شاخص داو جونز، یکی از مهمترین ابزارها برای رصد کردن میزان رشد و زیان اقتصاد آمریکا در کوتاهترین زمان، به حساب میآید.
کتاب تحلیل تکنیکال به روش وایکوف
کتاب تحلیل تکنیکال به روش وایکوف اثر مسعود قربانی در ۸ فصل و ۲۶۸ صفحه منتشر شده است. در این کتاب سعی شده است با روشی کاملا تحلیلی و عمیق و موثر، براساس اصول و قوانین آقای ریچارد وایکوف، جز به جز حرکات قیمت در بازارهای سهام و فیوچرز و ارزهای دیجیتال ، مورد کنکاش و پایش قرار گیرند. کتاب حاضر به آموزش تجزیه تحلیل تکنیکال بازار با روش قیمت – حجم پرداخته است.
بخشی از مقدمه کتاب تحلیل تکنیکال به روش وایکوف
آقای ریچارد وایکوف از جمله افرادی است که مانند آقای چارلز داو به عنوان یکی از بنیانگذاران تحلیل تکنیکال شناخته میشود. چالرز داو را پدر تحلیل تکنیکال میدانند و ریچارد وایکوف نیز پدر تحلیل تکنیکال با روش تحلیلی قیمت – حجم یا پرایساکشن؛ شناخته میشود. ایشان اولین کسی است که حجم معاملات را همراه قیمت، رصد و پایش کرد.
وایکوف با بررسیهای عمیق و تحقیقات گسترده متوجه رد پا و اثری شد که بازیگران بازار از خود بر جای میگذارند. این ردپاها در ارتباط تنگاتنگ قیمت و حجم معاملات و ساختارهای قیمتی خاص، خود را آشکار میکنند. به همین خاطر روش تحلیلی وایکوف با در نظر گرفتن احتمالات، یکی از موثرترین و دقیقترین شیوههای شکار حرکات قدرتمند در نمودارهای قیمت سهام است.
امروزه، بازیگران مهم بازار ظاهرا تغییر کردهاند. اما اصول و قوانین وایکوف حدود یکصد سال است که آزموده شدهاند. به همین خاطر استراتژی و تکنیکهای وایکوف در تمام بازارهای مالی اعتبار دارد. و در طول زمان توسط افراد برجسته و صاحب نظر بسط و گسترش یافته است. علت اصلی استحکام و ثبات یکصد ساله روش آقای وایکوف، به دلیل تمرکز بر روانشناسی و رفتارشناسی تریدرهاست. و به همین دلیل تابع تکنولوژی و تغییرات بازارها از شکل سنتی به شکل مدرن نیست.
در کتاب تحلیل تکنیکال به روش وایکوف سعی کردهام، اصول و مفاهیم روش وایکوف را با زبانی ساده و ذکر مثالهای گوناگون از بازارهای سهام و فیوچرز تا بازار ارزهای دیجیتال برای مخاطبین ارجمند فارسی زبان توضیح دهم.
روش مطالعه این کتاب به صورت گام به گام و فصل به فصل است. چرا که تمام فصلها و بخشهای مختلف در ارتباط منطقی و به صورت پیوسته به نگارش در آمدند.
آموزش تحلیل تکنیکال با ویدئوهای تجارت آفرین
اگر از جمله افرادی هستید که میخواهید از معاملات روزانه درآمد داشته باشید دانش تحلیل تکنیکال اولین ابزار مورد نیاز شما برای موفقیت است.
تحلیل تکنیکال یک مهارت معاملاتی برای ارزیابی سرمایهگذاریها و شناسایی فرصتها است. همچنین این ابزار برای شناسایی روند قیمت و الگوهای مشاهده شده در نمودارها نیز به کار میرود. لذا قبل از شروع معاملات بورس یا ورود به فارکس با این نوع تحلیل آشنا شوید.
تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که فعالیتهای معاملاتی گذشته و تغییرات قیمت یک دارایی در گذشته میتواند شاخصهای ارزشمندی از حرکات آتی قیمت آن دارایی باشد.
مهمترین ابزار برای تحلیل تکنیکال کندل استیک یا نمودار شمعی است. با استفاده از کندل ها میتوان یک نمودار را ترسیم کرد و بر اساس شکل گیری آنها به تجزیه و تحلیل بازار پرداخت.
آموزش تحلیل تکنیکال
برای یک تحلیل فنی شما نیاز به اندیکاتورها، اسیلاتورها ، الگوها و غیره خواهید داشت که میتوانید تمام این موارد را در بخش آموزش رایگان فارکس در سایت تجارت آفرین بیامورید .
از اندیکاتورها اغلب برای تولید سیگنالهای معاملاتی استفاده میشود. همچنین میتوانند به بهبود ارزیابی قدرت یا ضعف احتمالی یک دارایی نیز کمک کنند.
تحلیل تکنیکالی را که ما امروز میشناسیم اولین بار توسط آقای چارلز داو و به عنوان نظریه داو در اواخر دهه ۱۸۰۰ معرفی شد. چندین محقق بزرگ از جمله ویلیام پی همیلتون، رابرت ریا، ادسون گولد و جان مگی به مفاهیم نظریه داو کمک کردند تا در نهایت به شکل گیری تحلیل تکنیکال امروزی رسیدهایم.
روشهای تحلیل بازار
دو روش اصلی برای تجزیه و تحلیل بازارهای مالی و تصمیم گیری سرمایه گذاری وجود دارد: تحلیل چارلز داو و بورس بنیادی یا فاندامنتال و تحلیل فنی یا تکنیکال. تحلیل بنیادی شامل تجزیه و تحلیل صورتهای مالی یک شرکت برای تعیین ارزش منصفانه یک کسب و کار است، در حالی که تحلیل تکنیکال فرض میکند که قیمت دارایی از قبل منعکس کننده تمام اطلاعات در دسترس عموم است و در عوض بر تجزیه و تحلیل آماری حرکات قیمت تمرکز میکند.
تحلیل تکنیکال تلاش میکند تا با جستجوی الگوها و روندها به جای تحلیل ویژگیهای اساسی یک دارایی، احساسات بازار را در پشت روند قیمت ارزیابی کند.
فرضیههای تحلیل تکنیکال
چارلز داو مجموعهای از سرمقالهها را در مورد نظریه تحلیل تکنیکال منتشر کرد. نوشتههای او شامل دو فرضیه اساسی بود که همچنان چارچوبی را برای معامله براساس تحلیل تکنیکال تشکیل میدهند.
بنیانگذاران تحلیل تکنیکال بر این باور بودند که حتی تغییرات تصادفی قیمت در بازار به در الگوها و روندهای قابل شناسایی حرکت میکند که در طول زمان تمایل به تکرار دارند.
به گزارش تجارت آفرین امروزه حوزه تحلیل تکنیکال بر اساس نظریه داو استوار است. تحلیلگران حرفه ای معمولاً سه فرضیه کلی را برای تحلیل تکنیکال میپذیرند:
تمام عوامل تأثیر گذار در بازار در قیمت دیده شده است: تحلیلگران فنی بر این باورند که همه چیز از عوامل بنیادی یک شرکت یا دارایی گرفته تا عوامل گسترده بازار و روانشناسی بازار در حال حاضر در قیمت آن دارایی لحاظ شده است. این دیدگاه با فرضیه بازارهای کارآمد (EMH) که نتیجهگیری مشابهی را در مورد قیمتها دارد، مطابقت میکند.
حرکت قیمت در روندها: تحلیلگران تکنیکال انتظار دارند که قیمتها، حتی در حرکات تصادفی بازار، بدون توجه به بازه زمانی مشاهده شده، روندی مشخص را نشان دهند. به عبارت دیگر، احتمال ادامه روند گذشته قیمت یک دارایی یا جفت ارز بیشتر از حرکت نامنظم آن است. بیشتر استراتژیهای معاملاتی تکنیکال بر این فرض استوار است.
تاریخ تمایل به تکرار دارد: تحلیلگران تکنیکال معتقدند که تاریخ تمایل به تکرار دارد. ماهیت تکراری حرکات قیمت اغلب به روانشناسی بازار نسبت داده میشود که بر اساس احساساتی مانند ترس یا هیجان قابل پیش بینی است. تحلیل تکنیکال از الگوهای نمودار برای تجزیه و تحلیل این احساسات و حرکات بعدی بازار برای درک روندها استفاده میکند. در حالی که بسیاری از اشکال تحلیل تکنیکال برای بیش از ۱۰۰ سال مورد استفاده قرار گرفتهاند، هنوز هم اعتقاد بر این است که آنها مرتبط هستند زیرا الگوهایی را در حرکت قیمت نشان میدهند که اغلب خود را تکرار میکنند.
برای آشنایی با مفهوم تحلیل تکنیکال، تحلیل تکنیکال یورو، دلار، طلا و غیره به صورت روزانه حتماً به سایت تجارت آفرین رجوع کنید. در بخش تحلیل تکنیکال سایت تجارت آفرین میتوانید به صورت روزانه با عوامل فنی تأثیر گذار بر روند قیمتها همراه باشید.
داو جونز (Dow Jones) چیست؟ 4 کاربرد شاخص داو جونز
در این مقاله، سعی شد تا به صورت مختصر، شاخص داو جونز را برای شما توضیح دهیم. همچنین پس از آن، تاریخچهای از نحوه اختراع این ابزار مهم را بیان کردیم. در ادامه نیز برخی از شرکتهای استراتژیک که در این شاخص حضور دارند را برای شما ارائه دادیم. توصیه میشود اگر قصد آشنایی با شاخص داو جونز را دارید مطالعه مطالب را از دست ندهید.
احتمالاً تا به امروز، نام شاخص داو جونز را زیاد شنیده باشید. شما با گوش دادن به اخبار رادیو و تلویزیون، هر روز نام این شاخص را خواهید شنید. حالا ممکن است این سؤال برای شما پیش بیاید که اصلاً شاخص داو جونز چیست و چه کاربردی دارد؟
در ادامه سعی شده است تا این شاخص مهم را برای شما بهتر توضیح دهیم و به کاربردهای آن بپردازیم. توصیه میشود اگر قصد سرمایهگذاری در بازار بورس آمریکا را دارید یا اینکه میخواهید به شناخت کاملی از این شاخص برسید، ادامه مطالب را از دست ندهید و با ما همراه باشید.
شاخص داو جونز چیست؟
در این قسمت، قصد داریم تا شاخص داور جونز را برای شما توضیح دهیم. شاخص داو جونز، در واقع میانگین عملکرد 30 شرکت بزرگ در بازار بورس اوراق بهادار آمریکا را نشان میدهد. در واقع این شاخص به مانند شاخص کل بورس تهران است و با مثبت یا منفی شدن آن، تأثیر روانی زیادی روی سایر سهامهای بازار خواهد گذاشت. شاخص داوجونز چیست؟
توجه کنید که اگر قصد سرمایهگذاری در بازار بورس اوراق بهادار آمریکا را دارید یا اینکه میخواهید وضعیت رکود و رونق اقتصاد جهان و آمریکا را رصد کنید، توجه به داو جونز، بهترین و راحتترین فعالیتی است که شما میتوانید در این زمینه انجام دهید. پس هرگز داو جونز را دست کم نگیرید و بیشترین بهره را از آن ببرید.
تاریخچه جالب شاخص داو جونز (Dow Jones چیست)
این شاخص بزرگ و کاربردی در آمریکا، ابتدا در سال 1885 میلادی توسط افرادی به نامهای چارلز داو، ادوارد جونز و چارلز برگستریتر راهاندازی شد. حالا این سؤال ممکن است برای شما پیش بیاید که چرا نام شاخص داو جونز است؟ برای پاسخ به این سؤال، میتوان گفت که این شاخص بر اساس مخفف نام این سه نفر (DJIA) که مخترع این شاخص بودند نام گذاری شد.
در واقع چارلز داو، یکی از ناشران نشریه وال استریت بود که نظریههایی در ارتباط با اقتصاد آمریکا ارائه میداد. همچنین ادوارد جونز، یکی از متخصصین در زمینه آمار اقتصاد جهانی محسوب میشد و در نهایت چارلز برگستریتر یک روزنامهنگار به نسبت معروف در این زمینه بود.
اگر بیشتر دقت کنید، متوجه خواهید شد که این سه نفر در حقیقت وجه اشتراکی زیادی با هم در زمینه اقتصادی داشتند و به همین دلیل نیز توانستند تا کاربردیترین شاخص بورس آمریکا را به نام خود به ثبت برسانند و پس از 130 سال نیز، این شاخص هنوز پابرجا باقی بماند. در ابتدای کار این شاخص مهم از 12 شرکت بزرگ در آمریکا تشکیل میشد اما پس از گذشت چندین سال، این عدد حالا به 30 شرکت رسیده است.
سهام های موجود در شاخص داو جونز (Dow Jones)
همانطور که تا به اینجای کار گفته شد، 30 شرکت بزرگ و تأثیر گذار در آمریکا، در این شاخص حضور دارند، البته لازم به ذکر است که برخی ابر شرکتها به دلیل وزن بالایی که میتواند در داو جونز بگذارند، از این لیست 30 نفره کنار گذاشته شدهاند. به طور مثال سهام شرکت آمازون، فیسبوک و آلفابت به دلیل داشتن ارزش بازاری بسیار بالا، از این لیست حذف شدهاند.
میتوان گفت که شرکتهای موجود در این شاخص، از گروه: کالاهای مصرفی، نفت و گاز، امور مالی، مخابرات و دیگر بخشها تشکیل شدهاند. برخی از مهمترین شرکتهای که در این لیست حضور دارند شامل: بویینگ، اپل، مایکروسافت و مک دونالدز هستند. همچنین شما میتوانید با مراجعه به سایت markets.businessinsider.com ، اسامی سایر شرکتهای موجود در این لیست را نیز ببینید.
نکته مهم: برخی از افراد بر این مسئله معتقد هستند که این داو جونز تنها از 30 شرکت تشکیل شده است، پس بسیار کوچک است و نمیتوان از آن برای تحلیل وضعیت اقتصادی آمریکا و جهان بهره گرفت.
اما این نظریه درستی نیست، زیرا زمانی که حال اقتصاد دنیا خوب باشد، به تبع آن قیمت سهامهای مطرح مانند اپل و مایکروسافت نیز افزایش خواهد داشت و تحلیلی مناسب از حال و روز اقتصاد را بازگو خواهد کرد. مطالعه مقاله "انواع تحلیل بورس" می تواند مفید باشد.
نکته مهم: توجه کنید که اسامی شرکتهایی که در لیست داو جونز حضور دارند، یکسان نیست و سالانه با توجه به ارزش بازار این سهامها قابل تغییر است. به طور مثال: سهام بانک آمریکا، وریزون و کرفت، در ده سال گذشته به این لیست اضافه شدهاند و برخی سهامها نیز از این لیست به دلیل ارزش بازار پایینتر، کنار رفتهاند.
نکته مهم: اگر قصد این را دارید که سهامهای بورس آمریکا را با دقت بیشتری مورد توجه قرار دهید، توصیه میشود که در کنار شاخص داو جونز، به شاخص s&p 500 نیز توجه ویژهای داشته چارلز داو و بورس باشید تا با دید کاملتری این ماجرا را دنبال کنید.
شاخص داو جونز، یکی از مهمترین ابزارها برای رصد کردن میزان رشد و زیان اقتصاد آمریکا در کوتاهترین زمان، به حساب میآید.
نحوه محاسبه شاخص داو جونز
پس از آن که تعریف مختصری از شاخص داو جونز داشتیم و برخی سهامهای آن را برای شما بازگو کردیم، وقت آن رسیده است که نحوه محاسبه آن را نیز برای شما توضیح دهیم. ممکن است این سؤال برای افراد زیادی پیش بیاید که نحوه محاسبه شاخص داو جونز چگونه است؟ برای پاسخ به این سؤال، ادامه مطالب را از دست ندهید. نحوه محاسبه شاخص داوجونز به چه صورتی است؟ شاخص داوجونز چیست؟
فرمولی وجود دارد که بر اساس آن، شاخص داو جونز در هر روز معاملاتی تعیین میشود. این فرمول بر اساس ارزش بازاری شرکتهای موجود در لیست 30 سهام بزرگ آمریکا محاسبه میشود. به طور مثال: به دلیل اینکه شرکت اپل و فیسبوک دارای ارزش بازاری خیلی زیادی هستند، پس مثبت شدن آنها، میتواند به راحتی این شاخص را سبز کند. برای محاسبه ارزش شرکت می توانید به مقاله مربوطه مراجعه کنید.
کاربرد های مهم شاخص داو جونز
• مهم ترین شاخص برای درک سریع وضعیت بازار بورس آمریکا
این شاخص به راحتی میتواند روند کلی بازار بورس آمریکا را به شما نشان دهد. شما میتوانید با نگاه کلی به این شاخص، دیگر توجهی به سایر سهامها به صورت اختصاصی نداشته باشید.
• تأثیر مهم در رشد سایر سهام های بازار
یک ضریب مهم در این زمینه وجود دارد که به ضریب بتا معروف است. این ضریب به شما کمک میکند تا بتوانید، سهامی را انتخاب کنید که همگام با شاخص داو جونز رشد کند. به طور مثال اگر رشد شاخص داو جونز در یک روز معاملاتی 10 درصد باشد و ضریب بتا سهام مورد نظر شما 0.5 باشد، این بدان معنی است که سهام شما میتواند در حدود 5 درصد رشد داشته باشد.
• کاهش ریسک سرمایه گذاری با خرید سهام موجود در شاخص داو جونز
در چارلز داو و بورس واقع شما نیازی ندارید تا برای کاهش ریسک سرمایه گذاری ، تعداد زیادی از سهام شرکتهای موجود در داو جونز را خریداری کنید. شما قادر خواهید بود تا با خرید سهام یکی از شرکتهای بزرگ، ریسک سرمایهگذاری خود را به شدت کاهش دهید.
• این شاخص می تواند به عملکرد شما وزن بدهد
منظور از وزن دادن به عملکرد شما، به این معنی است که شما میتوانید به صورت سالیانه، درصد سود سهام خود را با درصد رشد شاخص داو جونز مقایسه چارلز داو و بورس کنید و متوجه شوید که آیا عملکرد بهتری داشتهاید یا خیر.
آموزش جامع تحلیل تکنیکال بورس 1400 [رایگان از مقدماتی تا حرفه ای]
بازارهای مالی مناسبترین مکانها برای سرمایهگذاری و رونق اقتصادی ملتها هستند. برخی از این بازارها بهصورت همهجانبه و جهانی در دسترس تمام مردم قرار دارند که از جمله آنها میتوان به بازار ارز «فارکس» اشاره کرد.
برخی دیگر از بازارهای مالی بهصورت ملی ایجاد میشوند و مردم یک کشور میتوانند از قابلیتهای آن بهرهمند شوند که از جمله آنها نیز میتوان به بازارهای بورس کشورهای مختلف اشاره کرد.
افراد با امید کسب سود و افزایش سرمایههای خود وارد این بازارها میشوند؛ این افراد برای بهره بردن از این بازارها از تحلیلهای تکنیکال و بنیادی استفاده میکنند که تحلیل تکنیکال نسبت به تحلیل بنیادی طرفداران بیشتری دارد. دلیل این محبوبیت و دیگر انواع روشهای آموزش تحلیل تکنیکال را در این مطلب با شما در میان میگذاریم. با ما همراه باشید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکی یا تکنیکال «Technical Analysis» به روشی گفته میشود که افراد در بازارهای مالی برای پیشبینی قیمتها و روند حرکت آتی یک ارز، سهم یا کالا از آن استفاده میکنند.
تحلیل تکنیکال بر نمودارهای حرکتی قیمتها تاکید دارد. در واقع تحلیلگران تکنیکی تنها از روی اطلاعات گذشتهی قیمتها، در مورد نحوه نوسان و تغییر جهت بازارها نتیجهگیری میکنند. به عبارت دیگر: «بررسی رفتار قیمت و رفتار بازار در آموزش تحلیل تکینکال نقش بسزایی دارد و میتوان رفتارهای بازار را اساس کار تحلیلگران تکنیکال به شمار آورد!» از این نوع تحلیل میتوان در تمام بازارهای مبتنی بر عرضه و تقاضا استفاده کرد.
در واقع اگر شما یاد بگیرید به صورت تکنیکی تحلیل کنید، ابزار مورد نیاز برای ورود به تمام بازارهای مالی اعم از بازار ارز، سکه و طلا، کالا و ارزهای دیجیتال را در اختیار خواهید داشت.تحلیلگرانی که این شیوه را برای کار خود انتخاب میکنند، توجه اصلی خود را بر روی انواع نمودارها متمرکز میکنند تا از روی آنها آینده بازار را پیشبینی کنند. میتوان تحلیل تکنیکال را «تحلیل نموداری» نیز تعریف کرد!
تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی چیست؟
دو نوع تحلیل عمده برای پیشبینی قیمتها در بازارهای مالی وجود دارد که شامل تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی «Fundamental Analayses» هستند. تفاوت این دو تحلیل را میتوان بهصورت زیر بیان کرد:
تحلیل تکنیکال:
در تحلیل تکنیکی، تمام توجه معاملهگران بر روی اطلاعات و روند حرکتی گذشته قیمتها متمرکز است و به اطلاعات شخصی شرکتها و دیگر گزینههای دخیل در افزایش یا کاهش قیمتها توجهی نمیشود.
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال:
در تحلیل بنیادی، معاملهگران نه تنها به بررسی نمودارهای قیمتی اکتفا نمیکنند، بلکه تمام اطلاعات و عواملی که بر تغییر جهت قیمت یک سهم، کالا یا …. تاثیر داشته باشد را مورد بررسی دقیق قرار میدهند.
براساس این چارلز داو و بورس تعاریف میتوانیم به این نتیجه برسیم که تحلیل بنیادی، ساختاری منظمتر، دقیقتر و البته پیچیدهتر از تحلیل تکنیکال دارد و آموزش آن نیز به نسبت آموزش تحلیل تکنیکال سختتر است و تجربه بیشتری را میطلبد. در واقع تحلیل بنیادی سبب میشود تا قیمتهای اصلی و ذاتی بازار مشخص شوند. این در حالی است که تحلیل تکنیکال تنها میتواند پیشبینیهای لازم را انجام دهد.
چرا تحلیل تکنیکال از تحلیل بنیادی محبوبتر است؟
همانطور که قبلاً هم اشاره کردیم، تحلیل تکنیکال به نسبت تحلیل بنیادی طرفداران بیشتری دارد و البته تعداد تحلیلگران بنیادین در سطح جهان، بیشتر از تحلیلگران فاندامنتال است. چرا که تحلیل تکنیکال ساختار ساده و قابل فهمتری نسبت به تحلیل بنیادی دارد؛ پس همین سادگی میتواند اصلیترین دلیل این موضوع باشد، چرا که همه ما به اصول ساده و قابل فهمتر تمایل داریم.
اگر بدنبال سرمایه گذاری در بازار بورس هستید تحلیل تکنیکال باعث میشود تا از کوچکترین نوسانات بازار از روی نمودارها سود بگیرید. این در حالی است که تحلیل بنیادی برای معرفی یک سهم سودده، به بررسیهای عمیقی نیاز دارد. اگرچه ممکن است سهمی که در تحلیل بنیادی پیشنهاد داده میشود، بسیار عالیتر و باارزشتر از پیشنهادهای تکنیکال باشد، اما آموزش تحلیل تکنیکال به تخصص بالای فاندامنتالیستها نیاز ندارد.
تمام معاملهگران مبتدی باید از ابتدا آموزش بورس و تحلیل تکنیکال را بگذرانند و سپس به دنبال فراگیری تکنیکهای بنیادی باشند. چراکه یک معاملهگر مبتدی نمیتواند از همان شروع کار خود با اصطلاحات پیچیده فاندامنتال شروع کند، اما تحلیل تکنیکال برای همه قابل و فهم و یادگیری است.
تاریخچه تحلیل تکنیکال
تاریخچه دقیق استفاده از تحلیل تکنیکال کاملاً مشخص نیست، اما از روی مدارک دستنوشته تاجران قرن هفدهم، میتوان به این نتیجه رسید که تحلیل تکنیکال میتواند قدمتی بالای 300 سال داشته باشد. در اطلاعات بدست آمده از تاجران برنج قرن هجده ژاپن نیز میتوان اثراتی از نمودارهای شمعی این نوع از تحلیل را پیدا کرد.
بهرحال اگر از تمام این گزینهها چشمپوشی کنیم و تنها بخواهیم تاریخچه رسمی تحلیل تکنیکی را بررسی کنیم، به قرن نوزدهم میلادی میرسیم که در آن شخصی به نام چارلز داو «Charles Henry Dow» با بررسی تمام زوایای پیشبینی قیمتها، توانست اصول خاصی را برای تحلیل تکنیکال ارائه دهد.
تحلیل تکنیکال چیست
یکی از مهمترین دغدغههای سرمایهگذاران در بازارهای مالی همچون بازار بورس، شناسایی فرصتهای معاملاتی سودآور با صرف حداقل ریسک است. اما در بازار بورس که بیش از 600 نماد معاملاتی با بازدهیها و ریسکهای متفاوت وجود دارد، چگونه میتوان نمادهای مناسب برای سرمایهگذاری را تشخیص داد؟ در پاسخ باید گفت که این تحلیل است فرد سرمایهگذار با یادگیری و به کارگیری آن میتواند فرصتهای معاملاتی مناسب را انتخاب و به معامله و کسب سود بپردازد.
روشهای تحلیلی در بازار بورس به صورت کلی به دو دسته تکنیکال چارلز داو و بورس و بنیادی تقسیم میشوند که از این بین تحلیل تکنیکال به دلیل جذابیت و سادهتر بودن آن معمولا متداولتر و پرطرفدارتر است.
تحلیل تکنیکال به چه معناست؟
تحلیل تکنیکال در واقع مطالعه بر روی نمودار قیمتی و حجم معاملاتی یک دارایی به منظور پیشبینی آینده روند قیمت آن است. تحلیلگران تکنیکال تلاش میکنند که با مشاهده و تجزیه و تحلیل گذشته یک نمودار، حرکت بعدی نمودار را پیشبینی کنند؛ در نتیجه تحلیل تکنیکال روشی گذشتهگرا است. این روش تحلیلی نه تنها در بازار بورس و بررسی روند سهام شرکتها و سایر اوراقها کاربرد دارد، بلکه در بازارهای دیگر همچون طلا، فارکس، ارزهایدیجیتال و به طورکلی بر روی هر داراییای که دارای نمودار و سابقه معاملاتی باشد کاربرد دارد.
تاریخچه پیدایش تحلیل تکنیکال
کشور ژاپن را میتوان مبدا پیدایش علم تکنیکال دانست، در قرن 18 میلادی برای ثبت قیمت کالاهای کشاورزی به ویژه برنج از نمودارهای خاصی استفاده میکردند که امروزه به این نمودارها، نمودارهای شمعی ژاپنی گوییم. تحلیل تکنیکال در ژاپن پیشرفت چندانی نداشت و صرفا برای ثبت قیمت و پیشبینی قیمت محصولات کشاورزی استفاده میشد.
سالها بعد و در قرن 19 میلادی، با گسترش بازارهای مالی در ایالات متحده، فردی به نام چارلز داو که یک روزنامهنگار و خبرنگار مالی بود، به مطالعه و گسترش علم تکنیکال پرداخت و نظریههایی را در این مورد بیان کرد؛ به طوری که امروزه از چارلز داو به عنوان بنیانگذار علم تکنیکال یاد میشود. چارلز داو در سال 1851 میلادی و در شهر استرلینگ ایالات متحده متولد شد. وی زمانی که تنها 6 سال داشت، پدر کشاورزش را از دست داد. در سال 1872 به عنوان یک خبرنگار روزنامه مشغول به کار شد. سالها بعد او و شریکانش نشریه پرطرفدار وال استریت ژورنال را پایهگذاری کردند. داو در سالهای 1882 الی 1884 نظریاتش را در قالب مقالاتی در روزنامه وال استریت منتشر میکرد و در همان سالها نخستین شاخص بازار سرمایه که میانگین نوسانات قیمتی 11 شرکت بود را ابداء و منتشر کرد. متاسفانه چارلز داو هیچگاه نظریاتش را به صورت یک کتاب واحد منتشر نکرد ولی بعد از مرگ او، علاقهمندان به نظریاتش، بعضی از نظریات وی را در کتابهایی چون: “The ABC of stock speculation” و “Stock market barometer” منتشر کردند.
داو نظریات مختلفی را در مورد تحلیل تکنیکال بیان کرد اما سه اصل از نظریات داو باعث بقا و گسترس هرچه بیشتر علم تکنیکال شد که در ادامه با این اصول آشنا خواهیم شد.
اصول اساسی تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال بر 3 اصل استوار است و دلیل بقا و استفاده از تحلیل تکنیکال، پذیرش این سه اصل است.
1.همه چیز در قیمت لحاظ شده است
شاید بتوان گفت که پایه و اساس تحلیل تکنیکال، این نکته است که همه چیز در قیمت خلاصه شده و اثرات خود را در قیمت نشان میدهد. تا زمانی که تحلیلگر تکنیکال به درک درستی از این اصل دست پیدا نکند نمیتواند از تحلیل تکنیکال به درستی استفاده کنند. عاملی که در بازارها باعث تغییرات قیمت میشود، عرضه و تقاضاست به صورتی که اگر تقاضا بیشتر از عرضه باشد قیمت رشد و اگر عرضه بیشتر از تقاضا باشد قیمت افت میکند.
حال این سوال پیش میآید که چه عواملی باعث تغییرات عرضه و تقاضا میشود؟ در پاسخ باید گفت که عوامل متعددی همچون اوضاع اقتصادی کشور، اوضاع بنیادین صنعت و بنگاههای اقتصادی، سیاست، جغرافیا و عوامل دیگری از این دست میتوانند بر روی عرضه و تقاضا تاثیرگذار باشند ولی نکتهای که وجود دارد این است که از آن جا که تمامی این دلایل در آخر چارلز داو و بورس باعث تغییر در عرضه و تقاضا میشوند و تغییرات در عرضه و تقاضا نیز خود را در نمودارهای قیمتی نشان میدهد در نتیجه طبق این اصل نیازی به بررسی همهی دلایل وجود ندارد و با پذیرش این اصل تنها کافیست که نمودار قیمتی مورد بررسی قرار گیرد.
2.قیمت روند خود را حفظ میکند
در تحلیل تکنیکال و در نمودار قیمتی سهام شرکتها شاهد سه نوع روند هستیم:
در مقالات بعدی با مفهوم روند بیشتر آشنا خواهیم شد. حال نکته که وجود دارد این است که قیمت تمایل دارد روند خود را حفظ کند و تغییر روند تا زمانی که عوامل بیرونی و تاثیرگذار رخ ندهند، اتفاق نمیافتد. یکی از نکاتی که هر تحلیلگر تکنیکال باید به آن پایبند باشد این جمله معروف است: با روند دوست باشیم.
فرض کنید قصد دارید با شنا کردن از عرض رودخانهای عبور کنید. آیا به سمت جریان آب شنا خواهید کرد یا بر خلاف آن؟ قطعا در جهت جریان آب شنا خواهید کرد. در بازارهای مالی نیز افراد باید در جهت روند فعلی معامله داشته باشند به عنوان مثال اگر روند صعودی است، افراد باید به دنبال موقعیتهای خرید بر روی نماد باشند.
3.تاریخ تکرار میشود
یکی از مهمترین اصول تحلیل تکنیکال این اصل است که تاریخ تکرار میشود. افراد در زندگی شخصی خود ممکن است در مواجهه با شرایط مشابه، طبق عادات خود واکنشهای تکراریای داشته باشند. حال معاملات و تغییرات قیمت در هر بازاری برآیند واکنشها و تصمیمگیریهای افراد مختلف جامعه است؛ در نتیجه همانطور چارلز داو و بورس که هر فرد طبق عادت کارهای تکراری در زندگی خود انجام میدهد، بازار نیز ممکن است حرکات مشابهی همچون گذشته خود داشته باشد؛ در نتیجه تحلیلگران تکنیکال به دنبال این هستند که با بررسی گذشته نمودار قیمت، آینده را پیشبینی کنند.
دیدگاه شما