نسبت های مالی یکی از مهم ترین ارکان در تحلیل بنیادی است که با استفاده از آن ها می توان ارزنده بودن یک شرکت را تشخیص داد.
انواع نسبت های مالی بورس و کاربرد آن در تحلیل بنیادی
نسبت های مالی یکی از مهم ترین ارکان در تحلیل بنیادی است که با استفاده از آن ها می توان ارزنده بودن یک شرکت را تشخیص داد.
نسبت های مالی مقادیر عددی و فرمول هایی هستند که با استفاده از آن ها می توانیم بنیاد یک شرکت را بسنجیم. در واقع نسبت های مالی مهمترین ابزار برای تحلیل فاندامنتال (بنیادی) است. این نسبت ها به ما دید بهتری برای مقایسه شرکت ها و یا یک شرکت در زمان های مختلف را می دهد. داده های مالی شرکت ها مهمترین ابزار مورد استفاده در نسبت های مالی هستند و اعداد موجود در این داده ها را با قرار دادن در نسبت های مالی می توانیم به اطلاعات معنادار تبدیل کنیم و با استفاده این اطلاعات موقعیت و ارزش یک شرکت را بسنجیم. نسبت های مالی انواع مختلفی دارند و به ۵ دسته تقسیم می شوند.
دسته بندی نسبت های مالی
نسبت های مالی به ۵ دسته به صورت زیر تقسیم بندی می شود:
نسبت های نقدینگی
نسبت های اهرمی و پوششی
نسبت های فعالیت
نسبت های سودآوری
نسبت های ارزش بازار
نسبت های نقدینگی
پول نقد قویترین ابزار یک شرکت برای شروع فعالیت و ادامه راه است و نسبت های نقدینگی برای سنجش قدرت نقدینگی یک شرکت استفاده می شود. نسبت های نقدینگی در واقع دید وسیع تری به سرمایه گذار برای سرمایه گذاری در یک شرکت می دهد زیرا به ما می گوید که این شرکت در زمان نیاز به پول نقد و تسویه بدهی های جاری چه میزان قدرت نقدینگی دارد. در صورتی که وضعیت مالی یک شرکت نامناسب باشد اولین پالس های آن را می توانیم در نسبت های نقدینگی مشاهده کنیم.
نسبت های نقدینگی به ۳ دسته تقسیم می شوند:
نسبت جاری
یکی از نسبت های مالی در بخش نقدینگی، نسبت جاری است که از تقسیم دارایی های جاری بر بدهی های جاری به دست می آید. این نسبت میزان توانایی شرکت در بازپرداخت بدهیهای کوتاه مدت را نشان می دهد.
بدهیهای جاری / داراییهای جاری = نسبت جاری
در نسبت جاری باید عدد بدست آمده نزدیک به ۱ باشد اگر عدد کمتر از ۱ باشد نشان دهنده ضعف قدرت نقدینگی شرکت در پرداخت بدهی های جاری است و در صورتی که شرکت بخواهد امروز تمام بدهی های خود را پرداخت کند نمی تواند و اگر بیشتر از ۱ باشد نشان دهنده توانایی شرکت در بازپرداخت بدهی ها دارد. اما بالا بودن بیش از حد نسبت جاری هم نشان دهنده درست کنترل نکردن نقدینگی شرکت است و از این موضوع اطلاع می دهد که در شرکت از نقدینگی ها به شکل درستی برای سودآوری استفاده نمی شود و میزان نقدینگی شرکت بسیار بالا است.
نسبت آنی
یکی دیگر از نسبت های مالی مورد استفاده در نسبت های نقدینگی، نسبت آنی نامیده می شود. این نسبت از تقسیم دارایی های جاری (بدون در نظر گرفتن موجودی کالا و پیش پرداخت ها) بر بدهی های جاری بدست می آید. این نسبت در واقع جزئی تر از نسبت جاری به میزان قدرت شرکت در پرداخت بدهی ها نگاه می کند و محطاتانه عمل می کند.
بدهیهای جاری / (پیشپرداختها – موجودی کالا – داراییهای جاری)= نسبت آنی
اگر نسبت آنی نزدیک به یک باشد نشان دهنده وضعیت مناسب شرکت در بازپرداخت بدهی های کوتاه مدت است، اگر کمتر از یک باشد نشان از وضعیت نگران کننده و عدم توانایی بازپرداخت سریع بدهی ها را می دهد.
اما بالا بودن عدد نسبت آنی نشان دهندهی دو موضوع انواع جریان نقدینگی است: ۱) نقدینگی بالا در شرکت و یا زیاد از حد بودن میزان مطالبات. ۲) اطمینان خاطر دادن به بستانکاران برای توانایی بازپرداخت بدهی هایشان. که باز هم این دو مورد نشان از ضعف مدیریتی شرکت در استفاده از منابع نقدی است.
نسبت نقدی
نسبت نقدی میزان توانایی شرکت برای پرداخت بدهی ها با پول نقد موجود در شرکت را نشان می دهد.در این نسبت حساب های دریافتنی هم از سرمایه های شرکت برداشته می شود.
بدهیهای جاری / (وجوه نقد + سرمایه گذاری کوتاهمدت)=نسبت نقدی
نسبت های سودآوری
سود یکی از مهمترین ارکان جذب سرمایه گذار است و بیشترین تلاش شرکت ها برای بدست آوردن سود بیشتر است، نسبت های سودآوری یکی از نسبت های مالی است که معیاری برای سنجش قدرت سودآوری یک شرکت مورد استفاده قرار می گیرد.
نسبت های سودآوری به ۵ دسته زیر تقسیم می شود:
نسبت های حاشیه سود ناخالص
نسبت حاشیه سود عملیاتی
نسبت حاشیه سود خالص
نسبت بازده سرمایه گذاری
نسبت بازده حقوق صاحبان سهام
نسبت حاشیه سود ناخالص
نسبت مالی حاشیه سود ناخالص بخشی از نسبت های سودآور است که درصد سود ناخالص یک شرکت از کل فروش محصولاتش را نشان می دهد.
فروش خالص / سود ناخالص = نسبت سود ناخالص
نسبت حاشیه سود خالص
نصبت حاشیه سود خالص یکی از مهترین نسبت های مالی مورد استفاده در سنجش ارزنده بودن یک شرکت بورسی است. و از تقسیم سودخالص(سود پس از کسر مالیات) بر فروش خالص بدست می آید.
فروش خالص / سود پس از کسر مالیات = نسبت سود خالص
نسبت حاشیه سود عملیاتی
نسبت مالی حاشیه سود عملیاتی بیان کننده درصد سود عملیاتی شرکت از کل فروش محصولاتش است.
فروش خالص / سود عملیاتی = نسبت سود عملیاتی
نسبت بازده سرمایه گذاری
نسبت بازده سرمایه گذاری یکی از نسبت های مالی مورد استفاده در تعیین سوداوری شرکت است که میزان بازده دارایی شرکت را نشان می دهد.
کل داراییها / سود خالص = نسبت بازده سرمایه گذاری
بازده حقوق صاحبان سهام(بازده ویژه)
نسبت بازده حقوق صاحبان سهام که بازده ویژه هم نامیده می شود این نسبت از تقسیم سود خالص به جمع کل حقوق صاحبان سهام بدست می آید.
جمع حقوق صاحبان سهام / سود خالص = نسبت بازده حقوق صاحبان سهام
از تفاضل نسبت بازده سرمایه گذاری با بازده ویزه سوداوری بدهی ها بدست می آید
برای تعیین مفید بودن دریافت وام از تقسیم بازده سرمایه گذاری به بازده ویژه استفاده می شود که آن نسبت سودمندی وام و اعتبار می نامند و هرچه این نسبت بزرگتر از یک باشد دریافت وام را به نفع صاجحبان سهام شرکت می داند.
نسبت های فعالیت
نسبت های فعالیت بخشی از نسبت های مالی است که نشان دهنده کارایی دارایی های شرکت است. درواقع این نسبت ها میزان کارایی مدیران یک شرکت را در به کارگیری داراییها را نشان می دهد.
نسبت های فعالیت به ۷ دسته تقسیم می شود:
نسبت گردش دارایی
دوره وصول مطالبات
دوره گردش عملیات
نسبت کالا به سرمایه در گردش
گردش سرمایه جاری
دوره واریز بستانکاران
نسبت گردش دارایی
نسبت گردش دارایی بخشی از نسبت های فعالیت است که کارایی مدیریت را در اداره داراییها جهت ایجاد فروش نشان می دهد. هرچه نتیجه این نسبت بیشتر باشد کارایی بیشتر مدیریت را در بکارگیری دارایی نشان می دهد و هرچه کمتر باشد فروش کم یا سرمایه گذاری بیش از حد شرکت را نشان می دهد.
جمع داراییها/ فروش خالص = نسبت گردش داراییها
نسبت دوره وصول مطالبات
در نسبت های مالی نسبتی وجود دارد که برای ارزیابی سیاست های اعتباری یک شرکت استفاده می شود که آن را نسبت دوره وصول مطالبات می نامند. این نسبت نشان دهنده اسن است که در یک شرکت چند روز طول می کشد تا مطالبات حاصل از فروش محصول بدست شرکت برسد و وصول شود.
دفعات گردش مطالبات/۳۶۰= دوره وصول مطالبات
متوسط مطالبات/ فروش سالیانه (نسیه)= دفعات گردش مطالبات(۱)
دوره گردش کالا
نسبت مالی دوره گردش کالا نشان دهنده مدت زمانی است که طول می کشد تا کالا در یک شرکت به فروش برسد.
بهای تمام شده کالای فروش رفته/۳۶۰×متوسط موجودی کالا= دوره گردش کالا
دوره گردش عملیات
نسبت دوره گردش عملیات در واقع توانایی مالی یک شرکت را از دید سرمایه گذاری در کالا نشان می دهد یعنی نتیجه این نسبت هر چه بزرگتر باشد نشلن دهنده بالا بودن حجم کالا در برابر وضع مالی شرکت است.
سرمایه در گردش / موجودی کالا = نسبت کالا به سرمایه در گردش
گردش سرمایه جاری
یکی از نسبت های مالی در تعیین نسبت های فعالیت گردش سرمایه جاری است که نشان دهنده چگونگی قرارگیری سرمایه در گردش شرکت در مسیر فروش است و نتیجه این نسبت نشان می دهدکه آیا مقدار سرمایه در گردش کافی و متناسب با حجم فروش و فعالیت شرکت است یا نه؟
سرمایه در گردش / فروش خالص = گردش سرمایه جاری
نسبت های اهرمی یا ساختار سرمایه
نسبت های اهرمی بخشی از نسبت های مالی است که بر روی بخش بدهی های شرکت تمرکز دارد و برای سنجش سطح بدهی های کوتاه و بلندمدت شرکت استفاده می شود.
نسبت های اهرمی به ۳ دسته تقسیم می شود:
نسبت تسهیلا به سرمایه
نسبت بدهی
نسبت بدهی بخشی از نسبت های اهرمی است که توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاه و بلندمدت نسبت به کل داراییهای موجود را نشان می دهد.
نسبت بدهی = مجموع بدهیها / مجموع داراییها
نسبت تسهیلات به سرمایه
نسبت های تسهیلات سرمایه درواقع نسبت مالی است که میزان اتکای شرکت به استقراض از بانک و حقوق صاحبان سهام برای تامین مالی خود را نشان می دهد.
نسبت تسهیلات به سرمایه = مجموع تسهیلات / مجموع تسهیلات + حقوق صاحبان سهام
نسبت پوشش بهره
در نسبت های پوششی نسبتی وجود دارد که نشان دهنده توان شرکت در پرداخت هزینههای مالی مثلا بهره وامهای دریافتنی از محل سود عملیاتی است.
نسبت پوشش بهره = سود عملیاتی/ هزینههای مالی
نسبت مالکانه
نسبت مالکانه بخشی از نسبت های پوششی است که درصدی از داراییهای شرکت را که از طریق سرمایه سهامداران تامین شده است را نشان میدهد.
جمع کل داراییها / جمع حقوق صاحبان سهام = نسبت مالکانه
نکته:
جمع نسبت بدهی و نسبت مالکانه در هر شرکت، برابر با یک خواهد بود.
نسبت های ارزش بازار
نسبت های ارزش بازار بخشی از نسبت های مالی است که تحلیلگر از آن برای سنجش عملکرد گذشته و پیش بینی روند آتی شرکت استفاده می کند
نسبت های ارزش بازار به دسته های زیر تقسیم می شوند:
نسبت ارزش دفتری
نسبت قیمت به درآمد(P/E)
نسبت قیمت به فروش (P/S)
نسبت قیمت به جریان نقدینگی (P/CF)
نسبت ارزش دفتری
نسبت ارزش دفتری در نسبت های مالی نشان دهنده ارزش ثبت شده خالص داراییها بر مبنای هر سهم از سهام عادی هستند.
نسبت ارزش دفتری= قیمت بازار هر سهم از سهام عادی * تعداد سهام در دست سهامداران عادی / حقوق صاحبان سهام
نسبت قیمت به درآمد (P/E)
نسبت (P/E) درواقع دیدگاه تحلیلگر بازار را نسبت به سودآوری آینده شرکت تعیین میکند و از تقسیم قیمت بازار هر سهم عادی در یک دوره زمانی خاص و سود سالانه آن به دست میآید.
نسبت قیمت به درآمد= قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی
نسبت قیمت به فروش (P/S)
نسبت (P/S) نشان می دهد که برای هر یک ریال فروش سالانه شرکت چقدر هزینه می کند.
نسبت قیمت به فروش= قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / کل فروش ۱۲ ماه اخیر شرکت
قیمت به جریان نقدینگی (P/CF)
نسبت قیمت به جریان نقدینگی سنجشی برای پیش بینی بازده سهام است نسبت قیمت به جریان نقدینگی، مواردی از قبیل استهلاک، تخفیف درآمد و مواردی از نقدینگی را که توسط کسب و کار ایجاد شده حذف میکند.
P/ CF = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / جریان نقدی هر سهم
جریان نقدی هر سهم = سود هر سهم + (استهلاک داراییهای مشهود و نامشهود / تعداد سهام شرکت)
نسبت PEG
این نسبت راهی برای تعیین ارزش سود هر سهم تا زمانی که نرخ رشد سود سهام شرکت در نظر گرفته شود مورد استفاده قرار میگیرد. این نسبت در اصل بر پایه نسبت P/E و چشمانداز رشد یک سهم است. محاسبه آن اینگونه است که نسبت P/E را به نرخ رشد سالانه درآمد بر مبنای ارزش ۵ سال آینده تقسیم میکنیم. اگر نتیجه کمتر از یک باشد بیانگر آن است که بازار بهطور کامل چشماندازی در خصوص این سهم ندارد.
PEG = (قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی) / نرخ رشد سالانه درآمد
جریان نقدینگی پروژه و اهمیت آن
جریان نقدینگی از مهمترین ابزارهایی است که پیمانکاران و کارفرمایان در طول پروژه با آن سر و کار دارند، با این ابزار می توان نقدینگی پروژه را کنترل و بهبود داد. با تهیه جریان نقدینگی دقیق می توان سودآوری پروژه را در راستای اهداف تدوین شده نزدیک تر نمود.
جریان نقدینگی پروژه یعنی برآورد مقدار پول در دسترس پروژه مطابق با مقادیر دریافتی یعنی درآمدها و پرداختی یعنی هزینه های پروژه در زمان های مختلف پروژه. به طور کلی نقدینگی در واحد زمان مساوی است با مقدار باقیمانده دریافت در واحد زمان (منهای) مقدار پرداخت در واحد زمان.نقدینگی را می توان در حد روز نیز محاسبه نمود ولی چون در این حد جزئی دارای خطای زیاد بوده و مورد استفاده پروژه ها نمی باشد معمولا جریان نقدینگی را در دوره های ماهیانه یا فصلی مورد تخمین قرار می دهند. به نظر من محاسبات ماهیانه مناسب تر است. شما به عنوان مدیر پروژه باید بدانید که بخش برنامه ریزی شما می بایست بر اساس برنامه ریزی اجرایی پروژه برنامه ریزی نقدی پروژه را محاسبه کرده و در اختیار شما قرار دهد. نکته مهمتری که باید بدانید این است که بخش برنامه ریزی بر اساس سیاستهای اجرایی که شما مشخص می کنید می تواند این اطلاعات را محاسبه کند پس یک طرف قضیه شما هستید و باید این اطلاعات را به عنوان ورودی برای محاسبات Cash Flow ارائه نمایید. نکته دیگر اینکه جریان پرداخت از روی نحوه هزینه کردن فعالیتها به دست آمده و نیازمند آن است که کلیه مفروضاتی که بر اساس آن این تخمین بدست آمده است توسط شما به عنوان مدیر پروژه تعیین شده و یا اینکه مورد تایید قرار گیرد. این اطلاعات باید در طول پروژه حداقل ماهی یکبار مورد بازبینی قرار گرفته و بر اساس این اطلاعات پروژه راهبری نقدی گردد.
تیم مهندسی زمانی می تواند جریان نقدینگی را دقیق تر برآورد کند که کلیه فعالیت های پروژه، نحوه انجام آن ها و زمان انجام آن کارها به همراه مشخصات فنی مشخص شده باشد. به عبارتی کانسپت پروژه به همراه ساختار شکست کار (WBS) تدوین شده باشد.
جریان نقدینگی(Cash Flow) در سود و زیان پروژه اثر گذار است زیرا بر اساس آن سیاست های تامین نقدینگی تدوین می شود و این سیاست ها بر حاشیه سود پروژه تاثیر مستقیم دارد. به عنوان مثال پیش فروش محصول پروژه، فروش سهام، شراکت، تامین وام های بانکی جهت تامین هزینه های اجرایی پروژه با توجه به شرایط هرکدام در قیمت تمام شده پروژه و تاثیر بر سود و زیان پروژه می باشد.
این اطلاعات باید در طول پروژه حداقل ماهی یکبار مورد بازبینی قرار گرفته و بر اساس این اطلاعات پروژه راهبری نقدی گردد.
به طور کلی می توان فواید زیر را برای مدیریت جریان نقدینگی پروژه ها مشاهده نمود:
1. استفاده مناسب از شناوری فعالیت ها (مدت زمانی است که یک فعالیت در زمانبندی پروژه می تواند با تاخیر شروع شود)، بطوری که در طول پروژه از منابع مالی به صورت بهینه استفاده شود.
2. کمک به کارفرما و پیمانکار برای ارزیابی سرمایه اولیه برای تأمین مالی و برنامـه ریـزی تـوان مـالی برای انجام پروژه
3. پیمانکار می تواند هزینه های ناشی از تأمین مالی را در قیمت پیشنهادی خود در نظر بگیرد. این مسأله به ویژه در ایران به دلیل اینکه بهره بانکی بیش از سود پروژه ها است اهمیت بیشتری می یابد.
4. با استفاده از یک جریان نقدینگی مناسب، پیمانکار می تواند تاثیر تصمیمات مختلـف از جمله زمان تامین مصالح، مدت اجرای فعالیت ها را بـر حاشـیه سـود پـروژه ببیند.
5. مدیریت پروژه می تواند قبل از بوجود آمدن بحران نقدینگی، اقدام بـه گـرفتن وام بـا بهـره مناسب کند.
انواع نسبت های مالی بورس و کاربرد آن در تحلیل بنیادی
نسبت های مالی یکی از مهم ترین ارکان در تحلیل بنیادی است که با استفاده از آن ها می توان ارزنده بودن یک شرکت را تشخیص داد.
نسبت های مالی مقادیر عددی و فرمول هایی هستند که با استفاده از آن ها می توانیم بنیاد یک شرکت را بسنجیم. در واقع نسبت های مالی مهمترین ابزار برای تحلیل فاندامنتال (بنیادی) است. این نسبت ها به ما دید بهتری برای مقایسه شرکت ها و یا یک شرکت در زمان های مختلف را می دهد. داده های مالی شرکت ها مهمترین ابزار مورد استفاده در نسبت های مالی هستند و اعداد موجود در این داده ها را با قرار دادن در نسبت های مالی می توانیم به اطلاعات معنادار تبدیل کنیم و با استفاده این اطلاعات موقعیت و ارزش یک شرکت را بسنجیم. نسبت های مالی انواع مختلفی دارند و به ۵ دسته تقسیم می شوند.
دسته بندی نسبت های مالی
نسبت های مالی به ۵ دسته به صورت زیر تقسیم بندی می شود:
نسبت های نقدینگی
نسبت های اهرمی و پوششی
نسبت های فعالیت
نسبت های سودآوری
نسبت های ارزش بازار
نسبت های نقدینگی
پول نقد قویترین ابزار یک شرکت برای شروع فعالیت و ادامه راه است و نسبت های نقدینگی برای سنجش قدرت نقدینگی یک شرکت استفاده می شود. نسبت های نقدینگی در واقع دید وسیع تری به سرمایه گذار برای سرمایه گذاری در یک شرکت می دهد زیرا به ما می گوید که این شرکت در زمان نیاز به پول نقد و تسویه بدهی های جاری چه میزان قدرت نقدینگی دارد. در صورتی که وضعیت مالی یک شرکت نامناسب باشد اولین پالس های آن را می توانیم در نسبت های نقدینگی مشاهده کنیم.
نسبت های نقدینگی به ۳ دسته تقسیم می شوند:
نسبت جاری
یکی از نسبت های مالی در بخش نقدینگی، نسبت جاری است که از تقسیم دارایی های جاری بر بدهی های جاری به دست می آید. این نسبت میزان توانایی شرکت در بازپرداخت بدهیهای کوتاه مدت را نشان می دهد.
بدهیهای جاری / داراییهای جاری = نسبت جاری
در نسبت جاری باید عدد بدست آمده نزدیک به ۱ باشد اگر عدد کمتر از ۱ باشد نشان دهنده ضعف قدرت نقدینگی شرکت در پرداخت بدهی های جاری است و در صورتی که شرکت بخواهد امروز تمام بدهی های خود را پرداخت کند نمی تواند و اگر بیشتر از ۱ باشد نشان دهنده توانایی شرکت در بازپرداخت بدهی ها دارد. اما بالا بودن بیش از حد نسبت جاری هم نشان دهنده درست کنترل نکردن نقدینگی شرکت است و از این موضوع اطلاع می دهد که در شرکت از نقدینگی ها به شکل درستی برای سودآوری استفاده نمی شود و میزان نقدینگی شرکت بسیار بالا است.
نسبت آنی
یکی دیگر از نسبت های مالی مورد استفاده در نسبت های نقدینگی، نسبت آنی نامیده می شود. این نسبت از تقسیم دارایی های جاری (بدون در نظر گرفتن موجودی کالا و پیش پرداخت ها) بر بدهی های جاری بدست می آید. این نسبت در واقع جزئی تر از نسبت جاری به میزان قدرت شرکت در پرداخت بدهی ها نگاه می کند و محطاتانه عمل می کند.
بدهیهای جاری / (پیشپرداختها – موجودی کالا – داراییهای جاری)= نسبت آنی
اگر نسبت آنی نزدیک به یک باشد نشان دهنده وضعیت مناسب شرکت در بازپرداخت بدهی های کوتاه مدت است، اگر کمتر از یک باشد نشان از وضعیت نگران کننده و عدم توانایی بازپرداخت سریع بدهی ها را می دهد.
اما بالا بودن عدد نسبت آنی نشان دهندهی دو موضوع است: ۱) نقدینگی بالا در شرکت و یا زیاد از حد بودن میزان مطالبات. ۲) اطمینان خاطر دادن به بستانکاران برای توانایی بازپرداخت بدهی هایشان. که باز هم این دو مورد نشان از ضعف مدیریتی شرکت در استفاده از منابع نقدی است.
نسبت نقدی
نسبت نقدی میزان توانایی شرکت برای پرداخت بدهی ها با پول نقد موجود در شرکت را نشان می دهد.در این نسبت حساب های دریافتنی هم از سرمایه های شرکت برداشته می شود.
بدهیهای جاری / (وجوه نقد + سرمایه گذاری کوتاهمدت)=نسبت نقدی
نسبت های سودآوری
سود یکی از مهمترین ارکان جذب سرمایه گذار است و بیشترین تلاش شرکت ها برای بدست آوردن سود بیشتر است، نسبت های سودآوری یکی از نسبت های مالی است که معیاری برای سنجش قدرت سودآوری یک شرکت مورد استفاده قرار می گیرد.
نسبت های سودآوری به ۵ دسته زیر تقسیم می شود:
نسبت های حاشیه سود ناخالص
نسبت حاشیه سود عملیاتی
نسبت حاشیه سود خالص
نسبت بازده سرمایه گذاری
نسبت بازده حقوق صاحبان سهام
نسبت حاشیه سود ناخالص
نسبت مالی حاشیه سود ناخالص بخشی از نسبت های سودآور است که درصد سود ناخالص یک شرکت از کل فروش محصولاتش را نشان می دهد.
فروش خالص / سود ناخالص = نسبت سود ناخالص
نسبت حاشیه سود خالص
نصبت حاشیه سود خالص یکی از مهترین نسبت های مالی مورد استفاده در سنجش ارزنده بودن یک شرکت بورسی است. و از تقسیم سودخالص(سود پس از کسر مالیات) بر فروش خالص بدست می آید.
فروش خالص / سود پس از کسر مالیات = نسبت سود خالص
نسبت حاشیه سود عملیاتی
نسبت مالی حاشیه سود عملیاتی بیان کننده درصد سود عملیاتی شرکت از کل فروش محصولاتش است.
فروش خالص / سود عملیاتی = نسبت سود عملیاتی
نسبت بازده سرمایه گذاری
نسبت بازده سرمایه گذاری یکی از نسبت های مالی مورد استفاده در تعیین سوداوری شرکت است که میزان بازده دارایی شرکت را نشان می دهد.
کل داراییها / سود خالص = نسبت بازده سرمایه گذاری
بازده حقوق صاحبان سهام(بازده ویژه)
نسبت بازده حقوق صاحبان سهام که بازده ویژه هم نامیده می شود این نسبت از تقسیم سود خالص به جمع کل حقوق صاحبان سهام بدست می آید.
جمع حقوق صاحبان سهام / سود خالص = نسبت بازده حقوق صاحبان سهام
از تفاضل نسبت بازده سرمایه گذاری با بازده ویزه سوداوری بدهی ها بدست می آید
برای تعیین مفید بودن دریافت وام از تقسیم بازده سرمایه گذاری به بازده ویژه استفاده می شود که آن نسبت سودمندی وام و اعتبار می نامند و هرچه این نسبت بزرگتر از یک باشد دریافت وام را به نفع صاجحبان سهام شرکت می داند.
نسبت های فعالیت
نسبت های فعالیت بخشی از نسبت های مالی است که نشان دهنده کارایی دارایی های شرکت است. درواقع این نسبت ها میزان کارایی مدیران یک شرکت را در به کارگیری داراییها را نشان می دهد.
نسبت های فعالیت به ۷ دسته تقسیم می شود:
نسبت گردش دارایی
دوره وصول مطالبات
دوره گردش عملیات
نسبت کالا به سرمایه در گردش
گردش سرمایه جاری
دوره واریز بستانکاران
نسبت گردش دارایی
نسبت گردش دارایی بخشی از نسبت های فعالیت است که کارایی مدیریت را در اداره داراییها جهت ایجاد فروش نشان می دهد. هرچه نتیجه این نسبت بیشتر باشد کارایی بیشتر مدیریت را در بکارگیری دارایی نشان می دهد و هرچه کمتر باشد فروش کم یا سرمایه گذاری بیش از حد شرکت را نشان می دهد.
جمع داراییها/ فروش خالص = نسبت گردش داراییها
نسبت دوره وصول مطالبات
در نسبت های مالی نسبتی وجود دارد که برای ارزیابی سیاست های اعتباری یک شرکت استفاده می شود که آن را نسبت دوره وصول مطالبات می نامند. این نسبت نشان دهنده اسن است که در یک شرکت چند روز طول می کشد تا مطالبات حاصل از فروش محصول بدست شرکت برسد و وصول شود.
دفعات گردش مطالبات/۳۶۰= دوره وصول مطالبات
متوسط مطالبات/ فروش سالیانه (نسیه)= دفعات گردش مطالبات(۱)
دوره گردش کالا
نسبت مالی دوره گردش کالا نشان دهنده مدت زمانی است که طول می کشد تا کالا در یک شرکت به فروش برسد.
بهای تمام شده کالای فروش رفته/۳۶۰×متوسط موجودی کالا= دوره گردش کالا
دوره گردش عملیات
نسبت دوره گردش عملیات در واقع توانایی مالی یک شرکت را از دید سرمایه گذاری در کالا نشان می دهد یعنی نتیجه این نسبت هر چه بزرگتر باشد نشلن دهنده بالا بودن حجم کالا در برابر وضع مالی شرکت است.
سرمایه در گردش / موجودی کالا = نسبت کالا به سرمایه در گردش
گردش سرمایه جاری
یکی از نسبت های مالی در تعیین نسبت های فعالیت گردش سرمایه جاری است که نشان دهنده چگونگی قرارگیری سرمایه در گردش شرکت در مسیر فروش است و نتیجه این نسبت نشان می دهدکه آیا مقدار سرمایه در گردش کافی و متناسب با حجم فروش و فعالیت شرکت است یا نه؟
سرمایه در گردش / فروش خالص = گردش سرمایه جاری
نسبت های اهرمی یا ساختار سرمایه
نسبت های اهرمی بخشی از نسبت های مالی است که بر روی بخش بدهی های شرکت تمرکز دارد و برای سنجش سطح بدهی های کوتاه و بلندمدت شرکت استفاده می شود.
نسبت های اهرمی به ۳ دسته تقسیم می شود:
نسبت تسهیلا به سرمایه
نسبت بدهی
نسبت بدهی بخشی از نسبت های اهرمی است که توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاه و بلندمدت نسبت به کل داراییهای موجود را نشان می دهد.
نسبت بدهی = مجموع بدهیها / مجموع داراییها
نسبت تسهیلات به سرمایه
نسبت های تسهیلات سرمایه درواقع نسبت مالی است که میزان اتکای شرکت به استقراض از بانک و حقوق صاحبان سهام برای تامین مالی خود را نشان می دهد.
نسبت تسهیلات به سرمایه = مجموع تسهیلات / مجموع تسهیلات + حقوق صاحبان سهام
نسبت پوشش بهره
در نسبت های پوششی نسبتی وجود دارد که نشان دهنده توان شرکت در پرداخت هزینههای مالی مثلا بهره وامهای دریافتنی از محل سود عملیاتی است.
نسبت پوشش بهره = سود انواع جریان نقدینگی عملیاتی/ هزینههای مالی
نسبت مالکانه
نسبت مالکانه بخشی از نسبت های پوششی است که درصدی از داراییهای شرکت را که از طریق سرمایه سهامداران تامین شده است را نشان میدهد.
جمع کل داراییها / جمع حقوق صاحبان سهام = نسبت مالکانه
نکته:
جمع نسبت بدهی و نسبت مالکانه در هر شرکت، برابر با یک خواهد بود.
نسبت های ارزش بازار
نسبت های ارزش بازار بخشی از نسبت های مالی است که تحلیلگر از آن برای سنجش عملکرد گذشته و پیش بینی روند آتی شرکت استفاده می کند
نسبت های ارزش بازار به دسته های زیر تقسیم می شوند:
نسبت ارزش دفتری
نسبت قیمت به درآمد(P/E)
نسبت قیمت به فروش (P/S)
نسبت قیمت به جریان نقدینگی (P/CF)
نسبت ارزش دفتری
نسبت ارزش دفتری در نسبت های مالی نشان دهنده ارزش ثبت شده خالص داراییها بر مبنای هر سهم از سهام عادی هستند.
نسبت ارزش دفتری= قیمت بازار هر سهم از سهام عادی * تعداد سهام در دست سهامداران عادی / حقوق صاحبان سهام
نسبت قیمت به درآمد (P/E)
نسبت (P/E) درواقع دیدگاه تحلیلگر بازار را نسبت به سودآوری آینده شرکت تعیین میکند و از تقسیم قیمت بازار هر سهم عادی در یک دوره زمانی خاص و سود سالانه آن به دست میآید.
نسبت قیمت به درآمد= قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی
نسبت قیمت به فروش (P/S)
نسبت (P/S) نشان می دهد که برای هر یک ریال فروش سالانه شرکت چقدر هزینه می کند.
نسبت قیمت به فروش= قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / کل فروش ۱۲ ماه اخیر شرکت
قیمت به جریان نقدینگی (P/CF)
نسبت قیمت به جریان نقدینگی سنجشی برای پیش بینی بازده سهام است نسبت قیمت به جریان نقدینگی، مواردی از قبیل استهلاک، تخفیف درآمد و مواردی از نقدینگی را که توسط کسب و کار ایجاد شده حذف میکند.
P/ CF = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / جریان نقدی هر سهم
جریان نقدی هر سهم = سود هر سهم + (استهلاک داراییهای مشهود و نامشهود / تعداد سهام شرکت)
نسبت PEG
این نسبت راهی برای تعیین ارزش سود هر سهم تا زمانی که نرخ رشد سود سهام شرکت در نظر گرفته شود مورد استفاده قرار میگیرد. این نسبت در اصل بر پایه نسبت P/E و چشمانداز رشد یک سهم است. محاسبه آن اینگونه است که نسبت P/E را به نرخ رشد سالانه درآمد بر مبنای ارزش ۵ سال آینده تقسیم میکنیم. اگر نتیجه کمتر از یک باشد بیانگر آن است که بازار بهطور کامل چشماندازی در خصوص این سهم ندارد.
PEG = (قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی) / نرخ رشد سالانه درآمد
انواع جریان نقدینگی
مدیر پروژه
فرمت سفارشی اعداد اکسل (جادوی نمایش اعداد – بخش دوم)
برداشت های اشتباه در جریان نقدینگی – پلان یک
«جریان نقدینگی (Cash Flow) رو نشون بدید». این عبارتی است که معمولاً توسط مدیران ارشد سازمان، در جلسات هیئتمدیره شرکت، به مدیر پروژه خطاب میشود.
دریکی از همین جلسات که حضور داشتم، مدیرعامل از مدیر پروژه خواست که جریان نقدینگی پروژه را نشان دهد و بعد از کمی تأمل و تمرکز، خطاب به مدیر پروژه گفت: «آقای مدیر پروژه ما رو مسخره می کنید یا خودتون رو؟!»
رنگ از رخسار مدیر پروژه پرید و گفت: چرا؟
«فایل سه ماه پیش جریان نقدینگی رو نشون بدید». فایل باز شد و مدیر عامل به نموداری که تصویر آن روی پرده افتاد بود، اشاره کرد و گفت: «تو در سه ماه پیش تأکید داشتی که پروژه طی سه ماه آینده ۳ میلیارد مثبت میشه و الان داری می گی، تراز مالی ۲ میلیارد منفیه؟ یعنی چی! این مسخره بازیا چیه! شما می خوای پروژه رو نابود کنی یا آبروی شرکت رو ببری؟»
این اتفاق، شاید یکی از چندین صحنه ای باشد که مدیران پروژه پس از نمایش جریان نقدینگی و غلط درآمدن محاسبات مالی، با آن روبرو می شوند. درصورتی که شرایط پروژه طبق روال از پیش تعیین شده جلو نرود، این گزارش یک صفحهای (گزارش جریان نقدینگی)، میتواند به بدترین کابوس یک مدیر پروژه تبدیل شده و حتی عواقب خیلی بدتری برای آن او رقم زند. البته میتوانید حدس بزنید که این موضوع بیشتر در سازمانهای خصوصی که دخل و خرج به عهده خودشان است تداعی پیدا میکند درحالی که در سازمانهای دولتی، نظامی، غیرانتفاعی و … شاید اینقدر حساسیت بالا نبوده و معمولاً اینگونه مباحث مالی در اولویت اول این قبیل سازمانها قرار نمی گیرند.
در ادامه میخواهیم به نکاتی در مورد تهیه و تنظیم جریان نقدینگی اشاره کنیم. فرض اول بر این است که اطلاعات جریان نقدینگی برای آن سازمان، اهمیت ویژه ای دارد و چون سازمان پیمانکار در خط مقدم اجرای پروژه قرار دارد، فرض دوم این است که اطلاعات توسط این سازمان تهیه میشود هرچند که دیگر ارکان پروژه نظیر کارفرما، مشاور و نظارت عالیه، نیز میتوانند با توجه به نیاز خود از نکات ارائه شده، بهره برند.
جریان نقدینگی چیست
در ابتدا باید اذعان نمود که:
جریان نقدینگی در پروژه مثل شریان حیات برای انسان است و درصورتیکه با مشکل روبرو شود میتواند حتی به مرگ پروژه منجر شود.
برای دوستانی که با این موضوع هنوز درگیر نشدهاند باید بهصورت خلاصه عنوان کنم که جریان نقدینگی، یک نوع خلاصه اطلاعات مالی است که معمولاً در قالب نمودار ارائه میگردد. این نمودار نشاندهنده مبالغی است که اطلاعات مربوط به هزینه-درآمد پروژه را نشان داده و جنس این مبالغ هم از نوع پیشبینی (برآورد) و هم از نوع مبالغی است که قطعی (واقعی) بوده و در واحد مالی سازمان ثبت گردیده است. در شکل زیر نمونهای از جریان نقدینگی پروژه نشان داده شده است.
نمونه ای از نمودار جریان نقدینگی
مثال هایی از هزینه درآمد در جریان نقدینگی
مبالغی که در جریان نقدینگی اشاره شد یا از جنس هزینه (Cash Out) هستند و یا از جنس درآمد (Cash In).
نمونهای از هزینههای پروژه شامل هزینههای:
- خرید مواد و مصالح،
- خرید تجهیزات
- نیروی انسانی (حقوق)
- قراردادهای پیمانکاران دستدوم
و به عبارت کلی هر آن چیزی که پروژه مجبور به پرداخت مالی است در ردیف این آیتم قرار میگیرد.
اما مبالغ درآمد شامل:
- صورتوضعیتها
- تعدیلها
- اضافهکاریها
- دوبارهکاریها
- کلیمهای ریالی
و بهعبارتدیگر هر آن چیزی که پروژه از بابت آن صاحب پول میشود را درآمد گوییم.
هزینه درآمد واقعی و برآوردی
فکر میکنم ماهیت هزینه درآمد برای خیلی از دوستان مشخص است ولی هزینه درآمد یا از جنس قطعی است و یا برآورد. بهعنوانمثال صورتوضعیتهایی که در واحد مالی ثبت شده و یا اضافهکاریهایی که کارفرما تائید نموده است بهعنوان درآمد قطعی محسوب شده و پیشبینی تعدیلهایی که دو ماه دیگر ارسال میشود بهعنوان درآمد برآوردی محسوب میشود. به همین ترتیب لولهها و فیتینگ هایی که برای پروژه خریداریشده و مبالغ آن پرداختشده و یا حقوقی که در ماه گذشته پرداختشده است در قالب هزینه قطعی و یا واقعی و هزینه بالاسری که برای نیروهای ستادی در ادامه پروژه پیشبینی میشود از جنس هزینه برآوردی است.
بهطور خلاصه باید عنوان نمود که برای تهیه جریان نقدینگی ما باید اطلاعات هزینه قطعی (واقعی) و برآوردی و همچنین درآمد قطعی (واقعی) و برآوردی را به دست بیاوریم.
مواردی که برای تهیه مبالغ فوق عنوان شد، آنقدر گسترده است که در قالب این مقاله نمیگنجد و ممکن است در هر پروژه بسته به ماهیت آن با پروژه دیگر متفاوت باشد ولی با عین حال سعی بر آن است که یکسری نکات کلیدی برای تهیه جزیان نقدینگی عنوان شود.
رئوس مواردی که بر هزینه درآمد تاثیر گذار است
مشخص است که اگر پروژه هنوز شروع نشده باشد قسمت هزینه و درآمد واقعی (قطعی) مربوط به جریان نقدینگی وجود ندارد و معادل صفر است و اگر پروژه وارد فاز شروع شده باشد، هم هزینه درآمد واقعی و هم برآوردی برای پروژه باید در مقاطع گوناگون طول عمر پروژه محاسبه گردد. سختترین قسمت تهیه نمودار جریان نقدینگی همانطور که حدس میزنید بخش برآورد است، چون در قسمت هزینه و درآمد واقعی مرجعی به نام واحد مالی است که وظیفه آن ثبت این نوع اطلاعات است؛ لیکن در بخش برآورد چه در قسمت درآمد و چه در قسمت هزینه هرکس ممکن است راهکاری را ارائه نماید که با توجه به تجربه آن شخص ممکن است متفاوت باشد.
تأمین منابع مالی تجهیزات
در ادامه به رئوس چند مطلب که بر محاسبه درآمد پروژه تأثیرگذار است، اشاره شده:
- شیوه تغذیه منابع مالی پروژه (بهعنوانمثال وضعیت مالی کارفرما ازنظر پرداختهای صورتوضعیت) (بهعنوانمثال Lump Sum، Unit Rate، BOT و …)
- تأثیر متصدیان پروژه (مثلاً میزان رضایت مشاور از عملکرد پیمانکار و همراهی برای تائید صورتوضعیت)
- دورههای ارسال صورتوضعیت و مدتزمان تائید آن (بهعنوانمثال صورتوضعیت بهصورت ماهیانه ارسال میشود یا دو ماه یکبار)
- میزان کسوراتی که به مبالغ ناخالص صورتوضعیت اعمال میشود (کسورات پیشپرداخت، کسورات حسن انجام کار، کسورات بیمه و مالیات و …)
- آزادسازی کسوراتی که به صورتوضعیتها اعمالشده است چه زمانی خواهد بود (بهعنوانمثال کسورات حسن انجام کار چه زمانی به حساب پروژه برمیگردد)
- انواع دیگر درآمدهایی که پروژه میتواند داشته باشد چه چیز بوده و چه زمانی برای آن باید اقدام نمود (مثلاً آیا دوبارهکاری که در کارگاه اتفاق افتاده باید اصلاً مستند شود و برای کارفرما ارسال شود و یا باید تا زمان انتهای پروژه صبر کرد)
- سیاستگذاریهای کلانی که مدیران ارشد سازمان برای تأمین انواع جریان نقدینگی منابع مالی در نظر میگیرند (بهعنوانمثال مدیران ارشد سازمان از منابع مالی دیگر پروژهها میخواهند به دلیل استراتژیک بودن این پروژه برای آن در نظر بگیرند)
موارد فوق تنها بخشی از آیتمهایی است که بر درآمدهای پروژه تأثیرگذار است. آگاهی نسبت به هریک از این موارد نیازمند تجربه است که یا بعد از گذشت زمان در همان پروژه حاصل شده و یا از کارهای مشابه دیگر الگوبرداری میشود. نیازی به تأکید نیست که این برآورد بر اثر مرور زمان باید دقیقتر شود و با بررسیهای دورهای خطاهای قبلی باید اصلاح گردد.
برخی از مواردی که بر محاسبه سرفصل هزینه در اجرای پروژه باید توجه داشت، شامل موارد زیر است:
- چه میزان از هزینههای صورت گرفته به صورت مستقیم پرداختشده و چه بخشی بهعنوان تعهد در سیستم مالی کارگاه ثبت میشود
- مدتزمان بازپرداخت هزینهها چقدر است؛ بهعبارتدیگر اعتبار شرکت برای تسویه نمودن بدهیها چقدر است
- میزان تعامل پیمانکاران دستدوم از نظر مالی با کارگاه چگونه است
- پرداختهای حقوق کارکنان با چند ماه تأخیر صورت میگیرد
- هزینههای بالاسری دفتر مرکزی به چه نحوه و در چه زمانی با پروژه تسویه میشود
- تأمین منابع مالی تجهیزات و متریالی که از خارج از کشور تأمین میشود از چه محلی پرداخت میشود
- هزینههای مهندسی کارگاهی در چه قالبی در حساب پروژه قرار میگیرد
- انواع بیمههای کارگاهی به چه میزان است
موارد فوق تنها گوشهای از هزینههای کارگاهی است و ردیف هزینههای فوق ممکن است در یک پروژه بهکلی متفاوت باشد.
هدف نگارنده این نیست که به تک سرفصلهای هزینه و درآمد اشاره کند بلکه هدف آشنا نمودن دوستانی است که میخواهند برای اولین بار نمودار هزینه درآمد را تهیه نموده و ارائه نمایند.
سخن پایانی
در این مقاله سعی شده است مقدمهای برای تنظیم جریان نقدینگی پروژه اشاره شود. پرواضح است که نوشتن تکتک آیتمهایی که بر هزینه درآمد پروژه تأثیرگذار است امکانپذیر نیست چون عملاً ماهیت هر پروژه با پروژه دیگر متفاوت است. در مقالهای دیگر سعی میشود که به نکات دیگری که باید برای تهیه و تنظیم جریان نقدینگی پروژه، این جریان حیات پروژه توجه نمود در سایت مدیر پروژه قرار گیرد.
صورت جریان وجوه نقد | نکات طلایی تحلیل و تهیه صورت گردش وجوه
در فرایندهای حسابداری مالی گزارش ها و صورتهای مالی جزو منابع تامین اطلاعاتی مهم هستند. کیفیت تدوین این گزارش ها نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. یعنی نیاز مخاطبان این صورتها باید در زمان نگارش آنها لحاظ شود. مخاطب صورت جریان وجوه نقد، سرمایه گذاران و سهام داران هستند. هدف از تهیه گزارشات صورت جریان وجه نقد، شفافیت و آگاهی رسانی درباره جریان وجوه نقد شرکت است.
در این مقاله اطلاعات مفیدی در مورد صورت گردش وجوه نقد و تحلیل آن ارائه می کنیم.
تعریف صورت جریان وجوه نقد چیست؟
ابتدا بگوییم تعریف صورت جریان وجوه نقد یا Cash Flow Statament چیست؟ در علم حسابداری به یک صورت مالی گفته می شود که حاوی گزارشهای نقدینگیِ فعالیتهای یک شرکت است. این گزارشها شامل موارد زیر است:
- فعالیتهای عملیاتی
- فعالیتهای مالی
- سرمایهگذاری ترازنامه (Balance Sheet)
این گزارش(ها) عمدتا با یادداشتهای تکمیلی راجع به همه مفاد گفته شده در گزارش همراه است. این یادداشتها جزئیات بیشتری از گزارش را در اختیار مدیران و حسابداران قرار میدهد.
صورت جریان وجه نقد، ترازنامه و صورت سود را کامل میکند. از سال 1987 همه شرکت ها ملزم به ارائه گزارش صورت جریان وجه نقد هستند.
اجزای اصلی صورت جریان وجه نقد حاصل از فعالیتهای عملیاتی شامل چه مواردی است؟
- پول نقد حاصل از فعالیتهای سرمایه گذاری
- پول نقد حاصل از فعالیتهای مالی
محاسبه جریان وجوه، به دو روش مستقیم و روش غیرمستقیم انجام میگیرد.
صورت جریان وجوه نقد چه اطلاعاتی نشان میدهد؟
CFS یا صورت جریان وجوه نقد به سرمایه گذاران درک درستی از عملکرد یک شرکت می دهد. به بیان ساده گزارش گردش وجوه نقد می گوید وجوه نقد شرکت از کجا تأمین میشود و در چه راهی هزینه میشود.
CFS به سرمایه گذاران کمک میکند بدانند آیا شرکتی از نظر مالی موقعیت ثابت و محکمی دارد یا خیر. از طرف دیگر، طلبکاران میتوانند با استفاده از CFS میزان وجه نقد موجودِ (که به عنوان نقدینگی شناخته میشود) شرکت را برای سرمایهگذاریهای آن در عملیات اجرایی و پرداختنِ بدهیهای آن را بسنجند.
به عبارت دیگر صورت جریان وجه نقد میزان نقدینگی کلیِ شرکت را روشن میسازد. در نتیجه طلبکاران از چگونگی دخل و خرج شرکت سر در میآورند. با این اطلاعات طلبکاران برای بازپس گیری وجوه نقد خود میتوانند برنامهریزی کنند.
ساختار صورت جریان وجوه نقد
ساختار صورت جریان وجوه نقد به چه صورت است؟
اجزای اصلی صورت جریان وجوه نقد عبارتند از:
* وجه نقد (نقدینگی) ناشی از فعالیتهای عملیاتی
* وجه نقد حاصل از فعالیتهای سرمایه گذاری
* وجه نقد حاصل از فعالیتهای مالی
* فعالیتهای غیر نقدی
افشای فعالیتهای غیر نقدی گاهی اوقات شامل مواردی میشود که تحت اصول حسابداری پذیرفته شده عمومی (GAAP) هستند.
توجه کنید که صورت جریان وجه نقد یا CFS از صورت سود و زیان و ترازنامه متمایز است. زیرا شامل مبالغ وجه نقدی ورودی و خروجی آینده نیست که به صورت اعتباری ثبت شده باشند.
در صورت های سود و زیان و ترازنامه، درآمد خالص شامل فروش نقدی و فروش اعتباری است. اما پول نقد (نقدینگی) موجود در گزارش وجوه نقد درآمد خالص نیست.
اجزای اصلی صورت جریان وجوه نقد
تا اینجا گفتیم استفاده کنندگان صورت مالی، سرمایه گذاران، طلبکاران، مدیران و حسابداران هستند.
شما بعنوان حسابدار باید جریانهای ورودی و خروجی وجه نقد به صورت قابل قبولی بیان کنید. بنابراین باید اجزای اصلی صورت جریان وجوه نقد را به طور کامل بشناسید.
1- فعالیتهای عملیاتی
جریانهای نقدی حاصل از فعالیتهای عملیاتی یکی از شاخصههای مهم سنجش توان واحد صنفی است. پیشتر گفتیم این اطلاعات جهت بازستاندن وامها به طلبکاران و ارگانهای مختلف، حفظ توان عملیاتی تجاری و توان پرداخت سود سهام بدون استفاده از منابع بیرون از واحد است.
دریافتهای نقدی حاصل از فروش کالا و ارائه خدمات از جمله منابع اصلی ورود وجوه نقد به واحد میباشد. پرداختهای نقدی برای خرید مواد اولیه، دستمزد کارمندان و اجاره و دیگر هزینههای مشابه در نظر گرفته میشوند.
به طول خلاصهوار فعالیتهای عملیاتی شامل موارد زیر میشوند:
- دریافتی از فروش کالاها و خدمات
- پرداخت سود
- پرداخت مالیات بر درآمد
- پرداختی که به تأمین کنندگان کالا و خدمات مورد استفاده در تولید پرداخت میشود
- پرداخت حقوق و دستمزد به کارمندان
- پرداخت اجاره
- هر نوع هزینههای عملیاتی دیگر
2- بازده سرمایهگذاریها و سود پرداختنی برای تامین منابع مالی
در برخی شرکتهای تجاری سود سهام در کنار سود تسهیلات و سود پرداختنی به صاحبان سپردهها در زمره فعالیتهای مستمر قرار میگیرد. در این شرکت ها دریافتیها و پرداختیهای نقدی در فرایند صورت جریان وجوه نقد جزو فعالیتهای عملیاتی طبقهبندی میشود.
3- مالیات بر درآمد
یکی دیگر از اجزای اصلی صورت جریان وجه نقد، مالیات بر درآمد (Income Tax) است. این مالیات را دولت نسبت به درآمد شرکت به استناد قانون دریافت میکند. این وجه عمدتاً برابر درصدی از درآمد کل واحد تجاری است.
3- جریانهای نقدی ناشی از فعالیتهای تامین مالی
یکی دیگر از روشهایی که در افزایش سرمایه (نقدینگی) واحد صنفی دخیل است، فعالیتهای تامین مالی است. فعالیت های تامین مالی شامل فروش اوراق مشارکت، دریافت تسهیلات بانکی (وام) کوتاه مدت و بلند مدت میشود. همچنین بازپرداخت اصل اوراق مشارکت و بازپس دادن وامهای بانکی کوتاه مدت و بلند مدت جزو جریانهای نقدی خروجی میباشند.
نحوه تهیه صورت جریان وجوه نقد
همانطور که قبلا اشاره کردیم، جریان نقدینگی به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم محاسبه میگردد.
جریان وجوه نقد با انجام برخی تنظیمات در درآمد خالص محاسبه می شود. این تنظیمات شامل افزودن یا تفریق اختلاف در درآمد، هزینهها و معاملات اعتباری حاصل از معاملات انجام شده از یک دوره به دوره دیگر است. معاملات اعتباری نیز به مندرجات ترازنامه و صورت سود و زیان اطلاق می شود.
اقلام غیرنقدی در درآمد خالص (صورت سود و زیان) و کل داراییها و بدهیها (ترازنامه) محاسبه میشوند. به همین دلیل انجام این تعدیلات ضروری است. همه معاملات شامل موارد نقدی واقعی نیستند. بنابراین بسیاری از اقلام باید هنگام محاسبه جریان وجه نقد از عملیات، دوباره ارزیابی شوند. در نتیجه، دو روش برای محاسبه و تهیه صورت جریان وجوه نقد وجود دارد: روش مستقیم و روش غیرمستقیم.
1. روش مستقیم
روش مستقیم، انواع مختلفی از پرداختها و دریافتیهای نقدی را گردآوری میکند:
- پول نقد پرداخت شده به تأمین کنندگان
- دریافتیهای وجوه نقدی از مشتریان
- پول نقد پرداخت شده برای پرداخت حقوق
این ارقام با استفاده از مقدار اولیه و مقدار ثانویه نقدینگی – در طول سال مالی – موجود در انواع حسابهای تجاری و بررسی کاهش یا افزایش خالص حسابها محاسبه میشود.
2. تهیه صورت گردش وجه نقد به روش غیر مستقیم
اما در روش غیر مستقیم جریان نقدینگی چگونه محاسبه می شود؟ اینجا جریان نقدینگی حاصل از فعالیتهای عملیاتی با اولین برداشت سود خالص از صورت سود و زیان شرکت محاسبه میشود.
می دانیم که صورت سود و زیان شرکت به صورت تعهدی تهیه میشود. بنابراین درآمد فقط در صورت کسب درآمد شناسایی خواهد شد و نه در هنگام دریافت آن.
درآمد خالص، نمایشی دقیق از صورت جریان نقدی خالص ناشی از فعالیتهای عملیاتی نیست. بنابراین تنظیم درآمد قبل از بهره و مالیات (EBIT) برای مواردی که بر درآمد خالص تأثیر می گذارند ضروری است. حتی اگر هنوز پول نقد واقعی در قبال آنها دریافت یا پرداخت نشده باشد.
علاوه بر اینها، روش غیرمستقیم تنظیماتی را برای اضافه کردن فعالیتهای غیر عملیاتی انجام میدهد. این تنظیمات بر جریان نقدی عملیاتی شرکت تأثیر نمیگذارد.
برای مثال، استهلاک در واقع یک هزینه نقدی نیست. این مبلغی است که از ارزش کل دارایی که قبلاً حساب شده کسر میشود. به همین دلیل است که برای محاسبه جریان نقدینگی، به فروش خالص اضافه میشود.
مزایای روشهای مستقیم و غیر مستقیم در تهیه صورت جریان وجوه نقد یا CFS
هر روش مزیتهای خاص خودش را دارد که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.
مهمترین مزیت روش محاسبه CFS به صورت مستقیم این است که دریافتها و پرداختهای نقدی را نشان میدهد. اطلاع دقیق از منابع دریافتیها و خروجیهای پرداختهای نقدی گذشته، میتواند در برآورد جریانهای نقدی آینده مفید واقع شود.
اصلیترین مزیت محاسبه به روش غیرمستقیم این است که تفاوت بین سود عملیاتی و صورت جریان وجوه نقد ناشی از فعالیتهای عملیاتی به صورت کاملا شفاف نشان داده میشود.
گفتیم استفاده کنندگان از صورت جریان وجه نقد طلبکاران، مدیران، حسابداران و سایر افراد هستند. برای این افراد ارائه تصویری از برآورد سود واحد تجاری بسیار حائز اهمیت است.
بسیاری از سرمایهگذارانْ جریانهای نقدی آینده واحد تجاری با استفاده از صورت های مالی برآورد می کنند. به این صورت که سود آتی و انجام تعدیلاتی در رابطه با اقلام با ماهیت غیرنقدی را تخمین می زنند. از اینرو اطلاعات مرتبط به تعدیلات در دورههای گذشته میتواند در برآورد تعدیلات (Adjustment) آتی مثمرثمر واقع شود.
با نرم افزار حسابداری هوفر؛ حسابداری را متحول کنید
امروزه محاسبات و تحلیلات حسابداری از اهمیت فوق العادهای برخوردار شدهاند. برای انجام این محاسبات دیگر از ماشین حساب و ورقْ کاغذ استفاده نمیشود. برای تهیه صورت جریان وجوه نقد نرم افزارهای مختلفی به وجود آمدهاند. این نرم افزارها با رابط کاربری بسیار آسان کار را برای حسابداران، مدیران و استفاده کنندگان راحت کرده است.
یکی از بهترین نرم افزارهای بازار ایران پکیج نرم افزارهای حسابداری هوفر میباشد. این پکیج برای انواع حسابداری اعم از حسابداری مالی، بازرگانی، خدماتی و پیمانکاری و تولیدی آماده شده است. نرم افزار حسابداری آنلاین هوفر مجهز به اپ اندروید است و در دو نسخه رایگان و پیشرفته ارائه میشود.
نرم افزار حسابداری هوفر آنلاین و همیشه در دسترس است. این ویژگی در کنار اپلیکیشن موبایل آن، مزایای زیادی برای صاحبین کسب و کار و مدیران مالی و حسابداران دارد.
نرم افزار حسابداری ابری هوفر ویژه شرکتها و کسب و کارها طراحی شده است. شما می توانید با این نرم افزار به صورت آنلاین کار کنید. یا از اپلیکیشن موبایل هوفر روی گوشی یا تبلت خود استفاده کنید. شما میتوانید از نسخه رایگان اپلیکیشن موبایل هوفر (موجود در مارکت کافه بازار) برای مدیریت مالی کسب و کار خود استفاده کنید.
دیدگاه شما