این مقاله صرفا جنبهٔ آموزشی دارد و بهمنزلهٔ توصیهٔ سرمایهگذاری نیست!
سوئینگ تریدینگ یا نوسان گیری ارز دیجیتال چیست؟
انجام سوئینگ ترید و کسب سود از طریق نوسانات قیمت در میان مدت یکی از محبوب ترین روش های مبادلاتی در میان تریدر ها است.
سوئینگ تریدینگ (swing trading) یا نوسانگیری، یکی از استراتژیهای رایج در معاملات است. این روش میتواند یک استراتژی ایدهآل برای معاملهگران مبتدی باشد. باتوجه به تایمفریمهای مشخص و قابل کنترلی که در این روش مدنظر قرار میگیرد، پیشبینی و تعیین استراتژی در بازار هدف، نسبتا سادهتر انجام میشود. نوسانگیرها در بازارهای مختلف از جمله فارکس، سهام و رمز ارز، فعالیت میکنند. اما آیا نوسانگیری استراتژی مناسبی برای شما محسوب میشود؟ کدام بهتر است؛ معاملات روزانه را آغاز کنید یا با روش نوسانگیری پیش بروید؟
در این مقاله آنچه را که نیاز است درباره نوسانگیری در حوزه رمز ارزها بدانید توضیح خواهیم داد و درمورد اینکه آیا این روش، انتخاب مناسبی برایتان محسوب میشود یا خیر، به شما کمک میکنیم.
«تاریخ آخرین بهروزرسانی این مقاله: تیر ۱۴۰۰»
نوسانگیری (swing trading) چیست؟
نوسانگیری نوعی استراتژی معامله است که شامل ثبت و ضبط حرکات قیمت در بازههای کوتاهمدت و میانمدت میشود. ایده اصلی نوسانگیری، یافتن یک موقعیت تغییر قیمت در بازه زمانی چند روزه یا چند هفتهای و استفاده از آن برای کسب سود است.
بهترین موقعیت برای استفاده از این استراتژی، زمانیست که روند قیمت به شکل ثابت صعودی یا نزولی است (trending market). اگر یک روند قدرتمند در تایمفریمهای بلندمدت شکل بگیرد، موقعیت مناسبی را برای نوسانگیرها فراهم میکند تا علاوه بر موقعیتهای فراوان برای ورود به معامله، سود بیشتری را از تغییرات بزرگ قیمتی کسب کنند. برخلاف این وضعیت، اگر قیمت در یک بازه محصور شود (consolidating market)، نوسانگیری کار مشکلی خواهد بود. در این صورت، به علت تغییرات کوچکتر قیمت، احتمال کسب سود بالا نیز بسیار پایین میآید.
به عبارتی، نوسانگیری فرآیند تشخیص حرکات قیمتی یک سرمایه در آینده است. نوسانگیرها با تحلیل نمودارهای قیمتی احتمال پیشروی قیمت در بازه بعدی را پیشبینی میکنند و با توجه به آن، وارد معامله میشوند. اگر پیشبینی آنها محقق شود، اختلاف قیمتی پیشبینی شده، سود این معاملهگران محسوب خواهد شد.
بسیاری از نوسانگیرها بر اساس نسبت ریسک/سود وارد بازار میشوند. آنها با تحلیل نمودار قیمتی، نقطه ورود به معامله و حد ضرر (stop loss) را تعیین میکنند و در عمل سود خود را از معامله تخمین میزنند. در این میان اگر به ازای هر ۱ دلار ریسک بتوانند ۳ دلار سود کسب کنند، با نرخ مطلوب و مناسبی وارد معامله شدهاند. البته نوسانگیرهایی نیز هستند که به ازای یک دلار ریسک یک دلار سود کسب میکنند، اما این نرخ مناسبی برای ورود به معامله نیست.
یک نمونه واقعی از نوسانگیری باتوجه به نرخ ریسک و سود
نمودار زیر افزایش قیمت APPLE را نشان میدهد که در پی شکلگیری الگوی فنجان رخ داده است. به طور معمول در تحلیل تکنیکال، شکل گرفتن این الگو در نمودار قیمت نشانهای بر بالا رفتن قیمت در بازه بعدی است.
▪ در این مثال محدودهی نزدیک به قیمت ۱۹۲ دلار که با مستطیل در شکل نشان داده شده، موقعیت مناسبی برای ورود به معامله خرید است.
▪ یک نقطهی ممکن برای قرار دادن حد ضرر، زیر خط حمایت در حدود قیمتی ۱۸۷ دلار است.
▪ با توجه به نقطه ورود به معامله و حد ضرر، ریسک معامله به ازای هر واحد ۵ دلار است (۱۹۲ – ۱۸۷).
▪ اگر حداقل سود درمقابل ریسک را دو برابر درنظر بگیریم، هر قیمتی بالای ۲۰۲ دلار (۵×۲ + ۱۹۲)، این سود را فراهم میکند.
چگونه با استفاده از نوسانگیری ارز دیجیتال (swing trading) کسب سود کنیم؟
همانطور که گفته شد سویینگ تریدرها جهت بهره بردن از نوسان قیمت، تمام رخدادهای قیمتی را در بازههای چند روزه تا چند هفتهای رصد میکنند. باتوجه به این موضوع میتوان گفت نوسانگیرها معامله خود را بیشتر از معاملهگران روزانه، باز نگه میدارند. اما مدت باز نگه داشتن معاملات در نوسانگیرها همواره کمتر از معاملهگرانی است که برای سرمایهگذاری وارد بازار میشوند و بعد از خرید ممکن است تا مدتهای طولانی، معامله را باز نگه دارند.
نوسانگیرها معمولا از تحلیل تکنیکال برای ایدههای تجاری خود استفاده میکنند، اما نه به اندازه معاملهگران روزانه. رخدادهای مهم و اساسی میتوانند در بازههای زمانی چندروزه تا چندهفتهای اثرگذار باشند، به همین خاطر ممکن است نوسانگیرها از تحلیل فاندامنتال نیز در تعیین استراتژی خود در بازار بهره ببرند. به عنوان نمونه اگر یک نوسانگیر با استفاده از تحلیل تکنیکال یک روند صعودی را در بازار تشخیص دهد، سعی میکند برای تایید پیشبینی خود به تحلیل فاندامنتال رجوع کند.
حتی تحلیل حرکات قیمت (price action)، نمودار شمعی (candlestick chart patterns)، سطوح حمایت و مقاومت (support and resistance levels) و نشانههای تحلیلی (technical indicators) نیز جزو عناصری هستند که نوسانگیرها از آنها در تحلیل بازار و تصمیمات تجاری استفاده میکنند.
سویینگ تریدرها معمولا نمودارها را در تایمفریمهای میانمدت تا بلندمدت بررسی میکنند؛ چراکه شکلگیری روندهای صعودی و نزولی اصلی بازار در تایمفریمهای بلندمدت قابل تشخص و تایید هستند. در عین حال ممکن است نوسانگیرها تایمفریمهای یکساعته، چهارساعته یا دوازدهساعته را نیز جهت تعیین نقاط ورود به معامله و خروج از آن، بررسی کنند. این نقاط میتوانند نقاط شکست یا بازگشت در تایمفریمهای پایینتر باشند.
مهمترین تایمفریم در نوسانگیری، نمودارهای روزانه است. اما استراتژیهای معامله و سرمایهگذاری میتواند در معاملهگران متفاوت، اشکال مختلفی داشته باشد. به یاد داشته باشید مطالبی که در این مقاله درباره آن صحبت میکنیم یک قانون قطعی نیست و ما صرفا روشها و مثالهای معمول را توضیح میدهیم.
تفاوت ترید روزانه با سویینگ ترید
تریدرهای روزانه اهداف سرمایهگذاری خود را بر مبنای حرکات قیمت در بازههای بسیار کوتاه تنظیم میکنند، درحالیکه نوسانگیرها به دنبال حرکات قیمتی بزرگتر هستند. در واقع معاملات روزانه (daily trading) استراتژی فعالتری محسوب میشود؛ چراکه نیازمند رصد مداوم بازار است و معاملهگران در این روش معاملات خود را بیش از یک روز باز نگه نمیدارند.
به عکس، در نوسانگیری رسیدن به اهداف معامله فعالیت کمتری را شامل میشود. معاملهگران در این روش میتوانند کمتر بازار را رصد کنند؛ چراکه رخ دادن حرکات قیمتیِ مدنظر آنها معمولا به زمان بیشتری احتیاج دارد. از آنجایی که حرکات قیمتی در استراتژی نوسانگیری بزرگتر است، سویینگ تریدرها میتوانند سود قابلتوجهی از چند معامله کسب کنند.
معاملهگران روزانه صرفا از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند، درحالیکه نوسانگیرها با ترکیبی از تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال سر و کار دارند؛ البته با تاکید بیشتر بر تحلیل تکنیکال. در سوی دیگرِ این طیف، سرمایهگذاران بلندمدت قرار دارند که شاید تحلیل تکنیکال را بهطور کلی درنظر نگیرند و صرفا بر اساس تحلیل فاندامنتال وارد بازار شوند.
کدام استراتژی برای شما مناسبتر است؟ معاملات روزانه یا نوسانگیری؟ بهتر است ابتدا به این سوال پاسخ دهید که خودتان را در کدام وضعیت میبینید؟ به عبارتی همواره خودتان را درحال رصد کدام تایمفریمها (کوتاهمدت تا بلندمدت) و استفاده از کدام نوع از تحلیلها (تکنیکال و فاندامنتال) مییابید؟ پاسخ به این پرسش میتواند استراتژی مناسب را با توجه به شخصیت، سبک تجارت و اهداف سرمایهگذاری شما، تعیین کند.
شما میتوانید نقاط قوت خود را در نظر بگیرید و با توجه به آن استراتژی مناسب خود را طوری انتخاب کنید که این نقاط قوت بیش از پیش مورد استفاده قرار گیرد. برخی ترجیح میدهند بهسرعت از یک معامله خارج شوند و در هنگام خواب نگران معاملاتی که همچنان باز هستند، نباشند. برخی دیگر ترجیح میدهند مدت زمان بیشتری برای تصمیمگیری و ارزیابی تمام جوانب معامله و طراحی یک برنامه دقیق برای سرمایهگذاری خود، داشته باشند.
طبیعتا شما میتوانید استراتژیهای متفاوتی را آزمایش کنید تا متوجه شوید کدام بهترین نتیجه را حاصل میکند. همچنین میتوانید قبل از انتخاب یک استراتژی برای حساب واقعی خود، برای ارزیابی این روشها از حسابهای آزمایشی استفاده کنید.
چگونه نوسانگیری در حوزه رمز ارزها را آغاز کنیم؟
نوسانگیری میتواند یک راه ایدهآل برای شروع معامله باشد. باتوجه به اینکه افقهای زمانی در نوسانگیری به نسبت معاملات روزانه بلندتر است، تصمیمگیری با آرامش بیشتری انجام میشود و تسلط بر بازار آسانتر بهدست میآید.
اگر آماده شروع به کار با استراتژیهای نوسانگیری هستید، میتوانید از صرافیهای آنلاین و معتبر برای ورود به بازار استفاده کنید. ارائه جفتهای متنوع و ابزارهای گوناگون معامله در این صرافیها، این امکان را در اختیار شما قرار میدهد تا با توجه به اهداف تجاری خود، وارد بازار رمز ارزها شده و سود مطلوب را کسب کنید.
مزایای نوسان گیری ارز
- به زمان کمتری نسبت به معاملات روزانه احتیاج دارد.
- با تشخیص نوسانات اصلی بازار، در بازه کوتاهمدت، سود را به حداکثر میرساند.
- نوسانگیرها با تکیه بر تحلیل تکنیکال میتوانند فرآیند معامله را ساده کنند.
معایب نوسان گیری ارز
- لزوم پذیرش ریسک بازار در طول شبها و آخر هفتهها.
- برگشت ناگهانی بازار از روند پیشبینی شده میتواند ضررهای قابلتوجهی را به همراه داشته باشد.
- نوسانگیرها معمولا تغییرات بزرگ بازار در معامله بر اساس سوینگ طولانیمدت را در ازای معاملات کوتاهمدت، از دست میدهند.
جمعبندی
نوسانگیری یکی از استراتژیهای معمول در بازارهای مختلف است. همانقدر که نوسانگیری در بازار سهام کاربردی است، در بازار رمز ارزها نیز کاربرد دارد. نوسانگیرها باتوجه به سیاست کلی خودشان در اهداف تجاری، بین چند روز تا چند هفته یک معامله را باز نگه میدارند.
آیا باید قطعا یکی از استراتژیهای نوسانگیری یا معاملات روزانه را انتخاب کرد؟ سادهترین راه برای فهمیدن این موضوع، بهکار بردن هر دو استراتژی و ارزیابی آنها و توجه به سبک تجارت هر فرد است تا در نهایت مشخص شود کدام استراتژی نتایج بهتری در بر دارد. همچنین یادگیری درباره قوانین ریسک و تعیین حد ضرر و مشخص کردن اندازه معامله، میتواند بسیار مفید واقع شود.
این مقاله صرفا جنبهٔ آموزشی دارد و بهمنزلهٔ توصیهٔ سرمایهگذاری نیست!
صفر تا صد استراتژی معاملاتی همراه با یک مثال آموزشی
در گذشته در مورد مفهوم استراتژی و ضرورت داشتن استراتژی برای هر معاملهگر توضیحاتی را ارائه کردیم و در ارادامه قصد داریم تا در قالب یک مثال آموزشی به بررسی تمام موارد ارائه شده بپردازیم. هدف ما از ارائه این مثال آموزشی، درک هرچه بهتر نکات گذشته میباشد و همچنین این مژده را به شما میدهیم که با مطالعه این مطلب میتوانید پاسخ بسیاری از سوالات احتمالی خود را دریافت کنید.
یک استراتژی ساده آموزشی ( تعادل میانگینها )
این استراتژی معاملاتی بر پایه اندیکاتورها طراحی شده است و ضمن سادگی، نتایج نسبتا قابل قبولی نیز داشته است. در این استراتژی از دو میانگین متحرک کوتاهمدت و بلند مدت به همراه دو اندیکاتور MACD و RSI استفاده شده است. اما این استراتژی به چه صورت عمل میکند؟
شرط اول این استراتژی ایجاد یک تقاطع بین دو میانگین متحرک ۲۶ روزه و ۱۳ روزه میباشد. زمانی که میانگین متحرک نمایی ۱۳ روزه بالاتر از میانگین متحرک ۲۶ روزه قرار گرفت و همچنین نمودار قیمت نیز بالاتر از هر دوی این خطوط قرار گیرد شرط نخست ما اتفاق افتاده است.
شرط دوم این استراتژی را اندیکاتور مکدی تعیین میکند. زمانی که خط مکدی (MACD Line) و خط سیگنال (Signal Line) در ناحیه زیر صفر به نحوی تقاطع ایجاد کنند که خط مکدی از پایین به بالا خط سیگنال را قطع کند یا به عبارت دیگر اندیکاتور مکدی از ناحیه زیر صفر سیگنال خرید صادر کند در این حالت شرط دوم نیز برقرار شده است.
بعد از بررسی استراتژی نحوه اجرا و پیاده سازی آن بسیار مهم و حیاتی میباشد؛ دقیقا رعایت نکاتی حائز اهمیت که به شما کمک میکنند تا همیشه در بازارهای سرمایهگذاری زنده بمانید و فعالیت مستمر داشته معامله بر اساس سوینگ باشید.
ابتدا شرایط زمانی، شرایط روحی و میزان ریسک پذیری خود را در نظر میگیریم و کاملا با خود صادق هستیم و آماده میشویم تا به سوالات مهمی پاسخ دهیم.
یک قلم و یک کاغذ آماده میکنیم و سوالات را با پاسخهای شفاف بر روی آن مینویسیم. توجه داشته باشید که پاسخگویی به سوالات میبایست کاملا شفاف باشد و از ارائه پاسخهای دو پهلو خودداری کنید. همچنین تمام سوالات میبایست پیش از اجرای استراتژی پاسخ داده شوند لذا از موکول کردن و یا به تاخیر انداختن پاسخها به زمان دیگری جدا خوددرای کنید.
۱-چه نوع معاملهگری هستید؟
در مورد انواع سبکهای معاملاتی به تفصیل صحبت کردیم لذا از تکرار مکررات اجتناب میکنیم و صرفا با توجه به شخصیت و روحیات خود و با توجه به جنس بازاری که قصد داریم در آن معامله کنیم سبک معاملاتی Swing Trading یا معاملهگری نوسانی را انتخاب میکنیم.
۲-در چه بازه زمانی معامله کنیم؟
با توجه به انتخاب سبک معاملهگری نوسانی و همچنین بر اساس شناختی که از خود داریم ترجیح میدهیم تا در Time Frame روزانه استراتژی خود را پیادهسازی کنیم و وارد معامله شویم.
۳-آیا این معامله جذابیت لازم را دارد؟
قصد داریم به سوال بسیار مهمی پاسخ دهیم، اهمیت این موضوع به قدری بالا است که کتابهای زیادی در این مورد نوشته شده است.
تصور کنید دو صفحه از یک ترازو داریم که یکی به ریسک شکست شما در معامله و دیگری به منفعت شما از پیروزی اشاره دارد. گزینهای ارزش معامله و سرمایهگذاری را دارد که صفحه دوم آن (Reward) چندین برابر سنگینتر از ریسک شکست شما باشد.
حال در این استراتژی با توجه به کم بودن فاصله سیگنال خروج، جذابیت پیروزی و کسب سود به میزان قابل توجهی از ریسک شکست ما بالاتر است لذا ورود به این معامله بر اساس این استراتژی جذابیت لازم را دارد.
۴-چه مقدار از سرمایه خود را اختصاص دهیم؟
پاسخ به این سوال ارتباط مستقیمی با پاسخ سوال قبل دارد. میزان ریسک در هر معاملهای مجوز تخصیص حجم سرمایه را در هر سرمایهگذاری صادر میکند؛ به عبارت دیگر هر چقدر ریسک یک سرمایهگذاری بیشتر باشد، منطق و عقل سلیم حکم میکند که سرمایه کمتری درگیر آن گزینه سرمایهگذاری گردد.
لذا با توجه به ریسک کم این گزینه سرمایهگذاری تخصیص قسمت قابل توجهی از دارایی میتواند منطقی باشد.
۵-نقاط ورود و خروج مناسب کجاست؟
تعیین نقاط ورود و خروج مناسبت میتواند تاثیر مستقیمی در سود شما داشته باشد. گاهی اوقات تعیین نقاط نامناسب ورود و خروج باعث میشود تا قسمتی از سود سرمایهگذاری از بین رود و یا حتی جذابیت سرمایهگذاری را تا حد زیادی کاهش دهد.
در این استراتژی با توجه به شروطی که ذکر شد، نقطه ورود مناسب شکست قدرتمند میانگین ۱۳ روزه توسط نمودار قیمت میباشد. همچنین بر اساس این استراتژی نقطه خروج زمانی تایید میشود که نمودار قیمت، میانگین ۲۶ روزه را شکسته باشد.
۶-حد سود و حد ضرر این معامله کجاست؟
معاملهای که حد سود و حد ضرر نداشته باشد مانند خانهای هست که ستون ندارد؛ در واقع یکی از مهمترین و اساسیترین اجزای یک استراتژی حد سود و حد ضرر میباشد. تعیین حد سود و حد ضرر میتواند به صورت نقطهای و شناور تعیین شود.
حد سود و حد ضرر نقطهای: در این روش یک ناحیه قیمتی در قالب یک ناحیه فیبوناچی (PRZ) و یا یک سطح معتبر تاریخی به عنواند حد سود یا حد ضرر تعیین میگردد.
حد سود و حد ضرر شناور: در این روش مادامی که سناریوی استراتژی پا برجا هستحد سود و حد ضرر نیز جابهجا خواهند شد.
بر اساس استراتژی فوق حد ضرر زمانی فعال میشود که قیمت پس از شکست میانگین ۱۳ روزه توانایی صعود را نداشته باشد و میانگین ۲۶ روزه را بشکند. با توجه به فاصله کم نقطه ورود و حد ضرر، از میزان جذابیت ریسک به پیروزی نیز کاسته نخواهد شد.
همچنین با توجه به استفاده از حد سود شناور، زمانی که سناریوی خروج از سهم در اهداف قیمتی بالاتر تایید گردد، همان نقطه به عنوان حد سود تعیین میگردد.
۷-تمام موارد فوق را یادداشت میکنیم.
تمام جوانب یک معامله را پیشبینی کردیم و حال وقت آن رسیده است که در یک برگه کوچک آن را جوری شرح دهیم که هیچ ابهامی در آن وجود نداشته باشد. دقت کنید که نوشتن اصل موضوع اهمیت دارد و پرداختن به توضیحات اضافه صرفا مدیریت استراتژی دشوار میسازد.
یک مثال کامل از پیاده سازی یک استراتژی معاملاتی در بورس ایران را جزء به جزء بررسی کردیم و برنامه خود را برای ورود و خروج از این معامله شرح دادیم. شما نیز قادر خواهید با پیاده سازی موارد فوق، استراتژی خود را طراحی و برنامه ریزی دقیقی برای آن انجام دهید. اطمینان داشته باشید که کیفیت معاملات شما با پایبندی به استراتژی مناسب و استاندارد میتواند تا حد زیادی افزایش یابد.
انواع سبکهای معامله تحلیل تکنیکال
این سبک بر اساس اخبار و انتظارات بازار قبل و بعد از انتشار اخبار صورت میگیرد. به عنوان مثال انتظارات بازار قبل از یک نشست به یک صورت و بعد از نشست شکلی دیگر است. معامله کردن بر اساس اخبار نیاز به یک نگرش تحلیلی و باتجربه دارد و کار هر کسی نیست. کسانی که میخواهند از این روش استفاده کنند باید در سریعترین زمان ممکن اخبار را دریافت و بر اساس آن اقدام کنند. البته تحلیل اخبار هم اهمیت زیادی دارد و ممکن است تحلیلهای شما همیشه درست نباشید و زیان کنید. درک تفاوتها در انتظارات بازار، برای موفقیت در استراتژی معاملهگری بر اساس اخبار اهمیت زیادی دارد.
معاملهگری سوینگ (Swing) یا نوسانگیری
معاملهگری سوینگ به یک استراتژی بلندمدت مربوط میشود و در تمامی بازارهای مالی قابل استفاده است. در این روش معاملهگر باید پوزیشن (خرید یا فروش) خود را بیش از یک دوره معامله حفظ کند. بنابراین معمولاً در این روش باید چند هفته یا چند ماه پوزیشن خود را حفظ کنیم. هدف از این سبک، کسب حداکثر سود از حرکات قیمتی است.
طرفداران سوینگ تردینگ وقتی بازار مشکوک به رشد است، از آن بازار خرید میکنند و وقتی مشکوک میشوند که این بازار قرار است افت کند، دارایی خود را میفروشند. معاملهگران در این سبک بیشتر بر اساس تحلیل تکنیکال و مطالعه نمودارها تصمیم میگیرند.
این معاملهگران بیشتر به طول و مدت زمان هر نوسان متکی هستند؛ زیرا این دو عامل روی سطح حمایت و مقاومت تأثیر دارد. همچنین طرفداران این سبک باید بتوانند افزایش سطح تقاضا یا عرضه در بازار را درک کنند و در موقع مناسب، دست به کار شوند.
معاملهگری روزانه
معاملهگری روزانه برای آن دسته از معاملهگرهایی خوب است که میخواهند به صورت فعال در بازار معامله کنند و کار تماموقتشان معامله کردن در بازارهای مالی است. این معاملهگران میتوانند از نوسانات قیمتی در ساعات باز و بسته شدن بازار نهایت بهره را ببرند. معاملهگران روزانه باید یک برنامه معاملهگری سازمانیافته را در پیش بگیرند تا بتوانند خیلی سریع خودشان را با حرکتهای بازار هماهنگ کنند.
معاملهگری در جهت روند (Trend یا ترند)
این سبک مربوط به زمانی است که یک معاملهگر از تحلیل تکنیکال استفاده میکند و روال و روند کنونی را برای خوش مشخص میکند. وقتی روند را برای خودش تعریف کرد، فقط از جهت روند مشخصشده وارد معاملات میشود. در واقع طرفداران این سبک روند یا ترند کنونی را دوست خودشان میدانند.
پیروی از روند از بحث «صعودی یا نزولی بودن» متفاوت است. حامیان این سبک، دیدگاه ثابتی در مورد اینکه بازار باید به کدام سمت حرکت کند، ندارند. موفقیت در این سبک زمانی رخ میدهد که ابتدا روند کنونی را درست تشخیص دهید و سپس در آن جهت حرکت کنید. پیروان این سبک باید از حرکتهای معکوس بازار آگاه باشند. البته با تکنیکهایی مانند تعیین حد سود و زیان میشود از این زیانها جلوگیری کرد.
از ابزارهای مختلفی برای تشخیص روند کنونی بازارهایی مثل بازار سهام، اوراق قرضه خزانهداری و بازار ارز استفاده کنید. معاملهگرانی که از این سبک استفاده میکنند باید بسیار صبور باشند؛ زیرا سوار شدن بر موج روند موجود بسیار دشوار است. همچنین باید بتوانید تشخیص دهید که روال سابق دیگر تمام شده و روند جدیدی آغاز شده است.
معاملهگری اسکالپینگ
معاملهگرانی که از اسکالپینگ استفاده میکنند، فقط سراغ معاملات کوتاه مدت با حرکات قیمتی جزئی میروند. اسکالپرها شاید چندین معامله در طول روز انجام دهند و امیدوار هستند که از هر معامله یک سوداندک و جزئی برداشت کنند. استراتژی خروج شما به عنوان یک اسکالپر باید خیلی دقیق و حسابشده باشد؛ زیرا یک ضرر بزرگ میتواند تمام سودهایی که در طول روز داشتهاید را از بین معامله بر اساس سوینگ ببرد. یک اسکالپر باید فکر « ادامه پیدا کردن سود» را از سرش بیرون کند و وقتی سود مورد نظر حاصل شد خیلی سریع از معامله خارج شود. کسانی که از این سبک استفاده میکنند، باید سعی کنند تعداد معاملات برنده خود را بالا ببرند.
سوئینگ تریدینگ چیست؟
سوئینگ تریدینگ چیست؟ | سوئینگ تریدینگ (Swing Trading) یا نوسانگیری یک روش معاملاتی است که هدف آن کسب سود در طی مدت زمان چندین روز یا چندین هفته است (این یک استراتژی بلندمدت است). سوئینگ تریدینگ در تمامی بازارها اعم از ارزهای دیجیتال، فارکس، سهام و غیره قابل استفاده است. تریدرهای سوئینگ، اصولا از تحلیل تکنیکال برای یافتن […]
سوئینگ تریدینگ چیست؟ | سوئینگ تریدینگ (Swing Trading) یا نوسانگیری یک روش معاملاتی است که هدف آن کسب سود در طی مدت زمان چندین روز یا چندین هفته است (این یک استراتژی بلندمدت است). سوئینگ تریدینگ در تمامی بازارها اعم از ارزهای دیجیتال، فارکس، سهام و غیره قابل استفاده است.
تریدرهای سوئینگ، اصولا از تحلیل تکنیکال برای یافتن موقعیتهای مناسب معاملاتی استفاده میکنند. البته این تریدرها ممکن است از تحلیل فاندامنتال نیز برای تایید روند قیمت و الگوها استفاده کنند.
معرفی سوئینگ تریدینگ (Swing trading)
سوئینگ تریدینگ یا معاملات نوسانی (Swing trading)، انواعی از معامله است که در آن تلاش بر این است که سودهای کوتاه مدت تا میان مدت از یک سهام (یا هر ابزار مالی) طی چند روز تا چند هفته بدست بیاید. معاملهگران در این نوع از تجارت در درجه اول از تحلیل تکنیکال برای جستجو و یافتن فرصتهای تجاری استفاده میکنند.
این معاملهگران ممکن است علاوه بر تجزیه و تحلیل روند و الگوهای قیمت، از تحلیل بنیادی نیز استفاده کنند.
به طور معمول، سوئینگ تریدینگ شامل نگه داشتن موقعیتی طولانی یا کوتاه برای بیش از یک جلسه معاملاتی است، اما این زمان معمولاً کمتر از چند هفته یا چند ماه است. این یک بازه زمانی کلی است؛ زیرا برخی معاملات ممکن است بیش از دو ماه طول بکشد، با این وجود برخی از معاملهگران ممکن است آنها را معاملات نوسانی بدانند.
معاملات نوسانی نیز میتواند در طی یک جلسه معامله انجام شود، اگرچه این نتیجهای نادر است که در شرایطی بسیار بی ثبات حاصل میشود.
هدف از انجام معاملات نوسانی تسلط بر قسمتی بزرگ از تغییرات چشمگیر قیمت است. در حالی که برخی از معامله گران به دنبال سهامهایی با حرکات بیثبات هستند، ممکن است برخی دیگر سهام با ثباتتری را ترجیح دهند. در هر صورت، معاملات نوسانی فرآیندی است که طی آن مشخص میشود قیمت یک دارایی به کدام سمت حرکت خواهد کرد، سرمایه به موقعیت جدیدی انتقال مییابد و در صورت تحقق مثبت حرکات انجام شده، سود کسب میشود.
معاملهگران موفق در سوئینگ تریدینگ فقط به دنبال تسلط بر یک قسمت از حرکت پیشبینی شده قیمت هستند و پس از آن به سراغ فرصتهای بعدی میروند.
مختصری از سوئینگ تریدینگ
- سودگیری از حرکت قیمت مورد انتظار در پوزیشنهایی که با روش سوئینگ تریدینگ باز میشوند، معمولا از چند روز تا چند ماه طول میکشند.
- سوئینگ تریدینگ ، تریدرها را در معرض بهره شبانه و ریسک نوسانات آخر هفته قرار میدهد؛ یعنی مواقعی که ممکن است گپ قیمتی رخ دهد و قیمت با فاصله زیادی نسبت به قبل شروع به حرکت کند.
- تریدرهای سوئینگ میتوانند حد سود (TP) و حد ضرر (SL) خود را بر اساس اندیکاتورهای تکنیکال یا رفتار قیمت (Price Action) تعیین کنند و با استفاده از آنها، میزان ریسک و ریوارد خود را تنظیم و کنترل کنند.
- سوئینگ تریدینگ یکی از محبوبترین روشهای ترید است که در آن، تریدرها میتوانند فرصتهای معامله میان مدت تا بلندمدت را با استفاده از روشهای مختلف تحلیل تکنیکال پیدا کنند؛ اگر شما به سوئینگ تریدینگ علاقهمند هستید، باید با مفاهیم تحلیل تکنیکال آشنا باشید.
- بسیاری از تریدرهای سوئینگ، معاملات را بر اساس میزان ریسک به ریوارد ارزیابی میکنند. تحلیل نمودار آنها بر مبنای تشخیص نقطه ورود، نقطه خروج و قرار دادن حد ضرر ساخته شده است. اگر آنها در یک دارایی با ۱ دلار معامله میکنند که ممکن است ۳ دلار سود داشته باشد، این برای آنها یک ترید معقول است؛ اما از طرف دیگر، اگر آنها ۱ دلار را به خطر بیاندازند تا ۰.۷۵ دلار به دست بیاورند، برای آنها عاقلانه نیست.
- تریدرهای سوئینگ به دلیل ماهیت سرمایهگذاری کوتاه مدت ترید، اساسا از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند (منظور از کوتاه مدت در اینجا، کمتر از یک سال است؛ چرا که اکثر سرمایهگذاریها چندین سال به طول میانجامند؛ پس میتوان گفت که “ترید” هر چقدر هم که بلندمدت باشد، در اشل بزرگتر یک سرمایهگذاری کوتاه مدت محسوب میشود).
تحلیل فاندامنتال میتواند میزان دقت معاملات را بیشتر کند. برای مثال، اگر یک تریدر سوئینگ در نمودار یک دارایی روند صعودی (گاوی) مشاهده کند، میتواند از تحلیل فاندامنتال نیز برای تایید این روند استفاده کند. - تریدرهای سوئینگ برای یافتن فرصتهای معاملاتی، به چارتهای روزانه نگاه میکنند. آنها ممکن است ۱۵ دقیقه یا حتی ۱ ساعت و بیشتر، برای یافتن نقطه ورود، نقطه خروج، حد سود و حد ضرر مناسب انتظار بکشند.
نقاط قوت سوئینگ تریدینگ
- نسبت به ترید روزانه (Day Trading) زمان کمتری نیاز دارد.
- بزرگ بودن مقدار سود به منظور به دست آوردن حداکثر سود.
- تریدرها میتوانند تنها از تحلیل تکنیکال استفاده کنند، که این پروسه ترید را سادهتر میکند.
نقاط ضعف سوئینگ تریدینگ
- پوزیشنهای باز شده در این روش، در معرض بهره شبانه و گپهای قیمتی آخر هفته قرار دارند.
- معکوس شدن ناگهانی قیمتها میتوانند باعث ضررهای هنگفتی شوند.
- تریدرهای سوئینگ بیشتر مواقع از توجه به روندهای بلندمدت برای تشخیص درست روندهای کوتاه مدت، غافل میشوند.
سوئینگ تریدرها چگونه پول در میآورند؟
همانطور که گفته شد، سوئینگ تریدرها قصد دارند از نوسان قیمت که از چند روز تا چند هفته اتفاق میافتد، کسب سود کنند. به این ترتیب، Swing تریدرها نسبت به معامله گران روزانه بیشتر و نسبت به سرمایه گذاران بلند مدت، زمان کمتری در پوزیشن میمانند.
سوئینگ تریدرها معمولا از تحلیل تکنیکال برای ایجاد انواع استراتژیهای معاملاتی استفاده میکنند، البته این کار به اندازه معاملهگران روزانه زیاد نیست. اتفاقات بنیادی میتواند طی هفتهها رخ دهد، در نتیجه سوئینگ تریدرها ممکن است از تحلیل فاندامنتال نیز استفاده کنند.
در این روش، تکنیکهای پرایس اکشن مانند الگوهای کندل استیک و محدودههای حمایت – مقاومت و همچنین اندیکاتورها برای انجام معاملات مورد استفاده قرار میگیرند. پرکاربردترین اندیکاتورها برای Swing تریدرها، اندیکاتور میانگین متحرک، اندیکاتور RSI، باندهای بولینگر و خطوط فیبوناچی است.
سوئینگ تریدرها معمولا با چارتهای تایم فریم متوسط یا بالا کار میکنند، به این دلیل که یک روند قدرتمند نزولی یا صعودی در تایم فریم بالا تایید میشود، اما در عین حال آنها ممکن است به چارت تایم فریمهای پایینتر از قبیل یک ساعته، چهار ساعته یا دوازده ساعته برای تعیین نقاط ورود و خروج از معامله توجه کنند. برای مثال، پیدا کردن یک شکست یا پولبک در تایم فریمهای پایینتر، میتواند سیگنالی مناسب برای ورود یا خروج از پوزیشن باشد.
اگرچه مهمترین تایم فریم برای سوئینگ تریدرها چارت روزانه است، اما استراتژی سرمایهگذاران و معاملهگران میتواند برای هر یک از آنها متفاوت باشد. به یاد داشته باشید موارد مطرح شده در این مطلب قوانین قطعی نیستند، بلکه سعی شده مواردی ذکر شود که عمومیت بیشتری دارند.
چه تفاوتهایی میان سوئینگ تریدینگ و ترید روزانه وجود دارد؟
سوئینگ تریدرها نسبت به معاملهگران روزانه – Day Trader به دنبال تغییر بیشتر قیمتها در هر معامله هستند. در واقع، معاملهگران روزانه معاملات بیشتری انجام میدهند و به تبع، بسیار بیشتر در حال رصد بازار هستند. هدف Swing تریدرها سودآوری از حرکات قیمتی است که مدت زیادتری طول میکشد. از آنجایی که این حرکتها بزرگتر هستند، آنها میتوانند بازدهی قابل توجهی را حتی از معاملههای کمی که انجام میدهند، به ارمغان آورند.
Day Traderها معمولا فقط از ابزار تکنیکال برای تحلیلهایشان استفاده میکنند، اما سوئینگ تریدرها معمولا از ترکیب تحلیل تکنیکال و فاندامنتال، با تاکید بیشتر بر تحلیل تکنیکال استفاده میکنند. در مقابل اینها، سرمایه گذاران هم ممکن است اصلا تحلیل تکنیکال را در نظر نگرفته و فقط بر اساس تحلیل فاندامنتال سرمایهگذاری کنند.
کدام روش برای شما بهتر است؟ سوئینگ تریدینگ یا معاملهگری روزانه؟ خودتان را در تایم فریمهای پایین تا بالا، تکنیکال یا بنیادی کجا میبینید؟ پاسخ دادن به این سؤالات به شما کمک میکند تا دریابید بهترین استراتژی ترید برای شخصیت، سبک معامله و اهداف سرمایهگذاری شما کدام است.
شما میتوانید نقاط قوت خود را در نظر بگیرید و شیوه معاملاتی را انتخاب کنید که به بهترین وجه باعث تقویت این نقاط قوت شود. برخی ترجیح میدهند در معامله سریع وارد و یا خارج شوند و نیازی به نگرانی در مورد معاملاتِ باز هنگام خواب نداشته باشند. اما برخی وقتی بهتر تصمیم میگیرند که فرصت بیشتری برای در نظر گرفتن کلیه نتایج احتمالی و تفسیر برنامههای معاملاتی خود دارند.
مشخص است که شما میتوانید استراتژیهای مختلف را امتحان کنید تا ببینید کدام یک بهتر است و نتایج بهتری میتوانید کسب کنید. شما همچنین میتوانید قبل از اجرای استراتژیها در برنامه معاملاتی واقعی خود، بر روی کاغذ معاملات خود را انجام دهید.
سوئینگ تریدینگ میتواند راهی ایدهآل برای شروع ترید باشد. زیرا با توجه به افق زمانی طولانیتر (که خیلی نیز طولانی نیست)، تصمیمگیری میتواند با آرامش انجام شود و معاملات را میتوان به راحتی کنترل کرد.
استراتژیهای سوئینگ تریدینگ
تریدر سوئینگ برای هر معامله چندین روز صبر میکند؛ برای همین نمودارهای بلندمدتتر را تجزیه و تحلیل میکند.
برخی از بهترین استراتژیهای سوئینگ تریدینگ، میانگینهای متحرک متقاطع، الگوهای فنجان و دسته (Cup And Handle)، سر و شانه، پرچم و مثلث هستند. همچنین کندل استیکها نیز میتوانند در ترکیب با اندیکاتورها، برای این روش مناسب باشند.
در نهایت، هر تریدر سوئینگ یک طرح واستراتژی مخصوص به خود دارد که مناسب اوست.
برای سوئینگ تریدینگ، معاملهگر باید حرکات قیمت دارایی مورد نظر را مدام زیر نظر داشته باشد و استراتژی خود را بر اساس شخصیت تریدی خود و رفتار بازار طراحی کند. این کار آسانی نیست؛ چرا که هیچ استراتژی و طرحی، همیشه درست کار نمیکند.
با مدیریت ریسک و تنظیم میزان ریسک به ریوارد، شما نیازی ندارید که همیشه برنده باشید؛ چرا که برآیند سود به زیان شما، همواره مثبت خواهد بود.
نتیجهگیری
سوئینگ تریدینگ یک استراتژی معاملاتی مرسوم در بازار بورس سهام و ارزهای دیجیتال محسوب میشود. افرادی که این استراتژی را برای خرید و فروش داراییهایشان انتخاب کردهاند، معمولا برای چند روز تا چند هفته در پوزیشن خود باقی خواهند ماند.
به منظور یافتن بهترین استراتژی برای خود از بین سوئینگ تریدینگ و معامله روزانه، بهتر است هر دو را امتحان کرده و بر اساس بازخورد دریافتی، تصمیم نهایی را اتخاذ کنید. با توجه به ویژگیهای شخصیتی و سبک زندگی متفاوت هر فرد، نمیتوان نتیجهگیری ثابتی برای همه داشت، به همین دلیل انتخاب بهترین روش کاملا نسبی است.
آشنایی با استراتژی های معاملاتی
امروزه انجام معاملات در بازارهای مالی، یکی از سرمایهگذاریهای پرسود محسوب میشود و تعداد زیادی از افراد در این بازارها معاملات خود را انجام میدهند. اما نکته مورد توجه افزایش سرمایه در بازارهای مالی است که بر اساس پیشبینیها و با تعیین استراتژیهای معاملاتی میباشد. استراتژیهای معاملاتی یکی از فاکتورهای ورود به بازار مالی هستند که به سرمایهگذاران در انتخاب محل و چگونگی سرمایهگذاری خود بر اساس بازده مورد انتظار، ریسکپذیری، دارایی بلندمدت، کوتاه مدت و غیره کمک میکند. استراتژی معاملاتی به معنای یک سیستم است که معاملهگر بر اساس آن زمان ورود و خروج به معاملات را بررسی میکند.
استراتژی معاملاتی در بازار بورس و یا سایر بازارهای مالی به چهار دسته تقسیم میشود:
دسته اول: معاملات در یک دامنه و یا Range Trading or Swing Trading
اولین استراتژی که در معاملات خود با آن برخورد میکنید، معامله در یک دامنه است. در بیشتر موقعیتها، قیمت در یک دامنه نوسان میکند و در مواقع بسیاری کاربرد دارد:
هدف از این استراتژی خرید در پایینترین قیمت دامنه در ابتدای صعود قیمت و فروش در بالاترین قیمت دامنه در ابتدای نزول قیمت است. توجه کنید که دامنهها عمر محدودی دارند و پس از مدتی شكسته مـیشـوند؛ هـر فـروش در اوج يا خريد در كف، ممكن است با شكست دامنه و تشكيل يک رونـد، منجـر بـه زيـان قابل توجهی شود كه میتوانـد چند برابر سود مورد انتظار در دامنه باشـد. در بازار قطعيتی وجود نـدارد؛ تا زمانی که يک دامنه معتبر است، امکان این که همچنان معتبـر بمانـد، وجود دارد ولـی نبايد شكستن دامنه را از نظر دور داشت.
دسته دوم: استراتژیهای تعقیب روند و یا Trend Following
این استراتژی بیان دارد که روند دوست معاملهگر است و هدف این است که زمانی که قیمت بالا است خرید صورت گیرد و زمانی که قیمت در بالاتر است، فروش صورت گیرد. سوالی که مطرح میشود این است که از کجا متوجه شویم که یک روند شکل گرفته و ادامه خواهد داشت؟
برای پاسخ به این سوال باید بیان داشت که بر خلاف معامله در دامنه كه با برخورد قيمت به لبه دامنه و يـک برگشـت مـیتوان اقدام به معامله نمود، در معامله بر اساس تعقيب روند، وقتی روند تشخيص داده میشود كه بخش قابل توجهی از آن طی شده و هر لحظه ممكن اسـت بـه پايـان رونـد برسيم. اما در دنیای معاملهگری یک نکته مهم وجود دارد و آن این است که به جای اینکه ارزان بخرید و گران بفروشید، بهتر است که گران بخرید و گرانتر بفروشید. چون استراتژی در کف خریدن و در سقف فروختن را کسی تجربه نکرده است و بسیاری از معاملهگران بدلیل تشخیص اشتباه در کفهای قیمتی دچار زیانهای زیادی میشوند. در نتیجه ریسک معامله در استراتژی دنبالکننده روند کمتر است. هر چه زودتر و در عين حـال با قابليت اطمينان بيشـتری، تشـكيل يـک رونـد جديـد را تشـخيص دهـيم، سـودآوری ايـن روش بيشتر است. شكست يک دامنه يا يک مرز میتواند علامت خوبی برای تشـكيل روند باشد.
- شكست خطوط حمايت و مقاومت مهم
- شكست الگوهایی از قبيل سر و شانه، كانال، خط روند، مثلث، پرچم و غيره
- شكست باندهای بولينگر
- تقاطع دو ميانگين متحرک سريع و آهسته و دور شدن آنها از يكديگر
عوامل ديگری نيز میتوانند اعتبار يک شكست و تشكيل روند را تاييد كنند:
- افزايش حجم
- شكست همزمان در انديكاتورهایی مثل مومنتوم
- وقوع شكست در ساعات مهم بازار و همزمانی آن با اخبار مهم
دسته سوم: استراتژیهای بازگشتی یا Reversal Trading
گروه قابل توجه دیگر، استراتژیهای بازگشتی میباشد که بر اساس اصل و عمل شکل گرفته است و بیان کنندهی این مورد بوده که در اوج بفروش و در قیمتهای پایینتر تسویه کن. ممکن است از خود بپرسید از کجا مطمئن شویم که روند خاتمه یافته است؟
برای پاسخ به اين سوال بايد توجه نمود كه بازار به يكباره در جهت معكـوس رونـد حركـت نمیكند؛ بلكه هر بازگشتی يک مكث و علائم خاصی قبل از پيدايش از خود نشان میدهد. مهمترين ابزارهای مورد استفاده در اين استراتژی عبارتند از:
- نمودارهای شمعی
- الگوهای بازگشتی
- انديكاتورها و واگرایی آنها
- خطوط فيبوناچی بازگشتی (برای تعيين هدف بازگشت)
دسته چهارم: اسکالپینک یا Scalping
اين استراتژی با توجه به این که بازار یک تله خطرناک است و نباید مدت طولانی در آن باقی ماند، شکل گرفته است و بايد در كوتاهترين زمان سود خود را گرفته و از بازار خارج شويم. همچنين اگر پوزيشن ما زيانده شد، بايد قبل از توسعه زيان و با حـداقل زیان ممكن از بازار خارج شویم. هدف اصلی این استراتژی این است که سود به دست آمده را بردار و فرار كن. سوالی که در این استراتژی برای سرمایهگذارن بهوجود میآید عبارتست از: چه كنيم كه گرفتار روندهای خلاف جهت موقعیت ما در معاملات نشویم؟
اين استراتژی سعی دارد به جای روندها يا نوسانات با دامنه زياد از نوسانات لحظهای بازار كه همواره وجود دارند، بهره ببرد. چـون بـازار دارای نوسـانات مستمر است، اگر برخلاف روند موقعیت نگيريم میتوان اميدوار بود كه بـازار بـالاخره در جهت مطلوب ما حركت کند. ابزارهای مورد استفاده در اين استراتژی مشابه ابـزارهـای مـورد اسـتفاده در اسـتراتژیهای ديگر است، ولی از آنها در تايم فريم كوتاهتر استفاده میشود. بزرگترين نقطه ضعف اين استراتژی، بالا بودن هزينه معـاملات و احتمـال گرفتـار شـدن در يک روند نامطلوب است. اسكالپينگ میتواند در بازار رنج، رونددار يا در بازگشتها مورد استفاده قرار گيرد و تفاوت آن با استراتژیهای قبلی فقط در تا يک فريم پایينتر و سريع بودن آن است.
در پایان باید بیان داشت که جک باگل بنیانگذار مجموعه ونگارد که سرمایهای بیش از ۳ تریلیون دلار را مدیریت میکند، در بخشی از کتاب “سرسختی در زمین پول آفرینی” چنین گفته است:
بیتردید بسیار خوشایند است که انسان بتواند در زمان اوج قیمت سهام از بازار خارج شود و در زمان پایین بودن قیمت سهام به بازار بازگردد، اما من در طی شصت و پنج سال فعالیت شغلیام در این زمینه، نه تنها هرگز با کسی دیدار نکردهام که بداند چگونه این کار را انجام دهد، بلکه هرگز با کسی هم دیدار نکردهام که انسانی را با این ویژگی بشناسد.
دیدگاه شما