رسالت ما در حوزه آموزش بازارهای مالی ،ارتقاء سطح آموزشی با بهره گیری از فناوری و اطلاعات به روز دنیا است تا کمک شایانی به اقتصاد و هنر سرمایه گذاری دانش پذیران و خانواده های ایرانی شود. آکادمی بورس حامد کامرانی
Margin Trading چیست؟ هرآنچه باید بدانید.
Margin Trading روشی برای معامله دارایی ها با استفاده از وجوه ارائه شده توسط شخص ثالث است. هنگامی که با حسابهای معاملاتی معمولی مقایسه می شود ، حسابهای حاشیه ای به معامله گران اجازه می دهد تا به مبالغ بیشتری از سرمایه دسترسی داشته باشند و به آنها اجازه می دهد از موقعیتهای خود استفاده کنند.
اساساً ، معاملات مارجین نتایج معاملات را تقویت می کند تا معامله گران بتوانند سود بیشتری را از معاملات موفق به دست آورند. این توانایی گسترش نتایج معاملات باعث می شود که Margin Trading به ویژه در بازارهای کم نوسان ، به ویژه بازار بین المللی فارکس محبوبیت داشته باشد. هنوز هم از معاملات مارجین در بازارهای سهام ، کالا و ارزهای رمزنگاری شده استفاده می شود.
در بازارهای سنتی ، وجوه وام گرفته شده معمولاً توسط یک کارگزار سرمایه گذاری تأمین می شود. با این وجود ، در معاملات ارزهای رمزنگاری شده ، وجوه اغلب توسط معامله گران دیگر تأمین می شود ، آنها سود خود را براساس تقاضای بازار برای وجوه حاشیه ای کسب می کنند. اگرچه کمتر رایج است ، اما برخی از صرافی های ارز رمزنگاری شده نیز بودجه های حاشیه ای را در اختیار کاربران خود قرار می دهند.
Margin Trading چگونه کار می کند؟
وقتی Margin Trading آغاز شد ، معامله گر ملزم به درصدی از ارزش سفارش کل خواهد شد. این سرمایه گذاری اولیه به عنوان حاشیه شناخته می شود و با مفهوم اهرم نیرو ارتباط نزدیک دارد. به عبارت دیگر ، از حسابهای معاملاتی حاشیه برای ایجاد معاملات اهرمی استفاده می شود و اهرم نسبت وامهای قرض گرفته شده به حاشیه را توصیف می کند. به عنوان مثال ، برای باز کردن معامله ۱۰۰۰۰۰ دلار با اهرم ۱۰: ۱ ، یک معامله گر باید ۱۰،۰۰۰ دلار از سرمایه خود را متعهد شود.
به طور طبیعی ، سیستم عامل ها و بازارهای مختلف تجاری مجموعه متمایزی از قوانین و نرخ اهرم را ارائه می دهند. به عنوان مثال در بازار سهام ۲: ۱ یک نسبت معمول است ، در حالی که قراردادهای آتی اغلب با اهرم ۱۵: ۱ معامله می شوند.
در مورد کارگزاری های فارکس ، Margin Trading اغلب با نسبت ۵۰: ۱ اعمال می شود ، اما در برخی موارد از ۱۰۰: ۱ و ۲۰۰: ۱ نیز استفاده می شود. وقتی صحبت از بازار ارزهای رمزنگاری می شود ، این نسبت ها از ۲: ۱ تا ۱۰۰: ۱ متغیر است و جامعه تجارت اغلب از اصطلاحات (…,۲x ، ۵x ، ۱۰x ، ۵۰x) استفاده می کند.
از Margin Trading می توان برای باز کردن موقعیت های لانگ و شورت استفاده کرد. موقعیت طولانی منعکس کننده فرضیه افزایش قیمت دارایی است ، در حالی که موقعیت کوتاه برعکس آن است. در حالی که موقعیت حاشیه باز است ، دارایی های معامله گر به عنوان وثیقه برای وجوه قرض گرفته شده عمل می کنند.
درک این مهم برای معامله گران ضروری است ، زیرا بیشتر کارگزاران این حق را برای خود محفوظ می دارند که در صورت حرکت بازار بر خلاف موقعیت آنها (بالاتر یا کمتر از یک آستانه خاص) ، فروش این دارایی ها را مجبور کنند.
به عنوان مثال ، اگر یک معامله گر موقعیت اهرمی طولانی مدت را باز کند ، هنگامی که قیمت به طور قابل توجهی کاهش می یابد ، می توان آنها را حاشیه گرفت. هنگامی که یک معامله گر برای رسیدن به حداقل نیازهای معاملاتی حاشیه نیاز به واریز بودجه بیشتری به حساب مارجین خود دارد ، تماس حاشیه رخ می دهد.
اگر تاجر نتواند چنین کاری انجام دهد ، دارایی های آنها به طور خودکار تصفیه می شود تا زیان آنها را بپوشاند. به طور معمول ، این زمانی اتفاق می افتد که ارزش کل سهام در یک حساب مارجین ، که به آن حاشیه انحلال نیز گفته می شود ، به زیر نیاز کل حاشیه آن صرافی یا کارگزار خاص کاهش یابد.
مزایا و معایب
بارزترین مزیت معاملات مارجین این واقعیت است که به دلیل ارزش نسبی بیشتر موقعیت های معاملاتی می تواند سود بیشتری به همراه داشته باشد. به غیر از این ، Margin Trading می تواند برای متنوع سازی مفید باشد ، زیرا معامله گران می توانند چندین موقعیت با سرمایه نسبتاً کم سرمایه باز کنند. سرانجام ، داشتن یک حساب حاشیه ای ممکن است بازرگانان را سریع تر بدون نیاز به جابجایی مبالغ زیادی به حساب خود آسان تر کنند.
با وجود تمام افتهای خود ، معاملات حاشیه ای ضرر آشکاری در افزایش ضررها دارد به همان روشی که می تواند سودها را افزایش دهد. برخلاف معاملات منظم ، Margin Trading احتمال ضررهایی را که بیش از سرمایه اولیه معامله گران است ، ارائه می دهد و به همین اصطلاحات مرتبط با مارجین ترتیب ، یک روش معاملاتی با ریسک بالا محسوب می شود.
بسته به میزان اهرم درگیر در یک معامله ، حتی کاهش اندک قیمت بازار نیز ممکن است ضررهای قابل توجهی برای معامله گران به وجود آورد. به همین دلیل ، مهم است که سرمایه گذارانی که تصمیم به استفاده از معاملات حاشیه ای می گیرند ، از استراتژی های مدیریت ریسک مناسب استفاده کنند و از ابزارهای کاهش ریسک ، مانند سفارشات حد مجاز استفاده کنند.
Margin Trading در بازارهای ارزهای رمزنگاری شده
معاملات مارجین ذاتاً خطرناک تر از معاملات عادی است ، اما وقتی صحبت از ارزهای رمزپایه می شود ، ریسک ها حتی بیشتر هم هستند. با توجه به سطح بالای نوسانات ، معمول در این بازارها ، معامله گران حاشیه ارزهای رمزنگاری باید بسیار مراقب باشند. گرچه ممکن است استراتژی های پوشش و مدیریت ریسک مفید واقع شوند ، معاملات حاشیه ای برای مبتدیان مناسب نیست.
توانایی تجزیه و تحلیل نمودارها ، شناسایی روندها و تعیین نقاط ورود و خروج خطرات مربوط به معاملات حاشیه ای را برطرف نمی کند ، اما ممکن است به پیش بینی بهتر ریسک ها و تجارت موثرتر کمک کند. بنابراین قبل از استفاده از معاملات ارزهای رمزنگاری شده ، به کاربران ابتدا توصیه می شود که درک دقیق تجزیه و تحلیل فنی را کسب کرده و یک تجربه گسترده تجارت محلی را کسب کنند.
بودجه حاشیه
برای سرمایه گذاران که تحمل ریسک را ندارند که خودشان در معاملات مارجین شرکت کنند ، روش دیگری برای سودآوری از روشهای معاملاتی اهرمی وجود دارد. برخی از سیستم عامل های معاملاتی و صرافی های ارز رمزپایه یک ویژگی را ارائه می دهند که به عنوان بودجه حاشیه شناخته می شود ، جایی که کاربران می توانند پول خود را برای تأمین معاملات حاشیه سایر کاربران تأمین کنند.
معمولاً این فرآیند از شرایط خاص پیروی می کند و نرخ بهره پویایی دارد. اگر یک معامله گر شرایط را بپذیرد و پیشنهاد را بپذیرد ، ارائه دهنده وجوه حق بازپرداخت وام با سود توافق شده را دارد.
اگرچه سازوکارها ممکن است از بورس به بورس دیگر متفاوت باشد ، اما خطرات تأمین وجوه حاشیه ای نسبتاً کم است ، به این دلیل که می توان موقعیت های اهرمی را به زور تصفیه کرد تا از ضررهای زیاد جلوگیری کند. هنوز هم ، بودجه حاشیه ای به کاربران نیاز دارد تا وجوه خود را در کیف پول مبادله ای نگهداری کنند. بنابراین ، مهم است که خطرات موجود را در نظر بگیریم و درک کنیم که این ویژگی در تبادل انتخاب آنها چگونه کار می کند.
افکار پایانی
مسلماً Margin Trading ابزار مفیدی برای کسانی است که می خواهند سود معاملات موفق خود را افزایش دهند. در صورت استفاده صحیح ، معاملات اهرمی ارائه شده توسط حساب های حاشیه ای می توانند به سودآوری و تنوع پرتفوی کمک کنند.
همانطور که گفته شد ، با این حال ، این روش معاملاتی می تواند زیان ها را نیز افزایش دهد و خطرات بسیار بالاتری را شامل اصطلاحات مرتبط با مارجین می شود. بنابراین ، فقط باید توسط بازرگانان بسیار ماهر استفاده شود. از آنجا که مربوط به ارز رمزپایه است ، به دلیل سطح بالای بی ثباتی بازار ، باید با دقت بیشتری به معاملات مارجین نزدیک شوید.
آشنایی با اصطلاحات دندانپزشکی - بخش اول
تعداد دندان های شیری ۲۰ عدد (۱۰ عدد در هر فک) میباشند که در نیمه هر فک دو دندان پیشین، یک دندان نیش، دو دندان آسیای کوچک قرار گرفته است. تکامل دندان های شیری از دوره جنین و در آمدن آنها پس از تولد و از ۶ ماهگی شروع میشود و پس از مدتی ۳۲ دندان اصلی به مرور جایگزین دندان های شیری میشوند. از آنجا که دندان های شیری پایه و اساس دندان های اصلی و دائمی هستند، مراقبت از آنها و رعایت اصول بهداشت دهان و دندان ضروری میباشد.
دندان دائمی (Dermanent Tooth)
این دندان ها ۳۲ عدد (۱۶ عدد در هر فک) میباشند که در نیمه هر آرواره دو دندان پیشین، یک عدد دندان نیش، دو دندان آسیای کوچک و سه دندان آسیای بزرگ قرار دارد. رویش دندان های دائمی از شش ماهگی شروع و آخرین دندان های آسیای بزرگ به نام دندان های عقل در سنین بیست سالگی در میآیند. توضیح اینکه دندان های آسیای بزرگ فاقد دندان های شیری هستند. ۳۲ دندان دائمی، به شرح ذیل تقسیم بندی و نامگذاری شدهاند:
دندان های پیشین یا پیش یا قدامی و یا انتریور (Anterior Tooth)
به چهار دندان جلویی در فک بالا و پائین (جمعاً هشت دندان)، دندان های قدامی گفته می شود. دندان های قدامی بزرگ، تخت و دارای لبه تیز و باریک هستند که برای بریدن لقمه کاربرد دارند و تک ریشه ای هستند.
دندان های نیش (Canine Tooth)
در طرفین دندان های قدامی، دندان های نیش قرار دارند. شکل و ساختار آنها ضخیم و برجسته است که منتهی به یک سر تیز و برنده میشوند. این دندان ها برای بریدن قطعات گوشت بسیار مناسب هستند.
دندان های خلفی (Posterior Tooth)
دندان های آسیای کوچک (Premolar Tooth)
کنار هر دندان نیش، دو دندان آسیای کوچک (جمعاً هشت عدد) قرار دارند که فاصله بین دندان های نیش تا آسیای بزرگ را پر میکنند. سطح روی آنها پهن و تخت و لبههای آنها تیز و عاج دار میباشد. دندان های آسیای کوچک کنار نیش ها، دو ریشهای و دندان های آسیای کوچک کنار آسیاهای بزرگ، تک ریشهای هستند. در فک پائینی، تمامی دندان های آسیای کوچک، تک ریشهای میباشند.
دندان های آسیای بزرگ (Molar Tooth)
سه دندان آخر در طرفین فک های بالا و پائین، دندان های آسیای بزرگ هستند که شمار آنها جمعاً به دوازده عدد میرسد که به ترتیب آسیای اول، دوم، سوم نامیده میشوند. دندان های آسیای اول، دقیقاً کنار دومین دندان آسیای کوچک قرار داشته و به دندان های آسیای شش سالگی هم معروف میباشند.
دندان عقل (Wisdom Tooth)
دندان های آسیای بزرگ سوم که به دندان عقل نیز معروف میباشند، در انتهای فک ها واقع شده و معمولاً بین ۱۶ تا ۲۰ سالگی شروع به در آمدن میکنند. از آنجایی که دندان عقل، آخرین دندانی هست که در میآید، عمدتاً روی فک جای کافی برای رشد آنها باقی نمیماند. اگر دندان ها بهم فشرده و فک کوچک باشد، ممکن است دندان های عقل زیر سایر دندان ها یا استخوان فک نهفته شوند. اگر تنها قسمتی از دندان عقل دربیاید ایجاد درد و ناراحتی خواهد کرد که در آن صورت باید با جراحی از دهان خارج شود.
اجزای دندان
مینای دندان (Enamel)
سخت ترين ماده موجود در بدن است كه لايه شفاف سطح دندان را تشكيل می دهد. اين بخش از دندان علاوه بر حفاظت از دندان در زيبایی دندان تاثير عمده ای دارد. مينا با پوشاندن سطح تاج باعث محافظت از آن در برابر اعمال جويدن و وسايل ساينده می شود، سختی اين ماده امكان محافظت نسبی مينا و دندان را از پوسيدگی فراهم می كند. با تخريب مينا توسط پوسيدگی يا شكستگی دندان امكان ساخت مجدد آن توسط بدن وجود ندارد.
عاج دندان (Dentin)
عاج یک ماده ی سخت زنده بوجود آمده از تعداد زیادی لول های کوچک (میکروتوبول) می باشد. قسمت عمده بافت دندان از عاج تشكيل شده است كه در زير لايه مينا قرار گرفته است. عاج بطور مداوم در طی عمر انسان تشكيل می شود. پوسیدگی (Dental Caries) اغلب به مینای دندان نفوذ می کند و سپس از عاج دندان سر بیرون می آورد. سختی عاج به اندازه سختی مينا نيست بنابراين سرعت پيشرفت پوسيدگی در آن سريع تر است.
مغز دندان (Pulp)
بخش زنده داخلی دندان (پالپ) شامل اعصاب، خون و عروق لنفاوی و باقیمانده ی بافت هایی می باشد که در اصل دندان را شکل می دهند. عصب دندان به همراه رگ های خونی در بخش مركزی دندان قرار گرفته اند. اين توده در ريشه به صورت كانال و در تاج به صورت حفره وجود دارد. اعمال مربوط به تغذيه دندان، حس دندان و همچنين وظيفه ساخت عاج جديد به عهده اين بخش از دندان است. با ملتهب شدن اين بافت به دليل ترشح سموم ميكروبی حاصل از پوسيدگی يا جراحات، دندان درد در اين بخش ايجاد می گردد. در صورتی كه پيشرفت پوسيدگی زياد شود و به اين بخش برسد با وارد شدن ميكروب ها به اين بخش، امكان حركت ميكروب ها در چرخه خون و انتقال اين ميكروب ها به نواحی ديگر فراهم می گردد.
استخوان فک (Jawbone)
ريشه دندان را در بر گرفته و از ثبات دندان حمایت می کند. حجم استخوان موجود در اطراف ريشه باعث محكم شدن يا لقی دندان ها می شود.
لثه (Gum)
بافت نرم پوشاننده استخوان فک و اطراف دندان می باشد كه در نواحی مختلف، جنس و كارایی متفاوتی دارد. شكل، قوام، رنگ و ضخامت آن در سلامت دندان تاثير دارد.
پریو: مخفف پریودنتال و پریودنتیکس می باشد و به بافت اطراف دندان گفته می شود.
* از پیشوند یونانی «پِری» به معنی "اطراف، پیرامون" گرفته شده است.
سینوس (Sinus)
کاربرد سینوس در دندانپزشکی دو معنی دارد. یکی حفره های پر شده از هوای درون جمجمه، یعنی سینوس فک فوقانی یا سینوس پیشانی، و دیگری؛ عفونتی که از طریق یک کانال یا شبکه از داخل دندان به بیرون به سمت استخوان تخلیه می شود و مانند یک جوش به نظر می آید. این عفونت ها می توانند داخل دهانی باشند و یا از طریق پوست به بیرون تخلیه شوند.
آپکس یا اپکس (Apex)
انتهای بخش مخروطی دندان را اپکس می نامند.
انسیزال (Incisal)
لبه تیز چهار دندان قدامی بالا و پائین را انسیزال می گویند.
اوربایت (Overbite)
به هم پوشانی عمودی دندان های پیش بالا و پایین در هنگام بسته بودن دو فک اوربایت گفته می شود. این فاصله در حالت طبیعی یک میلی متر است.
سطوح مختلف دندان
سطح مزیال ( Mesial )
هر دندان در دهان، توسط سطوح جانبی خود، با دندان های دو طرفش در تماس است. سطح مزیال، سطح جانبی از دندان است که به سمت میدلاین نزدیک بوده و یا به عبارت دیگر به سمت جلو دهان قرار گرفته است.
سطح دیستال ( Distal )
سطح دیستال، سطح جانبی از دندان است که از میدلاین دورتر بوده و به سمت عقب دهان می باشد.
سطح باکال ( Buccal )
سطحی از دندان که به سمت خارج دهان و گونه می باشد. در واقع گونه ها بر روی سطح باکال دندان ها قرار گرفته اند. نام دیگر سطح باکال، سطح لبیال ( Labial ) است.
* از واژه سطح باکال، برای دندان های خلفی و از واژه سطح لبیال، برای دندان های قدامی استفاده می شود.
سطح لینگوال ( Lingual )
سطح لینگوال، به سمت زبان و داخل دهان می باشد.
سطح اکلوزال ( Occlusal )
سطح اکلوزال همان سطحی از دندان ها است که با آن غذا را می جویم. زمانی که دندان های فک بالا و پایین را روی هم می گذارید، در واقع سطح اکلوزال دندان های بالا و پایین برروی یکدیگر قرار می گیرند.
مشخصات ظاهری دندان
کاسپ ها ( Cusps )
برآمدگی های مخروطی شکل موجود روی سطح اکلوزال دندان های خلفی را کاسپ می نامند.
ریج ها ( Ridges )
نواحی کشیده، کم عرض و نسبتاً اصطلاحات مرتبط با مارجین برجسته ای بر روی سطح اکلوزال هستند که دارای سه نوع متفاوت هستند:
الف: مارجینال ریج ها ( Marginal Ridges )
مارجینال ریج ها بلندترین نواحی سطح اکلوزال در ناحیه مرزی تماس دندان، با دندان مجاور هستند. هر دندان دارای دو مارجینال ریج است، یکی در سمت مزیال و دیگری در سمت دیستال.
ب: ابلیک ریج ها ( Oblique Ridges )
ابلیک ریج ها را بر روی تمامی دندان های مولر (دندان های آسیای بزرگ - Molar ) و همچنین بر روی برخی از دندان های پرمولر (آسیاهای کوچک - Premolar ) دیده می شوند. این ریج ها تقریباً نسبت به شیار مرکزی دندان، زاویه ۴۵ درجه پیدا می کنند.
ج: ریج های ترانسورس ( Transverse Ridges )
ریج های ترانسورس را صرفاً بر روی پرمولرها می بینیم، این ریج ها کاملاً مقابل همدیگر قرار گرفته اند و نسبت به شیار مرکزی زوایه ۹۰ درجه دارند.
فوسا ( Fossae )
گودی ها و یا فرورفتگی هایی بر روی سطح اکلوزال هستند که حدود این فوسا ها توسط اکلوزال تیبل ( Occlusal Table ) از اصطلاحات مرتبط با مارجین یک سو و ریج های موجود روی سطح اکلوزال از سوی دیگر تعیین می گردد. در واقع فوساها، محل قرارگیری کاسپ های دندان های فک مقابل هستند.
* عمیق ترین نقطه فوسا را پیت ( Pit ) می گویند.
شیارهای جداکننده ( Dissectional Grooves )
شیارهای اکلوزال را می توان، به صورت خطوط پر پیچ و خمی روی سطح اکلوزال مشاهده کرد که از نظر بصری سطح اکلوزال دندان را مرزبندی می کنند. تمامی شیارها، اکلوزال تیبل را قطع می کنند که این موضوع حد و مرز کاسپ ها را مشخص تر می کند.
الف: شیار مرکزی
شیار مرکزی، در تمامی دندان های خلفی دیده می شود. این شیار از سمت مزیال به سمت دیستال دندان، بر روی سطح اکلوزال کشیده شده است.
ب: شیارهای باکالی و لینگوالی
بر روی سطح اکلوزال بعضی از دندان ها، شیارهای باکالی یا لینگوالی دیده می شود؛ که از شیار مرکزی به سمت باکال یا لینگوال دندان کشیده شده اند. این شیارها در واقع بین کاسپ های سمت باکال و یا سمت لینگوال قرار می گیرند.
اکلوزال تیبل ( Occlusal Table )
اکلوزال تیبل، همان حاشیه پیرامونی سطح اکلوزال دندان ها است. این حاشیه در جایی که محل به هم رسیدن سطح اکلوزال با سایر سطوح خارجی دندان (سطوح مزیال، دیستال، باکال و لینگوال) می باشد، به چشم می آید.
اصطلاحات مهم و کاربردی رمز ارزها
حالا که در مورد بازار پول و سرمایه در ایران صحبت کردیم و همچنین دلیل حضور در بازار بورس ایران را دانستیم. همچنین نگرانی های خود را در مورد روند بورس کنترل و رفع کردیم ، بهتر است که وارد ارز دیجیتال و اصلاحات ارز رمز ها نیز شویم. و آموزش بورس را به طور حرفه ای و در کنار هم ادامه دهیم. در این پست با اصطلاحات رمز ارز ها اشنا میشوید.
ارز دیجیتال چیست و با اصطلاحات رمز ارز چه ارتباطی دارد؟
ارز دیجیتال (پول دیجیتال ، پول الکترونیکی یا ارز الکترونیکی) هر ارز ، اسکناس یا اموالی معادل اسکناس است که معمولا در سیستم های رایانه ای دیجیتال ، به وسیله ی اینترنت ، ساماندهی ، ذخیره سازی و جا به جا می شود. ارزهای دیجیتال انواع رمزپایه ، مجازی و دیجیتال بانک مرکزی هستند. ارز دیجیتال میتواند در دیتابیس انتشاز یابد و سپس از طریق اینترنت ، یک بانک اطلاعاتی الکترونیکی وابسته به کمپانی یا بانک ، در پوشه دیجیتالی و درون کارت های مرتبط ذخیره شود.
ارز دیجیتال یا رمز ارز
اصطلاحات مهم و کاربردی دنیای ارز دیجیتال و بیت کوین چیست؟ واژه نامه ارز ها؟ آموزش اصلاحات دنیای رمز ارزها ؟ اصطلاحات بازار رمز ارزها چیست؟ رمز ارز چیست و چگونه میتوان از آن کسب درامد کرد؟ معرفی رمز ارزها و شناخت رمز ارزهای محبوب؟ آیا مبادله رمز ارزها در کشور ممنوع است؟ معامله رمز ارز ها در چه اموری مجاز و ممنوع است؟ قیمت رمز ارز ها؟ ارز دیجیتال یا رمز ارز؟
با اصطلاحات رمز ارز ها آشنا شویم :
هر جامعهای زبان مخصوص به خود را دارد و شاید بکار بردن آن زبان نشانهای از تعلق داشتن به آن جامعه تلقی شود. برای آشنایی با اصطلاحات رمز ارز همراه با ما باشید.
وقتی وارد یک محیط جدید، صنعت جدید یا جامعه جدید میشویم و مانند افراد محلی آن جامعه صحبت نمیکنیم، فورا به عنوان یک غریبه و فرد تازهوارد شناخته میشویم و شاید این موضوع برای برخی از افراد خوشایند نباشد.
در دنیای ارزهای رمزنگاری شده نیز اصطلاحاتی به کار برده میشود که شاید برای برخی از افراد نامفهوم باشد و معنی آنرا درک نکنند، به همین خاطر در این مطلب از سایت آکادمی تخصصی بورس حامد کامرانی قصد داریم برخی از به کار برده اصطلاحات را برای شما شرح دهیم.
اکسچنج یا
مبادله
Exchange
Exchange (مبادله): اکسچنج یا مبادله یکی از اصطلاحات رایج ارز دیجیتال میباشد. اکسچنج در حقیقت پلتفرمی است که از طریق آن میتوان به خرید و فروش ارزهای دیجیتالی با یکدیگر و ارزهای فیات پرداخت. مبادله میتواند به صورت گستردهای در تبدیل ارز و ساختار هزینهی آن نقش داشته باشد.
فیات
FIAT
FIAT (فیات):اصطلاحات مرتبط با مارجین فیات به ارزی گفته میشود که به صورت قانونی توسط دولتهای مختلف پشتیبانی و به رسمیت شناخته میشود. از جمله فیاتهای موجود میتوان به دلار آمریکا، پوند انگلستان، دلار استرالیا و غیره …، اشاره کرد.
نهنگ
Whale
Whale (نهنگ): Whale یا نهنگ از دیگر اصطلاحات رایج ارز دیجیتال است. به شخصی گفته میشود که سهام قابل توجهی در هر ارزدیجیتالی داشته باشد و بتواند روی قیمت بازار تاثیر گذار باشد.
مبادله مارجین
Margin trading
Margin trading (مبادله مارجین): این مبادله یک استراتژی پر ریسکی است که توسط معاملهگران پرتجربه و شجاعی که احساس میکنند نوسانات بازار ارزهای دیجیتالی به اندازهی کافی هیجان ندارد، استفاده میشود.
- Going long: تجارت مارجین که در صورت افزایش قیمت سود حاصل شود.
- Going short: تجارت مارجین که در صورت کاهش قیمت سود میبرد.
گاو نر
Bullish/Bull
Bullish/Bull (گاو نر): گاونر یکی دیگر از اصطلاحات رایج ارز دیجیتال است. گاو نر نشان دهندهی روند صعودی بازار و امید به افزایش قیمت در آینده است.
خرس
Bearish/Bear
Bearish/Bear (خرس): در میان اصطلاحات رایج ارز دیجیتال، خرس نشان دهندهی وضعیت به سمت پایین و روند نزولی بازار است. در وضعیت خرس سرمایه گذاران نسبت به روند بازار اعتماد ندارند.
بالاترین قیمت
ATH
ATH (بالاترین قیمت): ATH مخفف عبارت All time high و به معنی بالاترین قیمت سهام یا ارز پایه نسبت به چندین ماه گذشته در بازار است.
آلت کوین
Altcoin
Altcoin (آلت کوین): به طور کلی به هر ارز دیجیتالی به غیر از بیت کوین، آلت کوین گفته میشود.
ارز پایدار
Stable coin
Stable coin: ارز دیجیتالی با نوسان بسیار کم که در بازارهای بزرگ مبادله میشود و به ارز پایدار مشهور هستند.
استخراج
Mining
Mining (استخراج): ماینینگ از دیگر اصطلاحات رایج ارز دیجیتال است. ماینینگ فرآیندی جهت استخراج ارزهای دیجیتالی با استفاده از قدرت پردازش کامپیوتر است.
فورک
Fork
Fork (فورک): Fork وضعیتی است که در آن بلاکچین به دو زنجیرهی مجزا و در کنار هم تقسیم میشود. این دو زنجیره در شبکه اجرا میشوند و به دو دستهی soft یا hard طبق بندی میشوند.
کیف پول نرم افزاری
Software wallet
Software wallet (کیف پول نرم افزاری): کیف پول نرم افزاری منبعی برای ذخیرهسازی ارزهای دیجیتالی روی فایلهای کامپیوتری است. کیف پول نرم افزاری را میتوان به صورت رایگان از منابع مختلف تولید کرد. MyEtherWallet یکی از معتبرترین کیف پولهای نرم افزاری آنلاین موجود است.
کیف پول سخت افزاری
Hardware
Hardware wallet (کیف پول سخت افزاری): کیف پول سخت افزاری، دستگاهی است که میتواند ارزهای دیجیتالی را به صورت امن ذخیره کند. کیفهای پول سخت افزاری اغلب به عنوان امنترین راه برای نگه داشتن ارزهای دیجیتالی محسوب میشوند.
کوین
Coin
Coin کوین: کوین ها رمزارزهایی هستند که به صورت مستقل عمل میکنند و بلاکچین اختصاصی دارند؛ مانند بیت کوین و اتریوم.
توکن
Token
Token توکن: توکنها رمزارزهایی هستند که بلاکچین اختصاصی ندارند و بر روی بستر سایر رمزارزها کار اصطلاحات مرتبط با مارجین میکنند؛ مانند تتر.
نرخ هش
Hash Rate
Hash Rate (نرخ هش): نرخ هش نشان می دهد کامپیوتر شما تا چه اندازهای توان تولید دارد (سرعت انجام عملیات استخراج) و عملکرد آن چقدر است. نرخ هش یکی از مهمترین فاکتورهای انتخاب دستگاه استخراج محسوب میشود.
همتا به همتا
Peer 2 Peer
Peer 2 Peer (همتا به همتا): در یک شبکه همتا به همتا (P2P) دو یا چند کامپیوتر (یا شخص) با یکدیگر در ارتباط هستند، بدون اینکه شخص سومی به عنوان واسطه مورد استفاده قرار گیرد.
غیرمتمرکز
Decentralization
Decentralization (غیرمتمرکز): غیرمتمرکز بودن شاید مهمترین ویژگی بیت کوین و سایر رمزارزها باشد. با نبود مرجع مرکزی، رمزارزها نسبت به ارزهای فیات (دلار، ریال و غیره) و سایر روشهای پرداخت، مزایای منحصر به فردی دارند. یکی از مهمترین این مزایا، عرضه پولی محدود است که به مرور زمان میتواند باعث افزایش ارزش رمزارزها شود (به عنوان مثال، تعداد کل بیت کوینها، 21 میلیون است؛ این تعداد ثابت در طول زمان، باعث افزایش قیمت بیت کوین میشود).
ماینر
Miner
Miner (ماینر): ماینر به کامپیوتر یا تجهیزاتی گفته میشود که بر اساس توان محاسباتی خود، بیت کوین یا یک رمزارز خاصی را استخراج میکند.
تأیید
Confirmation
Confirmation (تأیید): هر بار که تراکنش جدیدی در شبکه صورت میگیرد، ماینرها، اعتبار و صحت تراکنش را بررسی و تأیید میکنند. برای اینکه تراکنش شما انجام شود، باید تاییدیههای موردنیاز را از شبکه دریافت کند.
کارمزدهای تراکنش
Transaction Fees
Transaction Fees (کارمزدهای تراکنش): برای انجام تراکنش در شبکه رمزارزها، کاربر باید هزینهای را بابت تایید تراکنش پرداخت کند. این هزینهها با توجه به وضعیت شبکه و ترافیک آن، متغیر خواهد بود. اگر بخواهید تراکنش شما سریعتر تایید شود، باید کارمزد بیشتری پرداخت کنید.
پامپ و دامپ
Pump & Dump
Pump & Dump (پامپ و دامپ): زمانی که گروهی از سرمایهگذاران تصمیم بگیرند قیمت رمزارزها را به صورت مصنوعی افزایش یا کاهش دهند، پامپ و دامپ اتفاق میافتد.
برخی از سرمایهگذاران زمانی که قیمت یک رمزارز پایین است، اقدام به خرید میکنند. سپس، با تبلیغات و اخبار دورغین باعث افزایش قیمت میشوند (پامپ) و به دیگران اعلام میکنند که الان بهترین زمان خرید است. بنابراین، تقاضا برای آن رمزارز زیاد میشود و سرمایهگذاران سودجو ارزهای خود در بالاترین قیمت میفروشند. بعد از مدتی، قیمت ها کاهش پیدا میکند (دامپ) و افراد بی تجربه بخشی از سرمایه خودشان را در این بازار از دست میدهند.
اوج قیمت بی سابقه
ATH
ATH (اوج قیمت بی سابقه): اصطلاح ATH مخفف عبارت all-time high است که کاربرد زیادی در پیگیری بازار ارز دیجیتال دارد. این اصطلاح برای توصیف شرایطی به کار میرود که در آن ارز دیجیتال به بالاترین قیمت خود رسیده است.
کمترین قیمت بی سابقه
ATL
ATL (کمترین قیمت بی سابقه): اصطلاح ATL نقطه مقابل ATH است که از عبارت all-time low گرفته شده و نشان میدهد که ارز دیجیتال به کمترین قیمت خود رسیده است.
اصطلاحات رمز ارز و واژه نامه بیت کوین رو در اختیارتان قرار دادیم. اگر نیاز به راهنمایی و سوالی داشتید زیر همین پست برای ما کامنت بگذارید.
کاربرد اصلاحات رمز ارز ها
حال که اصطلاحات رمز ارز را شناختید کمی در مورد کاربردشان صحبت کنیم. میدانید که بیت کوین یک تحول بزرگ در علم و تجارت ایجاد کرد. با ورود بیت کوین به دنیای صنعت و تجارت اصطلاحات رمز ارزها ی بسیاری به وجود آمدند.
اولین و مهمترین رمز ارزها که شاید در ابتدا فقط همین یک روش برای پرداخت بود امروزه تغییر بسیار زیادی داشته است. به شکلی که رمز ارزها و فناوری بلاک چین در موارد مختلفی همچون بهداشت و درمان، صنعت و غیره را به وجود آورده اند.
اگر تمایل به آموزش بورس دارید. صفحات رسمی اینستاگرام و آپارات آکادمی بورس حامد کامرانی دنبال کنید.
رسالت ما در حوزه آموزش بازارهای مالی ،ارتقاء سطح آموزشی با بهره گیری از فناوری و اطلاعات به روز دنیا است تا کمک شایانی به اقتصاد و هنر سرمایه گذاری دانش پذیران و خانواده های ایرانی شود.
آکادمی بورس حامد کامرانی
اصطلاحات مفید مورد استفاده در زمینه بازارپردازی پوشاک
بازارپردازان پوشاک از اصطلاحات و تعاریف مختلفی در زندگی تجاری خود استفاده می کنند. بنابراین اصطلاحات فنی برای یک بازارپرداز پوشاک بسیار مهم است. از این اصطلاحات نه تنها در بازارپردازی (Merchandising) پوشاک استفاده می شود، بلکه آنها جزء جدایی ناپذیر مصاحبه های شغلی و آزمون های جامع شفاهی نیز به حساب می آیند. در این مطلب سعی کرده ایم تا مفیدترین و پر کاربردترین اصطلاحات فنی بازارپردازی پوشاک را بیاوریم.
اصطلاحات فنی مفید در بازارپردازی پوشاک
1- بارنامه هوایی (Airway Bill): بارنامه هوایی یک سند صادراتی است. در واقع بارنامه هوایی یک توافق نامه است که بین صادر کننده و شرکت حقوقی هواپیمایی که از خطوط هوایی برای حمل کالا استفاده می کند، منعقد می شود. در حقیقت بارنامه رسید کالاست که توسط شرکت های هواپیمایی دریافت می گردد. این بارنامه، حمل بار از فرودگاه مبدا به فرودگاه مقصد را پوشش می دهد.
2- فاصله اضافی (Allowance): اندازه های اضافی است که در صورت دوخت لباس به اندازه های بدن شخص اضافه می شود. مثلا اگر اندازه واقعی بدن شخص برابر با 80 سانتی متر باشد، در حین برش الگو 84 سانتی متر محاسبه می گردد؛ در اینجا به این 4 سانتی متر، فاصله اضافی گفته می شود.
3- تکه دوزی (Applique): به پارچه های اضافه شده در قسمت جلوی لباس که برای افزایش زیبایی مورد استفاده قرار می گیرند، تکه دوزی می گویند. تکه دوزی یک روش رایج برای تزئین پارچه است. نقش تکه دوزی در «ظاهر» طرح های ورزشی و مدارس بسیار مهم و متداول است. می توان از تکه دوزی برای اضافه کردن طرح ها، اعداد و حروف «سرژه تکل (tackle twill)» استفاده کرد.
4- سطح قابل قبول کیفیت (AQL): این اصطلاح با کیفیت محصولات مرتبط است. در صنعت نساجی و پوشاک، سطح کیفی قابل قبول به اختصار با AQL نشان داده می شود. AQL معمولاً به عنوان حداکثر میانگین تعداد موارد معیوب در یک حجم زیاد در نظر گرفته می شود و در درصدی از میانگین اقلام معیوب بیان می گردد.
5– اعتبار اسنادی اتکایی (Back to back L/C): اعتبار اسنادی اتکایی براساس میزان اعتبار اعتبارنامه اسنادی اصلی صادر می شود. اگر مواد اولیه از یک کشور وارد شود و کالاهای تولیدی با این مواد دوباره به آن کشور صادر گردند، در این صورت اعتبار نامه (ال سی) باز شده برای آن شرکت، اعتبار اسنادی اتکایی نامیده می شود.
6- قالب پایه (Basic Block): الگویی است که متناسب با قسمت های مختلف بدن انسان و چین و خم آنها، و بدون در نظر گرفتن فاصله اضافی و سبک خاصی، ساخته می شود.
7- بارنامه (Bill of Lading): بارنامه سندی است که حاوی شرایط قرارداد مابین صادر کننده و شرکت حمل و نقل است که به موجب آن یک محموله با بار مشخص بین نقاط توافق شده حمل می گردد. دریافت این سند توسط صادر کننده نشان دهنده این است که وارد کننده، مالکیت کالایی را که توسط کشتی به بندر مقصد حمل شده است را در اختیار دارد.
8- دفتر خرید (Buying Office): دفتر خرید یک دفتر مستقل یا متعلق به فروشگاه است که در مرکز بازار واقع شده و برای یک فروشگاه زنجیره ای یا جمعی از فروشگاه ها خرید می کند. در ضمن به دفتر خرید، خانه خرید (buying house) نیز گفته می شود. در واقع دفتر خرید پل ارتباطی مابین خریدار و تامین کننده است.
9- قیمت تمام شده کالا به اضافه هزینه حمل و نقل (C&F): در واقع C&F به معنای «کرایه بار و قیمت تمام شده» است، و یک سیستم قیمت گذاری است. اگر قیمت واقعی کالا و هزینه های حمل و نقل در صورتحساب ذکر شده باشد، سیستم قیمت گذاری این صورتحساب، C&F نامیده می شود.
10- قیمت کالا، هزینه بیمه و کرایه حمل تا بندر مقصد (CIF): در حقیقت CIF مخفف «قیمت تمام شده، کرایه بار و حق بیمه» است، و یک نوع سیستم قیمت گذاری نیز به حساب می آید. اگر قیمت واقعی کالا، هزینه حمل و نقل و هزینه بیمه در صورتحساب ذکر شده باشد، به سیستم قیمت گذاری این صورتحساب، CIF می گویند.
11- سفارش CIFC: در این نوع سفارش، فروشنده هزینه بیمه، حمل بار و کارمزد دفتر خرید محلی را در قیمت نهایی کالا منظور می کند.
12- CM: مفهوم کامل CM به هزینه ساخت (Cost of Making) اشاره دارد. CM مرتبط با بخش های تجاری بازارپردازی پوشاک است. این هزینه ها ممکن است شامل تزئین، برش، تولید، هزینه تزئین، هزینه زمان صرف شده برای تولید لباس و غیره باشند.
13- سفارش CMP: در این نوع سفارش، خریدار نرخ CMT را با کارخانه تنظیم می کند. بنابراین خریدار با هزینه خود قیمت پارچه را به قیمت نهایی محصول اضافه نمی کند؛ اما در ال سی خریدار، تمام پول را به کارخانه می دهد. کارخانه فقط پول CMT را از بانک می گیرد و باقی پول را به تامین کننده پارچه باز می گرداند.
14- CMT: CMT مخفف عبارت «برش، ساخت و تزئین (Cut make Trim)» است. در این حالت تولید کننده پوشاک، قیمت پیشنهادی خریدار را اعلام می کند که شامل هزینه ساخت، هزینه تزئین لباس و هزینه لوازم جانبی پوشاک می شود. در این نوع قیمت گذاری، تامین سایر وسایل مورد نیاز برای تولید لباس بر عهده خریدار است.
15- بی ثباتی رنگ (Color Bleeding): بی ثباتی رنگ لباس زمانی اتفاق می افتد که از روش های نامناسب در رنگرزی لباس استفاده شود و یا اینکه رنگ های ارزان قیمت برای رنگ کردن لباس مورد استفاده قرار گیرد. در این حالت رنگدانه ها در جای خود باقی نمی مانند، روی لباس پخش می شوند و به دلیل خاصیت مکندگی پارچه لباس، جذب بقیه قسمت ها می شوند؛ در این صورت می گوییم لباس رنگ پس داده است.
16- انطباق (Compliance): انطباق به معنای پیروی از استاندارد خاصی است. هدف اصلی انطباق این است که اطمینان حاصل شود کلیه حق و حقوق کارگری و شرایط امکانات تولیدی مطابق با استاندارد رفتاری خریدار است.
17- نمونه شمار (Counter sample): تولید چند نمونه از محصول براساس نمونه تائید شده، نمونه شمار نامیده می شود. تولید کننده بعد از تولید نمونه شمار اقدام به راه اندازی امکانات تولیدی برای تولید انبوه محصول می کند و یا اینکه با توجه به آنها به تولید خود ادامه می دهد.
18- CPM: مخفف هزینه به ازای دقیقه (Cost per Minute) است. CPM در یافتن هزینه لباس به ازای ساعت، شیفت، روز و هفته کمک می کند.
19- مشتری (Customer): وارد کننده به عنوان مشتری یا خریدار نهایی شناخته می شود. بعضی اوقات مشتریان مستقیماً به شرکت خارجی، دفاتر اقماری شرکت یا دفاتر خرید سفارش می دهند. مشتری یا خریدار نهایی ممکن است به صورت عمده یا خرده به خرید بپردازد.
20- مانکن (Dummy): مانکن یک حالت کپی مانند از شکل و حالت بدن انسان است که بر روی پایه قرار می گیرد. معمولاً در زمان بررسی پرو لباس از مانکن استفاده می شود.
21- صادرکننده (Exporter): کسانیکه محصول را به خریداران کشورهای خارجی می فروشند و یا محصولات را به کشورهای خارجی صادر می کنند، صادر کننده نامیده می شوند.
22- بار کامل یک کانتینر (F.C.L): مخفف عبارت ظرفیت پر کانتینر (Full Container Load) است. F.C.L نشانه خوبی برای خریدار و تولید کننده است. به طور کلی این بخش F.C.L است که سایر بخش های تجاری پوشاک را اداره می کند.
23- قیمت براساس تحویل کالا به حمل کننده هوایی در فرودگاه مبدا (FOA): در این سیستم قیمت گذاری، فروشنده کالا را در فرودگاه به شرکت حمل و نقل هوایی تحویل می دهد. خریدار از زمانیکه کالا در فرودگاه تحویل شرکت حمل و نقل هوایی گردید، ریسک کالا را متحمل می شود و هزینه حمل و نقل هوایی را پرداخت می کند. در واقع در این حالت، فروشنده فقط هزینه مواد اولیه و ساخت را تقبل می کند و تامین هزینه حمل و نقل هوایی برعهده فروشنده نیست.
24- تحویل روی عرشه کشتی (FOB): FOB مخفف «تحویل کالا در عرشه کشتی در مبدا (Free On Board)» است که یک نوع سیستم قیمت گذاری محسوب می شود. در سیستم قیمت گذاری FOB یا سیستم برآورد هزینه، قیمت واقعی کالا بدون احتساب هزینه حمل و نقل و هزینه بیمه در فاکتور ذکر می گردد.
25- صنعت پوشاک فولی فشن (Fully Fashioned Garments Industry): صنعتی است که در آن لباس های بافتنی یا کشباف به جای اینکه از پارچه ساخته شوند از طریق کاموا (نخ) تولید می گردند. از محصولات اصلی این صنعت می توان به ژاکت، پلیور، ژاکت کشباف پشمی و غیره اشاره کرد.
26- درجه بندی (Grading): درجه بندی به معنای افزایش یا کاهش مرحله به مرحله اندازه الگوی اصلی برای ساخت الگویی با اندازه بزرگتر یا کوچکتر است. در واقع درجه بندی به فرآیند بزرگتر یا کوچکتر کردن اندازه الگوی نمونه به منظور ساختن یک دامنه کامل از الگوها در اندازه های مختلف اشاره دارد. درجه بندی منجر به تغییر اندازه کلی یک طرح می شود، اما تغییری در شکل و ظاهر آن ایجاد نمی کند.
27- خط راه (Grain line): خطی است که روی الگوهای لباس مشخص می شود و نشان دهنده نخ تار پارچه است، بنابراین در هنگام قرار دادن پارچه بر روی الگو، نخ تار باید در راستای خط راه قرار گیرد.
28- حاشیه سود ناخالص (Gross Margin): حاشیه سود ناخالص با هزینه تولید محصول در ارتباط است. حاشیه سود ناخالص یک شرکت به درآمد کل فروش شرکت منهای هزینه کالاهای فروخته شده (COGS)، تقسیم بر کل درآمد فروش که به صورت درصد بیان می شود، اشاره دارد. یا به عبارت دیگر عبارت است از تفاوت دلاری بین فروش خالص و هزینه های خالص بازارپردازی کالا در یک دوره معین.
29- واردکننده (Importers): کسانیکه کالاها را در حجم زیاد از یک کشور خارجی خریداری یا وارد می کنند، واردکننده نامیده می شوند.
30- لایی گذاری (Interfacing): لایی گذاری عبارتست از قرار دادن یک لایه اضافی پارچه بین روی لباس و قسمت داخلی آن به منظور افزایش دوام حالت لباس و استحکام آن.
31- آسترلایی (Interlining): آسترلایی به قرار دادن یک لایه آستر بین دو لایه از پارچه به منظور دادن شکل خاصی به آن قسمت از لباس برای افزایش دوام یا بالا بردن استحکام آن اشاره دارد. مانند یقه لباس، سرآستین و غیره.
32- فاکتور (Invoice): فاکتور سند بسیار مهمی در صنعت پوشاک آماده برای پوشیدن (readymade garment business) به حساب می آید و همراه کالا برای خریدار ارسال می گردد. فاکتور شامل توضیحات محصولات، قیمت آنها، تعداد کارتن ها، تعداد محصولات در هر کارتن و غیره است. ورود هر کالایی بدون فاکتور تجاری ممنوع است.
33- کمتر از بار یک کانتینر (L.C.L): L.C.L مخفف عبارت «کمتر از بار یک کانتینر (Less Container Load)» است. زمانیکه حجم سفارش پایین باشد، بار کانتینر تولید کننده برای وارد کننده یا صادر کننده کمتر از سقف آن است.
34- اعتبار اسنادی (L/C): L/C به معنای اعتبارنامه است، و سند مهمی در زمینه تجارت، واردات و صادرات محسوب می شود. L/C واژه ای است که در بخش بازارپردازی پوشاک بسیار مورد استفاده قرار می گیرد و توسط یک موسسه مالی یا سازمان مشابه صادر می گردد. در روند صادر کردن L/C به منظور اطمینان از پرداخت وجه کالای خریداری شده به فروشنده و یا ارائه خدماتی خاص به او، اسناد ضمانتی به بانک ارائه می گردد.
قراردادهای آتی همیشگی (perpetual) و 8 اصطلاح مرتبط
قبل از توضیح قراردادهای آتی همیشگی یا دائمی (perpetual)، بیایید قراردادهای آتی را با هم مرور کنیم:
قرارداد آتی یک توافقنامه برای خرید یا فروش کالا، ارز یا دارایی دیگر با قیمتی از پیش تعیین شده در تاریخ آینده است.
برخلاف بازار سنتی، در بازار آتی (یا اصطلاحا فیوچرز) معاملات فورا تکمیل نمیشود بلکه طرفین معامله قراردادی را معامله میکنند که تکمیل معامله را به یک تاریخ در آینده موکول میکند.
در یک بازار آتی، معاملهگران اجازه ندارند بصورت مسقیم آن دارایی دیجیتال یا کالا را خرید یا فروش کنند. بلکه آنها یک قرارداد که نماینده آن دارایی یا کالاست را معامله میکنند و معامله واقعی دارایی در آینده (سررسید قرارداد) انجام میگیرد.
به عنوان یک مثال ساده، بازاری که در آینده یک کالای فیزیکی مانند طلا یا زعفران معامله میشود را در نظر بگیرید. در برخی بازارهای آتی سنتی، این قراردادها برای تحویل به خریدار علامتگذاری میشوند به این معنا که تحویل فیزیکی کالا وجود دارد.
در نتیجه، طلا یا زعفران یا هر کالای دیگری باید در مکان مناسب نگهداری و انتقال یابد که باعث ایجاد هزینههای اضافه میشود.
اما در حال حاضر بیشتر بازارهای آتی دارای فرایند تسویه نقدی (cash settlement) هستند به این معنی که فقط معادل نقدی قرارداد تسویه میشود و هیچ کالای فیزیکی تحویل داده نمیشود.
علاوه بر این، قیمت طلا یا زعفران در یک بازار آتی (متناسب با تاریخ قرارداد) میتواند متفاوت از قیمت فعلی باشد.
هرچقدر مدت زمان قرارداد بیشتر باشد، هزینه نقل و انتقال کالای فیزیکی بیشتر، عدم اطمینان از قیمت کالا یا دارایی در آینده بالاتر و در نتیجه اختلاف قیمت قرارداد با بازار سنتی زیادتر میشود.
چرا افراد در بازار آتی معامله میکنند؟
-
و مدیریت ریسک: دلیل اصلی ایجاد بازار آتی و قراردادهای فیوچرز، پوشش و مدیریت ریسک بود.
- معامله برای کسب سود از افت قیمت: معاملهگران در بازار آتی میتوانند با باز کردن موقعیت معاملاتی Short، از افت قیمت سود بدست آورند. معاملاتی: معاملهگران میتوانند با چندین برابر موجودی حسابشان معامله کنند.
قراردادهای آتی همیشگی (perpetual futures contract) چیست؟
قراردادهای perpetual، نوعی خاصی از قراردادهای آتی هستند که تاریخ انقضا ندارند. بنابراین به عنوان قراردادهای آتی دائمی یا همیشگی نامیده میشوند.
قراردادهای آتی معمول، دارای تاریخ انقضا هستند ولی در قراردادهای perpetual چنین چیزی وجود ندارد و زمانی که معاملهگر هر زمان تصمیم به بستن معامله بگیرد میتواند معامله را ببندد (تسویه کند).
علاوه بر این، انجام معاملات در قراردادهای perpetual براساس قیمت شاخص انجام میگیرد.
این قیمت شاخص، از متوسط قیمت یک دارایی در بازار Spot (معاملات معمول) و حجم آنها محاسبه میشود.
به همین دلیل برخلاف قراردادهای آتی معمول، قیمت در قراردادهای perpetual اغلب برابر یا بسیار نزدیک به قیمت فعلی بازار است.
با این حال، در شرایطی که بازار دچار نوسانات ناگهانی و سریع میشود، قیمت Mark ممکن است از قیمت بازار Spot کمی فاصله بگیرد.
در قراردادهای آتی perpetual اصطلاحات متعددی مشاهده میشود که در ادامه به شرح آنها میپردازیم:
1. مارجین اولیه (initial margin) چیست؟
مارجین اولیه، مبلغ سرمایه اولیهای است که شما باید بپردازید تا بتوانید یک موقعیت معاملاتی با اهرم باز کنید.
برای مثال در ارز دیجیتال میتوانید با داشتن 1000 دلار، یک موقعیت معاملاتی 10,000 دلاری باز کند (اهرم 10 برابر).
1000 دلار که در این معامله وارد میکنید، مارجین اولیه شماست که 10 درصد اصطلاحات مرتبط با مارجین از کل معامله است.
مارجین اولیه، تنها چیزی است که پشتیبان موقعیت معاملاتی شماست و به عنوان collateral یا وثیقه عمل میکند.
2. مارجین نگهداری (maintenance margin) چیست؟
به حداقل مبلغ لازم که برای باز نگهداشتن معامله موردنیاز است، مارجین نگهداری میگویند. اگر موجودی مارجین شما به زیر این سطح برسد، یا اخطار مارجین کال میگیرید (از شما خواسته میشود مبلغی سرمایه به حساب خود اضافه کنید) یا اینکه لیکوئید میشوید.
در پلتفرمهای معاملاتی ارز دیجیتال، اگر معامله در مسیر دلخواه معاملهگر پیش نرود اخطار کمبودن مارجین و لیکوئید شدن به کاربر ارسال میشود و اگر مارجین کافی وجود نداشته باشد کل سرمایه وارد شده به معامله از بین میرود (به این رویداد لیکوئید شدن میگویند).
به عبارت دیگر، مارجین اولیه مقدار سرمایهای که برای یک معامله اختصاص میدهید و مارجین نگهداری به حداقل سرمایه موردنیاز برای باز نگهداشتن آن معامله گفته میشود.
مارجین نگهداری ثابت نیست و براساس قیمت بازار و موجودی حساب شما نوسان میکند.
3. لیکوئید شدن (liquidation) چیست؟
اگر میزان اصطلاحات مرتبط با مارجین وثیقهای که برای معامله اختصاص دادید به زیر مارجین نگهداری (maintenance margin) برسد، قرارداد آتی که باز کردید لیکوئید خواهد شد.
در پلتفرم بایننس (سایت معاملاتی ارز دیجیتال)، لیکوئید شدن به روشهای مختلف صورت میگیرد که براساس ریسک و میزان اهرم هر کاربر است (متناسب با میزان وثیقه و net exposure). هر چقدر موقعیت معاملاتی بزرگتر باشد، میزان مارجین موردنیاز بیشتر خواهد بود.
مکانیزم لیکوئید شدن در بازار و اکسچنجها متفاوت است. پلتفرم بایننس، در صورت لیکوئید شدن سطح 1، کارمزد 0.5 درصدی دریافت میکنند (سطح یک یعنی net exposure زیر 500 هزاردلار).
اگر حساب موردنظر بعد از لیکوئید شدن، موجودی داشته باشد مابقی به به کاربر بازگشت داده میشود ولی اگر مبلغ کمتر باشد، کاربر به عنوان ورشکسته شناخته میشوند.
توجه داشته باشید که در صورت لیکوئید شدن، کاربر باید کارمزد بیشتری پرداخت کند. به همین خاطر اگر موقعیت معاملاتی در خطر لیکوئید شدن است، باید مبلغ بیشتری به وثیقه اضافه کنید تا قیمت لیکوئید شدن از قیمت فعلی بازار فاصله بگیرد یا موقعیت معاملاتی را ببندید.
4. نرخ تامین مالی (funding rate) چیست؟
برای Funding، معادل دقیقتری از تامین مالی به ذهنمان نمیرسد.
تامین مالی یا Funding شامل پرداختهای منظم بین خریداران و فروشندگان است. وقتی نرخ تامین مالی بالاتر از صفر (یعنی مثبت) باشد، معاملهگرانی که وارد موقعیت Long شدهاند (خریداران قرارداد) باید نرخ کارمزد مشخصی را به معاملهگرانی که وارد موقعیت Short شدهاند (فروشندگان قرارداد) پرداخت کنند.
بالعکس، زمانی که نرخ تامین مالی منفی است، فروشندگان قرارداد به خریداران قرارداد، نرخ کارمزد میپردازند.
نرخ Funding براساس دو مولفه است: نرخ بهره و پریمیوم.
در بازار آتی بایننس، نرخ بهره بطور ثابت 0.03 درصد است و پریمیوم براساس تفاوت قیمت بین بازار آتی و بازار Spot متغیر است. بایننس از نرخ Funding که بین کاربران جابجا میشود هیچ کارمزدی برای خود بر نمیدارد.
پس بطور مثال وقتی یک قرارداد آتی perpetual بالاتر از بازار Spot معامله میشود، دارندگان موقعیت Long باید به فروشندگان قرارداد (معاملهگرانی که موقعیت Short گرفتهاند) هزینهای را مطابق با نرخ Funding پرداخت کنند.
وقتی نرخ Funding افزایش زیادی پیدا میکند، معمولا باعث میشود قیمت به کاهش متمایل شود زیرا معاملهگرانی که موقعیت Long گرفتهاند موقعیت معاملاتی را میبندند و به جمع فروشندگان قرارداد میپیوندند.
5. قیمت مارک (mark price) چیست؟
قیمت مارک، ارزش واقعی (قیمت منصفانه) قرارداد آتی موردنظر را در مقایسه با قیمت واقعی که در حال معامله است نمایش میدهد.
محاسبه قیمت مارک برای جلوگیری از لیکوئید شدن غیرمنصفانه که دلیل آن نوسانات شدید بازار است انجام میگیرد.
بنابراین زمانی که قیمت شاخص (Index price) مرتبط با قیمت بازار Spot باشد، قیمت مارک نمایانگر قیمت منصفانه یک قرارداد آتی خواهد بود.
در سایت بایننس، قیمت مارک براساس قیمت شاخص و نرخ funding است و بخشی جدانشدنی از محاسبه PnL محقق نشده محسوب میشود.
6. مفهوم PnL چیست؟
PnL مخفف profit and loss است به معنای سود و زیان.
سود و زیان میتواند محقق شده (realized) یا محقق نشده (unrealized) باشد.
زمانی که شما موقعیت معاملاتی باز در اصطلاحات مرتبط با مارجین بازار قراردادهای آتی perpetual دارید، PnL یا همان سود و زیان شما محقق نشده (unrealized) است.
وقتی موقعیت معاملاتی خود را ببندید، سود/زیان محقق نشده شما به محقق شده (realized) تبدیل میشود. (بخشی از آن یا کامل)
مثال واضح و ساده از سود/زیان محقق نشده:
فرض کنید یک سکه را 9 میلیون تومان خریدهاید، در بازار قیمت میگیرید و متوجه میشوید این سکه را 10 میلیون تومان خریداری میکنند. تا اینجا 1 میلیون تومان سود محقق نشده دارید. تا زمانی که این سکه را واقعا نفروشید و پول را نگیرید، سود شما هنوز محقق نشده است.
زمانی که سکه را فروختید و 10 میلیون تومان را در حساب بانکی دریافت کردید، آن زمان میتوانید بگوید 1 میلیون تومان سود محقق شده داشتید.
به خاطر اینکه سود/زیان محقق شده به سود یا زیانی که از معامله بدست آمده اطلاق میشود، هیچ ارتباط مستقیمی با قیمت مارک ندارد.
اما از سمت دیگر، با کم و زیاد شدن قیمت مارک، سود/زیان محقق نشده بطور مداوم کاهش و افزایش پیدا میکند.
پس قیمت مارک برای این منظور استفاده میشود که سود/زیان محقق نشده به درستی و منصفانه محاسبه و نمایش داده شود.
7. منظور از صندوق بیمه (Insurance Fund) در معاملات آتی همیشگی چیست؟
صندوق بیمه (Insurance Fund) برای این منظور ایجاد شده تا موجودی معاملهگرانی که زیان میکنند به زیر صفر نرسد (منفی نشود) و معاملهگرانی که معاملات سودده داشتهاند به سودشان برسند.
اگر به هر دلیلی، سیستم معاملاتی نتواند موقعیت معاملاتی افراد را در زمان مدنظر ببند و قیمت مارک افت بیشتری کند، صندوق بیمه فعال و زیان این معاملات را جبران میکند تا زمانی که سیستم موفق به بستن موقعیت معاملاتی کند.
این شرایط برای شخصی که لیکوئید شده و سرمایهاش به صفر رسیده هیچ تفاوتی ندارد ولی به شخصی که موقعیت Short داشته اطمینان میدهد میتواند سود خود را بگیرد.
بنابراین صندوق بیمه مکانیزمی است که طراحی شده تا وثیقه از معاملهگرانی که لیکوئید شدهاند دریافت شود و زیانهای کاربران ورشکسته را پوشش دهد.
در یک بازار عادی، صندوق بیمه با پولی که از کاربران لیکوئید شده بدست میآید رشد میکند.
8. منظور از Auto-deleveraging چیست؟
Auto-deleveraging به معنای لیکوئید شدن در زمانهای خاصی است که عملکرد صندوق بیمه به دلیل شرایط بازار متوقف میشود.
با وجودیکه این رویداد نامحتمل است، در شرایط خاصی از بازار، معاملهگرانی که در سود هستند ملزم میشوند تا بخشی از سودشان را برای جبران زیان معاملهگرانی که زیان کردهاند بپردازند.
این شرایط نادر، ممکن است به دلیل نوسانات بسیار شدید در بازار ارزهای دیجیتال و اهرم بالایی که به کاربران ارائه میشود روی دهد.
به عبارت دیگر، در این شرایط معمولا موقعیتهای معاملاتی که دارای بالاترین اهرمها و بالاترین سودها هستند بیشترین مشارکت را در جبران ضرر سایر موقعیتها ایفا میکنند.
در سایت بایننس یک شاخص برای نمایش موقعیت معاملهگر در صف Auto-deleveraging وجود دارد که در تصویر زیر میتوانید ببینید:
قصد خرید یا فروش ارز دیجیتال در ایران را دارید؟ در این سایت میتوانید با اطمینان و با چند کلیک خرید کنید:
دیدگاه شما