S&P 500 Rally Stalls and Dollar Stms the Bleeding، اکنون برای فاندامنتال ها
رالی افتتاحیه اکتبر و سه ماهه چهارم در جلسه گذشته با یک دست انداز جاده ای جدی روبرو شد. و همانطور که معمول است یا کسانی که از شکست رنج می برند، اینجا یک تقلا برای استدلال بود. من معتقدم که این سقوط یک پیشرفت طبیعی از بازاری بود که ریشه در اصول سنتی نداشت، اما حدس و گمان می تواند انگیزه خودش باشد. برای چشم انداز “روندهای ریسک”، S&P 500 نقش خود را به عنوان یک معیار پیشرو با کاهش 0.2 درصدی در جلسه گذشته گسترش داد. این ضرر چندان بزرگی نیست، اما برخلاف رشد 5.7 درصدی دو روزه قبلی، یک اختلال جدی است. مشکل با شکاف -1.0 درصد نسبت به نزولی در فضای باز آغاز شد. این بهعنوان یک معکوس کامل از روند صعودی این هفته به حساب نمیآید، اما توانایی بازار را برای افزایش شتاب سفتهبازی از بین میبرد و مسئولیت را بر دوش عوامل بنیادی قانونی میگذارد. این می تواند برای منافع صعودی نوپای مشکل ساز باشد. دلیلی وجود دارد که دارایی های ریسک تا سال 2022 کاهش یافته است: چشم انداز بنیادی بدتر شده است. مطمئناً ممکن است که نوسان صعودی را در نیمه آخر این هفته به سمت بالا انتخاب کنیم، اما احتمالاً به پسزمینه مشخصتری نیاز دارد. و ما برای هر پایه جدی اشتیاق در حال مبارزه هستیم.
نمودار S&P 500 با حجم، SMA 20 روزه و شکاف های باز (روزانه)
نمودار ایجاد شده در پلتفرم Tradingview
هنگامی که نوسان قابل توجه این جلسه گذشته در پیشرفت حدس و گمان به میان می آید، مسیر پیچیده ای وجود دارد که می توانید برای توجیه کاهش ریسک رویداد برنامه ریزی شده طی کنید. رقم حقوق و دستمزد خصوصی ADP – مرد تبلیغاتی برای NFPs در روز جمعه – کمی بهتر از انتظارات بود. این میتواند بهعنوان تقویتکنندهای برای مسیر نرخهای جنگطلب در نظر گرفته شود که قیمتگذاری آتی صندوقهای فدرال رزرو را با احتمال تقریبی 70 درصدی برای افزایش 75 واحدی دیگر نرخ بهره در نشست اوایل نوامبر FOMC نشان میدهد. پس از باز شدن – و پس از شکاف نزولی قابل توجه – گزارش فعالیت بخش خدمات ISM در ماه سپتامبر موفق شد با جهش در مؤلفه اشتغال، انتظارات (56.7 در مقابل 56.0 مورد انتظار) را شکست دهد. این به طور کامل خطر رکود اقتصادی پیش رو را خنثی نمی کند، اما به نظر ریسک اعتباری در سوآپ می رسد شروع آن را به تاخیر می اندازد. این گزارش که نمایانگر اکثر تولیدات اقتصادی ایالات متحده است، میتواند این دیدگاه را تقویت کند که فدرال رزرو به سمت افزایش نرخ بهره میرود، اما من فکر نمیکنم که تأثیر اساسی آن تا این حد باشد. برای من جزر و مدهای فصلی حوالی پایان یک چهارم و یک چهارم باز به سادگی انجام شده است. با شکسته شدن رشته گمانه زنی ها، اکنون توجه به نشانه های اساسی ملموس – خواه صعودی یا نزولی- معطوف شده است.
نمودار S&P 500 همپوشانی با فعالیت بخش تولید و خدمات ISM (ماهانه)
نمودار ایجاد شده توسط John Kicklighter با داده های ISM
اصول سنتی مانند NFP ها و خطرات غیرمتعارف مانند تهدیدات مالی
با نگاه کردن به افق، خطر رویدادی وجود دارد که تمایل دارد از دوره های اساسی قابل اعتمادتر پیروی کند – که من آنها را دنبال خواهم کرد – اما نظارت بر “قوهای خاکستری” بالقوه نیز مهم است. ماهیت “قوها” این است که آنها یا شناخته شده و با احتمال بسیار کم (خاکستری) یا ضربه شدید و کاملا غیر منتظره (سیاه) در نظر گرفته می شوند. در هفته گذشته، صحبتهای زیادی پیرامون مذاکرات غیررسمی در میان اعضای فدرال رزرو مبنی بر ابراز نگرانی در مورد ثبات مالی وجود داشت که به نظر میرسید از سرفصلهای موضع Credit Suisse باشد. ارجاعات بسیار زیادی به “لحظه لمان” در این بانک وجود داشت، اما تصویر اغراق آمیز از نظر نگرانی عمومی کاملاً نادرست نبود. علیرغم افشای یک بحران قریب الوقوع برای CS، مبادلات پیش فرض اعتباری (بیش از پنج سال) همچنان در چند روز گذشته بالاتر بود. پرداخت حق بیمه برای ریسکهای پیشفرض منحصر به Credit Suisse نیست، اما تعداد کمی از افراد با این تصویر شدید روبرو هستند. ما هفته آینده با شروع درآمدهای فصلی که به طور سنتی از بانک ها شروع می شود، فشار این بخش بانکی/مالی را جبران خواهیم کرد.
نمودار قیمت سهام Credit Suisse با نرخ سوآپ پیشفرض اعتبار 5 ساله (روزانه)
نمودار ایجاد شده توسط John Kicklighter با داده های ISM
از طریق کانالهای بنیادی سنتیتر، ارزش معاملات طی 24 تا 48 ساعت پایانی معاملات این هفته نسبتاً سنگین است. به ویژه، در جلسه گذشته، به نظر میرسید که روند سیاست پولی جهانی پس از اینکه RBNZ نرخ پایه خود را 50 واحد افزایش داد، کاهش یافته است. انتظار می رفت – و دلار کیوی همچنان مبارزه خود را نشان داد. این مبارزه از یک ارز معمولی حتی شگفتانگیزتر از همتای استرالیایی آن بود که به نظر میرسید با افزایش 25 واحدی محتاطانهتر صبح روز سهشنبه خود کوتاهی کند. پیش بینی نرخ بهره فدرال رزرو هنوز به سمت افزایش ۷۵ واحدی دیگر در یک ماه آینده پیش می رود، اما این پیش بینی به همان اندازه آشکار است. پیش از این، ما نظرات رسمی جدی فدرال رزرو از لورتا مستر، چارلز ایوانز، فرماندار لیزا کوک، فرماندار کریستوفر والر و نیل کشکاری در مورد ثبات مالی داریم. پتانسیل جدی در بازتاب رشد، تورم و سطوح تحمل بانک مرکزی ایالات متحده وجود دارد. علاوه بر آن، ما بینشهای سیاستی از بانک ریسک اعتباری در سوآپ ژاپن و بانک مرکزی اروپا نیز داریم – همتایان اصلی فدرال رزرو.
ریسک رویداد کلان بحرانی در تقویم اقتصادی جهانی برای 24 ساعت آینده
تقویم ایجاد شده توسط John Kicklighter
NFPs ما را به جلو می کشاند و USDJPY نشان دهنده فشار است
Fed speak یک خروجی مهم برای گرین بک و شاخص های ایالات متحده است، به عنوان معیاری برای روند ریسک. گفته میشود، سنگینترین وزن بنیادی احتمالاً بر گرانش ریسک رویداد مهم روز جمعه خواهد بود: آمار حقوق و دستمزد غیرکشاورزی ایالات متحده. FOMC دارای یک مأموریت دوگانه است که تورم ثابت (تقریباً 2 درصد) و تا حد امکان نزدیک به اشتغال کامل است. تورم مشکلی است که باید برطرف شود و شرایط بازار کار منعکس کننده تنش در شکست دست است. همانطور که وجود دارد، چشم انداز حقوق و دستمزدهای روز جمعه به طور گسترده ای برای یک شگفتی از جهت صعودی یا نزولی باز است. پس از فروپاشی شرایط کار تولید از ISM به همراه کاهش فرصت های شغلی، نمایش قوی از بخش خدمات ISM تعادلی را در اطراف عدد BLS ایجاد می کند. مطالبات اولیه بیکاری روز پنجشنبه و کاهش مشاغل Challenger نیز شایسته ارزیابی هستند.
نمودار تغییر در حقوق و دستمزد خصوصی NFP و ADP با تفاوت (ماهانه)
نمودار ایجاد شده توسط John Kicklighter با داده های BLS و ADP
وقتی نوبت به نرخ تورم می رسد، تعداد زیادی تلاقی مبتنی بر دلار وجود دارد که می توانیم با آنها ارتباط برقرار کنیم. برای نمایندگان “روندهای ریسک”، فهرست تماشای بزرگتری وجود دارد. با این اوصاف، علاقه من به گرینبک، چشم انداز بازدهی و احساسات بر تلاقی بسیار جالب تری در USDJPY متمرکز است. یک سوگیری حملی وجود دارد که همچنان به نفع گرینبک است، اما وزارت دارایی ژاپن تلاش کرده است تا با مداخله مستقیم در حدود سطح 145، کاهش ارزش ین (افزایش USDJPY) را محدود کند. این فشارها همچنان پابرجا هستند، اما ما در بحبوحه یک آتش بس ناآرام با کمترین محدوده معاملاتی شش روزه نسبت به این جفت در چند ماه اخیر هستیم. احتمال شکست زیاد است، اما جهت بستگی به شرایط دارد در حالی که پیگیری به عمق اساسی بستگی دارد.
بازاندیشی درباره مبادلات نکول اعتباری
خاویر میرا
مترجمان:محسن رنجبر، مصطفی جعفری
فیلیپ باگوس در مقاله اخیر خود در میزسدیلی با عنوان کارکرد اجتماعی سوآپ نکول اعتباری (CDS) استدلال میکند، ایجاد بازارهای سوآپ نکول اعتباری (CDSها) (سوآپ نکول اعتباری به معنای شرطبندیهایی است که بورسبازان روی آینده اوراق مختلف انجام میدهند و معنی آن جابهجا شدن طرفی است که گرفتار نکول مطالباتش شده است.م) روی دیون دولتی از جمله سوآپ نکول اعتباری بدون پشتیبان (خرید CDS برای اوراقی که شما مالک آنها نیستید، CDS بدون پشتیبان یا Naked Credit Default Swap نامیده میشود.م)، با افزایش بیاعتمادی به توانایی دولت در بازپرداخت ریسک اعتباری در سوآپ بدهیها، اساسا باعث ایجاد محدودیت در این دیون میشوند.
مترجمان:محسن رنجبر، مصطفی جعفری
فیلیپ باگوس در مقاله اخیر خود در میزسدیلی با عنوان کارکرد اجتماعی سوآپ نکول اعتباری (CDS) استدلال میکند، ایجاد بازارهای سوآپ نکول اعتباری (CDSها) (سوآپ نکول اعتباری به معنای شرطبندیهایی است که بورسبازان روی آینده اوراق مختلف انجام میدهند و معنی آن جابهجا شدن طرفی است که گرفتار نکول مطالباتش شده است.م) روی دیون دولتی از جمله سوآپ نکول اعتباری بدون پشتیبان (خرید CDS برای اوراقی که شما مالک آنها نیستید، CDS بدون پشتیبان یا Naked Credit Default Swap نامیده میشود.م)، با افزایش بیاعتمادی ریسک اعتباری در سوآپ به توانایی دولت در بازپرداخت بدهیها، اساسا باعث ایجاد محدودیت در این دیون میشوند. در نتیجه ممکن است، افرادی که مایل به ایجاد محدودیت در فعالیتهای دولت هستند، تلاشهای انجام گرفته را در راستای محدودسازی دامنه این بازارها غلط و نسنجیده تلقی کنند.
یقینا استدلال باگوس، تا هرجا که پیش رود، درست است. اما به اعتقاد من، تصویری که او به دست میدهد، فاقد یک مولفه مهم است، مولفهای که بدون اغراق باید گفت که اگر مد نظر قرارگیرد، تصویری بسیار متفاوت را پیش روی ما خواهد گذاشت. به بیان سادهتر، شاید گفته باگوس در کوتاهمدت درست باشد؛ اما نیروهایی ریسک اعتباری در سوآپ دائمی در کارند که عملا بازارهای CDS را به ابزاری بسیار مفید برای دستیابی به اهداف دولت تبدیل میکنند.
استدلال باگوس، مخصوصا بدان صورت که برای بازارهای CDS ممتاز (CDSهای ارائه شده از طرق نهادی قانونی در دولت.م) بیان میشود، از این قرار است: از آن جا که هدف از CDSها در وهله اول آن است که خسارت وارد شده به سرمایهگذاران در صورت عدم توانایی بدهکار در پرداخت تعهدات خود جبران شود، کارمزدی که خریدار CDS میپردازد، نوعی اضافه پرداخت بیمهای است و این قیمت نشانگر میزان اعتماد یا عدم اعتمادی است که افراد درگیر در این مبادلات مثلا به اوراق قرضه دولت (مثل اوراق قرضه دولت یونان) دارند.
حال وقتی که برخی از عاملان اقتصادی درمییابند که بدهی دولت یونان، پرخطرتر میشود، تقاضا برای CDSهای مرتبط با آن بالا میرود و افزایش کارمزد پرداخت شده از سوی خریداران این CDSها از این بیاعتمادی حکایت میکند. به این ترتیب یک مارپیچ خودافزا به راه میافتد. این پیغام بیاعتمادی باعث میشود که افراد دیگر نیز اعتماد خود را از دست دهند و علاقه کمتری برای خرید اوراق قرضه دولتی پیدا کنند و این مساله نیز به نوبه خود نرخهای بهره و پرداختهای صورت گرفته بابت اوراق قرضه را افزایش داده و به افزایش تقاضا برای CDSها میانجامد و این روند تا جایی که دولت دیگر قادر به تامین منابع مالی نباشد، ادامه پیدا میکند.
بنابراین نقشی که CDSها در این داستان بازی میکنند، روشن و بدون ابهام است. اضافه پرداختهای صورت گرفته برای خریدCDSها با افزایش بیاعتمادی که در وهله اول در اثر مازاد مخارج و بدهیهای دولت به وجود آمده بود، عملا نشان میدهند که سیاستهای دولت قابلیت تداوم ندارند، در نتیجه بیاعتمادی به دولت را بالا میبرند و بنابراین باعث میشوند که افراد اشتیاق کمتری برای همیاری با حزب سیاسی حاکم از طریق وامدهی به آن پیدا کنند. در نتیجه بحران زودتر از آنچه در غیر این صورت رخ میداد، ظاهر میشود و ساختار تولید جامعه را از اعوجاجات بیشتر ناشی از دخالتهای دولت نجات میدهد.
حتی اگر بتوان به راحتی پذیرفت که این سناریوی مارپیچ قابل تصور است و حتی در افتضاح کنونی احتمال وقوع آن وجود دارد، مشکل اول آن است که این سناریو ضرورتا رخ نخواهد داد. وقوع یا عدم وقوع این سناریو به یک مجموعه فرضیات اساسی درباره چگونگی تفسیر «پیامهای» قیمتی و چگونگی شکلگیری انتظارات کنشگران در نتیجه تفسیر این پیامها بستگی دارد. از نقطهنظر اقتصادی محض، شرایط عملی مشخص همواره انتظارات ثابتی را در پی نمیآورند. اگر این گونه نبود، نمیتوانستیم از کنشگران صحبتی به میان آوریم. بنابراین این تعبیر تا زمانی اعتبار دارد که نظریه روانشناختی ضمنی که این سناریو بر آن استوار است، برای مورد خاصی که مشغول مطالعه آن هستیم، صادق باشد. بنابراین نتایج بیان شده توسط باگوس به شرطی میتوانند معتبر باشند که یک تفسیر عمومی یا نتیجه استدلال محض اقتصادی تلقی نشوند.
اگر نپذیریم که CDSها ضرورتا توانایی دولت برای استقراض و هزینه پول را محدود میکنند، آیا کماکان میتوان گفت که وجود بازارهای CDS، نوعی تاثیر فراگیر یا دائمی دارد؟ واضح است که این سوال پاسخی ساده و البته مثبت دارد. به طور کلی، اگر فرد الف در تحمل عدم اطمینان تخصص پیدا کند و این امکان را برای فرد دیگری مثل ب فراهم آورد که تا حدی از شر این ریسک خلاص شود، فرد ب میتواند خود را در معرض این «ریسک» (مثلا وامدهی بیشتر.م) قرار دهد و اشتیاق بیشتری برای این کار پیدا میکند. به بیان دقیقتر، در صورتی که فردی بتواند خود را در برابر خطر تاخیر بازپرداخت بدهی خود محافظت کند، اشتیاق بیشتری برای وامدهی پیدا خواهد کرد. از این رو اگر کسی بتواند CDSهای ممتاز را بخرد، تمایل بیشتری به خرید اوراق قرضه دولتی خواهد یافت. به عبارت دیگر، صرف وجود بازارهای CDS حاکی از آن است که تقاضا برای اوراق قرضه به طور دائمی بالاتر خواهد رفت و این امر نیز به نوبه خود از افزایش قیمت اوراق قرضه و کاهش نرخهای بهره حکایت میکند.
این نکته بدان معنا است که اگر صرفا تامین مالی دولت را مد نظر قرار دهیم، بازارهای CDS روی هم رفته مفید خواهند بود (حتی اگر برخی اوقات، بورسبازی روی آنها بتواند با آشکارسازی ضعفهای دولت نتیجه عکس داشته باشد). مساله این است که محدودسازی بدهیهای دولت در این شرایط، تاثیر کمتری را بر افزایش بودجه آن خواهد داشت و هر چه نظارت بر بازارهای CDS کمتر باشد، نتیجه «بهتری» به دست خواهد آمد. به عنوان نمونه، اگر امکان عرضه CDSهای بدون پشتیبان وجود داشته باشد، این بازارها قدرت نقدینگی بیشتری پیدا میکنند. سهولت مبادله روی CDSها به معنای «بیمه» ارزانتر و خطر کمتر در خرید اوراق قرضه مربوط به آنها خواهد بود. در این صورت، هر چند اثر شرح داده شده توسط باگوس میتواند در برخی شرایط با این اثر کلیتر ترکیب شده و احتمالا از آن پیشی بگیرد؛ اما این تاثیر «ساختاری» بر هزینه بیمه و ریسک موجود در ریسک اعتباری در سوآپ خرید احتمالا اوراق قرضه، برای دولت مطلوب خواهد بود.
همان طور که اخیرا رابرت پیکل، معاون اجرایی انجمن مشتقات و مبادلات بینالمللی گفته است، «در صورتی که بازاری با قدرت نقدینگی بالا برای CDSهای ممتاز وجود نداشته باشد، نهادهایی که ریسک ناشی از اوراق قرضه دولتی یا دیگر داراییهای مرتبط با کشور را متحمل میشوند، به فروش اوراق قرضه یا انواع دیگر این داراییها روی خواهند آورد.» درست است که تصمیمگیران سیاسی از منفعتی کوتاهمدت در ممانعت از خرید و فروش این محصولات برخوردار هستند و این کار را نه تنها از روی عوامفریبی، بلکه همچنین برای شکست اثر مارپیچی که باگوس شرح داد، انجام میدهند، اما افزایش قدرت نقدینگی این بازارها تا بیشترین حد ممکن، این منفعت بلندمدت (کاهش هزینه بیمه و ریسک مبادله اوراق قرضه) را نیز برای آنها دارد، منفعتی که برای افراد متخصص در این حوزه کاملا آشکار است و بنابراین بسیاری از تصمیمگیران سیاسی نیز قاعدتا با آن آشنا هستند.
بنابراین نباید در آینده شاهد ممنوعیتهایی آشکار بر CDSها باشیم، بلکه به نظر میرسد، محدودیتهای بخشی و موقتی بر آنها وضع خواهد شد، مگر آنکه سیاستمداران کنترل خود را از دست بدهند. همچنین باید منتظر نوعی آزادسازی از طریق اعطای مجوزهای بیشتر و بیشتر برای مبادله CDSهای ممتاز در بازارهایی که مبادله کالا تنها به شرط صدور مجوز مجاز است، باشیم. به این صورت، سیاستمداران از آزادسازی به عنوان ابزاری برای حرکت به سوی نظارتهای بیشتر استفاده میکنند.
همان طور که لس آنتمن در مقاله خود خاطر نشان ساخته است، «بازارهای CDS فاقد نظارت» عملا به این معنا هستند که مبادله روی این ابزارها به واسطه ممنوعیت بالفعل مبادله آنها در بازارهای تجارت عمومی (تحت قانون اطلاعات آتیهای کالایی در آمریکا)، به تراکنشهای معمولی محدود میشود.
این بازارها به این معنا «آزاد» شدهاند که نظارتهای عمومی تجاری در مورد آنها صادق نیست، زیرا مبادله روی آنها در بازارهای عمومی به تصویب نرسیده است. با این حال واضح است که تجارت عمومی تحت نظارت هر قدر هم که محدود باشد، به نظارتهای کمتری در قیاس با حالتی که هیچ گونه تجارت عمومی آن کالا مجاز نباشد، منجر میگردد. ممنوعیت جزئی و بخشی، ممنوعیت کامل نیست.
در حقیقت میتوان مشاهده کرد که تا به حال حرکتهایی از این قبیل به سوی «نظارت بیشتر» (و به بیان واقعی!، به سوی «نظارت کمتر»، یعنی امکان مبادله CDS در بازارهای عمومی) در آمریکا و اروپا انجام شده است که اگر حاکی از کاهش محدودیت بر دیون و مخارج دولت باشد، خبر خوبی برای علاقهمندان به محدودسازی فعالیتهای دولت نخواهد بود. بنابراین لیبرتارینها باید زوایای پنهان این طرح را آشکار سازند و به مقابله با آن بپردازند. گذشته از هر چیز، اگر (با منطق لیبرتارین.م) نمیتوان کسی را به خرید اوراق قرضه دولتی توصیه کرد، خرید CDSهای ممتاز نیز قابل توصیه نیست.
سوآپ در رمزارزها چیست؟
سوآپ ها (swap) یکی از مباحث بسیار مهم در دنیای کریپتوکارنسی می باشد. با استفاده از سوآپ ها قرارداد های بسیار زیادی بین کمپانی ها و شرکت ها به صورت عادلانه و با مزایای بسیار زیادی انجام شده است. قرارداد های سوآپ دارای انواع مختلفی می باشند که هرکدام دارای کاربرد خاصی می باشد.
افراد بسیار زیادی در بازار ارز دیجیتال فعالیت دارند و از ارزهای دیجیتال برای کار های مختلف استفاده می کنند. فعالیت بسیاری از این افراد در ایران برای کسب درآمد از این طریق است. پیشنهاد می کنیم قبل از ورود به این بازار و شروع به فعالیت در بازار ارز دیجیتال با تمام اصطلاحات و موضوعات داخل بازار آشنا شوید و کاملا به آنها مسلط شوید. در این مطلب می خواهیم به معرفی و بررسی سوآپ در رمز ارزها بپردازیم با ما همراه باشید.
سوآپ در رمز ارزها چیست؟
معنی لغوی سوآپ، معامله پایاپای، عوض کردن، جانشین کردن است. اگر خواسته باشیم در اصطلاح به معنی سوآپ بپردازیم. می توانیم بگوییم توافقی که بین دو طرف صورت می گیرد، و این توافق برای معاوضه جریان نقدی در آینده است. اولین سوآپ در سال 1981 رخ داد که این SWAP بین کمپانی IBM و بانک جهانی بود. SWAP نسبت به بقیه مشتق های مالی دارای سابقه کمی می باشد ولی دارای اهمیت بسیار بالایی است. در بیشتر مواقع یک طرف از دو طرف SWAP بر حسب یک متغیر تصادفی که می تواند هر چیزی مثل نرخ بهره، نرخ ارز، بازده سهام و… است. پرداخت هایی که در این نوع قرارداد ها انجام می شوند به پرداخت های متغیر(variable) یا پرداخت های شناور (floating)، مرسوم هستند.
طرف دیگر سوآپ مبلغی را به صورت ثابت و یا به صورت شناور که بر پایه یک متغیر تصادفی دیگر می باشد. پرداخت می کند. در قرارداد ها و پیمان های آتی از کلمات خریدار و فروشنده برای طرفین معامله استفاده می شود. ولی این عبارات در سوآپ معنی ندارند. در سوآپ یک طرف معامله را به عنوان پرداخت کننده که پرداخت آن به صورت شناور است می شناسند و طرف مقابل پرداخت کننده، پرداخت آن به صورت ثابت است. البته در بعضی از معاملات SWAP هر دو طرف معامله، پرداخت خود را با نرخ شناور انجام می دهند و هر دو طرف را با عنوان پرداخت کننده با نرخ شناور می شناسند.
ویژگی های قراردادهای SWAP
قرارداد های سوآپ معمولا دارای یک مجموعه از جریان های نقدی می باشند. به طور کلی می توان گفت که معاملات سوآپ یک حالت کلی از پیمان های آتی است، با این تفاوت که به جای یک پرداخت که در پیمان های آتی داریم در سوآپ دارای مجموعه ای از پرداخت ها هستیم. در نتیجه می توان SWAP را به عنوان مجموعه ای از پیمان های آتی در نظر گرفت.
در زمان شروع معاملات سوآپ هیچ پولی بین طرفین رد و بدل نمی شود، در نتیجه ارزش معاملات SWAP در زمان شروع برابر با صفر است. البته سوآپ های ارزی اینگونه نیستند و در هنگام شروع معامله، یک مبلغ فرضی که برحسب ارزهای مختلف است بین طرفین معامله رد و بدل می شود. همانطور که قبلا گفته شد در معاملات SWAP، طرفین معامله بین یکدیگر جریان های نقدی معاوضه می کنند، در نتیجه در معاملات SWAP با تاریخ های پرداخت و تاریخ های تسویه بسیار زیادی سروکار داریم.
در ادامه ویژگی های قراردادهای SWAP
در معاملات سوآپ به فاصله زمانی بین دو تاریخ تسویه، دوره تسویه یا به عبارتی settlement period گفته می شود.به غیر از SWAP های ارزی در بقیه سوآپ ها، مبالغی که بین دوره تسویه بین طرفین معامله رد و بدل می ریسک اعتباری در سوآپ شود، بر حسب یک ارز یکسان می باشد. در نتیجه طرفین معاملات SWAP، خالص مبلغ پرداختی را بین یکدیگر رد و بدل می کنند.
در مورد SWAP های ارزی، تسویه بین طرفین بر اساس ارزهای مختلف می باشد در نتیجه طرفین قرارداد، مبالغ پرداختی خود را براساس ارز مورد نظر پرداخت می کنند و در این SWAP های ارزی تسویه خالص کاربردی ندارد. قرارداد های SWAP معمولا به صورت نقدی می باشند. معاملات سوآپ دارای یک تاریخ خاتمه یا به عبارتی termination date مشخص می باشند. در تاریخ خاتمه قراردادهای سوآپ آخرین پرداخت بین طرفین قرارداد صورت می گیرد. تاریخ خاتمه همان تاریخ انقضا در انواع دیگر قرارداد می باشد. این قراردادها در خارج بازار بورس انجام می شود و بر اساس نیازهای خاص طرفین قرارداد، معامله انجام می شود. نکته ای که باید بدانید این است که قراردادهای سوآپ در معرض ریسک اعتباری قرار دارند.
خاتمه قراردادهای سوآپ
همانطور که گفته شد قراردادهای سوآپ دارای یک تاریخ خاتمه هستند که در آن تاریخ آخرین پرداخت بین طرفین قرارداد انجام می شود. در برخی موارد ممکن است که در این قرارداد ها یکی از طرفین قرارداد می خواهد زودتر از تاریخ خاتمه از قرارداد خارج شود. برای خارج شدن از این نوع قراردادها، روش های مختلفی وجود دارد. این قرارداد ها بر اساس ارزش فعلی جریان های نقدی خالص که طرفین قرارداد که طرفین قرارداد باید در آینده بین یکدیگر رد و بدل کنند، دارای ارزشی معین است که در طول عمر آن قرارداد می توان آن ارزش را محاسبه کرد.
روشی که گفته شد باعث خاتمه یافتن قرارداد SWAP برای هر دو طرف می شود. البته نکته ای که باید در نظر داشته باشند این است که در صورتی می توانند، قرارداد سوآپ را خاتمه دهند که طرف مقابل قرارداد موافقت کند.
روش های مختلف خاتمه دادن قرار داد سوآپ ( SWAP)
همانطور که گفته شد روش های مختلفی برای خاتمه دادن قرارداد SWAP وجود دارد که یک مورد آن را توضیح دادیم. روش دیگری که می توان زودتر از زمان خاتمه قرارداد، آن قرارداد SWAP را خاتمه داد، به این صورت است که طرفی که می خواهد زودتر قرارداد را ریسک اعتباری در سوآپ خاتمه دهد. باید به یک قرارداد سوآپ جدید با موقعیت معکوس این قرارداد فعلی ورود کند. روش سوم خاتمه دادن زودتر از موعد این است که قرارداد SWAP را به یک نفر سوم بفروشد. به عنوان مثال در نظر بگیرید که یک کمپانی دارای یک قرارداد SWAP به ارزش صد هزار دلار است. آن شرکت می خواهد زودتر از موعد زمان خاتمه قرارداد، آن قرارداد را خاتمه دهد. آن کمپانی می تواند با موافقت طرف مقابل خود، قرارداد را به یک شخص ثالث به قیمت صد هزار دلار بفروشد.
این روش خیلی رایج نیست و روش دیگری که افراد بسیار زیادی از آن استفاده می کنند. استفاده از اختیار معامله در قرارداد SWAP است. این اختیار معامله به این صورت است که دارایی پایه در این روش اختیار معامله، یک قرارداد SWAP است. آن کمپانی یا شخصی که اختیار معامله دارد. نسبت به موضوع قرارداد مخیر است و می تواند با استفاده از این اختیار معامله به یک قرارداد معکوس وارد شود و یا این که اختیار ورود به یک قرارداد SWAP معکوس را برای خود حفظ می کند.
بررسی انواع قرارداد سوآپ
قرارداد های سوآپ بر اساس دارایی های پایه، به انواع مختلفی تقسیم می شوند. در ادامه به بررسی انواع این قراردادها می پردازیم:
سوآپ نرخ بهره یا به عبارتی interest rate swap
در این نوع قرارداد ها هر دو طرف قرارداد مبلغ بهره را بر اساس ارز مشابه معاوضه می کنند. در قرارداد های نرخ بهره مبلغ اسمی برای هردو طرف قرارداد یکسان است و همچنین تسویه در این نوع قرارداد ها به صورت خالص انجام می شود. این نوع از SWAP ها دارای دو حالت می باشند که عبارتند از:
- در حالت اول هر دو طرف قرارداد مبالغ بهره را به صورت بهره متغیر پرداخت می کنند.
- در حالت دوم یکی از طرفین قرارداد مبلغ بهره را به صورت بهره ثابت و طرف دیگر قرارداد مبلغ را به صورت بهره متغیر پرداخت می کند.
بر خلاف SWAP های ارزی که هر دوطرف قرارداد میتوانستند، مبلغ را به صورت بهره ثابت پرداخت کنند. ولی در قرارداد های نرخ بهره، این کار امکان پذیر نیست. زیرا اگر ارز یکسان باشد، این کار باعث می شود که جریان های نقدی کاملا یکسان باشند. نکته دیگری که باید در این نوع قرارداد ها در نظر بگیرید این است که در قرارداد های نرخ بهره نیازی به مبادله مبلغ اسمی قرارداد در زمان های انعقاد و همچنین اختمام قرارداد SWAP نیست، زیرا در این نوع قرارداد ها با ارز یکسان سروکار داریم.
سوآپ سهام یا به عبارتی equity swaps
در این نوع SWAP ها، هر دو طرف قرارداد مبالغ را بر اساس بازده سهام یا شاخص سهام با یکدیگر معاوضه می کنند. SWAP سهام به این صورت است که علاوه بر بازده حاصل از سود نقدی، بازده ناشی از منفعت سرمایه یا به عبارتی capital gain نیز شامل می شود. این نوع از SWAP ها معمولا توسط مدیران پرتفوی استفاده می شود. به عنوان مثال شما قراردادی را در نظر بگیرید که مبلغی ثابت دریافت می کند و به ازای این مبلغ ثابت بازده شاخص s&p500 پرداخت می شود. منظور از بازده، تغییرات شاخص s&p500 در بازه زمانی مشخص است. در این قرارداد هر دو نرخ در مبلغ ثابت قرارداد ضرب می شوند و جریانات نقدی که مربوط به پرداختی و دریافتی است به دست می آید.
SWAP ارزی یا به عبارتی currency swaps
در این نوع قرارداد، مبلغ بهره بر حسب ارزهای مختلف بین طرفین قرارداد رد و بدل می شود. این روش باعث می شود که طرفین قرارداد در برابر ریسک نوسانات ارز مقاوم تر باشند و بتوانند این نوسانات را بهتر مدیریت کنند. در سال 1990 یکی از معمولی ترین SWAP ها، سواپ ارز ثابت – ثابت یا به عبارتی fixed-for-fixed بوده است. این نوع قرارداد ها در آن زمان به نام سوآپ Plain Vanilla می شناختند.
بر اساس این نوع SWAP ، گردش نقدینگی بر اساس دو نوع ارز متفاوت می باشد که مبادله به این صورت است که یکی از طرفین بر اساس نرخ ثابت یک نوع ارز پرداخت معامله را انجام می دهد و طرف مقابل بر اساس نرخ ثابت ارز دیگری پرداخت معامله را انجام می دهد. به عنوان مثال قرارداد ارزی بین دو شرکت بسته می شود. شرکت اول بر اساس نرخ ثابت ارز A پرداخت را انجام میدهد و شرکت دوم بر اساس نرخ ثابت ارز B پرداخت را انجام میدهد.
نوع دیگر سوآپ ارزی، سوآپ ارزی ثابت-شناور یا به عبارتی fixed-for-flow
در این نوع قرارداد ها یکی از جریان های پرداخت بر اساس نرخ ثابت یک ارز می باشد و طرف مقابل بر اساس نرخ شناور یک ارز دیگر می باشد. به عنوان مثال شرکت اول پرداخت خود را بر اساس نرخ ثابت یک ارز انجام می دهد و شرکت دوم پرداخت خود را بر اساس نرخ شناور ارزی دیگر انجام میدهد.
نوع سوم که مربوط به قراردادهای SWAP از نوع ارزی می باشد سواپ ارز غیر همسان یا به عبارتی Cross-Currency Swap است که این نوع بسیار شایع و معمول می باشد. در این نوع SWAP پرداخت ها به صورت توافقی می باشد. برای پرداخت این نوع قراردادهای SWAP از نرخ بهره ثابت در یک ارز با نرخ متغیر در یک ارز دیگر استفاده می شود.
سواپ نرخ بازده کل – Total Return Swap or Total Rate Of Return Swap: TRORS
در این روش طرفین معامله یک دارایی یا یک معیار را به عنوان پایه انتخاب می کنند و توافق می کنند که یکی از طرفین معامله، متعلق به آن دارایی پایه ریسک اعتباری در سوآپ باشند و هرگونه کاهش یا افزایش ارزش آن دارایی را صاحب شود و طرف دیگر معامله وجوه ثابت یا شناوری را از طرف مقابل دریافت می کند و این دریافتی ها هیچ ربطی به دریافتی های طرف اول ندارد. در واقع این نوع سوآپ به طرف دوم در معامله اجازه می دهد تا داریی خود را در برابر نوسان ها محافظت کند و نفر اول در معامله می تواند بدون اینکه دارایی ترازنامه اش را بکشد از عایدات اقتصادی آن بهره مند شود. به طور کلی این نوع SWAP دارای دو نوع کاربرد است که عبارتند از:
- کاهش ریسک اعتباری دارایی پایه که این کاهش ریسک از طریق انتقال بازده کل به خریداران سوآپ انجام می شود.
- کاهش ریسک دارایی پایه فروشنده سوآپ که این کاهش ریسک از طریق جبران زیان کاهش ارزش دارایی پایه انجام می شود و به وسیله خریدار سوآپ انجام می شود.
سواپ نکول اعتباری یا به عبارتی Credit Default Swap: CDS
این SWAP معمولا مربوط به موسسات مالی می باشد. موسسات مالی در اکثر اوقات در معرض ریسک عدم بازپرداخت وام توسط مشتریان خود قرار دارند. موسسات مالی برای حفظ اموال خود و همچنین جلوگیری از عدم باز پرداخت اقساط وام توسط مشتریان خود، از این سواپ استفاده می کنند.
با استفاده از این قرارداد موسسات مالی در جایگاه خریدار سواپ قرار می گیرند و با فروشنده SWAP که معمولا یک موسسه بیمه است توافق می کنند. توافق آنها به این صورت است که در سررسید های معین، خریدار مبلغی مشخص به فروشنده پرداخت کند و در مقابل آن فروشنده تعهد می دهد که اگر مشتریان، قسط خود را به موسسه مالی پرداخت نکردند،در راستای این قرارداد نکول اعتبار و تا سقفی که در این قرارداد پذیرفته اند، معادل آن مقداری که مشتری قسط خود را به موسسه مالی پرداخت نکرده است، جبران کند.
نتیجه گیری
یکی از مباحث بسیار مهم در دنیای ارز دیجیتال قراردادهای سوآپ می باشد. افرادی که وارد دنیای کریپتوکارنسی می شوند باید این مباحث را یاد بگیرند تا در آینده به مشکل بر نخورند. در این مطلب به صورت جامع و مختصر به بررسی سوآپ ها در رمز ارزها پرداختیم.
دیدگاه شما