آموزش سیستم های اعلام حریق، سیستم های اطفاء حریق اتوماتیک مبتنی بر گاز FM200,Novec1230,InertGas,CO2 و ..
آموزش سیستم اطفاء حریق مبتنی بر آب،اسپرینکلر و..
آموزش سیستم های کشف و اعلام حریق متعارف و آدرس پذیر و..
آموزش کسب و کار الکترونیکی، تجارت الکترونیک (E-Commerce)، بازاریابی مجازی (Virtual Marketing)، ایمیل مارکتینگ (Email Marketing)، بهینه سازی سایت (SEO)، بازاریابی شبکه های اجتماعی
آموزش کسب و کار الکترونیکی،E-business,مدیر کسب و کار الکترونیکی،آموزش تجارت الکترونیکی،E-commerce،بازاریابی مجازی،ایمیل مارکتینگ،Email marketing،بهینه سازی سایت،سئو،افزایش بازدید سایت،SEO،بازاریابی شبکه های اجتماعی،Social Net Work Marketing،بازاریابی محتوایی،Content Marketing،تولیدمحتوا،تبلیغات آنلاین،تبلیغات اینترنتی،Internet advertising،بازاریابی اینترنتی،بازاریابی آنلاین،کسب درآمد از طریق اینترنت، بازاریابی مجازی (Virtual Marketing)،ایمیل مارکتینگ (Email Marketing)،بازاریابی شبکه های اجتماعی (Social Network Marketing)،بازاریابی محتوایی (Content Marketing)،تبلیغات اینترنتی(Internet Advertising) سایت کسب و کار الکترونیکی,بازاریابی مجازی، مدیر کسب و کار الکترونیکی ، کسب و کار ، اینترنتی ، تجارت ، آموزش کسب و کار الکترونیکی
هنگام انتخاب نرم افزار ERP، این ده معیار را در نظر بگیرید
انتخاب نرم افزار ERP (برنامه ریزی منابع سازمانی) یکی از مهمترین تصمیماتی است که یک کسبوکار در زمان حیات خودش میگیرد. برای اطمینان از اینکه نرم افزار دقیق و درستی را انتخاب میکنید باید چند مورد را در نظر بگیرید. مواردی که طیف گستردهای را شامل میشود؛ از نوع نرم افزاری که ارایهدهنده ارایه میدهد تا ماژولها و سیستمها. درکنار قابلیتهای خود نرم افزار ERP، یکسری هزینههای جانبی هم وجود دارد: هزینههای استقرار، مجوز ابری یا محلی و. . مواردی که در ادامه با آنها آشنا میشویم اهمیت بالایی در ایجاد یا نابودی سوددهی سازمان شما دارد.
امیدواریم با ارایه این معیارها، در زمان انتخاب نرم افزار سازمانی مورد نیازتان با کمترین مشکل روبهرو شوید.
ارزیابی نیازها و یافتن پاسخ چرا به ERP نیاز دارم؟
نرم افزار ERP پیش از این که یک نرم افزار باشد، یک روش برنامهریزی و شیوه تفکر است. انتخاب نرم افزار ERP باعث میشود بسیاری از فرایندهای تجاری سازمان در یک سیستم یکپارچه و متمرکز جمع و آنها را مدیریت شوند. نرم افزار ERP کارها و دادههای مربوط به فرایندها را یکپارچه میکند و به کسبوکارها کمک میکند تا واحدهای خود را مثل تکههای پازل کنار هم بچینند.
ERP همچنین همکاری بینواحدی را تقویت میکند. برای انتخاب نرم افزار، با توجه به تاثیر گسترده آن در سراسر سازمان، قبل از هرچیزی باید یک تیم از تصمیمگیران و ذینفعان را تشکیل دهید تا حوزههای مختلف کسبوکار را بررسی کنند و نیازها را شناسایی. شناسایی نیازها اولین قدم برای یافتن پاسخ سوال «چرا به ERP نیاز دارم است».
تیمی که تشکیل میدهید ابتدا یک چکلیست از کارها را معلوم میکند و سپس به ارزیابی نیازها میپردازد. این تیم ارزیابی معمولا شامل این نفرات است:
- مدیریت ارشد؛
- مدیران پروژه؛
- روسای بخشهای مالی و حسابداری؛
- فروش؛
- تدارکات؛
- بازاریابی؛
- فناوری اطلاعات.
البته سازمانهای مختلف ممکن است بخشهای گوناگونی داشته باشند که به فراخور نیازشان، آن بخشها هم باید در فرایند تصمیمگیری مشارکت داشته باشند.
هنگام انتخاب نرم افزار ERP، بهدنبال رسیدن به پاسخ این نیازها باشید
10 معیار کلیدی برای انتخاب نرم افزار ERP در ادامه آورده شده است. سعی شده تا جای ممکن این معیارها، معیارهای عمومی باشد و برای بیشتر سازمانها در دسترس. دقت کنید که سازمان شما ممکن است فرایند خاصی داشته باشد که تمام فرایندهای سازمان حول آن شکل گرفتهاند. اگر اینطور است باید آن را حتما در این معیارها بگنجانید.
الزامات تجاری
بازهم همان سوال اصلی، مهم و تکراری: چرا به ERP نیاز دارم؟ این سول آنقدر ابتدای بهنظر میرسد که ممکن است در پاسخ آن مثلا بگویید برای راحتتر شدن کارها. بله درست است که نرم افزار ERP کارها و فرایندها را برای شما آسان میکند. اما مزایا و معایب محاسبه ROI آسان شدن به چه قیمت؟ باید قبل از اینکه به آسان شدن فکر کنید، به نیازها و الزاماتتان فکر کنید.
گاهی شما نیاز به یک مزیت رقابتی دارید، گاهی میخواهید فاصلهتان را با رقبا بیشتر کنید. گاهی هم سهولت فرایندها و جریانهای کاری برایتان مهم است. هرچه باشد باید بدانید با چه نیازی به سراغ نرم افزار ERP میروید.
ویژگیهای ERP
هر کسبوکاری با توجه به فرایندهایش به نرم افزار خاصی نیاز دارد. مثلا سازمانهای تولیدی به نرم افزارهای مدیریت تولید، خدماتیها به مدیریت پروژه و. ، وقتی به سراغ بررسی ویژگیهای ERP میروید، باید ویژگیهایی که ستونهای سازمان شما است را برگزینید و مطمئن باشید این ویژگیها در نرم افزار انتخابیتان بهدرستی پیادهسازی شده است. در نظرسنجیهای مختلف، سازمانها به چهار ویژگی، بیش از سایر ویژگیها نیاز داشتهاند: مدیریت مالی، مدیریت پروژه، مدیریت ارتباط با مشتری و مدیریت پرسنل.
شاخص ROI
ROI یا نرخ بازگشت سرمایه، شاخصی است که نشان میدهد سرمایه گذاشته شده برای توسعه بخشی از کسبوکار، چه زمانی به سوددهی میرسد. هرچه این عدد کمتر باشد، نزدیکتر به صفر، ROI سرمایهگذاری مطلوبتر است. برخی از ارایهکنندگان نرم افزار ERP به شما قول استقرار چابک و توسعه همیشگی سیستمهای موردنیازتان را میدهند.
در کنار گرفتن انواع تضمین از ارایهکننده باید در مرحله اول نسبت هزینهها به درآمدهای شرکت را سنجیده و براساس ROI موجود گام بردارید. هزینههای خرید و پیادهسازی ERP کم و سبک نیستند. شما هم باید هزینه خرید خود نرم افزار را بدهید، اگر از ارایه محلی استفاده کنید، هزینه خرید زیرساخت بدهید، هزینههای استقرار را پرداخت کنید و برای آموزش کارکنانتان با سیستم جدید هم پول خرج کنید. همه اینها در کنار بعد مالی، هزینههای زمانی هم برای شما دارد.
اگر بعد از بررسی به این نتیجه رسیدید که ROI پیاده سازی و استفاده از نرم افزار ERP برای شما مطلوب است، آنگاه به سمت استفاده از آن گام بردارید. محاسبه ROI بهخصوص برای سازمانهای کوچکتر و کسبوکارهای نوپا حیاتی است.
ERP ابری
انتخاب نرم افزار ERP ابری یعنی کاهش هزینههای اولیه و جاری سازمان. وقتی از ERP ابری استفاده میکنید دیگر نیازی به خرید زیرساختها و پرداخت هزینه نگهداری آنها ندارید. در مصرف انرژی صرفهجویی میکنید و تامین امنیت دادههایتان را به متخصصان شرکت ارایهکننده میسپارید. همچنین بهروزرسانی نرم افزار هم بهصورت خودکار از سوی ارایهکننده انجام میشود.
البته که این همه جنبههای قضیه نیست. استفاده از ERP ابری مزیتهای خودش را دارد ولی در کنار مزایا، چند نقطه ضعف هم دارد. مثلا وقتی اینترنت سازمان شما یا شرکت ارایهکننده قطع شود، دسترسی به دادههایتان ممکن نیست. حملات سایبری، بیشتر شما را تهدید میکند و دادههایتان ممکن است قربانی باجگیری مجازی یا خرابی عمدی شوند. همچنین ERPهای ابری امکان شخصیسازی کمتری دارند.
اما در کنار مزایا و معایب انتخاب نرم افزار ERP، در زمان خرید، مطمئن شوید که ارایهکننده، آن را بهصورت هم ابری و هم محلی در اختیارتان میگذارد. شاید هیچوقت از ERP ابری استفاده نکنید اما اینکه شرکت ارایهکننده، آن را در سبد محصولاتش داشته باشد، نشان از توسعهیافتگی آن دارد.
پشتیبانی و آموزش
آموزش بخش مهمی از پیادهسازی نرم افزار ERP در سازمانتان است. در حقیقت اگر بهترین ERP را هم انتخاب کرده باشید اما شما و کارکنانتان قادر نباشید بهطور موثر از آن استفاده کنید، این نرم افزار عملا به کارتان نخواهد آمد. در زمان انتخاب نرم افزار ERP باید از وجود آموزشهای دقیق و گسترده برای تمام سیستمهای آن مطمئن باشید. یک چیز را در خاطر داشته باشید و آن اینکه هیچ دو نرم افزار ERP در بازار شبیه به هم نیستند. پس حتما از وجود آموزش و پشتیبانی قدرتمند در شرکت ارایهکننده مطمئن شوید.
پیادهسازی
پیادهسازی یا استقرار نرم افزار ERP، بسته به سیستمهای انتخابی، تعداد کاربران، میزان شخصیسازی، ابری یا محلی بودن و. میتواند بسیار متغیر باشد و بین یک ماه تا یک سال طول بکشد. در زمان انتخاب نرم افزار ERP، اگر روش ابری را برگزینید پیادهسازی سریعتری در انتظارتان است، اما معایب استفاده از ERP ابری را هم خواهید داشت.
برای پیادهسازی محلی نرم افزار ERP، بعد از انتخاب آن، باید دادهها و فرایندهای شفافی را در اختیار شرکت ارایهکننده آن بگذارید. بهاین شکل مسیر استقرار را کوتاهتر کردهاید و سرعت آن را بالاتر بردهاید.
میزان تخصص ارایهکننده در بازار
هنگام انتخاب نرم افزار ERP، بهتر است درکنار ارزیابی خود نرم افزار، ارایهکننده آن را نیز بررسی کنید. ببینید آیا واقعا در صنهت و حوزه شما تجربه موفق دارد یا صرفا شعار میدهد. با مشتریان فعلیاش در تماس باشید و از آنها این موضوع را جویا شوید. اهمیت تخصص شرکت ارایهکننده در پیادهسازی و پشتیبانی از نرم افزار بسیار مهم است و نادیده گرفتن آن نمیتواند عواقب خوبی برایتان داشته باشد.
فناوری
نرم افزاری که در حال خرید آن هستید چه فناوریای دارد؟ زبان طراحی و توسعه آن قدیمی است یا جدید؟ آیا فناوریهای روز بهراحتی با آن ادغام میشوند یا نه؟
وقتی در حال انتخاب نرم افزار ERP هستید، اینها سوالاتی است که باید درباره نرم افزار بپرسید. اگر نرم افزار از زبانهای سطح پایین پشتیبانی نمیکند و قادر نیست فناوریهای جدید را بهراحتی با خودش یکپارچه کند، در خرید آن شک کنید. فناوری هر ساعت در حال تغییر است و وجود نداشتن امکان یکپارچگی با فناوریهای جدید در نرم افزار به نفع شما نیست. فناوریهای پیشرفته مثل هوش مصنوعی (AI)، واقعیت افزوده و مجازی (VR و AR)، هوش تجاری (BI)، اینترنت اشیا (IoT) و. هماکنون با نرم افزارهای زیادی یکپارچهاند. برای جا نماندن از فناوری، از بهروز بودن نرم افزار ERPتان مطمئن باشید.
برنامههای توسعه نرم افزار توسط ارایهکننده
وقت انتخاب و خرید نرم افزار ERP، از نقشه راه ارایهکننده و آیندهای که برای نرم افزارش در نظر گرفته مطمئن شوید. مطمئن از اینکه قصد ادامه دادن توسعه و اضافهکردن ویژگیهای جدید به نرم افزار را دارد. نرم افزار شما باید دائما بهروزرسانیها و وصلههای امنیتی را دریافت کند، در این شکی نیست. اما اینکه تولیدکننده چقدر بهفکر توسعه هسته اصلی نرم افزار هست نیز، مسله مهمی است.
سفارشیسازی
کسبوکار شما فرایندهای خاصی دارد که ممکن است در نرم افزار تعریف نشده باشد. راهحل چیست؟ شخصیسازی نرم افزار. این که نرم افزارتان چقدر قابلیت شخصیسازی دارد، موضوعی است که در زمان انتخاب ERP باید به آن توجه کنید. اگر نتوانید فرایندها و نیازهای خاصتان را در نرم افزار تعریف و پیادهسازی کنید، عملا هیچ مشکلی را حل نمیکنید.
سخن پایانی
در این نوشتار سعی بر این بود تا ۱۰ معیار مناسب و عمومیتر برای انتخاب نرم افزار ERP داشته باشید. هر سازمانی با توجه به نیازهای خاص خودش ممکن است معیارهای دیگری در نظر داشته باشد. نکته مهم این است که در زمان انتخاب و خرید، باید این معیارها را رعایت کنید، در غیراینصورت پس از پیادهسازی
آموزش سیستم های حفاظت در برابر حریق
بهینه سازی سایت،فروش آنلاین،سیستم اعلام حریق،سیستم اطفاء حریق،FM200
نرخ بازگشت سرمایه چیست و ROI چگونه محاسبه می شود؟
نرخ بازگشت سرمایه چیست و ROI چگونه محاسبه می شود؟
دنیای کسب و کار است و هزار جور پیچ و خم! در این دنیا، مخصوصا اگر آنلاین باشد، شما حتما باید بتوانید کسب و کار خود را کنترل کنید. باید بتوانید گام بعدی را پیشبینی کرده و از اشتباهات گذشته درس بگیرید. اما کنترل یعنی چه و چگونه بفهمیم کجا اشتباه و کجا درست قدم برداشتهایم؟
کنترل یعنی اینکه بدانید چه مقدار درآمد کسب کردهاید، چه مقدار هزینه کردهاید، چه مقدار وقت صرف کردهاید و با بررسی نتایج فعالیتهایتان و تبدیل این نتایج به اعداد قابل بحث میتوانید درستی و نادرستی آن را مشخص کنید. مسائلی از این دست به شما کمک میکند تا تصمیمهای بزرگ بعدی را با اطمینان و تسلط بیشتری بگیرید.
یکی از ابزارهایی که در این مسیر نیاز دارید، KPI یا شاخصهای عملکرد کلیدی هستند که در واقع، اعداد و نتایج بدست آمده از فعالیتهایتان را به یکسری درصد یا نسبتهای قابل مقایسه تبدیل میکنند. شاید مهمترین KPI یا شاخصی که برای شما وجود داشتهباشد، ROI است. این شاخص با سرمایهگذاریهای شما سر و کار دارد. ROI آنقدر ساده است که بتواند نتایج سریعی به دست دهد و آنقدر مهم است که با آن میتواند خود را از ضرر برهانید یا در معرض سود قرار دهید.
در ادامه، به چیستی نرخ بازگشت سرمایه و چگونگی استفاده از آن و مزایا و معایب آن میپردازیم.
آموزش سیستم های اعلام حریق، سیستم های اطفاء حریق اتوماتیک مبتنی بر گاز FM200,Novec1230,InertGas,CO2 و ..
آموزش سیستم اطفاء حریق مبتنی بر آب،اسپرینکلر و..
آموزش سیستم های کشف و اعلام حریق متعارف و آدرس پذیر و..
آموزش کسب و کار الکترونیکی، تجارت الکترونیک (E-Commerce)، بازاریابی مجازی (Virtual Marketing)، ایمیل مارکتینگ (Email Marketing)، بهینه سازی سایت (SEO)، بازاریابی شبکه های اجتماعی
آموزش کسب و کار الکترونیکی،E-business,مدیر کسب و کار الکترونیکی،آموزش تجارت الکترونیکی،E-commerce،بازاریابی مجازی،ایمیل مارکتینگ،Email marketing،بهینه سازی سایت،سئو،افزایش بازدید سایت،SEO،بازاریابی شبکه های اجتماعی،Social Net Work Marketing،بازاریابی محتوایی،Content Marketing،تولیدمحتوا،تبلیغات آنلاین،تبلیغات اینترنتی،Internet advertising،بازاریابی اینترنتی،بازاریابی آنلاین،کسب درآمد از طریق اینترنت، بازاریابی مجازی (Virtual Marketing)،ایمیل مارکتینگ (Email Marketing)،بازاریابی شبکه های اجتماعی (Social Network Marketing)،بازاریابی محتوایی (Content Marketing)،تبلیغات اینترنتی(Internet Advertising) سایت کسب و کار الکترونیکی,بازاریابی مجازی، مدیر کسب و کار الکترونیکی ، کسب و کار ، اینترنتی ، تجارت ، آموزش کسب و کار الکترونیکی
اتفاقات روزمره ، اخبار مهم و دیگر مطالب میهن وب هاست را می توانید در این قسمت مطالعه کنید
پرداخت به ازای کلیک (Cost per click) یا به اختصار CPC، یک مدل کسب درآمد از طریق تبلیغات آنلاین است که وب سایت ها از آن برای پرداخت هزینه تبلیغات خود استفاده می کنند. در این روش، بنر های تبلیغاتی سایت شما در وب سایتی دیگر قرار داده می شوند و بر اساس تعداد کلیکی که بازدید کنندگان آن سایت روی تبلیغات انجام می دهند، به سایت های موردنظر، هزینه پرداخت خواهید کرد. پرداخت به ازای کلیک یا CPC همان مبلغی است که به ازای هر کلیک روی یکی از تبلیغات PPC خود در پلتفرم هایی مانند Google Ads یا Microsoft Ads پرداخت می کنید.
پرداخت به ازای کلیک، توسط چندین عامل تعیین می شود، از جمله حداکثر پیشنهاد، Quality Score (ابزاری جهت تعیین کیفیت تبلیغ شما در مقایسه با سایر تبلیغ کنندگان می باشد. این امتیاز در بازه 1 تا 10 اندازه گیری می شود. امتیاز بالاتر به این معنی است که آگهی و صفحه هدف شما در مقایسه با سایر تبلیغکنندگان، برای کاربری که کلمه کلیدی خاصی را جستجو میکند، مرتبط تر و مفیدتر می باشد) و البته رتبه تبلیغ سایر تبلیغ کنندگان که برای کلمه کلیدی مشابهی، پیشنهاد خود را ارائه داده اند. در تصویر (1) مشاهده می نمایید که تبلیغ کننده اول (Advertiser I) به دلیل Quality Score بالای خود، هزینه بسیار کمتری را برای CPC پرداخت می کند:
معمولا تبلیغ کنندگانی که یک بودجه مشخص و ثابت برای تبلیغات دارند، روش CPC را جهت کمپین خود انتخاب می کنند. زمانی که بودجه اختصاص داده شده از سوی تبلیغ کنندگان به اتمام برسد، برای این که به تبلیغ کننده یادآوری صورت گیرد، تمام تبلیغات به صورت خودکار از سایت های هدف حذف خواهد شد. به عنوان مثال اگر یک سایت با نرخ CPC معادل 10 سنت را در نظر بگیرید، هر 1000 کلیک هزینه ای معادل 100 دلار برای آن تبلیغ کننده، به همراه خواهد داشت.
پرداخت به ازای کلیک یا CPC معیار مهمی است زیرا این کلیکها و هزینهها با رشد سایت شما، به سرعت افزایش مییابند. اگر CPC خیلی بالا باشد، نمیتوانید به بازگشت سرمایهگذاری تبلیغاتی خود یا همان (ROI) برسید.
ROI = هزینه بازاریابی / (هزینه بازاریابی- رشد فروش)
CPC خوب برای تبلیغات گوگل چیست؟
ROI تبلیغات گوگل بر اساس مبلغی که برای کلیک ها پرداخت می کنید و کیفیت ترافیکی که از این کلیک ها دریافت می نمایید، تعیین می شود. قطعا ترافیک را با هر قیمتی نمی خواهید و به ترافیک مقرون به صرفه ای نیاز دارید که اعتبار معناداری برای کسب و کارتان ایجاد کند.
میانگین هزینه هر کلیک با توجه به صنعت، نوع کسب و کار و شبکه هایی که در آن تبلیغ می کنید متفاوت است. صنایع رقابتی تر و با نرخ تبدیل بالاتر (مانند نرم افزارهای سازمانی و تجهیزات صنعتی) حتما هزینه های بالاتری به ازای هر کلیک خواهند داشت.
برای مشاهده معیارهای پرداخت به ازای کلیک یا CPC در 20 صنعت رایج، در Google Display Network (شبکه ای شامل بیش از 2 میلیون وبسایت، ویدیو و نرم افزار که تبلیغات شما میتواند در آنها نمایش داده شود. سایت های موجود در Display Network، بیش از 90 درصد از کاربران اینترنت را در سراسر جهان تحت پوشش خود دارند)، می توانید نمودار زیر را بررسی کنید:
اگرچه تنوع زیادی در صنایع مختلف وجود دارد اما می توان گفت که به طور متوسط هر کلیک 2 دلار هزینه خواهد داشت. جالب است بدانید که هر کلیک در سایت های تبلیغ کننده، می تواند حدودا 0.58 دلار هزینه داشته باشد در حالی که این هزینه برای تبلیغات نمایش داده شده در نتایج گوگل، به صورت میانگین معادل 2.32 دلار خواهد بود. البته گوگل تخفیف هایی را برای تبلیغ کنندگان با کیفیت و رتبه بالا، در نظر می گیرد. ارتباط محتوای تبلیغ شده با عبارتی که در گوگل جستجو شده است، امتیاز تبلیغ کننده را مشخص می کند.
با حفظ اعتبار، پرداخت به ازای کلیک یا CPC خود را کاهش دهید
کاملا واضح است که یک تبلیغ کننده در Google Ads، همواره تمایل دارد که CPC خود را کنترل کند و در عین حال کیفیت ترافیک بازدیدکنندگان را افزایش دهد. این مورد موجب می شود تا هزینه ای که برای کلیکهای تبلیغاتی پرداخت میکند، ارزش آن را داشته باشد. با بهبود Quality Score می توان میانگین CPC را به میزان قابل توجهی کاهش داد. Quality Score یا امتیاز کیفیت تحت تأثیر موارد زیر است:
- Click-Through Rate یا (CTR): معیاری است که نشان میدهد وقتی تبلیغات شما در نتایج جستجو ظاهر میگردند، چند بار روی آنها کلیک میشود. تبلیغات PPC که بتوانند کاربران بیشتری را متقاعد کنند و به جست و جوی کاربر ارتباط بیشتری داشته باشند، احتمال بیشتری می رود که کاربران روی آنها کلیک کنند.
- Keyword Relevance یا ارتباط کلمه کلیدی: تبلیغاتی که به وضوح با کلمات کلیدی که روی آنها سرمایه گذاری می کنید، مرتبط هستند و متن تبلیغ شامل کلمات کلیدی می شود، احتمال دریافت CTR و Quality Scores بالاتری دارند.
- Ad & Landing Page Quality یا کیفیت آگهی و صفحه هدف: به نفع Google است به تبلیغ کنندگانی که تبلیغات جذاب و خلاقانهای ایجاد میکنند پاداش دهد. زیرا تبلیغات آنها با کاربران ارتباط بیشتری برقرار می کند. صفحات هدف (جایی که کاربران پس از کلیک کردن روی تبلیغات وارد آن می شوند) نیز باید بسیار مرتبط با کلمات کلیدی و تبلیغات شما باشند تا کاربران آنچه را که به دنبال آن هستند بیابند.
Google AdSense
بیش از 38 میلیون وب سایت در سطح جهان، به وسیله سیستم تبلیغات خودکار Google AdSense پوشش داده شده اند. سیستم Google AdSense بسیار ساده و در عین حال قدرتمند بوده و می تواند از کاربر تازه کار تا کاربر حرفه ای را به خود جذب کند. جالب است بدانید که وب سایت هایی چون BBC، Bloomberg و حتی سایت های Forbes نیز از مشتریان بالقوه Google AdSense هستند.
صاحبان سایت ها برای اینکه تبلیغات متنوعی در سایتشان به صورت خودکار قرار گیرد، در Google AdSense ثبت نام می کنند. این الگوریتم گوگل است که تعیین می کند چه تبلیغی در سایت شما قرار گیرد. Google AdSense بر اساس نوع محتوا و موضوع آن، تعداد تبلیغ کنندگان آن و حتی میزان ترافیکی که سایتتان می پذیرد، تبلیغی که باید در سایت شما قرار گیرد را انتخاب می کند. پول دریافتی تبلیغ کننده، بر اساس تعداد کلیکی که بازدید کنندگان روی تبلیغات انجام می دهند محاسبه می شود. مقدار پولی که پرداخت می گردد، در واقع CPC آن تبلیغ است. گوگل 68 درصد درآمد را به صاحبان سایت ها پرداخت کرده و 32 درصد را برای خود بر می دارد.
مقایسه CPC و CPM
در دنیای چاپ، تبلیغ کنندگان ناشرانی را انتخاب می کنند که مخاطبانشان با تبلیغ آنها مطابقت بیشتری داشته باشند. آنها برای تبلیغات بزرگتر پول بیشتری خرج می کنند اما میزان تاثیر تبلیغات صرفا زمانی مشخص می شود که میزان فروش خود را قبل و بعد از تبلیغ، محاسبه و مقایسه نمایند. در دنیای آنلاین، می توانید تعداد بازدیدکنندگانی که به تبلیغات شما علاقه نشان داده اند، بررسی نمایید. نتیجه این اطلاعات نیز منجر به ایجاد روش های جدید برای جذب کاربران می شود. دو روش مرسوم به شرح زیر می باشد:
- Cost per mille یا (CPM): مدلی که بر اساس تعداد نمایش تبلیغات، برای تبلیغ کننده مبلغی را محاسبه می کند.
- Cost per click یا (CPC): این مدل بر اساس تعداد کلیک های انجام شده روی تبلیغات، از تبلیغ کننده هزینه دریافت می نماید.
کدام بهتر است؟ CPM یا CPC
مدل CPM برای این که برند شما دیده شود و حداقل کاربران به صورت بصری آن را بشناسند، بسیار مناسب است. مدل پرداخت به ازای کلیک یا CPC در مقایسه با CPM بسیار تاثیرگذارتر است. زیرا موجب هدایت بازدیدکننده به سایتتان می شود. جایی که به خودی خود، لوگو و برند سایت شما را نیز خواهد دید. در واقع، انتخاب از بین آنها، به این موضوع بستگی دارد که تبلیغ کننده صرفا به دنبال جذب مخاطب می باشد یا این که در جستجوی خریدار واقعی برای آن محصول یا خدمات است. از همین رو، بیشتر پلتفرم های تبلیغ آنلاین، هر دو مدل CPM و CPC را پشتیبانی می کنند.
مزایا و معایب تبلیغات CPC
تبلیغات CPC گرانتر از CPM هستند اما ارزش بیشتری نیز دارند. زیرا حداقل مشتریان واقعی را نشان می دهند. مشتریانی که احتمالا به سمت خرید یا حداقل کسب اطلاعات بیشتر در رابطه با محصولات شما، سوق داده خواهند شد. اما CPM به معنی پرداخت هزینه کورکورانه برای تعداد نامشخصی از بازدید کنندگان احتمالی می باشد که حتی ممکن است لوگو و بنر شما را نادیده بگیرند.
البته هزینه تبلیغات در مدل CPC بسیار متنوع است. این تفاوت به دلیل مناقصه ای که در بین تبلیغ کنندگان برای نمایش آگهی وجود دارد، ایجاد می شود. به عنوان مثال، یک تبلیغ اسپانسری در سایت آمازون هزینه ای معادل 0.81 دلار خواهد داشت.
چه چیزی رابطه بین حداکثر پیشنهادات CPC و رتبه آگهی را به بهترین شکل توصیف می کند؟
رتبه یک آگهی همواره در حال تغییر است و این رتبه، مکان نمایش یک آگهی را مشخص می کند. از این رو، هر بار که وارد یک صفحه دارای تبلیغات می شوید، با توجه به کلمه کلیدی که در جستجوی خود وارد کرده اید، مکان تبلیغ موردنظر در صفحه تغییر خواهد کرد. کاربران Google AdSense عملا با ارائه پیشنهادهای CPC با قیمت بالا، باعث ایجاد محدودیت برای سایر تبلیغ کنندگان می گردند. در این صورت کاربرانی که بودجه کمتری جهت تبلیغات دارند، تبلیغاتشان در صفحات تبلیغ کنندگان، در مکان های پایینتری نمایش داده می شود. البته گوگل در کنار میزان هزینه پرداخت شده برای تبلیغات، میزان ارتباط یک تبلیغ با کلمات کلیدی جستجو شده کاربران را نیز در نظر می گیرد و بر همین اساس مکان نمایش تبلیغات را فارغ از هزینه پرداخت شده، تغییر می دهد.
سخن پایانی: پرداخت به ازای کلیک یا CPC خود را بهبود ببخشید
پایه گذار تبلیغات هدفمند، مجلات چاپی بودند. به دلیل نشر مجلات اختصاصی در موضوعات مختلف، این امکان فراهم شد که تبلیغ کنندگان بتوانند تبلیغات خود را در مجلاتی چاپ کنند که احتمال بیشتری برای جذب مخاطبین به محصولات تبلیغ شده دارند.
با ظهور دنیای وب و با توجه به پتانسیل های موجود در آن، دنیای تبلیغات نیز دگرگون شد. روش تبلیغ CPC در دنیای وب به وجود آمد و قابلیت های زیادی به کلیک ها داده است که باعث می شود اطلاعات بیشتری از ثبت شدن سفارش ها در سایتتان، استفاده از کوپن های تخفیف و حتی دانلود فایل های موجود در سایت، بدست آورید. نرم افزارهای ایجاد و خرید تبلیغات، به طور فزاینده ای در حال افزایش هستند. با این حال، بیشتر نگرانی تبلیغ کنندگان این است که در چه زمان و چگونه از روش های تبلیغاتی مانند CPC استفاده کنند تا بیشترین سود را از نتیجه آنها به دست آورند.
برای مشاهده اینکه چگونه CPC شما با تبلیغکنندگان مشابه مقایسه میشود و چگونه میتوانید CPC خود را کاهش دهید، از رتبه بندی عملکرد تبلیغات گوگل (Google Ads Performance Grader) استفاده کنید تا تجزیه و تحلیل سریع و رایگان حساب Google Ads خود را به همراه نکات و اطلاعاتی در مورد هزینهها، عملکرد تبلیغات و بهینهسازی در موبایل، دریافت نمایید.
4 تفاوت اصلی میان Programmatic Marketing و بازاریابی عملکردی
در این بلاگ قصد داریم تفاوتهای میان بازاریابی عملکردی و Programmatic Marketing را بیان کنیم. پیشتر به صورت جداگانه به این دو موضوع پرداختهایم اما برای یادآوری اشارهای کلی به هر دو موضوع خواهیم داشت و در نهایت به بررسی تفاوتهای هر دو روش میپردازیم.
Programmatic Marketing یکی از جدیدترین روشهای دیجیتال مارکتینگ است که دقیقا مشخص میکند چه تبلیغی در چه جایگاهی و برای چه مخاطبانی مناسب است. عواملی چون Demand Side Platform و Supply Side Platform در Programmatic Advertising تاثیرگذارند. Demand Side Platform یا DSP پلتفرمی است که به واسطه اطلاعاتی که از تبلیغدهنده دریافت کرده است، تصمیم میگیرد که چه تبلیغی را انتخاب کند. Supply Side Platform یا SSP پلتفرمی است که پیشنهادها را از DSP دریافت میکند و بر اساس قیمت جایگاههای تعیین شده توسط انتشاردهندهها، تصمیم میگیرد که چه جایگاهی برای انتشار چه تبلیغی مناسب است.
در پرفورمنس مارکتینگ یا بازاریابی عملکردی که پیشتر در مورد آن توضیح دادهایم، هزینهها بر اساس نتیجهای که به دست میآید محاسبه میشود و هدفی که در بازاریابی عملکردی یا پرفورمنس مارکتینگ دنبال میشود، بهینهسازی کمپینها، داشتن تبلیغات هدفمند، قیمتگذاری تبلیغات بر اساس عملکرد آنها و در نهایت دستیابی به نتیجه بهتر است.
تفاوتهای میان Programmatic Marketing و بازاریابی عملکردی
Programmatic Marketing و بازاریابی عملکردی در چهار فاکتور نرخ بازگشت سرمایه، ریسک اشتباهات، دسترسی به رسانهها و میزان زمان مصرفی با هم متفاوتاند. در ادامه به تفاوتهای میان Programmatic Marketing و بازاریابی عملکردی میپردازیم.
نرخ بازگشت سرمایه
در صورتی که امکان تقلبها و کلاهبرداریهای آنلاین را نادیده بگیریم، میتوانیم بگوییم که Programmatic Marketing نرخ بازگشت سرمایه بالایی دارد اما محاسبه ROI در بازاریابی عملکردی یا پرفورمنس مارکتینگ به مراتب از Programmatic Marketing آسانتر است چرا که دقیقا برای نتیجهای که به دست آمده و انتظارش را داشتهایم، هزینه میکنیم؛ هرچند که کلیک روی تبلیغاتی که در کمپینهای بازاریابی عملکردی استفاده میشوند، لزوما منجر به افزایش زیادی در نرخ تبدیل نمیشوند اما باز هم این روش از Programmatic Marketing بهتر است.
ریسک اشتباهات
به دلیل نوین بودن Programmatic Marketing امکان اینکه ما جایگاهی اشتباه را برای تبلیغات در نظر بگیریم بسیار زیاد است اما با استفاه از Performance Marketing یا بازاریابی عملکردی، امکان وقوع این مشکل به مراتب پایینتر است. علاوه بر این بازاریابی مشارکتی که گونهای از بازازیابی عملکردی است، به ما کمک میکند تا در عین حال که کمتر هزینه میکنیم، کار را آسانتر پیش ببریم.
دسترسی به رسانهها
در Programmatic Marketing وقتی با یک SSP همکاری میکنیم، به رسانههای محدودتری دسترسی داریم؛ چرا که هر SSP با رسانههای مختص به خودش همکاری میکند اما در Performance Marketing محدودیتی در دسترسی به رسانهها نداریم و میتوانیم با هر رسانهای همکاری کنیم.
زمان صرف شده
هنگامی که در تبلیغات صحبت از زمان صرف شده میشود، Programmatic marketing رتبه بالاتری را به نسبت بازاریابی عملکردی کسب میکند، چرا که با اتوماسیون این فرآیند، فرصت بیشتری برای رسیدگی به پروسههای دیگری داریم که قابلیت اتوماتیک شدن را ندارند. برعکس Programmatic marketing، فرآیند بازاریابی عملکردی دست و پاگیرتر است و برای رسیدن به نتیجه مورد نظر به صرف زمان بیشتری نیاز دارد؛ برای مثال مذاکره و ارزیابی نتیجهها از عواملی هستند که نیاز این روش به صرف زمان را افزایش میدهد. در هر حال نتیجه هر دو روش چه با صرف زمان بیشتر و چه با صرف زمان کمتر، افزایش نظارت روی عملکردها و کنترل موقعیتها است.
هر دو روش مزایا و معایب خودشان را دارند و کاربرد آنها برای استفاده در موقعیتهای مختلف، متفاوت است. هر چند که استفاده از هر روش به معنای بیتوجهی به روش دیگر نیست و حتی این امکان وجود دارد که برای مزایا و معایب محاسبه ROI اجرای یک کمپین بازاریابی یکسان، از هر دو روش بهره ببریم. آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان همواره تلاش میکند تا با اجرای کمپینهای بازاریابی متنوع و متناسب، شما را در دستیابی به نتیجه دلخواهتان یاری کند.
مطالب مرتبط
ترندهای یوتیوب که در ۲۰۲۲ نباید از آن غافل شوید (بخش دوم)
تولید ویدئوهای 15 ثانیهای کوتاه (یوتیوب شورتس) برای ایجاد تجربهای مشابه با تیکتاک و اسنپچت جزو جدیدترین ترندهای یوتیوب است. یوتیوب با ایجاد بخش Community برای کانالهایی با بیش از 1000 سابسکرایبر (Subscriber) امکان افزایش مشارکت با مخاطبان را از طریق رأیگیری (Poll) فراهم میکند. یوتیوب با تبلیغات پیشنمایش، میانبرنامه، بامپر و بنری تبدیل به…
ترندهای یوتیوب که در ۲۰۲۲ نباید از آن غافل شوید (بخش اول)
یوتیوب با حدود۲.۲۴ میلیارد کاربر، دومین وبسایت پربازدید جهان است که بخش بزرگی از محبوبیت آن به دلیل ظرفیت سازگار شدن با آخرین ترندها و عادات مشتریان است. قابلیت پخش زنده (Live Streaming)، فصلبندی ویدئوها (Chapters) و پیش نمایش (Premiers) از ترندهای جذاب یوتیوب در ۲۰۲۲ هستند. لایو استریمینگ یا پخش زنده که این روزها…
کسب درآمد با سرویس تبلیغاتی Google AdSense
گوگل ادسنس (Google AdSense) سرویس رایگان تبلیغاتی است که میتوانید در آن نه بهعنوان تبلیغدهنده، بلکه بهعنوان نمایشدهنده تبلیغ فعالیت کنید. کسب درآمد از گوگل ادسنس بر اساس دو روش Cost Per Mile (پرداخت بهازای بازدیدکننده) و Cilck Through Rate (میزان تعداد کلیک) صورت میگیرد. تبلیغات منتشر شده در وبسایت باید با معیار و دستورالعملهای…
از متاورس و فرصت های بازاریابی در آن چه می دانید؟
متاورس ترکیبی از چند عنصر تکنولوژی در یک دنیای دیجیتال است که شامل واقعیت مجازی (Virtual Reality)، واقعیت افزوده (Augmented Reality) و ویدیوهایی میشود که کاربران آنها را با عنوان «Live» میشناسند. 3 عنصر اصلی متاورس شامل بازی (Gaming)، دارایی مجازی (Virtual Property) و توکن غیر قابل معاوضه (Non-Fungible Token) یا همانNFT هستند . حضور…
فرمول بازگشت دارایی خود را محاسبه کنید. بازگشت دارایی
بازده دارایی (ROA)- شاخصی برای اثربخشی استفاده و توزیع دارایی های در گردش و غیر گردش شرکت. این نسبت به شما امکان می دهد بدون در نظر گرفتن اهرم مالی (نسبت وام و سرمایه خالص) ، توانایی شرکت در کسب سود را ارزیابی کنید. بازده دارایی ها عقلانی بودن استفاده از تمام دارایی های شرکت (برخلاف بازده حقوق صاحبان سهام ، که فقط وجوه خود را مشخص می کند) را نشان می دهد و محاسبه آن برای مدیران بیشتر از سرمایه گذاران اهمیت دارد. شاخص ROA به شما امکان می دهد با محاسبه میزان سود مزایا و معایب محاسبه ROI برای هر واحد پولی سرمایه گذاری شده ، قابلیت اطمینان مالی ، اعتبار ، جذابیت سرمایه گذاری یک سازمان را تحلیل کنید.
بازده دارایی (فرمول)
بازده دارایی ها حاصل خالص درآمد و کل دارایی ها است:
شاخص سود خالص در صورت سود و زیان ، دارایی ها در. برای کاهش خطای محاسبه ، میانگین سالانه ارزش دارایی ها در فرمول بازگشت دارایی ها جایگزین می شود: (ارزش در ابتدا + ارزش در پایان دوره گزارش) / 2.
بازده دارایی ها نیز به عنوان حاصل درآمد خالص و سود پرداختی به ازای هر واحد منهای نرخ مالیات تعریف می شود:
فرمول به وضوح نشان می دهد که علاوه بر سود خالص ، محاسبه سود استفاده از وجوه قرض گرفته شده را نیز در نظر می گیرد. این نشان می دهد که هنگام تشکیل دارایی های بلند مدت ، از حقوق صاحبان سهام و سرمایه وام استفاده می شود و هر دو در هنگام محاسبه ROA مورد توجه قرار می گیرند.
ارزش راهنمای ROA
نسبت سودآوری به طور مستقیم به دامنه سازمان بستگی دارد. بنابراین ، در صنایع سنگین این شاخص نسبت به بخش خدمات کمتر خواهد بود ، زیرا شرکتهای دومی به سرمایه در گردش کمتری نیاز دارند. به طور کلی ، بازده دارایی ها نشان دهنده عملکرد و سودآوری مدیریت دارایی است و بنابراین ، هرچه بیشتر باشد ، بهتر است. اگر این نسبت شروع به کاهش کرد ، یکی از دارایی ها (غیر جاری یا در گردش) سهم کافی در درآمد سازمان ندارد. بازده بالای دارایی ها نشان می دهد که شرکت با درآمد کمتر درآمد بیشتری ایجاد می کند
بازده دارایی ها (ROA) معیاری است که نشان می دهد چگونه یک واحد تجاری از دارایی های موجود استفاده می کند تا بتواند درآمد ایجاد کند. اگر ROA پایین باشد ، مدیریت دارایی ممکن است بی اثر باشد. ROA بالا ، از سوی دیگر ، نشان دهنده عملکرد روان و کارآمد یک شرکت است.
فرمول محاسبه بازده دارایی های شرکت
ROA معمولاً به صورت درصد بیان می شود. محاسبه با تقسیم سود خالص سال بر ارزش کل دارایی ها انجام می شود. به عنوان مثال ، اگر یک فروشگاه پوشاک 1 میلیون سود خالص داشته باشد و مجموع دارایی آن 4 میلیون باشد ، ROA به شرح زیر محاسبه می شود:
محاسبه ROA به شما امکان می دهد بازده سرمایه گذاری را ببینید و ارزیابی کنید که آیا درآمد کافی با استفاده از دارایی های موجود ایجاد می شود یا خیر.
مدیریت سودآوری ROA
مدیر کارخانه به ROA در پایان سال نگاه می کند. ROA بالا علامت خوبی است که نشان می دهد شرکت از دارایی های خود بیشترین استفاده را می کند. با مقایسه آن با سایر شاخص ها ، مانند بازده سرمایه گذاری ، می توان نتیجه گرفت که سرمایه گذاری بیشتر توصیه می شود ، زیرا شرکت قادر است از سرمایه گذاری ها با بازدهی بالا استفاده کند.
یادگیری ROA پایین برای مدیریت موثر شرکت بسیار حیاتی است. اگر این شاخص به طور مداوم پایین باشد ، ممکن است نشان دهد که یا مدیریت از دارایی های موجود به طور مثر استفاده نمی کند ، یا این دارایی ها دیگر ارزشی ندارند. به عنوان مثال ، در مورد همان فروشگاه پوشاک ، ممکن است معلوم شود که با کاهش سطح فروش می مزایا و معایب محاسبه ROI توان سود را افزایش داد ، بنابراین ، چنین دارایی به عنوان یک منطقه بزرگ دیگر ارزش ندارد.
بانک ها و سرمایه گذاران بالقوه قبل از تصمیم گیری در مورد وام یا سرمایه گذاری بیشتر به ROA و ROI توجه می کنند. اگر شرکت های مشابه درآمدهای کلانی با ورودی های مشابه ایجاد کنند ، سرمایه گذاران ممکن است از آنها عقب نشینی کنند یا به این نتیجه برسند که مدیریت دارایی های موجود را به طور موثر مدیریت نمی کند.
افزایش درآمد ناخالص
ROA می تواند مدیریت را برای استفاده موثرتر از دارایی ها ترغیب کند. با توجه به اینکه درآمد آنطور که باید زیاد نیست ، مدیران تنظیمات مناسبی را برای فعالیتهای شرکت انجام می دهند. ROA همچنین می تواند نشان دهد که چه پیشرفت هایی می تواند برای افزایش درآمد ناخالص از طریق مدیریت دارایی هوشمند ایجاد شود. در هر صورت ، این بهتر از سرمایه گذاری بی پایان در یک شرکت است ، به امید بهترین ها.
بیایید ضرایب سودآوری شرکت را در نظر بگیریم. در این مقاله ، یکی از شاخص های کلیدی برای ارزیابی وضعیت مالی یک شرکت را در نظر می گیریم. – بازگشت دارایی.
نسبت بازده دارایی ها به گروه عوامل "بازده" تعلق دارد. این گروه اثربخشی مدیریت نقدینگی در شرکت را نشان می دهد. ما نسبت بازگشت دارایی ها (ROA) را در نظر می گیریم ، که نشان می دهد چه مقدار پول نقد بر روی واحد دارایی هایی که در اختیار شرکت است قرار می گیرد. دارایی های شرکت چیست؟ به عبارت ساده تر ، این اموال و پول اوست.
بیایید فرمول محاسبه نسبت بازده دارایی (ROA) را با مثالها و استاندارد آن برای شرکتها در نظر بگیریم. توصیه می شود که مطالعه ضریب را از ماهیت اقتصادی آن شروع کنید.
بازگشت دارایی. شاخص ها و جهت استفاده
چه کسی از ROI استفاده می کند؟
از آن توسط تحلیلگران مالی برای تشخیص عملکرد شرکت استفاده می شود.
چگونه از نسبت بازده دارایی ها استفاده کنیم؟
این نسبت بازده مالی استفاده از دارایی های شرکت را نشان می دهد. هدف از استفاده از آن افزایش ارزش آن است (اما با در نظر گرفتن البته نقدینگی شرکت) ، یعنی با استفاده از آن ، یک تحلیلگر مالی می تواند به سرعت ترکیب دارایی های شرکت را تجزیه و تحلیل کرده و آنها را به عنوان یک گنج ارزیابی کند. برای ایجاد کل درآمد اگر هر دارایی به درآمد شرکت کمک نمی کند ، توصیه می شود از آن امتناع کنید (فروش ، حذف از ترازنامه).
به عبارت دیگر ، بازده دارایی ها یک شاخص عالی برای سودآوری و کارایی کلی یک شرکت است.
. فرمول محاسبه ترازنامه و IFRS
بازده دارایی ها با تقسیم درآمد خالص بر دارایی ها محاسبه می شود. فرمول محاسبه:
نسبت بازده دارایی ها = سود خالص / دارایی ها = خط 2400 / خط 1600
اغلب ، برای ارزیابی دقیق تر نسبت ، ارزش دارایی ها نه برای یک دوره خاص ، بلکه از میانگین حسابی شروع و پایان دوره گزارش گرفته می شود. به عنوان مثال ، ارزش دارایی ها در آغاز سال و در پایان سال تقسیم بر 2.
ارزش دارایی را از کجا دریافت می کنید؟ از صورتهای مالی به صورت "مانده" (سطر 1600) گرفته شده است.
در ادبیات غربی ، فرمول محاسبه بازده دارایی ها (ROA ، بازگشت دارایی ها) به شرح زیر است:
جایی که:
NI - درآمد خالص (سود خالص) ؛
TA - مجموع دارایی ها.
یک گزینه جایگزین برای محاسبه شاخص به شرح زیر است:
جایی که:
EBI درآمد خالصی است که سهامداران به دست می آورند.
درس ویدئویی: "ارزیابی بازده دارایی های یک شرکت"
نسبت بازده دارایی ها. مثال محاسبه
بیایید به تمرین بپردازیم. بیایید بازده دارایی های شرکت هواپیمایی Sukhoi Design Bureau OJSC (تولید هواپیما) را محاسبه کنیم. برای انجام این کار ، باید داده های صورت های مالی را از وب سایت رسمی شرکت تهیه کنید.
محاسبه بازده دارایی های OAO OKB Sukhoi
صورت سود و زیان JSC "OKB Sukhoi"
ترازنامه JSC "OKB Sukhoi"
نسبت بازده دارایی ها 2009 = 611682/55494122 = 0.01 (1٪)
نسبت بازده دارایی ها 2010 = 989304/77772090 = 0.012 (1.2٪)
نسبت بازده دارایی ها 2011 = 5243144/85785222 = 0.06 (6٪)
بر اساس گزارش آژانس رتبه بندی خارجی استاندارد اند پورز ، متوسط بازده دارایی ها در روسیه در سال 2010 2 درصد بوده است. بنابراین 1.2 درصد برای سوخو در سال 2010 در مقایسه با متوسط سودآوری کل صنعت در روسیه چندان بد نیست.
بازده دارایی های مزایا و معایب محاسبه ROI JSC OKB Sukhoi از 1٪ در سال 2009 به 6٪ در سال 2011 افزایش یافت. این نشان می دهد که کارآمدی شرکت به طور کلی افزایش یافته است. این به این دلیل بود که سود خالص در سال 2011 به طور قابل توجهی بیشتر از سالهای گذشته بود.
نسبت بازده دارایی ها. ارزش استاندارد
استاندارد نسبت بازده دارایی ها و همچنین تمام بازده دارایی ها Kra> 0. اگر مقدار کمتر از صفر باشد ، این دلیلی است که به طور جدی در مورد کارآیی شرکت فکر کنید. این امر ناشی از این واقعیت است که شرکت با زیان کار می کند.
نسبت بازده دارایی ها را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. امیدوارم دیگر سوالی نداشته باشید. به طور خلاصه ، می خواهم توجه کنم که ROA یکی از سه نسبت مهم سودآوری یک شرکت است ، به همراه نسبت بازده فروش و نسبت بازده حقوق صاحبان سهام. می توانید در مورد نسبت بازده فروش بیشتر در مقاله بخوانید: "". این نسبت نشان دهنده سودآوری و سودآوری شرکت است. معمولاً توسط سرمایه گذاران برای ارزیابی پروژه های سرمایه گذاری جایگزین استفاده می شود.
بازده دارایی ها (ROA) نسبت سود خالص یک شرکت به دارایی های آن را نشان می دهد و به مزایا و معایب محاسبه ROI صورت درصد بیان می شود.
ROA به سرمایه گذاران این امکان را می دهد تا ارزیابی کنند که چگونه یک شرکت از دارایی های خود به طور مثر استفاده می کند.
بدیهی است که بالاتراین شاخص ، هر چه بهتربازگشت دارایی های شرکت
فرمول محاسبه ROA (بازگشت دارایی ها)
ROA با استفاده از فرمول زیر محاسبه می شود:
$$ ROA = (سود خالص \ بیش از دارایی) * 100 \٪ $ $
فرمول ROA برای گزارش به زبان انگلیسی:
$$ ROA = (درآمد خالص \ بیش از کل دارایی) * 100 \٪ $ $
جایی که سود خالص- مجموع سود خالص شرکت در سال (برای گزارشات سه ماهه باید برای سال دوباره محاسبه شود).
نحوه استفاده از ROA (بازگشت دارایی ها)
بازده دارایی ها در موارد زیر مفید است:
- هنگام مقایسه شرکت های مشابه در صنعت توسط ROA
- هنگام تجزیه و تحلیل پویایی تغییرات در شاخص ROA در یک شرکت
مقایسه شرکت های صنایع مختلف از نظر ROA منطقی نیست ، زیرا ویژگی های کسب و کار و سودآوری آن ، بسته به صنعت ، می تواند بسیار متفاوت باشد.
ویژگی های شاخص بازده دارایی ها (ROA)
برخلاف شاخص بازده حقوق صاحبان سهام ، محاسبه ROA (بازده دارایی ها) شامل تمام دارایی های شرکت است که نه تنها شامل سرمایه خالص ، بلکه وجوه وام گرفته شده نیز می شود.
بنابراین رابطه بین شاخص ها و ROA:
با افزایش وجوه وام گرفته شده ، ROA کاهش می یابد.
ROA (بازگشت دارایی ها) در FinanceMarker
در نسخه جدید FinanceMarker.ru ، شاخص ROA برای همه شرکت های بورس مسکو و همچنین NASDAQ ، NYSE و دیگران در دسترس خواهد بود.
دیدگاه شما