قیمت و خرید انکر بولت مدل HSA-10/90
در خصوص قیمت و خرید انکر بولت HSA باید اشاره کرد که انکر بولت یکی از ابزارآلات مهم و ضروری در ساخت انواع سازههای مختلف محسوب میشود که برای اتصال سایر اشیاء به مصالح پایه نظیر بتن، سنگ و … کاربرد دارد. انکر بولتها معمولا در مدلها، اندازهها و انواع گوناگونی ساخته میشوند که هر کدام در جای متفاوتی به کار میروند. یکی از مدلهای انکر که بسیار شناختهشده بوده و برای کارهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد، انکر بولت مدل HSA-10/90 است. در ادامه با مشخصات این انکر و همچنین نکات قابل توجه درباره آن آشنا خواهیم شد.
انکر بولت مدل HSA-1090 چیست؟
اگر بخواهیم بهصورت کلی انکر بولتها را دستهبندی کنیم، باید بگوییم که تمام انکرها در دو دسته شیمیایی و مکانیکی قرار میگیرند. انکر بولت مدل HSA-1090 یکی از انکرهای مکانیکی بوده که حالت منبسط شونده دارد. از این انکر بولت برای بتنهای بدون ترک استفاده میشود و میتوان به کمک آن یک اتصال بسیار ایمن و مستحکم به وجود آورد.
ابعاد انکر بولت مدل HSA-1090 چقدر است؟
این انکر بولت مکانیکی با کد 1090 شناخته میشود که قطر و طول آن را نشان میدهد؛ به این معنا که قطر این محصول برابر 10 میلیمتر بوده و طول HAS-1090 هم 90 میلیمتر است. دانستن ابعاد انکر بولتها یکی از الزاماتی است که باعث میشود کاشت و نصب آنها بهدرستی انجام شود تا بتوانیم اتصالی با حداکثر استحکام را داشته باشیم.
کاشت و نصب انکر بولت HSA
برای کاشت انکر بولت مدل HSA-1090 شما نیاز به یک دریل و مته 10 میلیمتری، چکش، پمپ مکنده هوا و فرچه دارید و باید مراحل زیر را طی کنید:
- با کمک مته، حفرهای الگوي نوسان انبساطی متناسب با اندازه انکر بولت بر روی دیوار ایجاد کنید.
- بعد از سوراخ کردن، باید پمپ مکنده هوا را روشن کرده و با کمک آن، تمام آلودگیها و گرد و خاکهای موجود در درون حفره را تمیز کنید. برای این کار میتوانید از یک فرچه مخصوص هم کمک بگیرید.
نکته مهم: فرآیند تمیز سازی را سه بار انجام دهید تا هیچگونه آلودگی درون حفره باقی نماند. وجود ذرهای آلودگی درون سوراخ باعث میشود که اتصال شما به مقدار کافی محکم و قوی نشود.
- در این مرحله باید انکر را درون سوراخ قرار داده و با چکش به آن ضربه بزنید تا کاملا درون آن جاگیر شود.
- مرحله آخر نصب، مربوط به فعالسازی انکر است. به دلیل اینکه انکر بولت HAS-1090 از نوع انبساطی بوده، به هنگام فعالسازی میتواند تمام حفره را پوشش دهد و با دیوارههای آن کاملا ارتباط پیدا کرده و مماس شود. درنتیجه این فرآیند انبساطی، انکر بهصورت کاملا مستحکم درون حفره قرارگرفته و یک اتصال قدرتمند آماده تحمل بار خواهد بود.
ویژگیهای انکر بولت مدل HSA-1090
- مقاومت بسیار بالا در باربر
- نصب سریع و آسان
- دارای تأییدیه تست آتشسوزی و مقاومت بالا در برابر آن
- فاصله کم از لبه
- دارای طول زیاد و مناسب برای سازههای چوبی
- دارای تأییدیه ETA اروپا
جنس انکربولت HSA
به دلیل اینکه برای ساخت انکر HSA از مواد مختلفی استفاده میشود، میتوان این محصول را بر اساس جنس طبقهبندی کرد. انواع مختلف HAS-1090 در یکی از زیر دستههای گالوانیزه، گالوانیزه گرم، فولاد ضدزنگ A4 یا A2 قرار میگیرند. میتوان گفت انکر بولت HSA ساختهشده از فولاد و روکش روی که به نام گالوانیزه هم مشهور است، یکی از پرکاربردترین انکر بولتهای مکانیکی است که در ساخت سازهها استفاده میشود.
قیمت انکر بولت HSA
قیمت این مدل انکر بولت همواره در حال نوسان است؛ چراکه در ایران تولید نمیشود و عوامل متعددی بر روی آن تأثیر میگذارند. اولین عامل مؤثر در این زمینه، نوسانات ارز است. افزایش و یا کاهش قیمت ارز تأثیری مستقیم بر روی قیمت انکر بولت HAS-1090 خواهد گذاشت.
عامل مؤثر بعدی مربوط به وزن محصول است؛ طبیعتا هرچه انکر سنگینتر باشد، متریال بیشتری در آن به کار برده شده و قیمت آن نیز بیشتر خواهد شد. نوع متریال بهکاررفته در ساخت رول بوت نیز بر روی قیمت آن تأثیر خواهد گذاشت.
سخن پایانی
یکی از پرکاربردترین انکر بولتهای مکانیکی را میتوان انکر بولت مدل HSA-1090 دانست که از آن در انواع سازهها برای دستگیرهها، راهپلهها، نردهها و … استفاده میشود. این انکر را اغلب برای بتنهای بدون ترک به کار میبرند. نحوه کاشت و نصب این انکر انبساطی مانند سایر انواع مکانیکی بوده و بهراحتی انجام میشود. HAS-1090 با متریال مختلفی ساخته شده، اما معروفترین آنها فولاد با روکش روی است که کاربرد بسیار زیادی نیز دارد.
برای کسب اطلاعات بیشتر جهت خرید انواع میلگرد و انکربولت با همکاران ما در آیین صنعت در ارتباط باشید.
چرخه کسب و کار یا چرخه تجاری چیست؟
اختصاصی آگاه پرس- در ادامه سلسله یادداشتهای «سواد بورسی»، در این یادداشت به معرفی «چرخه تجاری یا چرخه کسب و کار » میپردازیم.
چرخه تجاری (Business Cycle) یا چرخه کسب و کار، به نوسانات اقتصادی منظم و دارای الگو در یک بازه زمانی مشخص گفته میشود. چرخه تجاری همانگونه که اشاره کردیم دارای الگو است و مراحل مشخص هم دارد که آنها را میتوان به ۶ بخش تقسیمبندی کرد.
انبساط، یکی از این بخشها است که به آن شکوفایی اقتصادی هم گفته میشود. افزایش نقدینگی، کاهش بیکاری، افزایش سرمایه گذاری، کاهش بدهی های معوقه و افزایش اشتغال از ویژگیهای این مرحله از چرخه تجاری به شمار میروند.
مرحله بعدی اوج است که زمانی رخ میدهد که در مرحله انبساط قیمتها دیگر توانایی رشد بیشتر نداشته باشند. انقباض مرحله بعدی در چرخه تجاری محسوب میشود. جایی که با رکود این چرخه رو به رو هستیم و از ویژگیهای آن نیز میتوان به افزایش نرخ بیکاری، کم شدن نقدینگی و کاهش عرضه و تقاضا اشاره کرد.
انقباض که به بالاترین حد خود رسید، نوبت به مرحله اوج رکود در چرخه تجاری میرسد. جایی که با افزایش بیرویه نرخ بیکاری، ورشکستی و عدم امکان سرمایه گذاری رو بهرو میشویم. مرحله بعدی پایان رکود است، یعنی زمانی که نشانههای مثبتی به چشم ما میخورد. در این زمان رکود به صورت کامل پایان نیافته است اما به صورت محسوس قدمهایی برای بازیابی وضعیت برداشته میشود.
همین بازیابی آخرین مرحله ما را در چرخه تجاری تشکیل میدهد. در این مرحله قیمتها افزایش پیدا میکند، کسب و کارها رونق میگیرند و اشتغال بار دیگر افزایش پیدا میکند. در این مرحله است که چرخه کسب و کار شکل گرفته تمام میشود.
چرخه کسب و کار یک روند طبیعی است که در همه جوامع و کشورها اتفاق میافتد، اما مهمترین سوال در این زمینه دلایل رخ دادن چرخه تجاری است. رخدادهای سیاسی از پیش تعیین شده، تصمیمات مراجع اصلی مانند بانک مرکزی یا سازمان بورس، جنگ و شرایط اجتماعی مانند تغییرات فکری نسلها و تفکر اجتماعی قالب در هر زمان از مهمترین دلایل ایجاد چرخه تجاری در یک جامعه محسوب میشوند.
نرخ بهره و بازارهای مالی و تولید ناخالص داخلی، مهمترین مولفههای چرخه تجاری یا چرخه کسب و کار به شمار میروند. مسائل بومی کشور از دیگر مولفههای اثرگذار بر چرخه تجاری است.
مدلهای مرسوم بررسی چرخه تجاری نیز دو مدل «AS-AD» و «ADI» هستند که اولی مدل سنتی بررسی چرخه تجاری محسوب میشود و دومی در ادامه مدل قبلی ارائه شده است.
اساس مدل AS-AD، تعادل میان عرضه و تقاضای کل است. در مدل ADI هم مبنای اصلی عرضه و تقاضا محسوب میشود اما در این مدل بانک مرکزی میتواند با توجه به سطح تورم، نرخ بهره را تغییر دهد.
چرخه تجاری یا چرخه کسب و کار اصطلاح مهمی در علم اقتصاد به شمار میرود که محاسبات آن کمی پیچیده است اما درک آن که کار نسبتا آسانی هم هست، میتواند به شناخت شرایط اقتصادی کمک کند.
قاعده کلی امواج چیست؟
رفتار انبوه مردم در الگوهای روندها و بازگشت های بازار شناخت پذیر هستند. الیوت نام این شناخت پذیری را قانون موج ها نام گذاشت که ساختارهای اتصال یافته ای برای مدل های بزرگتر از بعضی الگوها و اسلوب آنها می باشد. بازگشت های قیمت و آغاز ساخته شدن قالب جدید برای الگویی از اندازه و موج یک درجه بالاتر نیز همین اصول را دارد. اصل پایه ای امواج بر پنج موج محرک که با اعداد مشخص می شود و سه موج اصلاحی که با حروف نمایش داده می شود استوار است.
هر موج حرکتی از پنج ریز موج تشکیل می شود که شامل سه موج انگیزشی و دو ریز موج اصلاحی است. موج اصلاحی نیز شامل سه ریز موج است که دو موج آن انگیزشی و یک موج آن آصلاحی می باشد. موج های انگیزشی همیشه در جهت موج حرکتی یا اصلاحی یک درجه بزرگ تر از خود می باشند. بنابراین در هر درجه از روند حرکت در جهت موج اصلی پنج موجی و حرکت الگوي نوسان انبساطی در جهت درجه بزرگتر اصلاحی سه موجی می باشد.
الیوت در تقسیم بندی امواج برای نام گذاری و شناسایی از ۹ درجه نام برد که بعد ها شاگردان وپیروان او به تفصیل این ۹ درجه را به ۱۵ درجه رساندند. تمام این ۱۵ درجه با علامات عددی و حروفی شامل مشخصات درجه و سیکلشان هستند.
البته باید در نظر داشته باشیم حرکات بازار و یا به نوعی انتظارات انسانی از بازار در تمامی این درجات مستقیم و یکسان نیست بلکه غالبا موجی شکل و دوره ای است.
رشد (و نزول) قیمت ها در بازار و انتظارات انسانی عبارت است از پنج موج صعودی و سه موج نزولی. این الگوی هشت موجی دوره های تناوبی صعود و نزول بازار یا اقتصاد را نمایش می دهد.
قاعده کلی موج ها سه هدف اصلی دارد: پیشگویی مسیر بازار، مشخص کردن نقاط بازگشت و تهیه کردن راهنما برای ورود و خروج از موقعیت های معاملات.
موج های حرکتی(Motive) دارای ساختار پنج موجی شماره دار ۱ الی ۵ هستند و در مسیری از حرکت روند اصلی درجه بزرگتر می باشند.
قواعد پایه برای موج های انگیزشی: موج ۲ نمی تواند بیشتر از اندازه موج ۱ بازگشت داشته باشد. موج ۳ هرگز نمی تواند کوچکترین موج باشد و در عین حال معمولا بزرگترین موج می باشد.
ساختار پنج موج حرکتی به دو دسته کلی تقسیم بندی می شود: انگیزشی(Impulse) که خود شامل دو گروه انبساطی(Extension) و کوتاه شده (Truncation) می باشد و موج های مثلث های قطری انگیزشی (Diagonal Triangles)
در موج های انگیزشی(Impulse) موج چهار هرگز وارد محدوده قیمت موج یک نمی شود. موج های ۱، ۳ و ۵ قسمتی از موج های حرکتی هستند و موج ۳ همیشه خود یک موج انگیزشی(Impulse) است. بنابراین همانطور که در شکل زیر مشخص است دو موج شماری سمت چپ نادرست و موج شماری سمت راست صحیح می باشد.
در مثال های زیر به وضوح مشاهده می شود موج ۴ وارد محدوده موج ۱ نشده و در عین حال موج ۳ کوتاه ترین موج نمی باشد.
در صورتی که امواج ۱، ۳ و ۵ شامل ۵ ریز موج باشند معمولا یکی از آنها انبساط می یابد و بزرگتر از دو موج دیگر می شود. به این حالت موج انگیزشی انبساط یافته می گوییم. در بازار سهام و تبادلات ارزی معمولا حالت انبساط یافته (Extension) در موج ۳ مشاهده می شود و در بازار های کالا معمولا در موج ۵ مشاهده می شود.
در بعضی حالت های خاص معمولا با انبساط پیدا کردن موج ۳، قله موج ۵ فراتر از قله موج سه حرکت نمی کند. به این حالت موج ۵ کوتاه شده(Truncation) می گوییم. در این حالت ریز موج های ۵ تایی موج ۵ کوتاه شده باید در محدوده موج قبل از خود باشد؛ موج ۵ نباید فراتر از موج ۳ پیش روی کند و معمولا همانطور که ذکر شد بعد از موج سه انبساط یافته تشکیل می شود.
هانطور که در شکل زیر مشاهده می شود موج ۵ بعد از انبساط موج ۳ از دست یابی به کف جدید بازمانده و حالت موج ۵ کوتاه شده را به وجود آورده است.
اگر به خاطر داشته باشید گفتیم، ساختار پنج موج حرکتی به دو دسته کلی تقسیم بندی می شود: انگیزشی(Impulse) که خود شامل دو گروه انبساطی(Extension) و کوتاه شده (Truncation) می باشد و موج های مثلث های قطری (Diagonal Triangles).
در مثلث های قطری بر اساس یک قانون همیشگی ریز موج های ۱، ۳ و ۵ همگی از سه موج تشکیل شده اند. برخلاف موج های انگیزشی، در مثلث های قطری موج ۴ همیشه وارد محدوده موج یک می شود. مثلث های قطری معمولا نشانه خستگی یا به اتمام رسیدن الگوی یک درجه بزرگتر از خود می باشند و معمولا دو خط امتداد نقاط سقف و کف مثلث دو گوشی که کلیات مثلث قطری را می سازد همگرا می باشد.
– موج های حرکتی ساختار ۵ تایی دارند و تمام حرکت روند آنها یک موج حرکتی از درجه بزرگتر را تشکیل می دهد
– موج های انگیزشی ۱، ۳ و ۵ خود شامل ۵ ریز موج می باشند که می توانند شامل حالت های گسترش یافته یا کوتاه شده باشند.
– در مثلث های قطری امواج ۱، ۳ و ۵ شامل ۳ ریز موج می باشند. موج ۴ اجازه ورود به محدوده موج یک را دارد وسیگنال مناسب نقطه بازگشت قیمت از برخورد با خط روند اصلی می باشد.
پدیده غیرمنتظره در اقتصاد ایران
بررسیها نشان میدهد بر خلاف انتظار و پیشبینی اغلب تئوریهای اقتصادی، سیاستهای پولی در ایران در کوتاهمدت هم تاثیری بر متغیرهای حقیقی اقتصاد ندارد. طبق نتایج یک بررسی که از سوی یکی از پژوهشگران بانک مرکزی انجام شده، به دلیل اینکه «تناوب تغییرات قیمتها در اقتصاد ایران بالا است و به طور متوسط، هر شش ماه یک بار قیمتها عوض میشود»، میتوان نتیجه گرفت اقتصاد ایران دارای «چسبندگی ضعیف قیمتها» است و بنابراین الگوي نوسان انبساطی سیاستهای انبساطی پولی و تزریق نقدینگی، حتی در کوتاهمدت هم توانایی اثرگذاری بر متغیرهای حقیقی مثل تولید و اشتغال را ندارد. بنابراین و بر اساس شواهد تجربی در اقتصاد ایران، آثار سیاستهای پولی چه در کوتاهمدت و چه در بلندمدت، روي تغییرات قیمتها و متغیرهای اسمی اقتصاد تخلیه میشود. نتایج پژوهشهای انجام شده بیان میکند در عین اینکه این پدیده، سیاستهای انبساطی را در کوتاهمدت «خنثی» میکند، اما باعث میشود سیاستهای تثبیت نقدینگی و تورم، آثار منفی کمتری بر تولید و اشتغال داشته باشد.
در حالیکه شواهد از اثرگذاری سیاستهاي پولی در کوتاه مدت حکایت دارد، نتایج یک پژوهش نشان میدهد به دلیل انعطاف قیمتی در اقتصاد ایران سیاستهاي انبساطی پولی در کوتاهمدت نیز بر تحریک بخش واقعی اقتصاد اثرگذاری ندارد و آثار خود را تماما در افزایش قیمتها و تورم تخليه میکند. پژوهش یاد شده خط بطلانی میتواند بر این فرضیه باشد که به کارگیری سیاستهاي تحریک نقدینگی و انبساط پولی به صورت کوتاهمدت میتواند رونق را در بخش تولید ایجاد كند. بیاثر بودن سیاستهاي پولی بهدلیل ضعیف بودن پدیده «چسبندگی قیمتها» در ایران است و به دلیل چنین کاستی «اثر سیاستهاي پولی در کوتاهمدت» هم خنثی است. این پژوهش با عنوان «چسبندگی قیمتها و سیاست پولی در اقتصاد ایران» در بیستوسومین همایش سیاستهاي پولی ارزی ارائه شده و توصیه میکند «در این شرایط، سیاستهاي تثبیتی هزینه کمتری از نظر کاهش تولید در کوتاهمدت خواهد داشت.» چسبندگی قیمتها چیست چسبندگی قیمت مفهومی اقتصادی است که در نظریههاي مختلف، با تعاریف متفاوتی ارائه شده است. نظریههاي اقتصادی میگوید اگر قرار باشد بازار به نقطه تعادلی برسد که در آن عرضه و تقاضا با هم برابر است، باید سیستم قیمتی به راحتی کار کند و قیمت بتواند به راحتی بالا و پایین شود. اگر الگوي نوسان انبسالگوي نوسان انبساطی اطی در این بین سطوح قیمتی وجود داشته باشد که بازار نتواند به راحتی از آنها عبور کند، گفته میشود در بازار «چسبندگی» وجود دارد. چسبندگی هم میتواند در بازار کالا رخ دهد که به آن «چسبندگی قیمتی» ميگويند و هم در بازار نیروی کار که به آن «چسبندگی دستمزد» گفته میشود. از عوامل موثر در چسبندگی بازار میتوان به هزینه لیست قیمتی، توهم پولی، اطلاعات ناقص و دورههای قرارداد اشاره کرد. هر یک از این عوامل تعریف خود را دارد. «هزینه تغییر لیست قیمتها»، موجب میشود بنگاهها حداقل در کوتاهمدت قیمتهای خود را تغییر ندهند. «توهم پولی» وقتی رخ میدهد که افراد نه به متغیرهای واقعی که به متغیرهای اسمی واکنش نشان دهند؛ مثلا ممکن است با وجود تورم ۲۰ درصدی، سطح افزایش دستمزدهای اسمی، ۱۰ درصد باقی بماند، یعنی کمتر از میزان تورم باشد؛ در این حالت دستمزد حقیقی کاهش پیدا میکند. اما عرضه نیروی کار حتی با وجود این کاهش دستمزد حقیقی تغییری نکند و در همان وضعیت بماند. این امر باعث میشود چسبندگی دستمزد در بازار نیروی کار رخ دهد. «توهم پولی» را نیز میتوان به عنوان نابرابری تورم انتظاری و تورم واقعی نیز تلقی کرد که این امر هم میتواند بهعنوان عاملی برای چسبندگی قیمت مطرح شود. عامل دیگری که موجب چسبندگی قیمت میشود، «دوره مشخص قراردادها» است. مثلا دو طرف خریدار و فروشنده تصمیم میگیرند برای یک دوره مشخص، یک کالا را با یک سطح از قیمت مبادله کنند، در این حالت چسبندگی قیمتی رخ میدهد و اگر شوکی هم در بخش پولی ایجاد شود، دیگر نمیتوان قیمت کالا را تعدیل و اصلاح کرد. در بازار نیروی کار این وضعیت بیشتر به چشم میخورد، زیرا قراردادهای نیروی کار در بیشتر موارد یکساله است و تعدیل دستمزدها در هر سال یک بار انجام میشود و از همین رو دستمزد نمیتواند به راحتی جابهجا شود و به سطح تعادل برسد. از سوی دیگر اطلاعات ناقص در مورد تحولات قیمتی در بازار نیز میتواند موجب شود تا قیمت محصول بنگاهها با سرعت لازم تعدیل الگوي نوسان انبساطی نشود و از خود چسبندگی نشان دهد. چسبندگی در اقتصاد ایران در ادبیات اقتصادی، دو دسته الگوی قیمتگذاری وجود دارد: الگوهای قیمتگذاری وابسته به زمان و الگوهای قیمتگذاری وابسته به وضعیت. در الگوهای قیمت گذاری وابسته به زمان، فرض بر این است که زمانبندی تغییر قیمت از سوی بنگاههاي اقتصادی به صورت برون زا و بدون در نظر گرفتن شرایط اقتصادی تعیین میشود. در حالی که در الگوهای قیمتگذاری وابسته به وضعیت، بنگاهها با توجه به وضعیت متغیرهای کلان که از جمله مهمترین آنها نرخ تورم است؛ در رابطه با تعدیل قیمت کالای خود تصمیمگیری میکنند. در یکی از پژوهشهایی که از سوی نشریه پژوهشکده پولی و بانکی منتشر شده و به بررسی قیمت ماهانه ۳۵۹ قلم کالا و خدمات اختصاص دارد، عنوان شده که در اقتصاد ایران، قیمتهاي خرده فروشی از انعطافپذیری بالایی برخوردار است. به گونهای که قیمت ۷۵ درصد از کالاها و خدمات مصرفی در سبد مصرفکننده در هر ماه با تغییر همراه است. در پژوهش دیگری که رضا بوستانی محقق بانک مرکزی ارائه کرده؛ چسبندگی قیمتها «ضعیف» توصیف شده و عنوان میکند که به همین دلیل، سیاستهاي پولی در کوتاه مدت پاسخ مناسبی الگوي نوسان انبساطی الگوي نوسان انبساطی الگوي نوسان انبساطی نمیدهد. براساس این پژوهش توالی قیمتها در اقتصاد ایران بالا است؛ به گونهای که به طور میانگین هر ۶ ماه یک بار قیمتها تغییر میکند.چنین پدیدهای در تعارض با چسبندگی قیمتها بوده بنابراین کارآیی سیاستهاي پولی در کوتاهمدت را نیز بیاثر میکند. چسبندگی قیمتها و سیاستگذاری پولی شواهد زیادی مدلهاي اقتصادي وجود دارد که نشان میدهد «اثرگذاری سیاستهاي پولی به درجه چسبندگی قیمتها در اقتصاد بستگی دارد و در واقع هرچه قیمتها چسبندگي بیشتری داشته باشند، اثرگذاری سیاستهاي پولی در کوتاهمدت بیشتر است و مقامات پولی میتوانند در دوره رکود برای تحریک اقتصاد از سیاست پولی انبساطی بهرهگیری کنند.» در عین حال هرچه چسبندگی قیمتها بیشتر باشد، سیاست کاهش تورم با کاهش شدید در تولید همراه میشود. پژوهشی که ارائه شده است، نشان میدهد چسبندگی قیمتها در اقتصاد ایران وجود دارد، اما این چسبندگی بسیار کمتر از مقادیری است که به صورت «نرمال» مورد نیاز است. وجود چسبندگی قیمتها موجب میشود پول در کوتاهمدت بر متغیرهای حقیقی اقتصاد تاثیر بگذارد و هر چه این چسبندگیها بیشتر باشد؛ یعنی برای دوره طولانیتری بدون تغییر باقی بماند، اثرگذاری سیاستهاي پولی بیشتر شود. تاثیر سیاستهاي پولی بر نوسانات تولید در این پژوهش سعی شده با استفاده از یک مدل تعادل عمومی ساده، چسبندگی قیمتها در ایران تخمین زده شود. این پژوهش با استفاده از مدل به کار گرفته شده، نتیجه گرفته که «نوسانات تولید، بیشتر به دلیل سیاستهاي پولی به کار گرفته شده در ایران به وجود آمده؛ نه عوامل بخش واقعی اقتصاد.» چنانکه این پژوهش خاطرنشان میکند «۶۰ درصد از نوسانات تولید به واسطه شوکهاي پولی و ۴۰ درصد باقیمانده به واسطه شوکهاي واقعی به اقتصاد به وجود آمده است.» بخش دیگر نتایج این پژوهش یک موضوع جالبتر را منعکس میکند: «اگر چه شوکهاي پولی (تغییرات در برخی عوامل پولی مانند نقدینگی، پایه پولی و. ) به سرعت در اقتصاد محو میشود، اما بزرگی این شوکها، موجب شده که متغیرهای واقعی اقتصاد نیز از مسیر بلندمدت خود منحرف شود.» براساس این پژوهش، «نتایج نشان میدهد که قیمتها در ایران چسبندگی کمی دارد و این اثرگذاری سیاست پولی را محدود میکند.» این پژوهش اضافه میکند: «قیمتها هر ۶ ماه یک بار تعدیل میشود و در این شرایط سیاستهاي تثبیتی هزینه کمتری از نظر کاهش تولید در کوتاهمدت خواهد داشت.» منظور از سیاستهاي تثبیتی نیز آن دسته از سیاستها هستند الگوي نوسان انبساطی با تعادل بخشی در سیاستهاي پولی هدف اول خود را ثبات قیمتها قرار دهند. سیاستی که در کوتاهمدت گرچه موجب رونق نمیشود، اما به دلیل مدیریت انتظارات تورمی و ممانعت از نوسان و تکانههاي قیمتی موجب تشویق و افزایش انگیزههاي سرمایهگذاری در نهایت رونق اقتصادی خواهد شد. منبع: افکار نیوز
بررسی یک الگوی تاریخی تکرارشونده/ سقوط قیمت بیت کوین تا کجا ادامه خواهد داشت؟
مهم نیست میخواهید آن را چگونه بررسی کنید، طبیعت حرکات قیمت دورهای بیت کوین انکارنشدنی است؛ مخصوصاً زمانی که چرخههای بدنام انقباضی و انبساطی آن را بخواهید در نظر بگیرید.
اگر ریزش اخیر بیت کوین از حمایت ۶ هزار دلاری که پس از رسیدن به قیمت تقریباً ۲۰ هزار دلار به آن دست یافته و برای مدت طولانی مأمن آرامش این ارز دیجیتال شده بود را در نظر بگیرید نیز درخواهید یافت که روند تکرارشونده تاریخی برای بیت کوین به این زودی متوقف نمیشود. این خط فکری آشکارکننده بالقوه چندین سقوط و ترکیدن حباب بیت کوین است که موضع متناقض اما برابری را دنبال میکنند.
به بیان دیگر، قیمت بیت کوین در وضعیتهای حباب مانند تمایل دارد در الگوی خاصی تثبیت شود که در نهایت با شکست حمایتی در جهت مخالف و با اندازه تقریباً برابر با ارتفاع الگو پیش میرود.
با این منطق، قائل شدن یک کف با اطلاعات پیشین قیمتی در بازار نزولی فعلی امری امکانپذیر خواهد بود.
شکستهای مثلث متقارن
مثلث متقارن در تحلیل تکنیکال از دو خط روند همگرا تشکیل شده است و معمولاً خاصیت یک الگوی تکرارشونده را دارد.
مانند بسیاری از الگوهای دیگر، یک تخمین نسبی از شکست روبه بالا یا رو به پایین الگوی مثلثی قابل پیشبینی است.
عموماً برای یافت هدف پس از شکسته شدن این الگو، ارتفاع از نقطه شکست کم یا به آن افزوده میشود، اما در مورد بیت کوین بهتر است درصد کاهش را از سقف تا کف اندازهگیری کنیم و به جای اندازهگیری فاصله از درصد تغییر استفاده کنیم.
مثلث بزرگی که در ژوئن و جولای ۲۰۱۶ در یک بازه ۳۰ درصدی شکل گرفته است. اگر با منطق شکست مثلثی «متناقض اما برابر» نگاه کنیم، قیمت نیز پس از شکسته شدن الگو باید در محدودهای نزدیک به ۳۰ درصد پایینتر متوقف شود. همانطور که در تصویر سمت چپ نیز نمایش داده شده، کاهش تقریباً ۳۰ درصدی در ادامه روند اتفاق افتاده است.
این اتفاق سال بعد نیز با الگوی مثلث متقارن دیگری تکرار شد. بازه کاهش در این سال ۲۸ درصد بود که با همان منطق قبلی به یک هدف ۲۸ درصد کاهش یافته از نقطه شکست منجر شد.
شکسته شدن مثلث ریزشی
عضو خرسی مجموعه الگوهای مثلثی، مثلث ریزشی است که از یک کف ثابت و سقف در حال کاهش تشکیل شده است.
این الگو نیز از قانون شکست «متناقض اما برابر» تبعیت میکند.
به بازار نزولی سال ۲۰۱۱ در تصویر بالا نگاهی بیاندازید. با اینکه حرکات قیمتی با وضوح پایینی قابل تشخیص است و دلیل آن نیز نقدینگی نسبی بیت کوین در صرافی بیتاستمپ در آن زمان بوده است. به وضوع میتوان دید که مثلث ریزشی ستون اصلی ساختار بازار با کف حدودی ۵.۴۳ دلار بوده است. بار دیگر با اندازه گیری ارتفاع، قیمت باید ۲۶درصد پس از شکستن کف خود نسبت به نقطه شکست کاهش یابد. همانطور که مشاهده میشود، بیت کوین در نهایت با کاهش ۲۴ درصدی نسبت به نقطه شکست، کفسازی خود را انجام داده است.
بازار نزولی سال ۲۰۱۴ از نظری الگوی بازار نزولی سال ۲۰۱۱ را در مقیاسی وسیعتر تکرار کرده است.
در تصویر پایینی، میزان کاهش رخ داده درون مثلث ۶۵ درصد است. زمانی که این تغییر پس از شکست و ریزش از کف مثلث نیز اندازهگیری شد، به طور عجیبی با کاهش ۶۲ درصد نسبت به نقطه شکست روبرو شدیم.
تاریخ باز هم تکرار خواهد شد؟
هماکنون به بازار نزولی سال ۲۰۱۸ نگاهی بیاندازیم. تاریخ تا به اینجای کار به ما آموخته که احتمال زیادی وجود دارد قیمت بیت کوین این مثلث را بشکند و تا فاصله مشخصی سقوط کند.
با این منطق، دو هدف قیمتی مختلف برای کف بیت کوین میتوان متصور شد.
از آنجایی که ارتفاع الگوی مثلث ریزشی در سال ۲۰۱۸ به اندازه تغییر ۵۴ درصدی بوده، هدف حاصله از این مثلث به سطح ۲,۶۷۶ دلار ختم میشود.
به نظر میرسد این محدوده قیمتی، مقصد ایدهآلی برای کفسازی بازار باشد. (با اندکی اختلاف درصدی) اما از آنجا که تاریخچه قیمتی بالای سطوح ۱۳ هزار دلار در الگو نمیگنجد، هدف ثانویهای به موجب طبیعت نوسانگر بیت کوین و منطق استفاده شده در این تحلیل میتوان تعیین کرد.
کاهش اتفاق افتاده از بالاترین قیمت بیت کوین یعنی ۱۹,۶۶۶ دلار تا کف مثلث ریزشی، نزدیک به ۷۰ درصد است. زمانیکه این میزان را از نقطه شکست بیت کوین محاسبه کنیم، به سطح قیمتی ۱,۷۲۵ دلار خواهیم رسید.
در مجموع قیمت بیت کوین تمایل دارد زمانی که شکست نزولی از ضلع پایینی الگوی مثلث اتفاق میافتد، از قانون «متناقض اما برابر» پیروی کند.
نتیجهای که نهایتاً از این تحلیل میتوان گرفت این است که بیت کوین با رسیدن به محدوده ۱,۷۲۵ تا ۲,۶۷۶ دلار (با چند درصد اختلاف اندک به سمت بالا یا پایین) میتواند کف سازی بازار نزولی جاری را انجام دهد.
منبع: coindesk
بررسی یک الگوی تاریخی تکرارشونده/ سقوط قیمت بیت کوین تا کجا ادامه خواهد داشت؟
در این باره بیشتر بخوانید
- قیمت بیت کوین بازهم حمایت شد/ مقاومت ۴۰۵۵ دلاری، سد محکم صعود
- نگاهی به عملکرد بیت کوین در بلندمدت از ذرهبین تحلیل تکنیکال
- دو سناریوی پیشرو برای قیمت بیت کوین
- قیمت بیت کوین برای تثبیت روند صعودی باید از چه مقاومتی عبور کند؟
- سقوط شدید قیمت بیت کوین به زیر ۹,۰۰۰ دلار؛ حمایت کلیدی در ۸,۱۰۰
- بیت کوین
- تحلیل تکنیکال
- تحلیل قیمت بیت کوین
- قیمت بیت کوین
آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
درود بر شما! خوشحالیم این مطلب برای شما مفید بوده، لطفا برای حمایت از ما آن را با دوستان علاقمند به تکنولوژی و ارزهای دیجیتال به اشتراک بگذارید.
متاسفیم که این مطلب نتوانسته نظر شما را جلب کند. لطفا با نظرات و پیشنهادات خود، ما را در بهبود همیشگی سایت یاری دهید.
یه جایی میدیدم زده بود کل پول دنیا به شکل نقدی و غیر نقدی چیزی در حدود 100 تریلیون دلار هستش (100 هزار میلیارد دلار) شامل بازار سهام – املاک – بازار طلا و فلزات – پول نقد در گردش – و غیره و مثلا شرکت اپل و مقداری هم در کریپتوکارنسی ها از جمله بیت کوین
سهم کل ارزهای دیجیتال یا همان کریپتوکارنسی ها الان چیزی در حدود 112 میلیارد دلار هستش. ما فرض رو بر دسامبر 2017 میگیریم که نزدیک به 1 تریلیون دلار رسیده بود. اگر مبنا را مقدار پارسال بگیریم یک درصد از ارزش پولی دنیا یعنی پول همه مردم جهان از پولدار تا فقیر به بازار کریپتوکارنسی تزریق شده است. حالا ما تازه 1 درصد پول مردم دنیا رو به بیت کوین و دوستاش وارد کردیم. در نظر بگیرید طبق قانون 80-20 فرض رو بر این بگیریم که تا سال های آینده 20 درصد ارزش پولی دنیا به بازار کریپتوکارنسی وارد شه و از اونجایی که نصف بازار رو فعلا بیت کوین گرفته میشه حدس زد نصف اون 20 درصد وارد بازار بیت کوین میشه. تا اینجا ما رقم 10 درصد از 100 تریلیون دلار رو در نظر میگیریم که میشه 10 تریلیون دلار. یعنی 10 هزار میلیارد دلار. حالا اگه این پول رو به مقدار کل بیت کوین های موجود که 21 میلیون عدد هستش تقسیم کنیم قیمت تقریبی بیت کوین به دست میاد که میشه 470 هزار دلار.
یعنی احتمال این که قیمت هر بیت کوین به نیم میلیون دلار برسه تا چند سال آینده خیلی زیاد هستش. و یه جای دیگه هم میگفت که تا سال 2021 اتفاقات و تغییرات مالی و پولی عظیمی در سطح جهانی برای ساکنین زمین اتفاق میوفته چون فلسفه زندگی انسان از عصر ماهی به عصر آکواریوس وارد شده و تغییرات بنیادینی در راهه. (بحث آسترولوژی و مطالعه علوم ماورایی بود برای اونهایی که کنجکاون)
نتیجه اینکه جاست هودل.
تا 2021 چیزی نمونده…به فومو های بازار واکنش نشون ندید و با خیال راحت هولد کنید.
دیدگاه شما