من کدام معامله گر هستم؟


جرایم بورسی

آرون آرنولد، معامله گر کریپتو، با افزایش چند پروژه آلتکوین، تداوم تسلط بیت کوین و اتریوم را پیش بینی می کند

آرون آرنولد، میزبان روزانه آلت کوین توضیح می دهد که چرا پتانسیل زیادی برای چندین آلت کوین با سرمایه متوسط ​​می بیند و در عین حال موفقیت مداوم بیت کوین (BTC) و اتریوم (ETH) را پیش بینی می کند.

آرنولد در جدیدترین ویدئوی یوتیوب خود به ۱.۱۱ میلیون مشترک خود می گوید که انتظار دارد پلتفرم بی سیم غیرمتمرکز هلیوم (HNT) به رشد خود ادامه دهد. این پروژه به شدت از VC [سرمایه مخاطره‌آمیز] پشتیبانی می‌شود، اما به نظر من آن‌ها VC‌های با کیفیت زیادی دارند و کارهای واقعی را انجام می‌دهند. کمبود توکن در اقتصاد نشانه هلیوم تعبیه شده است. با افزایش تعداد هات اسپات ها و هر دو سال نصف شدن، میانگین سوختن HNT در روز توسط هات اسپات ها به طور طبیعی کاهش می یابد. هلیوم یک بلاک چین با گره های عملیاتی که به عنوان Hotspots شناخته می شوند، یک دروازه بی سیم ترکیبی و دستگاه استخراج است.HNT در حال حاضر با قیمت 52.88 دلار معامله می شود.من کدام معامله گر هستم؟

اخبار اخیر در مورد شبکه الروند (EGLD) میزبان مشترک Altcoin Daily را در مورد بلاک چین تراکنشی پرسرعت هیجان زده کرده است. «شبکه Elrond در حال پل زدن به این استیبل کوین متمرکز بلوچیپ [USDC Coinbase] است. و این فقط به آنچه ما از Elrond به صورت هفتگی یا ماهانه می بینیم صحبت می کند. حجم ساخت و ساز، مشارکت، پل زدن، به روز رسانی، همه چیز مانند آن را نمی توان نادیده گرفت. 10 میلیون تراکنش، 888000 حساب، 3200 اعتبارسنجی. آرنولد به خبر انتشار استیبل کوین دلار آمریکا (USDC) روی پلتفرم Elrond واکنش نشان می دهد. EGLD طی 14 روز گذشته 21.6 درصد افزایش یافته است و در زمان نگارش این مقاله با قیمت 311.85 دلار معامله می شود.

معامله‌گر ارزهای دیجیتال که به‌طور گسترده دنبال می‌شود، پس از رای اتفاق‌آمیز اخیر در جامعه برای ارتقای پلتفرم به V3 (نسخه 3) آینده بزرگی را برای پلتفرم مالی غیرمتمرکز (DeFi) Aave (AAVE) پیش‌بینی می‌کند. «[Aave] یک تراشه آبی در فضای مالی غیرمتمرکز وام دهی و استقراض است. آنها فقط در آستانه یک ارتقاء اساسی هستند. اگر این بدون مشکل از بین برود، شاهد برخی ارتقاءهای بزرگ من کدام معامله گر هستم؟ خواهیم بود و این برای Aave خوب خواهد بود. وقتی شروع به درک آن کنید، نسخه سه بسیار جذاب است. اساساً می‌توانید در زنجیره‌های مختلف وام بگیرید و وام دهید.»

علیرغم ارتقاء، AAVE طی هفت روز گذشته 8 درصد کاهش یافته است و در حال حاضر 306.28 دلار معامله می شود. در مرحله بعد، میزبان مشترک Altcoin Daily نمی‌تواند درباره دو بازیکن بزرگ در فضای رمزنگاری: بیت‌کوین و اتریوم صحبت کند. در مورد بزرگترین دارایی رمزنگاری بر اساس ارزش بازار، آرنولد یک هشدار جدی به کسانی که روی بیت کوین سرمایه گذاری میکنند صادر می کند. اگر این را به شما گوشزد نمی‌کنم، بی‌خیال می‌شوم، زیرا نسبت به بیت‌کوین بسیار خوش‌بین هستم. عرضه بیت کوین هر روز که می گذرد کمتر می شود. شوک تامین شوخی نیست. بیت کوین در زمان نگارش این مقاله با قیمت 63768 دلار معامله می شود که در 24 ساعت گذشته نزدیک به 3 درصد کاهش داشته است.

در نهایت، آرنولد از پلتفرم قراردادهای هوشمند پیشرو اتریوم (ETH) استفاده می کند تا به سلطه بازار از بیت کوین ادامه دهد. درآمدهای کوین بیس سه ماهه سوم به پایان رسیده است. حجم اتریوم برای دومین سه ماهه متوالی از حجم بیت کوین پیشی گرفت. ما شروع به دیدن یک تغییر کرده ایم. تسلط رو به رشد اتریوم را نمی توان انکار کرد. ETH در زمان نگارش این مقاله با قیمت 4635 دلار معامله میشود.

روش میانگین کم کردن در بورس

احتمالا تاکنون اصطلاح کم کردن میانگین خرید را بین اهالی بورس شنیده‌اید. روش میانگین کم کردن در بورس، یک استراتژی خرید است که در صورت افت قیمت سهم کاربرد دارد. کاهش میانگین خرید که برخی مواقع ممکن است با خرید پله‌ای اشتباه گرفته شود، موافقان و مخالفان زیادی در بین معامله گران سهام دارد. در این مقاله قصد داریم به طور مفصل به این مسئله بپردازیم و از زوایای مختلف آن را بررسی کنیم. با ما همراه باشید.

کم کردن میانگین خرید چیست؟

کم کردن میانگین قیمت خرید یک سهم، در واقع خرید پله‌ای سهم در صورت افت قیمت است.
میانگین کم کردن (averaging down) در شرایطی کاربرد دارد که پس از خرید یک سهم، قیمت آن افت کند و سرمایه‌گذار در قیمت پایین‌تری آن سهام را دوباره خریداری می‌کند. در این صورت میانگین قیمت خرید تمام شده سهم برای او کاهش خواهد یافت و طبیعتا اگر سهم رشد کند، خیلی زودتر سرمایه گذاری به سود می‌رسد.

برای مثال فرض کنید شما 10 سهم یک شرکت را با قیمت 100 تومان خریده اید. حال قیمت افت کرده و به 50 تومان رسیده است. اگر در این قیمت نیز 10 سهم این شرکت را خریداری کنید، مثل این است که شما 20 سهم را در قیمت 75 تومان خریده اید. یعنی میانگین خرید شما از 100 تومان به 75 تومان کاهش پیدا کرده است. حال اگر قیمت سهم رشد کند و به 80 تومان برسد، شما وارد سود شده اید. در حالی که اگر میانگین خرید کم نکرده بودید، تا زمانی که دوباره قیمت به 100 تومان نرسد، از ضرر خارج نمی‌شود. میتوانید کم کردن میانگین خرید را در چندین مرحله انجام دهید و هرچه قیمت پایین تر می رود شما نیز میانگین خرید را کاهش دهید.

شاید با خود بگویید “چقدر خوب، من همیشه سعی خواهم کرد میانگین کم کنم و زودتر به سود برسم”. اما عجله نکنید، این روش معایب خاص خودش را دارد و اگر به درستی انجام نشود میتواند بزرگترین زیان را نصیب معامله گر کند. قبل از آنکه به اشکال این روش بپردازیم، اجازه بدهید منشاء این روش را ذکر کنیم که قطعا خالی از لطف نخواهد بود.

روش مارتینگل و کاهش میانگین خرید

روش مارتینگل در ابتدا برای شرط بندی‌ها انجام میشد و خوب به ظاهر یک راه زیرکانه برای قماربازها بود تا همیشه در شرط بندی ها سود کنند و هیچ گاه متحمل ضرر نشوند💰.
در روش مارتینگل فرد قمارباز (معامله گر) در یک رشته شرط بندی حاضر می شود نه فقط در یک شرط بندی! یعنی او چندین شرط بندی را پشت سرهم انجام می‌دهد به طوریکه بعد از هر باخت، میزان شرط بندی خود را دو برابر حالت قبل می کند تا جایی که بالاخره در یک شرط بندی ببرد و از این بازی با سود خارج شود. برای روشن شدن چگونگی کارکرد این روش به مثال زیر توجه کنید.
فرض کنید که در یک بازی شرط بندی که موضوع آن انداختن یک سکه است شرکت می‌کنیم، به طوریکه اگر شیر بیاید معادل میزان شرط بندی می‌بریم و اگر خط بیاید میزان شرط بندی را می‌بازیم. فرض کنید این بازی را با n تومان شروع می کنیم. در مرحله اول یا سکه شیر می‌آید و ما برنده می‌شویم و پولمان می شود 2n تومان یا خط می‌آید و n تومان می‌بازیم. اگر باختیم، در مرحله بعدی میزان شرط بندی را دو برابر می کنیم، یعنی 2n تومان وسط میگذاریم. در این مرحله اگر ببریم آنگاه سود ما در کل n تومان خواهد بود زیرا در این مرحله 2n تومان برده و در مرحله قبل n تومان باخته بودیم. بنابراین سود خاص ما n تومان خواهد بود. حال فرض کنید اگر دوباره در این مرحله ببازیم، برای مرحله بعدی میزان شرط بندی را دوباره دو برابر می کنیم، یعنی 4n تومان. حال اگر برنده شویم آنگاه باز هم در کل n تومان سود کرده ایم:
باخت در مرحله اول و دوم 3n تومان
سود از مرحله سوم 4n تومان
سود کل: 4n-3n=n تومان

این مراحل اگر N بار هم رخ دهد باز در نهایت ما در بار N ام مقدار n تومان سود کرده ایم، البته اگر سرمایه ما تمام نشده باشد!💰💰💰
روش مارتینگل توسط یک آمریکایی ابداع شد و بعد از آن توسط معامله‌گران مختلفی با روش‌های گوناگون اجرا شد. طبق این روش شما سرمایه اولیه خود را که برای سرمایه گذاری در بورس معیین کرده اید به قسمت‌های نامساوی (از توان‌های عدد 2) تقسیم می‌کنید و خرید خود را در قیمت‌های مختلف بر مبنای این ضرایب انجام می‌دهید. برای مثال فرض کنید شما 1 عدد سهم را باقیمت 100 تومان خریداری کرده اید و قیمت آن 30% افت کرده و به 70 تومان می‌رسد.

بر اساس روش مارتینگل شما باید در این قیمت 2 عدد سهم جدید خریداری نمایید. با این کار میانگین قیمت کل خرید شما به 80 تومان کاهش می‌یابد. حال اگر قیمت سهم به‌ جای رشد مجدداً افت نماید و به 50 تومان برسد، طبق روش مارتینگل این بار شما باید 2 برابر خرید قبلی یعنی 4 سهم را در این قیمت خریداری کنید. با این کار میانگین قیمت تمام‌ شده هر سهم شما به 63 تومان کاهش می‌یابد. در واقع انگار شما 7 سهم را در قیمت 63 تومان خریده اید و حال قیمت به 50 تومان رسیده است و این در حالی‌ است که قیمت فعلی سهم در حال حاضر 50% نسبت به قیمت خرید اولیه شما کاهش پیدا کرده است. اگر سهم فقط 26% رشد نماید کل خرید شما سودآور خواهد شد. این روش مشابه همان روش کم کردن میانگین خرید است و میتواند زودتر شما به سود برساند.

مزیت روش میانگین کم کردن چیست؟

مزیت روش میانگین کم کردن این است که ما در صورت افت سهم، از نظر زمانی دچار ضرر نمیشویم. در واقع هنگامی‌ که قیمت سهم از قیمت خرید اولیه ما افت میکند و فاصله می‌گیرد، می‌توان با اجرای این روش، قبل از رسیدن قیمت سهم به قیمت خرید اولیه ما، وارد سود شویم، نه اینکه صبر کنیم تا قیمت سهم به قیمت خرید اولیه برسد و ما تازه از زیان خارج شویم. چه‌ بسا که ممکن است در مواردی قیمت سهم پس از افت به‌ راحتی به قیمت‌های قبلی برنگردد و زمان بسیار طولانی طول بکشد و از نظر زمانی برای ما توجیه نداشته باشد و ما مجبور شویم در نهایت با ضرر از معامله خارج شویم. از طرف دیگر در صورت رشد سهم پس از میانگین کم کردن، به دلیل اینکه حجم خرید ما بیشتر شده است، سود بسیار بیشتری خواهیم کرد.

عیب میانگین کم کردن در چیست؟

قطعا روش مارتینگل یا روش‌هایی مشابه که بر اساس کم کردن میانگین خرید کار می‌کنند یک ایراد بزرگ دارند. توجه به این نقطه ضعف میتواند دیدگاه شما را به کلی تغییر بدهد. این روش توسط معامله‌ گران بزرگی اجرا شده است و هر کدام از آن‌ها با توجه به سیستم‌های معاملاتی خود و استراتژی‌هایشان آن را شخصی سازی کرده اند. طبق این روش شما میتوانید دفعات متعددی این کار را انجام دهیم و هرچقدر که قیمت سهم افت میکند میانگین قیمت خرید خود را به آن نزدیک کنید. اما نکته بسیار مهمی که وجود دارد این است که سرمایه ما محدود است و ما نمی‌توانیم تا ابد بر روی خرید قبلی خود 2 برابر خرید جدید انجام دهیم و با گذشتن چند مرحله از این کار، حجم خرید و سرمایه مورد نیاز برای آن به‌ شدت افزایش پیدا می‌کند. فرض کنید در هشت مرحله بخواهید میانگین خرید را به این روش کم کنید. اگر در مرحله اول 10 میلیون تومان از یک سهم را خریده باشید، در مرحله هشتم باید 1 میلیارد و 280 ملیون تومان پول داشته باشید. مضاف بر اینکه در طی هفت مرحله قبلی شما 1 میلیارد و 270 میلیون تومان تاکنون از این سهم خریداری کرده اید. می‌بینید که چگونه تصاعدی مبلغ مورد نیاز برای خرید بیشتر خواهد شد.

حالا چگونه عیب بزرگ روش کم کردن میانگین خرید را بر طرف کنیم👇

در ابتدا باید بگوییم که این ایراد بزرگ کاملا مرتفع نخواهد شد بلکه میتوان آن را مدیریت کرد. برای انجام این کار باید مراحل خرید برای کم کردن میانگین را به تعداد مشخصی محدود کرد تا بتوان از عهده انجام آن برآمد.

برای مثال میتوان پس از افت قیمت سهم، در سه مرحله میانگین خرید را کاهش داد. بدین‌ صورت که سرمایه خود را به ۴ قسمت نامساوی بر اساس ضرایب توان 2 تقسیم کنید و در هر مرحله، آنها را خرج کنید. برای مثال اگر کل سرمایه شما 60 ملیون است باید آن را به قسمت های 4، 8، 16 و 32 ملیون تقسیم کنید. سپس با 4 ملیون شروع کنید و میتوانید با عبور از حد ضرر در مرحله اول 8 در مرحله دوم 16 و در مرحله آخر 32 میلیون سهم را خریداری کنید.💰💰
🔶 این روش زمانی بسیار کاربردی است و میتواند فایده داشته باشد که شما آموزش های تکنیکالی و بنیادی و روانشناسی لازم را دیده باشید و سهمی را که انتخاب کرده اید، سهم با ارزشی باشد ✅✅✅

چه زمانی میانگین کم کنیم؟

آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب

برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.

آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .

این سوالی است که بسیاری از افراد آن را می‌پرسند. اگر منظور زمان خرید های پله ای است، این موضوع با تحلیل تکنیکال و مشخص کردن حد ضرر مشخص میشود. اگر منظور از این سوال این است که در چه مواردی میتوانیم از این روش استفاده کرد باید گفت زمانی که یک سهم بنیادی و باارزش خریده اید و تحلیل بنیادی می‌گوید من کدام معامله گر هستم؟ که بازار در مورد این سهم در حال حاضر دارد اشتباه می‌کند.

در بسیاری از مواقع بازار در یک بازه زمانی کوتاه مدت، در مورد قیمت یک سهم دچار اشتباه می‌شود و قیمت بیش از حد افت میکند. این مواقع بهترین فرصت برای کم کردن میانگین و شکار سهم است. اگر سهمی بنیادی را انتخاب کنید، میتوان با خیالی آسوده تر میانگین خرید را کم کرد زیرا می دانیم که این سهم در آینده نزدیک رشد خوبی را خواهد کرد و به قیمت اصلی خودش خواهد رسید. بنابراین نکته قابل توجه آن که استراتژی کم کردن میانگین باید پس از تحلیل یک سهم بر اساس روش‌های مختلف انجام شود و بدون داشتن تحلیل مناسب، نباید اقدام به اتخاذ این روش کرد.

در بسیاری از موارد ممکن است افت یک سهم بی ارزش حد و مرزی نداشته باشد. به اصطلاح “بعضی از سهام‌ها کف ندارند” و شما پس از اینکه آخرین پول خود را نیز در کم کردن میانگین خرج کردید، باز هم شاهد افت قیمت خواهید بود و این روش نه تنها کمکی به شما نمی‌کند بلکه میتواند باعث زیان بیشتر شما بشود.

اخطار

میانگین کم کردن اگر بر روی سهم‌های بنیادی انجام نشود می‌تواند باعث از دست رفتن 70 درصدی سرمایه شما شود! پس اگر با تحلیل بنیادی آشنا نیستید و نمی‌توانید به لحاظ بنیادی سهم‌های ارزنده را شناسایی کنید، توصیه اکید داریم که هیچ گاه بر روی سهمی که از آن شناخت کافی ندارید میانگین خرید کم نکنید که این کار میتواند به منزله پایان کار شما در بورس باشد.

فرمول محاسبه میانگین خرید

بسیاری از افراد در بدست آوردن قیمت سر به سر یا همان میانگین خرید خود کمی دچار ابهام هستند. در اینجا فرمول محاسبه میانگین خرید را ذکر میکنیم. فرض کنید ما در سه مرحله یا سه قیمت متفاوت سهمی را با حجم متفاوت خریداری کرده‌ایم و حالا می‌خواهیم ببینیم قیمت میانگین خرید ما یا همان قیمت سر به سر ما چقدر است.

برای این کار ابتدا حاصل عبارت زیر را بدست اورید:

(تعداد سهامی که در قیمت اول خریدیم ضربدر قیمت اول + تعداد سهامی که در قیمت دوم خریدیم ضربدر قیمت دوم + تعداد سهامی که در قیمت سوم خریدیم ضربدر قیمت سوم)

حال عدد بدست آمده را تقسیم بر تعداد کل سهامی که خریدیم میکنیم و به این ترتیب قیمت میانگین خرید بدست می‌آید.

نتیجه گیری

روش میانگین کم کردن در بورس میتواند در بسیاری از مواقع مفید باشد و به ما کمک کند تا زود تر از ضرر خارج شویم و بیشتر سود کنیم. اما در اتخاذ این روش نکات زیادی وجود دارد که باید آن را در نظر بگیریم:

  • روی سهمی میانگین کم کنید که به لحاظ بنیادی مورد تایید باشد
  • زمانی میانگین خرید را کم کنید به لحاظ تکنیکالی مناسب باشد
  • مراحل کم کردن میانگین را به سه مرحله محدود کنید

کلام آخر اینکه سرمایه خود را مدیریت کنید و تنها بخشی از سرمایه کلی خود را برای یک سهم و میانگین کم کردن قیمت آن در نظر بگیرید. همیشه باید در پرتفوی شما سهامی از گروه های مختلف وجود داشته باشد. برای افراد مبتدی، میانگین کم کردن دامی است که آنها را به سمت تک سهم شدن می‌کشاند، مراقب این دام باشید.

معامله‌گر هستید یا سرمایه‌گذار

نکته پایانی اینکه باید ابتدا مشخص کنید معامله‌گر هستید با سرمایه‌گذار؟ در معامله‌گری اصلا چیزی به نام “میانگین کم کردن” وجود ندارد! برای روشن شدن این موضوع مقاله زیر را مطالعه کنید:
تفاوت تحلیلگری، سرمایه گذاری و معامله‌گری

جرایم بورسی و مراجع رسیدگی به آنها

با گسترش بازار بورس شکل‌گیری نهادهای مالی جدید، گسترش دامنۀ فعالیت و تنوع فعالیت شرکت‌های کارگزاری، ورود ابزارهای جدید مالی به معاملات بورس، گسترش حجم بازارسرمایه و توسعۀ عملیات و معاملات اوراق بهادار ناهنجاریها و جرایم خاصی تحت عنوان جرایم بورسی را ایجاد نموده که باید تحت عناوین مجرمانه مورد حکم قانونگذار قرار گیرند و مجازاتهایی در قانون برای آنها در نظر گرفته شود.

در ادامه به انواع جرایم بورسی و مراجع رسیدگی به آنها می پردازیم.

جرایم بورسی

جرایم بورسی

انواع جرایم بورسی

حسب قانون بازار اوراق بهادار مصوب ۱۳۸۴ و قانون توسعه ابزارها و نهادهای مالی جدید به منظور تسهیل اجرای سیاست های کلی اصل ۴۴ قانون اساسی مصوب ۱۳۸۸ قانونگذار برخی از افعال و ترک فعل ها در حوزه بازار اوراق بهادار را جرم شناخته و برای آن مجازات تعیین کرده است .که به شرح ذیل می باشند:

  1. جرم معامله مبتنی بر اطلاعات نهانی : اطلاعات نهانی: “بند ٣٢ ماده یک این قانون نیز اطلاعات نهانی را هرگونه اطلاعات افشا نشده‌ای برای عموم می‌داند که به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم به اوراق بهادار، معاملات یا ناشر آن مربوط می‌شود و در صورت انتشار، بر قیمت یا تصمیم سرمایه‌گذاران برای معامله اوراق بهادار مربوط تأثیر می‌گذارد.” اعضای شورا، اعضای هیات مدیره سازمان، مدیران وشرکاء موسسه حسابرسی سازمان و اشخاص تحت تکفل آنها را دارنده اولیه اطلاعات نهانی می باشند.
  2. جرم سوء استفاده از اطلاعات نهانی :سوءاستفاده از اطلاعات نهاني زمانی اتفاق میافتد كه دارنـدة اطلاعـات بـا علـم بـه اينكه اطلاعات مذكور هنوز در بازاربورس منتشر نشده و در دسـترس عمـوم قـرار نگرفتـه است و در صورت انتشار، بر قيمت اوراق بهادار شركت تأثير خواهـد گذاشـت، آن اطلاعات را به ديگران ارائه مي كند تا بر اساس آن به خريد يا فروش آن اوراق اقدام نمایند. چراکه این جرم می تواند منجر به سلب اعتماد از بازار و خسارت به سرمایه گذاران وسلب اعتماد سرمایه گذاران به بازار سرمایه گردد.
  3. جرم فراهم کردن موجبات افشاء و انتشارات در غیر موارد مقرر :مبنای تصمیم‌گیری در معاملۀ اوراق بهادار و به طور کلی سرمایه‌گذاری در اوراق بهادار وابسته به اطلاعاتی است که شخص معامله‌کننده یا سرمایه‌گذار آن اطلاعات را درخصوص اوراق بهادار خاص کسب می‌کند. بنابراین اطلاع رسانی در فرآیند پذیره‌نویسی اوراق بهادار و یا معاملات ثانویه مربوط به آنها اهمیت به‌سزایی دارد. بخش عمده‌ای از جرایم و مجازاتها نیز به اقدامات مجرمانه مربوط به افشا یا عدم افشای اطلاعات یا سوء استفادۀ از اطلاعات در غیر موارد مصرح قانونی اختصاص دارد.
  4. جرم دستکاری بازار :توسل به اقداماتی مانند معاملات صوری، سفارش چینی در یک حجم مشخص، افزایش قیمت سهام یک شرکت خاص با شایعه سازی و جمع‌آوری سهام در قیمت پایین به منظور کسب سود از مصادیق بارز جرم دستکاری در قیمت ها است که خود باعث تاثیر گذاری برقیمت و یا تصمیم سرمایه گذاران می گردد.
  5. جرم انتشار آگهی یا اعلامیه پذیره نویسی بدون تائید سازمان بورس : با تصویب قانون اوراق بازار اوراق بهادار در آذر ماه1384انتشار هر گونه آگهی یا اعلامیه پذیره نویسی به قصد عرضه عمومی اوراق بهادار باید پس از اخذ تاییدیه سازمان بورس و اوراق بهادار انجام شود در غیر اینصورت موسسان شرکت ویا مدیران ناشر مرتکب جرم شده اند
  6. جرم عدم ارائه اطلاعات مهم به سازمان بورس یا بورس مربوطه :در بازار سرمایه، ارایه اطلاعات توسط شرکت های پذیرفته شده در بورس ها از دو لحاظ بررسی می گردد اول از لحاظ تأثیر آن بر تصمیم سرمایه گذاران برای معامله اوراق بهادار خاص با تکیه بر اطلاعات مالی منتشر شده؛ دوم از لحاظ رعایت اصل عدالت و برابری و عدم تبعیض کلیه سرمایه گذاران در استفاده به موقع از اطلاعات مالی شرکت .
  7. جرم سوء استفاده کارگزاران ، معامله گران ، یا بازارگردانان از اوراق بهادار و وجوه مشتریان : بدین صورت که کارگزار، معامله گر یا بازارگردان از اوراق بهادار و وجوهی که برای انجام معامله به وی سپرده شده به نفع خود یا دیگری برخلاف قانون استفاده نماید.

برخی دیگر از مصادیق جرایم بورسی ..

  • جرم سوء استفاده از اطلاعات، اسناد و یا گزارش های خلاف واقع مربوط به اوراق بهادار
  • جرم مبادرت به فعالیت های مستلزم اخذ مجوز یا معرفی خود تحت آن عناوین
  • جرم افشای مستقیم یا غیر مستقیم اطلاعات نهانی توسط اعضای شورا ، سازمان ، مدیران و شرکای موسسه حسابرسی سازمان
  • جرم عدم ارائه گزارش لازم به سازمان توسط کارگزاران ، معامله گران ، بازارگردانان ، مشاوران سرمایه گذاری و سایر تشکل های مشابه
  • مبادرت به انجام فعالیت کارگزاری ، معامله گری ، بازارگردانی، مشاوره بدون اخذ مجوز
  • جرم تخلف از مقررات در تهیه ، بررسی اظهارنظر و تصدیق اسناد و مدارک جهت ارائه به سازمان
  • تخلف درتهیه گزارش های مورد نظر قانون بازار اوراق بهادار و عدم رعایت مقررات قانونی،استانداردهای حسابداری و گزارش دهی مالی،آیین نامه ها ودستورالعمل های اجرایی ابلاغی سازمان بورس و اوراق بهادار

مجازات کیفری و مدنی متخلفین در بازار اوراق بهادار

مجازات کیفری هر یک از جرایمی که ذکر شد به موجب بند 3 ماده 46 قانون بورس و اوراق بها‌دار مصوب آذرماه 1384 :

“3 ماه تا 1سال حبس تعزیری یا پرداخت جزای نقدی معادل دو تا پنج برابر سود بدست آمده یا زیان متحمل نشده یا هر دو مجازات پیش بینی شده است”.

در خصوص ضمانت اجرای مدنی یا حقوقی به موجب ذیل ماده 52 قانون بازار اوراق بهادار هم چنانچه در اثر جرایم مذکور ، ضرر و زیانی متوجه سایر اشخاص شود، شخص زیان دیده می‌تواند برای جبران آن به مراجع ذی‌صلاح قضایی مراجعه و وفق مقررات آئین دادرسی مدنی دادخواست ضرر و زیان تسلیم کند.

مراتب تعقیب جرایم بورسی

بنا به ماده ۵۲ قانون بازار اوراق بهادار ، سازمان بورس و اوراق بهادار مکلف است مستندات و مدارک مربوط به جرایم را حسب اعلام وصول گزارش و اخبار از فعالان مشمول قانون و یا سایر اشخاص و یا مقامات قضایی و انتظامی و اداری و معاونت حقوقی سازمان را گردآوری کرده و به مراجع قضایی ذی صلاح اعلام نموده و حسب موضوع مورد را به عنوان شاکی پیگیری نماید.

تفاوت جرم با اختلاف در بورس اوراق بهادار

  • جرم نقض قوانین کیفری موضوعه مجلس است در حالی که اختلاف از نقض قراردادهای طرفینی یا قوانین غیر کیفری همچون مدنی بازرگانی و مالیاتی شکل می گیرد
  • ضمانت اجرایی که برای شخصی که مرتکب جرم در بازار بورس شود، مجازات کیفری در نظر گرفته می شود در حالی که ضمانت اجرا برای اختلاف جبران خسارت و ضرر زیان محکوم یا درنهایت رد دعوای خواهان است.

مرجع رسیدگی به جرایم و اتهامات دربازار بورس

مرجعی که صلاحیت رسیدگی به جرایم در این خصوص را دارد، مراجع قضایی اعم از دادسرا و دادگاه عمومی کیفری است حال آنکه اختلافات در حوزه بازار اوراق بهادار در مراجع اختصاصی غیر دادگستری چون هیات داوری حل و فصل می گردند مانند اختلافات بین کارگزاران و بازارگردانان و مشاوران سرمایه گذاری و ناشران و دیگر سرمایه گذاران و اشخاص ذی ربط در راستای فعالیت حرفه ای آنها که در صورت عدم سازش در کانون ها توسط هیات داوری رسیدگی می شود.بنابراین کاربران و اشخاصی که در اثر جرایم بورسی ضرر و زیان دیده باشند می توانند برای جبران خسارت به مراجع قضایی مراجعه نمایند و وفق مقررات دادخواست ضرو زیان تسلیم نمایند

بر این اساس به موجب ماده 32 قانون اصلاح موادی از قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی وفرهنگی همچنین اجرای سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی، قوه قضاییه مکلف گردید تا شعب ویژه ای به نام « شعبه اول بازپرسی دادسرای امور اقتصادی در مجتمع قضایی امور اقتصادی » برای رسیدگی نمودن به دعاوی و شکایات حاصل از تخلفات و جرایم در راستای اجرای قانون بازار اوراق بهادار تعیین نماید.

اما در خصوص اتهامات، علاوه بر مرحله تعقیب جرایم در دادسرای ویژه، به اتهامات نیز در « دادگاه بدوی و تجدیدنظر مجتمع قضایی امور اقتصادی » رسیدگی می گردد.

معضلات یک معامله گر کارگزاری در خصوص نحوه دریافت بدهی خریدار سهام

من معامله گر هستم برای یک مشتری سهام خریدیم بعد از چند روز پول پرداخت نکرد بنابراین سهام خریداری شده را براش فروختیم. این وسط سهم مجمع عمومی هم داشته و سود تقسیم کرده ته حسابش مقداری بدهکار شده ولی با احتساب سود نقدی مجمع در کل سود کرده حالا مانده بدهیش رو پرداخت نمی کنه. چطوری مانده حساب رو ازش بگیریم؟

از دادستان بورس نحوه باز پس گیری مانده حساب بدهی سهم سوال شده است که در ذیل آن را میخوانید:

من معامله گر هستم برای یک مشتری سهام خریدیم بعد از چند روز پول پرداخت نکرد بنابراین سهام خریداری شده را براش فروختیم. این وسط سهم مجمع عمومی هم داشته و سود تقسیم کرده ته حسابش مقداری بدهکار شده ولی با احتساب سود نقدی مجمع در کل سود کرده حالا مانده بدهیش رو پرداخت نمی کنه. چطوری مانده حساب رو ازش بگیریم؟ ممنون از راهنمائی شما.

استحضار دارید که به موجب رویه معمول معاملات پیش از صدور اسناد معاملاتی دریافت باقیمانده وجه معامله با کسر سپرده اولیه از خریدار حق شما بوده است.

بدیهی است چنانچه مشتری در این مرحله از پرداخت مبلغ مذکور امتناع نماید مکلف به پرداخت غرامت می شود. حال که شما با حسن اعتماد به مشتری وجه معامله را پرداخت نموده و اسناد را به نام ایشان ثبت نموده اید و در واقع از حق قانونی خود صرفنظر نموده اید می توانید وجه مورد ادعای خود را همانند دیگر بستانکاران عادی از طریق طرح دعوای مطالبه وجه در مرجع صالح قضایی از ایشان مطالبه نمایید.

راز موفقیت من به عنوان معامله گر خوب چیست؟

راز موفقیت من به عنوان معامله گر خوب چیست؟

زیرا برای چندین سال هر ماه قادر به تکرار موفقیتم بوده ام.

معامله گران بسیاری را می شناسم که تقریبا همزمان با من یادگیری را شروع کرده اند،

اما آنها هنوز در حال یادگیری، آزمایش سیستم های مختلف و از دست دادن سرمایه هستند.

اینکه هنوز ناامید نشده اند خوب است، اما نمی دانم چه زمانی بطور مستمر شروع به سود کردن خواهند کرد.

چرا من پس از چند ماه یادگیری و تمرین شروع به سود کردن کردم، اما این افراد هنوز در حال یادگیری هستند؟

بسیاری از آنها بسیار بیشتر از من می دانند، اما چرا سود نمی کنند؟ راز موفقیت من چیست؟

من به دلایل زیر معامله گر خوبی هستم:

1 – سیستم معامله گری من ساده و برای استفاده آسان است

هرگز سعی نکرده ام چیز جدیدی در معامله گری بازار ارز اختراع کنم. هرگز سعی نکرده دوباره چرخ را اختراع کنم.

از قبل هر چیزی را که برای معامله و سود کردن نیاز داریم از قبل در اختیارمان است.

تمامی ابزارهایی که مورد نیازمان است بطور رایگان در اختیارمان قرار دارد. چرا باید زندگی مان را اینقدر پیچیده کنیم؟

من تحلیل تکنیکال و سیگنال های کندل استیک و الگوها را یاد گرفتم.

این همه آن چیزی است که بلافاصله پس از یادگیری روش معامله کردن در بازار ارز انجام دادم.

پس از مدتی، تقریبا به تحلیل تکنیکال و کندل استیک مسلط شدم.

بصورت دمو معامله کردم و به این نتیجه رسیدم که باید به کندل بچسبم و هرچیز دیگری مانند

خطوط حمایت/مقاومت و سطوح، الگوهای نموداری و … را فراموش کنم،

زیرا آنها بنوعی خیلی سخت، زمان بر و غیرقابل اعتماد بودند.

 سیستم معامله گری من ساده و برای استفاده آسان است

سیستم معامله گری من ساده و برای استفاده آسان است

راز موفقیت من به عنوان معامله گر خوب چیست؟

2 – من با معامله گر منضبط هستم

من مطالبی را که یاد گرفته ام و ابزارهایی را که در اختیار دارم را به راحتی بکار می برم. من به دنبال چیز دیگری نیستم.

اجازه نمی دهم هیچگونه احساسی در افکار من مداخله کرده و مرا مجبور به گرفتن تصمیم اشتباه کند.

نمودارها را بررسی می کنم و اگر یک سیگنال قوی ببینم سفارش قرار می دهم. به همین راحتی. چیز پیچیده ای درباره معامله گری وجود ندارد.

هرکسی می تواند این کار را انجام دهد. بعنوان یک معامله گر بازارهای بین المللی،

هر روز بیش از 30-20 دقیقه از زمان خودم را برای بررسی نمودار صرف نمی کنم.

معامله گری حرفه ای به معنی صرف چندین ساعت پشت کامپیوتر و تحلیل ده ها چارت و تایم فریم های مختلف نیست.

چک کردن تایم فریم روزانه جفت ارزها و سهامی که دنبال می کنید، آن چیزی است که باید هر روز انجام دهید.

اگر ستاپ معامله ای وجود دارد، بلافاصله می توانید آن را ببینید زیرا یک ستاپ معاملاتی قوی از دور داد می زند که بیا و من رو بگیر.

هر تعطیلات آخر هفته شما باید تایم فریم من کدام معامله گر هستم؟ هفتگی را چک کنید

و به محض اینکه کندل ماه جدید باز شد در تایم فریم ماهانه هم کندل جدید را چک کنید.

اینها قویترین تایم فریم ها و ستاپ های معاملاتی که شکل می دهند می توانند خیلی سودآور هستند.

انجام همه اینها، بیشتر از 30-20 دقیقه در روز وقت شما را نمی گیرد. اگر بیشتر از این وقت صرف تحلیل نمودارهای می کنید،

پس می توانم بگویم هنوز معامله گر سودآوری نشده اید.

اگر سعی در این دارید خودتان را راضی نمایید که یک ستاپ معاملاتی قوی شکل می گیرد

در حالیکه شما می دانید که این یک ستاپ قدرتمند نیست،

پس هنوز زمان بیشتری نیاز دارید تا یاد گرفته و یک معامله گر منظم شوید.

من با معامله گر منضبط هستم

من با معامله گر منضبط هستم

3 – من منتظر بهترین موقعیتها می مانم

هر روز بعضی موقعیتهای معاملاتی ضعیف در نمودارها شکل می گیرند.

این ستاپ ها برای معامله گرانی هستند که می خواهند سرمایه خود را از دست بدهند.

این ستاپ ها برای معامله گران حرفه ای و باتجربه نیست. بنابراین آن ستاپ ها را برای دیگران می گذارم.

من منتظر بهترین و قوی ترین ستاپ می مانم، و خوشبختانه همیشه هم شکل می گیرند.

این ستاپ ها به تعداد و فراوانی ستاپ های ضعیف نیستند.

اما به اندازه کافی هستند که بتوان از آنها مقداری سود کرد و سپس منتظر بعدی ماند.

نداشتن ستاپ معامالتی قوی من را ناراحت و غمگین نمی کند. زمان زیادی است که به این شرایط عادت کرده ام.

قرار نیست هر روز ستاپ های معاملاتی قوی داشته باشیم.

4 – من حتما حد ضرر منطقی بکار می برم

حد ضرر یکی از مهمترین چیزها در معامله گری است. آنهایی که حد ضرر قرار نمی دهند دیر یا زود از بازی بیرون انداخته خواهند شد.

اگر یک حد ضرر صحیح قرار ندهید، به راحتی می توانید یک میلیون دلار را با تنها یک معامله از بین ببرید.

من کسی را دیده ام که یک حساب 7 میلیون دلاری را از بین برد،

زیرا بطور احمقانه ای هیچگونه حد ضرر قرار نداد و مدیریت ریسک صحیحی نکرد،

و بر روی این موضوع تاکید کرد که این معامالت صحیح هستند و بازار در نهایت به جهت مورد نظرش باز خواهد گشت.

بازار برگشت، اما وقتی که حسابش از قبل از هم پاشیده بود.

سیستم معاملاتی شما باید به شما درباره بهترین و بهینه ترین موقعیت برای قرار دادن حد ضرر بگوید،

در غیراینصورت شما باید بدنبال سیستم معاملاتی دیگری باشید.

برای هر معامله ای که انجام می دهید، باید یک حد زیان منطقی قرار دهید که خیلی تنگ یا خیلی باز نباشد.

وقتی قیمت به ضررتان حرکت می کند و نزدیک به برخورد به حد ضررتان است نیابد حد ضررتان را بزرگتر کنید.

همچنین، لطفا من کدام معامله گر هستم؟ توجه کنید که یک حد ضرر بزرگ شبیه به نداشتن حد ضرر است.

و حد ضرر خیلی کوچک باعث می شود حتی وقتی معامله شما درست است سرمایه تان دچار ضرر شود.

برای بدور ماندن از احساسات، وقتی معامله می کنم نمودارها را مرتب چک نمی کنم.

چک کردن نمودارها وقتی معامالت فعال دارید می تواند احساسات آسیب رساننده و منفی را در شما فعال کند که باعث می شود اشتباه کنید.

وقتی می بینید معامله تان در ضرر است، احساساتی می شوید و معامله تان را می بندید تا ضرر بیشتری نکنید،

یا اینکه حد ضررتان را بزرگتر می کنید زیرا از ضرر زودهنگام ترسیده اید و می خواهید به معامله تان زمان بیشتری بدهید.

وقتی معامله شما در سود است و آن را تماشا می کنید، احساسات شما می تواند باعث شود آن معامله را ببندید،

زیرا فکر می کنید ممکن است بازار برگشته و سودی را معامله تان کسب را از دست بدهید.

من به راحتی احساساتی نمی شوم، هرچند ترجیح می دهم نمودارها و معامالتم را چک نکنم.

من معامله باز می کنم، حد ضرر و حد سود را قرار می دهم و به کار خود مشغول شده و سپس روز بعد پای سیستم بر می گردم

5 – به پوزیشن های منفی اضافه نمی کنم (کم کردن میانگین منفی)

بجای معامله گری و سود کردن، بعضی افراد همیشه سعی می کنند ثابت کنند که حق با آنهاست، یا سعی می کنند رکورد دیگران را بشکنند.

بنابراین، وقتی یک معامله باز می کنند و معامله وارد ضرر می شود،

معاملات بیشتری باز می کنند تا شاید در نهایت در نقطه برگشت بازار وارد معامله شوند.

هرچند، در اغلب موارد بازار ارزی در همان جهت به حرکتش ادامه می دهد و این معامله گران کل موجودی شان را از دست خواهند داد.

این معامله گری نیست، قمار است. یک معامله گر خوب کسی نیست که هر ماه حسابش را دوبرابر کند.

اگر بازار در نهایت برگشته و تمام معاملاتتان را در سود ببندید می توانید حسابتان را با کم کردن میانگین دو برابر یا سه برابر کنید.

هرچند، نوبت بعدی که این روش را تکرار می کنید حسابتان را از بین خواهید برد زیرا بازار قرار نیست هر روز برگردد.

روندهای قوی حتی می توانند برای سالها ادامه یابند. یک معامله گر خوب کسی است که بدرستی دنباله روی حرکات قدرتمند بازار و روندها است.

این راز کلیدی کار است.

6 – بیش از حد معامله نمی کنم

معامله بیش از حد سندرم دیگری است که در میان معامله گران مبتدی مشاهده می کنم.

معامله بیش از حد به شما کمک نمی کند تا سوسد بیشتری کنید. این کار باعث می شود سریعتر ضرر کنید.

این احتمال وجود دارد که از طریق معامله بیش از حد در مدت کوتاهی حسابتان را دوبرابر کنید،

اما روز بعد کل حسابتان را از بین خواهید برد،

زیرا قرار نیست هر روز خوش شانس باشید. اگر بر پایه شانس معامله کنید، یک روز برنده می شوید

و روز دیگر کل سودی که کردهبودید را از دست می دهید.

بیش از حد معامله نمی کنم

راز موفقیت من به عنوان معامله گر خوب چیست؟

7 – ریسک خیلی زیادی نمی کنم

هرگز طمع کار نیستم. سعی نمی کنم میلیونر شوم و هر ماه میلیونها دالر سود کنم.

ممکن است روی کاغذ و با حساب دمو میلیونها دلار بدست بیاورم، اما در حساب واقعی شرایط متفاوت است.

هرگز حساب بزرگی باز نمی کنم تا کارگزار خودم را طمع کار کنم. با موجودی کوچکی معامله می کنم،

آن را به مقدار بزرگتر و منطقی می رسانم و سپس بخش اعظم آن را برداشت می کنم و دوباره مقدار کوچکی از موجودی را در حسابم باقی می گذارم.

من همیشه این کار راانجام می دهم.

من از رشد دادن یک حساب کوچک لذت می برم. دوست ندارم یک حساب میلیون دلاری داشته باشم و هر ماه 50000 دلار سود کنم،

سود را برداشته و سرمایه ام را آنجا باقی بگذارم.

وقتی از طریق بروکرهای خرده پا معامله می کنید انجام این کار خیلی سخت است.

پس از چندین سال کار کردن و کسب تجربه، دوستان معامله گرم و من به این نتیجه رسیدم که بهتر است

بجای داشتن یک حساب بزرگ حساب های کوچک را رشد بدهم.

این کار بسیار امن تر است، و به علاوه، این کار احساسات آسیب زننده، بخصوص ترس را از بین می برد.

شما می توانید سود خود را حفظ کرده و پس از مدتی آن را تبدیل به سرمایه بزرگی کنید. سپس از طریق یک حساب بانکی معامله کنید.

این کاری است که معامله گران حرفه ای انجام می دهند.

شما در حالیکه مجبور به معامله از طریق بروکرهای خرده پا هستید مجبور هستید با یک حساب کوچک و سود کم خوشحال باشید.

8 – با دیگر معامله گران رقابتی ندارم

در معامالت ارزی، رقابت با دیگر معامله گران احمقانه است، زیرا هر معامله گر روش خاص خودش را دارد.

هر معامله گر از زاویه متفاوتی به بازار نگاه می کند، بنابراین معامله گران نمی توانند با یکدیگررقابت کنند.

در حالیکه یک معامله گر محافظه کار تنها 100 پیپ در ماه سود می کند، معامله گر دیگری 800 پیپ سود می کند.

هر دوی آنها کارشان عالی است، هیچ کسی نمی تواند بگوید کدامیک از آنها بهتر از دیگریبهتر است،

زیرا هردوی آنها باندازه کافی منضبط هستند که از سیستم معامالتی و روش خودشانپیروی کنند،

که این آنچه یک معامله گر حرفه ای باید انجام بدهد است.

من خودم را بعنوان یک معامله خوب می شناسم،

و سعی نمی کنم با دوستی که بیشتر از من معامله وسود می کند رقابت کنم.

هر دوی ما خوب هستیم، اما فقط روش معامله گری ما با هم تفاوت دارد.

روش معاله گری ارتباط مستقیمی با شخصیت فرد دارد.

همانطور که هر کسی شخصیت متفاوتی دارد، هیچ کسی نمی تواند با معامله گر دیگری در معامله گری رقابت کند.

9 – سعی نمی کنم با معامله گری زندگی خودم را تامین کنم

این مهمترین رازی است که مربی من در روز نخست به من آموخت.

نمی توانی وقتی مجبور به پول در آوردن هستی نمی توانی از طریق بازار ارزی یا هر نوع معامله گری سود کنی.

معامله گری یک فرصت سرمایه گذاری است تا ثروت خود را رشد دهید، نه راه خوبی برای تامین مخارج زندگی



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.