را می دهد که از مقدار کمی پول و پس انداز برای کنترل تئوری مقدار بسیار بیشتری استفاده کند. بنابراین، ارزش مفهومی به تمایز ارزش کل یک معامله از هزینه (یا ارزش بازار) انجام معامله کمک می کند، همچنین می توان گفت یک تمایز واضح وجود دارد: Notional Value ارزش کل معامله را به حساب می آورد، در حالی که ارزش بازار قیمت است. که در آن موقعیت را می توان در بازار خرید یا فروخت. مقدار لوریج استفاده شده را می توان با تقسیم ارزش مفهومی بر ارزش بازار محاسبه کرد.
لوریج = ارزش مفهومی ÷ ارزش بازار
یک قرارداد دارای یک اندازه منحصر به فرد و استاندارد است که می تواند بر اساس عواملی مانند وزن، حجم یا . چند برابر باشد. به عنوان مثال، یک واحد قرارداد آتی COMEX Gold (GC) 100 اونس تروی است و یک قرارداد آتی شاخص E-mini S&P 500 دارای ضریب 50 دلاری است.
ارزش مفهومی اولی 100 برابر قیمت بازار طلا است در حالی که Notional Value دومی 50 دلار برابر قیمت بازار شاخص S&P 500 است.
ارزش مفهومی = اندازه قرارداد * قیمت پایه
اگر شخصی یک قرارداد E-mini S&P 500 را با قیمت 2800 خریداری کند، آن قرارداد آتی تکی 140000 دلار (50 در 2800 دلار) قیمت گذاری می شود. بنابراین در کل، 140,000 دلار Notional Value آن قرارداد اساسی است. با این حال، شخصی که این قرارداد را خریداری می کند، ملزم به پرداخت 140000 دلار در هنگام معامله نیست.
در عوض، آنها فقط باید مبلغی به نام پیش پرداخت اولیه (ارزش بازار) قرار دهند که معمولاً کسری از مبلغ فرضی است. به این معنی که لوریج مورد استفاده، مبلغ فرضی تقسیم بر قیمت خرید قرارداد خواهد بود. اگر قیمت (پیش پرداخت اولیه) برای یک قرارداد 10000 دلار بود، معامله گر می توانست از لوریج 14 برابری (140000/10000) استفاده کند.
ارزش مفهومی در ارزیابی ریسک پر محتوای جدایی ناپذیر است که می تواند هنگام تعیین و تایید نسبت ها و هطر هایی که معامله را تهدید می کند برای جبران آن ریسک ها بسیار مفید باشد. به عنوان مثال، یک صندوق دارای 1,000,000 دلار در معرض دید طولانی در بازار سهام ایالات متحده است و مدیر صندوق می خواهد با استفاده از قراردادهای آتی E-mini S&P 500 این ریسک را جبران کند. آنها باید مقدار تقریباً معادل قراردادهای آتی S&P 500 را بفروشند تا ریسک قرار گرفتن در معرض بازار خود را کاهش دهند. با استفاده از مثال بالا، Notional Value هر قرارداد جدید E-mini S&P 500 140,000 دلار و ارزش بازار به 10,000 دلار می رسد.
نسبت هج = ریسک مواجهه نقدی ÷ ارزش مفهومی دارایی پایه مرتبط
نسبت هج = 1,000,000 دلار ÷ 140,000 دلار = 7.14
بنابراین، مدیر صندوق تقریباً 7 قرارداد E-mini S&P 500 را می فروشد تا به طور مؤثر موقعیت نقدی (ارز دیجیتال یا ارز فیزیکی) خود را که قصد داد، طولانی مدت روی آن سرمایه گذاری کند در برابر ریسک بازار از آن محافظت شود. بنابراین ارزش بازار (هزینه) 70000 دلار خواهد بود.
در حالی که Notional Value را پوشش ریسک یا هج می توان در معاملات جدید و سهام (کل ارزش موقعیت سهام) به روش هایی که در بالا توضیح دادیم استفاده کرد، ارزش مفهومی برای مبادله هایی از حمله بهره برداری، معاوضه در تجارت های بزرگ، اختیارات سهام و مشتقات ارز خارجی نظیر دلار نیز اعمال می شود.
خلاصه ای از ارزش مفهومی یا Notional Value
ارزش مفهومی اصطلاحی است که اغلب برای ارزش گذاری دارایی پایه و ثابت در تجارت ارز ها استفاده می شود.
ارزش مفهومی قراردادهای مشتقه به دلیل مفهومی به نام لوریج بسیار بالاتر از ارزش بازار است.
ارزش مفهومی در ارزیابی ریسک پرتفوی جدایی ناپذیر است، که می تواند هنگام تعیین نسبت های پوششی برای جبران آن ریسک بسیار مفید باشد.
مبادله نرخ بهره
در مبادلات نرخ بهره، ارزش مفهومی، ارزش مشخصی است که بر اساس آن پرداخت های نرخ بهره مبادله می شود. ارزش مفهومی در این مبادلات برای به دست آوردن میزان سود معوق و منطقی استفاده می شود. به طور معمول، ارزش مفهومی در این نوع قراردادها در طول مدت قرارداد ثابت است.
مبادلات بازده کل
مبادلات بازده کل شامل طرفی است که یک نرخ شناور یا ثابت ضرب در مقدار ارزش مفهومی به اضافه کاهش ارزش مفهومی می پردازد. این با پرداخت توسط طرف مقابل در معامله، مبادله می شود که ارزش واقعی را پرداخت می کند.
گزینه های سهام
مقدار مفهومی در یک گزینه به مقداری که معامله کنترل می کند اشاره دارد. به عنوان مثال، ABC با قیمت 20 دلار با یک گزینه خاص ABC به قیمت 1.50 دلار معامله می شود. یک سهامدار، 100 سهم اساسی را قیمت گذاری می کند. یک معامله گر این گزینه را به قیمت 1.50 در 100 = 150 دلار خریداری می کند.
ارزش مفهومی گزینه 20 x 100 = 2000 دلار است. خرید قرارداد سهام اختیاری به طور بالقوه به معامله گر امکان کنترل بیش از صد سهم از سهام را به قیمت 150 دلار می دهد در حالی که سهام را به طور کامل به قیمت 2000 دلار خریداری می کند.
ارزش مفهومی قرارداد سهام اختیاری، ارزش سهامی است که کنترل می شود تا بهای تمام شده معامله را محاسبه کنند.
مبادله ارز خارجی و مشتقات ارز خارجی
مشتقات ارزی مانند فوروارد و اختیار معامله دارای دو ارزش مفهومی هستند. از آنجایی که این تراکنش ها شامل دو ارز می شوند، هر دو مقادیر فرضی جداگانه ای دریافت می کنند. برای مثال، اگر در زمان معامله، نرخ مبادله بین پوند بریتانیا (GBP) و دلار آمریکا (USD) 1.5 باشد، آنگاه 1،000،000 دلار آمریکا معادل 666،667 پوند است.
تفاوت ارزش مفهومی در مقابل ارزش بازار
یک مرور کلی بر معنا و مفهوم این ارزش ها می کنیم:
ارزش مفهومی و ارزش بازار هر دو ارزش یک اوراق بهادار را توصیف می کنند. ارزش مفهومی بیانگر این است که یک اوراق بهادار از نظر تئوری چه مقدار ارزش کل را کنترل می کند - به عنوان مثال از طریق قراردادهای مشتقه یا تعهداتی بدهی که در قرارداد نوشته شده. از سوی دیگر، ارزش بازار، قیمت اوراق بهاداری جدید است که می توان آن را در بورس یا از طریق یک کارگزار خرید و فروش کرد.
ارزش بازار: همچنین برای اشاره به ارزش بازار یک شرکت سهامی عام استفاده می شود و با ضرب تعداد سهام موجود در قیمت فعلی سهم تعیین می شود.
مفهوم کلی ارزش مفهومی و ارزش بازار
ارزش مفهومی کل ارزش است که توسط یک موقعیت یا تعهد کنترل می شود. به عنوان مثال، چه مقدار ارزش توسط یک قرارداد مشتقه نشان داده می شود.
ارزش بازار قیمت یک اوراق بهادار است که توسط خریداران و فروشندگان در بازار از طریق عرضه و تقاضا تعیین می شود.
به عنوان مثال، یک اختیار خرید که نماینده 100 سهم از سهام XYZ با قیمت عملیاتی 40 دلار است، ممکن است در بازار با قیمت 1.20 دلار در هر قرارداد معامله شود (100 x 1.20 = ارزش بازار 120 دلار)، اما ارزش مفهومی 4000 دلار (100 x 40 دلار) را نشان می دهد.
کارایی ارزش مفهومی
ارزش مفهومی کل دارایی پایه یک اوراق بهادار به قیمت لحظه ای آن است. ارزش مفهومی بین مقدار پول سرمایه گذاری شده و مقدار پول مرتبط با کل معامله تمایز قائل می شود. ارزش مفهومی با ضرب واحدهای یک قرارداد در قیمت لحظه ای محاسبه می شود.
به عنوان مثال، فرض کنید یک سرمایه گذار می خواهد در یک قرارداد آتی طلا بخرد. هزینه قرارداد آتی برای خریدار 100 تروی طلا است. اگر قراردادهای آتی طلا با قیمت 1300 دلار معامله شوند، ارزش یک قرارداد آتی طلا 130000 دلار می باشد.
ارزش مفهومی را می توان در معاملات آتی و سهام استفاده کرد. اما بیشتر به پنج روش زیر دیده و استفاده می شود: از طریق مبادله نرخ بهره، مبادلات با بازده کل، گزینه های سهام، مبادله ارز خارجی و مشتقات ارز خارجی، و صندوق های قابل معامله در مبادله (ETF).
ارزش مفهومی در مبادله نرخ بهره، برای به دست آوردن میزان بهره استفاده می شود. در مبادله بازده کل، از این روش به عنوان بخشی از چندین محاسبات که نرخ مبادله را تعیین می کند، استفاده می شود. در اختیارات سهام، ارزش مفهومی به ارزشی اشاره دارد که سهام را کنترل می کند. با مبادلات ارز خارجی و مشتقات ارز خارجی، ارزش مفهومی برای ارزش گذاری ارزها استفاده می شود.
ارزش بازار یک شرکت کمک و نشانه خوبی برای برداشت سرمایه گذاران از چشم انداز تجاری آن است. دامنه ارزش های بازار در بازار بسیار زیاد است و از کمتر از 1 میلیون دلار برای کوچکترین شرکت ها تا صدها میلیارد برای بزرگترین و موفق ترین شرکت های جهان متغیر می باشد.
همچنین ارزش بازار می تواند در طول دوره های زمانی متفاوت بسیار نوسان داشته باشد و به طور قابل توجهی تحت تأثیر چرخه کسب و کار باشد. این ارزش ها ممکن است در طول بازارهای نزولی که همراه با رکود هستند، سقوط کند و اغلب در طول بازارهای صعودی که یکی از ویژگی های توسعه اقتصادی است، افزایش یابند.
ارزش مفهومی در مقابل ارزش ذاتی
ارزش مفهومی و ارزش ذاتی دو معیار متفاوت ارزش هستند که معامله گران و سرمایه گذاران مشتقات اغلب از آنها استفاده پوشش ریسک یا هج می کنند، اما هر اصطلاح چیزهای بسیار متفاوتی را توصیف می کند. که در ادامه به آنها اشاره می کنیم.
ارزش مفهومی Notional Value
ارزش دارایی های اساسی را توصیف می کند.
تحت تأثیر تغییرات قیمت دارایی پایه قرار می گیرد.
اغلب برای اندازه گیری حجم معاملات مشتقات استفاده می شود.
برای اتخاذ تصمیمات پوششی استفاده می شود.
ارزش ذاتی Intrinsic Value
سود دریافتی از اجرای قرارداد مشتقه در آن لحظه را توصیف می کند.
تحت تأثیر تغییرات قیمت دارایی پایه قرار می گیرد.
برای اندازه گیری حجم تجارت مفید نیست.
ارزش مفهومی بر ارزش دارایی های اساسی درگیر در قرارداد مشتقه متمرکز است. ارزش ذاتی با ارزش دارایی پایه مرتبط است، اما تنها به این صورت است که سودی را که سرمایه گذار می تواند با اجرای قرارداد به دست آورد، اندازه گیری می کند.
به عنوان مثال، یک قرارداد اختیار معامله معمولاً شامل 100 سهم از یک سهام است. اگر XYZ با قیمت 10 دلار معامله می شود، یک قرارداد برای XYZ دارای ارزش فرضی 1000 دلار است زیرا سهام XYZ به ارزش 1000 دلار را کنترل می کند.
اگر یک سرمایه گذار دارای اختیار خرید در XYZ با قیمت عملیاتی 11 دلار باشد، ارزش ذاتی آن قرارداد 100 دلار است زیرا آنها می توانند از قرارداد برای خرید سهام با 100 دلار تخفیف نسبت به قیمت بازار خود استفاده کنند.
معنی آن برای سرمایه گذاران فردی
اکثر سرمایه گذاران فردی احتمالاً در مقادیر زیادی و بالایی سرمایه گذاری نمی کنند که احساس کنند نیاز به پوشش و محافظت قابل توجهی از وجه سرمایه گذاری شده خود دارند. با این حال، اگر در حال معامله گزینه ها یا سایر مشتقات هستید، ارزش مفهومی ممکن است مفید باشد زیرا می تواند به شما در اندازه گیری حجم معامله کمک کند.
هر چه ارزش واقعی معامله در یک بازار مشتقه خاص بیشتر باشد، حجم معاملات آن قراردادها بیشتر خواهد بود. همچنین اگر می خواهید مشتقات با نقدینگی بالا معامله کنید، نگاه کردن به ارزش مفهومی می تواند به شما در یافتن گزینه ها، معاملات آتی و سایر مشتقات برای معامله کمک کند.
کلام آخر
ارزش بازار و ارزش مفهومی هر کدام مباحث و مبالغ متفاوتی را نشان می دهند که درک آن برای سرمایه گذاران مهم است. می توان گفت ارزش مفهومی این است که چقدر ارزش توسط یک تعهد یا قرارداد نشان داده می شود - به عنوان مثال، یک قرارداد اختیاری که 1000 بوشل گندم را کنترل می کند یا یک اوراق قرضه شرکتی با ارزش اسمی در سررسید 1000 دلار می باشد. با این حال، ارزش بازار این تعهد و معاملات به دلیل عرضه و تقاضا و شرایط حاکم بر بازار متفاوت خواهد بود. به عنوان مثال، اگر قرارداد اختیار معامله بسیار دور تر از مقدار پولی که باید پرداخت شود باشد، ارزش بازار آن ممکن است نزدیک به صفر باشد، یا اگر نرخ بهره به طور قابل توجهی افزایش یابد، ارزش بازار اوراق قرضه کمتر از 1000 دلار خواهد بود.
ارزش مفهومی : ارزش دارایی های کنترل شده توسط قرارداد مشتقه را اندازه گیری می کند.
می توان گفت ارزش مفهومی برابر است با واحد قرارداد ضرب در مقدار یک واحد.
محاسبات ارزش فرضی ممکن است برای انواع مختلف قراردادها بر اساس اوراق بهادار اساسی متفاوت باشد.
ارزش تصوری را می توان برای محاسبه حجم تجارت یا تعیین تعداد قراردادهای خرید برای اهداف پوشش استفاده کرد.
منظور از اصطلاح «مصون ماندن» یا هج (Hedging) چیست؟
منظور از «مصون ماندن» یا هج (Hedging) چیست؟ روشی است برای مصون ماندن از ریسک بازار تا به وسیله آن زیانهای احتمالی ناشی از تغییر قیمتها به حداقل برسد. در این روش، انواع گوناگون سهام خریداری میشود تا در صورت افت قیمت یک سهم افزایش قیمت سهم دیگر آن را پوشش دهد. در سرمایهگذاری بر […]
منظور از «مصون ماندن» یا هج (Hedging) چیست؟ روشی است برای مصون ماندن از ریسک بازار تا به وسیله آن زیانهای احتمالی ناشی از تغییر قیمتها به حداقل برسد. در این روش، انواع گوناگون سهام خریداری میشود تا در صورت افت قیمت یک سهم افزایش قیمت سهم دیگر آن را پوشش دهد. در سرمایهگذاری بر روی گونههای دیگر دارایی، همچون اوراق قرضه، طلا، نقره، املاک و مانند آن نیز شیوه کار به همین ترتیب است. به هنگام افزایش میزان تورم نیز کافی است که پول نقد بر روی یک نوع دارایی سرمایهگذاری شود. پوشش ریسک یا حصار، ( Hedge ) به گونهای از سرمایهگذاری گفته میشود، که باعث کاهش ریسک سود و زیان پرتفوی سرمایهگذاری میشود. در شرایط عادی، پوشش ریسک میتواند ازابزارهای مالی گوناگونی مانند برگه سهام، پیمانهای آتی، قراردادهای سوآپ و اختیار معامله، همچنین گونههای مختلف از ابزارهای مشتقه، قراردادهای آتی و معاملات فرابورس تشکیل شود. در شرایط حرفهای، استراتژی پوشش ریسک، شامل یک سرمایهگذاری ثانویه میباشد که قیمت آن، همواره در جهت عکس سرمایهگذاری اولیه حرکت میکند. برای مثال سرمایهگذار میتواند، با تنظیم قرارداد آتی، سهام خود را به قیمتی مشخص در آینده به فروش رساند. در این صورت نوسانات بازار، تاثیری بر قیمت سهام خریداری شده، نخواهد داشت و سرمایهگذار این سهام را در زمان آتی، با قیمتی مشخص، به فروش خواهد رساند. گرچه پوشش ریسک، تنها محدود به فروش در قیمتی مشخص، از طریق قرارداد آتی نیست. سرمایهگذار همچنان میتواند با ورود به دو بازار، که افت و خیز قیمتها در بازارهای مورد نظر، اغلب در جهت عکس یکدیگر حرکت میکنند، ریسک سرمایهگذاری خود را کاهش دهد. برای مثال سرمایهگذار میتواند از یک سو با خرید ارز، (برای نمونه؛ دلار آمریکا) در بازار فارکس و از سوی دیگر، خریداری فلزات گرانبها، (برای نمونه؛ طلا) ریسک سرمایهگذاری خود را کاهش دهد.
مفهوم هج کردن در بازارهای مالی چیست؟
هج کردن (hedging) به معنی خرید یک دارایی برای کاهش خطر ضرر از داراییهای دیگر میباشد. هجینگ در امور مالی یک استراتژی مدیریت ریسک است که با کاهش و از بین بردن ریسک عدم قطعیتها سروکار دارد. این استراتژی کمک میکند تا ضررهایی که ممکن است به دلیل نوسانات ناشناخته قیمت سرمایه گذاری ایجاد شود، پوشش داده شود.
این سازوکار یک روش استاندارد است که سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار از آن استفاده میکنند تا از سرمایههای خود در برابر ضرر و زیان محافظت کنند. این استراتژی در زمینههای زیر نیز انجام میشود:
کالاها: شامل محصولات کشاورزی، محصولات انرژی، فلزات و غیره است. خطر مرتبط با این موارد به عنوان ریسک کالا شناخته میشود.
اوراق بهادار: شامل سرمایهگذاری در سهام، شاخص و غیره است. خطرات مرتبط با این موارد به عنوان ریسک حقوق صاحبان سهام یا ریسک اوراق بهادار شناخته میشوند.
- ارزها: شامل ارزهای خارجی است. انواع مختلفی از خطرات مرتبط با آن وجود دارد مانند – خطر نوسانات ریسک ارزی و غیره
- نرخ بهره: شامل نرخهای وام است. خطرات مرتبط با این موارد به عنوان خطرات نرخ بهره شناخته میشوند.
- آب و هوا: همچنین یکی از موضوعاتی است که امکان حفاظت از آن وجود دارد.
امیدواریم اکنون متوجه شده باشید که منظور ما از هج کردن چیست. اکنون اجازه دهید در زیر مزایا و انواع آنها را بررسی کنیم.
صندوق های پوشش ریسک چه کاری انجام می دهند؟
در صندوقهای پوشش ریسک، مدیر صندوق از سرمایه گذاران خارجی پول جمع میکند و سپس مطابق استراتژی را که توسط سرمایه گذار قبول شده، به همان صورت سرمایه گذاری را انجام میدهد. نسبتی از وجوه به سهام بلند مدت تخصیص داده میشوند که در آنها فقط سهام عادی را خریداری میکنند و هرگز فروش اعتباری انجام نمیدهند. همچنین نسبتی از سرمایه صندوق به خرید کل مشاغل تحت مالکیت خصوصی تخصیص داده میشود، که صندوق اغلب مالکیت آنها را تحویل گرفته، عملیات آن ها را بهبود بخشیده و بعداً از عرضه اولیه آن شرکت حمایت مالی میکند.
صندوقهای پوشش ریسکی وجود دارند که به معاملات اوراق قرضه میپردازند و یا در املاک و مستغلات تخصص دارند. برخی از آنها سرمایشان را برای کار در کلاسهای دارایی خاصی مانند حق ثبت اختراع و حقوق موسیقی متمرکز میکنند.
انواع مختلف هج کردن
هجینگ به طور کلی به سه نوع تقسیم میشود که به سرمایهگذاران کمک میکند تا با معامله بر روی کالاها، ارزها یا اوراق بهادار مختلف سود کسب کنند. این سه دسته عبارتند از:
- قرارداد فوروارد: این قرارداد توافق نامهای غیر استاندارد برای خرید یا فروش داراییهای اساسی با قیمت تعیین شده در تاریخ توافق شده توسط دو طرف مستقل درگیر است. قرارداد فوروارد شامل قراردادهای مختلفی مانند قراردادهای مبادلهای برای ارزها، کالاها و غیره است.
- قرارداد فیوچرز: یک قرارداد استاندارد برای خرید یا فروش داراییهای اساسی با قیمت تعیین شده در تاریخ خاص و مقدار استاندارد توافق شده توسط دو طرف مستقل درگیر است. قرارداد آتی شامل قراردادهای مختلف مانند کالاها، قراردادهای آینده ارزها و غیره است.
- بازارهای پول: یکی از اجزای اصلی بازارهای مالی است که در آن وامهای کوتاه مدت، استقراض، خرید و فروش با سررسید یک سال یا کمتر انجام میشود. این موضوع شامل اشکال مختلفی از فعالیتهای مالی ارزها، عملیات بازار پول برای بهره، فراخوان سهام است که در آنها وامهای کوتاه مدت، استقراض، فروش و وام با سررسید یک سال یا بیشتر اتفاق میافتد.
مزایای هج ردن
- میتواند برای قفل کردن سود استفاده شود.
- معامله گران را قادر میسازد تا در دورههای سخت بازار زنده بمانند.
- تلفات را تا حد زیادی محدود میکند.
- از آنجا که موجب سرمایه گذاری سرمایه گذاران در طبقات مختلف دارایی میشود، نقدینگی را افزایش میدهد.
- همچنین به صرفه جویی در وقت کمک میکند، زیرا با استفاده از این استراتژی معاملهگران بلندمدت ملزم به نظارت و تنظیم سبد سهام خود با نوسانات روزانه بازار نیستند.
- یک مکانیسم قیمت انعطاف پذیر را ارائه میدهد، زیرا به هزینه کمتری از مارجین نیاز است.
- در صورت هج کردن موفقیت آمیز از معامله گران در برابر تغییرات قیمت کالاها، تورم، تغییرات نرخ ارز، تغییرات نرخ بهره و غیره محافظت میکند.
- در پوشش با استفاده از معاملات اختیار، فرصتی برای معامله گران فراهم میشود تا با استفاده از استراتژیهای معاملات، گزینههای پیچیده را برای به حداکثر رساندن بازده اعمال کنند.
- به افزایش نقدینگی در بازارهای مالی کمک میکند.
سرمایه گذاران چگونه صندوقهای تامینی را پوشش می دهند؟
استراتژیهای مختلفی وجود دارد که توسط سرمایهگذاران برای کاهش ریسک استفاده میشود مانند:
- تخصیص دارایی: با تنوع بخشیدن به پرتفوی سرمایه گذار با کلاسهای مختلف دارایی انجام میشود. به عنوان مثال، شما میتوانید ۴۰ درصد سرمایه را در سهام سرمایه گذاری کنید و باقی سرمایهتان را به کلاسهای دارایی ثابت تخصیص دهید. این موضوع به تعادل سرمایه گذاری کمک میکند.
- ساختار: با سرمایه گذاری قسمت خاصی از پورتفو در اوراق بدهی و بقیه در اوراق مشتقه انجام میشود. سرمایه گذاری در بدهی ثبات را ایجاد میکند در حالی که سرمایه گذاری در اوراق مشتقه به منظور پوشش ریسک به کار گرفته میشود.
- استفاده از اوراق اختیار: این گزینه شامل خرید اختیار خرید و اختیار روش است که به راحتی میتوانید داراییها را مستقیماً ایمن کنید.
- استراتژی آربیتراژ: بسیار ساده و در عین حال بسیار هوشمندانه است. این استراتژی شامل خرید یک محصول و فروش سریع آن در بازار دیگر با قیمت بالاتر است. بنابراین در صورت وجود چنین فرصتی سودی ناچیز اما ثابت تضمین میشود. این استراتژی معمولاً در بازار سهام استفاده میشود.
بیایید یک مثال بسیار ساده از یک دانش آموز دبیرستانی در نظر بگیریم که یک جفت کفش Asics را از فروشگاه اوت لت که در نزدیکی خانه او است فقط ۴۵ دلار خریداری کرده و آن را به قیمت ۷۰ دلار به هم مدرسهای خود بفروشد. دانش آموز دوم نیز خوشحال است که قیمت بسیار ارزان تری را در مقایسه با فروشگاه بزرگ که همین کفش را با قیمت ۱۱۰ دلار به فروش میرساند، پیدا کرده است.
- استراتژی کاهش میانگین: شامل خرید واحدهای بیشتری از یک محصول خاص است حتی اگر هزینه یا قیمت فروش محصول کاهش یافته باشد. سرمایه گذاران سهام اغلب از این استراتژی استفاده میکنند. اگر قیمت سهامی که قبلاً خریداری کردهاند به میزان قابل توجهی کاهش یابد، آنها سهام بیشتری را با قیمت پایین خریداری میکنند. سپس، اگر قیمت بین دو قیمت خرید آنها به نقطهای افزایش یابد، سود حاصل از خرید دوم ممکن است ضررهای مورد اول را پوشش دهد.
سخن آخر
هجینگ روش مهمی است که سرمایه گذاران می توانند برای محافظت از سرمایه گذاری های خود در برابر تغییرات ناگهانی و پیشبینی نشده در بازارهای مالی از آن استفاده کنند.
دیدگاه شما