چگونه در بازار رنج (Range-Bound) ترید کنیم؟
اگر شما هم تریدر ارزهای دیجیتال هستید، حتماً با افتوخیز مداوم بازار آشنایی دارید. نمودار قیمت داراییها که شاخصه اصلی ارزیابی هر بازاری است، احتمال دارد در زمانهای مختلف و براساس رویدادهای گوناگون عکسالعملهای متفاوتی نشان دهد؛ اما بهطورکلی بازارهای مالی به دو دسته بازار دارای روند (رونددار) و بازار رنج (بدون روند) تقسیم میشوند. در بازارهای رونددار، قیمت گاهی رو به بالا و در مسیری صعودی حرکت میکند و گاهی تمایل دارد در مسیری نزولی به کفهای جدیدتری برسد. درمقابل، در بازار رنج (Range-Bound) یا بازار خنثی شاهد حرکت و نوسان در محدوده مشخص قیمتی هستیم.
همانطورکه در بازارهای رونددار صعودی و نزولی باید استراتژی مشخصی برای کسب سود پیش بگیریم، شناخت بازارهای رنج و تنظیم استراتژی کارآمد برای این وضعیت بازار نیز بهمنظور افزایش سوددهی پورتفو هر تریدری مسئلهای مهم محسوب میشود. در این مقاله، قصد داریم درباره چگونگی ترید در بازارهای رنج صحبت کنیم و با برخی از الگوهای مهم و پرتکرار این بازار آشنا شویم و به چند استراتژی ترید در این بازار و نقاط مطلوب ورودوخروج نیز اشاره کنیم.
ترید در بازار رنج چیست؟
ترید در بازار رنج (Range Trading) رویکردی معاملاتی است که در آن، معاملهگر نقاط اشباع فروش و اشباع خرید یا همان مناطق حمایت و مقاومت را شناسایی میکند. تریدرهای بازار رنج در نواحی اشباع فروش یا همان مناطق حمایت خرید میکنند و در نواحی اشباع خرید یا زمانی که قیمت به محدوده مقاومت رسیده است، داراییشان را میفروشند.
ترید در بازار رنج معمولاً در هر بازه زمانی امکانپذیر است؛ اما بهترین و مؤثرترین حالت آن زمانی اتفاق میافتد که بازار جهت مشخصی نداشته باشد و روند بلندمدت آن تشخیصدادنی نباشد. هنگامی که بازار رونددار است، استفاده از استراتژی مخصوص ترید در بازار رنج اغلب نتیجهبخش نخواهد بود. این شرایط هنگامی بدتر میشود که معاملهگر دچار برداشت اشتباه از شرایط بازار شود و انتظار داشته باشد که قیمت در جهت خاصی حرکت کند.
انواع رنج
اگر قصد دارید به معاملهگری توانمند در بازار رنج تبدیل شوید، باید درباره انواع این بازار اطلاعات کافی داشته باشید. در این بخش، چهار نوع از الگوهای رایجی را بررسی میکنیم که در این بازار اتفاق میافتند.
رنج مستطیلیشکل (Rectangular Range)
در شرایط رنج مستطیلیشکل، با حرکات جانبی قیمت بین یک حمایت و مقاومت روبهرو هستیم. این وضعیت ممکن است در شرایط متفاوتی از بازار دیده شود؛ اما اغلب در بازارهای رنج دنبالدار یا کانالهای رنج بیشتر اتفاق میافتد. در نمودار زیر، مشاهده میکنید که حرکات قیمت چگونه بین خطوط مقاومت و حمایت در نوسان است و بازه مستطیلیشکل ایجاد میکند. در این شرایط، معاملهگر میتواند با استفاده از استراتژی مناسب، بهراحتی فرصتهای ورود به بازار را تشخیص دهد.
محدودهای از رنج مستطیلیشکل
هنگامی که رنج در بازهای مستطیلیشکل اتفاق میافتد، مناطق حمایت و مقاومت اغلب بهطور واضح دیده میشوند. همچنین در این نوع رنج، خطوط میانگین متحرک (MA) معمولاً صاف میشوند و نقاط کف و سقف قیمت نیز در یک نوار افقی شکل میگیرند؛ بنابراین، حتی بدون استفاده از اندیکاتور خاصی میتوان این نوع رنج را بهآسانی تشخیص داد.
- مزایا: بازارهای رنج مستطیلیشکل نشاندهنده دوره تثبیت قیمت هستند و درمقایسهبا سایر انواع رنج، اغلب در تایمفریمهای پایینتر اتفاق میافتند. بنابراین، این بازارها میتوانند فرصتهای مناسبی برای ورود سریع به بازار ایجاد کنند.
- معایب: اگر معاملهگر بازار را فقط در قالب این بازه نوسانی مستطیلی در نظر بگیرد و به الگوی بلندمدت که احتمالاً بر ادامه نوسانها تأثیرگذار است، توجهی نکند، ممکن است دچار اشتباه شود و درنهایت در معاملاتش ضرر کند.
رنج مورب (Diagonal Range)
رنج مورب یکی دیگر از الگوهای رایج در بازار فارکس و ارزهای دیجیتال محسوب میشود و در میان بسیاری از معاملهگرها، بسیار محبوب است. در نمودار زیر، با رنج مورب نزولی روبهرو هستیم که در آن، ترندلاین بالا و ترندلاین پایین میتوانند به شناسایی بریک اوت (Break Out) احتمالی کمک کنند.
رنج مورب نزولی
در رنج مورب، قیمت در یک کانال روند شیبدار صعود یا نزول میکند. این کانال ممکن است بهشکل مستطیل پهنشونده و جمعشونده باشد.
- مزایا: در محدودههای رنج مورب، بریک اوت معمولاً در جهتی مخالف با حرکت روند اتفاق میافتد. دانستن این نکته به معاملهگران کمک میکند تا با پیشبینی محدوده بریک اوت از معامله خود سود کسب کنند.
- معایب: در اغلب موارد رنج مورب، بریک اوت نسبتاً سریع اتفاق میافتد؛ اما در شرایطی نیز استراتژی معاملات روند بریک اوت پس از مدتزمان طولانیتری رخ میدهد. این مسئله ممکن است معاملهگرها را در پیشبینی زمان بریک اوت ناکام بگذارد.
رنج ادامهدهنده (Continuation Range)
رنج ادامهدهنده الگویی نموداری است که در روند صعودی یا نزولی بزرگتر و معمولاً بهمنظور اصلاح بازار نمایان میشود. الگوهای مثلث و کُنج و پرچم همگی میتوانند نشاندهنده این نوع رنج در روند صعودی یا نزولی غالب باشند. در نمودار زیر، شاهد الگویی مثلثی هستید که در روند بزرگتری از بازار تشکیل شده و محدودهای از تثبیت قیمت را در بازه رنج فشرده بهوجود آورده است.
رنج ادامهدهنده در روند نزولی غالب
در شرایط رنج ادامهدهنده، این مسئله که محدوده رنج را مبنای معاملات خود قرار میدهید یا برای ورود به معامله به انتظار بریک اوت قیمت مینشینید، به تایمفریمی بستگی دارد که در استراتژی معاملاتیتان نظر میگیرید. محدودههای رنج صعودی یا نزولی یا ادامهدهنده در هر بازه زمانی ممکن است شکل بگیرند.
- مزایا: رنج ادامهدهنده اغلب در میانه روندها یا الگوهای جاری بازار اتفاق میافتد و معمولاً به بریک اوتهای سریع ختم میشود. این مسئله میتواند به معاملهگرهایی کمک کند که قصد دارند در مدتی کوتاه موقعیت خود را باز و بهسرعت کسب سود کنند.
- معایب: ازآنجاکه الگوی رنج ادامهدهنده معمولاً در میانه سایر روندها اتفاق میافتد، معاملهگر ممکن است برای ارزیابی معاملات خود و محاسبه تمام متغیرهای موجود، با پیچیدگی زیادی روبهرو شود. این مسئله میتواند کار را برای معاملهگرهای تازهکار اندکی دشوار کند.
رنج بیقاعده یا نامنظم (Irregular Range)
بسیاری از محدودههای رنج حداقل در نگاه اول، لزوماً از الگوی واحد و مشخصی پیروی نمیکنند. گاهی بازار شاهد رنج بیقاعدهای است که در محدوده خط پیوت (Pivot) بههمراه سطوح حمایت و مقاومت در اطراف آن شکل میگیرد. در نمودار زیر، شاهد روندی مورب هستید که در محدوده بزرگتری از رنج مستطیلیشکل تشکیل شده و سطوح جدیدی از حمایت و مقاومت ایجاد کرده است.
بازهای از رنج بیقاعده
ممکن است در رنج بیقاعده تعیین محدودههای حمایت و مقاومت دشوار باشد؛ اما اگر تریدر بهجای تلاش برای یافتن سطوح حمایت و مقاومت سعی کند در محدودهای نزدیک به خط پیوت مرکزی معاملات خود را انجام دهد، میتواند به فرصتهای مناسبی دست پیدا کند.
- مزایا: محدوده رنج بیقاعده فرصتی عالی برای تریدرهایی است که میتوانند سطوح مقاومت این محدودهها را بهدرستی شناسایی کنند.
- معایب: پیچیدگیهای رنج بیقاعده باعث میشود معاملهگرها مجبور باشند از ابزارهای دیگر برای تحلیل بازار و شناسایی محدوده احتمالی بریک اوت استفاده کنند.
استراتژی ترید برای بازار رنج
بسیاری از معاملهگرها بهدنبال کسب سود از بازارهای رنج هستند. اگر شما نیز قصد دارید در این نوع بازار فعال باشید، علاوهبر شناخت انواع رنج، باید استراتژی کارآمدی برای ترید در این بازارها مدنظر قرار دهید. برای این منظور، درادامه به نکاتی اشاره میکنیم که میتوانند به شما در انتخاب بهترین استراتژی در بازار رنج کمک کنند.
شناسایی محدوده رنج
اولین قدم برای ورود به بازار رنج، شناسایی آن است. بازارهای رنج ممکن است پس از بازگشت قیمت از محدودهای حمایتی یا مقاومتی شکل بگیرند که در حالت ایدئال، پس از حداقل دو برخورد با حمایت یا مقاومت، محدوده رنج ایجاد میشود. توجه کنید که نقاط بالا و پایین قیمت (قلهها و درهها) ممکن است روی خط یکسان و مشابهی شکل نگیرند؛ اما حداقل باید نزدیک بههم باشند.
برخی از معاملهگرها پیش از اینکه دو سقف و دو کف قیمت ایجاد نشود، وارد بازار رنج نمیشوند؛ اما این مسئله ترجیح شخصی است. پس از ایجاد کفها و سقفهای قیمت بهگونهای که خطی مستقیم در نمودار بتواند آنها را بههم وصل کند، میتوانیم بگوییم بازار رنج شکل گرفته است.
مشخصکردن نقطه ورود
پس از شناسایی بازار رنج، نوبت به تعیین نقطه ورود میرسد. تریدرهای رنج اغلب در محدوده حمایت وارد بازار میشوند و در محدوده مقاومت دارایی خود را میفروشند. برای این منظور، برخی تریدرها از ابزارهای تحلیل تکنیکال مختلف مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) و اندیکاتور استوکاستیک برای تعیین محدودههای اشباع خرید و اشباع فروش استفاده میکنند. با استفاده از اندیکاتورهای مختلف، میتوانید بر شرایط بازار بهتر نظارت کنید و نقاط ورودوخروج از یک موقعیت را بهتر شناسایی کنید.
مدیریت ریسک
مدیریت ریسک نکتهای مهم در بازارهای رنج است که پس از شناسایی محدوده رنج و تعیین نقطه ورود، نباید آن را فراموش کنید. ستون اصلی هر تلاش معاملاتی موفق در بازارهای مالی، مدیریت خطرهایی است که احتمال دارد ایجاد شود. این مسئله در بازارهای رنج اهمیت بیشتری پیدا میکند؛ زیرا درصورت شکست سطح حمایت یا مقاومت، معاملهگر باید بتواند با کمترین ریسک از موقعیتی خارج شود که در بازار رنج اتخاذ کرده است.
تعیین حد ضرر (Stop Loss) میتواند بر کاهش ریسک بازار رنج مؤثر باشد. اگر قصد دارید دارایی خود را در محدوده مقاومت بفروشید، معمولاً توصیه میشود که حد ضرر را بیشتر از سقف پیشین قیمت تعیین کنید. عکس همین مسئله درباره خرید در محدوده حمایت صادق است.
فراموش نکنید که فقط درصورتی میتوانید بهترین نتیجه را از معاملات در بازار رنج بهدست آورید که ریسک را بهطور کارآمد مدیریت کنید. درمجموع، اگر مبانی و اصول بازار رنج را بشناسید و محدوده رنج و نقطه ورود و میزان ریسکپذیری معاملاتتان را بتوانید تحت کنترل بگیرید، میتوانید از معاملهگری در این بازار درآمد مناسبی کسب کنید.
استراتژی ترید در زمان بریک اوت
بریک اوت به افزایش چشمگیر دامنه نوسانها در ناحیه رنج گفته میشود؛ بهگونهای که نمودار قیمت شاهد سقفها یا کفهای جدیدی باشد. درادامه بریک اوت، معمولاً روندی جدید آغاز میشود. بریک اوتها اغلب زمانی ایجاد میشوند که بازارها برای مدت طولانی در دامنه نوسانی و رنج باقی ماندهاند. فقط اندکی تغییر در عرضه یا تقاضا میتواند حرکت عظیمی در قیمت ایجاد و معاملهگرها را ترغیب کند تا وارد بازار شوند. چنین وضعیتی تأثیر حرکت اولیه بازار را بیشتر میکند.
شاید بتوان گفت بهترین تعریف تکنیکال از معامله بریک اوت را جک شواگر (Jack Schwager) در جدیدترین نسخه از مجموعه کتابهایش با نام جادوگران ناشناخته بازار (Unknown Market Wizards) ارائه داده است. او میگوید:
بریک اوت حرکت قیمت بیشتر یا کمتر از محدوده رنج یا الگوی تثبیتی مانند الگوی مثلث و پرچم است. مفهوم بریک اوت امکان فراتررفتن قیمت از بازه رنج یا تثبیت است؛ بهطوریکه احتمال تغییر جهت روند در راستای آن وجود داشته باشد.
در نمودار زیر، یکی از الگوهای بسیار ساده و کلاسیک بریک اوت را مشاهده میکنید:
سادهترین نوع بریک اوت پس از بازه رنج
در این وضعیت، با داراییای سروکار دارید که سطوح حمایت و مقاومتش مشخص و برای مدتی در حال نوسان در محدوده رنج بوده است. توجه کنید که در قسمت راست تصویر و پیش از بریک اوت، قیمت دارایی مومنتوم درخورتوجهی پیدا کرده است و پس از پولبکی ضعیف، نمودار قیمت از سطح استراتژی معاملات روند مقاومت در جهت مخالف عبور کرده است. شرایط هر بریک اوت متفاوت است. در تصویر بالا، ایدئالترین مثال از بریک اوت فقط برای نمایش طراحی شده است. درادامه، به تعدادی از عوامل مهمی اشاره میکنیم که هنگام معامله بریک اوت باید مدنظر قرار دهید.
سطوح حمایت و مقاومت مشخص
اگر مجبورید دنبال خطوط حمایت و مقاومت بگردید، بهتر است احتمال بدهید که اصلاً وجود ندارند.
سطوح حمایت و مقاومت موضوعات عجیب و متافیزیکی نیستند که وظیفه قطعی کاهش نوسان بازار را برعهده باشند. بهعبارتدیگر، این سطوح فقط براساس رفتار معاملهگرها شکل میگیرند.
معمولاً خریداران ترجیح میدهند در پایین محدوده رنج خرید کنند. برخی از سفارش خریداران نهایی میشود و برخی سفارشها نیز نهایی نمیشوند. گاهی اوقات که سفارش خریداران نهایی نمیشود، معاملهگرها با حرکتی تهاجمیتر در بالاتر از سطح حمایت خرید میکنند که این مسئله باعث افزایش مومنتوم میشود و سایر خریداران را به ورود به بازار تشویق میکند و درنتیجه قیمتها را افزایش میدهد. بههمیندلیل، اغلب سطوح حمایت و مقاومت واقعی برای هر فردی که به نمودار قیمت نگاه میکند، کاملاً واضح بهنظر میرسند.
پذیرش قیمت در سطوح کلیدی
در اکثر مواقع، درست نزدیک به سطح بریک اوت شاهد فشردگی دامنه رنج هستیم که پسازآن، نوسانها افزایش مییابند و از سطح بریک اوت عبور میکنند. برای ترید در سطح بریک اوت، باید بهدنبال شرایطی باشید که قیمت بهطور مداوم با سطح بریک اوت تماس داشته باشد، بدون اینکه پولبک خاصی را تجربه کند. در این شرایط، معاملهگرها ترجیح میدهند در انتهای محدوده رنج وارد بازار شوند و اغلب به سقوط قیمت بهسمت میانه یا پایین محدوده رنج مایل نیستند.
فشردگی دامنه رنج
شاید مهمترین نکته درباره بریک اوت فشردگی دامنه رنج پیش از ایجاد بریک اوت باشد که نشاندهنده خستهشدن بازار از نوسانها پیش از وقوع بریک اوت است. در این شرایط، احتمالاً فشردگی نوسانهای قیمت از حالت تعادل به حالت عدم تعادل را شاهد خواهید بود که باعث افزایش دامنه نوسانها و آشوب قیمت میشود. بهعبارتدیگر، فشردگی نوسانهای قیمت نشاندهنده نوعی توافق لحظهای بین معاملهگرهای بازار برای ایجاد بریک اوت است.
جمعبندی
در این مطلب، بازارهای رنج و انواع آن را توضیح دادیم و به برخی از نکاتی اشاره کردیم که بهتر است هنگام چینش استراتژی ترید در این بازارها در نظر بگیرید. بسیاری از تریدرها بهدنبال ترید در بازارهای رنج هستند؛ البته درباره این اشتیاق میتوانیم بگوییم برخلاف ظاهر امر، ترید در بازارهای رنج چندان راحت نیست.
طبق توضیحات و نکات ذکرشده در کتابهای تحلیل تکنیکال، معاملهگری در محدوده رنج ظاهراً آسان بهنظر میرسد. در این کتابها، گفته میشود که ابتدا باید بازار رنج را مشخص و سپس در ناحیه حمایت خرید کنید و پسازآن با کمک میانگین متحرک و شناسایی سطوح مقاومت، دارایی خود را بفروشید. بااینحال، اگر این کار را چند بار انجام داده باشید، میدانید که ترید در بازار رنج بهدلیل تصادفیبودن حرکات بازار تا چه حد پیچیده است.
با وجود تمام پیچیدگیهای این بازار، معاملهگرهای بسیاری هم میتوانند با استفاده درست از بازههای خستهکننده رنج درآمد سرشاری بهدست آورند. نکته اصلی درک پیچیدگیهای حرکات قیمت و پرایس اکشن (Price Action) و شناخت کامل از روانشناسی بازار است. آنچه هرگز نباید از یاد ببرید، دشواری معاملات در بازارهای رنج بهدلیل تصادفیبودن و پیشبینیپذیرنبودن بازار است. بااینحال، اگر با تحلیل درست از شرایط منتظر موقعیت مناسب برای ورود به بازار باشید، ترید در بازار رنج میتواند ارزش صبرکردن داشته باشد.
بهترین استراتژی نوسانگیری و معاملات کوتاهمدت
اینکه بدانید از چه اندیکاتورهایی استفاده کنید و بهترین استراتژی برای نوسانگیری چیست، مهارت شما را به طرز چشمگیری بهبود میدهد. اگر به شکل نادرست از اندیکاتورها و اوسیلاتورها استفاده کنید، نمودار را به شکل اشتباهی تفسیر و در نهایت زیان خواهید کرد. اندیکاتورهای تکنیکال تشخیص روند را برای شما آسان میکنند، اما میتوانند گمراهکننده نیز باشند. در این مطلب از چشم بورس بهترین استراتژی نوسانگیری برای فارکس، بورس و ارز دیجیتال را بررسی میکنیم.
بهترین استراتژی نوسانگیری و معاملات کوتاهمدت
چرا از ترکیب اندیکاتورها استفاده میکنیم؟
اگر چه اندیکاتورهای تکنیکال ابزارهای مفیدی هستند، اما نباید فراموش کنید که هر کدام نقاط ضعف خود را دارند. چنانچه تنها از یک اندیکاتور برای تشخیص روند استفاده کنید، ممکن است بخشی از روند را از دست بدهید. با ترکیب چندین اندیکاتور و اوسیلاتور در یک استراتژی واحد، ریسک معاملات کاهش و بازدهی افزایش مییابد. اما چگونه باید اندیکاتورها را ترکیب کنیم؟
ترکیبی از اندیکاتورها برای نوسانگیری
استفاده از تعداد زیادی اندیکاتور وسوسهانگیز است، اما باید از زیادهروی بپرهیزید. انتخاب ترکیب درستی از اندیکاتورها بسیار حساس است. تریدرهای مبتدی معمولا چندین اندیکاتور با اطلاعات مشابه را استفاده میکنند، در این صورت تصمیمگیری سخت و حتی ناممکن میشود. به شکل زیر نگاه کنید، هر سه اندیکاتور مکدی، RSI و استوکستیک یک روند مشابه را نشان میدهند.
بهترین استراتژی نوسانگیری
پس ابتدا باید تفاوت اندیکاتورها را بدانید. اندیکاتورها را میتوان در سه گروه دستهبندی کرد.
اندیکاتورهای دنبالکنندهی روند
اندیکاتورهای دنبال کننده روند به ما میگویند که قیمت در حال حاضر در نقطهی اشباع خرید و یا اشباع فروش است. بسیار از اندیکاتورهای دنبال کننده یا پیرو مانند باند بولینگر در قالب یک کانال نمایش داده میشوند. کانالی که مشخص میکند آیا قیمت در شرف شکسته شدن است یا خیر؟
اندیکاتورهای مومنتوم
مومنتوم در اصل شتاب و سرعت حرکت قیمت را نشان میدهد. اندیکاتورهای مومنتوم مانند شاخص قدرت نسبی (RSI)، به شما اطلاعت مفیدی در مورد جهت و قدرت روند فعلی میدهد. با استفاده از مومنتوم ریسک باز کردن پوزیشن معاملاتی بسیار کم میشود.
اندیکاتورهای حجم
برای بررسی رابطه قیمت و حجم از اندیکاتورهای حجمی استفاده میشود. افزایش حجم معاملات برای تشخیص روند بسیار مفید است. اما برای اینکه بتوانید سیگنالهای حجم را بهتر درک کنید از این اندیکاتورها استفاده کنید. حجم تعادلی (OBV) از بهترین اندیکاتورهای حجم برای نوسان گیری است.
اگرچه هدف تمام اندیکاتور پیشبینی روند بازار است، اما هر کدام از زاویهی خاصی قیمت را تحلیل میکنند. اگر به بازار از زوایای مختلف نگاه کنید، نگاهی دقیق و واقعبینانه خواهید داشت. باید تفاوت اندیکاتورها را درک کنید وگرنه گمراه خواهید شد. مثلا کسی که همزمان از RSI، مکدی و استوکستیک استفاده میکند، در واقع با یک نگاه بازار را تحلیل میکند. همه آنها اندیکاتور مومنتوم هستند و اطلاعات آنها تقریبا مشابه است.
وقتی چند اندیکاتور مشابه استفاده میکنید ممکن است به اشتباه فکر کنید که سیگنال قدرتمندتری دریافت کردهاید. رفع این مشکل بسیار ساده است. کافی است بهترین ترکیب اندیکاتورها و اوسیلاتورها را بدانید.
اجزای بهترین استراتژی نوسانگیری
حال به قسمت هیجانانگیز میرسیم. ابتدا باید مشخص کنیم برای بهترین استراتژی نوسانگیری از کدام اندیکاتورها استفاده کنیم. ما سه نوع اندیکاتور دنبالکننده، مومنتوم و حجم را با هم ترکیب میکنیم و یک استراتژی واحد میسازیم. این استراتژی برای نوسانگیری در همهی بازارها از جمله بورس، فارکس و ارز دیجیتال کارآمد است.
1. اندیکاتور مومنتوم RSI
شاخص قدرت نسبی یا RSI یک اندیکاتور بسیار محبوب است. کار با این اندیکاتور ساده و اطلاعات مفیدی در مورد جهت و قدرت روند میدهد. برای استفاده از آن نیازی نیست محاسبات ریاضی را بدانید. ما از این اندیکاتور برای تعیین محدودههای اشباع خرید و فروش استفده میکنیم.
اندیکاتور RSI
2. اندیکاتور حجمی OBV
دومین اندیکاتور در استراتژی ترکیبی ما، اندیکاتور حجم تعادلی یا OBV است. اوسیلاتور OBV قیمت و حجم را ترکیب میکند و از این طریق ورود و خروج پول از بازار را به شما نشان میدهد. ایدهی اصلی OBV بر این اساس است که قیمت و حجم باید هم راستا باشند. اکنون تنها کاری که باید انجام دهیم بررسی آخرین اندیکاتور برای تکمیل استراتژی نوسانگیری است.
اندیکاتور OBV
3. باند بولینگر
باند بولینگر بهترین اندیکاتور تعقیبکنندهی روند و سومین اندیکاتور از استراتژی ترکیب اندیکاتورها است. خرید و فروش با استفاده از نوارهای این اندیکاتور یک استراتژی تجاری موثر است اگر با دیگر اندیکاتورها و اوسیلاتورها ترکیب شود. حال به استراتژی ترکیبی ما میرسیم.
اندیکاتور باند بولینگر
بهترین استراتژی نوسانگیری
در این استراتژی ما از سه اندیکاتور استفاده میکنیم. این سه اندیکاتور را در بخش قبل معرفی کردیم: RSI، باند بولینگر، و حجم تعادلی (OBV). این ترکیب از اندیکاتورها همهی جنبههای روند یعنی جهت، مومنتوم و حجم را بررسی میکنند. استراتژی نوسانگیری ما در هر دورهی زمانی قابل استفاده است. فقط باید مراحل زیر را دنبال کنید:
1. قیمت باید نوار میانی بولینگر را به سمت بالا بشکند و بالاتر از آن بسته شود.
همانطور که میبینید مرحله اول بسیار ساده است. خبر خوش اینکه باقی مراحل هم به همین سادگی است. بسته شدن قیمت بالای نوار میانی اولین تایید استراتژی ما است. پس از این تایید سایر اندیکاتورها را باید بررسی کنیم.
مرحله اول استراتژی نوسانگیری
2. منتظر بمانید تا شاخص RSI بالای 50 قرار گیرد.
اندیکاتور RSI مومنتوم یک حرکت را نمایش میدهد. قرار گرفتن RSI در بالای 50 به معنای تایید دوم است. تا اینجا میدانیم که از دو جنبه حرکت صعودی تایید شده است. این تایید ممکن است همزمان اتفاق نیفتد و باید برای تایید دوم کمی منتظر بمانید.
مرحله دوم استراتژی نوسانگیری
3. منتظر بمانید تا اندیکاتور OBV صعودی شود.
آخرین مرحله، تایید حجمی است. ما میخواهیم همراه با پول هوشمند ترید کنیم. در همین راستا، به دنبال شواهد ورود پول هوشمند و قدرت خرید واقعی هستیم. باز هم ممکن است کمی برای تایید سوم صبر کنیم. اما حال سه تایید شروع روند، مومنتوم و حجم را داریم.
مرحله سوم استراتژی نوسانگیری
حال وارد یک موقعیت معاملاتی بلندمدت شدهایم اما باید حد ضرر و حد سود را در استراتژی نوسانگیری تعیین کنیم. در بند بعدی این مساله را شرح میدهیم.
4. حد ضرر را زیر نوار پایین باند بولینگر قرار دهید.
حد ضرر به اندازه زمان و نقطهی ورود مهم است. قرار دادن حد ضرر زیر باند پایین بولینگر منطقی است. شکست نوار پایین بولینگر، کل استراتژی نوسانگیری ما را باطل میکند.
مرحله چهارم استراتژی نوسانگیری
5. حد سود جایی است که باند بولینگر به پایین میشکند.
آخرین نقطه حد سود است. ما برای استراتژی ترکیبی باید یک حد سود قرار دهیم که مرحلهی پنجم و آخر است. بسیار شبیه حد ضرر است اما پس از یک صعود هر گاه دیدید که باند پایین در حال شکسته شدن است، معامله را ببندید. به زبان سادهتر، وقتی قیمت دارد معکوس میشود.
دقت کنید برای خروج ما فقط از یک اندیکاتور استفاده میکنیم. نقطهی ورود امن بسیار مهم است، اما برای خروج نباید منتظر تایید سه اندیکاتور باشیم. اگر خیلی درنگ کنیم ممکن است تمام سود از دست برود. به شکل زیر نگاه کنید:
مرحله پنجم استراتژی نوسانگیری
آیا استراتژی ما بهترین استراتژی برای نوسانگیری است؟
اگر مقاله استراتژی معاملات روند را یک بار دیگر بخوانید متوجه میشوید که قاعدهی کلی، انتخاب اندیکاتورها با سه جنبهی مختلف است. ما این اندیکاتورها و اوسیلاتورها را انتخاب کردیم چون نقاط ضعف همدیگر را میپوشانند. همچنین از سه جنبه بازار را بررسی میکنند. شما میتوانید با استفاده از اندیکاتورهای تشخیص جهت، مومنتوم و حجم استراتژی معاملاتی خود را بسازید.
باید زمان صرف کنید و اندیکاتورها را به خوبی بیاموزید. در عین حال فراموش نکنید هیچکدام از استراتژیها کامل نیستند. در بازار بسیار بزرگ فارکس، هیچ کسی نمیتواند با اطمینان دقیق بازار را پیشبینی کند. با این حال، استفاده از استراتژی ترکیبی برای نوسانگیری احتمال موفقیت را بالاتر میبرد.
سوالات متداول بهترین استراتژی نوسانگیری
تحلیل تکنیکال پیشبینی روند چارت قیمت با استفاده از اطلاعات نموداری همچون قیمت، حجم و زمان است. تکنیکالیستها معتقدند همه چیز در نمودار قیمت نهفته است.
اندیکاتورها نمودارهای کمکی برای درک بهتر روند هستند که با محاسبات ریاضی رسم میشوند.
اندیکاتورها ابزارهایی مفید هستند، اما در صورتی که آنها را در یک استراتژی مناسب استفاده کنید. علاوه بر این، مدیریت سرمایه و روانشناسی را نباید فراموش کنید.
استراتژی معاملاتی پرایس اکشن چیست ❤️ آموزش کامل Price Action
معامله پرایس اکشن یک تکنیک معاملهگری و تحلیل بازار است که از تجزیه و تحلیل الگوهای قیمت در طول زمان تشکیل شده است. این روش، توسط بسیاری از معاملهگران خرد و اغلب معاملهگران شرکتی و مدیران صندوقهای تامینی برای پیش بینی آینده قیمت اوراق بهادار یا بازارهای مالی استفاده میشود.
به عبارت سادهتر، پرایس اکشن که به آن PA خواهیم گفت، نحوه تغییر قیمت است: یعنی «حرکات» قیمت که به سادگی در بازارهایی با نقدینگی و نوسان بالا مشاهده میشود، اما در واقع هر چیزی که در بازار آزاد خرید یا فروش میشود، باعث ایجاد پرایس اکشن میشود. اگر هنوز متوجه این تکنیک نشدید، نگران نباشید، در ادامه با تصاویر متعدد و توضیحات بیشتر، قطعا متوجه خواهید شد.
اساس Price Action
معاملات پرایس اکشن، عوامل اساسی را که بر حرکت بازار تاثیر میگذارند، نادیده گرفته و در عوض، به تاریخچه قیمت بازار نگاه کرده و تغییرات قیمت را در یک دوره زمانی مشخص بیان میکند. بنابراین، PA به نوعی تحلیل تکنیکال است، اما آنچه آن را از اکثر تحلیلهای تکنیکال متمایز میکند، این است که تمرکز اصلی آن بر رابطه قیمت فعلی بازار با قیمتهای گذشته آن است، نه مقادیر بعدی که از آن تاریخچه قیمت به دست میآیند.
به عبارت دیگر، معاملات PA شکلی «خالص» از تحلیلهای تکنیکال هستند، زیرا شامل هیچ اندیکاتوری (اندیکاتورها، متاثر از قیمت گذشته هستند)، نمیشود. معامله گران PA فقط به دادههای دست اولی که یک بازار در مورد خودش ایجاد میکند، می پردازند. در واقع، پرایس اکشن تغییرات قیمت در طول زمان است.
- تجزیه و تحلیل پرایس اکشن به معاملهگر اجازه میدهد تا تغییرات قیمت بازار را درک کرده و توضیحاتی را در اختیار معاملهگر قرار میدهد تا بتواند یک سناریوی ذهنی برای توصیف ساختار بازار فعلی بسازد. معاملهگران PA با تجربه اغلب درک ذهنی منحصر به فرد و “احساس شهودی” خود از بازار را دلیل اصلی سوددهی معاملات خود می دانند.
معامله گران پرایس اکشن از تاریخچه تغییرات قیمت در بازار استفاده کرده و معمولا بر روی تغییرات قیمتی در 3 تا 6 ماه گذشته تمرکز کرده و تمرکز کمتری بر قیمتهای قبلتر از این بازه زمانی دارند. این تاریخچه قیمت شامل سویینگها (نوسانات بالا پایین) در یک بازار و همچنین سطوح حمایت و مقاومت است.
یک معاملهگر می تواند از PA بازار برای توصیف فرآیند تجزیه و تحلیل در زمینه تغییرات بازار استفاده کند. هر شرکت کننده در بازار هنگام معامله، «سرنخهایی» را در نمودار قیمت بازار باقی میگذارد، این سرنخها میتوانند تفسیر شوند و برای پیشبینی تغییرات بعدی در بازار استفاده شوند.
معاملات پرایس اکشن به بیان ساده
معاملهگران PA معمولا از عبارت «همه چیز را ساده ببین» استفاده کرده که اشاره به این واقعیت دارد: بسیاری از افراد با قرار دادن اندیکاتورهای فنی متعدد در نمودارهای خود و با تحلیل بیش از حد بازار، معاملات را برای خود بیش از حد پیچیده میکنند.
- استراتژی پرایس اکشن گاهی اوقات تحت عنوان «معاملات دارای نمودار روشن»، «معاملات برهنه»، «معاملات خام یا طبیعی» نیز نامیده میشوند، که به معاملات پرایس اکشن سادهای اشاره دارد که تنها از یک نمودار قیمت استفاده میکند.
رویکرد ساده و تقلیل یافته معاملات PA به این معنی است که هیچ اندیکاتوری در نمودار معاملهگران وجود ندارد و هیچ رویداد اقتصادی یا اخباری در تصمیمگیریهای معاملاتی استفاده نمیشود. تنها تمرکز بر روی پرایس اکشن بازار بوده و اعتقاد معاملهگران بر آن است که پرایس اکشن همه متغیرها (مانند رویدادهای خبری، دادههای اقتصادی و غیره) را که بر بازار تاثیر میگذارند و باعث تغییرات قیمت میشوند را منعکس میکند. بنابراین، تاکید بر این امر است که به جای تلاش برای رمزگشایی و مرتبسازی بسیاری از متغیرهای مختلف که هر روزه بر بازار تاثیر میگذارند، تحلیل بازار و معامله از روی پرایس اکشن بسیار سادهتر است.
الگوها در پرایس اکشن
الگوهای پرایس اکشن، که به آنها «محرکها»، «تنظیمات» یا «سیگنالها» نیز گفته میشود، در واقع مهمترین جنبه معاملات PA هستند، زیرا این الگوها هستند که سرنخهای قوی را برای معاملهگر درمورد اینکه قیمت آینده چه خواهد بود، ارائه میدهند. نمودارهای زیر، نمونههایی از چند استراتژی معاملاتی ساده پرایس اکشن را نشان داده که میتوانید برای معامله در بازار از آنها استفاده کنید.
الگوی اینساید بار
الگوی اینساید بار، یک الگوی دو میلهای است که از نوار داخلی و نوار قبلی که معمولا به آن “میله – کندل مادر” میگویند، تشکیل شده است. کندل داخلی کاملا در حد فاصل بالا و پایین کندل قبلی (کندل مادر) جای گرفته است. این استراتژی معمولا به عنوان یک الگوی شکست در بازارهای پرطرفدار استفاده شده، اما اگر در سطح نمودار کلیدی شکل بگیرد، میتوان آن را بهعنوان سیگنال معکوس نیز معامله کرد.
الگوی پین بار
الگوی پین بار شامل یک الگوی تککندلی است و نشان دهنده برگشت یا پسزدن قیمت و معکوس شدن روند بازار است. سیگنال پین بار در بازارهای رونددار به خوبی عمل میکند. از الگوی پین بار میتوان به کمک سطوح اصلی مقاومت و حمایت استفاده کرده و معاملاتی را بر خلاف روند اجرا کرد. پین بار نشان میدهد که قیمت ممکن است برخلاف جهتی که سایه پین بار نشان میدهد، حرکت کند. چرا که در حقیقت، سایه پین بار ریجکت قیمت و برگشت را نشان میدهد.
الگوی فیکی یا Fakey Bar
الگوی فیکی یا همان Fakey Bar شامل یک شکست نادرست از یک الگوی اینساید بار است. به عبارت دیگر، اگر یک الگوی اینساید بار برای مدت کوتاهی شکسته شود، اما سپس بازگردد و به محدوده نوار مادر یا اینساید بار نزدیک شود، شما یک Fakey Bar دارید. به آن “fakey یا جعلی” گفته میشود، زیرا شما را فریب میدهد. به نظر میرسد که بازار در یک جهت شکسته میشود، اما سپس در جهت مخالف شروع به حرکت کرده و حرکت قیمت را در همان جهت در پیش میگیرد. فیکیها در راستای روندها، در مقابل روندهای سطوح کلیدی و در بازارهای رینج بسیار کاربردی هستند.
تایید الگوها در Price Action
معامله صحیح با سیگنالهای دریافتی از پرایس اکشن نه تنها به خود سیگنال بستگی دارد، بلکه به محل شکلگیری سیگنال در نمودار نیز وابسته است. هر پین بار، اینساید بار و … مشابه، نتایج برابری ایجاد نمیکند. بسته به محلی که یک سیگنال مشخص تشکیل شده است، شاید معامله نکردن کار بهتری باشد و یا شاید هم باید بدون هرگونه اتلاف وقت، سریعا معامله را آغاز کرد.بهترین سیگنالهای پرایس اکشن، آنهایی هستند که در نقاط “تلاقی” در بازار شکل میگیرند. تلاقی، صرفا به معنای “گرد هم آمدن” افراد یا چیزها است.
در مورد معاملات پرایس اکشن، ما به دنبال منطقهای در نمودار هستیم که حداقل چند بار با سیگنال ورود به معامله (صادر شده از استراتژی ما) مطابقت دارند. وقتی این اتفاق میافتد، میگوییم سیگنال پرایس اکشن «تلاقی دارد».نقطه تلاقی جایی است که پین بار در جهت یک بازار با روند صعودی تشکیل شده و در سطح حمایت در آن روند صعودی شکل گرفته است.
بنابراین، ما تلاقی روند و سطح پشتیبانی را داریم، این موارد با هم به سیگنال خرید پین بار وزن بیشتری نسبت به زمانی میدهند که سیگنال صرفا از یک الگو صادر شده باشد. هر چه یک سیگنال پرایس اکشن، عوامل تلاقی بیشتری داشته باشد، سیگنال قدرتمندتر بوده و قابلیت اتکای بیشتری دارد.
مثال تایید الگو در بازار
چارتی که در زیر نمایش داده شده است، نمونهی بسیار خوبی از تایید الگوها مشاهده میشود. در این چارت، یک پین بار، هم جهت با روند بازار (روند صعودی) شکل گرفته و علاوه بر آن، سطح حمایت روند صعودی نیز در همین نقطه وجود دارد. بنابراین، محل تلاقی یا تایید بیشتری با رخ دادن همزمان سطح حمایت و روند صعودی شکل گرفته، بنابراین، سیگنال صادر شده از پین بار، قدرت اتکای بیشتری دارد. هرچقدر که عوامل تایید کنندهی بیشتری در نمودار وجود داشته باشد، سیگنال صادر شده قدرتمندتر خواهد بود.
آموزش پرایس اکشن
شما اکنون درک پایهای خوبی از اینکه Price Action چیست و چگونه بوسیله آن معامله کنید دارید. در فهرست پایین، مقالات تکمیلی و آنچه که دانش شما را برای استفاده از این استراتژی معاملاتی تکمیل میکند، ارائه خواهد شد که میتوانید با کلیک برروی هر یک، مقاله را مطالعه کنید.
استراتژی معاملاتی پرایس اکشن، روشی برای تحلیل قیمت آتی هر دارایی است. در این روش تحلیلی، از شکل گیری الگوهای مختلف استفاده شده تا روند آتی بازار مشخص شود. اگرچه Price Action شباهت زیادی به تحلیل تکنیکال دارد، اما در PA عموما از اندیکاتورها استفاده نشده، بلکه تنها به دنبال الگوهایی هستیم که روند آتی بازار را به ما نشان دهند. از جمله الگوهای مهم در این روش تحلیلی، الگوهای پین بار و اینساید بار بوده و باید مواظب الگوهای فیکی بود!
استراتژی معاملاتی PA مبتنی بر سیگنالهای متعددی است. تشکیل یک الگو زمانی میتواند قابل اعتماد باشد که با سیگنالهای دیگر (روند کلی، سطوح حمایت و مقاومت و . ) تجمیع شده و یک سیگنال قدرتمند کلی صادر شود. بنابراین، برای گرفتن تایید ورود به معامله در این استراتژی معاملاتی، باید از جمع چند سیگنال استفاده کرد.
استراتژی PA محدود به داراییهای فارکس نبوده، بلکه کاربرد آن بسیار کلیتر است. هر داریی که دارای یک چارت قیمتی/حجمی باشد، بالقوه میتواند انتخاب مناسبی برای معامله کردن باشد. فارکس، بورس، رمزارز، مسکن، طلا و . همگی جزو بازارها و در حقیقت داراییهایی هستند که میزبان مناسبی برای استراتژی معاملاتی PA هستند.
معرفی بهترین استراتژی معاملاتی روزانه ارز دیجیتال
معاملهگری (Trading) یکی از جذابترین فعالیتهایی است که میتوان آنرا با سرمایه بسیار پایین نیز شروع کرد و به عنوان یک منبع درآمد جانبی در نظر گرفت. ترید یا معامله در بازارهای مالی به معنای خرید دارایی در قیمت پایین و فروش آن در قیمت بالاتر است. البته در برخی بازارها میتوان ابتدا فروش انجام داد و سپس خرید (معاملات Short trading). معاملهگری (تریدینگ) و سرمایهگذاری با هم تفاوت دارند. تریدها معمولا در دوره ماهانه تا سالانه انجام میشود. تریدرها ممکن است از ترکیبی از تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال در خرید و فروش استفاده کنند. استراتژی ترید روزانه (Day Trading) به سبکی از ترید گفته میشود که تریدر در طول یک روز، پوزیشن معاملاتی را باز کرده و میبندد. به عبارت دیگر در استراتژی ترید روزانه، معاملهگر دارایی خود را برای روز بعد نگه نمیدارد و ترید را در عرض حداکثر چند ساعت انجام میدهد.
استراتژیهای ترید روزانه
در استراتژی ترید روزانه معاملات در طول چند دقیقه تا چند ساعت انجام میشود و به همین خاطر، در این سبک معاملاتی تحرکات بزرگ قیمت متداول نیست. پس معاملهگران روی سودهای کوچک تمرکز دارند. همچنین برای افزایش قدرت خرید، تریدرها از اهرم معاملاتی (لوریج) و مارجین استفاده میکنند تا با وارد کردن سرمایه بیشتر در یک معامله سود بیشتری بدست آورند. در حالت صحیح، همه معاملات روزانه با قرار دادن یک حد سود (profit target)، حدضرر (stop loss) یا زمان خروج (time exit) پایان مییابد. در این مقاله به معرفی چند استراتژی مهم و اولیه در ترید روزانه میپردازیم.
ترید روزانه بر اساس تحلیل حجم معاملات
حجم معامله به تعداد سهام یا کوینی که در یک بازه زمانی مشخص معامله میشود، میگویند. این شاخص به شما دید با ارزشی نسبت به میزان فعال بودن خریداران و فروشندگان در یک بازار، مثلا بازار بیت کوین میدهد. با استفاده از حجم معامله در استراتژی ترید روزانه میتوانید چیزهایی را درباره میزان تقاضای یک سهام، سرعت تغییر قیمت آن و این که چه زمانی یک روند معکوس میشود، متوجه شوید. Volume اندیکاتوری است که تعداد معاملات را در یک رنج قیمتی و در یک بازه زمانی مشخص نشان میدهد. اما در اکثر مواقع تریدرها به دلیل ساده بودن این اندیکاتور استفادهای از آن نمیکنند. در حالی که با استفاده از اندیکاتور volume سرمایه گذار میتواند سود خود را افزایش داده و همچنین ریسک معاملات خودش را به حداقل برساند.
تجزیه و تحلیل حجم معاملات (volume) این امکان را به تریدر میدهد که قوی بودن استراتژی معاملات روند استراتژی معاملات روند یا ضعیف بودن روند را تشخیص دهد.
استراتژیهای ترید روزانه بر اساس حجم، تعداد بالایی دارد و مطرح کردن تمام آنها زمانبر است و در این مقاله استراتژی ترید براساس حجم در Breakouts یا شکست قیمتی را که مهمترین و کاربردیترین استراتژی مبتنی بر حجم است را مطرح میکنیم. حجم مثل هر اندیکاتور دیگری در بازار میتواند سیگنال خرید و فروش بدهد و یا سیگنالهای خرید و فروش را تایید کند. جهت درک بهتر مفهوم تاثیر حجم معاملات در شکست قیمتی به این مثال توجه کنید.
همانطور که مشاهده میکنید در نقطه A بیت کوین افزایش قیمت خوبی را تجربه کرده است اما بلافاصله در دو کندل بعدی با اصلاح زیادی مواجه شده است در صورتی که به حجم معاملات توجهی نداشته باشیم این وضعیت نشان دهنده شکست قیمت و آغاز یک روند نزولی میباشد اما توجه به حجم معاملات نشان میدهد که مجموع حجم معاملات انجام شده در دو کندل قرمز رنگ کمتر از حجم معاملات در کندل سبز رنگ قبلی خود است که این نشان دهنده ضعیف بودن روند نزولی است.
توجه داشته باشید که در حالت شکست قیمت اگر در استراتژی ترید روزانه خود، روند بازار را در نظر بگیرید، 33 درصد احتمال درست بودن تحلیل شما وجود استراتژی معاملات روند دارد و اگر حجم معاملات را وارد تحلیل خود کنید میزان احتمال صحت تحلیل شما به 66 درصد خواهد رسید و با در نظر گرفتن عوامل دیگر از جمله میانگین متحرک، این میزان افزایش پیدا میکند.
ترید روزانه با میانگین متحرک ساده
میانگینهای متحرک(Moving Avarage)، قیمت متوسط یک رمزارز یا سهام را در طی یک دوره زمانی مشخص نشان میدهد. با این حال، روشهای مختلفی برای محاسبهی این میانگینها وجود دارند و به همین دلیل است که انواع مختلفی از میانگینهای متحرک را در نرمافزارهای تحلیل تکنیکال مشاهده میکنید و حتی میتوانید میانگین متحرک سفارشی خود را ایجاد کنید. دلیل نام متحرک نیز این است که، همانطور که قیمت حرکت میکند، دادههای جدیدی در محاسبات میانگین متحرک وارد میشود و بنابراین میانگین دائماً تغییر پیدا میکند. به عنوان مثال، در محاسبه میانگین متحرک ساده 30 روزه (Simple Moving Avarage)، قیمتهای پایانی 30 روز آخر با هم جمع و بر عدد 30 تقسیم میشود و برای محاسبه میانگین متحرک 15 روزه نیز، قیمتهای پایانی یک دوره 15 روزه با هم جمع و سپس بر 15 تقسیم میکنیم. فرض کنید اعداد زیر قیمت بیت کوین در ده روز پیاپی باشد:
9800$; 9855$; 9900$; 9810$; 9900$; 9980$; 10050$; 10400$; 10950$; 11500$
جهت محاسبه میانگین متحرک ساده 10 روزه مجموع این اعداد را محاسبه میکنیم و بر 10 تقسیم میکنیم.
که میانگین متحرک ساده 10 روزه برای این دادهها 10215 میشود.
پس از درک مفهوم میانگین متحرک حال یک استراتژی ترید روزانه واقعی بر اساس میانگین متحرک را بررسی میکنیم. نمودار زیر نشان دهنده تغییرات قیمت بیت کوین در طول چند ساعت است.
در اینجا برای ترید از میانگین متحرک ساده 30 دقیقه ای استفاده کردهایم(نمودار آبی رنگ). همانطور که مشاهده در منطقه A سقفهای قیمتی و کفهای قیمتی تشکیل شده همگی بالاتر از میانگین متحرک ساده قرار گرفته است که این یک سیگنال قوی برای تریدرها میباشد و نشان دهنده یک روند صعودی خوب میباشد که در منطقه B مشاهده میکنید. بنابراین تریدر با آغاز استراتژی ترید روزانه در نقطه A حداقل سود 6 درصدی به دست میآورد.
در استفاده از میانگین متحرک ساده دقت داشته باشید که، استفاده از تعداد زیادی میانگین متحرک سفارشی شده، باعث ایجاد پیچیدگی و آشفتگی در تصمیمگیریها خواهد شد.
ترید روزانه با مکدی (MACD)
میانگین متحرک همگرا واگرا (Moving Average Convergence Divergence) توسط جرالد اپل فیزیکدان و محقق آمریکایی در اواخر سال ۱۹۷۰ طراحی شد. مکدی در گروه نوسانگرها قرار میگیرید و اخیرا یکی از پر استفادهترین اندیکاتورها در بین تحلیلگران میباشد. همانطور که از اسم این اندیکاتور مشخص است، از میانگین متحرک در محاسبات این اندیکاتور استفاده شدهاست لذا بر خلاف برخی از نوسانگرها از فرمول محاسباتی پیچیدهای برخوردار نیست.
از اندیکاتور مکدی در استراتژی ترید روزانه برای به دست آوردن قدرت، جهت و شتاب در یک روند استفاده میشود.
اندیکاتور مکدی با دو ظاهر متفاوت و با نامهای مکدی کلاسیک و مکدی در بین تریدرها مورد استفاده هست. در نظر داشته باشید که عملکرد هر دو یکسان است و صرفا در ظاهر تفاوتهایی با هم دارند. اندیکاتور مکدی شامل یک هیستوگرام (خطوط عمودی قرمز و سبز) و دو خط است که در اینجا این دو خط با آبی و قرمز نشان داده شدهاند. خط قرمز رنگ با نام خط سیگنال و خط آبی رنگ با نام خط MACD شناخته میشوند.
سیگنال اندیکاتور مکدی (MACD)
در استراتژی ترید روزانه، سیگنال مکدی معمولا از تقاطع خط مکدی و خط سیگنال صادر میشود. زمانی که خط مکدی (خط آبی) از ناحیه زیر صفر، خط سیگنال (خط قرمز) را از پایین به بالا قطع میکند (الگوی دسته فنجان) سیگنال خرید صادر میشود. همچنین زمانی که خط مکدی (خط آبی) از ناحیه بالای صفر، خط سیگنال (خط قرمز) را از بالا رو به بالا قطع کند در آن صورت سیگنال فروش صادر خواهد شد. سیگنالهای صادر شده توسط مکدی را در تصویر زیر که تغییرات قیمت بیت کوین را طی 3 ساعت نشان میدهد، مشاهده کنید.
مکدی در کنار سادگی، امکان بررسی همزمان قدرت روند و قدرت بازگشت را دارد که همین ویژگیهای مثبت آنرا بین اندیکاتورها محبوب کردهاست و تقریبا تمام تریدرها در استراتژی ترید روزانه از اندیکاتور مکدی در کنار سایر اندیکاتورها استفاده میکنند.
سخن پایانی
رشد ارزهای دیجیتال فرصتی مناسب برای ایرانیان مشتاق به معاملهگری ایجاد کرده زیرا محدودیتهای بسیار کمتری در بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد و یک شخص عادی به سادگی و بدون داشتن شرایط خاص میتواند خرید و فروش ارز دیجیتال را انجام دهد. با این حال، شروع استراتژی ترید روزانه در این بازار فرایند پیچیدهتری نسبت به بورس دارد. با وجود این که این کار سختیهای بسیاری دارد اما به دلیل مزایایش مورد توجه بسیاری افراد به خصوص تازه واردها قرار گرفته است. معامله گرانِ رمزارزها، برای انجام ترید روزانهی خود نیازمند عملکرد و واکنشهای سریع هستند؛ از طرفی بررسی طیف گسترده ای از اندیکاتورها فرایندی دقیق میباشد و نیازمند داشتن اطلاعات کافی در مورد تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال میباشد.
استراتژی های معاملاتی برای ترید در بازار نزولی چیست؟
لطفا وارد شده یا عضو شوید تا بتوانید دیدگاهی ارسال نمایید
لطفا وارد شده یا عضو شوید تا بتوانید سوال بپرسید
1 پاسخ
لطفا وارد شده یا عضو شوید تا بتوانید دیدگاهی ارسال نمایید
به NazarEx.ir خوش آمدید
در مورد رمزارزها و ارزهای دیجیتال
راحت بپرسید ، پاسخ دهید و امتیاز کسب کنید و جایزه بگیرید !
تمامی حقوق برای پارس رسانه محفوظ است | Nazarex.ir
دیدگاه شما