معادله حسابداری و فرمول آن
فرمول معادله حسابداری که به عنوان معادله ترازنامه نیز شناخته می شود، دارایی ها = بدهی ها + حقوق صاحبان سهام است.
این معادله پایه تمامی معادلات حسابداری است. این معادله باید توسط اطلاعات موجود در ترازنامه یک شرکت پشتیبانی شود. معادله حسابداری پایه و اساس حسابداری دوگانه است زیرا نشان می دهد که همه دارایی ها با وام گرفتن پول یا پرداخت پول به سهامداران شرکت تأمین می شوند.
مانند تمام معادلات ریاضی در معادله حسابداری هم دو طرف تساوی باید با یکدیگر برابر باشند. و این معادله همیشه ثابت است و هیچ چیز دیگری نباید آن را به هم بزند.
ترازنامه نمایش دقیق تر و پیچیده تری از معادله حسابداری است و منطبق بر معادله حسابداری می باشد. این نشان می دهد که کل دارایی های یک کسب و کار برابر است با کل بدهی ها و حقوق صاحبان سهام. به عبارت دیگر، تمام کاربردهای سرمایه (دارایی ها) برابر با تمام منابع سرمایه است (بدهی: بدهی ها و حقوق صاحبان سهام).
روش دیگر برای بررسی معادله آن:
حقوق صاحبان سهام = دارایی ها - بدهی ها
معادله حسابداری را اغلب معادله حسابداری اساسی می نامند.
سه عنصر در فرمول معادله حسابداری کدامند؟
فرمول حسابداری :
دارایی = بدهی + حقوق صاحبان سهام
بنابراین، بیایید نگاهی به همه عناصر معادله حسابداری بیندازیم.
درک معادله حسابداری :
وضعیت مالی هر کسب و کار، کوچک یا بزرگ، بر اساس دو جزء اصلی ترازنامه ارزیابی می شود: دارایی ها و بدهی ها. حقوق صاحبان سهام، بخش سوم ترازنامه است. معادله حسابداری نمایانگر نحوه ارتباط این سه جزء مهم با یکدیگر است. معادله حسابداری معادله اساسی حسابداری یا معادله ترازنامه نیز نامیده می شود.
در حالی که دارایی ها منابع ارزشمند تحت کنترل شرکت را نشان می دهند، بدهی ها نشان دهنده تعهدات آن است. بدهی ها و حقوق صاحبان سهام نشان می دهد که چگونه دارایی های یک شرکت تامین مالی می شود. اگر از طریق بدهی تأمین شود، به عنوان بدهی نشان داده می شود، و اگر از طریق انتشار سهام خالص به سرمایه گذاران تأمین شود، در حقوق صاحبان سهام نشان داده می شود.
معادله حسابداری به ارزیابی اینکه آیا معاملات تجاری انجام شده توسط شرکت به طور دقیق در دفاتر و حسابهای آن منعکس شده است، کمک می کند.
دارایی ها
اولین قسمت معادله حسابداری دارایی ها است. دارایی ها چیزهایی با ارزش هستند که متعلق به یک کسب و کار هستند.
دسته های مختلفی از دارایی های تجاری شامل دارایی های بلند مدت، دارایی های سرمایه ای، سرمایه گذاری ها و دارایی های مشهود وجود دارد. آنها با وام گرفتن از وام دهندگان، دریافت پول نقد از صاحبان و سهامداران یا ارائه کالا یا خدمات به دست آمدند.
دارایی های جاری کسب و کار شامل پول نقد و حساب های دریافتی است، در حالی که دارایی های بلند مدت شامل اسناد قابل دریافت است. اقلامی مانند تابلو های نقاشی، دارایی و تجهیزات، دارایی سرمایه ای محسوب می شوند. اوراق بهادار متعلق به یک شرکت مانند سهام و اوراق قرضه را سرمایه گذاری می نامند. دارایی های نامشهود موجود در ترازنامه شرکت شامل علائم تجاری، سرقفلی، حق ثبت اختراع و حق چاپ است.
در معادله حسابداری آمده است که مقدار دارایی ها باید برابر با بدهی ها به اضافه ارزش سهامدار یا مالک باشد.
تعهدات
قسمت دوم معادله حسابداری بدهی ها است. تعهداتی که به شرکتها و افراد دیگر بدهکار هستند، بدهی محسوب می شوند و می توانند در زمره بدهیهای جاری و بلند مدت دسته بندی شوند.
بدهی های جاری در یک ترازنامه، سررسید شده در سال، شامل حساب های قابل پرداخت، دستمزد یا حقوق و دستمزد قابل پرداخت و مالیات های قابل پرداخت است. بدهی های بلند مدت معمولاً مربوط به موسسات و بانکهای وام دهنده میباشد و شامل اسکناس های قابل پرداخت و احتمالاً درآمد بدون عایدی است.
درآمد کسب نشده از پولی که هنوز برای خدمات یا محصولی که هنوز تحویل نگرفته اید دریافت کرده اید، تعهدی محسوب می شود.
حقوق صاحبان سهام
قسمت سوم معادله حسابداری حقوق صاحبان سهام است. درآمدی که سهامدار شرکت می تواند پس از پرداخت بدهی ادعا کند حقوق صاحبان سهام است.
حقوق صاحبان سهام برابر است با کل دارایی های یک شرکت منهای کل بدهی های آن این را می توان در ترازنامه یافت و یکی از مهمترین معیارها برای ارزیابی سلامت مالی یک شرکت برای تحلیلگران است.
سهامداران ارزش خالص یا دفتری یک شرکت را نشان می دهد.
محدودیت های معادله حسابداری
اگرچه ترازنامه همیشه متعادل می شود، معادله حسابداری اطلاعاتی در مورد عملکرد خوب یک شرکت به سرمایه گذاران ارائه نمی دهد. در عوض، سرمایه گذاران باید اعداد و ارقام را تفسیر کرده و خود تصمیم بگیرند که آیا شرکت دارای بدهی های بسیار زیاد یا بسیار اندک، دارایی های شرکت کافی یا شاید دارایی های شرکت زیاد نیست، یا این که به درستی برای تأمین رشد بلندمدت هزینه های شرکت را تامین مالی می کند.
حسابداری بخش مهمی از اداره یک کسب و کار است. اما، این بدان معنا نیست که شما باید حسابدار باشید تا اصول اولیه را درک کنید. بخشی از اصول این است که چگونه دارایی های خود را پرداخت می کنید با بدهی تأمین می شود یا با سرمایه پرداخت می شود. برای مشاهده تفاوت از معادله حسابداری استفاده کنید.
معادله حسابداری برای چه مواردی استفاده می شود؟
در سیستم گزارشگری مالی، یکی از صورتهای مالی (ترازنامه) همچنان نقش اساسی را ایفا می کند و کاربردهای مهمی دارد. ترازنامه، قبل از هر چیز، مالکان را با مدیریت، وضعیت دارایی یک نهاد اقتصادی آشنا می کند. آنها از ترازنامه خواهند فهمید که مالک چه چیزی دارد، یعنی کمیت و کیفیت منابع شرکت که شرکت می تواند در اختیار داشته باشد و چه کسانی در ایجاد این منابع دخیل بوده اند.
ثانیاً، با توجه به ترازنامه، مشخص می شود که آیا شرکت قادر خواهد بود تعهدات خود را نسبت به اشخاص ثالث (سهامداران، سرمایه گذاران، طلبکاران، خریداران، فروشندگان و غیره) به زودی پوشش دهد یا خیر. ثالثاً، محتوای اقلام سرمایه و بدهی امکان استفاده از آن را برای کاربران داخلی و خارجی فراهم می کند. به عنوان شکل اصلی گزارشگری مالی، ترازنامه به شما امکان می دهد ترکیب و ساختار دارایی های یک شرکت، نقدینگی و گردش دارایی های جاری، در دسترس بودن حقوق صاحبان سهام و بدهی ها، وضعیت و پویایی مطالبات و بدهی ها و همچنین اعتبار و قابلیت پرداخت بدهی یک شرکت را تعیین کنید.
داده های ترازنامه به شما امکان می دهد کارآیی قرار دادن سرمایه شرکت، کفایت آن برای فعالیت های اقتصادی فعلی و آینده، اندازه و ساختار منابع وام گرفته شده و همچنین تأثیر جذب آنها را ارزیابی کنید. بنابراین، ترازنامه آموزنده ترین شکل برای تجزیه و تحلیل و ارزیابی وضعیت مالی یک نهاد اقتصادی است و بدون معادله حسابداری، ایجاد این گزارش مالی ممکن نخواهد بود. بنابراین، برای مشاغل بزرگ و کوچک این معادله ضروری است.
برای انجام فعالیتهای اقتصادی، شرکت به بودجه نیاز دارد و این وجوه باید توسط شخصی به شرکت داده شود. وجوه متعلق به شرکت دارایی نامیده می شود. مالک، موسس، بخشی از این دارایی ها را ارائه می دهد. مقدار کل وجوه کمک شده توسط آنها سرمایه اولیه نامیده می شود.
اگر مالک تنها کسی باشد که مشارکت داشته باشد، معادله دارایی = دارایی صاحب منصفانه خواهد بود. با این حال، دارایی ها ممکن است توسط شخص دیگری که مالک نیست، مشارکت داشته باشد. بدهی شرکت به این دارایی ها بدهی نامیده می شود. بنابراین، در حال حاضر این معادله به شکل زیر ظاهر می شود: دارایی ها = بدهی ها و حقوق صاحبان سهام.
سمت چپ و راست معادله همیشه با هم منطبق هستند زیرا دارایی های یکسانی از دو نظر در نظر گرفته می شوند. برابری در دو طرف معادله برای همیشه حفظ می شود و به تعداد معاملات تجاری بستگی ندارد.
نکته: معادله حسابداری به ثبت دقیق کلیه معاملات حسابداری کمک می کند. با این حال، حتی اگر متعادل باشد، هیچ تضمینی برای حذف اشتباهات یا تقلب وجود ندارد. علاوه بر این، نمی تواند اطلاعات زیادی در مورد وضعیت مالی شرکت ارائه دهد. صاحبان مشاغل و سرمایه گذاران برای درک بیشتر تراز ها باید جداگانه به تجزیه و تحلیل امور بپردازند.
چرا معادله حسابداری همیشه در تعادل است؟
هر تراکنش مالی حداقل شامل دو حساب است. این نشان می دهد که یک کسب و کار چه چیزی دریافت کرده و چه چیزی در عوض داده است. به عنوان مثال، می تواند به صورت نقدی (دارایی ها کاهش یابد) برای به دست آوردن موجودی (افزایش دارایی ها) یا گرفتن وام از بانک، همزمان افزایش دارایی ها و بدهی ها را به همراه می آورد.
یعنی تغییرات می تواند در یک طرف معادله صورت پذیرد و یا یکی در طرف راست و دیگری در طرف چپ معادله.
معادله حسابداری نقش مهمی را به عنوان اساس سیستم حسابداری دوبل یا همان 2 طرفه ایفا می کند.
معادله حسابداری و ارتباط آن با جهان هستی و زندگی انسان ها
معادله حسابداری معمولاً به صورت دارایی = بدهی + خالص ارائه می شود. این بدان معناست که مجموع دارایی های یک کسب و کار، همه چیز از پول نقد گرفته تا دارایی تا صورت حساب های پیش پرداخت، باید برابر مجموع بدهی های آن (بدهی ها، وام ها و اجاره نامه ها، درآمد معوق) به علاوه هرگونه حقوق صاحبان سهام در آن تجارت باشد. این معادله از دو جهت قابل بررسی است. اول، همیشه همه چیز رو به متعادل شدن می رود. اگر یک کسب و کار، دارایی جدیدی به دست آورد، باید از دارایی دیگری (مانند پول نقد)، از بدهی (مانند وام) یا از حقوق صاحبان سهام (مانند سود انباشته) برای این کار استفاده کند. این تغییر سرمایه من را فرمولی برای سرمایه گذاری به یاد اولین قانون ترمودینامیک از کلاس شیمی دبیرستان می اندازد، انرژی ایجاد یا نابود نمی شود. من معتقد هستم که پول صرفاً نوعی انرژی است که ما برای ایجاد زندگی در این جامعه معامله می کنیم و تغییر می دهیم. یادگیری استفاده از این انرژی، به جای ترسیدن از آن، بخش مهمی از ایجاد رفاه است. در تمام طول روز، در هر روز از زندگی خود، چرخه هایی را معامله می کنیم که وقتی به درستی کار می کنند، دائماً متعادل می شوند. تجارت بر اساس زمان و منابع مبادله پول است. ما به کمک هم در مورد نیازهایمان برای درمان مشابه در مواقعی که به آنها نیاز داریم مبادرت می کنیم، همه دنیا اینگونه کار می کنند. من صبح زود از خواب بیدار می شودم که از زمان بدست آمده برای مدیتیشن، مطالعه و ورزش استفاده می کنم. منطقی است که در نظر بگیریم که در زندگی و مشاغل خود چه معامله می کنیم و در آن تجارت چه چیزی دریافت می کنیم. این گونه می توانید تعادل را احساس کنید. انرژی از بین نمی رود بلکه تبدیل می شود، زمان از بین نمی رود بلکه در کار دیگری استفاده می شود. این تعادل در تمام دنیا باقی است و نمونه بارز آن نیز در معادله حسابداری آشکار هست.
مثالی از معادله حسابداری:
برای شرکتی که حسابهای دقیق دارد، هر معامله تجاری حداقل در دو حساب آن نشان داده می شود. به عنوان مثال، اگر یک کسب و کار از یک نهاد مالی مانند بانک وام بگیرد، پول وام گرفته شده دارایی های شرکت را افزایش می دهد و بدهی وام نیز به میزان معادل افزایش می یابد.
یا به عنوان مثال اگر یک کسب و کار با پرداخت پول نقد مواد اولیه بخرد، منجر به افزایش موجودی (دارایی) و کاهش سرمایه نقدی (دارایی دیگر) می شود. از آنجا که در هر معامله انجام شده توسط یک شرکت دو یا چند حساب تحت تأثیر قرار می گیرد، سیستم حسابداری به عنوان حسابداری دوبار نامیده می شود.
نتیجه نهایی در مورد محاسبه معادله حسابداری
معادله حسابداری فرمولی حیاتی برای درک و در نظر گرفتن آن در مورد سلامت مالی تجارت شماست. معادله حسابداری تقریباً در هر جنبه حسابداری تجاری شما عاملی تاثیر گذار و مهم است.
مدل CAPM یا قیمتگذاری داراییهای سرمایهای چیست؟
مقدمهای بر مدل capm یا قیمتگذاری داراییهای سرمایه
ریسک جزء جداییناپذیر سرمایهگذاری است؛ بازار بورس و اوراق بهادار نیز از این قاعده مستثنی نیست و ممکن است گاهی در این بازار متحمل ریسک بالایی شویم. در حقیقت هرچه میزان بازده مورد انتظار ما بیشتر باشد، مجبور به تحمل ریسک بالاتری خواهیم بود. طبیعتاً هیچ سرمایهگذاری علاقهمند نیست که ریسک بالایی فرمولی برای سرمایه گذاری را بپذیرد و متحمل ضرر و زیان شود به همین دلیل مدلهای متفاوتی برای کشف رابطهی بین ریسک و بازده مورد انتظار ایجاد شده است که یکی از آنها مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایه یا به اختصار CAPM است. در این مقاله قصد داریم به توضیح این مدل بپردازیم و نکات آن را مورد بررسی قرار دهیم.
تعریف مدل capm
مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای که در زبان انگلیسی به آن Capital Asset Pricing Model یا بهاختصار CAPM گفته میشود، رابطهی بین ریسک سیستماتیک (بتا β) و نرخ بازده مورد انتظار دارایی سرمایهای را توصیف میکند. این مدل اغلب برای قیمتگذاری اوراق بهاداری که ریسک بالایی دارند مورداستفاده قرار میگیرد. هدف از فرمول CAPM این است که ارزیابی کند آیا یک سهم زمانی که ریسک و ارزش زمانی پول با بازده مورد انتظار آن مقایسه میشود، منصفانه ارزشگذاری میشود یا خیر. در ادامه به فرمول کلی این مدل و تعریف اجزای آن میپردازیم.
فرمول مدل CAPM
برای سرمایهگذاری در یک سهام، باید بازدهای را که سهم ایجاد میکند متناسب با ریسک باشد تا سرمایهگذار ترغیب شود سرمایهگذاری کند. مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای capm میگوید بازده مورد انتظار از مجموع نرخ بازده بدون ریسک و صرف ریسک ضرب در بتا، به دست میآید. به عبارتی:
تشریح متغیرهای مدل CAPM
متغیرها یا پارامترهایی را که در فرمول capm در بالا آورده شد، در این بخش توضیح دادهایم.
بازده مورد انتظار دارایی سرمایهای:
بازدهی که انتظار داریم از سرمایهگذاری در یک دارایی یا سهم، به دست آوریم.
نرخ بازده بدون ریسک:
نرخ بازده بدون ریسک نشاندهندهی بازدهی بدون تقبل هیچگونه ریسک اضافی است. در حقیقت با گذشت زمان ارزش پول تغییر میکند و با توجه به اینکه ارزش پول در آینده کاهش پیدا خواهد کرد و ذات سرمایهگذاری ریسک را در بردارد، نرخی محاسبه میشود که این موارد را پوشش دهد. این نرخ صرفاً بر اساس ارزش زمانی پول و ریسک ناشی از سرمایهگذاری محاسبه میشود و به دیگر ریسکهای احتمالی توجه نمیشود.
اگر مایل به سرمایهگذاری پرریسک و کسب سودی بالاتر از میانگین بازار هستید، پیشنهاد میکنیم با صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه ، به طور کامل آشنا شوید.
بازده بازار:
نرخ بازده بازاری که در آن سرمایهگذاری میکنیم. در واقع این بازده مقدار قطعی و ثابتی ندارد و با توجه به پیشبینیها تعیین میشود.
صرف ریسک بازار:
صرف ریسک میزان بازده مازاد بر بازده بدون ریسک است. در واقع تفاضل بازده بازار و نرخ بازده بدون ریسک، صرف ریسک بازار نامیده میشود. مثلاً اگر کل شاخص بازار، یک سهم در نظر گرفته شود، این سهم مقداری ریسک دارد که به طور مثال گفته میشود 15 درصد بالای آن به ما بازده داده میشود. در نتیجه ما ۱۵ درصد بالاتر از نرخ بدون ریسک سود خواهیم کرد. به این مقدار صرف ریسک بازار گفته میشود.
بتای سرمایهگذاری:
ضریب بتا نشان میدهد یک سرمایهگذاری در مقایسه با کل بازار چه میزان بیثبات و نوسان پذیراست. به بتا شاخص ریسک سیستماتیک نیز گفته میشود. در واقع بتا معیاری است که نشان میدهد سرمایهگذاری چقدر ریسک به پرتفویی که شبیه بازار است، اضافه میکند. بهعنوانمثال:
به طور مثال اگر بتا برابر ۲ باشد به این معنا است که دوبرابر بازار ریسک کردهایم. اگر از منظر فرمولی به این قضیه نگاه کنیم، اینطور است که بتا ضرب در صرف ریسک بازار میشود تا نسبتی که بتای سهام دارد در صرف ریسک بازار ضرب شود و مقدار صرف ریسک سهام محاسبه میشود. در ادامه با جمعکردن این مقدار با نرخ بازده بدون ریسک، مقدار بازده مورد انتظار دارایی محاسبه میشود.
بتا از منظر فرمولی برابر است با:
مثالی از نحوهی محاسبه در فرمول capm یا مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای:
بازده موردنظر سهام شرکت الف را با استفاده از مقادیر زیر محاسبه کنید.
نمایش تصویری مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای capm
برای نمایش تصویری فرمول مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای CAPM از security market line(sml) استفاده کنیم. خط sml روی نموداری رسم میشود که محور افقی آن بتا و محور عمودی آن بازده مورد انتظار از سهام است. در واقع این رابطه نشان میدهد که بازده سهام موردنظر فقط به یک عامل بستگی دارد که به آن شاخص ریسک سیستماتیک یا بتا میگوییم. در واقع مدل capm بیان میکند که بازده سهام موردنظر به این که نوسانات سهام موردنظر ما چه ارتباطی با نوسانات بازار دارد، مربوط است.
محدودیتهای محاسبهی نرخ بازده بدون ریسک در مدل CAPM
نرخ بازده بدون ریسک در مدل مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای CAPM معمولاً برابر با نرخ اوراققرضهی دولتی است. چرا که سرمایهگذاری در این اوراق کمریسکترین سرمایهگذاری ممکن است. به همین دلیل نرخ این اوراق بهعنوان معیاری برای نرخ بازده بدون ریسک قرار میگیرد. البته محاسبهی این نرخ دارای پیچیدگیهای خاص خودش است که محاسبهی دقیق مقدار این پارامتر را مشکل میکند. اینکه این نرخ را برابر با نرخ اوراققرضهی دولتی قرار دهیم، سادهترین شکل محاسبهی آن است که مقدار دقیقی را نیز به ما نمیدهد و باید یک ضریب خطا برای آن در نظر بگیریم. علاوه بر این موارد دیگری که در محاسبهی نرخ بازده بدون ریسک باید در نظر بگیریم عبارتاند از:
- ریسک نکول نداشته باشد: سرمایهگذاری بدون ریسک سرمایهگذاری است که ریسک نکول نداشته باشد. عدم وجود ریسک نکول به این معنی است که عرضهکننده اوراق بتواند پولی که باید به ما پرداخت کند را در زمان مقرر، تسویه کند. درصورتیکه پرداخت پول حتی یک روز هم به تعویق بیفتد، عرضهکنندهی موردنظر دچار نکول شده است.
- ریسک سرمایهگذاری مجدد نداشته باشد: باتوجهبه افق سرمایهگذاری، اوراق را انتخاب کنیم تا نرخ بازده بدون ریسک آن متناسب با سرمایهگذاری ما باشد. بهعنوانمثال اگر انتخاب ما سرمایهگذاری ۵ ساله است، از نرخ بدون ریسک اوراق ۵ ساله استفاده کنیم. اگر افق دید ما ۵ ساله باشد اما از نرخ بازده بدون ریسک اوراق یکساله استفاده کنیم، ممکن است هرسال نرخ بازده بدون ریسک متفاوتی داشته باشیم و محاسبات ما دچار خطا گردد.
محدودیتهای مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای capm :
مدل capm محدودیتهایی دارد که در ادامه مهمترین موارد آن را بیان میکنیم:
- مفروضات غیرواقعی دارد: مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایه یک سری مفروضاتی دارد که در دنیای واقعی امکانپذیر نیستند. این مدل بر دو فرض استوار است که در ادامه به آن اشاره میکنیم.
- بازار سرمایه بسیار رقابتی و کارا است، یعنی اطلاعات بهسرعت پخش میشود و قیمت سهم نیز از این اطلاعات تأثیر میپذیرد و تغییر میکند.
- فرضیهی دوم بیان میکند که بازار سرمایه تحت تسلط سرمایهگذاران منطقی و ریسکگریز است که انتظارات یکسانی دارند. این دو فرضیه اگرچه ایدهآل به نظر میرسند اما امکان وقوع آنها در دنیای واقعی دور از انتظار است.
- امکان محاسبهی دقیق پارامترهای مدل وجود ندارد. همانطور که قبلاً به این موضوع اشاره کردیم، امکان محاسبهی دقیق نرخ بازده بدون ریسک و صرف ریسک بازار وجود ندارد.
- این مدل عملکرد خوبی برای توصیف دادههای گذشته نداشته است. طبق این مدل باید بازده یک سهم را صرفاً بر اساس بتا بتوانیم توصیف کنیم. در عمل این امر غیرممکن است چرا که رابطه قوی و مستقیمی بین بازده و بتا وجود ندارد. برای این که بتوانیم تغییرات بازده را محاسبه کنیم به پارامترهای دیگری نیز نیاز داریم. مانند نسبتهای p/e ، p/b و اندازه شرکت و موارد دیگر بستگی دارد.
به دلیل محدودیتهایی که مدل capm دارد، بعدها مدلهای دیگری نیز ارائه شد. در این مدلها پارامترهای دیگری نیز به مدل capm افزوده شد تا بتواند تغییرات بازده را بهتر توصیف کند. البته همهی مدلهای جایگزین نیز محدودیتهایی دارند؛ به همین دلیل مدل CAPM به دلیل سهولت استفاده و دید خوبی که از ارزش سهام و اوراق بهادار به سرمایهگذاران میدهد، به طور گستردهای مورداستفاده قرار میگیرد.
ریسک سیستماتیک و ریسک سیستمی در مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای
در بخش های ابتدایی این مقاله از ریسک سیستماتیک یاد شد. در ادامه و در راستای افزایش دانش سرمایهگذاری به توضیح ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک پرداختهایم.
ریسک سیستماتیک: این ریسک مربوط به ریسک ذاتی کل بازار است و نمیتوان آن را پیشبینی کرد یا از آن اجتناب کرد. این ریسک فرمولی برای سرمایه گذاری همواره در بازار سهام وجود دارد و مربوط به یک صنعت یا شرکت خاص نیست. همانطور که قبلاً اشاره کردیم، با استفاده از بتا میتوان ریسک یک سرمایهگذاری را نسبت به ریسک کل بازار مقایسه کرد. اگر بتا بالاتر از یک باشد، ریسک سیستماتیک سهام زیاد است و اگر پایینتر از یک باشد، ریسک سیستماتیک کمتری را متحمل میشویم. این ریسک اغلب از اخبار کلان کشور یا جهان ناشی میشود. بهعنوانمثال تحریم، جنگ، تورم، نوسانات ارز و عواملی ازاینقبیل، باعث شکلگیری ریسک سیستماتیک شدهاند.
ریسک غیرسیستماتیک (سیستمی): به ریسکی که مختص به یک صنعت یا شرکت خاص است ریسک سیستمی گفته میشود. این ریسک ناشی از عملکرد و سیاستگذاریهای یک شرکت است؛ به همین دلیل با استفاده از تغییر رویههای مدیریتی و استراتژیهای موجود، قابلکنترل و مدیریت است. یکی از راههای کاهش ریسک سیستمی، ایجاد تنوع در پرتفوی است. به این صورت که اگر یکی از شرکتهایی که سهامش را خریداری کردهایم، متضرر شود، درصد کمی از پرتفوی ما را تشکیل دهد و متحمل ضرر و زیان بالایی نشویم.
جمعبندی
برای اینکه بتوانیم بازده مورد انتظار سهام موردنظر خود را محاسبه کنیم از مدلهایی استفاده میکنیم که یکی از مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای مدل capm است. در این مدل رابطهی خطی بین بازدهی موردنیاز در یک سرمایهگذاری و ریسک سیستماتیک مربوط به آن را مشاهده میکنیم. مدل capm با وجود محدودیتها و کاستیهایی که دارد، به دلیل سهولت استفاده، همچنان به طور گستردهای مورداستفاده قرار میگیرد.
بازده سرمایه گذاری (ROI) چیست و مزایا و معایب آن چیست؟ نحوه محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری
معمولاً استارتاپها از سرمایه گذار فرشته ، سرمایه گذار ریسک پذیر و روش سرمایه گذاری RBF برای جذب سرمایه استفاده میکنند. در این اوضاع اقتصادی کشور، سرمایه گذاری کاری پر ریسک است و اکثر سرمایهداران ترجیح میدهند جایی سرمایه گذاری کنند که کمترین میزان ریسک و بیشترین سوددهی را داشته باشد. برای اطمینان از این موضوع از مفهومی به نام بازده سرمایه گذاری استفاده میشود. نرخ بازگشت سرمایه گذاری مشخص کننده این است که سرمایه گذاری در یک پروژه چه میزان از سرمایه را به سرمایه گذار بازمیگرداند.
یکی از دغدغههای مهم اقتصاد ایران در این روزها، کمبود حمایت مالی از ایدههای خوب کارآفرینی است. کارآفرینان اظهار میکنند که حمایت کافی از آنها صورت نمیگیرد و متخصصین کارآفرینی نیز بر این موضوع تاکید دارند.
در این مقاله و در راستای ارائه اخبار فناوری، اخبار کسب و کار و اخبار استارتاپی، مفهوم بازده سرمایه گذاری، مزایا و معایب آن و نحوه محاسبه آن توضیح داده میشوند.
تعریف نرخ بازده سرمایه گذاری
نرخ بازده سرمایه گذاری (Return Of Investment) مشخص کننده کارایی و اثربخش بودن یک سرمایه گذاری است. نامهای دیگر آن نرخ بازگشت سرمایه و بازده سرمایه است. برای مقایسه چند نمونه سرمایه گذاری هم میتوان از نرخ بازده سرمایه استفاده کرد.
ROI به علت سادگی و کارا بودن یک معیار محبوب است که میتوان از آن برای اندازهگیری سودآوری یک سرمایه گذاری استفاده کرد. فرقی نمیکند که سرمایهگذاری در سهام باشد یا روی قسمتی از یک پروژه. ROI در صنعت تبلیغات و برای محاسبه اثرگذار بودن یک تبلیغ هم کاربرد دارد. محاسبه فرمولی برای سرمایه گذاری ROI پیچیده نیست و در طیف گستردهای از کاربردهای آن ساده است. مثبت بودن این نرخ یعنی اینکه سرمایه گذاری در این بخش ارزشمند است و نرخ بازدهسرمایه گذاری منفی، به معنی ضرر خالص است.
فرمول محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری با استفاده از درآمد سرمایه گذاری
نرخ بازگشت سرمایه، نسبت سود یک سرمایه گذاری به هزینه آن را اندازهگیری میکند و فرمول آن به شرح زیر است:
نرخ بازده سرمایه گذاری = (عواید حاصل از سرمایه گذاری – هزینه سرمایه گذاری) تقسیم بر هزینه سرمایه گذاری
در این فرمول عواید حاصل از سرمایه گذاری همان درآمدهای حاصل از فروش سرمایه است. یعنی اینکه سرمایه گذاری در یک پروژه چه میزان درآمد برای سرمایه گذار داشته است. حاصل فرمول بالا به صورت درصد به دست میآید و میتوان آن را در چند پروژه مقایسه کرد.
به عنوان مثال اگر استارتاپی در سال ۹۷ با سرمایه اولیه ۱۰۰ میلیون تومان تاسیس شده باشد و در پایان سال با محاسبه هزینهها و مخارج انجام شده مشخص شود عایدی شرکت ۱۸۰ میلیون تومان بوده است که ۳۰ میلیون آن صرف هزینههای کسبوکار مانند حقوق و دستمزد و اجارهبها و بیمه شده است و ۱۵۰ میلیون تومان سود بوده است؛ بر اساس فرمول نرخ بازده سرمایه گذاری میزان نرخ بازگشت سرمایه گذاری ۵/۱ است و با ضرب این عدد در ۱۰۰ حاصل به صورت درصد بیان میشود.
یا اگر فردی در سال ۹۸ یک میلیارد سرمایه خود را در شرکتی سرمایه گذاری کرده باشد و در پایان سال سود خالص فرد یک میلیارد و دویست تومان شود؛ نرخ بازگشت سرمایه از فرمول بالا ۲/۱ به دست میآید.
با مقایسه این دو مثال میتوان فهمید که برخلاف اینکه رقم سود حاصل از سرمایه گذاری در مثال دوم بیشتر بوده است اما با توجه به نرخ فرمولی برای سرمایه گذاری بازگشت سرمایه، سرمایه گذاری در مثال اول بازدهی بیشتری داشته است.
مزایا و معایب نرخ بازده سرمایه گذاری
فرمول بالا در سرمایه گذاری در بخشهای مختلفی مانند بورس یا استارتاپها کاربرد دارد. با توجه به مثالهای گفته شده میتوان مزایا و معایبی هم برای آن برشمرد.
مزایای نرخ بازده سرمایه
بازده سرمایه در محاسبات مالی کاربرد دارد و میتوان مزیتهای مختلفی برای آن برشمرد. بعضی از مهمترین مزایای آن به شرح زیر است:
- بیان نرخ بازده سرمایه به صورت درصدی، امکان مقایسه کردن نرخهای مربوط به سرمایه گذاریهای مختلف را در اختیار سرمایه گذاران قرار میدهد.
- استفاده از این فرمول در محاسبه نرخ بازگشت سرمایه بسیار ساده است.
- تحلیل و تفسیر نتایج حاصل از فرمول نرخ بازده سرمایه گذاری ساده است و همین باعث کاربرد فراوان آن شده است.
معایب نرخ بازده سرمایه
- یکی از عیبهای فرمول نرخ بازده سرمایهگذاری ، تعریف نشدن زمان در آن است. با دقت در مثالهای بالا میتوان متوجه شد که سرمایه گذاری در دو سال مختلف انجام شده است ولی در فرمول سال و مدت زمان سرمایه گذاری در نظر گرفته نشده است. در فرمول نرخ بازده سرمایه گذاری نمیتوان تعیین کرد که مدت زمان سرمایه گذاری برای سود حاصل چه مدت بوده است.
- ایراد دیگر در نرخ بازدهسرمایه گذاری این است که فقط ابعاد مالی سرمایه گذاری در آن در نظر گرفته میشود و ابعاد و جنبههای کیفی آن بررسی نمیشود. مثلاً اگر مدیری قسمتی از سرمایه خود را صرف تغییر ظاهری محیط شرکت یا اهدای هدیه به کارکنان کند؛ باعث تغییر روحیه کارکنان، وفاداری آنان به شرکت و حتی بهبود زندگی آنها میشود. بر اساس فرمول بازده سرمایهگذاری تاثیر سرمایه گذاریهای این چنین در نظر گرفته نمیشود.
کاربرد نرخ بازده سرمایه گذاری
نرخ بازده سرمایه گذاری برای مقایسه بازدهی چند سرمایه گذاری استفاده میشود. این نرخ در تهیه پروپوزالها و طرحهای تجاری و حتی ارزیابی عملکرد مدیریتی و موفقیت یک مجموعه هم کاربرد دارد.
فرمول نرخ بازده سرمایه فقط بر سود تمرکز ندارد و میتوان معیار سود را با معیارهای متغیری مانند میزان سهم از بازار جایگزین کرد. فرمول برای بررسی میزان موفقیت در سرمایه گذاری استفاده میشود نه فقط میزان سود حاصل از سرمایه گذاری.
تحولات نرخ بازده سرمایه گذاری
در سالهای اخیر سرمایه گذاران به شکل جدیدی از متریک سرمایه گذاری یا نرخ بازده سرمایه گذاری به نام بازده اجتماعی سرمایه گذاری (SROI) علاقهمند شدهاند. بازده اجتماعی سرمایه گذاری، در اوایل دهه ۲۰۰۰ توسعه یافت و معیارهای اجتماعی و زیست محیطی را در نظر میگیرد. به عنوان مثال ممکن است شرکتی متعهد شود آب را در کارخانه خود بازیافت کند و روشنایی خود را با لامپهای LED جایگزین کند. این تعهدات هزینهای دارند که روی نرخ بازدهسرمایه گذاری سنتی تاثیر منفی میگذارد اما سود آن برای جامعه و محیط زیست روی SROI تاثیر مثبت میگذارد.
با پیشرفت جهان و تغییر اقتصاد، شکلهای دیگری از نرخ بازگشت سرمایه در آینده توسعه خواهد یافت.
بهتر است در پایان به دو قسمت مختلف بازده سرمایهگذاری یعنی بازده کمی و بازده کیفی اشاره شود. بازده کمی همان عایدی یا سود دورهایست که به سرمایه گذار پرداخت میشود. منفعت یا زیان سرمایه که به صورت افزایش یا کاهش قیمت داراییها بیان میشود نیز در دسته بازده کمی قرار دارد.
همه مواردی که به اعتبار شرکت مانند امتیازات اجتماعی و موارد دیگر بستگی دارد، بازده کیفی هستند.
سرمایه گذاران میتوانند با توجه به این نرخ که معیار و نرخی برای محاسبه کارایی و اثربخش بودن سرمایه گذاری است، سرمایه گذاریهای خود را انجام دهند. میتوان گفت نرخ بازدهسرمایه گذاری یکی از معیارهای مهم تصمیمگیری در زمینههای مالی است. بنابراین بررسی این نرخ یکی از روشهای جمعآوری اطلاعات است.
نرخ بازده سرمایه گذاری بسیار متنوع است و برای سرمایه گذاریهای مختلف استفاده میشود. مدیران از آن برای ارزیابی بازگشت سرمایههایی که سرمایه گذاری کردهاند استفاده میکنند. سرمایه گذاران از آن برای ارزیابی عملکرد سهامشان بهره میبرند و افراد حقیقی برای ارزیابی نرخ بازگشت داراییهایی مانند خانه از آن استفاده میکنند. فقط باید توجه داشت که این فرمول ارزش زمانی پول را در نظر نمیگیرد.
تابع PV اکسل-محاسبه ارزش فعلی سرمایه
احتمالا تا الان تبلیغات مختلفی درباره “بیمه عمر” شنیده اید.در این نوع بیمه ها از شما می خواهند مبلغی را به صورت ماهانه پرداخت نمایید و گفته می شود که ماهانه مثلا سود 18 % به آن تعلق می گیرد.شما باید این کار را به مدت 10 یا 20 سال (بسته به نوع بیمه) انجام دهید و در پایان از یک سری مزایا بیمه ای و سرمایه ای برخوردار خواهید شد.اما سوالی که برای همه ما باقی می ماند این است که ارزش فعلی (الان) این سرمایه گذاری در مدت 20 سال آینده با پرداخت هایی که انجام می دهیم، چه میزان خواهد بود؟
تابع PV ارزش فعلی سرمایه را بر اساس یک دوره پرداخت با نرخ بهره ثابت در آینده مشخص می کند.
آقای “عمر فرمولی برای سرمایه گذاری گریز” خود را بیمه عمر کرده است.این شخص به مدت 10 سال هر ماه مبلغ 130,000 تومان را به شرکت بیمه “فنا عمر” پرداخت می کند.شرکت بیمه به شخص گفته است که سالانه 18% سود به پرداختی این شخص تعلق خواهد گرفت.این شخص از شما می خواهد که ارزش فعلی این سرمایه گذاری را برای او محاسبه کنید.
ساختار تابع PV:
=PV( rate , nper , pmt , [fv] , [type] )
=PV( نوع پرداخت , ارزش آتی , مقدار پرداخت در هر دوره , تعداد کل دوره های پرداخت , نرخ بهره )
rate:در این قسمت نرخ بهره را وارد می کنیم.در این مثال بهره به صورت سالانه بیان شده است.پس آن را تقسیم بر 12 ماه سال خواهیم کرد.
nper:تعداد کل دوره های پرداخت را در این قسمت وارد می کنیم.در مثال گفته شده است که به مدت 10 سال و هر سال 12 ماه می باشد.پس جمعا 120 ماه باید وام را بازپرداخت نمایم.
PMT:مقدار پرداختی در هر دوره را پرداخت می کنیم.ماهی 130 هزارتومان
Fv:وارد کردن این آیتم اختیاری بوده و می توانید آن را خالی رها کنید.ولی در این قسمت می توانید ارزش آتی را وارد نمایید.در صورت خالی رها کردن مقدار آن برابر با صفر خواهد بود.
type:وارد کردن این آیتم اختیاری بوده و می توانید آن را خالی رها کنید.ولی این قسمت نحوه پرداخت را تعیین می کند.اگر برابر با 0 بود یعنی در پایان هر دوره قسط پرداخت می شود و اگر 1 بود در ابتدای دوره قسط پرداخت می شود.در صورتی که خالی رها کردن مقدار آن صفر خواهد بود.
نتیجه این فرمول عدد 7,214,799.03409943 می باشد.یعنی ارزش فعلی (الان) این سرمایه گذاری با شرایط بیان شده مبلغ 7,214,799.03409943 خواهد بود.
اما بیایید یک تمرین دیگر با هم انجام دهیم.اگر آقای “عمر گریز” از امروز به مدت 10 سال هر ماه 130000 تومان به حساب بانکی واریز نماید و سود سالانه آن 18% باشد، ارزش آتی آن چقدر خواهد بود؟
جواب برابر خواهد بود با 43,067,464.8934516 .
با این مثال به شما نشان دادیم که ارزش 7,214,799.03409943 امروز با شرایطی گفته شده معادل 43,067,464.8934516 برای 10 سال بعد خواهد بود.
البته از فرمول زیر هم قابل محاسبه بود:
اکنون با ذکر چند مثال از تابع PV و بیان ویژگی های این تابع، شما را با این تابع کاربردی بیشتر آشنا خواهیم کرد.
ارزش کنونی سهامی که، 2 سال بعد 2,000,000 تومان ارزش خواهد داشت با بهره سالانه 10% چقدر می باشد؟
=PV( rate , nper , pmt , [fv] , [type] )
=PV( نوع پرداخت , ارزش آتی , مقدار پرداخت در هر دوره , تعداد کل دوره های پرداخت , نرخ بهره )
جواب خواهد بود 1,652,892.56 تومان.
می توانید صحت این مطلب را با فرمول زیر مجدد بررسی نمایید:
جواب خواهد بود 2,000,000 تومان.
در واقع در این مثال به شما نشان دادیم که قسمت Fv این تابع چه کاربردی می تواند داشته باشد.
به منظور دریافت 60,000,000 از “بانک به زور وام دهندگان” در 2 سال آینده با نرخ بهره سالیانه 12% مجبور به پرداخت اقساط ماهیانه 900,000 می باشیم اکنون چه مقدار باید در بانک سرمایه گذاری نماییم تا این وام را دریافت نماییم؟ (احتمالا خیلی از شما دوستان با این نوع وام سرو کار داشته اید)
یعنی الان باید 28,134,919.11 در بانک سرمایه قرار دهیم و شرایط گفته شده را اجرا کنم تا بتوانم مبلغ 60 میلیون تومان در پایان 2 سال دریافت نماییم.
اما چند نکته مهم در استفاده از تابع PV :
نکته1: Pmt تنها شامل اصل و بهره پول می شود و مالیات و هزینه ها را شامل نمی شود (پرداخت ها با علامت منفی)
نکته2: در صورت حذف Pmt، مقدار fv در تابع قرار می گیرد
نکته3: اگر پرداخت منظم نباشد pmt و type مقدار صفر می گیرند
نکته4:در صورتی که برای مدت دوره زمانی فرمولی برای سرمایه گذاری نامحدود اختیار نماییم اکسل توانایی پردازش توابع در این حالت را ندارد و باید زمانی بسیار طولانی نظیر 1000 سال را برای آن در نظر بگیریم
نکته5: مطمئن باشید که دوره های زمانی اجزای اصلی تابع مانند rate ، nper و pmt مشابه باشند(در صورت لزوم مشابه شود)
نکته 6:علائم ورودی های fv, pv, pmt را مشخص کنید.
نکته 7:اجزای تابع را در محل درست قرار دهید(بهتر است از ارجا به سلول برای فرمول دهی استفاده کنید)
نکته 8:درباره مفهوم سؤال دقت کنید.
نکته 9:مشخص کنید که چه تابعی می تواند پاسخ بدست آمده شما را بررسی مجدد کند.
ارزش خالص دارایی یا NAV در صندوقهای سرمایهگذاری چیست؟
یکی از فاکتورهای مهم برای انتخاب یک صندوق سرمایهگذاری، ارزش خالص دارایی (Net Asset Value) است که به اختصار به آن NAV (ناو) میگویند. NAV صندوق سرمایهگذاری چیست؟ چگونه محاسبه میشود؟ و چرا مهم است؟ برای آشنایی با مفهوم NAV و شیوهی محاسبهی آن با چشم بورس همراه باشید.
در شرایط تورمی حفظ ارزش داراییها بدون سرمایهگذاری امکانپذیر نیست. مردم با سرمایهگذاری در بازارهای مختلف همچون سپردههای بانکی، طلا، مسکن و بورس به دنبال حفظ دارایی و سپس کسب سود هستند. بورس از بازارهای جذاب برای سرمایهگذاری است.
شاید شما نیز مانند بسیاری از افراد تخصص، تجربه و زمان کافی برای سرمایهگذاری در فرمولی برای سرمایه گذاری بازار سرمایه را نداشته باشید. نگران نباشید میتوانید از طریق صندوقهای سرمایهگذاری از مزایای این بازار بهرهمند شوید. صندوقهای سرمایهگذاری با استفاده از تیمهای مختصص و حرفهای داراییهای شما را مدیریت میکنند.
NAV یا ارزش خالص داراییهای صندوق چیست
قیمت و ارزش دو مفهوم کلیدی در سرمایهگذاری
بهتر است ابتدا در مورد ارزش و قیمت صحبت کنیم. مردم معمولا ارزش و قیمت را دو مفهوم یکسان در نظر میگیرند. آنها صرفا به قیمت توجه میکنند در حالی که یک سرمایهگذار حرفهای به دنبال ارزشگذاری سهام است. ارزش مفهومی است که با توجه به اهمیت دارایی سنجیده میشود. به عبارت دیگر، ارزش چیزی است که در ازای پرداخت قیمت، دریافت خواهید کرد.
توجه کنید که قیمت را عرضه و تقاضا تعیین میکند. ممکن است به دلیل تقاضای بالا، دارایی با قیمتی بیش از ارزش آن معامله شود و همچنین عرضهی زیاد باعث شود یک دارایی زیر ارزش ذاتی خرید و فروش شود. تفاوت بین قیمت و ارزش با مفهومی به نام حباب سنجیده میشود. سرمایهگذار حرفهای صرفا به قیمت توجه نمیکند و به دنبال سنجش ارزش یک دارایی است.
ارزش خالص دارایی یا NAV چیست؟
خرید واحدهای یک صندوق به معنای سهیم شدن در داراییهای آن است. صندوقها نهادهای مالی هستند و همچون همه شرکتها داراییها و بدهیهایی دارند، ارزش خالص دارایی از تفاوت این دو به دست میآید. داراییهای یک صندوق مجموعهای از سهام، اوراق با درآمد ثابت، سپردههای بانکی، وجوه نقد و… است. بدهیها نیز شامل مواردی همچون وامهای بانکی، بدهیهای کوتاهمدت و بلندمدت و پرداختهای معوقه و… است. البته صندوقهای متداول در ایران (سهامی، مختلط، طلا و…) بدهیهایی از جنس وام بانکی ندارند.
اگر با صندوقها آشنا باشید، حتما در مورد NAV شنیدهاید. مفهوم NAV در صندوقهای سرمایهگذاری چیست؟ به زبان ساده، اگر بدهیهای یک صندوق را را از مقدار داراییهای آن کسر کنیم به ارزش خالص دارایی یا همان NAV میرسیم. برای محاسبهی NAV صندوق سرمایهگذاری به ازای هر واحد، کافی است ارزش خالص داراییها را بر تعداد کل واحدهای صندوق تقسیم کنیم.
فرمول محاسبهی ارزش خالص دارایی در صندوقهای سرمایهگذاری
ارزش خالص داراییهای یک صندوق به ازای هر واحد از طریق فرمول زیر محاسبه میشود.
فرمول محاسبه خالص ارزش دارایی (ناو یا NAV) صندوق
تعداد واحدهای صندوق/(مجموع بدهیها – مجموع داراییها) = ارزش خالص دارایی هر واحد
فرض کنید دارایی یک صندوق متشکل از 200 میلیارد تومان سهام، 50 میلیارد تومان اوراق با درآمد ثابت و 50 میلیارد تومان وجوه نقد است. مجموع داراییهای این صندوق برابر با 300 میلیارد تومان است. بدهیهای این صندوق نیز مشتکل از 50 میلیارد تومان بدهی بلندمدت و 50 میلیارد تومان بدهی کوتاهمدت است. بنابراین مجموع بدهیهای آن 100 میلیارد تومان است. اگر کل واحدهای این صندوق 3 میلیون واحد باشد، NAV صندوق اینگونه محاسبه میشود.
1000 = 2000000/(1000000000 – 3000000000) = NAV هر واحد
محاسبه NAV صندوق دارا یکم (ناو دارا یکم)
دولت در سال 99 تصمیم گرفت بخشی از سهام دولتی را در قالب صندوقهای ETF در بازار بورس عرضه کند. اولین گام از این واگذاری، صندوق واسطهگری دارا یکم بود که با نماد دارا یکم در بازار بورس معامله میشود.
سهام موجود در پورتفوی این صندوق متشکل از 3 بانک (بانک ملت، تجارت و صادرات) و 2 شرکت بیمه (بیمه البرز و بیمه اتکایی امین) است. همچنین برای کاهش ریسک، بخشی از داراییهای این صندوق شامل سپردهی بانکی و اوراق با سود تضمین شده است.
در زمان نوشته شدن این مقاله (سوم خرداد سال 1400) خالص داراییهای صندوق دارا یکم ۱۰۶۹۸۶ میلیارد ریال و تعداد واحدهای آن ۵۷۷.۰۲۱.۴۸۸ است، بدین ترتیب NAV این صندوق به ازای هر واحد، ۱۸۵.۴۱۲ ریال است.
محاسبه NAV صندوق پالایش یکم (ناو پالایش یکم)
چند ماه پس از عرضهی صندوق دارا یکم، صندوق ETF پالایشی یکم با نماد پالایش در بازار بورس عرضه شد. سهام این صندوق شامل چهار شرکت پالایشی است: شرکتهای پالایش نفت تهران (شتران)، پالایش نفت تبریز (شبریز)، پالایش نفت اصفهان (شپنا) و پالایش نفت بندرعباس (شبندر). همانند دارا یکم این صندوق نیز داراییهای دیگری از جمله سپردههای بانکی و اوراق با سود تضمین شده دارد.
ارزش خالص داراییهای این صندوق در سوم خرداد ماه سال 1400، برابر با ۱۰۱.۵۱۶ میلیارد ریال و تعداد واحدهای آن ۱.۲۶۱.۲۹۱.۰۳۷ است، در نتیجه NAV این صندوق به ازای هر واحد ۸۰.۴۸۶ ریال است.
مدیریت صندوقها به صورت مستمر ارزش خالص دارایی آنها را گزارش میکنند. هدف از این مثالها، فهم بهتر مفهوم NAV و شیوهی محاسبهی آن است. در ادامه NAV را برای صندوقهای غیرقابل معامله یا مشترک (Mutual Funds) و صندوقهای قابل معامله یا ETF (Exchange Traded Funds) بررسی خواهیم کرد.
ارزش خالص دارایی صندوقهای سرمایهگذاری غیرقابل معامله یا مشترک
سرمایهگذارانِ صندوقهای مشترک، واحدهای آن را از طریق کارگزاریهای متولی صندوق خرید و فروش میکنند. معاملهی این صندوقها به صورت مستقیم در بازار بورس (بازار ثانویه) امکانپذیر نیست. این صندوقها توسط کارگزاریها خرید و فروش میشوند، به همین دلیل از نوسانات روزانهی قیمت به دلیل عرضه و تقاضا در امان هستند.
مبنای محاسبهی ارزش خالص دارایی این صندوقها قیمت پایانی سهام موجود پورتفوی صندوق در پایان روز معاملاتی است. شرکتهای متولی این صندوقها، به صورت روزانه NAV صدور و ابطال آنها را اعلام میکنند. NAV صدور و ابطال برای همه صندوقها محاسبه میشود، اما بر خلاف صندوقهای مشترک، صندوقهای قابل معامله بر اساس قیمت صدور و ابطال معامله نمیشوند.
مکانیزم خرید و فروش صندوقهای قابلمعامله بر اساس قیمت تابلو و از طریق بازار ثانویه است. منظور از NAV صدور و ابطال چیست؟
NAV صدور صندوقهای سرمایهگذاری غیرقابل معامله
برای خرید صندوقهای غیرقابل معامله باید مبلغی به اندازهی NAV صدور بپردازید. این عدد کمی بیشتر از NAV صندوق و برابر با ارزش خالص دارایی به علاوهی تمام هزینهها کارمزدهایی است که در هنگام خرید صندوق اعلام میشود.
فرض بر این است که هنگامی که سرمایهی جدیدی وارد صندوق میشود، متولی صندوق برای خرید سهام و سایر داراییها باید هزینههای معاملاتی بپردازد.
NAV ابطال صندوقهای سرمایهگذاری غیرقابل معامله
اگر قصد فروش (ابطال) واحدهای صندوقهای غیرقابل معامله را داشته باشید، مبلغی به اندازهی NAV ابطال به شما پرداخت میشود. به دلیل کسر شدن کارمزد معامله از NAV صندوق، این مبلغ کمی کمتر از NAV صندوق است.
همانند قیمت صدور اینجا نیز فروش داراییها مستلزم پرداخت کارمزد و سایر هزینههای معاملاتی است. اما از آنجایی که اکثر صندوقها برای فروش کارمزدی دریافت نمیکنند، معمولا قیمت ابطال با ارزش خالص دارایی صندوق برابر و کمی کمتر از قیمت صدور است.
ارزش خالص دارایی صندوقهای قابل معامله یا ETF
صندوقهای قابل معامله در بورس یا ETF مانند دارا یکم و پالایش به صورت روزانه در بورس معامله میشوند. هنگام باز بودن بازار، NAV ابطال هر 2 دقیقه یک بار در سایت TSE فرمولی برای سرمایه گذاری به روز رسانی میشود. البته شما این صندوقها را طبق قیمت تابلو خریداری میکنید و اعلام این عدد صرفا برای اطلاع معاملهگران است.
دقت کنید که قیمت صندوقهای قابل معامله که روزانه در بورس معامله میشوند توسط عرضه و تقاضا تعیین میشود. بنابراین ممکن است بالاتر و یا پایینتر از NAV معامله شوند، این مساله از ریسکهای صندوقهای قابلمعامله است.
خالص ارزش دارایی یا NAV صندوق دارا یکم در سایت tsetmc
آیا NAV فاکتوری مهم برای انتخاب یک صندوق سرمایهگذاری است؟
همانطور که اشاره شد NAV صندوقهای سرمایهگذاری از فاکتورهایی است که باید به آن توجه شود، اما برای خرید یک صندوق باید مسائل مهمتری را مدنظر داشت. اینکه هدف شما از سرمایهگذاری چیست؟ میزان ریسکپذیری شما چقدر است؟ بازدهی صندوق در دورههای مختلف چقدر بوده است؟
مهمتر از همه چیز پیشینهی صندوق است. توصیه ما این است که سراغ صندوقهای تازه تاسیس نروید، زیرا دادههای زیادی از آنها موجود نیست. بازدهی صندوق را در دورههای صعودی، رکودی و نزولی بررسی کنید. سعی کنید در دورههای صعودی به دنبال صندوقهایی بروید که بازدهی بهتری از شاخص داشتهاند. در دورههای رکودی و نزولی نیز صندوقهایی را انتخاب کنید که داراییهای شما را حفظ میکنند، حتی میتوانید سراغ صندوقهای درآمد ثابت با سود تضمین شده بروید.
صندوقهای سرمایهگذاری برای افراد غیرحرفهای و حتی معاملهگران حرفهای که وقت چندانی ندارند، گزینهای بسیار مناسب هستند. اما لازم است هنگام انتخاب آنها تمام جوانب را بررسی کنید و یا از افراد متخصص کمک بگیرید. به عنوان نکتهی آخر دادههای صندوقهای سرمایهگذاری را میتوانید در سایت فیپیران مشاهده و بررسی کنید.
سوالات متداول
اگر بدهیهای یک صندوق را از داراییهای آن کم کنیم ارزش خالص دارایی یک صندوق بدست میآید. با تقسیم این عدد بر تعداد واحدهای صندوق، NAV صندوق به ازای هر واحد محاسبه خواهد شد.
برای خرید یک صندوق باید مبلغی به اندازه NAV صدور بپردازید. NAV صدور برابر با ارزش خالص دارایی صندوق به علاوهی تمام هزینهها و کارمزدهایی است که در هنگام خرید صندوق اعلام میشود.
NAV ابطال مبلغی است که هنگام فروش صندوق به شما پرداخت میشود. این مبلغ کمی کمتر از NAV صندوق و با کسر کارمزد است. البته در ایران برای اکثر صندوقها NAV ابطال با ارزش خالص درایی صندوق برابر است.
دیدگاه شما