4 روش تضمینی برای بهبود نقدینگی و قیمت گذاری
برخی مدیران بر این باورند که میتوانند راهکارهای رهایی از مشکلات نقدینگی قیمت گذاری را به راحتی در شرکتشان پیاده کنند. هنگامیکه درصدد انجام این کار برمیآیند، اغلب تصمیمهای عملیاتی ضعیفی چون قرار دادن بهای کمتر برای یک کالا یا پیشنهاد تخفیف را اتخاذ میکنند.
اینگونه تصمیمها اثرات مخربی را به همراه داد. در حقیقت یک تصمیم اشتباه موجب میشود که حاشیه سود به دلیل مسائل مربوط به نقدینگی از آنچه که هدفگذاری کرده بودید، کمتر باشد.
روشهای متنوعی برای بهبود جریان نقدینگی وجود دارد، اما همه آنها با این شرط اجرا میشوند که شما از روش قیمت گذاری مطمئن باشید.از آنجایی که شرکتها همواره نگران از دست دادن کسبوکار خود هستند؛ مدلهای قیمت گذاری و آزمایش آن ممکن است از مسیر درست منحرف شود.
بهینهسازی مدل قیمت گذاری، بیشترین تأثیر را بر نقدینگی دارد. هنگام ارزیابی واقعی قیمت گذاری برای کسبوکارتان، با محاسبه حاشیه سود ناخالص و بهایابی، کار خود را شروع کنید و درک مناسبی از بهایابی نیروی کار خود به دست آورید.در این حالت، تجربه بهتری با مدل قیمت گذاری به دست میآورید.
بهترین روشها برای بهینه سازی قیمت گذاری چیست؟
در این بخش چهار روش برتر برای بهینهسازی قیمت گذاری را با هم مرور میکنیم:
محاسبه حاشیه سود ناخالص
حاشیه سود ناخالص، عامل اصلی سودآوری در کسبوکارهاست.
سود ناخالص از مواردی است که متاسفانه اغلب اوقات نادیده گرفته میشود و در صورتحساب درآمد، کمتر مورداستفاده قرار میگیرد. با اینحال، سود ناخالص و شریک وی یعنی حاشیه سود ناخالص، عناصر ضروری برای اخذ تصمیماتی است که صاحب یک کسبوکار کوچک اتخاذ میکند: قیمت گذاری یک کار.
راز سودآوری شرکت شما، محاسبه سود ناخالص برای تحلیل توان بالقوه پوشش تمام هزینههای کسبوکارتان است.
حاشیه سود ناخالص همان سود ناخالص شماست که بهعنوان درصدی از درآمد نمایش داده میشود. اگر شما حاشیه سود ناخالص را به درستی محاسبه کنید، آنگاه میدانید چه زمانی قیمت محصولات و خدمات گوناگون را افزایش دهید.
افزایش قیمتها در زمان درست و برای محصولات و خدمات مناسب، بهترین روش مؤثر بر نقدینگی است که در نهایت بر حاشیه سود ناخالص شما تأثیرگذار است. محاسبه درصد سود ناخالص بهترین روش برای ردیابی سودآوری مشتری یا کار شما است
درصد حاشیه سود ناخالص به شرح زیر محاسبه میشود:
100 * (درآمد /سود ناخالص) =درصد حاشیه سود ناخالص
برای مثال 2 میلیون دلار تقسیم بر 4 میلیون دلار ضربدر 100 مساوی با 50 درصد حاشیه سود خواهد بود.
ردیابی ماهانه حاشیه سود ناخالص و مقایسه آن با حاشیه سود ناخالص هدفگذاری شده، هدایتگر صاحبان کسبوکار برای آگاهی از مشکلات نقدینگی است.
تحلیل حاشیه سود ناخالص میتواند مسائل مربوط به شغل، مشتری یا شرکت را بهتر شناسایی کند. این نوع هوش عملیاتی به شما در اتخاذ تصمیمات قیمت گذاری آتی نیز کمک میکند.
بهایابی انجام کار
بهایابی کار برای صاحبان کسب و کارهای کوچک و متوسط ضروری است
بهترین روش برای نظارت بر سود ناخالص به ریال و درصد این است که برخی حالتهای بهایابی شغلی را اجرا کنید. یک سیستم بهایابی شغلی با طراحی مناسب، هزینههای واقعی را برای ارائه خدمات یا محصولات ردیابی میکند.
بنابراین شما میتوانید بهگونهای قیمت گذاری را انجام دهید که به حاشیه سود ناخالص هدفگذاری شده دست پیدا کنید و از این طریق نقدینگی را بهبود بخشید.
اگر شما بهوسیله فعالیت کارمندانتان بر اساس زمان، کسب درآمد میکنید، بهسادگی باید یک سیستم ردیابی زمان را اجرا کنید تا ببینید آیا حقالزحمه مناسبی برای زمان صرف شده در کار اختصاص میدهید یا خیر.
بزرگترین مزیت بهایابی واقعی در کار، این است که میدانید هیچچیز از قلم نیفتاده و شما برای تمام آنچه دریافت میکنید، پرداخت نیز انجام میدهید.
بهایابی نیروی کار
درک صحیح بهایابی کامل نیروی کار به شما کمک خواهد کرد تا قیمت گذاری را برای دستیابی به سود ناخالص هدفگذاری شده به دست آورید.
این کار در حقیقت به شما کمک میکند که قیمت گذاری صحیح را انجام داده و اکثر مشکلات نقدینگی خود را حل کنید. شما میتوانید همه هزینههای خود را پوشش داده و فقط برای آن ارزشهایی که دریافت میکنید، پرداخت انجام دهید.
میتوانید این کار را برای هر وظیفه به تفکیک انجام دهید. بینش صحیح در بهایابی واقعی این امکان را برای شما فراهم میآورد که اطلاعات مربوط به همه ارزشها و زمان صرف شده برای کار را داشته باشید و بتوانید برای هر شغل مبلغ بالاتری را در نظر بگیرید.
نسبت سود ناخالص خود را در هر بخش (شغل) نسبت به آنچه انتظار دارید و میانگین صنعت مقایسه کنید. این به شما کمک میکند تا دقت خود را در قیمت گذاری های آتی افزایش دهید.
روشی برای بهایابی نیروی کار
بهای کالاهای فروخته شده
بهای کالاهای فروخته شده، رقم مهمی برای کمک به قیمت گذاری است زیرا برای محاسبه سود ناخالص در هر کار استفاده میشود. اطمینان یابید که میدانید بهای دستمزد روزمره (با تمام مزایای جانبی) چقدر است.
آیا میدانید بهای کالاهای فروختهشده چگونه به سود ناخالص سازمان شما مربوط میشود؟
آزمایش مدل قیمت گذاری
اگر مدل قیمت گذاری خود را بهینه کنید، بیشترین تأثیر را بر نقدینگی شما خواهد داشت.
همانطور که اشاره کردیم، سود ناخالص و شریکش یعنی حاشیه سود ناخالص، عناصر ضروری برای مهمترین تصمیمی است که صاحب یک کسبوکار کوچک اتخاذ میکند.
باید در نظر بگیرید که چقدر محصولات یا خدماتتان درست قیمت گذاری شده و آیا حاشیه سودی که قیمت گذاری ایجاد میکند کلید حداکثر سازی نقدینگی شماست یا نه؟
- قیمت گذاری های شما باید تمام هزینههای مستقیم شما را پوشش دهد.
- قیمت گذاری باید سربار شما را نیز پوشش داده و برای شما سود به ارمغان آورد.
مدلهای قیمت گذاری که بیشترین تطابق را با کسبوکار شما به همراه دارد، بشناسید، این مدلها میتواند به یکی از روشهای زیر طراحی شود:
- قیمت گذاری مبتنی بر ارزش
- حقالزحمه ثابت
- زمان و مواد
- نقطه عطف
شما چگونه مدل قیمت گذاری خود را بهینه میکنید تا نقدینگی شرکتتان بهبود یابد؟ به گزارشهای مدیریتی مراجعه کرده و دادهها را یکبار دیگر بازبینی کنید.
گزارشهای مدیریت به شما کمک میکند که بدانید آیا مشاغل خود را بهدرستی قیمت گذاری کردهاید یا خیر؛ همچنین مشتریان سودآور و عوامل سودآوری آنها را میتوانید شناسایی کنید.
نرخ واقعی دلار چگونه محاسبه می شود؟
برای محاسبه نرخ برابری ارزها روش های مختلفی وجود دارد، مبنای کالایی که بر اساس نرخ تورم کشورها محاسبه می شود، قدرت برابری خرید که در این روش میزان پول به کار گرفته شده برای یک سبد ثابت کالایی در چند کشور مورد مقایسه قرار گرفته و نرخ تبدل محاسبه می شود، روش دیگر بر مبنای تراز پرداخت ها است که مابع التفاوت میزان ارز وارد شده و خارج شده به کشور را مبنا قرار داده و با حجم نقدینگی مقایسه می کند.
همه این روشها مبنای علمی داشته و قابل اثبات هستند ولی انچه در بازار ارز شکل می گیرد ورای این ارقام است، بازار ارز در مبنای عرضه و تقاضا مانند هر کالای دیگری به تعیین نرخ می پردازد، این نرخ البته قابل دستکاری است اگر در طرف عرضه و یا تقاضا انحصارگری وجود داشته باشد.
در اقتصاد ایران هم با توجه به سهم بالای دولت از اقتصاد در عمل طرف عرضه و تقاضا در انحصار دولت است، سهم صادرات غیر نفتی را اگر تصور کنیم همه توسط بخش غیر دولتی صورت می گیرد در نقطه اوج خود در سال 90 معادل 30 میلیارد دلار بوده و صادرات نفتی معادل 113 میلیارد دلار، بر این اساس سهم بخش غیر دولتی در طرف عرضه این بازار زیر 20 درصد خواهد بود، آنهم عرضه ای که با ضوابط بانکی به طور کامل در اختیار بانک مرکزی است.
بنابراین با هر روشی که محاسبه ارز را بخواهیم بر مبنای علمی انجام دهمی در نهایت آنچه قیمت ارز را تعیین می کند توقع و توان بانک مرکزی و دولت خواهد بود، رئیس کل قبلی بانک مرکزی چندی پیش در زمانی که به نظر می رسید دلار سیر نزولی پیدا کرده در مصاحبه ای گفت مگر در پنج سال پیش قیمت کالاها پایین آمده که انتظار دلار 1000 تومان را داشته باشیم، این نوع نگرش تعیین قیمت بر مبنای تورم را نشان می دهد، اگر بخواهیم بر این اساس قیمت را محاسبه کنیم با در نظر گرفته سالهای پایه متفاوت می توانیم قیمت هایی متفاوتی برای دلار محاسبه کنیم.
در این زمینه میثم دهقان در مقاله ای نوشت: «یکی از روش های محاسبه نرخ ارز حقیقی، تعدیل نرخ ارز اسمی بر اساس مابه التفاوت تورم داخلی و خارجی است. در این استدلال انتخاب سال مبنا از اهمیت راهبردی برخوردار است. بهترین زمان برای تعیین سال مبنا، سالی است که عرضه و تقاضای ارز بدون دخالت دلارهای نفتی تعیین شده باشد. .همواره وضعیت نرخ حقیقی ارز از مسائل مناقشه بر انگیز طی سالیان اخیر در بین برنامه ریزان محاسبه نقدینگی و صاحب نظران اقتصادی بوده است. یکی از روش های محاسبه نرخ ارز حقیقی، تعدیل نرخ ارز اسمی بر اساس مابه التفاوت تورم داخلی و خارجی است. در این استدلال انتخاب سال مبنا از اهمیت راهبردی برخوردار است و انتخاب سال های مبنای متفاوت نتایج بسیار متفاوتی را به دنبال دارد. به عنوان مثال سطح عمومی قیمت ها در ایران از سال 1340 تا ابتدای سال 1390 در یک دوره 50 ساله، 780 برابر شده است و سطح قیمت ها در کشور آمریکا با ارز خارجی دلار، 42.7 برابر شده است. بنابراین نسبت قیمتهای آمریکا به ایران طی دوره مورد نظر 105 برابر کاهش داشته است. چنانچه سال 40 را ،که در آن نرخ ارز اسمی معادل76 ریال بوده، به عنوان سال مبنا انتخاب کنیم، یک محاسبه ساده نشان می دهد که میزان نرخ ارز اسمی در سال 90 که نرخ ارز حقیقی در این سال را معادل سال مبنا قرار می دهد معادل 8190 ریال خواهد بود. به عبارت دیگر با لحاظ سال 40 به عنوان سال مبنا، قیمت 8190 ریالی ارز در سال 90، اثرات تورم در دو کشور را زدوده و نرخ ارز حقیقی را ثابت نگاه می دارد.»
حال اگر به همین روش بر مبنای، مابه التفاوت نرخ جهانی تورم با تورم داخلی بخواهیم نرخ دلار را با پایه قرار دادن سال 80 که ارز در کشور تک نرخی شده، بخواهیم نرخ برابری ریال و دلار را محاسبه کنیم، به قیمتی معادل 2884 تومان می رسیم. از سوی دیگر اگر بخواهیم مبنا را براساس قدرت برابری خرید محاسبه کنیم نرخ دلار در سال جاری میلادی بر اساس محاسبه صندوق بین المللی پول معادل 632 تومان خواهد بود.
همانطور که اشاره شد این تفاوت قیمتها بر اساس مدیریت ارزی بانک مرکزی و نحوه عرضه و مدیریت تقاضای ارز توسط دولت ایجاد می شود و البته همه این نرخ ها گویای رانت بخش هایی است که می توانند از این نحوه مدیریت دولت سود ببرند.
فاصله بین نرخ بازار و نرخ بانکی در واقع تلاش دولت برای حمایت از مصرف کنندگان ایرانی ایجاد محاسبه نقدینگی شده است و البته مابه التفاوت آنها رانت دولت از محل انحصار درآمدهای نفتی و مدیریت بازار ارز است و هم رانتی است که دولت در اختیار وارد کنندگان قرار می گیرد به عنوان حمایت از صادرات ولی زیان آن در واقع از جیب مصرف کننده پرداخت می شود.
حال شما باید تصمیم بگیرید کدام نرخ را ترجیح می دهید ولی آنچه بازار به شما دیکته می کند با آنچه می خواهید حتما یکی نخواهد بود.
تورم ايران، تورم جهانی و محاسبه های شگفت انگيز
بانک مرکزی جمهوری اسلامی روز يکشنبه اعلام کرد که شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی در مناطق شهری ايران(که در اصطلاح رايج نرخ تورم ناميده می شود)، در ارديبهشت ماه سال جاری خورشيدی نسبت به ماه مشابه سال گذشته ۲۵.۳ در صد افزايش يافته است.
«جراحی بزرگ اقتصادی»
بدين سان نرخ تورم ايران، بر پايه آمار رسمی جمهوری اسلامی، در فاصله محاسبه نقدینگی يکسال از حدود سيزده درصد به بالای بيست و پنج درصد رسيده و همه شواهد از تداوم پيشروی آن در ماه های آينده خبر می دهد.
گويا حدود دو هفته ديگر جزييات طرح معروف به «جراحی بزرگ اقتصادی»، که به گفته محمود احمدی نژاد رييس جمهوری اسلامی از سوی کارشناسان دولت او تهيه شده، اعلام خواهد شد. چه مکانيسم هايی، در اين طرح، برای کاهش تب قيمت ها به کار گرفته خواهد شد؟
پاسخ اين پرسش را کسی نمی داند، ولی اگر بر بنياد های فکری دولت در قبال مسئله تورم تکيه کنيم، اميد بستن به حل اين مسئله در کوتاه مدت و ميان مدت به خوشبينی فراوان نياز دارد.
به جز حلقه های فکری پيرامون نهاد رياست جمهوری اسلامی، تقريبا همه کانون های کارشناسی و دانشگاهی ايران و نيز نهادهای کارشناسی بين المللی (از جمله صندوق بين المللی پول)، رشد عنان گسيخته تورم در اين کشور را ناشی از تزريق انبوه درآمد های نفتی در شريان های اقتصادی و اوج گيری نقدينگی می دانند .
در فاصله سال های ۱۳۷۸ خورشيدی تا امروز، حجم نقدينگی در ايران از نوزده هزار ميليارد تومان به بالای ۱۷۰ هزار ميليارد تومان رسيده و تقريبا نه برابر شده است.
به علاوه بانک مرکزی جمهوری اسلامی به دلايل گوناگون (از جمله نبود اعتماد و کمبود سود آوری) نمی تواند برای کاهش نقدينگی از مکانيسم های رايجی چون فروش اوراق مشارکت (يا اوراق قرضه) استفاده کنند و نرخ سود بانکی نيز آن چنان نيست که بتواند بخش مهمی از پس انداز مردم را جذب کند.
بازار سهام ايران نيز، به دليل ضعف فراوان، توانايی جذب نقدينگی و هدايت آن به سوی فعاليت های توليدی را ندارد.
از سوی ديگر بودجه های سالانه ايران نيز هميشه به گونه ای متعادل به تصويب می رسند، ولی با يک کسری قابل ملاحظه سال مالی را به پايان می رسانند.
نرخ تورم ايران عمدتا ريشه در درون کشور دارد و توجيه اوج گيری آن با تکيه کردن به تورم بين المللی، چشم بستن بر واقعيات اقتصادی جمهوری اسلامی است.
بخش بزرگی از اين کسری بودجه طی سال های اخير با برداشت از حساب ذخيره ارزی جبران شده و همين عادت به افزايش حجم نقدينگی و جهش باز هم بيشتر تورم دامن زده است.
محاسبه شگفت انگیز
دستگاه اجرايی کنونی ايران، عامل اصلی اوج گيری تورم در کشور را، که افزايش نقدينگی است، يکسره انکار می کند و بر تداوم سياست هايی اصرار می ورزد که حاصلی جز دامن زدن به تب قيمت ها ندارند.
دولت احمدی نژاد برنامه ای جز هزينه کردن باز هم بيشتر دلارهای نفتی ندارد و نيز در مورد کاهش نرخ بهره تا سطح ده در صد سماجت نشان می دهد، در شرايطی که نرخ تورم رسمی ايران مرز بيست و پنج در صد را پشت سر گذاشته است.
به علاوه سخنگويان دولت نهم به تازگی گناه رشد عنان گسيخته تورم را به بالا گرفتن دوباره تب قيمت ها در جهان نسبت می دهند. اول خرداد ماه، غلامحسين الهام، سخنگوی دولت گفت: نرخ تورم بين المللی پنج درصد است که اگر آن را از نرخ تورم هيجده درصدی داخلی کم کنيم، نرخ تورم واقعی ايران به سيزده درصد کاهش می يابد!
مسئوليت اثبات اين محاسبه شگفت انگيز طبعا بر عهده شخص سخنگوی دولت است.
با اين همه ترديدی نيست که در شمار زيادی از مناطق جهان، با توجه به پاره ای عوامل از جمله افزايش بهای نفت و مواد غذايی، نشانه های نگران کننده ای محاسبه نقدینگی از بازگشت تورم ديده می شود، هر چند از تب سوزان قيمت ها در اواخر دهه ۱۹۷۰ و اوايل دهه ۱۹۸۰ ميلادی، که نرخ تورم را در شماری از کشور های صنعتی تا مرز چهارده در صد بالا محاسبه نقدینگی برد، خبری نيست.
ميان آهنگ رشد قيمت ها در کانون های پويای اقتصاد جهانی از يکسو و ايران از سوی ديگر، تفاوتی بسيار چشمگير وجود دارد.
کابوس
نرخ تورم در منطقه يورو، که بانک مرکزی اروپا را متوحش کرده، حدود ۳.۵ در صد است. ژاپنی ها از بازگشت تب قيمت ها به وحشت افتاده اند، البته با نرخ تورمی در سطح ۱.۲ درصد. در چين، به رغم جهش شديد قيمت ها و دستمزدها، نرخ تورم هنوز زير نه درصد نوسان می کند.
مردمان اين کشورها، نرخ تورمی در سطح ايران را کابوس می دانند.
با اين حال تنش های تورمی در جهان، حتی به گونه ای محدود، به تب قيمت ها در ايران دامن می زند.
ايران بخش قابل ملاحظه ای از بنزين مورد نياز خود را، که بهای آن به گونه ای انفجار آميز بالا رفته، از خارج وارد می کند. همچنين افزايش مواد غذايی در جهان بر بازار اين مواد در ايران به شدت تاثير می گذارد. کرايه حمل و نقل کالا در جهان نيز، به دليل افزايش بهای سوخت، بيشتر شده و کالاهای وارداتی ايران طبعا گران تر تمام می شود.
حتی کالاهای ساخت چين نيز، به دليل بالا رفتن قيمت و دستمزدها در اين کشور، گران تر شده اند و همين گرانی به بازارهای ايران نيز منتقل می شود.
به رغم اين واقعيات، نرخ تورم ايران عمدتا ريشه در درون کشور دارد و توجيه اوج گيری آن با تکيه کردن به تورم بين المللی، چشم بستن بر واقعيات اقتصادی جمهوری اسلامی است.
فریدون خاوند
فریدون خاوند، اقتصاددان، تحلیلگر اقتصادی و استاد اقتصاد پاریس فرانسه است.
با ابزار مالیات سرمایهها را به سمت تولید هدایت کنیم
عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس تاکید کرد: سیاستگذاران با بهرهگیری از ابزارهای قدرتمندی همچون مالیات و غیره باید سعی کنند تا سرمایه های مردم در جهت محاسبه نقدینگی تولید و اشتغال سرمایهگذاری شود.
به گزارش بازار به نقل از پایگاه خبری بازار سرمایه (سنا)، نماینده مردم تاکستان با اشاره به اینکه یکی از مشکلات اصلی در ایجاد تورم، وجود نقدینگیهای سرگردان و نبود برنامه درست برای هدایت آنها به سمت تولید است، گفت: با ورود نقدینگیهای سرگردان به بازار و کسب سودهای کلان، شاهد تورم بالا در اقتصاد کشور به جای روانه شدن این نقدینگیها و سرمایهها در بخش تولید و اشتغال هستیم.
رجب رحمانی افزود: یکی از سیاستهای اصلی مدیران و دست اندرکاران بازار باید جهتدهی به نقدینگیها و هدایت آنها به سمت تولید، اشتغال و فعالیتهای سازندگی کشور باشد.
این نماینده مجلس عنوان کرد: ورود نقدینگی به بازارهای غیر مولد اثر مخرب مستقیمی بر مصرف، رفاه و معیشت جامعه دارد به همین دلیل سیاستگذاران با بهرهگیری از ابزارهای قدرتمندی همچون اجرای طرح مالیات بر عایدی سرمایه سعی کنند تا سرمایههای مردم در جهت تولید و اشتغال سرمایهگذاری شود.
عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس یادآور شد که ورود و یا هجوم نقدینگی در بازارهای مختلف هیجان را در بازار سرمایه افزایش میدهد.
رحمانی تاکید کرد: با تصمیمهای عجولانه نباید مردم و سرمایههای آنان را روانه بازارهایی کرد که به جای سود، ضرر و زیان به همراه داشته باشد.
نماینده مردم تاکستان ادامه داد: امیدوارم با برنامههای در دست اجرا، شاهد رونق دوباره در بخش تولید کشور بوده و از تورم بالا جلوگیری به عمل آید به طوری که در آیندهای نه چندان دور شاهد گسترش اشتغال و گسترش فعالیتهای اقتصادی و رونق در بازار سرمایه باشیم.
رحمانی خاطرنشان کرد: خوشبختانه اقدامات قابل توجهی در مجلس شورای اسلامی به ویژه توسط کمیسیون برنامه و بودجه در راستای اجرای طرح مالیات بر عایدی سرمایه صورت گرفته که میتواند سیستم مالیاتی کشور را متحول سازد.
کیانوش آلشیخ
مشاور مدیریت محصول، مدیریت پروژه و تحلیل کسب و کار فناوری اطلاعات و توسعه نرمافزار، متخصص و مربی اجایل
جریان نقدینگی پروژه
یکی از مسائل استراتژیک پروژه و محصول که در ایران کمتر به آن پرداخته میشود مدیریت هزینه و بودجه پروژه است. هزینه و بودجه پروژه در ایران بیشتر در دست مدیران ارشد سازمان و یا مدیران مالی است و ایشان در این زمینه تصمیمگیری میکنند. با این حال در برخی شرکتها به دلایل مختلف کنترل هزینه و بودجه پروژه به مدیر پروژه و یا مدیر محصول سپرده میشود و یا از ایشان برای اینکار کمک گرفته میشود و در نتیجه مدیر پروژه یا محصول وظیفه مدیریت هزینهها یا Cost Management را نیز عهده دار خواهد بود.
Project cash flow
تعریف جریان نقدینگی
جریان نقدینگی به معنی وارد شدن و یا خارج شدن وجوه نقدی به یک کسب و کار است.
حال اگر پروژه و یا محصول را یک جزء مستقل از یک کسب و کار به حساب بیاوریم باید بتوانیم هزینه های آنرا نیز مدیریت کنیم. برای این کار ابتدا نیاز داریم بدانیم که پروژه یا محصول چه مخارج و چه درآمدهایی دارد. در ادامه مثالهایی از هزینهها و درآمدها آورده شده است.
هزینهها: بازپرداخت وام، حقوق کارمندان، هزینه اجاره دفتر، هزینه اینترنت سالانه
درآمدها : درآمد حاصل از محصول شماره 1، پیش پرداخت پروژه، درآمد حاصل از محصول شماره 2، تسویه حساب فاز شماره 2 پروژه
در این مثال فرض شده است که برخی از منابع درآمدی پروژه از درآمد ماهیانه محصول شماره 1 و درآمد ماهیانه محصول شمار 2 استفاده میکند تا بتوان کسری بودجه آن را مدیریت نمود. با این حال توسعه برخی پروژهها و یا محصولات فقط با پیش پرداخت کارفرما و یا سرمایهگذاری شرکت و یا حمایت مالی یک سرمایهگذار شروع میشود.
برخی وجوهات وارد شده به پروژه نیز اگر چه جزو درآمد پروژه محسوب نمیشوند ولی در جریان نقدینگی پروژه تاثیرگذار هستند، مثل وام دریافتی و یا سرمایهگذاری. یکی از ابزارهای رایج برای مدیریت کردن هزینه و درآمدها استفاده از نرم افزار اکسل است و یکی از شیوههای پیادهسازی و محاسبه هزینه درآمد روش جریان نقدی میباشد. جریان نقدی که به آن Cash Flow و یا جریان نقدینگی نیز گفته میشود یکی از بهترین روشهای محاسبه و نمایش میزان هزینه درآمد در پروژهها و محصولات برای مدیریت کردن هزینهها و جلوگیری از بوجود آمدن مشکلات است.
برای این کار اگر یک جستجوی ساده در اینترنت انجام دهید به تعداد بسیار زیادی از قالبهای اکسل دست خواهید یافت که کار را برای شما بسیار راحتتر از پیش نیز خواهد کرد. همچنین میتوانید در نرمافزار اکسل و در بخش قالبهای آن عبارت cash flow را جستجو نمائید تا چند قالب از قالبهای پیشفرض مایکروسافت را نیز مشاهده کنید. بیشتر قالبهای cash flow موجود در اینترنت با جزئیات بسیار زیادی همراه هستند از قبیل محاسبه میزان انواع بیمه و مالیات و بسیاری جزئیات دیگر. با این حال اگر در سادهترین حالت میخواهید یک فرم اکسل برای خودتان پیادهسازی نمائید تا جریان نقدی پروژه خود را محاسبه کنید میتوانید قالب اکسلی که من ساختهام را دانلود کرده و در صورت نیاز آن را به دلخواه خود تغییر دهید و یا به همین صورتی که هست از آن استفاده نمائید. همچنین این قالب همراه با مثال میباشد.
دراین قالب هزینهها و درآمدها به صورت جداگانه در جدولی نمایش داده شدهاند و تصور شده است که در ابتدای سال موجودی پروژه مبلغ 25 میلیون تومان میباشد. در این قالب علاوه بر مجموع هزینهها و درآمدها، میزان موجودی نقدینگی پروژه نیز به سادگی محاسبه شده و نمایش داده شده است. در دو برگه دیگر نیز جریان هزینه درآمد و موجودی نقدینگی پروژه به صورت نمودار نمایش داده شده است. جذابیت این نمودار در این است که میتوان تمامی درآمدها و هزینهها را در آن لحاظ کرده و نمودار نقدینگی در یک نگاه به شما میگوید که در چه ماهی با کسری بودجه برای پروژه خود مواجه هستید! در ادامه تصاویری از جدول و نمودارهای جریان نقدینگی را مشاهده میکنید.
دیدگاه شما