بررسی تأثیر کوتاهمدت و بلندمدت متغیرهای اقتصادی بر روند ازدواج و طلاق در ایران با تأکید بر کانالهای کنترلی جنسی و آموزشی
تحولات ازدواج و وقوع طلاق میتواند با مسائل جنسی، نهادی و اقتصادیـ که امکان تشکیل یا ادامة زندگی مشترک را تسهیل یا دشوار میکنندـ ارتباط داشته باشد. در این پژوهش، تأثیر متغیرهای اقتصادی بر روند ساختاری (پایدار) و روند تصادفی ازدواج و طلاق با بهرهگیری از فیلتر کالمن (KF)، با تأکید بر کانالهای کنترلی نسبت جنسیتی و نرخ باسوادی در ایران طی دورة 1348ـ1395 در دو الگوی کوتاهمدت و بلندمدت مبتنی بر مدل خودرگرسیون با وقفههای توزیعی (ARDL) بررسی شده است. نتایج نشان میدهد میان روند ساختاری (پایدار) متغیر طلاق و متغیرهای اقتصادی رابطة معنادار و مثبتی وجود دارد. نکتة حائز اهمیت این است که کانالهای کنترلیِ نسبت جنسی و نرخ باسوادی هستند که امکان تأثیرگذاری و تفسیر دقیق و معنادار بیکاری و تورم بر روند ساختاری (پایدار) طلاق را فراهم میآورند. بهعلاوه، نسبت جنسی و نرخ باسوادی خود نیز تأثیر مثبت و معناداری بر روند ساختاری (پایدار) ازدواج دارند. ازاینرو، تأکید و توجه ویژه به مکانیسمِ هشدار نسبت جنسی و برنامهریزی درخصوص نرخ باسوادی میتواند تأثیری مضاعف و همافزا بر بهبود روند ازدواج در ایران داشته باشد. بنابراین، تشکیل خانواده در ایران بهطور ویژه تحتتأثیر زمینههای جنسی (بهویژه نسبت جنسی) و زمینههای آموزشی (بهویژه نرخ باسوادی) است، ولی تصمیم به طلاق میتواند علاوه بر متغیرهای جنسی و آموزشی، تحتتأثیر تورم و بیکاری نیز باشد.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Analysis of Short-term and Long-term Economic Variables on Marriage and Divorce Trends with an Emphasis on Sexual and Educational Control Channels
نویسندگان [English]
- Mahdi Ghaemi Asl 1
- Mohammad Nasr Isfahani 2
- Elahe Shahparast 3
- Nayereh Tavassoli Abdolabadi 3
1 Assistant Professor Economics Faculty, Kharazmi University
2 Faculty Member, Economics Faculty, Kharazmi University
3 Master of Energy Economics Ferdowsi University of Mashhad
چکیده [English]
Marriage and divorce can be related to economic, sexual and institutional issues that make it easier or more difficult to create or maintain a new married life. In this study, the impact of economic variables کانال های روند on smooth and stochastic trends of marriage and divorce, with emphasis on sexual ratios and literacy rate control channels has been analyzed using Autoregressive Distributed Lag model and Kalman filter during 1969-2016 in Iran,. The results show that there is a significant and positive relationship between smooth divorce process and economic variables. Importantly, sexual ratio and literacy rate control channels are the channels that allow for accurate interpretations of unemployment and inflation on the smooth divorce process. In addition, sexual ratio and literacy rate have a positive and significant effect on the smooth marriage process. Therefore, the emphasis on gender-based alerting mechanism and literacy rate planning can have a double and synergic effect on improving the marriage process in Iran. Therefore, shaping family in Iran is particularly influenced by gender control channels (especially sexual ratio) and institutional control channels (especially literacy rates) but the decision to divorce can be influenced by inflation and unemployment in addition to gender and institutional variables.
کلیدواژهها [English]
- marriage
- divorce
- unemployment
- sexual ratio
- Kalman filter
مراجع
[1] آستینفشان، پروانه (1380). «بررسی روند تحولات سن ازدواج و عوامل اجتماعیـ جمعیتی مؤثر بر آن طی سالهای 77-1355»، پایاننامة کارشناسی ارشد، جمعیتشناسی دانشکدة علوم اجتماعی، دانشگاه تهران.
[2] اسحاقی، محمد؛ محبی، سیده فاطمه؛ ستار، پروین؛ محمدی، فریبرز (1391). «سنجش عوامل اجتماعی مؤثر بر درخواست طلاق زنان در شهر تهران»، کانال های روند زن در توسعه و سیاست (پژوهش زنان)، ش 3، ص 97ـ124.
[3] التجائی، ابراهیم؛ عزیززاده، مینا (1395). «بررسی عوامل اقتصادی و فرهنگی مؤثر بر سن ازدواج در ایران، یک مطالعة میان استانی»، جامعهپژوهی فرهنگی، ش 3، ص 1ـ23.
[4] بانکیپور فرد، امیرحسین؛ کلانتری، مهدی؛ مسعودینیا، زهرا (1390). «درآمدی بر آمار ازدواج زنان در ایران»، معرفت در دانشگاه اسلامی، ش3، ص 26ـ47.
[6] تیماجچی، فاطمه (1377). «علل و عوامل طلاق در تهران»، پایاننامة کارشناسی ارشد، دانشکدة علوم اجتماعی، دانشگاه تهران.
[7] درگاهی، حسین؛ قاسمی، مجتبی؛ بیرانوند، امین (1397). «عوامل اقتصادی و اجتماعی مؤثر بر طلاق در ایران با تأکید بر ادوار تجاری، آموزش و اشتغال زنان»، فصلنامة کانال های روند اقتصاد و الگوسازی دانشگاه شهید بهشتی. ش 17 و 18، ص 120ـ195.
[8] صادقی، رسول (1395). «عوامل اقتصادیـ اجتماعی مؤثر بر طلاق جوانان در ایران»، نشریة مطالعات راهبردی ورزش و جوانان، ش 32، ص 189ـ205.
[9] صادقی، رسول؛ شکفتهگوهری، محمد (1395). «مطالعة پیامدهای بیکاری بر تأخیر در ازدواج جوانان در شهر تهران»، فصلنامة کانال های روند برنامهریزی رفاه و توسعة اجتماعی، ش 30، ص 142ـ175.
[10] صدرالاشرفی، مسعود؛ خنکدار طارسی، معصومه؛ شمخانی، اژدر؛ یوسفی افراشته، مجید (1391). «آسیبشناسی طلاق و راههای پیشگیری از آن»، مجلة مهندسی فرهنگی، ش 73 و 74، ص 26ـ53.
[11] ضرابی، وحید؛ مصطفوی، سید فرخ (1390). «بررسی عوامل مؤثر بر سن ازدواج در ایران؛ یک رویکرد اقتصادی»، فصلنامة پژوهشهای اقتصادی، ش 4، ص 33ـ64.
[12] عسکری ندوشن، عباس؛ ساسانیپور، محمد؛ کوششی، مجید؛ خسروی، اردشیر (1397). «الگوی تفاوت جنسی مرگومیر در ایران طی سالهای 1385ـ1394»، زن در توسعه و سیاست، ش 3، ص 415ـ438.
[13] علیمندگاری، ملیحه؛ رازقی نصرآبادی، حجیه بیبی (1395). «بسترهای اقتصادی مؤثر در تصمیمگیری زوجین به طلاق مطالعة موردی شهر تهران»، پژوهشنامة زنان، ش 3، ص 109ـ135.
[14] عیسیزاده، سعید؛ بلالی، اسماعیل؛ قدسی، علی محمد (1389). «تحلیل اقتصادی طلاق بررسی ارتباط بیکاری و طلاق در ایران طی دورة 1385ـ1345»، مطالعة راهبردی زنان، ش 50، ص 7ـ28.
[15] کاظمیپور، شهلا (1388). «سنجش نگرش جوانان نسبت به ازدواج و شناخت آثار و پیامدهای این نوع ازدواج با تأکید بر ازدواجهای دانشجویی»، فصلنامة علمیـ ترویجی دانشگاه اسلامی، ش42، ص 75ـ95.
[17] کاملی، محمدجواد (1386). «بررسی توصیفی علل و عوامل مؤثر در بروز آسیب اجتماعی طلاق در جامعة ایران با توجه به آمار و اسناد موجود»، فصلنامة دانش انتظامی، ش 53، ص 180ـ198.
[18] کاوه فیروز، زینب؛ کاظمیپور، شهلا؛ رنجبر، مرتضی (1393). «تعیینکنندههای اجتماعیـ جمعیتی افزایش سن ازدواج (دانشجویان زن تحصیلات تکمیلی دانشگاههای تهران»، زن در توسعه و سیاست (پژوهش زنان)، ش 3، ص 449ـ468.
[20] میرمحمدصادقی، جواد؛ توکلی، اکبر؛ واحدسعید، فریبا (1389). «عوامل اجتماعیـ اقتصادی و جمعیتشناختی مؤثر بر باروری در مناطق روستایی شهرستان نجفآباد»، زن در توسعه و سیاست (پژوهش زنان)، ش 1، ص 143ـ159.
[21] هزارجریبی، جعفر؛ آستینفشان، پروانه (1388). «بررسی عوامل اجتماعی، اقتصادی مؤثر بر میانگین سن ازدواج زنان در سه دهة گذشته 1355ـ1385»، نشریة برنامهریزی رفاه و توسعة اجتماعی، ش 1، ص 13ـ32.
[22] Ackley, Gardner. 1978. “The goals of stabilization policy: The costs of inflation”, American Economics Review, 68: PP 149-154.
[24] Banerjee, A., J.J. Dolado & R. Mester. (1992). “On Some Simple Test for Cointegration: The Cost of Simpilicity”, Bank of Spain Working Paper, 9302.
[25] Becker, S. Gary; Landes, M.Elisabeth and Michael Robert T. (1977). “An Economic Analysis of Marital Instability”, Journal of Political Economy, Vol. 85, No. 6 (Dec., 1977), PP 1141-1187.
[26] Blau, Francine D.; Lawrence M. Kahn and Jane Waldfogel. (2000). “Understanding Young Women’s Marriage Decisions: The Role of Labor and Marriage Market Conditions”, Industrial and Labor Relations Review, 4, PP 624-647.
[27] Bracher, Michael and Gigi Santow. (1998). “Economic independence and union formation in Sweden”, Population Studies,3, PP 275-294.
[28] Brien, Michael J. (1997). “Racial Differences in Marriage and the Role of Marriage Markets”, Journal of Human Resources, 4,PP 74178.
[29] Charles K. and Stevens, M. (2004). “Job displacement, Disability, and divorce”, Journal of Labour Economics,22, PP 522–489.
[30] Choe, Minja K., ShymaThapa and VinodMistra. (2004). “Early marriage and early motherhood in Nepal”, Journal of Biosocial Sciences (First published on line, 20, PP 1-20.
[31] Edlund, L. (1999). “Son preference, sex ratios, and marriage patterns”, Journal of political Economy, 107(6), PP 1275-1304.
[32] Ehiemua, S. (2014). “Gender longevity: Male/female disparity”, International Journal of Academic Research and Reflection, 2(3), PP 32-38.
[33] Elias, J.Julio. (2003). “The Link between Unemployment and the Marriage Rate: Buenos Aires, Argentina, 1980-1999”, Cuad. Econ, 121.
[34] Goode, W. J. (1971). “Family disorganization, in Contemporary Social Problems (Eds) R”, Merton and R. Nisbet, Harcourt, Brace, Jovanovich, New York, PP 476–544.
[36] Harvey, A. (1989). “Forecasting Structural Time Series Models and the Kalman Filter”, Cambridge University Press, Cambridge.
[37] Hess, G. D؛ (2004). “Marriage and Consumption Insurance: What’s Love Got to do with it?”, Journal of Political Economy, 112, PP 290–318.
[38] Ikamari, Lawrence D.E. (2005). “The Effect of Education on the Timing of Marriage in Kenya”, Demographic Research, 12.
[39] Kalmijn, Matthijs & Jansen, M. (2004). “Interaction between Cultural and Economic Determinates of Divorce in the Netherlands”, Marriage andFamily, 1, PP 75-89.
[40] Koopman, S., Harvey, A., Doornik, J. and Shephard, N. (2000). Stamp: Structural Time Series Analyser, Modeller, and Predictor, Timberlake Consultants Press, London.
[41] Kwiatkowski, D.; Phillips, P.; Schmidt, P. and Shin, Y. (1992). “Testing the null hypothesis of stationarity against the alternative of a unit root: how sure are we that economic time series have a unit root?”, Journal of Econometrics, 54, PP 159–78.
[43] Loughran, David S. (1998). “Does Variance Matter? The Effect of Rising Male Wage Inequality on Female Age at First Marriage Unpublished manuscript”,
[44] Luy, M. (2003). “Causes of male excess mortality: insights from cloistered populations. Population and Development Review, 29(4), PP 647-676.
[45] Nathanson, C. A. (1984). “Sex differences in mortality”, Annual review of sociology, 10(1), PP 191-213.
[46] Norton, A. and Glick, P. (1979). “Marital instability in America: past, present, and future”, in Divorce and Separation (Eds) G. Levinger and O. C. Moles, Basic Books, New York, PP 6–19.
[47] Nunley, J. M. (2009). “Inflation and other aggregate determinants of the trend in US divorce rates since the 1960s”, Applied Economics, 42:26, PP 3367-3381.
[48] Nunley, J. M; M.John and Seals, Alan؛ (2010). “The Effects of Household Income Volatility on Divorce”, American Journal of Economics and Sociology, 69.
[49] Ogburn, W. and Thomas, D. (1922). “The influence of the business cycle on certain social conditions”, Journal of the American Statistical Association, 18, pp 324–40.
[51] Schellekens, Jona and Gliksberg, David. (2012). “Inflation and Marriage in Israe"l”, Journal of Family History, 00(0), PP 1-16.
[52] Smith, D. W. (1989). “Is greater female longevity a general finding among animals?”, Biological Reviews, 64(1), PP 1-12.
[53] South, S. (1985). “Economic conditions and the divorce rate: a time-series analysis of postwar United States”, Journal of Marriage and the Family, 47, PP 31–41.
[54] Waldron I. (1995). “Contributions of biological and behavioural factors to changing sex differences in ischemic heart disease mortality”, in: Lopez A. D., Caselli G., Valkonen T. (Ed.): Adult Mortality in Developed Countries. From Description to Explanation, Oxford: Clarendon Press: PP 161-178
[55] Weiss, Yoram and Willis, J.Robert. (1997). “Match Quality، New information and Marital Dissolution”, Journal of Labor Economic, 15.
[56] Wilson, William J. And Neckerman, Kathryn M. (1986). “Poverty and Family Structure: The Widening Gap between Evidence and Policy Issues, in Sheldon H”,
[57] Wingard, D. L. (1984). “The sex differential in morbidity, mortality, and lifestyle”, Annual review of public health, 5(1), PP 433-458.
[58] Wood, Robert G. (1995). “Marriage Rates and Marriageable Men: A Test of the Wilson Hypothesis”, Journal of Human Resources, 30(1), P 16393.
کانال قیمت و نقش آن در تحلیل تکنیکال
کانال قیمت الگویی ادامه دهنده می باشد که دارای شیبی به سمت بالا یا پایین است. کانال ها با استفاده از دو خط روند بوجود می آیند که قیمت را در داخل خود محصور کرده اند. خط روند بالایی سطح مقاومت کانال و خط روند پایینی به عنوان سطح حمایتی کانال در نظر گرفته می شود.
در صورتی که شیب کانال به سمت پایین باشد کانال مورد نظر نزولی می باشد. اما اگر شیب کانال به سمت بالا باشد، صعودی خواهد بود.
در ادامه به بررسی اجزای تشکیل دهنده کانال خواهیم پرداخت. با طلاچارت همراه باشید…
خط روند اصلی
برای رسم خط روند اصلی حداقل به دو نقطه نیاز داریم. این خط در واقع روند و شیب آن را برای ما مشخص می کند. برای رسم کانال صعودی کافیست دو کف را به یکدیگر متصل کرده و خط را ادامه دهیم. برای یک کانال نزولی نیز باید دو سقف در نمودار پیدا کرده و آن را با استفاده از خط روند به یکدیگر متصل کرده و ادامه دهیم.
خط کانال
وقتی که خط روند صعودی یا نزولی مورد نظر خود را رسم کردیم، اکنون میتوانیم یک خط روند موازی با آن را رسم کنیم تا کانال ما شکل بگیرد. اما خط کانال کجا قرار خواهد گرفت؟ این خط روی نقطه ای که مابین دو کف یا دو سقف ما شکل گرفته بوجود آمده قرار خواهد گرفت.
در تصویر بالا ما دو کف (A و B) داریم و با یک خط روند صعودی آنها را به هم متصل کرده ایم. در بین این دو نقطه یک سقف وجود دارد (نطقه C) که میتوانیم خط موازی نقاط AB را روی آن قرار دهیم تا کانال ما شکل بگیرد.
یک کانال نزولی نیز دقیقا برعکس کانال صعودی است. مثال زیر را مشاهده کنید.
کانال صعودی
تا زمانی که قیمت در این کانال حرکت میکند، معامله گران روند حرکتی قیمت را صعودی در نظر میگیرند. اما زمانی که قیمت سطح پایینی کانال را میشکند، احتمال تغییر کانال های روند روند را بیشتر می کند. اما در صورتی که قیمت خط بالای کانال را بشکند، نشان دهنده قدرت و شتاب زیاد روند است.
کانال نزولی
تا زمانی که قیمت در این کانال حرکت میکند، روند کلی قیمت نزولی در نظر گرفته می شود. اولین نشانه ای که از تغییر روند قیمت خبر میدهد، شکسته شدن سطح بالای کانال می باشد. در صورتی که قیمت موفق به شکست سطح پایینی کانال شود، نشان می دهد که قیمت برای افت بیشتر شتاب و قدرت بیشتری دارد.
معامله در کانال ها
معامله در کانال صعودی: هنگامی که کانال صعودی شکل میگیرد، راحت ترین کار این است که به هنگام رسیدن قیمت به سطح پایینی کانال، وارد پوزیشن خرید شویم. البته نباید خیلی بی ملاحظه نیز اقدام کنیم. بهتر از ابزارهای دیگر نیز کمک بگیریم تا سیگنال خرید ما تایید شود. میتوانیم از روش های مثل پرایس اکشن، میانگین های متحرک، سطوح فیبوناچی، واگرایی ها و … به منظور تایید سیگنال خرید خود استفاده کنیم.
معامله در کانال نزولی: دقیقا برعکس روش معامله در کانال صعودی است. در این کانال ها باید به دنبال موقعیت های فروش به هنگام رسیدن قیمت به سطح بالایی کانال باشیم. اما باز هم روش هایی که در بالا گفته شد را لحاظ کنید تا سیگنال فروش تان اعتبار بیشتری داشته باشد.
شکست کانال ها
در صورتی که یک کانال شکسته شود، معمولا به اندازه ای موازی با عرض کانال در جهت مخالف حرکت خواهد کرد. اما وقتی قیمت کانال را شکست و تا نیمی از عرض کانال را در جهت شکست حرکت کرد، شما می توانید پوزیشن خود را ریسک فری کنید (به این معنا که حدضرر پوزیشن خود را روی نقطه ورود قرار دهید).
فیلم آموزشی ترسیم خط روند و کانال با محسن اسلامی
تحلیل تکنیکال، در یک تعریف، به معنای استفاده از ابزارهای آماری مختلف برای مطالعه و آنالیز رفتار بازار و معامله به کمک پیش بینی رفتار احتمالی قیمت است. از این رو، در تحلیل تکنیکال، با ابزاری سر و کار داریم که بخشی از آنها ترسیمی هستند (مانند خطوط حمایت/مقاومت، خط روند، کانال ها، انواع ابزار فیبوناچی، چنگال اندروز و… که با تشخیص تحلیل گر در مکان مناسب رسم می شوند.) و بخشی از آنها تفسیری هستند (مانند اندیکاتورها که بصورت خودکار توسط پلتفرم ها محاسبه شده و نمایش داده می شوند و تحلیل گر، اطلاعات را از آنها استخراج کرده و تفسیر می کند.)
در این دوره تلاش شده است که با نگاهی به دو ابزار مهم خط روند و کانال، استفاده از این دو جزء مهم تحلیل تکنیکال آموزش داده شود.
خط روند (Trend Line) چیست؟
خط روند از ابزاری است که گفته می شود توسط ریچارد وایکوف که از بزرگان علم تکنیکال بوده است، ابداع شد. برای شناخت خط روند، ابتدا باید با تعریف روند آشنا شویم.
روند (Trend): مشخص است که بازار هیچ گاه در یک خط مستقیم حرکت نمی کند؛ بنابراین، سقف ها و کف های مختلف در بازار تشکیل می شوند. در واقع، به حرکت قیمت در یک جهت مشخص، روند می گویند. از این رو، روند، بسته به جهت حرکت خود، انواع مختلفی دارد:
انواع روند :
روند صعودی (Up Trend): هنگامی که بازار، دائما سقف های بالاتر از سقف قبل و کف های بالاتر از کف قبل می سازد، روند حرکت، یک روند صعودی است.
روند نزولی (Down Trend): هنگامی که بازار، دائما کف های پایین تر از کف قبل و سقف های پایین تر از سقف قبل می سازد، روند حرکت، یک روند نزولی است.
روند خنثی (Sideway): هنگامی که هیچ نشانه ی مشخصی از روند صعودی یا نزولی در بازار مشاهده نشود و قیمت در یک محدوده ی قیمتی دائما سقف ها و کف های پراکنده بسازد، روند حرکت، یک روند خنثی است.
حال با توجه به تعریف روند، می توان گفت که خط روند، یک خط راهنما است که تحلیلگر، در روند صعودی در زیر کف ها و در روند نزولی بر روی سقف ها ترسیم می کند تا علاوه بر مشخص شدن شیب روند، هنگامی که خط روند شکسته می شود، اخطار تغییر روند جاری را دریافت کند.
در تصویر زیر 👇 یک خط روند صعودی را مشاهده می کنید که قیمت هر بار که خط روند را لمس کرده با افزایش تقضا و قیمت مواجه شده. و خط روند صعودی حکم منطقه حمایتی را برای قیمت داشته است.
در تصویر زیر 👇 یک خط روند نزولی را مشاهده می کنید که قیمت هر بار که خط روند نزولی خود را لمس کرده با افزایش عرضه و کاهش قیمت مواجه شده. و خط روند نزولی مانند یک مقاومت مانع افزایش قیمت شده.
کانال (Channel) چیست؟
کانال ها، ابزاری هستند که با استفاده از دو خط موازی، حرکات قیمت را نظم داده و در خود جای می دهند. کانال هم مانند سایر اجزای علم تکنیکال، دارای انواع مختلف و متنوعی از جمله کانال های رگرسیون (Liner Regression Channel)، کانال های روند (Trend Channel)، کانال های انحراف (Deviation Channel)، کانال های معمولی و بدون در نظر گرفتن روند (Common Channel)، کانال های فیبوناچی (Fibo Channel) و… است.
کانال ها هم مانند روند، دارای حالت های صعودی، نزولی و افقی (خنثی) هستند و معمولا این گونه است که یکی از خطوطی که کانال را تشکیل می دهد، همان خط روند است. اما چون این موضوع، الزامی نیست، تحلیل گر اجازه دارد در هر قسمتی که مشخصات یک کانال موجود باشد، به رسم آن بپردازد.
این نکته نیز گفتنی است که طبیعتا هنگامی که یکی از خطوط کانال، همان خط روند باشد، اعتبار آن به مراتب بیشتر و موثرتر است. همچنین، زمانی که کانال قیمتی، پهن باشد و فاصله ی کف تا سقف آن، فاصله ی زیادی باشد، در اکثر موارد، قیمت نمی تواند با یک حرکت شتابان و بدون استراحت این فاصله را طی کند؛ بنابراین، معمولا هنگامی که به حد وسط این فاصله رسید یا هنگامی که از حد وسط این فاصله رد شد، وارد استراحت خواهد شد که به این خط که حد وسط کانال است و از کف و سقف به یک فاصله است، خط میانی یا میدلاین کانال (Middle Line) گفته می شود.
کانال ها برای قیمت ها حکم قفس را دارند و مادامی که قیمت در این قفس در حال نوسان است می توانید کف و سقف های قیمت را به راحتی پیش بینی کنید. مثلا در کف یک کانال صعودی (مانند تصویر زیر) سهامی را بخرید و وقتی قیمت به سقف کانال رسید آنرا بفروشد
در تصویر بالا 👆 یک خط روند و کانال صعودی را مشاهده می کنید
اهمیت کانال ها به این دلیل است که به کمک کانال، تحلیلگر حمایت ها و مقاومت های مهم و لازم را در اختیار دارد پس بهتر از قبل می تواند به معامله بپردازد. از طرف دیگر، هنگامی که قیمت از یک کانال معتبر خارج می شود، جهت حرکت خود را به خوبی برای تحلیلگر نمایان خواهد کرد.
خط روند (Trendline)
خط روند (به انگلیسی Trendline) خطی است که از بالاترین قیمتها (سقفهای قیمت) یا پایینترین قیمتها (کفهای قیمت) رسم میشود تا مسیر غالب قیمت را نشان دهد.
خطوط روند، حمایت و مقاومت را در هر بازه زمانی روی نمودار قیمت نمایش میدهند.
خطوط روند همچنین نشاندهنده مسیر، سرعت قیمت و الگوهای قیمت را در بازههای زمانی مختلف هستند.
نکات کلیدی:
- یک خط روند واحد را میتوان به یک نمودار اعمال کرد تا تصویر واضحتری از روند و سمت و سوی قیمت به دست آید.
- خطوط روند را میتوان به کفها و سقفهای قیمت اعمال کرد تا یک کانال به وجود آید.
- دوره زمانی تحلیل شده و نقاط دقیقی که جهت رسم خط روند استفاده میشوند برای هر معاملهگر متفاوت هستند.
خطوط روند به شما چه میگویند؟
خط روند یکی از مهمترین ابزار استفاده شده در تحلیل تکنیکال است.
به جای نگاه به عملکرد گذشته کسب و کار یا هر مبنای دیگری، تحلیلگران تکنیکال به دنبال روندها در عملکرد قیمت (price action) میگردند. خط روند به تحلیلگران تکنیکال کمک میکند تا مسیر کنونی قیمتهای بازار را مشخص کنند. تحلیلگران تکنیکال معتقدند روند مثل دوست شماست، و تعیین این روند اولین قدم در فرآیند انجام یک معامله خوب است.
برای ایجاد یک خط روند، تحلیلگر باید حداقل دو نقطه روی نمودار قیمت داشته باشد.
برخی تحلیلگران مایلند از بازههای زمانی متفاوت مانند یک دقیقه یا پنج دقیقه استفاده کنند. برخی دیگر از تحلیلگران نمودارهای روزانه یا هفتگی را در نظر میگیرند.
برخی تحلیلگران زمان را به طور کل کنار میگذارند و ترجیح میدهند روندها را به جای فواصل زمانی (intervals of time) بر اساس فواصل تیک (tick intervals) بررسی کنند.
آنچه باعث جذابیت و فراگیر شدن استفاده از خطوط روند میشود این است که میتوان از این خطوط صرفنظر از بازه، چارچوب، و فاصله زمانی در شناسایی روندها استفاده کرد.
اگر سهام یک شرکت روی 350 تومان معامله میشود و سپس در عرض چند روز به سمت 400 تومان و چند هفته دیگر به سمت 450 تومان حرکت کند، تحلیلگر سه نقطه برای ترسیم روی نمودار خواهد داشت که از 350 تومان آغاز و سپس به سمت 400 و 450 تومان حرکت میکند.
اگر تحلیلگر خطی بین این سه نقطه قیمت ترسیم کند، این خط روندی صعودی خواهد داشت. خط روند ترسیم شده دارای شیبی مثبت است و بنابراین به تحلیلگر میگوید که باید مطابق با مسیر روند خرید کند.
با این وجود، اگر قیمت سهام این شرکت از 350 تومان به 250 تومان برسد، خط روند شیبی منفی خواهد داشت و تحلیلگر باید مطابق با مسیر روند فروش داشته باشد.
ساختار کلی خط روند
خط روندها از وصل کردن پایینترین یا بالاترین نقاط قیمت در نمودار بدست میآیند.
خط روند نزولی از وصل کردن سقفهای قیمت و خط روند صعودی از وصل کردن کفهای قیمت بدست میآید.
روند سه جهت دارد
از بعد کلی و به طور ساده، روند جهت حرکت قیمت را در بازار نشان میدهد. ولی برای به کارگیری آن میبایست تعریف دقیقتری را ارائه کنیم.
پیش از هر چیز باید به یاد داشته باشیم که هرگز بازار در یک خط راست و در یک جهت خاص حرکت نمیکند. تغییرات بازار به صورت یکسری از حرکات زیگزاگ مشخص میشود.
این زیگزاگها همانند یکسری موجهای پی در پی میباشند که شامل موجهای صعودی (پیکها یا رالیها) و موجهای نزولی (حفرهها) میباشند.
برآیند حرکات این موجهای صعودی و نزولی روند بازار را تشکیل میدهد که شامل روندهای صعودی و نزولی و خنثی میباشد.
روند صعودی به عنوان یکسری از موجها و حفرههای بالارونده تعریف میشود و روند نزولی برخلاف آن از موجها و حفرههای پایین رونده تشکیل شده و روند خثی شامل موجها و حفرههایی است که جهت مستقیم دارند.
همانطور که ذکر شد به طور واضح سه روند صعودی، نزولی و خنثی داریم.
اکثر مردم فکر میکنند که بازار یا صعودی است یا نزولی ولی در حقیقت بازار در سه جهت حرکت میکند: صعودی، نزولی و خنثی.
تشخیص تفاوت این سه نوع روند بسیار مهم است. زیرا در بهترین برآورد حداقل در یکسوم مواقع قیمتها روند خنثی یا افقی به خود میگیرند.
روند خنثی نمایانگر مساوی بودن عرضه و تقاضا در یک دورة زمانی میباشد بدین معنی که نیروی عرضه و تقاضا به یک تعادل نسبی رسیدهاند (در نظریه داو این الگو به عنوان «خط» نامیده شد).
اگرچه ما تعریف «روند خنثی» را به بازار بدون تغییر نسبت دادیم اما بهتر است که از آن به عنوان بازار بدون روند نام ببریم.
اکثر ابزارها و سیستمهای تکنیکی ذاتاً به دنبال یافتن روند هستند که بدین معنی است که اساساً برای بازاری تعریف شدهاند که در جهت بالا و پایین حرکت میکنند.
آنها عموماً وقتی بازار در حالت بدون روند قرار دارد بسیار بد کار میکنند یا حتی اصلاً کار نمیکنند. نمیتوان این حالت را یک مشکل در بازار یا سیستم نامید بلکه اشکال در کسانی است که اصرار دارند تا از این ابزارها در چنین موقعیتهایی (بدون روند) استفاده کنند درحالیکه این ابزارها اصولاً برای چنین شرایطی طراحی نشدهاند.
سه انتخاب کلی برای هر معاملهگری وجود دارد ـ وارد بازار شود (خرید) ـ از بازار خارج شود (فروش) یا اینکه نظارهگر بازار باشد.
زمانی که بازار رو به رشد است خرید ارجح است. وقتی بازار در حال نزول و افت است، دومین انتخاب یعنی فروش درستتر به نظر میرسد و در وضعیت خنثی بازار، عاقلانهترین کار بیرون رفتن و نظاره کردن بازار است.
روندها به سه دسته تقسیم میشوند
علاوه بر اینکه روند دارای سه جهت میباشد به سه دسته نیز تقسیم میشود:
در حقیقت تعداد نامحدودی روند وجود دارد که در فعل و انفعال با یکدیگر هستند و روندهای کوتاهی که فقط چند دقیقه تا چند ساعت را در بر میگیرند گرفته تا روندهای بسیار بلندمدت 50 تا 100 ساله.
هرچند غالب تحلیلگران به وجود سه دسته روند اصلی اعتقاد دارند اما قطعاً ابهاماتی در مورد تعاریف مختلف تحلیلگران از هر روند وجود دارد.
به عنوان مثال داو روند یکساله یا بیشتر را روند بزرگ نامیده است. داو مدت زمان روند متوسط را از سه هفته تا سه ماه میدانست و هر روند کمتر از سه هفته را نیز روند کوتاه مینامید.
هر روند (از کوتاه تا بلند ملدت) قسمتی از روند بزرگتر را تشکیل میدهد.
هر روند میتواند جزیی از روند بزرگ بعدی محسوب شود. برای مثال روند متوسط میتواند یک تصحیح در روند بزرگ پس از خودش شناخته شود. در روندهای بزرگ صعودی به طور معمول روند قبل از ادامة مسیر صعودی خود، در حدود یک یا دو ماه خود را تصحیح میکند.
این روند تصحیح نیز میتواند خود شامل روندهای کوتاهمدتتر که همان موجهای صعود و نزولی کوتاهمدت هستند باشد.
رسیدن به یک اجماع کلی درباره روند تقریباً غیرممکن است زیرا معاملهگران برداشتهای متفاوتی از یک روند دارند.
برای معاملهگران بلندمدت حرکت قیمت در چند روز یا چند هفته شاید بیاهمیت باشد ولی برای کسانی که قصد انجام معاملات کوتاهمدت دارند حرکات قیمت در دو یا سه روز روند اصلی را تشکیل میدهد.
به بیان کلی اکثر روشهایی که بر اساس تعقیب روند کار میکنند بر روند متوسط که اغلب چندین ماه طول میکشد تأکید بیشتری دارند. از روند کوتاهمدت میتوان برای تنظیم زمان ورود و خروج از بازار استفاده کرد. در یک روند متوسط صعودی روندهای کوتاهمدت کاهشی فرصت خوبی برای ورود به بازار میباشند.
مثالهایی واقعی از خط روند
استفاده از خطوط روند نسبتا آسان است.
معاملهگر فقط باید نمودار قیمت (شامل قیمتهای باز کانال های روند کانال های روند شدن، بسته شدن، بالاترین و پایینترین) را در نمودار داشته باشد. امروزه نرمافزارهای تحلیل تکنیکال نمودارها را در انواع مختلف (نمودار شمعی، نمودار خطی، نمودار میلهای و…) نمایش میدهند.
در تصویر زیر نمودار قیمت سهام ایران خودرو را میبینید که خط روند صعودی (خط آبی) روی آن رسم شده است.
این خط روند مسیر صعودی سهام ایران خودرو را نشان میدهد و میتوان آن خط را به عنوان یک سطح حمایت در نظر گرفت.
در این مورد، معاملهگر ممکن است ترجیح دهد که نزدیک به خط روند خرید خود را انجام دهد و برای مدتی طولانی این موقعیت معاملاتی را حفظ کند.
اگر عملکرد قیمت خط قیمت را شکسته و پایینتر رود، معاملهگر میتواند آن را به عنوان سیگنالی برای بستن موقعیت (یعنی فروش) در نظر بگیرد. این امر به معاملهگر اجازه میدهد مطابق روند معامله کند و هنگامی که روندی که دنبال میکند شروع به ضعیف شدن کرده از معامله خرید خارج شود.
خطوط روند البته بستگی زیادی به بازه زمانی دارند. در مثال بالا، معاملهگر احتیاجی به ترسیم مداوم و چندباره خط روند ندارد. با این حال، در مقیاس زمانی دقیقه، ممکن است خطوط روند متفاوتی بتوان رسم کرد و معاملهها احتیاج به تنظیم مجدد و قاعدهمند داشته باشند.
نمودار زیر خط روند نزولی در نمودار سهام پارس خودرو را نمایش میدهد:
فیلم آموزش رسم خط روند
در این ویدئو، نحوه رسم خط روند بصورت کاربردی به شما آموزش داده میشود.
به این ترتیب یاد گرفتید چطور خط روند را در نرم افزارهای تحلیل تکنیکال رسم کنید.
اعتبار خط روند چگونه سنجیده میشود؟
اعتبار خط روند به عوامل متعددی ارتباط دارد که در ادامه بخشی از این عوامل را برایتان معرفی میکنیم:
1.شیب خط روند: هرچقدر شیب این خط بیشتر باشد اعتبار آن روند در پایداری کمتر است و احتمال شکست آن وجود دارد. شیب ۴۵ درجه در تحلیل ها شیبی مناسب و معتبر تلقی می شود.
2. تعداد برخورد نمودار قیمت با خط روند: هرچه تعداد برخورد به خط روند بیشتر باشد آن خط دارای اعتبار بیشتری است.
3. شدت کاهش (افزایش) قیمت سهم: در این ارتباط هم هرچه کندل های بلند تری در نزول (صعود) ثبت شود احتمال شکست خط روند بالاتر می رود. برای مثال سهم برای چند روز متوال صف فروش(صف خرید) شود و با درصد های منفی چهار یا منفی پنج بسته شود.
4. بازه زمانی بررسی سهم: شما باید این نکته مهم را در نظر بگیرید که روند به بازه زمانی بررسی سهم بستگی دارد.
برای مثال سهم X ممکن است در بازه زمانی سه ماه اخیر نزولی باشد در حالی که در بازه زمانی یک ساله صعودی باشد و نزولی که در سه ماه اخیر داشته صرفا یک اصلاح بوده باشد.به همین دلیل خط روند های بلند مدت اعتبار بیشتری دارند.
تفاوت بین خطوط روند و کانالها
بر یک نمودار بیش از یک خط روند را میتوان اعمال کرد.
معاملهگران معمولا برای ایجاد کانال خط روندی برای اتصال قیمتهای بالا و همچنین خط روندی برای اتصال قیمتهای پایین رسم میکنند. کانال میتواند هم حمایت و هم مقاومت را برای بازه زمانی مورد بررسی مشخص کند.
مشابه با خط روند واحد، معامله گران به دنبال رشد و افت ناگهانی قیمت یا شکست هستند تا وقتی قیمت به خارج از کانال رسید، متناسب به جهت حرکت قیمت، معامله خود را انجام دهد. نقطه شکست کانال میتواند به عنوان نقطه خروج یا نقطه ورود استفاده شود.
محدودیتهای خط روند
خطوط روند محدودیتهایی مشابه سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال دارند.
هرگاه داده قیمت بیشتری در نمودار اضافه شود، خطوط روند نیز باید دوباره تنظیم شوند.
یک خط روند گاهی برای مدتی طولانی ادامه پیدا میکند و قیمت به اندازه کافی از آن فاصله خواهد گرفت و از این رو نیاز به بروزرسانی دارد. علاوه بر این، معاملهگران اغلب نقاط داده متفاوتی را برای اتصال انتخاب میکنند.
ممکن است خط روندی که توسط یک معاملهگر رسم شده، توسط معاملهگران دیگر به شکل دیگری مشاهده شود.
به عنوان مثال، برخی معاملهگران در یک بازه از کفهای قیمت استفاده میکنند درحالیکه دیگران ممکن است از پایینترین قیمت بسته شدن در یک دوره زمانی استفاده کنند.
نکته آخر این است که خطوط روند اعمال شده بر چارچوبهای زمانی کوچکتر میتوانند به حجم حساس باشند. یک خط روند که در طول ان حجم قیمت پایینی وجود داشته، ممکن است به سادگی و هرگاه حجم در طول یک بازه معاملاتی بالا رفت شکسته شود.
این اصطلاح در واژهنامه جامع بورسینس منتشر شده است.سایر اصطلاحات و واژههای اقتصادی و مالی را ببینید .
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
ادامه روند آبگذاری در کانالهای آب کشاورزی / شالیکاران نگران کمبود آب نباشند
مدیرعامل شرکت آب منطقهای گیلان گفت: روند آبگذاری در کانالهای آب کشاورزی بدون نوبتبندی درحال اجرا است.
مهندس وحید خرّمی، مدیرعامل شرکت آب منطقهای گیلان گفت: روند آبگذاری در کانالهای آب کشاورزی بدون نوبتبندی ادامه دارد و کشاورزان نگران کمبود آب نباشند.وی، با بیان اینکه شالیکاران گیلانی نگران کمبود آب نباشند، افزود: آبگذاری کانالهای آب کشاورزی در گیلان بدون نوبتبندی و تا پایان فصل زراعت برنج ادامه پیدا میکند، بنابراین شالیکاران این استان نباید نگران کمبود آب در مزارع خود باشند.
مدیرعامل شرکت آب منطقهای گیلان، حجم آب ذخیره شده در سد سفیدرود را حدود ۷۸۰ میلیون متر مکعب اعلام کرد و گفت: این مقدار آبی که هماکنون در پشت سد سفیدرود ذخیره شده در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته با افزایش خوبی همراه است.
مهندس خرّمی، با بیان اینکه هیچ نگرانی خاصی برای تأمین آب مورد نیاز کشاورزی تا پایان فصل زراعت در گیلان وجود ندارد، افزود: تا روزی که کشاورزان و شالیکاران گیلانی برای ادامه زراعت برنج در مزارع خود به آب نیاز داشته باشند آبگذاری در کانالها ادامه دارد. وی با اشاره به کمبود آب ایجاد شده در برخی از مناطق گیلان، گفت: توزیع نامناسب آب در داخل مزارع در سالهای گذشته نیز بوده است که این امر به مدیریت مناسب خود شالیکاران نیاز دارد، اما شرکت آب منطقهای گیلان هیچ محدودیتی برای آبگذاری در کانالها ندارد.
مدیرعامل شرکت آب منطقهای گیلان اجرای یک مرحله نوبتبندی آب در استان را مورد تأکید قرار داد و تصریح کرد: کشاورزان و شالیکاران گیلانی در صورت بروز هرگونه مشکل در روند آبگذاری در کانالها میتوانند به ادارات آبیاری و جهاد کشاورزی شهرستان خود مراجعه کنند.
دیدگاه شما