با نظریه امواج الیوت آشنا شوید
نظریه امواج الیوت یکی از مهمترین روشهای تحلیل بازار است. با استفاده از این نظریه میتوان به بررسی پشتپرده حرکات بازار پرداخت و رفتار قیمت را تجزیه و تحلیل کرد. مبنای این روش آن است که بازار، با همان الگوهایی که در یک بازه زمانی طولانیتر (درجه بالاتر) رفتار میکند، در بازههای زمانی کوچکتر (درجه پایینتر) نیز رفتار میکند. این الگوها سرنخهایی درباره اتفاقات آینده بازار به معاملهگران میدهند. طبق این تئوری، مهم نیست چه بازه زمانی را تجزیه و تحلیل میکنید؛ حرکات بازار از الگوهای مشابهی پیروی میکنند. نظریه امواج الیوت در دهه 1930 توسط رالف الیوت مطرح شد و در دهه 1970 توسط روبرت پرستر محبوبیت پیدا کرد. بر اساس نظریه امواج الیوت رفتار افراد، الگوها و روندهایی که در بازار میبینیم را شکل میدهد. مبنای شکلگیری این الگوها، روانشناسی جمعی افرادی است که در بازار مشارکت دارند. این الگوها نه تنها در بازار، که در هر زمینهای که بحث تصمیمگیری انسان مطرح است، ظاهر میشوند. به عنوان مثال ممکن است قیمت مسکن، روند مد و یا تعداد افرادی که تصمیم میگیرند هر روز از مترو استفاده کنند، از این نظریه تبعیت کند.
امواج
الیوت معتقد بود روند کلی قیمتها ساختار و چرخه بازار در بازار سرمایه، ناشی از خصوصیات روانشناختی اغلب سرمایهگذاران است. او متوجه شد که نوسانات مربوط به ویژگیهای روانشناسی بخش عمده سرمایهگذاران، به همان شکل در بازار سرمایه و به صورت موج ظاهر میشود. نظریه امواج الیوت تا حدودی به نظریه داو شباهت دارد. در هر دو نظریه قیمت سهام به شکل موجی حرکت میکند. با این حال الیوت توانست ماهیت فراکتالی بازارها را نیز تشخیص دهد و جزئیات بیشتری را تجزیه و تحلیل کند. او توانست از این الگوهای تکراری به عنوان شاخصهای پیشبینیکننده بازار استفاده کند.
پیشبینی بازار بر اساس الگوهای موجی
الیوت بر اساس ویژگیهای قابلاعتماد و ساختار و چرخه بازار اثبات شده الگوهای موجی، پیشبینیهای دقیقی را در بازار بورس انجام داده است. در نظریه امواج الیوت ، موج ایمپالسیو یا پیش رو که همسو با روند اصلی حرکت میکند، همیشه 5 موج را در الگوی خود نشان میدهد. از طرف دیگر، امواج اصلاحی برخلاف جهت روند اصلی بازار عمل میکنند. الیوت در دهه 1930 از این ساختار فراکتال بازارهای مالی پرده برداشت. چند دهه بعد از او، دانشمندان توانستند فراکتالها را تشخیص داده و آنها را به صورت ریاضی نشان دهند. منظور از فراکتال، ساختارهای ریاضی هستند که تا بینهایت و در مقیاسهای کوچک تکرار میشوند. ما میدانیم که در بازارهای مالی، هر چیزی که بالا رود، باید یک زمانی پایین بیاید. زیرا حرکت قیمت به بالا یا پایین، همیشه با یک حرکت متضاد دنبال میشود. حرکت قیمت به دو بخش روند و اصلاحات تقسیم میشود. روندها جهت اصلی قیمت را نشان میدهند، در حالی که اصلاحات برخلاف جهت روند حرکت میکنند.
تفسیر نظریه امواج الیوت
بر اساس نظریه امواج الیوت اگر قیمت روند صعودی داشته باشد، این حرکت به صورت سه گام اصلی انجام میشود. پله سوم مهمترین و بزرگترین پله است که بیشتر حجم معاملات در این بخش انجام میشود. بیشترین ظرفیت سودآوری نیز در این پله وجود دارد.
به بیان سادهتر، روند اصلی بازار از پنج موج اصلی تشکیل شده است. امواج 1، 3 و 5 همسو با روند اصلی بازار، و امواج 2 و 4 برخلاف آن میباشند. موج سوم مهمترین موج در نظریه امواج الیوت است. مهمترین دغدغه افرادی که از نظریه ساختار و چرخه بازار امواج الیوت برای تحلیل تکنیکال بازار سرمایه استفاده میکنند، تشخیص به موقع موج سوم است.
امواج ایمپالسیو
همانطور که در نمودار بالا مشاهده میکنید، سه مورد از زیرموجها (1، 3 و 5) به سمت بالا و دو موج (2 و 4) به سمت پایین حرکت میکنند. به امواج 1 و 3 و 5 ایمپالسیو گفته میشود که در جهت روند بازار و یک درجه بزرگتر از آن حرکت میکنند. امواج 2 و 4 نیز موجهای اصلاحی هستند که درخلاف جهت روند بازار حرکت میکنند. با توجه به اینکه موج ایمپالسیو تمایل دارد درجهت روند اصلی حرکت کند، تفسیر آن سادهتر ساختار و چرخه بازار است. سه قانون برای تشکیل موج، در نظریه امواج الیوت وجود دارد که باید در نظر گرفته شود:
- موج 2 همیشه کمتر از 100% موج یک را برگشت میدهد.
- موج 4 همیشه کمتر از 100% موج 3 را اصلاح میکند.
- موج 3 همیشه از انتهای موج یک فراتر رفته و هیچ وقت به عنوان کوتاهترین موج دیده نمیشود.
اگر زیرموجهای ایمپالسیو، هر کدام 5 موج، و زیرموجهای اصلاحی هر کدام سه موج داشته باشند. موج بزرگ اصلی به شکل نمودار زیر به نظر میرسد. در این حالت، زیرموجهای ایمپالسیو هر کدام 5 موج دارند که درجهت روند بازار، یک درجه بزرگتر شدهاند. به این نوع الگو، ساختار 5-3-5-3-5 گفته میشود.
امواج اصلاحی
به طور کلی، موج اصلاحی همانطور که در نمودار بالا میبینید، به عنوان یک ساختار سه موجی به تصویر کشیده میشود. زیرموجهای ساختار سه موجی اصلاحی به صورت A، B و C نامگذاری میشود. این نامگذاری ممکن است تا حدودی گمراهکننده باشد، زیرا همه امواج اصلاحی دقیقاً از این ساختار سه موجی تبعیت نمیکنند. اگر به ساختار این موج نگاه کنید، متوجه میشوید که موج A و C هر دو یک درجه بالاتر از روند کلی بازار هستند (منظور از روند بازار در اینجا، روند بازار درجهت اصلاح قیمت است). به همین دلیل (درمورد این مثال کلی) آنها را به عنوان امواج ایمپالسیو در نظر میگیریم که هر کدام پنج موج دارند. موج B درخلاف جهت روند اصلاحی بزرگتر حرکت میکند، بنابراین به صورت سه موجی نشان داده میشود. این الگو به عنوان ساختار 5-3-5 نامگذاری میشود.
چرخه کامل نظریه امواج الیوت
ساختار کلی چرخه کامل نظریه امواج الیوت از ترکیب یک موج ایمپالسیو و یک موج اصلاحی تشکیل شده است. این الگو به عنوان یک ساختار هشت موجی نشان داده میشود. پنج موج درجهت روند اصلی بازار و به دنبال آن سه موج اصلاحی در جهت روند اصلاح بازار انجام میشود.
نمودار بالا توالی هشت موج را نشان میدهد. با دقت در این نمودار متوجه میشوید که حرکت قیمت از ابتدا تا انتها، بالاتر از قیمت آغاز شده به پایان میرسد (یعنی افزایش قیمت). بازارها به طور مداوم در حال نوسان هستند ساختار و چرخه بازار و طی روند تکامل خود، به صورت صعودی و نزولی حرکت میکنند. الیوت متوجه شد بازار بارها و بارها ساختار 5-3 را تکرار میکند. این پایه و اساس نظریه امواج الیوت او بود و ساختار چرخه کامل امواج الیوت را توضیح میدهد. پس از یکبار پایان چرخه، این روند دوباره شروع میشود. پیشبینی میشود پس از پایان امواج اصلاحی، بازار یکبار دیگر پنج موج ایمپالسیو را تکرار کند. البته این بدان معنا نیست که لزوماً پنج موج رو به بالا و سه موج رو به پایین باشند. در روند نزولی، الگو به سمت پایین حرکت کرده و اصلاح میشود. یعنی پنج موج نزولی و سه موج رو به بالا وجود خواهد داشت.
نمودار بالا این ساختار هشت موج را در یک بازار رو به کاهش نشان میدهد. همانطور که میبینید نقطه پایان آن پایینتر از جایی است که شروع شده است. اگر این الگو را در نمودار دیدید، بسته به روند کلی نمودار، ممکن است انتظار ایجاد پنج موج رو به پایین دیگر را داشته باشید. البته فراموش نکنید که این فقط یک موج ساده ایمپالسیو و اصلاحی است. همه بازارها پیشرفت کرده و اصلاح میشوند. نظریه امواج الیوت انواع خاصی از الگوها را معرفی میکنند که در بازار به طور مداوم تکرار میشوند. در شکل زیر چرخه کامل نظریه امواج الیوت نشان داده شده است. در نظریه امواج الیوت حرکت صعودی قیمت از نقطه A تا B در قالب 5 موج متوالی انجام میشود که موجهای 1 و 3و 5 همسو با روند هستند و موجهای 2 و 4 از نوع اصلاحی و برخلاف روند عمل میکنند. با رسیدن به نقطه B، نمودار وارد فاز نزولی و اصلاحی میشود. بخش اصلاحی نیز از 3 موج اصلاحی تشکیل شده است. این توالی یک چرخه کامل الیوت را نشان میدهد که بارها و بارها به دنبال هم تکرار میشوند.
روندهای نزولی نیز به همین صورت است. با این تفاوت که 5 موج اصلی به سمت کاهش قیمت میروند و سپس سه موج اصلاحی حالت صعودی پیدا میکنند.
طبیعت فراکتال
با توجه به نمونههای ذکر شده، میبینیم که امواج الیوت ساختار تو در تو و متداخلی دارند. به طوری که هریک از امواج به نوبه خود بخشی از یک مجموعه بزرگتر امواج الیوت است. به عبارت دیگر هر چرخه خودش بخشی از یک چرخه بزرگتر است و چرخه بزرگتر نیز بخشی از یک چرخه بزرگتر از خود است و این روند تا بینهایت ادامه دارد. به این ساختار متداخل که هر موج در حکم ریز موجی از امواج بالاتر است، ساختار فراکتالی امواج الیوت میگویند.
کلام آخر
معاملهگرانی که از نظریه امواج الیوت در تحلیل تکنیکال خود استفاده میکنند معتقدند پیشبینی بازار به این سادگی نیز نیست. دانشمندان، بازار سرمایه را به یک درخت تشبیه کردهاند، اما مفهوم این تشبیه آن نیست که هر کسی بتواند به سادگی مسیر هر شاخه را پیشبینی کند. از نظر عملی، به کار گرفتن نظریه امواج الیوت نیز مانند سایر روشهای تحلیل تکنیکال نیاز به آموزش و مهارت دارد. اگر تصمیم به آموزش امواج الیوت گرفتهاید، آکادمی دکتر ژند بسته آموزش امواج الیوت به زبان ساده را تهیه کرده و در اختیار علاقهمندان قرار داده است. در پکیج آموزش امواج الیوت به طور کامل با امواج الیوت و کاربرد آن در تحلیل تکنیکال آشنا خواهید شد. برای کسب اطلاعات بیشتر و تهیه این بسته آموزشی اینجا کلیک کنید.
آموزش امواج الیوت مقدماتی؛ چگونه به کمک امواج الیوت تحلیل کنیم؟
در پاسخ به امواج الیوت چیست میتوان گفت که امواج الیوت ترکیبی از چندین موج صعودی و نزولی است که یک ا لگوی تکرارشونده را تشکیل میدهند. از این امواج در تحلیل تکنیکال استفاده میشوند و بسیاری از معامله گران ارز دیجیتال در کنار سایر روشهای تحلیل از آن نیز استفاده میکنند. در ادامه میتوانید با موج شماری الیوت در تحلیل تکنیکال بیشتر آشنا شوید و آموزش کاربردی امواج الیوت را دنبال کنید.
امواج الیوت چیست و چه تاریخچهای دارد؟
امواج الیوت بهطورکلی به یک نظریه یا یک قاعده کلی اشاره دارد که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد. سرمایهگذاران و تریدرهای بسیاری از این قاعده برای تائید تصمیمگیری خود کمک میگیرند. ریشه شروع آموزش امواج الیوت در باور به این مسئله است که بازارهای مالی فارغ از بازه زمانی، الگوی خاص خود را تکرار میکنند اما این الگو در امواج الیوت چیست و چرا وجود دارد؟
بر اساس نظریه امواج الیوت (EWT) ح رکات بازار دنبالهرو توالی طبیعی از چرخههای روانشناسی جمعیت است. الگوها بر اساس احساسات فعلی موجود در بازار ایجادشده و این الگوها بهطور متناوب بین حالات نزولی (خرسی) و صعودی (گاوی) در حال تغییرند. اگر دوست دارید تا در خصوص روانشناسی ترید بیشتر بدانید مقاله استفاده از روانشناسی ترید در تحلیل تکنیکال می تواند برای شما کاربردی باشد.
نخستین کسی که به امواج الیوت اشاره کرد رالف نلسون الیوت حسابدار و نویسنده آمریکایی در دهه سی میلادی بود. با این وجود این نظریه تا دهه هفتاد میلادی چندان شناختهشده نبود و شهرت این نظریه مدیون تلاشهای رابرت آر. پرچتر و ای. جی. فراست است.
در ابتدا، نظریه امواج الیوت، اصل موج نامگذاری شده بود که توصیفی از رفتار انسان است. نظریه الیوت بر اساس مطالعه گسترده او از دادههای بازار سهام به وجود آمده بود. تحقیقات سیستماتیک او حداقل بر رویدادههای ۷۵ سال انجامشده بود.
بهعنوان یک ابزار تحلیل تکنیکال، نظریه امواج الیوت برای شناسایی چرخهها و روندهای بازار استفاده میشود و میتواند در بازارهای مالی مختلفی نیز پیادهسازی شود. البته باید توجه داشت که، موج الیوت یک شاخص یا تکنیک معاملاتی نیست. در عوض، نظریهای است که ممکن است به پیشبینی رفتار بازار کمک کند. پرچتر در بخشی از کتابش متذکر میشود: “اصول موج درجه اول یک ابزار پیشبینی نیست بلکه توصیف کاملی از نوع رفتار بازارها است.”
همانطور که خواندیم اینکه امواج الیوت چیست کار چندان سختی نیست. درواقع مرحله سخت کار تشخیص امواج الیوت و استفاده از آن برای تحلیل تکنیکال است. در ادامه میتوانید آموزش کاربردی امواج الیوت را بخوانید.
آموزش امواج الیوت
برای شروع آموزش کامل امواج الیوت نخست باید با الگوی کلی این امواج و چگونگی شکلگیری آنها آشنا شوید.
الگوی کلی امواج؛ صفر تا صد امواج الیوت
معمولاً، الگوی کلی امواج الیوت با یک الگوی هشت موجی شناخته میشود. این ۸ موج شامل پنج موج انگیزشی یا حرکتی (که همسو با روند اصلی حرکت میکنند) و سه موج اصلاحی (که در جهت مخالف روند حرکت میکنند) است.
بنابراین، یک چرخه کامل امواج الیوت در بازاری صعودی به شکل زیر ترسیم میشود:
به تصویر بالا نگاه کنید. همانطور که میبینیم ۸ خط ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، A، B، C تشکیلدهنده ۸ موج اصلی الیوت هستند. حرکت بازار از خط ۱ شروع میشود و تا خط شماره ۵ روند صعودی است. پسازآن تا C بهصورت نزولی ادامه پیدا میکند.
هر موجی که با روند اصلی مطابق باشد یا به عبارتی در جهت آن حرکت کند؛ یک موج انگیزشی است و هر موجی که برخلاف روند اصلی حرکت کند؛ موج اصلاحی است.
- امواج انگیزشی یا پیشرو: در نمونه بالا، ما شاهد پنج موج انگیزشی هستیم: ۱، ۳، ۵ که در روند صعودی، حرکت رو به بالا دارند C و A که در روند نزولی، حرکتی نزولی دارند؛ موجهای انگیزشی نامیده میشوند.
- امواج اصلاحی: در برابر موج انگیزشی موج اصلاحی قرار دارد و ۲، ۴، و B سه موج اصلاحی در نظر گرفته میشوند. همانطور که در تصویر مشاهده میکنید؛ در روند صعودی ۲ و ۴ حرکتی نزولی دارند و در روند نزولی نیز B حرکت صعودی دارد. با توجه به مخالفت این امواج با روند اصلی به آنها امواج اصلاحی گفته میشود.
چرخه موج الیوت در بازار نزولی به شکل زیر ترسیم میشود:
در یک بازار نزولی نیز بر اساس روند، امواج به انگیزشی و اصلاحی تقسیم میشوند. مطابق قاعده قبل هر موج همراه با روند انگیزشی و هر موج مخالف با روند اصلاحی است. بنابراین همانطور که میبینید در بازار نزولی ۱، ۳، ۵ با وجود نزولی بودن ازآنجاییکه در جهت روند هستند؛ موج انگیزشی نام دارند و ۲ و ۴ صعودی، امواج اصلاحی هستند.
مفهوم فرکتال در امواج الیوت
فرکتال یک ساختار هندسی است. این ساختار از تکرار الگوهای مشابه تشکیل میشود و درنهایت یک ساختار واحد به شکل خود تشکیل میدهند. بهعنوانمثال شکل زیر نمونهای از یک فرکتال است.
بهطورکلی اگر اجزایی در کنار یکدیگر شکلی مثل خودشان را بسازند؛ ما با یک فرکتال روبرو هستیم. اما فرکتال چه ارتباطی با امواج الیوت دارد؟
بر اساس آموزشهای الیوت، بازارهای مالی الگوهایی با ماهیت فرکتال ایجاد میکنند. بنابراین هر موج الیوت خود از ریزموجهایی با الگوی مشابه تشکیلشده و همزمان خود بخشی از یک موج بزرگتر است.
به تصویر بالا نگاه کنید. موجهای ۲ و ۳ چرخه الیوت ما خود از ریزموجهایی تشکیلشده که ساختار الیوت را تکرار میکنند و با علامتهای ۱ تا A میتوانید چرخه الیوت آنها را تکرار کنید.
یا در سوی مقابل اگر ساختار و چرخه بازار به بازههای زمانی بزرگتر نگاه کنیم، حرکت از ۱ تا ۵ را میتوان یک موج حرکتی واحد (I) در نظر گرفت، این در حالی است که حرکت A-B-C ممکن است نشانه یک موج اصلاحی واحد (II) باشد.
موج حرکتی واحد (I)
همانطور که قبلاً اشاره شد، الیوت دو نوع ساختار و چرخه بازار موج را در نظر میگیرد: امواج انگیزشی و اصلاحی . همانطور که گفتیم هر موج خود از ریزموجهای دیگری تشکیل میشود که ساختارش را تکرار میکنند. علاوه بر این خود موج جزئی از موج بزرگتری است. در این نمونه موج حرکتی واحد (I) از امواج ۱ تا ۵ تشکیلشده و در این واحد یک موج انگیزشی است. چراکه در جهت روند صعودی حرکت میکند.
موج اصلاحی واحد (II)
موج اصلاحی واحد (II) معمولاً از یک ساختار سه موجی ساخته میشود که خود شامل دو موج انگیزشی و یک موج اصلاحی است. این سه موج اغلب موج A، موج B ساختار و چرخه بازار و موج C نامیده میشوند.
در مقایسه با امواج انگیزشی، امواج اصلاحی کوچکتر هستند چراکه برخلاف روند بزرگتر حرکت میکنند. در برخی موارد، تشخیص امواج اصلاحی بسیار سخت میشود، زیرا هرکدام از آنها دارای انواع مختلفی است و طول و پیچیدگی هرکدام بهطور قابلتوجهی متفاوت از دیگری است.
در مورد امواج اصلاحی از پرچتر نقلشده است؛ مهمترین قانونی که باید در مورد امواج اصلاحی در نظر داشت این است که این امواج هیچوقت از پنج موج ساخته نمیشوند.
قوانین مطلق موج شماری الیوت در تحلیل تکنیکال
شاید در آموزش امواج الیوت با قوانین زیادی برخورد کنید اما بد نیست بدانید که همه قوانین در این زمینه میتوانند کاملاً نسبی و موقعیتی عمل کنند. اما قوانین زیر برای موج شماری الیوت در تحلیل تکنیکال مطلق هستند و باید آنها را در الگوی کلی امواج ببینید.
قانون شماره یک: موج ۳ هرگز کوتاهتر از امواج ۱ و ۵ نیست . شاید بزرگترین موج نباشد اما قطعاً کوتاهترین هم نیست.
قانون شماره دو: در یک بازار صعودی نقطه انتهای موج ۲، هرگز پایینتر از نقطه شروع موج ۱ نخواهد بود. در یک بازار نزولی نیز نقطه انتهای موج ۲، هرگز بالاتر از نقطه شروع موج ۱ نیست.
قانون شماره سه: موج ۴ هرگز نباید سطح انتهایی موج ۱ را بشکند. در یک بازار صعودی انتهای موج ۴ باید از انتهای موج ۱ بالاتر باشد و در یک بازار نزولی انتهای موج ۴ باید از انتهای موج ۱ پایینتر باشد.
بهترین آموزش الیوت از طریق روانشناسی هر موج
موج ۱: تصور کنید اتفاقی در شرف وقوع است که بر قیمت ارزهای دیجیتال تأثیر مثبت بسیار زیادی خواهد داشت اما همه از این اتفاق با خبر نیستند و هنوز خبر آن به صورت رسمی و قطعی منتشرنشده است. با این وجود عده محدودی که اغلب سرمایهداران کلانی هستند از این اتفاق با خبر هستند. آنها شروع به خرید ارز دیجیتال موردنظر میکنند. با افزایش تقاضا قیمت ارز دیجیتال بالاتر میرود. موج اول الیوت به موج مافیا نیز مشهور است.
موج ۲: همانطور که میدانیم موج دوم اصلاحی است و در یک بازار صعودی، حرکتی نزولی دارد اما چرا؟ خریداران موج ۱ دیگر دست از خرید کشیدهاند و به همین خاطر با کاهش تقاضا قیمت کاهش پیدا میکند و حرکت این موج نزولی است.
موج ۳: این موج مربوط به فعالان بازار و تحلیل گران است. آنها با تحلیل نمودار و همچنین اخبار متوجه شروع این روند صعودی شده و دست به خرید میزنند.
موج ۴: این موج مربوط به زمانی است که خرید فعالان بازار به پایان رسیده و بازار با کاهش تقاضا حرکتی نزولی را تجربه میکند.
موج ۵: در این موج عده بیشتری دست به خرید میزنند. افرادی که از خرید در موج ۳ جاماندهاند در این موج خرید میکنند و افرادی که هنوز از سود خود راضی نیستند روند نزولی پیش رو را تکذیب میکنند. بهاینترتیب یک موج صعودی دیگر پدید میآید و قیمت به بیشترین حد خود میرسد. این موج اغلب بهعنوان تحلیل افراد ناآگاه و فرصتطلبی افراد سودجو شناخته میشود.
موج A: در این موج خرید مردم ناآگاه به اتمام رسیده است و کسی هم دیگر از این ارز حمایت نمیکند. چراکه قیمت آن به نسبت ارزشی که دارد؛ گران است. پس حرکت نزولی است.
موج B: سهام در این نقطه رشد مختصری خواهد داشت اما چرا؟ سهام پس از ریزش قبلی به کف نقطه حمایتی ۴ میرسد. عدهای که با خیر در موج ۵ متحمل ضرر شدهاند در این حرکت خرید میکنند تا با کم کردن میانگین بدون ضرر از معامله خارج شوند. عدهای هم آرزوهای بزرگی برای ارز خود دارند. پس طمع میکنند و بیشتر میخرند. همین افزایش تقاضا صعود موج B را رقم میزند.
موج C: افرادی که با ضرر مواجه شدهاند در این نقطه از معامله خارج میشوند. درصورتیکه این نقطه برای تحلیل گران و مافیای بازار نقطه ارزشمندی است. ارز به کف قیمت خود رسیده است و بهترین فرصت برای خرید را فراهم میکند. در انتهای این موج است که تحلیل گران دوباره دست به خرید میزنند.
آیا میتوان به امواج الیوت در واقعیت تکیه کرد؟
بحثهای زیادی در مورد کارایی امواج الیوت وجود دارد. برخی میگویند که میزان موفقیت اصول امواج الیوت بهشدت وابسته به توانایی معامله گران در تشخیص امواج الیوت و تشخیص شروع امواج الیوت ساختار و چرخه بازار است.
در عمل امواج ممکن است بدون زیر پا گذاشتن قوانین به چندین روش مختلف کشیده شود. باید در نظر داشت که ترسیم درست امواج کار سادهای نیست. این کار علاوه بر تمرین بسیار زیاد به هوش و دقت زیادی نیاز دارد.
منتقدان بسیاری به خاطر قوانین و پیچیدگیهای ذهنی موجود در این نظریه با آن موافق نیستند. از طرفی هم معامله گران زیادی به کمک امواج الیوت به موفقیتهای زیادی دست پیداکردهاند.
با این وجود هر روزه تعداد بیشتری از معامله گران نظریه امواج الیوت را با شاخصهای تکنیکال ترکیب میکنند تا شانس موفقیت خود در معاملات را افزایش داده و خطرات و ریسک را کاهش دهند. اندیکاتورهای Fibonacci Retracement و Fibonacci Extension شاید محبوبترین نمونهها از این دست باشند.
سخن پایانی
به گفته پرچتر، الیوت هرگز در مورد اینکه چرا بازارها تمایل به بروز ساختار پنج- سه موجی دارند اظهارنظری نکرده است. در عوض، او بهسادگی دادههای بازار را تجزیهوتحلیل کرده است و به چنین نتیجهای رسیده است. اصول الیوت صرفاً نتیجه چرخههای اجتنابناپذیر بازار است که توسط طبیعت انسان و روانشناسی جمعیت به وجود آمده است.
موج الیوت یک شاخص تحلیل تکنیکال نیست، بلکه یک نظریه است. به همین ترتیب، هیچ راه درستی برای استفاده از آن وجود ندارد و ذاتاً ساخته ذهن است. پیشبینی دقیق حرکات بازار با نظریه امواج الیوت نیاز به تمرین و مهارت دارد زیرا معاملهگران باید نحوه ترسیم و شمارش موجها را پیدا کنند. این پیچیدگی بدان معنا است که استفاده از این نظریه میتواند برای تازهکاران ریسکی و خطرناک باشد.
ارکان و نهادهای بازار سرمایه ایران (بخش اول)
ارکـان و نهـادهـای بازار سرمایه ایران (بخش اول)
شورای عالی بورس و اوراق بهادار
این شورا بالاترین رکن بازار اوراق بهادار است که "تصویب سیاست کلان و خط مشی بازار در قالب سیاستهای کلی نظام"، "اتخاذ تدابیر لازم برای ساماندهی و توسعه بازار اوراق بهادار" و "اعمال نظارت عالیه بر اجرای قانون بازار اوراق بهادار" از مهمترین وظایف آن است.
اعضای شورای عالی بورس و اوراق بهادار
• وزیر اقتصاد بهعنوان ریاست شورا
• وزیر صنعت، معدن و تجارت
• رئیسکل بانک مرکزی
• روسای اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران و اتاق تعاون
• رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار بهعنوان دبیر شورا و سخنگوی سازمان
• دادستان کل کشور یا معاون وی
• یک نفر نماینده از طرف کانونها (کانون کارگزاران بورس و اوراق بهادار، کانون نهادهای سرمایه گذاری ایران و موسسه کانون شرکت های سرمایه گذاری سهام عدالت)
• سه نفر خبره مالی منحصراً از بخش خصوصی با مشورت تشکلهای حرفهای بازار اوراق بهادار
• یک نفر خبره منحصراً از بخش خصوصی به پیشنهاد وزیر ذیربط
• سه نفر خبره مالی منحصراً از بخش خصوصی با مشورت تشکلهای حرفهای بازار اوراق بهادار
• یک نفر خبره منحصراً از بخش خصوصی به پیشنهاد وزیر ذیربط
حوزه آب و انرژی
ارزیابی چرخه حیات (Life Cycle Assessment) یک ابزار تحلیلی است که بار زیست محیطی و اثرات مرتبط با کل زنجیره تامین یا تولید یک محصول یا فرایند را ارزیابی میکند. ارزیابی چرخه حیات یک رویکرد «گهواره تا گور[1]» برای ارزیابی سیستمهای صنعتی است. به عبارت دیگر، ارزیابی چرخه حیات یک تکنیک برای ارزیابی همه ورودیها و خروجیهای (دروندادها و بروندادها) محصول، فرآیند یا خدمات، ارزیابی زائدات، اثرات بر بهداشت انسان و اثرات اکولوژیکی و تفسیر نتایج ارزیابی در کل چرخه حیات محصول یا فرآیند مورد بررسی است.
بنابراین، LCA ابزاری برای تجزیه و تحلیل اثرات زیست محیطی محصولات در همه مراحل چرخه حیات آنها از استخراج منابع تا تولید مواد، تولید قطعات و تولید نهایی محصول و استفاده از محصول تا مدیریت پس از دورانداختن آن شامل بازیافت، استفاده مجدد و دفع نهایی- (به عبارت دیگر از گهواره تا گور) است.
اولين بار ارزيابي چرخه حيات بوسیله مجمع سم شناسی محيطزيست و شيمی [2] SETAC ارایه شد. بعد از SETAC، سازمان بینالمللی استاندارد ISO ارزیابی چرخه حيات را مستندسازی و به صورت دستورالعملهايی ارايه كرد. در سال 1997 كه اولين بار دستورالعملهای ارزيابی چرخه حيات ارايه شد، چهار استاندارد ويژه كاربرد ارزيابي چرخه حيات طراحي گرديد.
مثلا استانداردهاي سري 14040 شامل موارد چهارگانه زير است:
- ایزو 14040: اصول و چارچوب
- ایزو 14041: تعریف اهداف و دامنه و تحلیل سیاهه
- ایزو 14042: ارزیابی اثرات چرخه حیات
- ایزو 14043: تفسیر ارزیابی اثرات چرخه حیات.
در حال حاضر استاندارد ایزو 14044 با عنوان “مدیریت زیست محیطی- ساختار و چرخه بازار ارزیابی چرخه حیات- الزامات و راهنماییها” جایگزین سه استاندارد ایزو 14041، 14042 و 14043 شده است. اما تفاوت کلی با این سه استاندارد ندارد.
زمینههای کاربرد LCA
ارزیابی چرخه حیات کاربردهای متنوعی در صنعت، کشاورزی، صنایع غذایی و… دارد که جنبه های زیستمحیطی تولید محصول را از ابتدا و استفاده ساختار و چرخه بازار از مواد خام تا تولید و مصرف و بازیافت مورد بررسی قرار می دهد. کاربردهای دیگر در زمینه سیستم های مدیریت زیست محیطی و ابزارهای مربوط شامل موارد زیر است:
• ادغام جنبههای زیستمحیطی در طراحی و توسعه محصول (طراحی برای محیط زیست).
• گنجاندن جنبههای زیستمحیطی در استانداردهای محصول.
• سیستمهای مدیریتی زیستمحیطی و ارزیابی عملکرد زیستمحیطی.
کاربردهای گوناگون بالقوهای در سازمانهای خصوصی و دولتی نیز وجود دارد. موارد زیر از جمله این موارد هستند:
- ارزیابی پیامدهای زیستمحیطی (EIA).
- ارزیابی خط مشیها (مدلهایی برای بازیافت و غیره).
- ارزیابی پایداری، جنبههای اقتصادی و اجتماعی در LCA گنجانده نشدهاند اما میتوان از روشهای اجرایی و رهنمودهای آن استفاده کرد.
- تجزیه و تحلیل جنس و جریان مواد (MFA , SFA).
- ارزیابی خطر و ریسک مواد شیمیایی.
- تجزیه و تحلیل ریسک و مدیریت ریسک تاسیسات و کارخانهها.
- نظارت محصول، مدیریت زنجیره تامین.
- مدیریت چرخه ساختار و چرخه بازار حیات (LCM).
- طرحریزی مختصر، تفکر چرخه حیات.
- هزینه چرخه حیات (LCC).
مزایای ارزیابی چرخه حیات
كاربرد ارزیابی چرخه حیات به کاربران و تصميم گيران در انتخاب محصول يا فرآيندی كه كمترين تبعات زيست محيطی را به همراه داشته باشد، كمك شايانی مینمايد. اطلاعات گردآوری شده طي اين فرآيند را میتوان جهت مطالعه ساير پارامترها از قبيل هزينه و دادههای مورد نياز جهت انتخاب محصول يا فرآيند مجددا به كار گرفت.
دادههای LCA بيانگر چگونگی انتقال آثار زيستمحيطی از يك واسطه به واسطه يا يك چرخه به چرخه ديگر هستند.
LCA تمام سیستم یک محصول یا فرآیند را مورد بررسی قرار میدهد. به عنوان مثال، در هنگام انتخاب بین دو محصول، مشخص میشود که گزینه 1 به علت تولید پسماند از گزینه 2 مناسب تر است. اما پس از اجرای LCA مشخص میشود که اثرات محیطزیستی کل گزینه 1 برای هوا، آب و زمین بیشتر است. مثلا به این علت که آلایندههای شیمیایی بیشتری در هنگام مرحله ساخت آن تولید میشود. بنابراین گزینه 2 با وجود تولید پسماند بیشتر، به دلیل تولید آلایندههای شیمیایی کمتر نسبت به 1 است، اثرات مخرب کمتری خواهد داشت.
توانايی ردگيری آثار زيستمحيطی يك محصول يا فرآيند، مديران و تصميم گيران را قادر ميسازد تا كليه آثار زيستمحيطی مرتب را شناسايی و در قبال هر يك سياست مناسبی را اتخاذ نمايند.
با انجام ارزيابی چرخه عمر میتوان:
• يك ارزيابی سيتماتيك از تبعات زيستمحيطی محصول ارائه داد.
• ميزان انتشار آلايندهها به محيطهای آب، هوا و خاك در هر چرخه يا فرآيند اصلی توليد محصول را به صورت كمی برآورد نمود.
• اثرات اكولوژيكی و انسانی مواد مصرفی بر محيطزيست در مقياس محلی، منطقهای و جهانی ارزيابی نمود.
• آثار بهداشتی و اكولوژيكی دو محصول يا فرآيند مشابه را به منظور انتخاب گزينه بهينه مقايسه نمود.
مراحل اجرای LCA
چارچوب کلی مراحل یک LCA طبق سازمان جهانی استاندارد سازی ایزو 14040 شامل چهار مرحله به شرح زیر است:
• تعریف هدف و دامنه کاربرد یا محدوده: این مرحله اساس و مهمترین بخش در ارزیابی چرخه حیات است. در این مرحله اهداف مطالعه، محصول نهایی مورد نظر، مرزهای سیستم مورد مطالعه، واحد کارکردی و پیش فرضهای مطالعه مشخص میگردد.
• تجزیه و تحلیل موجودی یا فهرست نویسی: تحلیل موجودی شامل جمع آوری دادهها و رویههای محاسباتی جهت کمیسازی ورودیها و خروجیهای مرتبط با یک سیستم محصول است.
• ارزیابی اثرات یا پیامد: مرحله ارزیابی پیامد چرخه حیات قصد دارد اهمیت پیامدهای زیستمحیطی بالقوه را با استفاده از نتایج مرحله تحلیل موجودی چرخه حیات ارزیابی نماید. بطورکلی، این فرآیند شامل مرتبط نمودن دادههای سیاهه با رده پیامدهای زیستمحیطی خاص است.
• تفسیر نتایج: یافتههای این تفسیر ممکن است بصورت نتیجهگیریها و توصیههایی برای تصمیم گیرندگان مطابق با هدف و دامنه کاربرد به خود بگیرد. تفسیر چرخه حیات همچنین قصد دارد بیان قابل فهم، کامل و ثابتی از نتایج یک LCA مطابق با تعریف هدف و دامنه کاربرد این مطالعه فراهم آورد.
ساختار و چرخه بازار
کتاب اولین عرضه عمومی: ساختار و عملکرد
این کتاب درباره یکی از جذابترین حوزههای سرمایهگذاری، یعنی عرضه اولیه عمومی است. عرضه اولیه عمومی، معمولا به عرضهای جدید اطلاق میشود. اگر بخواهیم عرضه اولیه عمومی را دقیق تعریف کنیم، باید بگوییم به رویدادی اطلاق میشود که شرکتی برای نخستین بار سهام خود را به عموم عرضه میکند. فرآیند عرضه اولیه عمومی با عناوین عمومی شدن، پذیرهنویسی و قرارگیری در فهرست سازمان بورس نیز شناخته میشود و در سرتاسر این کتاب از این عبارتها به کرات به جای همدیگر استفاده خواهد شد.
این کتاب درباره یکی از جذابترین حوزههای سرمایهگذاری، یعنی عرضه اولیه عمومی است. عرضه اولیه عمومی، معمولا به عرضهای جدید اطلاق میشود. اگر بخواهیم عرضه اولیه عمومی را دقیق تعریف کنیم، باید بگوییم به رویدادی اطلاق میشود که شرکتی برای نخستین بار سهام خود را به عموم عرضه میکند. فرآیند عرضه اولیه عمومی با عناوین عمومی شدن، پذیرهنویسی و قرارگیری در فهرست سازمان بورس نیز شناخته میشود و در سرتاسر این کتاب از این عبارتها به کرات به جای همدیگر استفاده خواهد شد.
از آنجا که عرضه اولیه عمومی امکان خرید سهام شرکتهای جدید را به سرمایهگذارانی میدهد که در بازار سهام فعالیت دارند، باید گفت جذابیت قابل توجهی دارد. به علاوه به دست آوردن سودی بالا در زمانی کوتاه جذابیت زیادی دارد، زیرا معمولا در نخستین روز مبادله، قیمت سهام شرکتها بسیار بالاتر از قیمتی بسته میشود که سهام به سهامداران در عرضه اولیه عمومی عرضه شده است. هدف اصلی این کتاب فراهم آوردن اطلاعات درباره فرآیند و عملکرد عرضه اولیه عمومی است. خواننده همچنین میتواند اطلاعاتی در مورد سؤالهای بنیادین مرتبط با سرمایهگذاری در بازارهای عرضه اولیه عمومی، شامل روشهای مختلف پذیرهنویسی، چگونگی ارزشگذاری عرضه اولیه عمومی و عملکرد دراز و کوتاهمدت عرضه اولیه عمومی بهدست آورد. این کتاب، همچنین اطلاعاتی درباره سرمایهگذاری در بازار عرضه اولیه عمومی، از جمله چگونگی یافتن اطلاعات و ساختار امیدنامه عرضه اولیه عمومی را فراهم میآورد.
دیدگاه شما