واگرایی ها
اصطلاح "واگرایی" در تحلیل تکنیکال استفاده میشود و زمانی رخ میدهدکه قیمت یک دارایی بر خلاف جهت یک اندیکاتور یا اسیلاتور حرکت کند. در واقع این اختلاف بین نمودار قیمت و اندیکاتور، هشداری از ضعیف شدن روند قیمت و یا تغییر احتمالی روند است که تحلیلگران از آن بهره میبرند. به عبارت دیگر واگرایی زمانی اتفاق میافتد که معاملهگران بازار در گام آخر دچار تردید میشوند و این دقیقا زمانی است که سهمها میتوانند روند خود را تغییر دهند و بر خلاف روند قبلی حرکت کنند. واگرایی ها به سه دسته معمولی، مخفی و زمانی تقسیم میشوند و برای تشخیص آنها اندیکاتور MACD و اسیلاتور Rsi از اعتبار بیشتری برخوردار میباشند. در کنار اصطلاح واگرایی، اصطلاح همگرایی نیز به گوش میخورد. منظور از همگرایی نزدیک شدن دو خط به هم است.
واگرایی را به دستههای زیر تقسیم میکنند:
1) واگرایی معمولی (Regular Divergence):
حالتی از واگرایی را بیان میکند که تضاد رفتاری بین قیمت و اندیکاتور را نشان میدهد. مدل این تضاد به این شکل است که قیمت در انتهای یک روند دست به یک حرکت جدید میزند که اندیکاتور با این حرکت جدید مخالفت میکند و رفتاری مخالف از خود بروز میدهد. واگرایی معمولی به دو دسته واگرایی مثبت و منفی تقسیم میشود.
واگرایی معمولی منفی (RD-): این نوع واگرایی در روند صعودی بوجود میآید و حالتی از بازار است که در آن قیمت، سقف بالاتر میسازد و اندیکاتور نسبت به سقف قبلی خود، سقف پایینتر ثبت میکند. در واقع اندیکاتور با حرکت جدیدی که قیمت مبنی بر سقف بالاتر از خود نشان داد، مخالفت میکند. این آرایش در انتهای روندهای صعودی اتفاق میافتد که منجر به کاهش قیمت میشود. این آرایش عموماً بیانگر ضعف شدید خرید است و نشانگر درگیری مردم با بازار است و معاملهگران حرفهای دست به معامله نمیزنند. قیمت، آرایش برگشتی به خود میگیرد و نمودار یک ریزش مناسب را تجربه میکند. به همین دلیل معاملهگران وقتی آرایش واگرایی معمولی منفی را میبینند، به فکر خروج از معاملات خواهند بود.
چنانچه در تصویر فوق مشخص است، در نمودار سهم "وبملت" واگرایی منفی (RD) وجود دارد. قیمت سقف جدید تشکیل داده، در حالی که اندیکاتور موفق به این کار نشده است؛ این امر موجب گردید تا قیمت سهم روند نزولی به خودش بگیرد و تا 40 درصد از ارزش خود را از دست بدهد. به وجود آمدن این حالت خودش میتواند هشداری باشد مبنی برای اینکه کنترل ریسک صورت بگیرد چون امکان نزولی شدن بازار توسط اندیکاتور MACD تأیید شده است.
واگرایی معمولی مثبت (RD+): این نوع واگرایی در روند نزولی اتفاق میافتد، در این حالت، قیمت کف پایینتر از کف قبل ثبت کرده است، اما اندیکاتور کفی بالاتر از کف اول تشکیل میدهد. این پدیده که در حالت عمومی بیانگر ضعف فروش است و این ذهنیت را ایجاد میکند که فروشندگان از فروش زیاد خسته شدهاند و بازار میل به یک رشد دارد.
نموار بالا، نمودار سهم فولاد "مبارکه" است. همانطور که مشخص است بعد از مشاهده واگرایی مثبت در اندیکاتور، در حالی که قیمت سهم روند نزولی دارد، اما اندیکاتور موفق نشد، کف پایینتر ثبت کند و شاهد صعودی شدن روند و رشد سهم هستیم . مشکلی که بسیاری از معاملهگران بخصوص افرادی که از صبر کردن خسته میشوند به آن دچار میگردند، این است که این دسته از افراد معاملهگرانی از جنس عوام هستند و منطق فروش آنها ارتباط مستقیم با خستگی از سهم دارد. در یک روند افزایشی معاملهگران در این تصور هستند که قیمت سهام همیشه ارزنده است و دست به خرید میزنند فارغ از این که جنس خرید در بازار به گونهای میباشد که نشانههای ضعف خرید پدیدار شده است.
2) واگرایی مخفی (Hidden Divergence):
نوع دیگری از واگرایی در تحلیل تکنیکال است و معمولاً زمانی تشکیل میشود که قیمت در حال اصلاح خودش باشد؛ واگرایی مخفی برخلاف واگرایی معمولی در انتهای تحرکات اصلاحی روند اتفاق میافتد و در روند نزولی با سقفها و در روند صعودی با کفها قابل شناسایی است. تحلیلگران با تشخیص آن، روند سهم را تشخیص میدهند. این نوع واگرایی نیز به دو دسته تقسیم میشود.
واگرایی مخفی مثبت (HD+): واگرایی مخفی در انتهای یک روند صعودی اتفاق میافتد. اندیکاتور کف پایینتر ثبت میکند و قیمت به کف پایینتر نمیرسد. در این حالت به دلیل تضاد رفتاری بین قیمت و اندیکاتور پیشبینی میشود که قیمت به روند صعودی خود ادامه دهد.
همانطور که در نمودار فوق مشاهده میکنید، اندیکاتور در انتهای یک روند صعودی موفق میشود تا کف پایینتر ثبت کند، اما قیمت کفی بالاتر از کف قبل تشکیل میدهد، در نتیجه قیمت به روند صعودی خود بر میگردد.
واگرایی مخفی منفی (HD-): برخلاف واگرایی مخفی مثبت، این نوع از واگرایی در انتهای یک روند نزولی شکل میگیرد و نشاندهنده این است که کاهش قیمت ادامه خواهد داشت. قیمت قدرت اینکه به سقف قبلی خودش برسد را ندارد. اندیکاتور سقف بالاتر میسازد اما قیمت نمیتواند سقفی بالاتر از سقف قبل تشکیل دهد. به دلیل تضاد رفتاری بین قیمت و اندیکاتور و مخالفتی که قیمت با اندیکاتور میکند وزنه در جهت فروش سنگینی خواهد رفت و شاهد شکسته شدن کف خواهیم بود. لازم به ذکر است که این مدل واگرایی حتماً باید در یک روند نزولی اتفاق بیفتد و هر مدلی که تعریف یک روند نزولی را برنتابد نمیتواند در برگیرنده یک واگرایی مخفی باشد.
همانطور که مشاهده می کنید، در نمودار "دارایکم"، قیمت نمیتواند سقفی بالاتر ثبت کند، در حالی که اندیکاتور سقف بالاتری تشکیل میدهد و این امر موجب افت 36 درصدی قیمت سهم میشود. برای تشخیص قیمت مناسب تشکیل واگرایی مخفی، باید دنبال تکنیکهایی باشیم که در اصلاحها، قیمت مستعد برگشت خوب باشد. برای یافتن محدود مناسب به دو شکل عمل میکنیم:
- قیمت کلاسیک
- تکمیل الگو قیمت
3) واگرایی زمانی (Time Divergence):
حالتی از بازار است که تضاد آشکار بین قیمت و زمان ایجاد میشود. مواقعی که در یک دوره زمانی بیشتر از حرکت قبل، قیمت اصلاح میکند پدیده واگرایی زمانی ایجاد میگردد. چنانچه در یک حرکت و اصلاح بعد از آن یک ریتریس قیمتی - زمانی رسم کنیم در صورتی که درصد اصلاح زمانی بیش از درصد اصلاح قیمتی باشد، به این پدیده واگرایی زمانی گفته میشود. این نوع واگرایی در تحلیل تکنیکال با استفاده از فیبوناچی زمان انجام میشود. مشخص است که در این نوع از واگرایی، اندیکاتورها جایی ندارند. در واقع چنین شرایطی نشان میدهد که قیمت در حرکت اصلاحی نسبت به حرکت قبلی خود ضعیفتر است. واگرایی زمانی خود دو نوع دارد:
واگرایی زمانی معمولی (RTD): این نوع واگرایی زمانی به وجود میآید که تعداد کندلهای فاز اصلاحی بیش از تعداد کندلهای روند قبلی باشد. وقوع واگرایی زمانی معمولی، نشاندهندهی قدرت خریداران و فروشندگان در یک روند اصلاحی میباشد و پیشبینی میشود که حرکت قبلی ادامه پیدا کند.
همانطور که در تصویر فوق مشاهده میکنید، در نمودار بانک صادرات، قیمت در 30 روز از نقطه A تا B اصلاح کرد و در 31 روز از نقطه B تا C نتوانست به سقف قبلی (نقطه A) و به اندازه فاز اصلاحی رشد کند، که نشان از ضعف خریداران در سهم بود و متعاقب آن با ریزش همراه شد و قیمت 44% از ارزش خود را از دست داد.
واگرایی زمانی هوشمند (STD): در تحلیل تکنیکال این واگرایی زمانی رخ میدهد که تعداد کندلهای فاز اصلاحی کمتر از تعداد کندلهای روند قبلی باشد. در این واگرایی درصد اصلاح زمانی بیشتر از درصد اصلاح قیمتی است. به بیان دیگر در واگرایی زمانی هوشمند، روند اصلاحی قبلی در مدت زمان کوتاهتری طی میشود. طبق تصویر زیر در نمودار سهم "کگل" از نقطه A تا B 148 روز طول کشید تا قیمت رشد کند، در فاز اصلاح از نقطه B تا C 127 روز طول کشید، به بیان دیگر در 85 درصد از زمان فاز A تا B، قیمت به اندازه 38 درصد اصلاح کرد و این نشان از ضعیف بودن فروشندگان داشت و متعاقب آن نمودار به روند قبل خود ادامه داد و توانست 60 درصد رشد کند.
واگرایی Divergence در تحلیل تکنیکال چیست؟
از مهم ترین مفاهیم تحلیل تکنیکال، واگرایی Divergence است. واگرایی انواعی دارد و درک مفهوم آن وابسته به درک مفهوم اندیکاتورها می باشد. در واقع زمانی که نمودار قیمت و نمودار اندیکاتور رفتار متناقضی نسبت به یکدیگر نشان می دهد، واگرایی Divergence اتفاق می افتد. زند تریدرز در این مقاله شما را با واگرایی در تحلیل تکنیکال آشنا می نماید. لطفا با ما همراه باشید.
اندیکاتور Indicator چیست؟
از آنجا که واگرایی Divergence ، ارتباط مستقیم با اندیکاتورها دارد، قبل از اینکه به ذکر مفهوم واگرایی بپردازیم، لازم است که شما را با اصطلاح اندیکاتور در تحلیل تکنیکال آشنا کنیم.
همانطور که می دانید در بازارهای معاملاتی مثل فارکس، بازار سهام و … ، برای اجتناب از ضرر و دریافت سود بیشتر، لازم است که از دانش تحلیل تکنیکال برخوردار باشید و بتوانید قیمت ها را پیش بینی کنید.
این مهم از طریق رسم نمودارهای مربوط به قیمت ها و میانگین قیمت ها در چند روز گذشته و به طور کلی یک سری محاسبات ریاضی به دست می آید که اعداد به دست آمده را می توان روی نمودار نشان داد. نمودارهایی که روند حرکت بازار را نشان می دهند اندیکاتورها هستند.
در حقیقت اندیکاتورها یکسری توابع ریاضی می باشند که با استفاده از آن ها روند صعودی یا نزولی بازار در طی زمان مشخص می شود و معامله گران از طریق بررسی نمودارهای اندیکاتورها و نمودار قیمت ها در بازار برای ورود و خروج به معاملات تصمیم گیری می کنند.
مثالی از اندیکاتور
یکی از انواع اندیکاتور، اندیکاتور RSI می باشد. اندیکاتور RSI یک فرمول ریاضی دارد که عبارتست از :
RSI=100-(100/(1+RS))
RS=(میانگین سود/میانگین ضرر)
به این ترتیب با استفاده از فرمول بالا میانگین سود و میانگین ضرر طی یک بازه ی زمانی 14 روزه محاسبه می شود و هر بار عدد RSI به دست می آید. این عدد یک نقطه را در نمودار مشخص می کند و از کنار هم قرار گرفتن این نقاط نمودار RSI یا همان اندیکاتور RSI به دست می آید.
معامله گران با کنار هم قرار دادن نمودار اندیکاتورها و نمودار قیمت برای انجام معاملات خود تصمیم گیری می کنند. اندیکاتورها سه نوع هستند.
انواع اندیکاتور عبارتست از :
به طور کلی شما با استفاده از داده های مربوط به یک سهم می توانید اندیکاتور مخصوص به خود طراحی کنید. اما اندیکاتورهایی نیز وجود دارد که کارآیی و اعتبار آن ها سال هاست که مشخص شده است. در این بخش آن ها را معرفی کرده ایم.
- اندیکاتورهای دنبال کننده ی روند یا روند نما Follower Trend
- اندیکاتورهای اسیلاتور یا نوسان نما Oscillator
- اندیکاتورهای حجمی Volume
حال که تا حدودی با اندیکاتورها آشنا شدید، بهتر می توانید مفهوم واگرایی Divergence در تحلیل تکنیکال را درک کنید. در ادامه ی مقاله همچنان با ما همراه باشید.
واگرایی Divergence چیست؟
واگرایی Divergence زمانی اتفاق می افتد که قیمت دارایی در جهت مخالف آنچه یک اندیکاتور فنی نشان می دهد حرکت کند. هنگامی که سهام در حال واگرایی است ، نشانه روندهای ضعیف قیمت و آغاز حرکت بازار در جهت عکس است.
به طور کلی دو نوع واگرایی وجود دارد :
- واگرایی مثبت : واگرایی مثبت نشانه ی حرکت بالاتر قیمت در سرمایه است.
- واگرایی منفی : واگرایی منفی نشان دهنده این است که قیمت سرمایه ممکن است روند حرکت کاهشی داشته باشد.
واگرایی Divergence در تحلیل تکنیکال
به زبان ساده می توان گفت، در تحلیل تکنیکال ، واگرایی نشان دهنده حرکت مثبت یا منفی قیمت است و در واگرایی مثبت ، قیمت سرمایه به پایین ترین حد خود کاهش می یابد ، در حالی که اندیکاتوری که این سرمایه را دنبال می کند الگوهای صعودی را نشان می دهد.
از سوی دیگر ، واگرایی منفی زمانی است که قیمت سرمایه به بالاترین حد خود می رسد ، در حالی که اندیکاتور، به بالاترین سطح خود می رسد یا علائم حرکت کند شونده را آغاز می کند.
به طور کلی ، معامله گران از واگرایی Divergence به دو منظور استفاده می کنند :
- ارزیابی حرکت قیمت سرمایه
- ارزیابی احتمال وقوع حرکت معکوس
به عنوان مثال اگر قیمت سهام و ابزار تحلیل تکنیکال مانند اندیکاتور قدرت نسبی (RSI) ، در یک جهت حرکت کند ، نشان دهنده افزایش حرکت است. چنانچه قیمت سهام در حال افزایش باشد اما RSI به آرامی در حال افزایش باشد واگرایی منفی اتفاق افتاده است و این یک سیگنال است که روند صعودی در حال تضعیف است، همراه با پتانسیل حرکت به صورت معکوس.
پس از آن ، معامله گر به احتمال زیاد تعیین می کند که چه زمانی ضررها یا محدودیت های توقف را برای خروج از موقعیت خود تعیین کند.
برای یک واگرایی مثبت ، قیمت سهام پایین می آید ، در حالی که ابزار تحلیل تکنیکال حتی پایین ترین سطوح را نشان می دهد؛ که ممکن است نشانه هایی از معکوس شدن روند صعودی بالقوه باشد. از چنین نقطه ای ، معامله گران به احتمال زیاد تصمیم می گیرند که چه موقع، قبل از شروع حرکت، وارد پوزیشن شوند.
حرکت قیمت به چه معناست؟
حرکت قیمت با طول نوسانات قیمت اندازه گیری می شود. هر نوسان قیمت توسط یک محور تعیین می شود ، که می تواند نوسانات بالا یا پایین ایجاد کند. نوسان شتاب قوی، با شیب تند و طول طولانی مشخص می شود ، در حالی که یک حرکت ضعیف رو به بالا را می توان با شیب کم عمق با مدت کوتاه تر نشان داد.
نوسانات بلندتر و رو به بالا نشان می دهد که حرکت در حال افزایش است ، در حالی که نوسانات کوتاه تر به سمت بالا نشان دهنده حرکت و قدرت ضعیف تر است.
انواع شاخص های حرکت
شاخص های رایج حرکت عبارتند از:
- شاخص قدرت نسبی (RSI)
- شاخص تصادفی
- شاخص نرخ تغییر (ROC)
تفاوت واگرایی با کانفرم در تحلیل تکنیکال چیست؟
تفاوت بین واگرایی و کانفرم این است که واگرایی به معامله گر قیمت سهام و شاخص فنی سیگنال های متضاد را ارائه می دهند ، در حالی که کانفرم زمانی است که اندیکاتور و قیمت سرمایه سیگنال های یکسانی را نشان می دهند. از هر دو در دوره های مختلف زمانی در طول معامله استفاده می شود.
محدودیت های واگرایی Divergence
توجه به واگرایی Divergence برای ورود و خروج به معاملات دارای محدودیت هایی می باشد و در مواردی که ذکر کرده ایم، بهتر است که به واگرایی توجه نکنید.
- هنگام تعیین روند معکوس ، استفاده از واگرایی به عنوان یک شاخص مستقل پیشنهاد نمی شود. تکمیل شاخص ها با سایر تکنیک های تجزیه و تحلیل برای تأیید الگوهای برگشت مهم است. حتی اگر الگوهای متفاوتی ظاهر شوند ، این تضمین نمی کند که قیمت به زودی معکوس شود.
- اگر واگرایی در یک دوره زمانی طولانی اتفاق بیفتد ، استفاده از آن به عنوان یک ابزار مستقل برای پیش بینی موقعیت خروج یا ورود می تواند در صورت عدم حرکت قیمت سرمایه مطابق پیش بینی ، منجر به از دست دادن فرصت های زیاد و زیان های تحقق نیافته یا تحقق یافته شود.
پس به این نکات دقت کافی داشته باشید.
کلام پایانی
شما می توانید در کنار اندیکاتورها، از واگرایی Divergence برای تائید تحلیل خود جهت تصمیم گیری برای ورود و خروج به معامله استفاده کنید. اما به خاطر داشته باشید که از واگرایی به هیچ عنوان نباید به عنوان سیگنال استفاده کنید.
از توجه و همراهی شما عزیزان تا پایان این مقاله صمیمانه ممنون و سپاسگزاریم.
معامله کردن از طریق واگرایی ها
چی می شد اگر راه کم خطری برای فروختن نزدیک به سقف و خریدن نزدیک به کف یک روند وجود داشت؟ چی می شد اگر شما همین حالا در یک پوزیشن بلند می بودید و می توانستید پیش بینی کنید که جای ایده آل خروج کجاست؟ این مقاله می تواند به شما کمک کند نه تنها کم تر از گذشته ضرر کنید، بلکه سودتان از همیشه بیشتر شود و بتوانید استون مارتین مورد علاقه تان را زودتر بخرید. چطور؟ به این شکل که با روشی که امروز یاد می گیرید، روند بدون خبر دادن به شما مسیرش را عوض نمی کند. چی می شد اگر می دانستید که یک جفت ارز دارد به کاهش ادامه می دهد اما می شد با قیمت بهتر آن را در پوزیشن کوتاه یا ریسک ورود کم تر معامله کرد؟
برای همه ی وضعیت هایی که در بالا شرح دادیم، راهکاری وجود دارد که همان طور که از تیتر پیداست، معامله از طریق واگرایی نام دارد. به طور خلاصه، واگرایی را می شود با مقایسه کردن پرایس اکشن و حرکت یک اندیکاتور مشاهده کرد. واقعاً تفاوتی ندارد که از کدام اندیکاتور استفاده می کنید. می توانید از RSI، MACD، استاکستیک، CCI و … استفاده کنید.
یک چیز عالی در مورد واگرایی این است که می توانید از آن به عنوان یک اندیکاتور برجسته استفاده کنید و بعد از مقداری تمرین، تشخیصش کار سختی نخواهد بود. هنگامی که واگرایی ها را به طور صحیح معامله کنید، می توانید به سودآوری مداوم برسید. یکی از چیزهای خوب دیگر واگرایی ها این است که معمولاً نزدیک کف می خرید و نزدیک سقف می فروشید. این موضوع ریسک معاملات شما را نسبت به پتانسیل سودتان به شدت کاهش می دهد. عالی نیست؟ حالا همان طور که پشت فرمان ماشین مورد علاقه تان نشسته اید، به ادامه ی مقاله توجه کنید.
چگونه می توانیم واگرایی ها را معامله کنیم؟
فقط به بالاها و پایین های بالاتر فکر کنید. قیمت و نیروی حرکت در حالت استاندارد مثل هانسل و گرتل، بتمن و رابین و جی زی و بیانسه و نمک و فلفل، دست در دست هم حرکت می کنند. متوجه شدید؟ بسیار عالی. حالا همه چیز ساده تر شد. اگر قیمت دارد بالاهای بالاتر ایجاد می کند، اسیلاتور هم باید بالاهای بالاتر ایجاد کند. اگر قیمت دارد پایین های بالاتر ایجاد می کند، اسیلاتور هم باید در حال انجام همین کار باشد. اگر این طور نباشد، به این معنی است که قیمت و اسیلاتور در حال واگرا شدن از یکدیگر هستند. اسم واگرایی را هم به همین دلیل به واگرایی داده اند. معامله از طریق واگرایی یک ابزار فوق العاده در جعبه ابزار معاملاتی شماست زیرا واگرایی ها به شما اطلاع می دهند که یک پتانسیل زودگذر در جریان است و شما معاملات واگرایی نزولی باید توجه بیشتری به معاملات داشته باشید. استفاده از معاملات واگرایی می تواند در شناسایی روندی که دارد ضعیف می شود یا معکوس نیروی حرکت به شما کمک کند. گاهی نیز می توانید از واگرایی به عنوان سیگنال ادامه ی روند استفاده کنید.
دو نوع واگرایی داریم:
در این مرحله، به شما یاد می دهیم که چگونه این واگرایی ها را شناسایی و معامله کنید.
واگرایی عادی
یک واگراییِ عادی واگرایی یا دیورجنسی است که به عنوان نشانه ی وقوع معکوس روند استفاده می شود.
- دو نوع واگراییِ عادی وجود دارد: صعودی و نزولی.
واگرایی عادی صعودی:
اگر قیمت در حال ایجاد پایین های پایین تر باشد اما اسیلاتور در حال ایجاد پایین های بالاتر باشد، در نظر می گیریم که یک واگرایی عادی صعودی داریم. این اتفاق معمولاً در پایان یک روند نزولی اتفاق می افتد. بعد از ایجاد دومین کف، اگر اسیلاتور موفق نشود پایین جدیدی ایجاد کند، احتمال دارد که قیمت افزایش یابد زیرا قیمت و نیروی حرکت معمولاً در یک خط حرکت می کنند.
در زیر تصویری از یک واگرایی عادلی صعودی می بینیم:
واگرایی عادی نزولی:
حالا اگر قیمت دارد بالای بالاتر ایجاد می کند اما اسیلاتور در حال ایجاد بالای پایین تر است، با یک واگرایی عادی نزولی مواجهیم. این نوع واگرایی در یک روند صعودی ایجاد می شود. بعد از اینکه قیمت سقف دوم را ایجاد کرد، اگر اسیلاتور سقف پایین تری ایجاد کند، می توانید انتظار داشته باشید که قیمت معکوس شود و افت کند. در عکس زیر، می بینیم که بعد از ایجاد سقف دوم، قیمت معکوس می شود.
همانطور که در تصاویر بالا می بینید، واگرایی عادی وقتی به بهترین شکل استفاده می شود که بخواهیم کف و سقف ها را انتخاب کنیم. درواقع به دنبال ناحیه ای می گردیم که قیمت متوقف و معکوس می شود. اسیلاتورها به ما سیگنال می دهند که نیروی حرکت دارد تغییر می کند و با وجود اینکه قیمت بالای بالاتر یا پایین پایین تری ایجاد کرده، احتمال پایدار شدنش بسیار کم است. حالا که متوجه شدید یک واگرایی عادی چیست، وقتش رسیده که دومین نوع واگرایی ها، یعنی واگرایی پنهان را یاد بگیرید. نگران نباشید. واگرایی پنهان آن قدرها هم که فکرش را می کنید پنهان نیست و رازی نیست که شما نتوانید از آن سردربیاورید. تنها به این دلیل به آن پنهان، مخفی یا Hidden می گویند که درون روند فعلی پنهان شده است.
واگرایی های پنهان یا مخفی فارکس
تا این قسمت از درس با مفهوم واگرایی عادی آشنا شنید. در ادامه به واگرایی پنهان می پردازیم. واگرایی ها نه تنها سیگنال یک معکوس روند بالقوه را مخابره می کنند، بلکه می توانند به عنوان سیگنال ادامه ی روند در نظر گرفته شوند. همیشه به یاد داشته باشید که روند دوست شماست. پس هر وقت سیگنالی دریافت کردید که روند ادامه می یابد، خوش به حالتان! واگرایی پنهان صعودی وقتی اتفاق می افتد که قیمت در حال ایجاد کف های بالاتر است اما اسیلاتور دارد کف پایین تری را نشان می دهد.
واگرایی پنهان صعودی:
این پدیده را وقتی می بینیم که جفت ارز در روند صعودی است. وقتی قیمت یک کف بالاتر ایجاد می کند، نگاه کنید که آیا اسیلاتور هم دارد همین کار را انجام می دهد؟ اگر اسیلاتور این کار را انجام نداد و به جای آن، یک کف پایین تر ایجاد کرد، پس با واگرایی پنهان مواجهیم.
واگرایی پنهان نزولی:
در پایان به واگرایی پنهان نزولی می پردازیم. این اتفاق را وقتی در نمودار مشاهده می کنیم که قیمت یک بالای پایین تر ایجاد کند اما اسیلاتور بالای بالاتر ایجاد کند. حتماً حدس می زنید که این اتفاق در یک روند نزولی اتفاق می افتد. وقتی واگرایی پنهان نزولی می بینید، جفت ارز احتمالاً مسیر رو به پایین یا روند نزولی خود را ادامه می دهد.
اگر یک دنبال کننده ی روند هستید، پس باید زمان کافی به پیدا کردن واگرایی های پنهان اختصاص بدهید. اگر این اتفاق بیفتد این شانس را دارید که خیلی زود وارد روند شوید و از آن سود ببرید. عالی نیست؟ به یاد داشته باشید که واگرایی های عادی سیگنال معکوس روند و واگرایی های پنهان سیگنال ادامه یافتن روند هستند.
واگرایی چیست؟
یک موضوع مهم در تحلیل تکنیکال شناسایی پایان روندهای صعودی و نزولی و یا ادامهدار بودن روند میباشد. شناسایی درست این موضوع به تحلیلگران در پیشبینی جهت آینده بازار کمک فراوانی میکند. واگرایی یکی از معتبرترین ابزارها برای شناسایی پایان روندهای صعودی و نزولی و یا ادامهدار بودن روند میباشد.
دغدغه اکثر معاملهگران تشخیص پایان روند نزولی و زمان ورود به بازار یا پایان روند صعودی و خروج از بازار است. تشخیص درست نقاط انتهایی روندها باعث انجام معاملات با کمترین ریسک و سودهای فوق العاده میشود. در ادامه این مقاله به تعریف واگرایی، انواع آن و نحوه انجام معاملات با واگرایی شرح داده خواهد شد.
برای درک بهتر موضوع واگرایی آشنایی با سطوح حمایت و مقاومت و همچنین اسیلاتورها ضروری است. در صورت تمایل میتوانید مطالب مربوط به این دو موضوع را در مقالات « سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال چیست؟ » و « اسیلاتور چیست؟ » مطالعه نمایید.
تعریف واگرایی
نمودار قیمت به طور معمول در طول زمان، موجهای صعودی و نزولی را تشکیل میدهد. اگر نحوه حرکت و رفتار قلهها و درههای این امواج با قلهها و درههای ایجاد شده در اسیلاتورها یکسان و همشکل نباشد، واگرایی رخ داده است. در واقع وقتی در نمودار قیمت حرکتی رخ دهد که توسط اسیلاتور تایید نشود، واگرایی رخ داده است.
در تشخیص واگرایی از اسیلاتورهایی مثل MACD ،RSI و CCI استفاده میشود. اغلب کاربرد اسیلاتور مکدی در تشخیص واگرایی بیشتر از سایر اسیلاتورها است. در شکل زیر یک نمونه واگرایی بین قیمت و اسیلاتور نشان داده شده است.
همانطور که در تصویر مشخص است بین دو دره نشان داده شده در نمودار قیمت یک نزول وجود دارد، در حالی که در نمودار MACD بین این دو دره یک صعود مشاهده میشود. این ناهماهنگی و عدم انطباق بین رفتار قیمت و اسیلاتور واگرایی را نشان میدهد. در تصویر زیر نیز یک نمونه واگرایی دیگر به عنوان مثال آورده شده است.
در تصویر بالا از اسیلاتور RSI با دوره 26 روزه استفاده شده است. همانطور که مشخص است بین دو قله که در نمودار قیمت مشخص شدهاند یک روند صعودی برقرار است در حالی که در نمودار اسیلاتور RSI اولا مقدار اسیلاتور در قله اول که پایینتر از قله دوم است بالای 70 است، اما قله نظیر قله دوم که بالاتر از قله اول است زیر 70 قرار دارد، یعنی یک روند نزولی بین این دو قله در RSI وجود دارد. این ناهمگونی رفتار قیمت و اسیلاتور یک واگرایی را نشان میدهد.
انواع واگرایی
چهار نوع واگرایی وجود دارد که با هم متفاوت هستند و هر یک تفسیر هندسی مختلفی دارند. انواع واگرایی عبارتند از:
- واگرایی معمولی مثبت (قیمت دره پایینتر، اسیلاتور دره بالاتر )
- واگرایی معمولی منفی (قیمت قله بالاتر، اسیلاتور قله پایینتر)
- واگرایی مخفی مثبت (قیمت دره بالاتر، اسیلاتور دره پایینتر)
- واگرایی مخفی منفی (قیمت قله پایین تر، اسیلاتور قله بالاتر)
در ادامه به تعریف هر یک پرداخته میشود.
1- واگرایی معمولی مثبت
این نوع واگرایی وقتی اتفاق میافتد که روند قیمتی بین دو دره نزولی باشد ولی بین دو دره تشکیل شده در اسیلاتور روند صعودی برقرار باشد. این واگرایی برای تشخیص پایان روندهای نزولی کاربرد دارد. اگر واگرایی معمولی مثبت تشکیل شود نشان دهنده ضعف روند نزولی و پایان آن است. یک نمونه واگرایی معمولی مثبت با استفاده از اسیلاتور MACD در تصویر زیر نشان داده شده است.
2- واگرایی معمولی منفی
این نوع واگرایی وقتی اتفاق میافتد که روند قیمتی بین دو قله صعودی باشد ولی بین دو قله تشکیل شده در اسیلاتور روند نزولی برقرار باشد. این واگرایی برای تشخیص پایان روندهای صعودی کاربرد دارد. اگر واگرایی معمولی منفی تشکیل شود، نشان دهنده ضعف روند صعودی و پایان آن است. یک نمونه واگرایی معمولی منفی با استفاده از اسیلاتور MACD در تصویر زیر نشان داده شده است.
3- واگرایی مخفی مثبت
این نوع واگرایی وقتی اتفاق میافتد که روند قیمتی بین دو دره صعودی باشد ولی بین دو دره تشکیل شده در اسیلاتور روند نزولی برقرار باشد. این واگرایی برای تشخیص ادامه روندهای صعودی کاربرد دارد. اگر واگرایی مخفی مثبت تشکیل شود، نشان دهنده ادامه روند صعودی است. یک نمونه واگرایی مخفی مثبت با استفاده از اسیلاتور MACD در تصویر زیر نشان داده شده است.
4- واگرایی مخفی منفی
این نوع واگرایی وقتی اتفاق میافتد که روند قیمتی بین دو قله نزولی باشد ولی بین دو قله تشکیل شده در اسیلاتور روند صعودی برقرار باشد. این واگرایی برای تشخیص ادامه روندهای نزولی کاربرد دارد. اگر واگرایی معمولی منفی تشکیل شود نشاندهنده ادامه روند نزولی است. یک نمونه واگرایی مخفی منفی با استفاده از اسیلاتور MACD در تصویر زیر نشان داده شده است.
روش انجام معاملات با تشخیص واگرایی
روش انجام معامله بدین صورت است که ابتدا باید سطوح حمایت و مقاومت را با استفاده از نمودار قیمت و سطوح فیبوناچی و سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال (هر چه سطوح شناسایی شده با ابزارهای بیشتری تأیید شود، اعتبار بیشتری دارد) شناسایی شود. سپس در سطوح حمایت باید به دنبال شناسایی واگرایی معمولی مثبت و یا مخفی مثبت بود. در صورت بروز این دو نوع واگرایی، پایان روند نزولی و یا ادامه روند صعودی با معتبر بودن سطح حمایت، تأیید میشود. در این صورت میتوان وارد معامله خرید شد. در سطوح مقاومت نیز باید به دنبال شناسایی واگرایی معمولی منفی و یا واگرایی مخفی منفی بود. در صورت بروز این دو نوع واگرایی، پایان روند صعودی و یا ادامه روند نزولی با معتبر بودن سطح مقاومت، تأیید میشود. در این صورت یا باید از انجام معامله جدید دوری کرد و یا در صورت وجود سهم در پورتفوی آن را فروخت. البته لازم به ذکر است که باید سطوح حمایت و مقاومتهای بعدی به درستی تشخیص داده شوند و مدیریت سرمایه را در ورود، خروج و تنطیم حد سود و حد ضرر در نظر گرفت.
کلام آخر
در این مقاله به واگرایی به عنوان یکی از مهمترین روشهای تشخیص پایان یا ادامه دار بودن روندها، پرداخته شد. تشخیص به موقع و درست واگراییها به معاملهگران و تحلیلگران در پیشبینی آینده کمک بسیاری میکند و میتواند هم سودهای فراوانی را نصیب معاملهگران کند و هم از ضررهای زیادی جلوگیری کند. واگرایی چهار نوع است که هر نوع از آن کاربرد خاص خود را دارد که در متن مقاله با مثال توضیح داده شده است. در پایان نکته مهم در انجام معاملات با استفاده از واگرایی این است که نباید صرفا با تشخیص واگرایی شروع به معامله کرد. بلکه باید سهم را از لحاظ بنیادی، تابلوخوانی و سایر روشهای تکنیکال نیز مورد بررسی قرار داد تا ریسک انجام معاملات به حداقل برسد.
واگرایی چیست؟ + انواع واگرایی ها در تحلیل تکنیکال
واگرایی (Divergence) در تحلیل تکنیکال یکی از روشهای مناسب برای پیشبینی حرکت قیمتها است. بدینصورت که هرگاه جهت حرکت در نمودار قیمت و اندیکاتور مخالف یکدیگر باشند واگرایی رخ میدهد و میتوان تغییرات روند و جهت حرکت قیمتها را پیشبینی کرد. به بیان ساده حرکت یک اندیکاتور (مثلا اسیلاتور RSI یا MACD) و یا هر داده دیگر در خلاف جهت نمودار قیمت، باعث شکلگیری واگرایی میشود که برای ارزیابی احتمال چرخش قیمتها مورد استفاده قرار میگیرد.
واگرایی به عنوان سیگنال تردید و دودلی معاملهگران از روند فعلی قیمتها درنظر گرفته میشود. در تمامی بازارهای مالی مثل بورس، فارکس، طلا، رمزارزها، Futures، CFD و… استفاده از اندیکاتورها و شناسایی واگراییها بر دقت و اعتبار تحلیل تکنیکال شما میافزاید و میتوانید با اعتماد بیشتری به معامله بپردازید. در ادامه آموزش تحلیل تکنیکال به واکاوی بحث مهم و کاربردی واگرایی میپردازیم که یکی از معتبرترین روش ها برای شناسایی رفتار روندهاست. از آنجایی که با شناسایی صحیح واگراییهای قوی و معتبر، میتوانید فرصتهای معاملاتی بسیار مناسبی را شکار کنید! بنابراین با حوصله و دقت بالایی به مطالعه این مقاله بپردازید.
واگرایی چیست؟
واگرایی ترجمه واژه انگلیسی Divergence (دیورژانس) است. تعریف آن در دیکشنری کمبریج بدین صورت است: “وضعیتی که در آن دو چیز متفاوت میشوند یا تفاوت بین آنها افزایش مییابد.” در زبان شیرین فارسی، Divergence بصورت “واگرایی” ترجمه شده و در لغت به معنای “دوری” است و کاربرد آن در تحلیل تکنیکال دقیقا به همین مفهوم است! و زمانی رخ میدهد که نمودار قیمت در جهت نمودار اندیکاتور (یا هر داده دیگری!) حرکت نکند که باعث ایجاد تفاوت در جهت حرکتشان میشود.
در واقع تضاد بین جهت حرکت قیمت و اندیکاتورها را واگرایی گویند که قابلیت پیشبینی تغییرات بالقوه روند و چرخش قیمت را داراست. برای مثال فرض کنید مطابق شکل زیر نمودار قیمت سقف قبلی خود را بشکند و سقف جدید بالاتر از سقف قبلی تشکیل شود اما اندیکاتور قادر به شکست سقف قبلی نباشد و سقف جدید پایینتر از سقف قبلی شکل بگیرد! در این صورت واگرایی خواهیم داشت که نشان از تضعیف قدرت خریداران دارد و بالطبع احتمال برگشت روند از صعودی به نزولی وجود دارد.
کاربرد واگرایی در تحلیل تکنیکال
اگر از مقاله اندیکاتورها بخاطر داشته باشید گفتیم که 2 نوع اندیکاتور داریم: پیشرو و تاخیری. در واقع اندیکاتورهای تاخیری (Lagging) دنبالهرو روند بودند و بعد از شکلگیری روند اخطارهای لازم را صادر میکردند بنابراین استفاده از آنها باعث از دست رفتن قسمتی از روند میشد! ابزار واگرایی به عنوان یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال، همراه روند حرکت میکند نه پشت سر آن! و با بهرهگیری از آن میتوان رفتار آینده بازار را پیشبینی کرد.
بیشترین کاربرد واگرایی در تعیین تغییرات روند و چرخش قیمتها است. همچنین در تعیین سطوح حمایت و مقاومت، استفاده همزمان با سطوح فیبوناچی و… کاربرد دارد. تشخیص واگراییهای قوی در نمودار قیمت و اندیکاتورها میتواند باعث افزایش دقت و اعتبار تحلیل شود و فرصتهای معاملاتی بیشتری را برای معاملهگر فراهم آورد.
انواع واگرایی ها
در حالت کلی دو نوع Divergence در تحلیل تکنیکال داریم: معمولی (RD)، مخفی (HD). هر کدام به 2 گروه مثبت و منفی تقسیم میشوند بنابراین 4 نوع واگرایی مهم داریم:
- معمولی مثبت (Regular bullish divergence)
- معمولی منفی (Regular bearish divergence)
- مخفی مثبت (Hidden bullish divergence)
- مخفی منفی (Hidden bearish divergence)
تذکر: نوع دیگری به اسم “واگرایی زمانی” بر اساس تعداد کندل و ترسیم سطوح فیبوناچی برگشتی مورد بررسی قرار میگیرد. اما از آنجایی که نسبت به انواع دیگر کاربرد و اهمیت کمتری دارد از تشریح آن میگذریم! در ادامه سعی میکنیم انواع مهم واگرایی را با ذکر مثال های متنوع خدمت شما آموزش دهیم تا مفاهیم آن بصورت عمیق و کاربردی در ذهنتان حک شود. ابتدا بصورت کاملا خلاصه مفاهیم را بیان میکنیم سپس به تشریح هر کدام میپردازیم.
انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال | |
---|---|
معمولی مثبت | احتمال شروع روند صعودی |
معمولی منفی | احتمال شروع روند نزولی |
مخفی مثبت | احتمال پایان کاهش قیمت (اصلاح) ← ادامه روند صعودی |
مخفی منفی | احتمال پایان افزایش قیمت موقت ← ادامه روند نزولی |
واگرایی معمولی مثبت (RD+)
مطابق شکل زیر زمانی که در نمودار قیمت، کف قیمتی جدید پایینتر از کف قبلی ایجاد شود اما در نمودار اندیکاتور، کف جدید بالاتر از کف قبلی باشد “واگرایی معمولی مثبت (صعودی)” رخ داده است و بیانگر احتمال قوی اتمام روند نزولی و سیگنالی از شروع روند صعودی خواهد بود. در واقع نمودار قیمت در حال کاهش است اما اندیکاتور نمیتواند این کاهش قیمت را تشخیص دهد چرا که احتمالا قدرت خریداران بیشتر از فروشندگان است و اندیکاتور به استقبال روند جدید رفته است!
عموما پارامترهایی مثل حجم معاملات، ارزش معاملات و… برای محاسبه اندیکاتورها مورد استفاده قرار میگیرند. بنابراین عدم انطباق حرکت در نمودار قیمت و اندیکاتور میتواند سیگنالی از افزایش یا کاهش قدرت معاملهگران باشد. برای مثال فرض کنید قیمتها کاهشی باشد اما نمودار اندیکاتور MFI (جریان نقدینگی) افزایشی باشد! تحلیل شما چه خواهد بود؟! همانطور که میبینید مفاهیم تحلیل تکنیکال بسیار ساده است! و نیازی به حفظ کردن مطالب نیست!
واگرایی معمولی منفی (RD–)
مطابق شکل زیر زمانی که در نمودار قیمت، سقف قیمتی جدید بالاتر از سقف قبلی ایجاد شود اما در نمودار اندیکاتور، سقف جدید پایینتر از سقف قبلی باشد “واگرایی معمولی منفی (نزولی)” داریم. این وضعیت بیانگر تضعیف قدرت خریداران در مقابل فروشندگان است در واقع با توجه به شرایط فعلی، پتانسیل شکست خط مقاومت وجود ندارد و احتمالا در ادامه با اتمام روند صعودی و شروع روند نزولی مواجه خواهیم شد.
واگرایی مخفی مثبت (HD+)
روندهای صعودی و نزولی هیچگاه بصورت یک خط مستقیم فزاینده یا کاهنده نیستند و عموما با ریز موجهایی همراه هستند. اصلاح قیمت جزء اصلی تمام بازارهای مالی است و به اصطلاح “قیمت در حال تازه کردن نفس است!” تا روند قبلی خود را ادامه دهد. مطابق شکل زیر واگرایی مخفی مثبت در انتهای اصلاح روند صعودی رخ میدهد. بدینصورت که با کاهش قیمتها در یک رالی صعودی، اگر کف قیمتی جدید بالاتر از کف قیمتی قبلی باشد اما در نمودار اندیکاتور، کف جدید پایینتر از کف قبلی باشد +HD رخ داده است. +HD میتواند سیگنال پایان کاهش قیمتها و ادامه روند صعودی باشد. اگر نقطه برگشت روی خط حمایت معاملات واگرایی نزولی قوی و یا سطوح فیبوناچی اصلاحی (Retracement) باشد به احتمال زیاد روند به حرکت خود در کانال صعودی ادامه خواهد داد.
واگرایی مخفی منفی (HD–)
مطابق شکل زیر زمانی که در نمودار قیمت، سقف قیمتی جدید پایینتر از سقف قبلی ایجاد شود اما در نمودار اندیکاتور، سقف جدید بالاتر از سقف قبلی باشد (یعنی نمودار قیمت نزولی اما نمودار اندیکاتور صعودی باشد) “واگرایی مخفی منفی” داریم. در واقع HD– سیگنال ادامهدار بودن روند نزولی است و باید افزایش قیمتها را صرفا یک اصلاح جزئی از روند نزولی دانست و نباید به صعود قیمتها امیدوار بود! بنابراین بعد از شناسایی HD– انتظار کاهش قیمتها را داریم چرا که احتمالا قدرت خریداران نسبت به فروشندگان تضعیف شده است و در ادامه با فشار فروش همراه خواهیم بود. بنابراین بطور خلاصه HD– در یک کانال نزولی و در پایان اصلاح قیمت رخ میدهد و سیگنال پایان افزایش قیمتها و ادامه روند نزولی است.
واگرایی مثبت چیست؟
در واگرایی مثبت (چه معمولی و چه مخفی) نگاه ما به “کفهای قیمتی” است. بدینصورت که در یکی از دو نمودار قیمت یا اندیکاتور، کف قیمتی جدید بالاتر از کف قیمتی قبلی و در نمودار دیگر معکوس آن است و سیگنال شروع یا ادامه روند صعودی و افزایش قیمت را میدهد! و میتوان آنرا به عنوان خط حمایت درنظر گرفت.
واگرایی منفی چیست؟
در واگرایی منفی (چه معمولی و چه مخفی) “سقفهای قیمتی” برای ما اهمیت دارند. بدینصورت که سقف قیمتی جدید پایینتر از سقف قیمتی قبلی و در نمودار دیگر معکوس آن است و اخطار شروع یا ادامه روند نزولی و کاهش قیمت را میدهد! و بیانگر خط مقاومت خواهد بود.
تفاوت Divergence معمولی و مخفی چیست؟
واگرایی معمولی (RD) در انتهای یک روند رخ میدهد و بیانگر اتمام روند فعلی است و احتمالا بعد از آن تغییر روند خواهیم داشت اما واگرایی مخفی (HD) در پایان موجهای اصلاحی روند مشاهده میشود و بیانگر اتمام اصلاح روند است و احتمالا بعد از آن روند به حرکت اصلی خود ادامه خواهد داد.
تذکر: لزوما وجود واگرایی باعث تغییر جهت حرکت قیمت نخواهد داشت. بنابراین نباید صرفا با تکیه بر آن به تحلیل تکنیکال پرداخت! در واقع واگرایی صرفا چرخش قیمت را پیشبینی میکند و مهر تایید بر تحلیل شما نمیزند. بنابراین بعد از شناسایی آن باید صبور باشید و پس از تایید تغییر جهت توسط سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال، وارد معامله شوید تا دقت تحلیل و بازدهی معاملات شما افزایش یاید.
نکته: اندیکاتورهای RSI، MACD معاملات واگرایی نزولی بیشترین کاربرد را در شناسایی واگراییها دارند. اما اسیلاتورهای دیگری مثل “شاخص جریان نقدینگی”، “CCI” و یا “حجم تعادلی” نیز مورد استفاده قرار میگیرند.
نکات تایید و اعتبار Divergence
- به طور کلی اگر واگرایی روی سطوح حمایت و مقاومت قوی شکل گرفته باشد و یا نقاط بازگشت روی سطوح معتبر فیبوناچی واقع شود تحلیل تکنیکال از اعتبار و دقت بالاتری برخوردار است.
- در صورت مشاهده واگرایی هنگام شکست خطوط حمایت و مقاومت، احتمال نامعتبر بودن شکست و پس گرفتن سطوح شکست شده وجود دارد.
- از آنجایی که RD مربوط به تغییر روند و HD مربوط به اصلاح روند است هنگام شکست خط روند باید منتظر RD باشیم همچنین هنگام پولبک و در سطوح فیبوناچی ریتریسمنت نیز انتظار وقوع HD را خواهیم داشت.
- اگر تایید واگرایی توسط چند اسیلاتور مختلف انجام شود اعتبار و قدرت آن بیشتر است.
- اگر برخی اسیلاتورها واگرایی را تایید کردند اما برخی دیگر آنرا تایید نکردند نشان از قدرت کمتر آن است. در این موارد برای تایید واگرایی از اندیکاتور MACD استفاده کنید.
- اعتبار واگراییها در مناطق اشباع و یا سطوح کلیدی اندیکاتورها بیشتر است. برای مثال اگر در محدود بالای 70 در اسیلاتور RSI، واگرایی منفی شناسایی شود احتمال ریزش قیمت ها بیشتر است.
- اگر واگرایی با الگوهای کندل استیک بازگشتی مثل کندل دوجی، چکش، Hanging Man و… همراه شود اعتبار آن بیشتر است.
- هر چه شیب خطوط تندتر باشد واگرایی از قدرت بالاتری برخوردار است و احتمال چرخش قیمت بیشتر خواهد بود.
- سعی کنید مهربانی و لبخند عادت شما شود و به یکدیگر عشق بورزید!
چند مثال عملی
در ادامه به بررسی چندین مثال عملی در بورس تهران، فارکس و رمزارزها میپردازیم. اولین نمودار مربوط به شاخص کل بورس تهران است. مطابق شکل زیر وقتی شاخص از حوالی 2 میلیون تا 1.200.000 سقوط کرد دوباره گارد صعودی گرفت! و تا عدد 1.600.000 رشد کرد! اما همانطور که در شکل زیر مشاهده میکنید با مشاهده “واگرایی مخفی منفی” در نمودار شاخص و اندیکاتورهای RSI و MACD، مشخص شد که این صعود صرفا یک “موج اصلاحی” بوده و احتمالا باید منتظر کاهش دوباره شاخص و ادامه روند نزولی قبلی باشیم.
نمودار دوم مربوط به شاخص کل هموزن بورس تهران است که در پایان روند صعودی شاخص، واگرایی معمولی منفی تشکیل شده و سیگنال شروع روند نزولی را صادر کرده است.
قیمت بیتکوین در اواخر سال 2021 تا 70 هزار دلار رشد داشت همانطور که در شکل زیر مشاهده میکنید در این سقف تاریخی بیتکوین، واگرایی منفی رخ داده است (هم در اندیکاتور RSI و هم MACD) بنابراین میتوان انتظار پایان روند صعودی و شروع کاهش قیمت Bitcoin را داشت. پس از تایید واگرایی منفی، روند نزولی Bitcoin شروع شد و تا حوالی 48 هزار سقوط کرد!
در نمودار زیر واکنش قیمتها به واگراییها بسیار جالب است! قبل از مطالعه توضیحات مربوطه، خودتان نمودار زیر را تحلیل و تفسیر کنید!
اندیکاتور واگرایی
اندیکاتور All In One Divergence یا همان AIO Divergence برای متاتریدر نسخه 4 موجود است و محبوبیت بالایی نیز بین تریدرها دارد. اگر از پلتفرم مفید تریدر برای تحلیل تکنیکال سهام شرکتهای بورس تهران استفاده میکنید میتوانید با دانلود اندیکاتور واگرایی AIO از لینک زیر و نصب آن در مفید تریدر، از امکانات متعدد آن استفاده کنید. مزیت اندیکاتور AIO این است که 29 اسیلاتور معروف مثل RSI, MACD را پوشش میدهد. همچنین خطوط حمایت و مقاومت را نیز برای شما ترسیم میکند.
اگر قصد یادگیری 0 تا 100 مبحث آموزش تحلیل تکنیکال را دارید به شما توصیه میکنیم مقالات آموزشی زیر را به ترتیب مطالعه بفرمایید، به مرور مقالات جدیدتر پیرامون آموزش تحلیل تکنیکال در سایت درج خواهد شد حتما پیگیر پارسسهام باشید.
دیدگاه شما