ایرادی که گرفته میشود این است زمانی که بازار نزولی و ضعیف است، عرضه اولیه رخ ندهد تا بازار به طور مقطعی دچار کاهش یکسری سهمها نشود؛ این در حالی است که همواره عرضه اولیهها در ایران مورد استقبال قرار میگیرد
حضور ۷۰ درصدی غیرمتخصصان در بورس فاجعه است| ضرورت ارتقای «آگاهی اقتصادی» برای فرار از فقر
یزد- برخی معتقد هستند ۷۰درصد مردم غیرمتخصص در بورس به طور مستقیم وارد بورس میشوند و این رویکرد ناشی از ناآگاهی این افراد درباره ذات بازار سرمایه است حال باید دانست که راه رهایی مردم ایران از فقر، آگاهی از بازارهای سرمایهگذاری است.
مریم بهرامی؛ بازار: جامعه آگاه مردمانی آگاه میطلبد و جامعه توسعهیافته نیز مردمانی با نگرش توسعهمحورانه میخواهد. باورها و نگرشها به یکباره در افراد ایجاد نمیشوند اما میتوان به گونهای پیش رفت که باورهای فقرساز از ذهن مردم جامعه دور و به جای آن، باورهای ثروتساز و رفاهطلب جایگزین شود.
برخی از کارشناسان معتقد هستند یکی از عواملی که نگرش افراد به دست و پا زنی در فقر را تغییر میدهد، اطلاعرسانی و آگاهسازی درباره انواع روشهای سرمایهگذاری و بازارهای سرمایه است. متأسفانه در جامعه ایران، بعضأ سیاستهای غلط، مردم را نسبت به داشتن درآمد غیرفعال بدبین کرده است.
درآمد غیرفعال به این معنی است که فرد به گونهای با پولهایی که از راه کسب و کار خود درآورده، کار کند که حتی در هنگام خواب نیز پولهایش برای او پول درآورند و به این طریق، او را از فردی که زیر خط فقر است به فردی آگاه، هشیار و ثروتساز تبدیل کند. این موضوع درباره بازارهای سرمایه به ویژه بورس هم صادق است.
باورها و نگرشها به یکباره در افراد ایجاد نمیشوند اما میتوان به گونهای پیش رفت که باورهای فقرساز از ذهن مردم جامعه دور و به جای آن، باورهای ثروتساز و رفاهطلب جایگزین شود
درست است که بورس در برهههایی از زمان جایگاه و اعتماد خود را در بین عموم مردم از دست داد، اما کارشناسان اقتصادی معتقدند افراد باید نگاهشان را از سیاستها برداشته و با اتکا به خود، در مورد بازارهایی چون صندوقهای طلا، بورس، درآمد ثابت و. آگاه شوند.
گفتگوی خبرنگار بازار با یاسین هدایتیفر، تحلیلگر اقتصادی و کارشناس بازار سرمایه درباره راهکارهای برون رفت از فقر و ارتقای آگاهی اقتصادی مردم را در ادامه می خوانید:
* چرا بر آگاهی جامعه تا این حد تاکید می شود؟
اگر افراد به یک سرمایهگذار خوب تبدیل شوند، هر بازار بدی هم میتواند برای آنها خوب باشد و بلعکس، اگر سرمایهگذار ضعیفی باشند، هر بازار خوبی، میتواند برای آنها کشنده باشد. پس، باید جامعه را آگاه کرد. تمرکز بر سیاستهای نادرست بازار بورس در سال ۹۹ که بعضأ باعث بیاعتمادی مردم عامه به این بازار شد مردم را با مشکلاتی روبرو کرد احتمالأ سیاستمداران اکنون به درک بهتری رسیده و متوجه شدهاند که بازار بورس سیاستهای خاصی دارد و نمیتوان آن را به طور دستوری بالا برد و باید گذاشت راه خود را پیش ببرد.
برخی از کارشناسان معتقد هستند یکی از عواملی که نگرش افراد به دست و پا زنی در فقر را تغییر میدهد، اطلاعرسانی و آگاهسازی درباره انواع روشهای سرمایهگذاری و بازارهای سرمایه است
بازار بورس بازاری قدیمی و دارای ۸۰ سال قدمت است و چیزی نیست که سطح اعتماد افراد جامعه به آن با یک یا چند سیاست اشتباه خدشهدار شود. اعتماد به این بازار بستگی به سطح سواد افراد جامعه دارد و باید افراد به سطحی رسیده که به شناخت این بازار برسند و بدانند که آیا باید وارد این بازار بشوند و یا خیر؛ اگر آری، کدام بخش از این بازار برای کدام گروه از اقشار مناسب است. اگر افراد به یک سرمایهگذار خوب تبدیل شوند، هر بازار بدی هم میتواند برای آنها خوب باشد و بلعکس، اگر سرمایهگذار ضعیفی باشند، هر بازار خوبی، میتواند برای آنها کشنده باشد. پس، باید جامعه را آگاه کرد.
* این موضوع درباره بورس هم رخ داد درست است؟
اتفاقأ این موضوع که مردم به بورس بدبین شوند نشانه عاقل شدن مردم است یعنی حتی اگر نزولی در بازار اتفاق بیفتد، جزو تجربیات و درسهایی است که افراد میگیرند. اکنون جامعه ما به سمتی حرکت میکند که مردم باید به بلوغ نسبی از نظر موضوعات مالی برسند. در کشور ما از گذشته، مردم از نظر دانش مالی ضعیف بودهاند و دلیل آن نیز مربوط به نظام یارانهای، نظام سوبسیدی، ارزانی، کارمندپروری و. بوده است که در آن شرایط، نیاز چندانی به افزایش سواد مالی بین مردم وجود نداشت.
اکنون در حال ورود به عصر جدیدی هستیم که نیاز است مردم بتوانند اصول کارآفرینی را یاد بگیرند و در بازارهای مختلف صاحب تجربه شوند؛ اکنون مردم ایران به خوبی یاد گرفتهاند که سرمایههای خود را بنا به شرایط در هر کدام از بازارها اعم از کسب و کار، بورس، بانک، خرید ملک و. وارد کنند.
* منظورتان این است که جامعه به بازار بورس بیاعتماد نشده است؟
باید ببینیم که مردم به چه چیزی از بورس بیاعتماد شدند؛ آیا مردم فکر میکنند بازار بورس یک دروغ است و یا منظور این است که این بازار کلاهبرداری یا کاغذبازی و. است و یا منظور مطابق با تعریف بازار سرمایه، به این معناست که سهامدار با ورود به بازار بورس بخشی از سهام یک شرکت را میخرد و سپس از سود آن سهم میبرد. به نظر من، کمبود سواد افراد جامعه در این مورد نقش دارد.
بسیاری از افراد با ورود به بورس فقط به سود در بازار فکر میکنند؛ در حالی که بورس محلی برای سرمایه گذاری و سهامداری در یک شرکت و در مرحله بعد، کسب سود از افزایش قیمت سهام یک شرکت است. برای مثال، شما مثلأ ۱۰۰ میلیون پول در شرکتی اعم از شرکت مس ایران یا شرکت فولاد که سود ساختهاند، سرمایهگذاری کردهاید. شما در سال اول یک چهارم پولی که گذاشتهاید را سود میکنید.
در ایران چیزی شبیه بانک اتفاق میافتد که میبایست فرد سهامدار این آگاهی را داشته باشد که دلیل کسب این میزان سود به چه دلیل بوده و انتظارات خود را معقول سازد. در اکثر نقاط دنیا ۹۰ درصد سهامدران بورس در صندوقها سرمایه گذاری میکنند درحالیکه در ایران تنها ۳۰ درصد به سمت صندوقها میروند که همین عامل شکست مردم غیرمتخصص در بازار بورس می شود.
* بازگشت اعتماد سهامداران غیرمتخصص در بورس به این بازار را در کوتاهمدت چطور ارزیابی میکنید؟
این اتفاق در سالهای ۹۲، ۹۷، ۹۸ هم افتاد و شاهد بودیم که نگاه مردم مجدد به سمت بازار بورس رفت. قطعأ فرد کمتجربه ریسک بالایی میکند و پس از کسب تجربه، مدیریت ریسک بیشتری خواهد داشت. بازار تجربه این تعداد سهامدار را نداشت که دلیل آن نیز بحث سهام عدالت بود؛ بنابراین در کوتاه مدت هم امکانش هست که مردم مجدد به سمت بازار بورس بروند. نمونه آن هم بازگشت ۱۰ درصدی پولهای خارج شده به بازار بورس، در اولین نشانههای بازگشت شاخص از ابتدای آذر ۹۹ بود. شاید عدهای دیگر وارد بازار بورس نشوند.
بورس محلی برای سرمایه گذاری و سهامداری در یک شرکت و در مرحله بعد، کسب سود از افزایش قیمت سهام یک شرکت است
بدبینی عمیق نگاهها به بازار سرمایه با یک بار ریزش بورس اتفاق نمیافتد و این ریزش باید چندین بار اتفاق بیفتد تا آن نگرانی عمیق مشاهده شود. چنین اتفاقاتی چند مدت یکبار میافتد و این، جزو ذات بازار است. اتفاقی که اینبار افتاد فقط مربوط به تعداد سهامداران بود که به طور چشمگیری افزایش یافت؛ وگرنه نگاه ها دوباره به سمت بازار بورس خواهد آمد منتها مردم دیرتر و عاقلانهتر اقدام خواهند کرد.
* شما چه مدل سرمایهگذاریهایی را خوب نمیدانید؟
برای سرمایهگذارانی که فاقد اطلاعات تخصصی و مالی هستند و ریسک پذیری پایینی دارد، بهترین گزینه پیشنهادی، بانک است. بورس هم به همین شکل است. در برههای از زمان، یک بازار بهترین جا برای سرمایهگذاری است و بلعکس، در شرایط دیگری، همان بازار بدترین جا برای سرمایه گذاری محسوب میشود.
برای سرمایهگذارانی که ریسکپذیری بالایی دارند و کار کردن با پول را بلد هستند بانک جای بدی است. پس بانک و بورس، هر کدام در یک شرایط زمانی بهترین و در زمان دیگری، بدترین بازار برای سرمایهگذاری محسوب میشوند. پس، در بلندمدت همه بازارهای مالی به جز بانک کمریسک هستند و در کوتاهمدت نیز در مورد همه انواع بازارها چه مسکن، خودرو، بورس، طلا و. ریسک بالاتر از بانک است.
این نگرشهای اشتباه بورسی مهم در مورد دیگر بازارهای سرمایهگذاری هم صادق است. برای مثال، بازار مسکن در زمانی که فرد سرمایهگذار نیاز به نقدینگی سریع دارد، مناسب نیست و زمانی که نیاز به نقدینگی ندارد، همین مسکن میتواند بهترین سرمایه باشد. موضوع جالبی که جا دارد در اینجا بیان کنم این است که در کشورهای پیشرفته افراد در بازار بورس سرمایهگذاری میکنند تا پس از مدتی بازنشسته شوند؛ به این معنی که با گرفتن سود سهام، به زندگی خود ادامه دهند تا در مقابل تورم نیز حفظ شوند.
برای سرمایهگذارانی که ریسکپذیری بالایی دارند و کار کردن با پول را بلد هستند بانک جای بدی است
اگر بورس و ابزارهایش را متناسب با وضعیت آنها در بلندمدت، کوتاهمدت و میان مدت بشناسیم، خواهیم دانست که چه زمانی بورس جایی خوب و چه زمانی جای بدی برای سرمایهگذاری است. برای سرمایهگذارانی که فاقد اطلاعات تخصصی و مالی هستند و ریسک پذیری پایینی دارد، بهترین گزینه پیشنهادی برای سرمایهگذاری، بانک است
* راهکار و پیشنهاد شما برای شناخت جامعه از بازار سرمایه چیست؟
در تمام دنیا مردم عوام در صندوق های بورسی سرمایهگذاری میکنند. در جامعه پیشرفتهای چون آمریکا که فرهنگ سرمایهگذاری وجود دارد ۱۰ درصد مردم خود به طور مستقیم وارد بازار میشوند و ۹۰ درصد به صندوقهای سرمایهگذاری روی میآورند و در زمانهای خاصی این عدد به ۲۰ الی ۲۵ درصد میرسد.
باید درباره صندوقهای طلا، بورس، درآمد ثابت و. به مردم اطلاعرسانی شود. در کشور ما مشاهده میشود ۷۰ درصد مردم به طور مستقیم وارد بازار بورس میشوند در صورتی که اگر ابزارها به یک فرد آموزش داده شود، کمک شایانی به افراد میشود و آنها با دنیای جدیدی از سرمایهگذاری آشنا میشوند.
* چقدر میتوان به رونق تولید از طریق بازار بورس خوشبین بود؟
رونق تولید ارتباطی به رونق بورس به آن معنی که افراد فکر میکنند، ندارد. اگر رونق تولید اتفاق بیفتد، قطعأ رونق بورس هم محقق میشود. شاید شما فکر کنید این گفته با آنچه افراد در رسانهها میشنوند متفاوت است و مستقیم پولهای بورس به صنعت وارد و موجب رونق در تولید میشود؛ البته من این موضوع را کتمان نمیکنم که با تزریق پول به بورس این امکان برای شرکتهایی که نیاز به افزایش سرمایه دارند فرآهم میشود تا بتوانند پول را از بازار جمع کرده و وارد صنعت کنند.
اما باید توجه داشت تا زمانی که شرکتی افزایش سرمایه و برنامه توسعهای نداشته باشد و بازارهایش باز نشوند، طبیعتأ هیچگونه برنامه فوقالعاده و ویژهای نمیتواند برای جذب پولهایی که وارد بورس میشود، داشته باشد.
این پولها به صورت مستقیم وارد شرکتها نمیشود زیرا شرکتها باید برنامه توسعهای داشته باشند و پس از آن، سهامی اضافه انتشار دهند تا بتوانند پولهایی که در بورس است را به سمت کسب و کار خود هدایت کنند. بهتر است بگویم، رونق تولید به عواملی به جز بورس ارتباط بیشتری دارد. در عین حال، باید در نظر گرفت زمانی که رونق تولید رخ دهد، بورس هم رونق مییابد.
رونق تولید ارتباطی به رونق بورس به آن معنی که افراد فکر میکنند، ندارد. اگر رونق تولید اتفاق بیفتد، قطعأ رونق بورس هم محقق میشود
بیشتر صحبتها بر سر موضوعات بنیادی و تولید نیست بلکه بر سر قیمت اسمی سهام و استفاده افراد از نوسانها است. پس همیشه میتوان به رونق تولید از طریق بازار بورس امیدوار بود. اصولأ رونق تولید به رونق بازار بورس بستگی ندارد بلکه به بسیاری چیزهای دیگر از جمله سیاستهای اقتصادی دولت، برداشته شدن تحریمها و دیگر مشکلات کارخانهها و شرکتها مربوط میشود.
* روند نزولی بازار بورس تأثیری در تولید واحدهای صنعتی که سهامشان دچار افت شده است، دارد؟
خیر؛ چندان تأثیری ندارد. کارخانهای که برنامههای خوبی دارد، همواره سهام آن در حال رشد است و میتواند از طریق بازار بورس جذب سرمایه داشته باشد، اما از جهتی دیگر، وقتی بازار بورس رونق داشته باشد، حجم شرکتهایی که میتواند به عنوان عرضه اولیه برای اولین بار وارد بورس شوند، بیشتر میشود.
ایرادی که گرفته میشود این است زمانی که بازار نزولی و ضعیف است، عرضه اولیه رخ ندهد تا بازار به طور مقطعی دچار کاهش یکسری سهمها نشود؛ این در حالی است که همواره عرضه اولیهها در ایران مورد استقبال قرار میگیرد. باید جایگاه بورس را برای سرمایهگذاران جا بیندازیم. افرادی که هوش مالی خود را افزایش ندهند باید بدانند که حذف میشوند و آنکس که میماند، حرفهایها هستند
* این تصور که پول وارد بورس شود و به تولید کمک کند، تصوری اشتباه است؟
هر زمانی که بازار بورس صعودی شود، سیاستمدارها هم پیدا میشوند تا سواری خود را بگیرند و این رشد را به خودشان نسبت دهند؛ پس خیلی به توجیه های سیاستمدارها نباید توجه کرد. در واقع، بازارها ماهیت و ذات مشخصی دارند. نقش بورس کاهش نمییابد. همانطور که ارزهای دیجیتال را نمیتوان کوبید. بنابراین پولهای هوشمند جای خود را بلدند.
اگر این تصور وجود دارد که مردم پول خود را در بورس از دست دادهاند، پس باید به این سؤال پاسخ داد که این پولها کجا رفتهاند؟ در پاسخ باید بگویم که پولها از بین نرفتهاند بلکه پول افراد بدون سواد مالی در جیب افرادی رفته است که باهوشتر بودهاند و دوباره این پولها در بازار به گردش در میآید. فقط صاحب آن پول متفاوت شده است؛ بنابراین نقش بازار بورس هیچگاه کمرنگ نمیشود.
ایرادی که گرفته میشود این است زمانی که بازار نزولی و ضعیف است، عرضه اولیه رخ ندهد تا بازار به طور مقطعی دچار کاهش یکسری سهمها نشود؛ این در حالی است که همواره عرضه اولیهها در ایران مورد استقبال قرار میگیرد
نقش بازار سرمایهگذاری با سرمایهگذار متفاوت است. این تصور که بازار بورس کاهشی شد و به اقتصاد کشور صدمه خورد را باید کنار گذاشت و دیدگاه واقع بینانه داشت. باید جایگاه بورس را برای سرمایهگذاران جا بیندازیم. افرادی که هوش مالی خود را افزایش ندهند باید بدانند که حذف میشوند و آنکس که میماند، حرفهایها هستند و این موضوع، هیچ ارتباطی به بازار تولید ندارد.
مهم این است که افراد با توجه به شناختشان، جایگاه هر بازاری را شناخته و بر اساس آن، پیش روند. مهم است که سرمایهگذاران در اندیشه باهوششدن خود و رسانهها نیز به فکر شناساندن ذات و ماهیت این بازار به سرمایهگذاران باشند و نگرانی نداشته باشند. برای توضیح این مورد، برای مثال، بسیاری از افراد سهام عدالت داشتند. دولت به واسطه کرونا قصد حمایت داشت؛ بنابراین از افراد خواست پول خود را وارد بورس کنند تا پول آنها وارد تولید شود و ارزش این پول افزایش یابد.
علاوه بر این، دولت خود نیز سهام بسیاری در بورس داشت که میخواست سریع قیمت آنها افزایش یابد که البته آن را نفروخت بلکه داستان بر سر این بود که پول وارد تولید شود تا نقدینگی به حساب دولت رود و نه اینکه مستقیم وارد شرکت ها شود؛ چراکه شرکتها باید طرح توسعهای و افزایش سرمایه دهند در حالی که با این پولها سهام خریداری کرده و به نوعی سفتهبازی شده است.
نگرشهای اشتباه بورسی
تصمیمات کلان و استراتژیک انرژی منشأ بروز معضلات اقتصادی، « اقتصاد سرآمد» بررسی کرد
گرههای اقتصادی تکیه بر نفت
گروه نفت و انرژی - نگرش و تفکر اقتصادی، اقتصادی که مبتی بر نفت اصلیترین گره اقتصاد ایران است که منشأ بروز و ظهور بسیاری ازمعضلات اقتصادی شده است. این نگرش باید براساس اصول علمی اقتصاد و برمبنای تجارب جهانی اصلاح شود. متاسفانه قتصاد ایران هم اکنون با معضلات و گرههای مختلفی روبهروست که تمام آنها اهمیتی بسیار زیاد دارد و اقتصاد ایران را به چالش کشیده است. دراین راستا، تورم بالا و مزمن که خود ریشه درمشکلات جدی بودجهای و سیاستهای مالی دولت دارد، یکی از این گرهها است.
به گزارش اقتصادسرآمد، علاوه براین، مشکلات و کاستیهایی که درنظام بانکی و پولی کشور وجود دارد، بحران در صندوقهای بازنشستگی، بحران آب و محیطزیست، سازماندهی تولید که به جای رفتن بهسمت رقابتی شدن روزبهروز به انحصارنزدیک میشود و همچنین حقوق مالکیت که بهسمت رانتجویی تغییر یافته است، از چالشها و گرههای دیگر اقتصاد نفتی ایران است. ازسوی دیگر درحوزه روابط خارجی و تجارت خارجی نیز با مشکلات زیادی روبه رو هستیم بهطوری که تراز بازرگانی به نفع صادرات نیست.
در حساب سرمایه نیز انتقال سرمایهای به داخل کشور صورت نمیگیرد و درمقابل شاهد افزایش خروج سرمایه هستیم. این فهرست بلندبالا از گرههای اقتصادی تکیه کرده بر نفت است که هریک دارای اهمیت زیادی است و اگر نتوانیم همه این مشکلات را با هم حل کنیم، شرایط بههمین منوال باقی خواهد ماند. هرچند همواره، درآمدهای نفتی درکوتاه مدت راه حلی برای به تعویق انداختن این مشکلات بوده است، اما حتی درصورت لغو کامل تحریمها، جایگاه ایران در بازار جهانی انرژی همانند سابق نیست.
ضعف نگرش در سطح تصمیمات کلان و استراتژیک انرژی
کامران ندری اقتصاددان کشورمان در گفتگو با روزنامه اقتصادسرآمد، میگوید: متأسفانه در سطح تصمیمات کلان و استراتژیک همp ضعف نگرش داریم که مزید برعلت شده است. عموماً نگاه مسئولان به اقتصاد درست نیست و تمایلهای چپگرایانه هم درمیان آنها دیده میشود و فکر میکنند با مداخله برنامهریزی شده به سبک بلوک شرق سابق میتوان اقتصادی را که بدون نفت تقریبا ابتر است را هدایت کرد.
تصمیمات مهم و تأثیرگذار شخص محوراست
به اعتقاد وی، ازسوی دیگر، بهطور معمول فضای بحث و گفتگوهای اقتصادی در کشور جریان ندارد و این درحالی است که بسیاری از تصمیمات مهم و تأثیرگذار شخص محوراست و زمانی که این تصمیمات اتخاذ میشود، مدیران بدون هیچ پرسشی اجرای آن را وظیفه خود میدانند. اما درصورتی که این تصمیمات اشتباه باشد، دیگر امکان تصحیح آن وجود ندارد و اگر تبعات منفی آن ظاهر شود، با نقش سایر قدرتهای متعارض توجیه میشود.
آسیبپذیربودن اقتصاد ایران متکی بر نفت
ندری با اشاره به آسیبپذیربودن اقتصاد ایران که متکی بر نفت است، افزود: با بررسی معضلاتی که اقتصاد ایران با آن مواجه است، میتوان نتیجه گرفت که نگرش اشتباه و عدم پیگیری اقتصاد براساس اصول علمی آن، یکی از ریشههای بروز مشکلات متعدد است. البته همواره منافع گروههای صاحب قدرت نیز در بروز شرایط دشواراقتصادی تأثیرداشته است. این گروهها ازاین وضعیت نفع شخصی میبرند و مانند یک دیوار بلند تصمیم گیران را احاطه کرده و مانع عبور سایر نگرشها از این دیوار میشوند. بدین ترتیب اکثر تصمیم گیران ازیک رودخانه آب برمی دارند.
به گفته ندری، در این شرایط در صورت وخامت اوضاع اقتصادی، احتمال تغییروضع اقتصاد وجود دارد تا به اجبار مجبور شویم نظام اقتصادی کشور را به طور کامل تغییر دهیم. در این میان، بیتوجهی مدیران به هشدارهای کارشناسی درنهایت ممکن است به یک فروپاشی اقتصادی منجر شود.
کارشناس اقتصد انرژی خاطر نشان کرد: همانگونه که اشاره شد، نگرش و تفکر اقتصادی، اصلیترین گره اقتصاد ایران است که منشأ بروز و ظهور بسیاری ازمعضلات اقتصاد نفتی شده است. این نگرش باید براساس اصول علمی اقتصاد و برمبنای تجارب جهانی اصلاح شود. بررسی نگرش اقتصادی در دولتهای مختلف نیز نشان میدهد که تنها چهرهها تغییر میکنند، اما بینش و نگرش به اقتصاد تکیه بر نفت ایران تغییری نکرده است.
ادبیات اقتصادی موجود نشان می دهد که افزایش قیمت نفت اثرات بازادارنده بر رشد اقتصادی کشورهای صنعتی داشته است در حالی که اثرات کاهش قیمت نفت بر اقتصاد این کشورها با اهمیت نبوده است. به عبارت دیگر اثر تکانه ای نفتی بر اقتصاد کشورهای صنعتی نامتقارن و غیر خطی می باشد. نتایج تحقیقات نشان میدهد که در بلندمدت درآمدهای نفتی، آثار منفی بر رشد اقتصادی ایران داشته اند. به علاوه فرضیه اصلی تحقیق مبنی بر نگرشهای اشتباه بورسی اینکه در کوتاه مدت واکنش رشد اقتصادی نسبت به تکانه های نفتی نامتقارن و برای تکانه های کاهشی قیمت نفت شدیدتر است مورد تایید قرار می گیرد.از ویژگیهای ساختاری اقتصاد ایران و بسیاری از کشورهای خاورمیانه اتکا به درآمدهای نفتی است. وابستگی به درآمدهای نفتی آثار اقتصادی و اجتماعی فراوانی دارد. مدیریت این پیآمدها و جلوگیری از آثار مخرب آن در اقتصاد مستلزم تبیین درست سازوکار اثرگذاری این متغیر مهم است. اگر بدانیم که عمده شکنندگی های اقتصاد ما در این صدسال نفتی از همین نفت بوده و بسیاری از بارهای گران را همین ماده بر دوش تاریخ معاصر ما گذاشته است دیگر با اشتیاق و علاقه به چاه های نفتی خود خیره نمی شویم. این چاه های بزرگ آن قدر از خون اقتصاد، فرهنگ و دانش ما می مکند تا به بزرگی تاریخ ما شوند و دیگر چیزی به جز نفت جلوی چشمان ما نباشد. ما نمی دانیم.
هنگام ترید ارز دیجیتال، مراقب این 5 اشتباه باشید
ارزهای دیجیتال، ماجرای پر تب و تاب این روزهای سرمایه گذاری هستند. مواردی همچون سودآوری سریع و قابل توجه، بیشتر سرمایه گذاران را به سمت ارزهای رمزنگاری شده جذب میکنند؛ اما در این میان، چند چاله، سر راه موفقیت سرمایه گذارن پنهان شدهاند که اگر سر به هوا قدم بردارند، بیبرو برگرد به داخلشان سقوط میکنند. در این گفتار، شما را بالای سر 5 مورد از این چالهها میبریم. با ما همراه باشید.
اشتباه اول: گیر افتادن در ترس از دست دادن فرصت
شاید هر کدام از ما در موقعیتهای گوناگون با این نوع ترس، دست و پنجه نرم کرده باشیم. ترس از دست دادن فرصت، وقتی گریبانمان را میگیرد که فکر میکنیم همراه نشدن با یک جماعت، جدی نگرفتن یک توصیه به ظاهر مهم و سریع اقدام نکردن میتواند ما را از سودی که میتوانیم کسب کنیم محروم کند. مواردی همچون «مشخص کردن سقف و کف سود و زیان» و «پایبند بودن به استراتژی معاملاتی خودمان» میتوانند به هنگام شاخ و شانه کشیدن این ترس، به دادمان برسند.
اشتباه دوم: ریختن دار و ندار در بازار ارزهای دیجیتال
این اشتباهی است که بیش از همه، یقه سرمایه گذاران تازهنفس را میگیرد. این دسته از سرمایه گذاران به دلیل شوق و هیجانی که از تماشای سوددهی دیگران در وجودشان روشن شده است، پسانداز، سرمایههای اصلی زندگی و حتی بخشی از داراییشان را نقد کرده و آن را در بازار رمزارزها میریزند. این در حالی است که حتی حرفهایترین سرمایه گذاران نیز در این بازار پر از ریسک دچار ضررهای فراوانی میشوند. البته منظور ما این نیست که از اشتباه کردن بترسیم. هدف اصلی، آگاهانه قدم برداشتن در مسیر است تا اگر زمانی با وجود تحلیلها و تحقیقها، سرمایهمان دچار آسیب شد، به دنبال آن آرامش زندگیمان بر هم نریزد.
اشتباه سوم: در طاقچه گذاشتن استراتژی و تصمیم گرفتن بر اساس باد هوا!
بازار سرمایه، سرشار از توصیههای رنگارنگ است. جالبتر اینکه بیشتر این توصیهها هم وقتی توسط دیگران به کار گرفته میشوند به نتایجی خوبی ختم میگردند؛ اما آیا این ماجرا دلیل میشود که ما هم دقیقا همان توصیهها را در مورد سرمایهمان به خدمت بگیریم؟ خیر. توصیههای دیگران، جدا از درست و غلط بودن، ترکیبی از اخبارهای ضد و نقیض، احساسها، افکار شخصی و شنیدههای نه چندان معتبر هستند. حتی اگر تمام این خبرها و توصیهها درست باشند باز هم نباید بر اساس آنها دست به خرید، فروش یا تصمیمگیری در مورد سرمایهمان بزنیم. بلکه باید به استراتژی معاملاتی خودمان نگاه کنیم و چند سوال را از خودمان بپرسیم:
- آیا این توصیه با نگرش معاملاتی من – کوتاه مدت، میان مدت یا بلند مدت – همراستا است؟
- آیا با توجه به شرایطم میتوانم از این توصیه به سودآوری برسم؟
- چرا فکر میکنم این خبر، فرصت خوب یا بدی برای سرمایه گذاری است؟
- چگونه میتوانم بهترین واکنش را به این ماجرا نشان دهم؟
نکته جالب اینجا است که در بیشتر موارد، بهترین پاسخ به این توصیهها و اخبارها، تنها تماشا کردنشان است! به زبان ساده اینکه، در جریان ماجرا باشید اما خودتان را به امواج آن نسپارید.
اشتباه چهارم: حساب باز کردن روی رشد ارزهای دیجیتال ارزان و کم ارزش
گران بودن ارزهای دیجیتالِ بسیار معتبر مانند «بیت کوین» توجه برخی از سرمایه گذاران را به سمت رمزارزهای ارزان قیمت و تازه تاسیس جلب میکند. با توجه به اینکه برخی از ارزهای ارزان قیمت، ناگهان رشد بسیار زیادی کردند این سوءتفاهم پیش آمده که تمام رمزارزهای جدید، حرفی برای گفتن و ارزشی برای سرمایه گذاری دارند. اگر شما هم به ارزهای جدید علاقه دارید، قبل از آغاز سرمایه گذاری روی آنها به موارد زیر دقت کنید:
- آیا میتوانید به توسعه دهندگان این رمز ارز اطمینان کنید؟
- پروژه پشت این رمزارز چیست؟
- برنامه توسعه آن در آینده از چه قرار است؟
- آیا این رمزارز با استراتژیهای ترید من همخوانی دارد؟
اگر توانستید به تمام این موارد پاسخ قانع کنندهای بدهید، آنگاه با خیالی آسودهتر روی ارز مورد نظرتان سرمایه گذاری خواهید کرد.
اشتباه پنجم: من همه چیز را میدانم!
گارد گرفتن در مقابل یادگیری، آن هم زمانی که با دنیای پر از تغییر ارزهای دیجیتال سر و کار داریم، اولین و بزرگترین چالهای است که میتواند همان اوایل مسیر، ما را زمینگیر کند. در چنین شرایطی، وقتی خودمان به سراغ یادگیری نمیرویم، ناخواسته به حرف و نظر دیگران در بسترهای مختلفی مانند: «کانالهای تلگرامی»، «پیجهای اینستاگرامی» و . چشم میدوزیم. این در حالی است که حتی بهترین متخصصان بازار سرمایه هم نمیتوانند در مورد روش سرمایه گذاری ما نظر قطعی و محکمی بدهند. چون از شرایط ما، میزان ریسک پذیریمان و موارد بسیاری از این دست، خبری ندارند. اینجا است که ما با آموزش خودمان میتوانیم دست چنین اشتباههایی را از پشت ببندیم.
آموزش، امنترین مسیر برای حرکت پیوسته در بازار ارزهای دیجیتال
در زندگی، نمیتوان دور بعضی چیزها را قلم گرفت. آموزش پیوسته در زمینه سرمایه گذاری روی ارزهای دیجیتال، یکی از همین نگرشهای اشتباه بورسی موارد است. در این کارزارِ فرصتها و تهدیدها فقط کسانی با کمترین میزان شکست، پیروز میشوند که بتوانند با چشمی باز، ذهنی آموزش دیده و نگرشی تحلیلی به این بازار نگاه کنند. رسیدن به این هدف، تنها با آموزش دیدن امکان پذیر است.
عینک ویژه خودتان را در بازار سرمایه بسازید
ساخت عینک خودتان برای تماشای شخصیسازی شده بازار، از دو راه امکانپذیر است. در راه اول، میتوانید با آزمون و خطا عینک مورد نظرتان را بسازید و عدسیهای آن را تراش دهید. اگر به دنبال استفاده از این روش هستید باید ابتدا از سلامت قلب و اعصابتان مطمئن شوید. چون تا زمانی که بتوانید عینک مناسب خودتان را بسازید، بارها و بارها شکست خواهید خورد. در این میان، هزینههای مادی و روحی زیادی هم به شما تحمیل میشود. چون چیزی از اصل ماجرا و طراحی حرفهای عینک بازار سرمایه نمیدانید.
در راه دوم، شما سفارش ساخت عینکتان را به افراد متخصص این کار میسپارید و به جای اختراع کردن دوباره عینک، از تجربه دیگران برای پیشرفت خودتان کمک میگیرید. به این ترتیب که با شرکت در دوره آموزش ارز دیجیتال و یادگیری اصولی روشهای سرمایهگذاری از همان ابتدا توانایی شناسایی مسیر درست را در خودتان ایجاد میکنید.
چرا ما دوره آموزش ارز دیجیتال خانه سرمایه را پیشنهاد میدهیم؟
برای این پیشنهاد چند دلیل داریم:
شرکت کردن در این دوره به هیچ پیشزمینهای نیاز ندارد. چون اساتید این دوره، تمام چیزهایی که برای ادامه مسیرتان به آنها نیاز داشته باشید را در اختیارتان میگذارند. به زبان ساده، شما در این آموزش از ترید گرفته تا سرمایهگذاری و کسب سود در ارزهای دیجیتال را از صفر تا ۱۰۰ آموزش میبینید!
- دست در دست فعالان بازار ارزهای دیجیتال میگذارید
اساتید این دوره هم اکنون به صورت یک معاملهگر حرفهای در بازار کریپتوکارنسیها مشغول فعالیت هستند و تجربههای از آب گذشته خودشان را که در هیچ کتاب، جزوه یا مقالهای پیدا نمیشوند را با شما در میان میگذارند. علاوه بر این، سرفصلهای تخصصی ارز دیجیتال به شما آموزش داده میشود و بر موضوعهایی مانند: «خرید ارز دیجیتال»، «صرافی ارزهای دیجیتال» (مانند صرافی نگرشهای اشتباه بورسی کوینکس)، «کیف پول ارز دیجیتال» «مهارتهای معاملاتی»، «ترید پیشرفته» و «مدیریت ثروت» تسلط پیدا میکنید.
- به صورت عملی آموزش میبینید
یکی از رسالتهای خانه سرمایه در 10 سالی که از فعالیت حرفهای آن میگذرد، تمرکز کردن روی آموزشهای عملی و کاربردی است. این موضوع در مورد ارزهای دیجیتال هم صادق است. در دوره آموزش ارز دیجیتال خانه سرمایه، بیش از 120 ساعت آموزش علمی، عملی و کاربردی را در کنار اساتید کارکشته این بازار سپری خواهید کرد. در کنار این ماجرا با انجام تمرینهای کاربردی در طول هفته بر سرعت پیشرفتتان میافزایید و مهارتتان را عمیقتر میکنید.
برای شرکت در دوره ارز دیجیتال خانه سرمایه فقط به یک گوشی هوشمند یا یک کامپیوتر متصل به اینترنت نیاز دارید. چون آموزشها به صورت وبینار هستند. به این ترتیب، مهم نیست که کجا هستید چون در هر زمان و مکان میتوانید به آموزشهایتان دسترسی داشته باشید و بارها آنها را مرور کنید.
پشتیبانهای دوره در هر لحظه از آموزش در کنارتان هستند و به پرسشهایی که در ذهنتان دارید پاسخ میدهند. شما میتوانید از طریق تماس تلفنی یا پیام دادن در تلگرام به طور مستقیم با آنها در ارتباط باشید.
- دریافت مدرک بینالمللی تحلیلگری بازارهای مالی جهانی
با پایان کلاس آموزش ارز دیجیتال میتوانید دو نوع مدرک معتبر دریافت کنید:
- گواهینامه پایان دوره خانه سرمایه
این گواهی پس از طی کردن دوره در اختیارتان قرار میگیرد.
- مدرک بینالمللی تحلیلگری بازارهای مالی
برای دریافت این مدرک، پس از تمام شدن دوره از سوی خانه سرمایه به سازمان فنی و حرفهای معرفی میشوید. سپس در آزمون دو مرحلهای تئوری و عملی شرکت میکنید و با قبولی در این آزمون، مدرک بینالمللی «تحلیلگری بازار مالی» را از این سازمان میگیرید. با داشتن این مدرک میتوانید:
- بدون کنکور در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی ادامه تحصیل دهید
- آن را در پرونده مهاجرتتان بگنجانید. چون مورد تایید سازمان جهانی کار است و قابلیت ترجمه رسمی را دارد
- با دریافت کارت مربیگری به آموزش بازارهای مالی بپردازید
- در محل کارتان درخواست ارتقای شغلی کنید
- از طریق خانه سرمایه به شرکتها، تیمها و مجموعههایی که نیروی کار حرفهای نیاز دارند معرفی شوید
- و .
قدرت تغییر دادن زندگیتان و افتادن در مسیری که آیندهای متفاوتتر از اکنون را برایتان رقم میزند در دستانتان قرار دارد. حالا سوال اینجا است که آیا واقعا میخواهید از قدرتتان استفاده کنید؟
کشف قیمت در بورس چیست؟ عوامل تاثیر گذار قیمت در بورس
در این مقاله قصد داریم شما را با مفهوم کشف قیمت در بورس آشنا کنیم. با ما همراه باشید.
فعالیت در بورس این روزها به دغدغه بسیاری از افراد تبدیل شده است. از این رو به فرایندی که طی آن عرضه کنندگان دارایی یا یک کالا قیمت مشخصی را برای محصولات خود تعیین می کنند کشف قیمت می گویند. با توجه به میزان عرضه و تقاضا این کار انجام می گیرد.
در کل بازارهای بورس در جهان برای رسیدن به شفافیت قیمت از این شیوه بهره می برند. این توضیح مختصر تنها به یک بیان کلی از این مسئله می پردازد.
کشف قیمت باید به موقع باشد. این جمله به انتقال اطلاعات به قیمت اشاره می کند، در شرایطی که در شرکت های مختلف سرعت انتقال اطلاعات متفاوت می باشد ممکن است در تمامی سهام های حاضر در بازار تعیین قیمت به سرعت صورت گیرد.
از این رو “اطلاعات ناقص” یکی از موانع تعیین قیمت به موقع است. در صورت وجود این اطلاعات ناقص تعدیل و کشف قیمت با تاخیر انجام میگیرد. مسئله ای که بسیار اهمیت دارد، این است که در تعامل دو نیروی عرضه و تقاضا قیمت ها کشف می شوند.
کشف قیمت به فرایندی می گویند که طی آن فروشندگان و خریداران به یک قیمت معاملاتی در رابطه با میزان معینی از کالا می رسند همچنین بهتر است بدانید در یک زمان و مکان خاص این توافقات صورت می گیرد.
عواملی که در کشف قیمت بورس موثر هستند
کشف قیمت در بورس از سطح بازار شروع می شود. فروشندگان و خریداران به دلیل عدم قطعیت در آینده و با توجه به انتظارات خویش قیمت بورس را کشف می کنند. به همین دلیل در محدوده سطح قیمت بازار، قیمت در نوسان خواهد بود. عواملی مانند: مکان و زمان معامله، کمیت کالای مورد نظر و کیفیت، تعداد فروشنده و خریدار و… در شکل دهی این نوسانات دخیل هستند. همچنین عوامل دیگری از جمله نوع و میزان اطلاعاتی که در دسترس افراد قرار میگیرد نیز در فرایند عرضه موثر هستند. به همین دلیل فرایند کشف قیمت را باید یک موضوع فراتر از عرضه و تقاضا و بنیادی تلقی کرد.
در مقام یکی از دو کارکرد اصلی در بازار بورس، کشف قیمت از اهمیت بالایی برخوردار است. با این حال فعالان بازار بورس و اقتصاددانان امکان دارد با موارد دیگر مفهوم آن را اشتباه بگیرند. این موضوع بسیار پیش می آید که فرایند کشف قیمت با تعیین قیمت قیمت توسط نیروهای عرضه و تقاضا اشتباه گرفته می شود.
این فرایند همان پروسه کلی در تعیین قیمت های اوراق بهادار یا تحویل آنی کالا است. همچنین باید گفت در شکل گیری این قیمت ها، شرایط حاکم بر بازار نیز بی تاثیر نیستند یعنی عرضه بر تقاضا اثر می گذارد در سطح عمومی قیمت ها این دو عنصر نیز منعکس می شوند.
پس نوسانات قیمتی در محدوده ای بالاتر و پایین تر از سطح عمومی قیمت ها نمود پیدا می کنند.
همانطور که در ابتدای مقاله بیان کردیم “قیمت” را تعامل میان نیروهای عرضه و تقاضا تعیین می کند. چنین تعاملی علت قیمت بازار یا خود تعیین کننده خواهد بود. این موضوع در حالی است که کیف قیمت یک فرایندی می باشد که طی آن فروشنده و خریدار، کالایی را با کیفیت مشخص یا اوراق بهادار را در مکان و زمان تعیین شده کشف می کنند.
عوامل بسیار متنوعی در کشف قیمت در بورس تاثیر می گذارند. از جمله این عوامل می توان به نوع امنیت و اطلاعات موجود در بازار، توسعه و ساختار بازار و نوع امنیت آن اشاره کرد.
آن دسته از طرفینی که بالاترین یا جدیدترین اطلاعات را دارند به دلیل اینکه زودتر از دیگران این اطلاعات را به دست می آورند از مزایایی برخوردار می شوند.
عوامل تعیین کننده و موثر در کشف قیمت عبارتند از:
- نوسانات
- عرضه و تقاضا
- نگرش به خطر
- نوع اطلاعات و اطلاعات موجود: اطلاعات جدید، هم آینده بازار و هم شرایط فعلی را تغییر میدهند و در نتیجه قیمتی را که هر دو طرف معامله مایل هستند را می تواند تغییر دهد.
با این وجود شفافیت بیش از حد اطلاعات برای بازار می تواند ضرر داشته باشد زیرا برای معامله گران که موقعیت های قابل توجه یا بزرگی در بازار دارند در آینده خطرساز خواهد شد.
از نظر فعالان و اقتصاددانان بازار سرمایه میزان عرضه و تقاضای موجود در بازار تاثیر مستقیم در تعیین قیمت دارد.
شرکت های تازه تاسیس در بورس
شرکت هایی که برای اولین بار در فرابورس یا بورس پذیرش می شوند جزء شرکت هایی هستند که از لحاظ نظم در ارسال گزارش ها و شفافیت دارای سابقه مطمئنی هستند که تاییدیه سازمان را توانسته اند دریافت کنند. بنابراین شرکت هایی که برای اولین نگرشهای اشتباه بورسی بار سهمشان عرضه می شود، شرکت های تازه تاسیس نمی باشند.
اما سهام شرکت هایی که در فرابورس و بورس تازه پذیرش شده اند به مبلغی کمتر از ارزش واقعی خود عرضه می شوند تا در سرمایه گذاران و خریداران انگیزه ای برای خرید ایجاد کنند. از این رو تقاضا برای سهم عرضه اولیه شده بیشتر و پس از عرضه تا چند روز همراه با صف خرید است.
برای عرضه سهام شرکت ها در بورس، ابتدا باید صلاحیت آنها در سازمان در بورس اوراق بهادار تایید شود. پس از اینکه صلاحیت شرکت ها توسط سازمان بورس اوراق بهادار تایید شد، یکی از سهامداران عمده در شرکت متعهد می شود که در روز عرضه اولیه سهام، قسمتی از سهام خود را عرضه کند.
سوالی که ممکن است برای فعالان در بورس پیش بیاید این است که:
آیا کشف قیمت در انجام معاملات مهم است؟
در امور مالی کشف قیمت در بورس از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا عرضه و تقاضا از عوامل محرک در بازارهای مالی هستند. در بازارهایی که به طور دائم در یک روند نزولی و صعودی به سر می برند، ارزیابی مجدد در رابطه با اینکه آیا سهام، محصول، شاخص در حال حاضر تحت خرید یا ارز فارکس زیاد است و اینکه آیا قیمت بازار آن برای فروشندگان و خریداران منصفانه است، بسیار اهمیت دارد.
نتیجه گیری
به طور خلاصه بازارها با اجازه دادن به دور هم جمع شدن فروشندگان و خریداران، امکان کشف قیمت در بورس را به فروشندگان و خریداران می دهند تا بتوانند در بازار یک دارایی قابل معاملع را تعیین کنند.
مزایا و معایب تنظیم قرارداد مشارکت در ساخت
تنظیم قرارداد مشارکت در ساخت بر خلاف تصور عموم امری تخصصی می باشد که نحوه تنظیم آن از اهمیت بالایی برخوردار است و با توجه به طولانی بودن روند اجرای قراردادمشارکت درساخت،عدم دقت کافی در تنظیم این نوع قرارداد می تواند مشکلات عدیده ای را ایجاد نماید .
تعریف قرارداد مشارکت در ساخت
مشارکت درساخت معمولا بدین شکل است که فردی به عنوان مالک ،زمین خود را دراختیار فردی به نام سازنده قرار میدهد.و سازنده متعهد میشود مبلغی را به عنوان سرمایه برای ساخت هزینه نماید.و به نسبت آورده در آپارتمان های ساخته شده شریک و سهیم می گردند. جهت این مشارکت به تنظیم قرارداد مشارکت در ساخت نیااست و در حقیقت،اصلی ترین و مهمترین گام برای شروع فعالیت مزبور،تنظیم یک قرارداد مشارکت در ساخت صحیح و قانونی میباشد.
مزایا و معایب قرارداد مشارکت در ساخت
معایب تنظیم قرارداد مشارکت در ساخت توسط نگرشهای اشتباه بورسی مشاورین املاک
یکی از ضعف هایی که در تنظیم قراردادمشارکت درساخت وجود دارد استفاده از قرارداد تیپ می باشد.متاسفانه افراد اینگونه می پندارند که تمام قراردادهای مشارکت درساخت از یک تیپ تعریف شده برخوردارند.این نگرش رایج ترین اشتباه و نگرش بسیار غلط در مورد قراردادهای مشارکت درساخت است.و با این نگرش تنظیم قرارداد را به مشاورین املاک می سپارند.و آنها از قرادادهای تیپ برای تنظیم استفاده می نمایند.که این خود باعث بروز مشکلات و اختلافات فراوانی در طول اجرای قرارداد می گردد.در حالی که تنظیم قرارداد مشارکت در ساخت توسط وکیل دعاوی مشارکت در ساخت می تواند از بروز بسیاری از مشکلات پیشگیری نماید.
مزایای تنظیم قرارداد مشارکت در ساخت
1)قرارداد مشارکت در ساخت،قراردادی لازم است.عقد لازم عقدی است که هیچ یک از طرفین حق فسخ آن را ندارند.مگر درصورتیکه یکی از خیارات در آن باشد و یا اینکه طرفین عقد را اقاله نمایند.این امر یکی از مزیتهایی است که برای چنین قراردادهایی میتوان برشمرد.چراکه به طرفین اجازه داده نمیشود که از قرارداد مزبور سوء استفاده نمایند.و به بهانه های واهی به برهم زدن قرارداد مبادرت نمایند.
استثناء:
اما ذکر یک نکته لازم است که قرارداد مشارکت درساخت مطابق ماده۴۸شرایط پیمان عمومی ،درمورد دولت،قرارداد مزبور را جایز دانسته است.بدین معنا که چنانچه طرف مقابل در قرارداد مشارکت درساخت دولت باشد،دولت حق فسخ قرارداد را دارد.
۲)قرارداد مشارکت درساخت،قراردادی معوض است،قرارداد معوض در مقابل قرارداد مجانی قرار دارد.در قرارداد مشارکت درساخت،مالک زمین درمقابل به تملک درآوردن حصه مشاع زمین و قدرسهم به شریک،اجرای تعهدات قرارداد را از او تقاضا می نماید.اجرای تعهدات در حقیقت عوض محسوب میشود که مالک زمین ،در مقابل به تملک در آوردن ، حصه مشاع زمین ،از طرف مقابل درخواست مینماید که همین امر قرارداد را معوض می نماید.فلذا معوض بودن چنین قراردادهایی به افزایش سرمایه طرفین می انجامد .که این امر به هردو طرفین سود میرساند،فلذا از مزایای تنظیم چنین قرارداد هایی به حساب می آید.فلذا در انعقاد قراردادهای معوض بایستی با وسواس بیشتری عمل نمود.
۳) از مزیت های قراردادهای مشارکت در ساخت این است که معمولا همه افراد توان مالی و یا تخصص لازم جهت ساخت و ساز را ندارند.از این رو یکی از طرفین زمین و دیگر تخصص خود را وسط می گذارد و بدین ترتیب برای صاحب زمین و شریک هردو این امر می تواند نافع باشد . چراکه هریک به تنهایی نمیتوانستند از عهده این ساخت و ساز به دلیل عدم توان مالی کافی و یا عدم تخصص برآیند .از این رو با تنظیم یک قرارداد مشارکت در ساخت صحیح میتوان این نفع را برای هر دو طرف ایجاد نمود.
۴)از مزیت های قراردادهای مشارکت در ساخت این است که سبب می شود که خانه های کلنگی و قدیمی که از لحاظ قوام وضعیت خوبی ندارند به ساختمان های نوساز و با ظاهری زیبا تبدیل شوند. که این امر هم به نوسازی و زیبا سازی کمک شایانی می نماید.
و هم اینکه…
سبب می شود خانه جدیدی که ساخته می شود از لحاظ استحکام درحد مطلوب باشد. و بتوان از تلفاتی که ممکن است خانه های قدیمی در برابر سیل و زلزله و … داشته باشند محافظت شود.
۵)خانه های قدیمی به لحاظ فرسودگی و عدم داشتن جاذبه ، برای خریداران ارزشی ندارند اما هرچه خانه نوسازتر و با امکانات و استحکام باشد از نظر فروش با سهولت بیشتری همراه است.از این رو قرارداد مشارکت در ساخت، سبب می شود که خانه های کلنگی به خانه های نوساز تبدیل گردد که این امر به سهولت فروش این خانه ها کمک می نماید.
با مزایای قرارداد مشارکت در ساخت آشنا شدید و مسلما به سود آوری چنین قراردادهایی واقف میباشید اما در نظر داشته باشید،اگر چه چنین قراردادهای سود دهی بالایی دارند، اما تنظیم یک قرارداد صحیح و بی عیب و نقص میتواند سود دهی و نفع شما را تضمین نماید. چرا که همانطور که عنوان شد تنظیم چنین قراردادهایی توسط مشاورین املاک میتواند مشکلات عدیده ای را ایجاد نماید که در بدو امر اصلا قابل پیش بینی نباشند. از این رو توصیه میشود قبل از هر اقدامی با وکیل متخصص مشارکت در ساخت مشورت و همفکری های لازم را داشته باشید تا با خاطری آسوده بتوانید در این وادی قدم بگذارید.
گروه وکلای موسسه دادپویان حامی با دارا بودن کادر متخصص خود و سابقه ای درخشان در انعقاد قراردادهای مشارکت در ساخت و رعایت کلیه ضوابط قانونی ،شما را در انعقاد یک قرارداد صحیح و بی عیب و نقص یاری خواهد داد. با ما در تماس باشید….
دیدگاه شما